نماینده تهران: آمریکا، اسرائیل و جمهوری آذربایجان عامل سقوط بالگرد رئیسی بودند
بالگرد رئیسی پیش از سقوط
کامران غضنفری، نماینده تهران در مجلس، گزارش مقامات جمهوری اسلامی درباره سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی به دلیل توده ابر متراکم را «خندهدار» خواند و گفت که آنان مصلحت نمیدانند اعلام کنند اسرائیل و آمریکا با همکاری جمهوری آذربایجان، رئیسی را کشتند.
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در همایشی با عنوان «فریاد ایران-۲» گفت: «مرغ پخته هم از گزارش مقامات درباره سقوط بالگرد رئیسی به دلیل وضعیت آب و هوا و توده متراکم ابر، خندهاش میگیرد.»
غضنفری در ادامه سخنان خود در این همایش که پنجشنبه ۲۲ آذر برگزار شد، گفت: «عجب ابر متراکم هوشمندی بود که از میان سه بالگرد سراغ بالگرد وسط رفت که بالگرد رئیسی بود.»
پیش از این نیز برخی مقامهای جمهوری اسلامی فرضیه نقش داشتن اسرائیل و آمریکا در سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی را مطرح کردهاند.
این موضوع پس از کشته شدن اسماعیل هنیه در تهران بار دیگر مطرح شد؛ از جمله از سوی محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت رئیسی که تصویر او و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشته شده را در کنار تصویر قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و اسماعیل هنیه قرار داد و از انتقام سخن گفت.
در همین حال پس از انفجار پیجیرهای حزبالله، احمد بخشایش اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت که رئیسی هم از یک پیجر استفاده میکرد و یک سناریوی محتمل «سقوط بالگرد بر اثر انفجار پیجر او» است.
آمریکا و اسرائیل نقش داشتن در سقوط بالگرد رئیسی را تکذیب کردهاند.
یک مقام اسرائیلی که نامش ذکر نشده، دوشنبه ۳۱ اردیبهشت در این باره به خبرگزاری رویترز گفت: «ما نبودیم.»
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز در بیانیهای مطبوعاتی گفت که تهران برای نجات رئیسی درخواست کمک کرد اما «به دلایل لجستیکی امکان انجام این کار مقدور نبود».
اسرائیل مسئولیت کشته شدن اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس و دیگر ترورها در ایران از جمله ترور دست اندرکاران برنامه اتمی جمهوری اسلامی را بر عهده نگرفته است.
فرضیه حذف به دلیل موضوع جانشینی مجتبی خامنهای
یکی دیگر از فرضیههای مطرح درباره سقوط بالگرد رئیسی، حذف او به دلیل رقابت بر سر جانشینی علی خامنهای است.
مهدی نصیری، مدیر مسئول پیشین روزنامه کیهان گفته است: «در آخرین جلسه مجلس خبرگان قبلی، نمایندگانی در نطقهای قبل از دستور درباره رهبری مجتبی خامنهای صحبت کردند که با واکنش افرادی چون رئیسی و احمد خاتمی مواجه شد.»
او گفته بود که دو روز قبل از افتتاح مجلس جدید، حادثه بالگرد رئیسی رخ داد و بعد هم احمد خاتمی در هیات رییسه مجلس جدید حضور نیافت.
موضوع جانشینی مجتبی خامنهای در سالهای اخیر بارها مطرح شده و میرحسین موسوی، از رهبران اعتراضها به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ در ایران نیز دو سال پیش در یادداشتی نسبت به جانشینی موروثی رهبری در حکومت جمهوری اسلامی هشدار داد.
کانون نویسندگان ایران و شماری از فعالان دانشجویی جمعه ۲۳ آذر، در بیانیههای جداگانهای با انتقاد شدید از مصوبه مجلس شورای اسلامی موسوم به «قانون عفاف و حجاب»، تاکید کردند که زنان ایران از آزادیخواهی پا پس نمیکشند.
پیشتر محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی، اعلام کرده بود که قانون «عفاف و حجاب» روز ۲۳ آذر برای اجرا ابلاغ خواهد شد، با این حال، هنوز خبری درباره ابلاغ مصوبه مجلس به دولت منتشر نشده است.
کانون نویسندگان در بیانیه خود نوشته است:«خیابانهای ایران از نخستین سالهای استقرار جمهوری اسلامی، عرصهی مقاومت زنان بوده است؛ مقاومتی که در روزهای جنبش آزادیخواهی مردم ایران در سال ۱۴۰۱ به اوج خود رسید و تا امروز ادامه یافته است.»
در این بیانیه گفته شده است: « آنچه امروز تحت عنوان «قانون حجاب و عفاف» شاهد آنیم، اعلام رسمی جنگی است که در چهل و چند سال گذشته، هر روز و هر لحظه بر ضد زنان در جریان بوده است.»
بر اساس متن نهایی لایحه موسوم به «عفاف و حجاب»، برای نافرمانی در برابر حجاب اجباری تا ۱۶۵ میلیون تومان جریمه در نظر گرفته شده و برای پوشش مردان نیز تعیین تکلیف شده است.
کانون نویسندگان ایران در ادامه بیانیه خود نوشته است: « قانون حجاب و عفاف تصویری پرجزییات از میزان عداوت حکومت با زنان و نمایشی از سرکوب و تحدید آزادی است. با این همه تاریخ چهل و چند ساله جنگ حکومت علیه زنان نشان میدهد که زنان هرگز به عقب باز نخواهند گشت. حاکمیت هرگز نتوانسته است عرصههایی را که زنان با مبارزه و پرداخت هزینههای سنگین به کف آوردهاند، از آنان بازپس بگیرد.»
در این بیانیه تاکید شده است: «تصویب و اجرایی شدن قانون حجاب و عفاف بیتردید سرکوب مضاعف زنان و نقض آزادی بیان نیمی از جامعه است، اما زنان که همواره در مبارزه پیشتاز بودهاند، این بار نیز ابتکار عمل را به دست خواهند گرفت و جامعه نیز از حمایت آنان دست نخواهد کشید.»
دهها فعال دانشجویی نیز در بیانیهای که جمعه ۲۳ آذر منتشر شد، گفتند:« قانون عفاف و حجاب، با مجرم انگاشتن کودکان در امر حجاب، پیشبینی جریمههای مالی سنگین و حبسهای طولانیمدت برای زنان، نظارت شهروندان از طریق دوربینهای تشخیص چهره و الزام دیگر شهروندان به رصد کردن زنان و گزارشدهی به نهادهای امنیتی و حتی اجبار رانندگان تاکسی های اینترنتی مبنی بر گزارش نوع پوشش مسافران، موجب تشدید شکافهای اجتماعی و افزایش تنشهای جامعه میشود.»
در این بیانیه گفته شده است: «این قانون، که در مجلسی که رای اکثریت مردم را ندارد تصویب شده، نشانهای آشکار از استیصال حاکمیت در پیشبرد سیاستهای خود است. این سیاستها نهتنها بحرانهای اجتماعی را تشدید کرده، بلکه فشارهای اقتصادی فزایندهای را نیز بر مردم تحمیل میکند. در شرایطی که جامعه با مشکلاتی چون تورم، بیکاری و کاهش توان معیشتی روبهروست، این قانون با جریمهها و محدودیتهای سنگین خود بهجای حل بحرانها، آنها را عمیقتر میکند.»
پیشتر در روز جمعه ۲۳ آذرِ، کارشناسان سازمان ملل متحد هم در بیانیهای نگرانی خود را از تصویب قانون موسوم به «عفاف و حجاب» در ایران ابراز کرده بودند. این کارشناسان از جمهوری اسلامی خواستند فورا این قانون را لغو کند.
کارشناسان سازمان ملل، قانون جدید حجاب اجباری را حملهای دیگر به حقوق و آزادیهای زنان در ایران دانستند و هشدار دادند این قانون، شدت کنترل حکومت بر بدن زنان در ایران را افزایش خواهد داد.
سازمان عفو بینالملل هم ۲۰ آذر قانون تحمیل حجاب اجباری در ایران را موجب تشدید سرکوب زنان و دختران خواند و هشدار داد مقامهای جمهوری اسلامی در تلاشند تا سیستم سرکوب موجود علیه زنان را تثبیت کنند.
جمهوری اسلامی مصمم است برای نفت ارسالی به بندر دالیان چین، تا پیش از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید مشتری پیدا کند. مقامهای تهران نگرانند با بازگشت ترامپ، دسترسی آنها به محمولههای نفتی در دالیان به ارزش حدود یک میلیارد دلار قطع شود.
مقامهای حکومت ایران به سپاه پاسداران دستور دادهاند نفت تحریمشدهای را که در بندر دالیان، واقع در شمال شرق چین، ذخیره شده است، از طریق شرکتهای واسطه به فروش برساند.
جمهوری اسلامی بیم دارد که با روی کار آمدن دوباره ترامپ و بازگشت سیاست فشار حداکثری، دسترسی ایران به این ذخایر نفتی که ارزش آنها حدود یک میلیارد دلار تخمین زده میشود، مسدود شود.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، برای فروش این محمولههای نفتی از اعتبار مالی شرکتهای ایرانی مستقر در چین استفاده خواهد شد.
دادههای شرکت ردیابی تانکر ورتکسا نشان میدهد پس از کاهش فروش نفت جمهوری اسلامی در سپتامبر، ذخایر نفتی شناور ایران از حدود ۳۶ میلیون بشکه به ۴۸ میلیون بشکه افزایش یافته است. ارزش تقریبی این میزان افزایش، یک میلیارد دلار برآورد میشود.
جمهوری اسلامی در دوره چهارساله ریاستجمهوری جو بایدن، پنجرهای برای عبور از تحریمهای سختگیرانه ترامپ یافت.
طی این دوره که با حضور ابراهیم رئیسی در راس دولت جمهوری اسلامی همراه شد، حکومت ایران با تخفیفهایی بیسابقه، نفت خود را از طریق واسطهها به فروش میرساند؛ تخفیفها و هزینههایی که بعضا تا حدود نیمی از ارزش واقعی نفت ایران بودند.
در این دوره همچنین پدیده جدید «انبارهای شناور» به وجود آمد. صنعت فرسوده نفت ایران امکان توقف تولید در چاههای نفت خود را ندارد. به همین دلیل، جمهوری اسلامی در زمان تحریم ناچار شد نفت بدون خریدار خود را انبار کند.
برای انبار کردن، جمهوری اسلامی از ناوگانی از تانکرها استفاده کرد که هزینه نگهداری آنها به سایر هزینهها اضافه شدند.
با چشمپوشی بایدن از تحریمها، یا آنچه محمد جواد ظریف «شل کردن پیچ تحریم» خواند، شرکتهای واسطه، نفت جمهوری اسلامی را خارج از آبهای ایران جابهجا میکردند و با سندسازی، آن را در بنادر خاور دور به فروش میرساندند.
چین خریدار ۹۵ درصد نفت جمهوری اسلامی بود، اما نه به این معنا که دولت چین این نفت را خریداری کند. عمده مشتریان نفت قاچاق جمهوری اسلامی، پالایشگاههای کوچک چینی بودند.
این پالایشگاهها نفت ایران را با نفت سایر کشورها مخلوط میکردند تا اطمینان حاصل کنند گمرک چین قادر به شناسایی آن نیست.
این پالایشگاههای کوچک به دلیل بازدهی پایین و اثرات مخرب زیستمحیطی اخیرا از سوی دولت چین تعطیل شدهاند یا تحت فشار قرار گرفتهاند.
اکنون جمهوری اسلامی از سویی سایه بازگشت ترامپ به کاخ سفید را روی سر خود احساس میکند و از سوی دیگر، پالایشگاههای کوچکی که مشتریان نفت قاچاق ایران بودند، با ادامه فشارهای دولت مرکزی چین دیگر نمیتوانند خریدار نفت ایران باشند.
در قانون بودجه سال ۱۴۰۳ و لایحه بودجه سال ۱۴۰۴، تقریبا تمام بودجه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بهصورت نفت خام و میعانات در اختیار آنان قرار گرفته است.
الیوت آبرامز، نماینده پیشین دونالد ترامپ در امور ایران، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت با وجود برخی انتظارات، سیاست فشار حداکثری ترامپ هرگز به دنبال تغییر رژیم در ایران نبود، بلکه میکوشید به توافقی با تهران دست پیدا کند.
او در گفتوگو با پادکست «چشمانداز ایران» پیشبینی کرد احتمالا هدف ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش، دستیابی به طرحی جامع برای متوقف کردن جاهطلبیهای هستهای و منطقهای حکومت ایران خواهد بود.
این سیاستمدار کهنهکار در دوران پیشین حضور ترامپ در کاخ سفید، پس از برایان هوک بهعنوان نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران منصوب شد.
آبرامز به ایراناینترنشنال گفت اکثر مردم دوران فشار حداکثری را به خاطر دارند اما هدف آن را بهدرستی درک نکردند.
او با بیان اینکه هدف این سیاست، سرنگونی رژیم تهران نبود، افزود: «انتقاد ترامپ از برجام، محدودیت زمانی و جامع نبودن آن بود. این [توافق] به برنامه موشکی ایران یا حمایت ایران از تروریسم نمیپرداخت.»
آبرامز بر این باور است که رییسجمهوری منتخب آمریکا همچنان برای دستیابی به چنین توافقی خواهد کوشید.
ترامپ در دوران پیشین حضور خود در کاخ سفید بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱، سیاست فشار حداکثری را در برابر جمهوری اسلامی در پیش گرفت و از توافق بر سر برنامه هستهای حکومت ایران، موسوم به برجام، خارج شد.
این سیاست با کاهش قابل توجه صادرات نفتی جمهوری اسلامی همراه بود و اقتصاد ایران را بهشدت تحت تاثیر قرار داد.
برخی ناظران با در نظر گرفتن چینش اعضای کابینه آتی ترامپ معتقدند واشینگتن مجددا سیاست فشار حداکثری را در برابر تهران به کار خواهد بست.
الیوت آبرامز، نماینده پیشین دونالد ترامپ در امور ایران
آبرامز در ادامه مصاحبه خود با ایراناینترنشنال ابراز نگرانی کرد اشتیاق ترامپ برای دستیابی به توافق با تهران، ممکن است او را به مذاکرات بیهودهای بکشاند که نتیجه آن چیزی جز خرید زمان برای برنامه هستهای جمهوری اسلامی نخواهد بود.
او هشدار داد: «ایران او [ترامپ] را در مذاکراتی گیر خواهد انداخت که تا بینهایت ادامه پیدا میکند، در حالی که آنها تلاش میکنند برنامه هستهای خود را پیش ببرند.»
در هفتههای اخیر نگرانیها در خصوص توسعه برنامه هستهای حکومت ایران شدت یافته است.
در سوی مقابل، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، ۱۹ آذر در گفتوگویی تلفنی با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اعلام کرد تهران آماده همکاری با آژانس است.
خبرگزاری رویترز ۲۲ آذر با استناد به گزارش محرمانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش داد جمهوری اسلامی با نظارت بیشتر آژانس بر سایت هستهای فردو موافقت کرده است.
آبرامز در مصاحبه با ایراناینترنشنال به اقدامات پیشین جمهوری اسلامی در جلوگیری از ورود بازرسان آژانس و افزایش ذخایر اورانیوم اشاره کرد و هشدار داد تمایل ناگهانی حکومت ایران برای همکاری با آژانس، بخشی از برنامه تهران برای کشاندن ترامپ به پای میز مذاکره است.
آبرامز گفت برخی از انتخابهای ترامپ برای کابینه آتی او، از جمله مارکو روبیو بهعنوان وزیر امور خارجه و مایک والتز بهعنوان مشاور امنیت ملی، مانعی در برابر ترفندهای تهران خواهند بود، زیرا هر دوی آنها جمهوریخواهانی تندرو و از منتقدان قدیمی جمهوری اسلامی به شمار میروند.
نماینده پیشین ترامپ در امور ایران درباره این دو نفر افزود: «آنها سابقهای قوی در درک ایران و شناخت شرارت رژیم جمهوری اسلامی دارند. بنابراین، آنها موانعی بر سر راه این اتفاق [مذاکرات طولانیمدت] هستند که بسیار خوب است.»
آبرامز ابراز امیدواری کرد سیاستمدارانی چون والتز و روبیو به ترامپ یادآوری کنند که مذاکرات طولانیمدت در حقیقت «بازی» ایران است و نباید فریب آن را خورد. با این وجود، آبرامز تاکید کرد فریب خوردن ترامپ در این خصوص، غیرقابل تصور نیست.
در دولت جدید ترامپ برخی صداهای متفاوت نیز حضور خواهند داشت که از آن جمله میتوان به تولسی گبرد، گزینه ترامپ بهعنوان مدیر اطلاعات ملی، اشاره کرد.
گبرد پیشتر با دیدگاههای بشار اسد، رییس پیشین حکومت سوریه و ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، همدلیهایی داشته است.
آبرامز با اشاره به این صداهای متفاوت در کابینه آتی ترامپ گفت: «رژیم تهران این را میداند و بسیار زیرک است. آنها تلاش خواهند کرد از این موضوع بهرهبرداری کنند.»
با این حال با عقبنشینی آشکار «محور مقاومت» ۱۴ ماه پس از حمله هفتم اکتبر حماس، سقوط حکومت اسد بهعنوان مهمترین متحد عربی جمهوری اسلامی، و تخریب تاسیسات پدافند هوایی و موشکی ایران در حمله پنجم آبان اسرائیل، تهران در حال حاضر فضای مانور اندکی در اختیار دارد.
آبرامز که در دوران ریاستجمهوری جورج بوش پسر نیز در تعیین سیاست آمریکا در خاورمیانه دخیل بود، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت بعید است جمهوری اسلامی در آینده تصمیم به همکاری با آمریکا بگیرد و یا رویکردی آشتیجویانهتر در قبال واشینگتن اتخاذ کند.
نماینده پیشین ترامپ در امور ایران «سناریوی محتملتر و نگرانکنندهتر» را حرکت سریع جمهوری اسلامی به سوی تبدیل شدن به یک قدرت هستهای دانست، اما تاکید کرد توان هستهای اتحاد جماهیر شوروی نیز مانع از فروپاشی آن نشد.
آبرامز در پایان گفت جمهوری اسلامی اکنون باید از خود بپرسد که آیا به قول هنری کیسینجر «تصمیم گرفته یک ملت باشد یا یک آرمان؟»
این بدان معناست که زمان تصمیمگیری برای جمهوری اسلامی فرارسیده تا بین رفاه ملت ایران و تداوم سیاستهای ایدئولوژیک خود، یکی را انتخاب کند.
برگزاری کنسرت آنلاین پرستو احمدی بدون حجاب اجباری در ایران و پروندهسازی قوه قضاییه جمهوری اسلامی علیه او و عوامل تولید این کنسرت، واکنشهای زیادی در میان مردم به دنبال داشته است.
اجرای پرستو احمدی با استقبال بسیار گسترده ایرانیان در شبکههای اجتماعی مواجه شد و بسیاری از هنرمندان و فعالان مدنی و سیاسی به ستایش از او پرداختند.
شماری از شهروندان با انتشار بخشهایی از اجرای بدون حجاب اجباری این خواننده زن، صدای او را نشانهای از زنده بودن جنش «زن، زندگی، آزادی» دانستند.
پرستو احمدی، خواننده، نوازنده و آهنگساز، شامگاه ۲۱ آذر در یکی از کاروانسراهای ایران کنسرتی با نام «کنسرت کاروانسرا» یا «کنسرت فرضی» را اجرا و آن را در یوتیوب پخش کرد.
او همراه با ویدیوی اجرای خود نوشت: «اینجا، در این نقطه از ایران عزیزمان، صدای من را بشنوید و خیال کنید این وطن زیبا را.»
سپیده رییسالسادات، خواننده موسیقی سنتی، ضمن حمایت از احمدی گفت: «این کنسرت، رویای میلیونها زن ایرانی را به حقیقت پیوند میدهد. بعید میدانم قمر، ملوک ضرابی، ایرانالدوله و روحانگیز گمان میکردند پس از یک قرن، مردم ایران هنوز از شنیدن آواز یک زن روی صحنه متحیر شوند.»
شبنم طلوعی، بازیگر و کارگردان، با انتشار ویدیویی از این خواننده زن حمایت کرد و نوشت: «فارغ از تراوشات ذهنهای زنگزده همیشه حاضر، برای پرستو احمدی و همراهانش، برای تمام زنان ایران که جسورانه مرزها را شکستند و خواندند و میخوانند. برای آنها که صدایشان در حنجره به دلیل ممنوعیتها خاموش شد. برای زن، زندگی، آزادی.»
کاوه یغمایی، خواننده و آهنگساز، نیز در ویدیویی اینستاگرامی از کنسرت آنلاین احمدی ستایش کرد و از مردم خواست از هنرمندان حفاظت و پشتیبانی کنند.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی ۲۲ آذر با انتشار اطلاعیهای این کنسرت را «بدون مجوز قانونی و رعایت موازین شرعی» دانست و از «برخورد مقتضی» و تشکیل پرونده برای خواننده و عوامل تولید آن خبر داد.
حامد اسماعیلیون، فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، در واکنش به پروندهسازی قوهقضاییه علیه احمدی و عوامل کنسرت او گفت جمهوری اسلامی از سقوط «بنیانهای حکومت نیمبند» خود میترسد.
او افزود: «بعد از شما زندگی طور دیگری خواهد بود. گوشهای از آینده را مردم در کاروانسروایی در قلب ایران تماشا کردند. ایران بدون شما چنین خواهد بود. ایران بدون شما جنایتکاران طعم آزادی و عدالت را خواهد چشید و تصویر آن اینک روبهروی ماست.»
احمدی در کنسرت کاروانسرا هفت قطعه «سر کوی دوست، عزیز جون، کمر باریک، مرا ببوس، لحظه دیدار نزدیک است، چه سازم و از خون جوانان» را در حدود ۲۷ دقیقه اجرا کرد.
در این کنسرت، نوازندگانی چون امین طاهری (درام)، سهیل فقیهنصیری (گیتار الکتریک)، امیرعلی پیرنیا (گیتار بیس) و احسان بیرقدار (پیانو)، احمدی را همراهی کردند.
احمدی مهر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، قطعه «از خون جوانان وطن» ساخته عارف قزوینی را اجرا و در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد که با استقبال گستردهای روبهرو شد.
او خرداد ۱۴۰۲ قطعهای به نام «هوای آزادی» را در ادای دین به خیزش شهروندان علیه جمهوری اسلامی منتشر کرد که شعر آن را فاطمه دوگوهرانی سرود. آهنگساز این اثر خود احمدی بود.
پس از انتشار این قطعه، ماموران جمهوری اسلامی مهر ۱۴۰۲ به خانه احمدی در تهران یورش بردند و وسایل شخصی او را ضبط کردند. پس از این رخداد، صفحه اینستاگرام این خواننده از دسترس خارج شد و قوه قضاییه پروندهای برای او تشکیل داد.
احمدی چهار ماه بعد از این رخداد، دوباره با انتشار ویدیویی به اینستاگرام بازگشت و کار جدیدی را منتشر کرد؛ قطعهای ساخته شده روی شعر هوشنگ ابتهاج که به نوعی حدیث نفس زنان خواننده در ایران است: «با این دل ماتمزده آواز چه سازم؟ بشکسته نیام بیلبِ دمساز چه سازم؟»
برخی شهروندان برگزاری کنسرت احمدی بدون حجاب اجباری را نشانهای از مخالفت او و همراهانش با قانون «حجاب و عفاف» دانستند و شجاعت آنها را ستودند.
جمهوری اسلامی خواندن زنان را ممنوع و رعایت پوشش مدنظر خود را برای آنها اجباری میداند.
مجلس شورای اسلامی بهتازگی قانونی موسوم به «حجاب و عفاف» به تصویب رسانده که در آن برای زنان بدون حجاب اجباری مجازاتهایی سنگین در نظر گرفته شده است.
یک رسانه داخل ایران در گزارشی حضور نیافتن برخی دانشآموزان در کلاسهای درس را یکی از معضلات این روزهای حوزه آموزش و پرورش برشمرد و نوشت اکثر این دانشآموزان شاغل هستند و برای تامین هزینههای معیشت خانواده از ساعت کلاس خود میزنند.
سایت تجارتنیوز جمعه ۲۳ آذر پدیده شاغل بودن دانشآموزان در ایران را نشانهای از وجود فقر اقتصادی در جامعه عنوان کرد و هشدار داد رشد فقر در خانوادهها و از بین رفتن طبقه متوسط به مشکلاتی که دانشآموزان برای ادامه تحصیل با آن مواجه میشوند، دامن میزند.
این گزارش با اشاره به اینکه وجود چنین شرایطی باعث افت تحصیلی و کاهش معدل دانشآموزان پایههای متوسطه شده است، تاکید کرد فقر در هر جا ردی از خود بر جای بگذارد، «تمامی جامعه را به شکلهای گوناگون درگیر میکند».
علیحسین شهریور، دبیرکل خانه تعاونگران، ۲۳ آذر از فقر و ترک تحصیل بهعنوان پدیدههایی در همتنیده نام برد و گفت طی سال گذشته افراد ۱۵ تا ۱۷ ساله بیشترین تعداد بازماندگی از تحصیل را داشتهاند.
این برای نخستین بار نیست که نسبت به موج ترک تحصیل کودکان و نوجوانان ایرانی به دلیل مشکلات اقتصادی خانوادهها هشدار داده میشود.
علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش، ۱۰ آذر از عوامل خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی، بهعنوان مهمترین دلایل بازماندن از تحصیل در میان دانشآموزان نام برد.
۲۹ مهر، فرشاد ابراهیمپور، عضو کمیسیون آموزش مجلس، درباره آمار پنهان کودکان بازمانده از تحصیل گفت امسال حدود دو میلیون دانشآموز ثبتنام نشدهاند و مشکلات اقتصادی باعث شده تا والدین و دانشآموزان به مرحله ثبتنام نرسند.
محسن زرینکار، کارشناس آموزش، در مصاحبه با تجارتنیوز در همین رابطه گفت: «نگاه کردن به دانشآموزانی که به دلیل فقر و مشکلات معیشتی خانواده مجبورند از ساعتهای کلاس و درس بزنند و سر کار بروند، اصلا کار راحتی نیست.»
زرینکار با بیان اینکه بسیاری از خانوادهها نمیتوانند هزینههای خرید لوازم التحریر و وسایل جانبی تحصیل فرزندان خود را تامین کنند، افزود در این شرایط دانشآموزان مجبورند حداقل برای تامین هزینههای تحصیل سر کار بروند و معلمان هم هم چارهای جز کنار آمدن با این شرایط ندارند.
به گفته این کارشناس آموزش، پیش از این تعداد دانشآموزانی که ممکن بود از کلاس درس غیبت کنند و به سر کار بروند، بسیار کم بود اما اکنون اکثر دانشآموزان یک کلاس مجبورند برای تامین معاش، شغلی داشته باشند.
فرشته میرزایی، کارشناس آموزش، نیز در خصوص پایین آمدن سهم آموزش در سبد خانوار به تجارتنیوز گفت: «این مساله بهخاطر عدم تمایل والدین نیست بلکه به این دلیل است که هزینههای زندگی آنقدر افزایش پیدا کرده که دیگر جایی برای افزایش سهم آموزش در سبد خانوار را باقی نمیگذارد.»
او اضافه کرد بیتوجهی به عدالت آموزشی و تحصیل رایگان باعث شده تا آموزش و پرورش کودکان، قربانی مشکلات معیشتی و فقر در جامعه شود.
رسانههای ایران اول مهر با استناد به آخرین آمار آموزش و پرورش گزارش دادند ۷۹۰ هزار دانشآموز در مدارس ثبتنام نکردهاند.
محمد مولوی، نایب رییس کمیسیون آموزش مجلس، چهارم مرداد گفت: «۹۱۱ هزار دانشآموز در کشور از تحصیل بازماندهاند که ۴۰۰ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل مربوط به مقطع ابتدایی است.»
او افزود ۲۷۹ هزار دانشآموز در کشور به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کردهاند.