اوکراین از بسته شدن سفارتخانههای غربی در کییف انتقاد کرد

وزارت امور خارجه اوکراین از بسته شدن چندین سفارتخانه غربی بهدلیل خطر حملات گسترده روسیه انتقاد کرد و گفت این تهدید از زمان شروع تهاجم روسیه در فوریه ۲۰۲۲ تغییری نکرده است.

وزارت امور خارجه اوکراین از بسته شدن چندین سفارتخانه غربی بهدلیل خطر حملات گسترده روسیه انتقاد کرد و گفت این تهدید از زمان شروع تهاجم روسیه در فوریه ۲۰۲۲ تغییری نکرده است.
هیورهی تیخی، سخنگوی وزارت خارجه اوکراین در بیانیهای گفت: «متاسفانه تهدید حملات برای اوکراینیها بیش از هزار روز است که به یک واقعیت روزمره بدل شده است.»
او همچنین ازکشورهای غربی خواست که با بستن سفارتخانه های خود به «تنش» دامن نزنند.
آندری کووالنکو، رئیس سرویس مبارزه با اطلاعات نادرست اوکراین، نیز گفت که روسها پس از اعلام تعطیلی چندین سفارتخانه در کییف، سعی در ایجاد وحشت دارند.
او گفت: «آمادگی روسیه برای بمباران اوکراین در طول زمستان نباید غافلگیر کننده باشد. روسها ذخایر موشکی جمعآوری کردهاند، نیروی هوایی و نیروی دریایی را آماده کردهاند. آنها برای از بین بردن پدافند هوایی به موشکهای کروز و بالستیک و همچنین پهپادها متکی هستند. این طرحها غیرمنتظره نیستند، شناخته شده و پیش بینی شدهاند.»
پیشتر سفارت آمریکا در کییف پس از دریافت اطلاعاتی درباره احتمال حمله هوایی در روز چهارشنبه، بهطور موقت تعطیل شد. اسپانیا، ایتالیا و یونان نیز سفارتخانههای خود را تعطیل کردند اما اسرائیل اعلام کرد سفارتخانهاش در پایتخت اوکراین در روز چهارشنبه باز است.
وزارت امور خارجه آمریکا روز ۳۰ آبان در اطلاعیهای اعلام کرد سفارت ایالات متحده در کییف به دلیل دریافت اطلاعاتی درباره «حمله هوایی قابل توجه احتمالی در روز چهارشنبه» بسته خواهد بود.
آتن، رم و مادرید نیز از تعطیلی سفارتخانههای دولتهایشان در پایتخت اوکراین خبر دادند.
در همین روز، الکساندر شالنبرگ، وزیر امور خارجه اتریش گفت که استفاده روسیه از سربازان کره شمالی در جنگ اوکراین نشان میدهد ولادیمیر پوتین به پیروزی «نزدیک نیست» اما «آماده تشدید تنش» است.
همزمان رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه، مجوز آمریکا را برای استفاده اوکراین از سلاحهای دوربرد غربی به منظور حمله به عمق خاک روسیه نادرست خواند و افزود درگیری موشکی بین دو کشور ممکن است جهان را در آستانه یک جنگ بزرگ قرار دهد.
پیش از این و در روز سهشنبه، ارتش روسیه از حمله اوکراین با موشکهای دوربرد آمریکایی اتاکمز (ATACMS) به منطقه بریانسک در نزدیکی مرز اوکراین خبرداد و اعلام کرد پنج موشک از شش موشک پرتاب شده با پدافند ضد هوایی روسیه منهدم شدند.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در واکنش به این حمله گفت: «این مرحله جدیدی از جنگ غرب علیه روسیه است و ما بر این اساس واکنش نشان خواهیم داد.»
به گفته لاوروف، کییف «بدون کمک کارشناسان و مربیان آمریکایی» قادر به استفاده از این موشکها نیست.
آمریکا، اتحادیه اروپا و بریتانیا، در واکنشهایی جداگانه اظهارات لاوروف را «لفاظی غیرمسئولانه» و باعث تاسف خواندند.
مجوز آمریکا و اروپا
پاول موراویکو، رییس ستاد کل ارتش بلاروس، مجوز آمریکا به اوکراین برای شلیک موشکهای دوربرد غربی به عمق خاک روسیه را محکوم کرد.
خبرگزاری رویترز، روز دوشنبه به نقل از منابع آگاه خبر داد دولت جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا، به اوکراین اجازه خواهد داد از سلاحهای آمریکایی برای حمله به عمق خاک روسیه استفاده کند و افزود کییف قصد دارد در روزهای آینده اولین حملات خود را با برد بلند انجام دهد.
همان روز، نشریه گاردین نوشت که بریتانیا نیز احتمالا موشکهای استورم شَدو را برای هدفگیری داخل خاک روسیه به اوکراین ارسال خواهد کرد.
به گفته کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، این کشور نیاز دارد حمایت خود را از اوکراین «دو چندان» کند.
تغییر دکترین هستهای روسیه
روسیه، روز سهشنبه از دکترین جدید هستهای خود رونمایی و اعلام کرد تجاوز به فدراسیون روسیه و متحدانش از سوی یک کشور غیرهستهای با حمایت یک کشور هستهای، «یک حمله مشترک» تلقی خواهد شد و در صورتی که خطری جدی برای حاکمیت و تمامیت ارضی روسیه و بلاروس وجود داشته باشد، این کشور ممکن است از تسلیحات هستهای استفاده کند.
در دکترین جدید هستهای روسیه، پرتاب موشکهای بالستیک علیه فدراسیون روسیه از جمله شرایط استفاده از سلاحهای هستهای است.
نگرانیهای زلنسکی در مصاحبه با فاکس نیوز
ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین، در مصاحبه با شبکه فاکسنیوز از دست دادن اتحاد در این کشو را خطرناک دانست و از قطع کمکهای آمریکا به عنوان زمینه شکست احتمالی اوکراین یاد کرد.
او تاکید کرد تنها راه پایان دادن به جنگ، دیپلماسی است؛ گرچه در مورد نقش ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، در مذاکرات صلح «مردد» است.
به گفته زلنسکی، تغییر موضع پوتین بیش از هر چیزی به فشارهای آمریکا بستگی دارد.
او در این مصاحبه خاطرنشان کرد: «حتی در صورت قطع کمکهای آمریکا، ما میمانیم و میجنگیم.»

در شرایط حساس کنونی، عدم همکاری جمهوری اسلامی با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در کنار فشارهای اقتصادی فزاینده، کاهش نفوذ منطقهای و تنشهای رو به رشد با اسرائیل، تهران را با چالشهای جدی روبرو کردهاست.
اگرچه جمهوری اسلامی پیشنهاد محدود نگه داشتن ذخایر اورانیوم غنیشده خود در حد فعلی را مطرح کرده، اما به نظر میرسد این اقدام برای جلوگیری از صدور قطعنامه انتقادی کافی نبودهاست.
بنا به گزارش ایران اینترنشنال، قدرتهای غربی شامل آمریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان قصد دارند در نشست شورای حکام آژانس، قطعنامهای انتقادی علیه ایران صادر کنند.
تحلیلگران و مقامات جمهوری اسلامی در یک نکته اتفاق نظر دارند: بازگشت ترامپ به کاخ سفید، تاثیری تعیینکننده بر آینده جمهوری اسلامی خواهدداشت. با این حال، چگونگی تعامل دولت آینده آمریکا و جمهوری اسلامی بر سر برنامه هستهای همچنان محل بحث و گمانهزنی است.
بیستم اکتبر ۲۰۲۵ (۲۵ مهر ۱۴۰۴) روزی سرنوشتساز برای برنامه هستهای جمهوری اسلامی خواهدبود.
در این تاریخ، با پایان یافتن اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، بخش عمدهای از محدودیتهای بینالمللی علیه برنامه هستهای ایران برداشته میشود و غرب امکان استفاده از «مکانیسم ماشه» را از دست خواهدداد.
گرچه در خردادماه امسال نیز قطعنامهای علیه جمهوری اسلامی صادر شد که نتیجه چشمگیری نداشت، کارشناسان معتقدند فضای سیاسی کنونی به کلی متفاوت است.
در این شرایط حساس، کشورهای اروپایی همچنان میتوانند با فعالسازی مکانیسم ماشه، تمام تحریمهای لغو شده سازمان ملل را احیا کنند.
سینا عضدی، پژوهشگر و استاد دانشگاه جورج واشینگتن، در گفتگو با ایران اینترنشنال گفت: «جمهوری اسلامی سعی میکند از تحریمهای بینالمللی جدید پرهیز کند، زیرا چنین تحریمهایی خلاف منافع آن است.»
او تاکید کرد: «تحریمهای فعلی علیه ایران، بیشتر یکجانبه و از سوی آمریکا هستند، نه تحریمهای بینالمللی سازمان ملل. ایران از منظر سیاسی تلاش میکند مانع بازگشت تحریمهای سازمان ملل شود، بهویژه که کمتر از یک سال تا لغو کامل این تحریمها باقی ماندهاست.»
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، روز شنبه ۲۶ آبان در گفتگو با تلویزیون دولتی تاکید کرد که راه دیپلماسی برای برنامه هستهای ایران همچنان باز است.
به گفته عراقچی پنجره دیپلماسی هنوز بسته نشدهاست، هرچند این فرصت کوتاهمدت و مشروط به نشان دادن اراده واقعی از سوی طرفهای مقابل خواهدبود.
عراقچی همچنین اشاره کرد که تهران در جریان سفر هفته گذشته رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مواضع خود را با او در میان گذاشتهاست.
در این دیدار، جمهوری اسلامی آمادگی خود را برای عدم افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده با غلظت ۶۰ درصد اعلام کردهاست.
گرگوری برو، تحلیلگر امور ایران در گروه اوراسیا، معتقد است اگرچه تهران تمایل خود را به امتیازدهی نشان میدهد، اما همچنان اصرار دارد این کار را مطابق با شروط خود پیش ببرد.
به گفته او جمهوری اسلامی آماده مذاکره است، اما تنها در صورتی که به هدف اصلی خود، یعنی رفع تحریمها دست یابد، بدون آنکه مجبور به دادن امتیازات عمده در برنامه هستهای یا سایر حوزههای سیاست خارجی خود شود.
با این حال، بهرغم این اظهارات، عملکرد جمهوری اسلامی مسیر دیگری را نشان میدهد.
بر اساس گزارش محرمانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی که آسوشیتدپرس روز سهشنبه ۲۹ آبان به آن دسترسی یافته، تهران میزان ذخایر اورانیوم غنیشده خود را تا سطوحی که به درجه تسلیحاتی نزدیک است، افزایش دادهاست.
اورانیوم با غنای ۶۰ درصد تنها یک گام با سطح ۹۰ درصدی که برای ساخت سلاح هستهای مورد نیاز است، فاصله دارد.
در آستانه بازگشت ترامپ به کاخ سفید و همزمان با تضعیف چشمگیر حماس و حزبالله، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، زیر ضربات سنگین اسرائیل، تهران با یکی از پیچیدهترین چالشهای سیاسی و امنیتی خود در سالهای اخیر روبهرو شدهاست.
حال پرسش اینجاست که آیا تهران مسیر دستیابی به تسلیحات هستهای را با سرعت بیشتری دنبال خواهدکرد یا راهی برای تعامل با رییسجمهوری جدید آمریکا خواهدیافت، همان شخصی که طبق گزارشهای اطلاعاتی ایالات متحده، جمهوری اسلامی قصد ترور او را داشتهاست.
به گفته برو، با وجود آنکه بازگشت قریبالوقوع ترامپ به کاخ سفید همواره در محاسبات راهبردی تهران جای داشته، اما جمهوری اسلامی ترجیح داده همان رویکرد دوران بایدن-هریس، پایبندی به تعهدات تا پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ و تلاش برای رفع تحریمها را ادامه دهد.
این رویکرد میتواند به جمهوری اسلامی اجازه دهد در مذاکرات آینده، بدون محدودیتهای برجام وارد گفتگو شود.
آندریا استریکر، معاون مدیر و پژوهشگر امور منع گسترش سلاخهای کشتار جمعی و دفاع زیستی در بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD)، در گفتگو با ایران اینترنشنال گفت که امتیازدهی احتمالی تهران ناشی از نگرانی از سیاست فشار حداکثری ترامپ است.
به گفته او، حکومت ایران با بازگشت ترامپ به کاخ سفید و آمادگی اروپا برای افزایش فشارها، به ناچار عقبنشینی میکند. البته تهران میکوشد با کمک متحدانش روسیه، چین و کره شمالی از تحریمهای آتی بگریزد.
استریکر معتقد است سیاست فشار حداکثری ترامپ، جمهوری اسلامی را وادار به کاهش جاهطلبیهای هستهای و فعالیتهای منطقهای خواهدکرد.
از نظر او، ترس از ترامپ، عامل اصلی هرگونه نرمش احتمالی تهران است زیرا او کسی است که دستور کشتن قاسم سلیمانی را صادر کرد، از برجام خارج شد و تحریمهای سنگین نفتی وضع کرد.
استریکر افزایش ذخایر اورانیوم را تلاشی برای باجخواهی از غرب میداند تا از تحریمهای سازمان ملل جلوگیری شود، اما معتقد است این اقدامات «خیلی کم و خیلی دیر» است.
عضدی در ادامه به ایران اینترنشنال گفت که تهران همواره به قطعنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی با خشم واکنش نشان دادهاست.
به گفته او گسترش برنامه هستهای جمهوری اسلامی از طریق افزایش شمار سانتریفیوژها و راهاندازی یک مرکز جدید، بیشتر نوعی مانور دیپلماتیک به شمار میرود.
او معتقد است جمهوری اسلامی به سمت ساخت بمب اتمی نخواهدرفت، زیرا این مسیر با مخالفت جدی اسرائیل و آمریکا روبرو خواهدشد. نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ بارها تاکید کردهاند که اجازه تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای را نخواهند داد.
عضدی بر این باور است که جمهوری اسلامی برای حفظ بقای خود، ریسک حمله نظامی ناشی از ساخت بمب را نخواهد پذیرفت و به نظر میرسد مسیر توافق را پیش خواهدگرفت.
فایننشال تایمز به تازگی گزارش داد که ترامپ در نظر دارد با ورشکست کردن ایران، این کشور را وادار به توقف برنامه هستهای و قطع حمایت مالی از نیروهای نیابتی در منطقه کند.
ترامپ پیش از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، در پادکست پاتریک بت دیوید گفت که خواهان موفقیت ایران است و تنها بر یک نکته تاکید کرد: «دوست دارم ایران را بسیار موفق ببینم، فقط نباید به سلاح هستهای دست یابد.»
به باور استریکر، راهبرد فشار حداکثری ترامپ، رهبران تهران را به هراس انداختهاست. در مقابل، عضدی معتقد است که انگیزه ترامپ برای رسیدن به توافق با ایران نه دیپلماتیک است و نه ایدئولوژیک، بلکه او میخواهد نام خود را در تاریخ ماندگار کند.

روزنامه لبنانی الاخبار نزدیک به حزبالله، از توافق بر سر تمام بندهای پیشنویس آتشبس میان اسرائیل و لبنان خبر داد و تاکید کرد اکنون مذاکرات بر مسائل مرزی متمرکز است. همزمان نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در لبنان (یونیفل)، هدف سه حمله موشکی قرار گرفتند که به حزبالله نسبت داده شد.
افیخای ادرعی، سخنگوی عربزبان ارتش اسرائیل، در رسانه اجتماعی ایکس نوشت که مقر نیروهای حافظ صلح در مرز لبنان با اسرائیل با موشکهایی که حزبالله از منطقه دیر عامص شلیک کرده بود هدف قرار گرفت.
او افزود که یونیفل گزارشهایی از تلفات و خسارات ناشی از برخورد موشک به این محل ارائه کرده است.
یونیفل تا زمان انتشار این گزارش، اظهار نظری درباره این حادثه نکرده است.
حملات موشکی و پهپادی از لبنان
ارتش اسرائیل اعلام کرد سه پهپاد از لبنان به سمت حیفا پرتاب شده که پس از رهگیری سرنگون شدند. این حادثه تلفاتی نداشته است.
ارتش اسرائیل همچنین با اشاره به فعال شدن آژیرهای خطر در الجلیل در شمال این کشور، اعلام کرد یک پرتابه ناشناس از لبنان به سمت اسرائیل پرتاب شده است و نیروی هوایی آن را رصد کرده است. همزمان شبکه العربیه از ورود یک پهپاد به حریم هوایی شمال اسرائیل خبر داد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، حزبالله تاکنون بیش از ۱۶ هزار موشک به اسرائیل شلیک کرده و حملات هوایی و زمینی گسترده اسرائیل نیز باعث شده است یک میلیون لبنانی از خانههایشان آواره شوند.
آتشبس با حزبالله، امید بازگشت زندگی به متولا
بیش از ۶۰ هزار اسرائیلی به دلیل حملات موشکی حزبالله از شمال اسرائیل تخلیه شدهاند.
بیشتر ساکنان شهر مرزی متولا از اکتبر سال گذشته، مجبور به ترک خانههای خود شدهاند و این شهر را ترک کردهاند.
متولا، شهری مرزی با لبنان، به یک منطقه نظامی بسته تبدیل شده و بخشهایی از آن بهدلیل حملات موشکی و خمپارهای ویران شده است.
در این شرایط آمریکا در تلاش است تا آتشبسی میان اسرائیل و حزبالله برقرار کند.
یک مقام ارشد آمریکایی گفته است: «شکافها در مذاکرات در حال کاهش است و فرصتی واقعی برای پایان این درگیری وجود دارد.»
لیات کوهنراویو، یکی از ساکنان متولا که به شهر روشپینا منتقل شده، بازگشت خود را منوط به تضمین امنیت دانست و به رویترز گفت: «برای بازگشت، باید بدانم که امن هستم و محافظت میشوم.»
او درباره تونلهای کشفشده حزبالله که برای نفوذ به اسرائیل ساخته شدهاند، ابراز نگرانی کرد.
متولا برای بازسازی زیرساختهای خانه خود به حداقل یک سال زمان نیاز دارد. در همین حال نتایج نظرسنجی یک اندیشکده اسرائیلی نشان میدهد ۸۰ درصد مردم، شرایط امنیتی فعلی را برای بازگشت ساکنان شمال این کشور به خانههایشان مناسب نمیدانند.
ارتش اسرائیل اعلام کرده است با عملیاتهای خود، حملات حزبالله را کاهش داده اما تهدیدات همچنان پا بر جا هستند.
به گفته یکی از نیروهای امنیتی در متولا، «هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد» و خطر همیشه وجود دارد.
آمار تلفات در لبنان
روز سهشنبه وزارت بهداشت لبنان خبر داد در پی حملات اسرائیل به لبنان ۲۸ نفر کشته شدند.
بر اساس اعلام وزارت بهداشت این کشور، در پی حملات اسرائیل به لبنان از هشتم اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون دستکم سه هزار و ۵۴۴ نفر کشته و ۱۵ هزار و ۳۶ نفر زخمی شدهاند.

به گزارش واشینگتنپست، تیم انتقال قدرت دونالد ترامپ، بسیاری از رویههایی را که برای هدایت انتقال قدرت و تحویل نظارت بر ۲.۲ میلیون کارمند فدرال در نظر گرفته شدهاند، نادیده گرفته و با اداره خدمات عمومی که وظیفه کار پیچیده تحویل کنترل صدها سازمان را بر عهده دارد، همکاری نکرده است.
گفته شده تیمهای انتقالی ترامپ که هنوز در هیچ دفتر فدرالی پا نگذاشتهاند، حاضر نشده تعهدات لازم برای پیروی از قوانین اخلاقی به اداره خدمات عمومی ارائه دهد که پیششرط همکاری با این سازمان برای انتقال قدرت است.
رییسجمهور منتخب همچنین در تماسهایش با سران کشورهای خارجی در رزوهای اخیر، ارتباط از کانال وزارت خارجه، خطوط امن آن و مترجمان رسمیاش را کنار گذاشته است.
به گزارش واشینگتنپست، در حالیکه تیم ترامپ وضعیت صدها نامزد احتمالی برای مشاغل کلیدی را بررسی میکند، تا کنون به افبیآی اجازه داده نشده برای محافظت در برابر جاسوسی، بررسیهای لازم را در مورد این نامزدها برای یافتن نشانههای خطر و تهدیدات امنیتی انجام دهد.
بر اساس این گزارش، تیم انتقالی برای بررسی سوابق برخی از نامزدها به وکلای خصوصی کارزار تکیه کرده و برای شماری هم هیچ بررسی انجام نداده است.
اعصای مجوزهای امنیتی کلی به منصوبان ترامپ
واشینگتنپست به نقل از منابعی در تیم انتقالی نوشته این تیم در نظر دارد در اولین روز کاری خود به نامزدهای معرفی شده برای پستهای مختلف فدرال، مجوزهای امنیتی کلی بدهد.
بنا بر این گزارش و به نقل از کسانی که به تیم انتقالی ترامپ نزدیک هستند، ریشه این رویکرد بیسابقه؛ بیاعتمادی و نارضایتی شدید دونالد ترامپ از سازمانهای فدرالی است که رئیسجمهور منتخب آنها را به خاطر مسدود کردن برنامههایش در دوره اول، افشای طرحهایش به مطبوعات و بعدها به اشتراک گذاشتن اسنادش با محققان و طرح اتهامات جنایی علیه او سرزنش میکند.
ترامپ، در جریان کارزار انتخاباتی خود وعده تغییر اساسی در دولت فدرال را از طریق انتقال ادارات فدرال از واشنگتن، بستن برخی و جایگزینی دهها کارمند دولتی با افرادی که او به آنها اعتماد دارد، داده بود.
مایک دیویس، رئیس پروژه طرح سوم، یک گروه غیرانتفاعی که از ترامپ در برابر اتهامات جنایی دفاع کرده است، گفت: «مردم آمریکا با بازگرداندن او به کاخ سفید حکم خود را صادر کردند. او نباید به سازمانهای اطلاعاتی و اجرای قانون سیاسیشدهای که در دوره اول ریاستجمهوریاش او را تضعیف کردند، اعتماد کند. این یک تصرف خصمانه به نمایندگی از مردم آمریکا است.»
واشینگتنپست به نقل از مشاوران ترامپ گزارش داده که او در انتخاب کابینهاش بر تمایل به مقابله با سازمانهای فدرالی که معتقد است در گذشته به او ظلم کرده یا مانعش شدهاند، تأکید کرده است.
انتصاب افراد در سایه عدم اعتماد به دستگاههای فدرال
بنا بر این گزارش این امر انگیزه بسیاری از انتخابهای بحثبرانگیز او بوده است، مانند پیت هگسث، مجری شبکه فاکس نیوز برای وزیر دفاع، مت گیتز، نماینده سابق فلوریدا برای دادستان کل، و کریستی نوم، فرماندار داکوتای جنوبی برای وزارت امنیت میهن.
برایان هیوز، سخنگوی تیم انتقالی در ایمیلی به واشینگتنپست نوشته که رییسجمهور منتخب ممکن است هنوز برخی از اقدامات سنتیتر را اتخاذ کند: «وکلای تیم انتقال ترامپ-ونس همچنان بهطور سازنده با وکلای دولت بایدن-هریس بر روی تمام توافقاتی که در قانون انتقال ریاستجمهوری پیشبینی شده است، کار میکنند.»
این شیوه انتقال قدرت، برخی از مقامات را نگران کرده است که میگویند رئیسجمهور منتخب در حال تضعیف شفافیت، فرسایش کنترل و توازن قوا، و به خطر انداختن امنیت ملی است.
مکس استیر، رئیس و مدیرعامل سازمان غیرحزبی و غیرانتفاعی «شراکت برای خدمات عمومی»، در همین رابطه به واشینگتنپست گفت: «تیم ترامپ در حال تلاش برای تبدیل دولت به ابزاری برای برنامه شخصی او است. ما شاهد فشار برای بازگشت به سیستم تقسیم غنایم هستیم.»
اداره خدمات عمومی (GSA)، انتقالهای ریاستجمهوری را به طور رسمی هدایت میکند، معمولا فضای اداری و پشتیبانی کامپیوتری برای هر دو نامزد فراهم میکند.
اما ترامپ، طبق گفته شماری از نزدیکانش، بیاعتمادی عمیقی به این آژانس دارد، که هزاران ایمیل از تیم انتقال ۲۰۱۶ او را با رابرت مولر، بازپرس ویژه دادگستری در طول تحقیقاتش درباره اتهامات مداخله انتخاباتی روسیه به اشتراک گذاشت. ترامپ ادعا کرد که این مکاتبات بهطور غیرقانونی جمعآوری شده و متعلق به تیم انتقال بوده است.
خودداری ترامپ از امضای تعهدنامه اخلاقی
تا به امروز، ترامپ تفاهمنامههایی را که شامل اخذ یک تعهد اخلاقی قوی از کارکنان انتقال و از رییسجمهور منتخب است امضا نکرده است. این تعهدنامه مشخص میکند این افراد چگونه از تضاد منافع شخصی خود در پروسه انتقال قدرت و انتصاب افراد اجتناب خواهند کرد.
مدیران تیم انتقال قدرت ترامپ پیشتر گفته بودند قصد دارند توافقاتی را بااداره خدمات عمومی و کاخ سفید امضا کنند و در حال مذاکره درباره جزئیات آن با دولت بایدن هستند. اما به گفته یک کاخ سفید، هنوز چیزی امضا نشده است.
تیم ترامپ میگوید کارکنانش کد اخلاقی و تعهد تضاد منافع خود را امضا کردهاند، اگرچه آن اسناد، خود ترامپ را شامل نمیشود یا با الزامات قانون انتقال ریاستجمهوری مطابقت ندارند.
با این شرایط، تیمهای انتقال ترامپ نمیتوانند در جلسات توجیهی امنیت ملی شرکت کنند، وارد آژانسهای فدرال شوند یا با کارمندان صحبت کنند و نمیتوانند جلسات توجیهی رسمی درباره عملیات و پروژههای جاری دریافت کنند.
تیم انتقال همچنین نمیتواند از سرورهای ایمیل فدرال امن برای ارتباط استفاده کند و اگر دونالد ترامپ تعهدات را امضا نکند، تیم انتقال او حدود ۷ میلیون دلار از بودجه فدرال اختصاصیافته برای مراسم تحلیف را از دست خواهد داد.
گفته شده اگر این بودجه پرداخت نشود، اهداکنندگان خصوصی که مجبور به افشای هویت خود نیستند و مجبور نیستند به سقف ۵۰۰۰ دلاری برای کمکهای فردی پایبند باشند، هزینه مراسم تحلیف را تامین میکنند.
همچنین مشخص نیست که آیا ترامپ قصد دارد از نامزدهای خود بخواهد که به بررسیهای اخلاقی جداگانهای که دفتر اخلاق دولتی الزامی کرده، تن بدهند. در غیر این صورت، پس از اینکه منصوبان او قدرت را به دست گرفتند، این دفتر قادر نخواهد بود اطمینان حاصل کند که آنها برای جلوگیری از تضادهای احتمالی، از شرکتها یا نهادهای دیگر خارج میشوند.

بیاعتمادی ترامپ به وزارت خارجه
روز پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، تماسهای تبریک از سوی رهبران جهان از امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه تا محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در یک رسم سنتی پس از روز انتخابات شروع شد.
با این حال، بر اساس اعلام مقامات دولتی و مدیران تیم انتقال ترامپ، او ا مقامات وزارت خارجه یا مترجمان دولتی ایالات متحده برای این تماسها استفاده نکرد.
بیاعتمادی ترامپ به وزارت خارجه به اوایل اولین دوره ریاستجمهوریاش برمیگردد، زمانی که متن تماسهایش با انریکه پنیا نیتو، رییسجمهور وقت مکزیک و با مالکوم ترنبول، نخستوزیر وقت استرالیا، بهطور کامل به مطبوعات درز کرد.
ترامپ از نظر قانونی ملزم نیست وزارت خارجه را در تماسهایش با رهبران خارجی درگیر کند، همچنانکه بایدن هم پس از پیروزی در سال ۲۰۲۰، بدون مقامات وزارت خارجه تماسهای خارجی خود را انجام میداد.
عدم اعتماد ترامپ به افبیآی و وزارت دادگستری
تیم انتقال ترامپ همچنین نقش افبیآی را که از قبل از جنگ جهانی دوم وجود داشته است، در انجام بررسی سوابق نامزدها که ستون فقرات صدور مجوزهای امنیتی برای منصوبان سیاسی را تشکیل میدهد، نادیده گرفته است.
بر اساس قانون، این بررسیها را باید کارمندان فدرال انجام دهند، نه پیمانکاران خصوصی که زیر نظارت آژانس نیستند، تا اطمینان حاصل شود که تصمیمات کلیدی که بر اعتماد عمومی تأثیر میگذارد از سوی «مقامات دولتی پاسخگو» گرفته میشود.
به گزارش واشینگتنپست و به نقل از افرادی که با تیم انتقال ترامپ آشنا هستند، او پس از هجوم افبیآی به خانهاش در مار-ئه-لاگو برای جستجوی اسناد محرمانهای که او به خانهاش منتقل کره بود، نفرت عمیقی از این آژانس دارد و قول داده در این آژانس و در وزارت دادگستری تغییرات گستردهای انجام هد.
بر اساس این گزارش، ترامپ به جای افبیآی، کار بررسی سوابق نامزدها را به استنلی وودوارد، که وکالت چندین شورشی ۶ ژانویه و همکاران متهم شده ترامپ در پرونده اسناد طبقهبندیشده بر عهده داشته، سپرده است.

بلومبرگ با انتشار گزارشی تحقیقی هشدار داده یک گروه رو به رشد از کشتیهای «ناوگان تاریک» که مصون از پیگیری و مجازات در حاشیه یک گذرگاه دریایی شناختهشده فعالیت میکنند، در ماههای اخیر، صدها میلیون بشکه نفت تحریمشده ایران را جابهجا کرده و به چین قاچاق کردهاند.
بلومبرگ در گزارش خود هشدار داده که این جابهجایی نظارتنشده نفت میتواند منجر به یک فاجعه زیستمحیطی منجر شود. ناوگان اشباح، اصطلاحی است که برای اشاره به کشتیهای حامل نفت تحریمشده ایران به کار میرود.
بنا بر این گزارش، ۶۵ کیلومتری شرق شبهجزیره مالزی، بزرگترین نقطه تجمع نفتکشهای ناوگان تاریک در جهان قرار دارد. کشتیهایی قدیمی، که اغلب تحت پرچمهای مصلحتی و بدون بیمه فعالیت میکنند، روزانه به اینجا میآیند تا محمولههای خود را دور از چشمهای کنجکاو منتقل کنند.
این همان راهی است که میلیاردها دلار نفت تحریمشده ایران هر ساله به چین میرسد، حتی با وجود اینکه این کشور، رسما بیش از دو سال است که حتی یک قطره از ایران وارد نکرده است.
تحلیل بلومبرگ از نزدیک به پنج سال تصاویر ماهوارهای از شروع سال ۲۰۲۰ تا ۴ اکتبر ۲۰۲۴ از این منطقه نشان میدهد با وجود تحریمهای ایالات متحده، صنعت سایه وسیعی مبتنی بر نفت ایران در این بخش از جهان در حال توسعه است.
بر اساس تحلیل بلومبرگ، در ماههای اخیر احتمالا دستکم دو برابر بیشتر از سال ۲۰۲۰ در این منطقه بین کشتیها نفت جابهجا میشود، اما تخمین دقیق مقدار نفتی که از طریق این کانال جابهجا میشود، غیرممکن است.
۲۰ میلیارد دلار درآمد نفت تحریمشده
بلومبرگ نوشته با فرضیات محافظهکارانه درباره اندازه نفتکشها، دادهها نشان میدهد که حدود ۳۵۰ میلیون بشکه نفت در نه ماه نخست سال جاری در این منطقه دست به دست شده است.
به این ترتیب با در نظر گرفتن قیمت متوسط نفت در سال ۲۰۲۴ و تخفیف اعمالشده بر نفت تحریمشده، مبلغ پرداخت شده بیش از ۲۰ میلیارد دلار است، هرچند بلومبرگ تاکید میکند ارزش واقعی احتمالا بسیار بیشتر از این مقدار است.
بلومبرگ بر اساس گفته هفت نفر آشنا با موضوع که در صنعت نفت، کشتیرانی یا امنیت دریایی فعالیت میکنند گزارش داده بیشتر این نفت قاچاق از ایران میآید و کشتیهایی هم که بلومبرگ در گزارش خود بررسی کرده به محمولههای ایرانی مرتبط بودند.

بنا بر این گزارش، برای تهران که به درآمد نیاز دارد و در نتیجه تحریمها به شدت با کمبود خریدار مواجه است، قمار دریای چین جنوبی وسیلهای برای بقا است. در همین حال برای چین، که به تحریمهای اعمالشده ایالات متحده پایبند نیست، این شبکه پیچیده از واسطهها و کشتیهای متعلق به شرکتهای صوری، به پالایشگاههای کوچک این کشور امکان میدهد به نفت ارزان دسترسی پیدا کنند.
این وضعیت و ناوگان تاریک، تهدید مستقیمی برای تلاشهای غرب برای کاهش درآمدهای تهران، مسکو و کاراکاس است و نشان میدهد که چرا تحریمها به سختی اجرا میشوند.
ناوگان در حال رشد
وزارت خارجه چین، بدون اظهار نظر مشخص درباره انتقال نفت ایران به چین، به بلومبرگ گفت تجارت این کشور با ایران اصولی و در چهارچوب قانون است و باید مورد احترام و حفاظت قرار گیرد.
کارشناسان امنیت دریایی به بلومبرگ گفتهاند نتیجه فعالیت گسترده یک گروه متنوع از کشتیها، که بدون نظارت نفت جابهجا میکنند، میتواند یک نشت فاجعهبار زیستمحیطی باشد و فقط مسئله زمان است.
در همین حال، صاحبان کشتیهای قانونی، نگران خطرات ناشی از تعداد زیادی کشتیهای بدون بیمه و فعال در ناوگان تاریک هستند که از طریق آبراهههای شلوغ با فرستندههای خود که اغلب خاموش است، عبور میکنند.
این امر، شناسایی آنها را مثلاً در شب یا در هوای طوفای بسیار سخت میکند و خطر برخورد را افزایش میدهد.
از زمان تهاجم به اوکراین و اقدامات متعاقب غرب برای محدود کردن درآمدهای انرژی روسیه، ناوگان تاریک جهانی بهطور چشمگیری گسترش یافته است و فعالیت در نقاط کلیدی انتقال فراساحلی از جمله در امتداد سواحل یونان، خلیج عمان و درست فراتر از این نوار نازک آب بین مالزی و اندونزی، افزایش یافته است.
بلومبرگ گزارش داده در اینجا گروهی که به ایران خدمت میکند رشد کرده است. مانند همتایان خود در جاهای دیگر، آنها به دنبال اجتناب از بنادر و آبهای سرزمینی هستند که نظارت یا رصد در آنها تهاجمیتر است.

فروش نفت ایران به نام نفت مالزی
بر اساس دادههای گمرک چین، این کشور از اواسط سال ۲۰۲۲ حتی یک قطره نفت از ایران وارد نکرده است. اما در عالم واقع، برآوردهای تحلیلگران و دانشگاهیان و دادههای ردیابی کشتیها نشان میدهد شرکتهای چینی نزدیک به ۹۰ درصد از صادرات نفت ایران را خریداری میکنند که این مقدار نزدیک به ۱۰ درصد از واردات نفت چین است.
شواهد دیگر این قاچاق وسیع نفت را تائید میکند. در نه ماه اول امسال، واردات نفت از مالزی که بخش زیادی از این نفت جابهجا شدهی ایران به نام آنجا ثبت میشود، تقریبا هشت برابر این میزان در همان دوره در سال ۲۰۱۸، درست قبل از اعمال مجدد کامل تحریمهای ایالات متحده علیه ایران، بوده است.
بر اساس دادههای گمرک چین، این کشور در سال ۲۰۲۳، روزانه بیش از ۱٫۱ میلیون بشکه نفت از مالزی وارد کرده است، در حالیکه تولید نفت خام مالزی روزانه تنها ۵۰۸ هزار بشکه است.
ناوگان تاریک به طور کامل از ابهامات بهره میبرد. کشتیها نفت را حمل میکنند، محمولهها را منتقل میکنند و در صورت لزوم، با کمک واسطهها و تعمیرکاران، تدارکات و خدمه دریافت میکنند.
بلومبرگ مینویسد با شروع به کار ترامپ انتظار میرود فشار بر تهران افزایش یابد و دولت ترامپ با وضع تحریمهای سختتر برای ایران و هر کسی که با آنها تجارت میکند، هزینهها را افزایش میدهد، موانع را بالا میبرد و تجارت را بیشتر به سمت کشتیهای قدیمی و سایهدار سوق میدهد، اما بعید است که مانع از رفتن نفت به چین شود.
بنا بر این گزارش، نقطه شروع افزایش نظارت خواهد بود: قانون دریایی مستلزم آن است که کشتیهایی که درگیر انتقال کشتی به کشتی هستند، کشورهای ساحلی را از قصد خود مطلع کرده و از روشهای توافقشده پیروی کنند.

«ایرانایر» پس از اتحادیه اروپا، در بریتانیا هم تحریم شد. هر چند این شرکت به تازگی تحریم شده اما پیش از تحریم هم نه تعداد بالای پروازی به اروپا داشت نه نقل و انتقال وجوهش روشن بود. اکنون دفاتر هما در بهترین نقاط پایتخت کشورهای اروپایی بلاتکلیف هستند.
دولت بریتانیا روز دوشنبه ۲۸ آبانماه ۱۴۰۳ اعلام کرد شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی «ایرانایر» را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرده است و کار مسدود کردن داراییهای آن را آغاز میکند.
حدود یک ماه قبل، در ۲۴ مهرماه نیز اتحادیه اروپا و دو ماه قبل هم ایالات متحده، ایرانایر را تحریم کرده بودند.
پس از تحریم اتحادیه اروپا، مقصود اسعدی سامانی، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی از پایان پروازهای ایرانی به اروپا پس از اعمال تحریم از سوی اتحادیه اروپا خبر داد و افزود: «تنها ایرلاینی که در کشورمان به اروپا پرواز داشت، ایرانایر بود که زین پس هیچ هواپیمای ایرانی به اروپا پرواز نخواهد داشت.»
ایرانایر در اروپا چه میکند؟
هواپیمایی جمهوری اسلامی، در واقع همان هواپیمایی ملی ایران یا به اختصار«هما» است. این شرکت پس از انقلاب به نفع جمهوری اسلامی مصادره شد و نام آن به هواپیمایی جمهوری اسلامی تغییر یافت، هرچند در رسانهها آن را «ایرانایر» مینامند.
این شرکت در حال حاضر یک دفتر در محله «همرسمیت» واقع در غرب لندن، یک دفتر در منطقه گران قیمت «شانزهلیزه» پاریس، همچنین سه دفتر در آلمان و در شهرهای فرانکفورت، هامبورگ و کلن در اختیار دارد. دو دفتر هم در ایتالیا در رم، پایتخت و میلان، دومین شهر پر جمعیت ایتالیا دارد.
ایرانایر همچنین دفاتری در وین، پایتخت اتریش و آمستردام، پایتخت هلند، دارد. سازمان هواپیمایی کشوری از سال ۱۴۰۲، انتشار آمار سالانه را متوقف کرده است.

لندن- طبق آخرین گزارش سالانه این سازمان، در سال ۱۴۰۱ از مبداء ایران ۱۶۷ پرواز مسافری به مقصد لندن و برعکس انجام شده است. در پرواز تهران به لندن، ۲۵ هزار و ۳۴۸ مسافر با ۵۱۷ هزار و ۲۶۲ کیلو بار و در پرواز لندن به تهران، ۲۲ هزار و ۲۶۸ مسافر با ۷۴ هزار و ۱۷۵ کیلو بار حمل شده است.
پاریس- پروازهای ایران به مقصد فرودگاه شاردو گل پاریس انجام شدند. در سال ۱۴۰۱، جمعا ۹۶ پرواز از تهران به پاریس و ۹۳ پرواز از پاریس به تهران انجام شده است. در پروازهای رفت ۱۷ هزار و ۱۹۰ مسافر با بار ۸۳ هزار و ۶۲۰ کیلو و در پروازهای برگشت ۱۳ هزار و ۲۱۰ مسافر با بار ۱۷۴ هزار و ۳۸۵ کیلو حمل شدند.
آلمان- از تهران پروازهایی به مقاصد کلن، هامبورگ و دوسلدورف آلمان انجام میشد. پروازهای ایرانی، جمعا ۷۴ پرواز با ۱۲ هزار و ۲۱ نفر و بار ۱۰۸ هزار و ۳۲۴ کیلوگرم به هامبورگ داشتند. ۷۳ پرواز هم از مبداء هامبورگ به تهران با ۱۰ هزار و ۳۵۵ مسافر و با بار ۱۶۴ هزار و ۶۹۸ کیلوگرم انجام شده است.
در سال ۱۴۰۱، جمعا ۵۴ پرواز از تهران به مقصد کلن با نه هزار و ۲۸۴ مسافر و بار ۱۰۴ هزار و ۱۸۵ کیلوگرم انجام شده است. ۴۸ پرواز هم در مسیر برگشت از کلن به تهران هشت هزار و ۸۳۱ مسافر را با بار ۱۱۷ هزار و ۳۷ کیلوگرم حمل کردند.
سه پرواز هم از مبداء تهران به دوسلدورف با ۱۸۶ مسافر و دو هزار و ۵۴۸ کیلوگرم بار و سه پرواز از دوسلدورف به تهران با ۶۹ مسافر بدون بار انجام شده است.

ایتالیا- شرکتهای ایرانی به رم، میلان و ریمینی در ایتالیا پروازهایی داشتند. در سال ۱۴۰۱، جمعا ۳۷ پرواز از مبداء تهران با چهار هزار و ۲۵۹ مسافر و بار ۱۴ هزار و ۹۶۱ کیلوگرم انجام شده است. ۳۷ پرواز هم از رم به تهران با دو هزار و ۴۵۰ مسافر و بار شش هزار و ۹۷۸ کیلوگرمی انجام شده است.
از تهران به میلان ۸۶ پرواز با ۱۴ هزار و ۸۹۴ مسافر و بار ۷۳ هزار و ۵۰۹ کیلوگرمی انجام شده است. در مسیر بازگشت ۹۲ پرواز با نه هزار و ۲۱۹ مسافر و بار ۳۷۴ هزار و ۷۳۰ کیلوگرمی در سال ۱۴۰۱ انجام شده است.
شش پرواز هم با ۳۷۰ مسافر و دو هزار و ۴۵۳ کیلو بار از تهران به ریمینی در ایتالیا و ۱۱ پرواز از ریمینی به تهران با ۲۲۰ مسافر بدون بار انجام شده است.
وین- شرکتهای هواپیمایی داخلی ۵۱ پرواز از وین پایتخت اتریش، به تهران با شش هزار و ۶۷۲ مسافر و بار ۴۳ هزار و ۶۰۱ کیلوگرمی از وین، داشتند. در مقابل هم ۵۱ پرواز از تهران با هفت هزار و ۷۱۰ مسافر و بار ۹۵ هزار و ۵۳۵ کیلو به وین انجام شده است.
بلگراد- صربستان عضو اتحادیه اروپا نیست، اما شرکتهای هواپیمایی ایرانی پروازهایی هم به بلگراد داشتند. جمعا شش پرواز از تهران به بلگراد با ۱۴ مسافر و شش پرواز از بلگراد به تهران با ۱۱ مسافر.
نقل و انتقال پول ایرانایر و آقای قرایی
احتمالا به دلیل تحریمها، از گذشته مسافرانی که از خدمات ایرانایر در اروپا استفاده میکردند از طریق واسطهها به ایرانایر پول پرداخت میکردند.
در گزارش حسابرس از ایرانایر مربوط به سال ۱۴۰۱، در بند ۳-۲ اظهارنظر مشروط حسابرس آمده است «اورکس» و «یورپا تراول» در لندن، «ایر گلوبال» فرانسه، سوئد و آلمان، «آدینه تراول» در میلان و فرانکفورت، «آقای قرایی» در وین، انجام امور مالی و نقل انتقال پول بابت خرید بلیط و «برخی معاملات» را انجام میدادند، اما صورت عملکرد این اشخاص حقیقی و حقوقی به حسابرس ارائه نشده است.
حسابرس مجددا در بند ۲۸-۵ یادآوری میکند مبلغ دو میلیون دلار کانادا، چک توقیف شده و ۱۷۹ هزار پوند، که عمدتا مربوط به وجوه فروش بار توسط نمایندگی در شعبه لندن بوده است، مسدود شده است. همچنین ۸۶ میلیارد وجه هم که ناشی از نقل و انتقال ارزی بین شعب از طریق اشخاص حقیقی و حقوقی و سفارتخانهها بوده، تعیین تکلیف نشده اند.
در سال ۱۴۰۲، هیچ اشارهای به درآمد یا نقل و انتقال وجوه در لندن نشده است اما همچنان وجوه تعیین تکلیف نشدهای از سوی شرکت بار فرانکفورت، دمام و ایرن گلوبال آلمان و سوئد به چشم میخورد.
لطمه اقتصادی؟
شرکت ایرانایر مانند بسیاری از شرکتهای بزرگ ایرانی، در سالهای اخیر عملا دیگر سوددهی سابق را ندارد. جمع سود ناخالص این شرکت در پایان سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، چیزی حدود ۱/۸ هزار میلیارد تومان بوده است؛ که در مقیاس شرکتهای بزرگ ایرانی، رقم قابل توجهی به شمار نمیرود.
کل مسافران خارجی هما در سال ۱۴۰۲ که شامل سفرهای زیارتی (به جز حج) و پرواز به کشورهای همسایه مثل ترکیه و امارات متحده عربی است، ۴۶۷ هزار و ۷۷۳ نفر بوده، تعداد مسافران ایرلاینهای کشورهای همسایه مثل ترکیشایرلاین، دهها میلیون نفر است.
درآمد ایرانایر از محل جابجایی این نیم میلیون مسافر سفرهای خارجی در سال ۱۴۰۲ حدود ۴/۵ هزار میلیارد تومان و درآمد از محل جابهجایی بار خارجی چیزی حدود ۴۸۹ میلیارد تومان بوده است.
با توجه به تعداد کم پروازهای خارجی به مقصد اروپا، به نظر نمیرسد توقف این پروازها از نظر مالی، تاثیر چندانی روی ایرانایر داشته باشد. اما از آنجا که مالک این شرکت دولت جمهوری اسلامی است، چنین اقدامی تاثیراتی سیاسی خواهد داشت.





