شاهزاده رضا پهلوی: در «پروژه شکوفایی ایران» به دنبال توانمندسازی اقتصاد کشور هستیم
شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبهای اختصاصی با ایراناینترنشنال در حاشیه نشست سازمان اتحاد ملی برای دموکراسی در ایران (نوفدی) در واشینگتن گفت که رونمایی از «پروژه شکوفایی ایران» در راستای بهبود شرایط اقتصادی مردم پس از سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی انجام گرفته است.
شاهزاده رضا پهلوی روز پنجشنبه، پنجم مهر، گفت: «چالش امروز ما در نبرد با جمهوری اسلامی تنها سیاسی نیست و باید علاوه بر رفع سرکوب سیاسی، مردم ایران را از چنگال فقر و مشکلات اقتصادی برهانیم.»
او «پروژه شکوفایی ایران» را نوعی «یارگیری و برنامهریزی در سطح کلان» خواند و از آمادگی و اشتیاق کارآفرینان ایرانی خارج از کشور و سرمایهگذاران خارجی برای ورود به بازار ایران در دوران پس از جمهوری اسلامی خبر داد.
در سالهای اخیر، جمهوری اسلامی به دلیل برنامه هستهای، حمایت از تروریسم و کارنامه حقوق بشری خود تحت انواع مختلف تحریمها قرار گرفته است و این امر به تورم شدید در ایران دامن زده و سرمایهگذاران خارجی را نسبت به فعالیت در کشور دلسرد کرده است.
بانک جهانی روز ۲۳ خرداد پیشبینی کرد رشد تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۴ میلادی روند کاهشی خود را ادامه میدهد و به زیر دو درصد خواهد رسید. بر اساس این گزارش، به دلیل کاهش تاریخی ارزش ریال و تورم بالا، رشد مالی ایران به رکود نزدیک میشود.
شاهزاده رضا پهلوی همچنین در پاسخ به پرسش خبرنگار ایراناینترنشنال درباره مناقشه حزبالله و اسرائیل گفت: «جمهوری اسلامی با ماجراجوییها و تنشآفرینیهای خود، خاورمیانه را به بیثباتی کشانده و بانی اصلی وضعیت کنونی است.»
او تاکید کرد که جمهوری اسلامی با دخالت در امور کشورهای همجوار و حمایت از گروههای نیابتی خود باعث شده اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه راهی به جز رویارویی با حکومت ایران پیش روی خود نبینند.
اعضای حماس ۱۵ مهر سال گذشته (هفتم اکتبر) با حمله به جنوب اسرائیل حدود هزار و ۲۰۰ نفر را کُشتند و بیش از ۲۵۰ تن را به گروگان گرفتند.
اسرائیل در واکنش به این تهاجم، عملیات نظامی گستردهای را در نوار غزه آغاز کرد. در سوی دیگر، گروههای مورد حمایت جمهوری اسلامی، از جمله حزبالله لبنان و حوثیهای یمن، در حمایت از حماس وارد این مناقشه شدند. درگیریهای شدید و مرگبار در طول ۱۱ ماه گذشته، منطقه را به بیثباتی کشانده است.
شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با ایراناینترنشنال جامعه جهانی را از «سرمایهگذاری روی مذاکرات با یک رژیم ورشکسته» برحذر داشت و خواهان حمایت بینالمللی از ملت آزادیخواه ایران شد.
او افزود با سرنگونی جمهوری اسلامی تهدید اتمی و تروریسم از خاورمیانه رخت بر میبندد و سیمای منطقه تغییر خواهد کرد.
بر اساس آخرین گزارشهای محرمانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جمهوری اسلامی همچنان برنامه تولید اورانیوم با غنای بالای خود را که میتواند برای ساخت سلاح هستهای به کار گرفته شود، ادامه میدهد.
آژانس بینالمللی در یکی از این گزارشها، میزان ذخیره اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در ایران را ۱۶۴.۷ کیلوگرم برآورد کرده است.
اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰ درصدی را به سرعت و با طی چند مرحله کوتاه میتوان به اورانیوم با خلوص ۹۰ درصدی تبدیل کرد که در تولید سلاح هستهای کاربرد دارد.
رونمایی شاهزاده رضا پهلوی از «پروژه شکوفایی ایران»
شاهزاده رضا پهلوی در سخنرانی خود در نشست سازمان اتحاد ملی برای دموکراسی در ایران (نوفدی) در واشینگتن از طرحی با نام «پروژه شکوفایی ایران» رونمایی کرد.
او به مقایسه سرانه تولید ناخالص داخلی ایران و کره جنوبی پرداخت و گفت: «پیش از انقلاب ۵۷ سرانه تولید ناخالص داخلی ایران دو برابر کره جنوبی بود، اما اکنون این عدد به یک هفتم کره جنوبی رسیده است.»
شاهزاده رضا پهلوی افزود: «ایران اکنون باید کره جنوبی خاورمیانه میبود اما به کره شمالی منطقه تبدیل شده است.»
روزنامه دنیای اقتصاد روز ۱۹ شهریور گزارش داد ۲۶ میلیون نفر در ایران فقیر و پنج میلیون نفر بهشدت فقیرند.
بر اساس این گزارش، اصطلاح فقر شدید در مورد افرادی به کار میرود که توانایی برآورده کردن «نیازهای غذایی» خود را هم ندارند.
شاهزاده رضا پهلوی در ادامه سخنرانی خود در واشینگتن هشدار داد ایران از انقلاب اینترنتی و دیجیتال عقب مانده و با وضعیت موجود، از قافله هوش مصنوعی نیز عقب خواهد ماند.
او از نهایی شدن مرحله اول «پروژه شکوفایی ایران» خبر داد و گفت این برنامه با نظر کارشناسان برای ۱۰۰ روز نخست پس از سقوط جمهوری اسلامی طراحی شده و بر روی «باثباتسازی مالی و اجتماعی» در این دوران متمرکز است.
شاهزاده رضا پهلوی افزود فاز دوم این پروژه به دوران گذار و «باثباتسازی سیاسی و حقوقی» میپردازد و در گام سوم به سراغ بازسازی اقتصادی طولانیمدت و ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری خواهد رفت.
او خواستار مشارکت «همه شهروندان» در اقتصاد دوران پساجمهوری اسلامی شد و تاکید کرد موانع مشارکت زنان در بازار کار باید از سر راه برداشته شوند.
بر اساس آمار ارائه شده در رسانههای داخلی، ایران پس از افغانستان و عراق، پایینترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان را در میان کشورهای منطقه دارد.
طبق این آمار، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در عربستان سعودی و عمان دو برابر ایران است.
«شما که آبتان را نبردند. شما که خاکتان را نگرفتند، تظاهرات سلمیه، تظاهرات سلمیه»، یکی از جاودانهترین فریادهای زنان درحفظ آب و خاک است که از خوزستان برخواست ولی صدای همه ایران بود.
«زن، زندگی، آزادی»، جنبشی هم که پس از آن در ایران پرچمدار زندگی شد، نماینده صدای گروههایی است که سالهاست به شکل سیستماتیک لای چرخ سرکوب، سانسور و مرگ هستند. جنبشی علیه مرگ و کشتار همه زیستمندان و صدای نسلی که مهمترین سهم را از منابع طبیعی ایران دارد.
بحرانهای مختلف محیط زیستی گره خورده در بحرانهای انسانی، خشکاندن، مصرف و توسعه نیافتگی، منابع طبیعی ایران را به شدت تهدید میکند. زنان ایران مانند زنان بسیاری دیگر از کشورهای جهان، نقش مهمی درنگهداری و حفاظت از این سرمایه به عهده دارند. همین نقطه پیوند زندگی و آزادی است، همسویی درخشان توسعه، برابری وعدالت.
برابری جنسیتی در حوزه سیاست، در معنای فراهم کردن زیرسازهای حضور زنان در سیاست و توسعه عدالت محور، در معنای توزیع عادلانه سرمایه و ثروت و فراهم کردن زیرسازهای رفاه برای همه شهروندان، در واقع فاکتورهای معنادار و موثری هستند که در نوع حاکمیت ومدل توسعه، با تلاش برای تحقق برابری جنسیتی مورد سنجش قرارمیگیرند.
یکی از اختلافات مهم گروههای سیاسی، تعریف و محدودیتهای آنها درموضوع دموکراسی است. ایده مدل توسعه و مدیریت اقتصادی در حکمرانی نیز محل اختلاف این گروهها و ایدئولوژیهای سیاسی است که نمایندگی میکنند.
در شاخص جهانی تبعیض جنسیتی و تعاریف تازه جهانی از دموکراسی و مدلهای توسعه پایدار، دو فاکتور نشان میدهد که زنان نقطه پیوند توسعه و دموکراسی در تعاریف مختلف هستند: امکان برابر حضور در عرصههای سیاسی و پتانسیل رشد اقتصادی برابر برای زنان و مردان.
نقشه امروز جغرافیای سیاسی جهان نشان میدهد هرجا که زنان و دختران در معرض خطر هستند، دموکراسی، صلح و ثبات نیز در معرض خطر است.
آنچه از دموکراسی میخواهیم
در سادهترین شکل، بنا به ابتداییترین تعاریف، «دموکراسی ترتیبی نهادین است برای رسیدن به تصمیمهای سیاسی که در آن افراد قدرت تصمیمگیری را از طریق مبارزه رقابتی برای رای مردم به دست میآورند.»
معنای دموکراسی اما بسیار فراتر از رقابت در یک روند انتخاباتی است، آنهم در جهانی که بسیاری از نظامهای غیردموکراتیک برای بقای خود و ارائه چهرهای دموکرات در منظر جهانی، برگزاری انتخاباتی محدود و کنترل شده را مدیریت میکنند.
در کشوری مانند ایران و در نظام جمهوریاسلامی، انتخابات غیردموکراتیک روندی است که یکی از مهمترین ویژگیهای آن تضمین ادامه تبعیض جنسیتی و عدم مشارکت زنان درحوزه سیاست است.
در مقابل، به موجب یک سیستم دموکراتیک، کل جامعه میتواند در هر سطحی، در فرآیند تصمیم گیری شرکت و آن را کنترل و حفاظت کند. براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعلامیه منع خشونت علیه زنان و پیمانهای وین؛ دموکراسی، تضمین مشارکت، نظارت و کنترل جمعی شهروندان بر سرنوشت خود و اداره جامعه، مستقل از جنسیت واعتقادات مذهبی و سیاسی آنان است.
بنا بر نظر آمارتیا سن، برنده جایزه نوبل اقتصاد در کتاب «توسعه یعنی آزادی»، مفهوم دموکراسی و توسعه نه تنها شامل نهادهایی با ماهیت کاملا سیاسی است، بلکه در سایر ویژگیهای حاکمیت نیز بسط داده میشود: «توسعه باید به عنوان فرآیندی برای گسترش آزادیهای واقعی مورد نیاز شهروندان در نظر گرفته شود. در نتیجه چالش توسعه شامل از بین بردن انواع مختلف عدم آزادی است که فرصت را برای ساختن زندگی مورد علاقه انسان فراهم میکند: رفع تبعیض جنسیتی، گرسنگی، فقر اقتصادی، استبداد، ناامنی اقتصادی، عدم تحملپذیری تفاوتهای انسانی، نقشه دیگری برای حاکمیت ارائه میدهد. در واقع توسعه انسانی یکی از ملزومات مهم توسعه اقتصادی است.»
در سایه اقتصادهای محدود و تک قطبی و گسترش عمومی و جهانی بیعدالتی، خطر مهم دیگری هم ما را تهدید میکند. برای مثال، فرآیند توسعه، در دهه ۷۰، در برخی کشورهای آفریقایی منجر به گسترش نابرابری بین گروهها، قبایل و مناطق بهرهمند و کم بهره از منابع شد. دردهه ۹۰، این نابرابریها به تنشهای اجتماعی شدید، حتی جنگهای داخلی و نسلکشی آشکار منجر شد.
برای اجتناب از چنین نتایجی، آنچنانکه ایرما آدلمن، اقتصاددان برجسته آمریکایی/رومانیایی میگوید «ترکیبی از نهادها و تشکلهای اقتصادی که قادر به گسترش توسعه انسانی و رفع تبعیض و در صدر آن تبعیض جنسیتی باشند الزامی میشود. ساخت و تقویت نهادهای سیاسی و مدنی که توان مدیریت تنشهای اجتماعی از طریق کانالکشی انتظارات به گونهای که بتوان آنها را برآورده کرد، داشته باشند.»
برابری جنسیتی کلید توسعه
برای اثبات اهمیت رابطه و اولویت همسو و همسطح توسعه انسانی و اقتصادی، تقویت زمینه برابری جنسیتی و توانمند کردن زنان میتواند نقطه عطف مهمی باشد.
برابری جنسیتی، کلید اصلی رفع بیعدالتی اقتصادی و فراهم شدن حق برابر برای همه شهروندان در مشارکت سیاسی است، یعنی فاکتور نهادین دموکراسی درمشارکت حداکثری برای اداره کشور که رشد فرهنگی واقتصادی را تضمین میکند. دموکراسی نگرشهای جنسیتی برابریطلبانه را ترویج میکند و به طور ذاتی با برابری جنسیتی مرتبط است.
به این ترتیب، دو نکته مهم در پیوند با برابری جنسیتی شکل میگیرد. نخست آنکه توانمندی و مشارکت زنان و شیب مثبت به سمت کاهش شکاف جنسیتی ملاک و معیار حرکت حاکمیت به سمت دموکراسی میشود.
دیگر آنکه توسعه در حرکت هدفمند و پایدار به سمت توانمند کردن زنان، در واقع نقش زنان درمدیریت اقتصاد و افزایش سهم زنان در تولید ناخالص داخلی را تقویت میکند.
حرکت به سمت رفع تبعیض جنسیتی سنگ محکی است برای سنجش دموکراسی خواهی حاکمیت. در سوی دیگر توانمندی زنان از منظر اقتصادی شاخصی برای سنجش توسعه انسانی و اقتصادی همگن و عامل آن است. آزادی و حضور فعالانه زنان، هم موثرترین عامل توسعه است و هم سنجه حکمرانی دموکرات.
برابری حضور زنان درعرصه سیاست
اگر به پنج کشورنخست جهان در شاخص تبعیض جنسیتی نگاه کنیم متوجه میشویم چطور تلاششان این بوده که در همه فاکتورهای این شاخص به یک اندازه رشد داشته باشند. در واقع فراهم کردن زمینه تحصیل، سلامت، اشتغال و حضور برابر زنان درعرصه سیاست در امتداد و مکمل هم هستند.
در مسئله برابری جنسیتی، این فاکتورها باید همزمان و در هارمونی تقویت شوند. در نمودار شماره ۱و۲، آنچنان که میبینیم ایسلند به عنوان کشور دارای رتبه نخست در برابری جنسیتی در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸، در همه فاکتورها رشد متناسبی داشته و پایداری آن با گذر زمان روشن است.
بنا به آمار بانک جهانی، ایران در شیب فقری زنانه در حرکت است. در تصویر ۳ و ۴ که بر اساس دادههای سندیکای جهانی کار تهیه شده است، نرخ مشارکت نیروی کار در جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله که از نظر اقتصادی فعال هستند در ۲۰۱۰ و ۲۰۲۳ نشان داده شده است.
به ترتیب میتوان نرخ مشارکت زنان در ایران را با چند کشور همسایه (عربستان سعودی و امارات و ترکیه) مقایسه کنید. در ۲۰۲۳ نسبت به ۲۰۱۰، این عدد برای ایران علیرغم افزایش جمعیت زنان و زنان تحصیلکرده در این ردیف سنی، حتی کاهش نیز یافته است.
توانمندی مالی زنان، در یک حاکمیت دموکرات میتواند بر فعال شدن زنان درعرصه سیاست موثر باشد. توانمندی و استقلال اقتصادی و حضور در عرصه مدیریتهای کلان میتواند در پیوند با عرصههای تبیین قانون به نفع برابری جنسیتی و اشتغالزایی و صاحب ثروت و سرمایه شدن زنان و حرکت به سمت نرخ مشارکت اقتصادی برابر، همافزایی داشته باشد.
بیثباتی سیاستهای اقتصادی یکی از دلایل اصلی افزایش فقر در ایران است. فقر زنان و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن مستقیما با سیاستهای رسمی زنستیزانه و تبعیض جنسیتی در قوانین جمهوری اسلامی نهادینه شده، مرتبط است.
بیشتر زنان به سمت مشاغل کمدرآمد در بخشهای خدمات خصوصی و حوزه کشاورزی، سوق داده میشوند، جایی که کسبوکارها، زنان بیشتری را برای پرداخت کمتر و قراردادهای کاری ناامنتر به کار میگیرند.
ایران در شاخص تبعیض جنسیتی، سالهاست در جهان در پلههای پایین نمودار مانده است. دادههای نمودار ۵ و ۶ منتشر شده در سایت رسمی شاخص تبعیض جنسیتی نشان میدهد جایگاه ایران در فاکتور برابری حضور زنان در عرصه اقتصاد و سیاست، پائینتر از میانگین خاورمیانه و جهان است.
ایران در ۲۰۲۳ رتبه ۱۴۳ را در میان ۱۴۶ کشور ارزیابیشده کسب کرد و در ۲۰۱۵ در میان ۱۴۵ کشور ارزیابی شده در جایگاه ۱۴۱ ایستاد.
کشورهایی که در سالهای متمادی مرتب در شاخص برابری جنسیتی افت کردند در مسیر توسعه فاکتور یا فاکتورهایی را همواره نادیده گرفتند.
رابطه بین دموکراسی و توسعه، بسیار مورد بحث قرار گرفته است، برای کشوری مانند ایران، رابطه بین این دو مفهوم، رابطه محتوایی و ماهوی دو مفهوم و اولویت یکی بر دیگری نیست. این خواستی است که در سایه برابری جنسیتی تحقق مییابد.
نگاه به برابری جنسیتی امروز حتی ملاکی برای درک نقشه راه گروههای اپوزیسون است. برابری جنسیتی برنامهای است برای همراه کردن جنبشهای برابریخواه با یکدیگر و تضمینی برای مشارکت سیاستی و مدیریتی زنان در آینده ایران به دست میدهد.
اینجا آنچه میاندار و پل میان توسعه سیاسی و اقتصادی در هر مدلی از توسعه است تضمین توانمندی و حضور برابر زنان در ایران بدون حضور جمهوری اسلامی است.
حضور زنان در عرصه سیاستهای کلان، چیزی است که در خاورمیانه علیرغم رشد بسیاری از فاکتورهای توسعه، از آن فاصله زیادی داریم و دلیل اصلی آن نبود دموکراسی است.
خبرگزاری رویترز پنجشنبه پنجم مهر با استناد به گزارش محرمانه ناظران تحریمهای سازمان ملل متحد نوشت حوثیهای یمن با پشتیبانی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حزبالله لبنان و متخصصان عراقی به «یک سازمان نظامی قدرتمند» تبدیل شدهاند.
بر اساس این گزارش، حمایتهای مختلف «منابع خارجی» از حوثیها، از جمله ارسال تجهیزات و فنآوری نظامی، حمایت مالی و آموزش اعضای این گروه، «بیسابقه» بوده است.
ناظران تحریمهای سازمان ملل اعلام کردند بر پایه شهادت کارشناسان نظامی، مقامهای یمنی و افراد نزدیک به حوثیهای یمن، این گروه «بدون حمایت خارجی، قادر به توسعه و تولید سیستمهای تسلیحاتی پیچیده نیست».
رویترز افزود حوثیها در کنار حماس، حزبالله و تعدادی دیگر از گروههای مسلح در عراق و سوریه، از اعضای «محور مقاومت» هستند که در طول چند دهه گذشته، با پشتیبانی حکومت ایران ایجاد شده و به فعالیت خود ادامه دادهاند.
اعضای حماس ۱۵ مهر سال گذشته (هفتم اکتبر) با حمله به جنوب اسرائیل حدود هزار و ۲۰۰ نفر را کُشتند و بیش از ۲۵۰ تن را به گروگان گرفتند.
اسرائیل در واکنش به این تهاجم، عملیات نظامی گستردهای را در نوار غزه آغاز کرد. در سوی دیگر، گروههای نیابتی جمهوری اسلامی، از جمله حزبالله و حوثیها، در حمایت از حماس وارد این مناقشه شدند و درگیریهای شدید و مرگبار در ۱۱ ماه گذشته، منطقه را به بیثباتی کشانده است.
تظاهرات حوثیهای یمن در حمایت از فلسطین، ۲۵ شهریور
ناظران تحریمهای سازمان ملل در ادامه گزارش خود نوشتهاند حوثیهای یمن با استفاده از گذرنامههای جعلی به ایران، لبنان و عراق سفر کرده و در این کشورها «آموزشهای تاکتیکی و فنی» دیدهاند.
بر اساس این گزارش، حوثیها که از سال ۲۰۱۵ تحت تحریم تسلیحاتی سازمان ملل قرار دارند، از «سیستمهای تسلیحاتی» مشابه جمهوری اسلامی و گروههای مورد حمایت آن استفاده میکنند.
روزنامه وال استریت ژورنال ۲۷ خرداد گزارش داد این گروه به جای واردات مستقیم تسلیحات و تجهیزات مورد نیاز خود از ایران، از مسیرهای جدیدی مانند جیبوتی بهره میبرد.
بر اساس این گزارش، سلاحها از بنادر ایران به کشور جیبوتی در شرق آفریقا میروند و سپس از طریق کشتیهای غیرنظامی، در اختیار حوثیهای مورد حمایت جمهوری اسلامی قرار میگیرند.
مسعود پزشکیان ۲۶ شهریور در نخستین نشست خبری خود بهعنوان رییس جدید دولت در جمهوری اسلامی، حمایت تسلیحاتی تهران از حوثیها را انکار کرد.
ناظران تحریمهای سازمان ملل در گزارش محرمانه خود همچنین به موضوع استفاده از گذرنامههای جعلی در یمن پرداختند و گفتند حوثیها این مدارک را در اختیار حامیان و نمایندگان خود قرار میدهند.
بر پایه گزارش سازمان ملل، این افراد «وظیفه تهیه یا انتقال کالاها یا سلاحهای غیرقانونی را بر عهده دارند یا برای شرکت در آموزش نظامی به خارج از کشور سفر میکنند».
ناظران سازمان ملل همچنین نسبت به همکاری فزاینده حوثیها و القاعده در شبهجزیره عربستان هشدار دادند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ۱۰ آبان ۱۴۰۲ بر ضرورت توقف صدور نفت و ارزاق به اسرائیل تاکید کرد و از دولتهای اسلامی خواست با اسرائیل همکاری اقتصادی نکنند.
در پی اظهارات خامنهای و شدت گرفتن مناقشه حماس و اسرائیل، حوثیها حملات خود را به کشتیهای بینالمللی در دریای سرخ، تنگه بابالمندب و خلیج عدن آغاز کردند و امنیت دریانوردی را در منطقه در ماههای گذشته به خطر انداختند. دامنه این حملات در مواردی حتی به اقیانوس هند نیز کشیده شده است.
تام شارپ، یکی از فرماندهان سابق نیروی دریایی بریتانیا، ۲۴ شهریور در مصاحبه با ایراناینترنشنال هشدار داد حوثیها در حال غلبه بر آمریکا در دریای سرخ هستند.
روزنامه گاردین ۲۵ شهریور گزارش داد عربستان سعودی ضمن ابراز نگرانی از تهدیدات فزاینده حوثیهای یمن در منطقه، خواستار تشدید فشارهای بینالمللی بر جمهوری اسلامی با هدف جلوگیری از تامین تسلیحاتی حوثیها شده است.
برنامه «پاداش برای عدالت» وزارت خارجه آمریکا روز پنجشنبه پنجم مهر اعلام کرد در ازای دریافت اطلاعاتی درباره شهرام پورصفی، عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تا ۲۰ میلیون دلار پاداش در نظر گرفته است.
پورصفی که با نام شاهین پوربخش نیز شناخته میشود، به برنامهریزی برای ترور جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید، متهم شده است.
برنامه «پاداش برای عدالت» در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت این عضو سپاه از اکتبر ۲۰۲۱ تا آوریل ۲۰۲۲ میکوشید در عملیاتی برونمرزی، افرادی را برای کشتن بولتون در آمریکا به استخدام درآورد.
در این پیام آمده است: «به ما کمک کنید تا او را به دست عدالت بسپاریم.»
پیشتر و در آذر ۱۴۰۱، ایراناینترنشنال گزارش داد سرتیم عملیات ترور جان بولتون و مایک پمپئو، فردی به نام محمدرضا انصاری، از فرماندهان واحد ۸۴۰ نیروی قدس سپاه پاسداران مستقر در سوریه بود که بهاشتباه برای انجام این نقشه، یک مامور خبرچین افبیای را اجیر کرده بود.
این گزارش با استناد به اطلاعاتی که گروه هکری «بلک دور» بهصورت اختصاصی در اختیار ایراناینترنشنال قرار داده بود، تهیه شد.
بر اساس این اطلاعات، عامل برنامهریزی این توطئه که از آمریکا نیرو اجیر کرده بود، شهرام پورصفی نام دارد که با نام مستعار مهدی رضایی نیز شناخته میشود. پورصفی ۴۸ ساله متولد اندیمشک و ساکن تهران است.
برنامه «پاداش برای عدالت» وزارت خارجه آمریکا روز ۱۸ مرداد هم با انتشار تصاویر شش نفر از مقامهای ارشد فرماندهی الکترونیک سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برای دریافت اطلاعاتی از آنها ۱۰ میلیون دلار پاداش تعیین کرد.
حمید همایون فال، حمید رضا لشگریان، مهدی لشگریان، میلاد منصوری، محمد باقر شیرینکار و رضا محمدامین صابریان ۶ نفری بودند که تصاویر آنها منتشر شده است.
بهمن ۱۴۰۲ هم وزارت خارجه آمریکا هم اعلام کرد برنامه «پاداش برای عدالت» برای اطلاعاتی از «حسین هاتفی اردکانی»، که منجر به دستگیری او شود، ۱۵ میلیون دلار جایزه تعیین کرده است. آمریکا پیشتر او را در ارتباط با «تهیه قطعات هواپیماهای بدون سرنشین جمهوری اسلامی» تحریم کرده بود.
در اسناد دولتی آمریکا، اردکانی تاجر ایرانی معرفی شده کرد که برای دستیابی و تامین فنآوری پیچیده مورد نیاز سپاه برای تولید تسلیحات و فروش آن به این نهاد با آن همکاری کرده است.
مقامهای جمهوری اسلامی بارها بهصورت علنی از قصد خود برای هدف قرار دادن مقامهای دولت پیشین آمریکا به دلیل دست داشتن در کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران، خبر دادهاند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز ۱۱ دی ۱۴۰۰ و همزمان با دومین سالگرد کشته شدن سلیمانی در دیدار با خانواده او گفت دونالد ترامپ و کسانی که در کشتن فرمانده پیشین سپاه قدس نقش داشتند، «تقاص» اقدام خود را پس خواهند داد و «در زبالهدان تاریخ گم و گور میشوند».
امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران، هم در اسفندماه ۱۴۰۱ تهدید کرد سپاه پاسداران به دنبال کشتن ترامپ و پمپئو است.
در هفتههای اخیر، افشای طرح جمهوری اسلامی برای ترور ترامپ در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا خبرساز شده است.
دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا
ستاد انتخاباتی ترامپ روز چهارم مهر در بیانیهای اعلام کرد مقامهای اطلاعاتی ایالات متحده به ترامپ درباره «تهدیدهای واقعی و مشخص» حکومت ایران برای ترور او اطلاعرسانی کردهاند.
ترامپ روز چهارم مهر از حضور مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، در نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و مراقبت نیروهای امنیتی آمریکا از او ابراز تعجب کرد.
حضور برخی چهرههای ایرانی و ایرانیالاصل در ضیافت شام مسعود پزشکیان در نیویورک مورد توجه رسانهها قرار گرفته است؛ تا حدی که برخی میهمانان صورتهای خود را پوشانده بودند.
علی واعظ، مسئول بخش ایران در اندیشکده «گروه بینالمللی بحران»، هومان مجد، روزنامهنگار ایرانی-آمریکایی، تریتا پارسی، بنیانگذار نایاک، علیاکبر موسوی خوئینی، فعال اصلاحطلب، نگار مرتضوی، روزنامهنگار ایرانی-آمریکایی، ابراهیم نبوی و محسن میلانی، نویسنده، از جمله چهرههای شناختهشدهای بودند که در هتل محل اقامت هیات ایرانی در نیویورک حضور داشتند.
پزشکیان در این ضیافت شام با اشاره به اعتراضات سال ۱۴۰۱ در پی کشته شدن مهسا ژینا امینی گفت: «متاسفانه برخی در خارج از کشور موضوع حجاب را به بهانه و ابزاری برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بدل کردهاند.»
حضور چهرههای ایرانی-آمریکایی در این ضیافت با انتقاد برخی کاربران در رسانههای اجتماعی مواجه شده است.
رسم ضیافت شام روسای جمهوری اسلامی از کجا آمده است؟
تا دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی که از سال ۱۳۷۶ آغاز شد، سفر هر ساله روسای جمهوری اسلامی به سازمان ملل مرسوم نبود. البته علی خامنهای در دوران ریاست جمهوری خود در دهه شصت در این نشست شرکت کرده بود، اما اکبر هاشمی رفسنجانی هرگز در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی نداشت.
خاتمی هم طی هشت سال ریاست جمهوری خود، دو بار به مجمع عمومی سازمان ملل رفت و در آن سخنرانی کرد.
از سال ۱۳۸۴ و آغاز ریاست جمهوری محمود احمدینژاد شرایط تغییر کرد. احمدینژاد در هشت سال ریاست جمهوری خود، در تمام نشستهای سازمان ملل شرکت کرد.
این تنها سنتشکنی او نبود. ضیافتهای شام با حضور ایرانیان مقیم ایالات متحده آمریکا در حاشیه سفر به نیویورک هم از ابداعات او به شمار میرود.
هومان مجد که در آن زمان به عنوان مترجم احمدینژاد فعالیت میکرد، درباره میهمانی شامی که احمدینژاد در سفر سال ۱۳۸۵ ترتیب داده شده بود، نوشت با ایمیل به همراه ۵۰۰ نفر دیگر به میهمانی دعوت شده بود.
مجد درباره آن ضیافت گفت تا پیش از برگزاری جزئیات محرمانه بود و او تنها یک ایمیل دریافت کرده بود که در آن نوشته شده بود: «خيابان ششم ، هتل هيلتون»
او درباره میهمانان آن ضیافت نوشت اتاق کنفرانس مملو از مردانی موفق تحصیلکرده، تاجر و دانشمند بود که به عنوان ایرانیان مسلمان موفق شناخته میشدند.
او توضیح داد همه میهمانان از احمدینژاد که «پهلو به پهلوی» محمدجواد ظریف -نماینده وقت جمهوری اسلامی در سازمان ملل- بود، استقبال میکردند.
مجد افزود یکی از حضار از او درباره سهلتر شدن قوانین مربوط به حجاب سوال کرده و احمدینژاد در این هنگام به نوشتن ادامه داده تا اینکه همسرش با چادر به همراه دو زن دیگر وارد شدند و در نوشتن احمدینژاد وقفه ایجاد شد.
سال ۱۳۸۷ هم فرناز فصیحی، خبرنگار ایرانی-آمریکایی، گزارشی از حضورش در میهمانی شام احمدینژاد در والاستریت ژورنال منتشر کرد که در آن آمده بود در دعوتنامه از مهمانان درخواست شده بود حجاب را رعایت کنند.
فصیحی نطق طولانی احمدینژاد را در آن ضیافت «ساده و خاکی» توصیف کرد و نوشت او «جوک» تعریف میکرد.
در سالهای بعد هم این میهمانیها با حضور احمدینژاد و این حاشیهنویسیها ادامه پیدا کرد.
حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ پس از آغاز ریاست جمهوری خود سنت احمدینژاد را ادامه داد. او هم مثل احمدینژاد در تمام سالهای ریاست جمهوری به نیویورک سفر کرد.
مانند احمدینژاد، روحانی هم ضیافتهای شام با ایرانیان مقیم آمریکا ترتیب میداد. یکی از مهمترین ضیافتهای شام روحانی در جریان سفر سال ۱۳۹۳ ترتیب داده شد.
در آن زمان که فضای عمومی به استقبال توافق هستهای موسوم به برجام رفته بود، تعداد زیادی از ایرانیان، در ضیافت شام روحانی شرکت کردند.
در آن ضیافت نه تنها کسی صورت خود را نپوشاند، بلکه بلکه شرکت کنندگان با ظریف، وزیر امور خارجه روحانی و شخص روحانی عکس یادگاری هم گرفتند. در آن مراسم از فضلالله رضا، استاد ریاضیات، هم تجلیل شد.
در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، میهمانیهای شام روحانی ئپر رونق برگزار میشد. اما رفته رفته از رونق ضیافتهای سالانه روحانی کاسته شد.
آخرین ضیافت شام روحانی سال ۱۳۹۸ در حالی برگزار شد که ترامپ از برجام خارج شده بود. دولت ترامپ با تهران تنشهای زیادی داشت و به همین دلیل این سفر و ضیافتهای جانبی آن با محدودیتهایی مواجه بود و به این خاطر، مراسمهای کمتری نسبت به سالهای قبل برگزار شد.
پس از آن هم با شیوع کرونا، روحانی نتوانست در سال ۱۳۹۹ ضیافتی ترتیب بدهد و نوبت به ابراهیم رئیسی رسید.
سال ۱۴۰۰ و در سال اول ریاست جمهوری، رئیسی به دلیل شیوع کرونا نتوانست حضوری به نیویورک برود. در سال دوم و سوم یعنی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ هم گزارشی از ضیافت شام در حاشیه سفرش منتشر نشده است.
محمدجواد ظریف در مصاحبهای در آمریکا، گزارشها مبنی بر نقش جمهوری اسلامی در توطئههای ترور دونالد ترامپ را تکذیب کرد. او همچنین ارتباط هکرهای دخیل در سرقت اطلاعات از کارزار ترامپ را با دولت جمهوری اسلامی رد کرد.
ظریف روز چهارشنبه چهارم مهر و در حاشیه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، با ایان برمر، تحلیلگر سیاسی مصاحبهای کرد که بخش کوچکی از آن منتشر شده است.
روزنامه وال استریت ژورنال ۲۲ مرداد در گزارشی نوشت هک کارزار انتخاباتی ترامپ باعث شده که مقامهای اطلاعاتی آمریکا، جمهوری اسلامی را به عنوان بزرگترین تهدید برای تاثیرگذاری بر انتخابات آمریکا بدانند.
معاون راهبردی مسعود پزشکیان گفت خود جمهوری اسلامی نیز «قربانی» هکرهاست.
یکی دیگر از سوالات این مصاحبه درباره اطلاعیه کارزار ترامپ در چهارم مهر مبنی بر این بود که مقامهای اطلاعاتی آمریکا آنها را درباره «تهدیدات واقعی و مشخص» از سوی جمهوری اسلامی برای ترور این نامزد جمهوریخواه مطلع کردهاند و گفتهاند هدف، «بیثبات کردن و ایجاد هرجومرج» در ایالات متحده است.
ظریف در مصاحبه خود درباره این موضوع گفت: «دولت جمهوری اسلامی بهطور رسمی این ادعاها را تکذیب کرده، من نیز آن را رد میکنم. ما هرگز کسی را برای ترور دیگران نفرستادهایم.»
او اظهارات کارزار ترامپ را «ترفندی تبلیغاتی» خواند تا نامزد ریاستجمهوری آمریکا بتواند با آن از «وضعیت نه چندان مساعد» خود در رقابتهای انتخاباتی خارج شود.
ترامپ روز چهارشنبه چهارم مهر، با اشاره به تلاش جمهوری اسلامی برای کشتنش، از حضور مسعود پزشکیان، در نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و مراقبت نیروهای امنیتی آمریکا از او ابراز تعجب کرد.
به گفته ترامپ، ایالات متحده باید کشورهایی را که بهدنبال ترور رهبرانش هستند، تهدید کند.
ویل شارف، وکیل ترامپ هم درباره اظهارات او مبنی بر «با خاک یکسان کردن ایران» در واکنش به توطئه ترورش گفت وقتی عراق در سال ۱۹۹۳ تلاش کرد جورج بوش را ترور کند، بیل کلینتون نیز با عراق چنین کاری کرد و دستور داد دهها موشک به قلب بغداد شلیک شود.
ظریف در این مصاحبه گفت جمهوری اسلامی، در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا «هیچ ترجیحی ندارد».
او در ادامه افزود: «ما در امور داخلی سایر کشورها مداخله نمیکنیم. برخلاف آمریکا که هر چند وقت یکبار این کار را انجام میدهد.»
شبکه سیانان روز ۲۶ تیر گزارش داده بود مقامهای آمریکایی در هفتههای اخیر از یک منبع انسانی، اطلاعاتی در خصوص توطئه جمهوری اسلامی به منظور تلاش برای ترور ترامپ به دست آورده بودند. با این حال شواهدی مبنی بر ارتباط ضارب ترامپ با حکومت ایران به دست نیامد.
نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل گزارش تلاش تهران برای ترور ترامپ را «بیاساس و مغرضانه» خوانده بود.