کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار توقف اعدامها در ایران شد
ولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در واکنش به اعدام وفا هناره، آرام عمری، رحمان پرهازو و نسیم نمازی به اتهام «محاربه و افساد فی الارض از طریق جاسوسی برای اسرائیل» در زندان ارومیه، روند قضایی در دادگاههای ایران را فاجعهبار خواند و خواستار لغو فوری مجازات اعدام شد.
دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد، روز جمعه هشتم دی ماه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعدام سه مرد و یک زن در ایران به اتهام جاسوسی را اسفبار خواند.
ولکر تورک تاکید کرد اعدام این افراد بر اساس محاکمههایی صورت گرفته که ایرادهای جدی به قواعد حقوقی و عادلانه بودن آنها وارد است.
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در ادامه خواستار توقف فوری اعدامهای بیشتر و پایان رسمی استفاده از مجازات اعدام در ایران شد.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی، روز جمعه هشتم دی از اعدام وفا هناره، آرام عمری، رحمان پرهازو و نسیم نمازی در زندان ارومیه خبر داد.
وبسایت هرانا روز پنجشنبه هفت دی از انتقال این چهار زندانی به همراه یک زندانی دیگر به نام منصور رسولی به سلول انفرادی خبر داده بود.
به نوشته این نهاد حقوق بشری، «منصور رسولی، یکی از متهمان این پرونده با توقف حکم که گفته میشود ناشی از تحولات حقوقی در پرونده وی است به بند عمومی بازگشت و چهار تن دیگر اعدام شدند».
متهمان این پرونده که دستکم ۱۰ نفر هستند، در آبان ۱۴۰۰ به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت و در اسفند ماه همان سال از بازداشتگاه به بند سیاسی زندان ارومیه منتقل شدند.
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه جمهوری اسلامی نوشته است وفا هناره، آرام عمری، رحمان پرهازو و نسیم نمازی به اتهام محاربه و افساد فی الارض از طریق ارتباط و همکاری اطلاعاتی، عملیاتی و جاسوسی با اسرائیل به اعدام محکوم شدند و متهمان دیگر پرونده به اتهام ارتباط با اسرائیل به قصد بر هم زدن امنیت کشور هر کدام به ۱۰ سال حبس محکوم شدند.
به نوشته هرانا پنج متهم دیگر این پرونده کامران هناره، فخرالدین دودکانلوی میلان، اشکان عثماننژاد، حسن عمرپور و امیر مشتاق گنگچین هستند که هر کدام در دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس محکوم شدهاند و اکنون در بند سیاسی زندان ارومیه، دوران محکومیت خود را سپری می کنند.
همزمان با اعلام خبر اعدام این افراد، ویدیویی از اعترافات اجباری آنها در خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران و شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
ایراناینترنشنال نهم اردیبهشت ۱۴۰۱ در گزارشی اختصاصی خبر داد یک عضو یگان ۸۴۰ نیروی قدس به ماموریت خود برای انجام سه ترور در ترکیه، آلمان و فرانسه اذعان کرده است.
یک روز بعد، رسانههای اسرائیلی با اشاره به گزارش اختصاصی ایراناینترنشنال، از قول منابع اسرائیلی خبر دادند موساد طرح نیروی قدس سپاه پاسداران را خنثی کرده است.
پس از آن رسانههای اسرائیلی گزارش دادند ماموران موساد یک مامور نیروی قدس سپاه پاسداران به نام منصور رسولی را که در طرح ترور نقش داشته، در داخل خاک ایران بازجویی و بعد رها کردهاند.
روز ۱۷ اردیبهشت منصور رسولی در ویدیویی اعلام کرد «مورد ربایش یکی از تیمهای زورگیر» قرار گرفته بوده.
در همان روز ایراناینترنشنال فایل دیگری از این فرد منتشر کرد که در آن، او به اقدامات و تلاشش برای انجام این ترورها اعتراف میکند.
این فرد میگوید از او خواسته شده یک نفر اسرائیلی را در استانبول، یک ژنرال آمریکایی را در آلمان و یک روزنامهنگار را در فرانسه ترور کند.
ایراناینترنشنال روز ۳۰ تیر ۱۴۰۱ نیز اطلاعاتی اختصاصی منتشر کرد که یک مقام ارشد دیگر سپاه پاسداران به نام یدالله خدمتی، در ایران مورد بازجویی ماموران موساد قرار گرفته و در این بازجویی چند ساعته، اطلاعاتی درباره انتقال سلاح به سوریه، عراق، لبنان و یمن داده است.
او در ویدیویی با تایید نقش خود در آماد و پشتیبانی سپاه و ارتباط با علیاصغر نوروزی، فرمانده این بخش، از فعالیتهایش در ارسال سلاح برای گروههای نیابتی جمهوری اسلامی ابراز پشیمانی میکند و از همکارانش میخواهد دست به چنین اقدامهایی نزنند.
پیش از این و در آذر ماه ۱۴۰۱، قوه قضاییه جمهوری اسلامی از اجرای حکم اعدام چهار زندانی به نامهای حسین اردوخانزاده، شاهین ایمانی محمودآباد، میلاد اشرفی آتباتان و منوچهر شهبندی بجندی، به اتهام همکاری اطلاعاتی با اسرائیل و آدمربایی خبر داد.
در این گزارش آمده بود سه متهم دیگر بر اساس جرایمی از جمله ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، معاونت در آدمربایی و نگهداری سلاح به پنج تا ۱۰ سال حبس محکوم شدند.
هرانا روز چهارشنبه ششم دی ماه گزارش داد در سال ۲۰۲۳ محکومیت ۱۵۵ نفر را به اعدام و اجرای احکام اعدام ۷۴۶ نفر را ثبت کرده است.
بر اساس این گزارش، اجرای احکام اعدام نسبت به سال ۲۰۲۲، با ۳۲ درصد افزایش همراه بوده است.
۰/۱۳ درصد اعدامشدگان در سال ۲۰۲۳ با اتهامات امنیتی (جاسوسی - ترور - بمبگذاری) به مجازات مرگ محکوم و اعدام شدهاند.
تلقی برخی ناظران این است که اجرای حکم اعدام این پنج نفر، تلاشی از سوی جمهوری اسلامی در راستای گرفتن انتقام کشته شدن رضی موسوی بود.
موسوی، مسوول لجستیک و امداد نیروی قدس سپاه پاسداران و یکی از شش فرمانده ارشد سپاه در منطقه بود که نقشی کلیدی در بقای بشار اسد و تثبیت حزبالله در لبنان داشت.
به دنبال مرگ او، حسین سلامی، فرمانده کل سپاه، روز پنجشنبه هفتم دی در مراسم تشییع او گفت: «انتقام سید رضی چیزی جز نابودی اسرائیل نخواهد بود.»
پیروز، توله یوز محبوب ایران بود که ۱۰ ماه بیشتر عمر نکرد اما به چهرهای مشهور و نماد یوزپلنگ آسیایی بین ایرانیان تبدیل شد. «تکثیر در اسارت»، ساخته مهدی ایمانی شهمیری، مستندی است که داستان زندگی پیروز را روایت میکند؛ از تولد تا اشتباهات متعددی که در نهایت منجر به مرگ او شد.
پیروز ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ همراه با دو توله دیگر در پارک ملی توران به دنیا آمد.
با تلف شدن دو توله دیگر، او تا ۹ اسفند همان سال و زمان مرگش، تنها فرزند باقی مانده «ایران و فیروز» بود.
مستند «تکثیر در اسارت» در هفدهمین جشنواره «سینما حقیقت» به نمایش درآمد و جراحی سزارین ایران، ماده یوز محصور در توران را برای تولد تولههایش نمایش داد.
این مستند تصاویری دارد که میتوان از روی آنها علت مرگ فوری دو توله یوز و مرگ زودهنگام و متاخر پیروز را ارزیابی کرد.
نویسندهای که نامش برای حفظ امنیت او منتشر نشده است در یادداشتی به تحلیل مستند و سیر اشتباهاتی پرداخته است که از سوی تصمیمگیرندگان سازمان حفاظت محیط زیست در مورد تولد تا مرگ پیروز رخ دادند.
سزارین بیدلیل یوزِ مادر
شرایط و نحوه انجام جراحی در این فیلم آنقدر غیر اصولی است که حتی با نمونههای مشابه دامهای مزرعه و صرفا دارای ارزش اقتصادی مثل گاو، گوسفند و بز هم برابری نمیکند؛ در حالی که «ایران» قطعا مهمترین گربهسان در اسارتِ کشور و شاید دنیا باشد و انتظار میرفت بهترین امکانات موجود یا دستکم استانداردهای معمول کشور در موردش رعایت شود.
یکی از توجیهاتی که از ابتدا برای اینچنین شرایط غیراصولیای ذکر میشد این بود که سزارین در شرایط صحرایی و اورژانسی انجام شده است. با این حال دامپزشکان با جراحی حیات وحش و حیوانات اهلی در شرایط صحرایی و اورژانسی بیگانه نیستند و تحت هیچ شرایطی اصول اساسی جراحی را فراموش نمیکنند.
از سوی دیگر مدت زمان بارداری یوزپلنگ حدود ۹۰ تا ۹۸ روز است و طبیعتا نیاز به انجام سزارین در صورت وقوع سختزایی در طول مدت این ۹۰ و اندی روز از سوی تیم درمان مد نظر قرار گرفته است. بنابراین در طول این مدت بایستی بخشی از مواد و امکانات مورد نیاز یا همه آن تهیه و تجهیز میشد.
ضمن اینکه در مستند پخش شده، هیچ علامتی مبنی بر سختزایی یا حتی شروع پروسه زایمان ماده یوز نشان داده نمیشود که لزوم جراحی اورژانسی را نشان دهد.
ایران در طول مدت بارداری هیچگاه معاینه یا سونوگرافی نشد اما چندین روز قبل از زایمان، مسوولان سازمان محیط زیست ایران روز و ساعت دقیق وضع حمل او را اعلام کردند؛ در حالی که تشخیص دقیق روز و ساعت زایمان یک پستاندار که مدت زمان آبستنی متغیر و بین ۹۰ تا ۹۸ روز دارد غیرممکن است.
این مهم، تردید بیشتری در مورد «از پیش برنامهریزی شده بودن سزارین» ایجاد میکند.
از ابتدای طرح انتقال یوزپلنگها از پارک پردیسان به پارک ملی توران نگرانیها درباره دور بودن آنان از امکانات و خدمات دامپزشکی خصوصا در شرایط اورژانسی مطرح شد.
نزدیکترین مرکز درمانی دامپزشکی و دانشکده دامپزشکی به پارک ملی توران حدود ۱۱۳ کیلومتر فاصله دارد، در حالی که زمان رسیدن به این مراکز در محل استقرار قبلی یوزها تنها ۱۰ الی ۲۰ دقیقه بود.
جراحی غیر اصولی
بررسی جزییات فیلم منتشر شده نکات تاسف برانگیزی را از پروسه زایمان سه توله یوز تلف شده نشان میدهد که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است.
الف) نبود اتاقی مناسب برای جراحی که دارای میز ویژه، نور مناسب و تهویه صحیح باشد
در مستند دیده میشود که جراحی روی میزی پلاستیکی و در فضایی شبیه به یک آغل یا انبار در حال انجام است.
ب) استفاده نکردن از امکانات پایهای و حداقلی برای بیهوشی و پایش آن
در مستند دیده میشود که حتی حداقلیترین امکانات مانیتورینگ بیهوشی هنگام جراحی وجود ندارد؛ مثل پالس اکسیمتر که از تمام داروخانههای سطح کشور قابل تهیه است.
از پوشش افراد حاضر در محل میتوان حدس زد دمای هوای محیط پایین است و در چنین شرایطی، قاعدتا باید از پد گرمایی (هیت پد) برای حفظ دمای بدن ایران استفاده میشد.
ج) به کار نبردن اصول جراحی آنتیسپتیک
از معرفی اصول جراحی آنتیسپتیک به وسیله جوزف لیستر در سال ۱۸۶۷ بیش از ۱۵۰ سال میگذرد اما در مورد «ایران»، این اصول رعایت نشدند.
دهههاست که در جهان و ایران، اصول جراحی آسپتیک به معنی استفاده از ابزار و وسایل و تجهیزات استریل برای جراحی در پزشکی و دامپزشکی مدنظر قرار میگیرد تا سلامت بیمار - انسان یا حیوان - بعد از انجام جراحی تضمین شود.
د) استفاده از تیغ بهجای دستگاه مو زن
در تمامی کتابهای اصول جراحی دامپزشکی، استفاده از تیغ شیو برای آمادهسازی موضع عمل به علت افزایش احتمال عفونت موضع جراحی نهی و توصیه میشود موهای ناحیه جراحی و اطراف آن به وسیله دستگاه مو زن (کلیپر) زدوده شود.
دستگاه کلیپر نیز مثل بقیه موارد به سادگی از یک فروشگاه لوازم خانگی یا حتی از یک آرایشگاه قابل تهیه است اما در جراحی ایران به کار گرفته نشد.
ز) نبود میز مناسب برای جراحی
در مستند دیده میشود که به دلیل نبود میز مناسب، از افراد حاضر در محل برای نگه داشتن دست و پای ایران استفاده میشود.
افزایش تعداد افراد حاضر در محیط جراحی باعث افزایش احتمال بروز عفونت میشود؛ به خصوص اینکه نه جراح و نه این افراد از ماسک و کلاه استفاده نکردهاند.
لباس مناسب اتاق عمل نیز تنها بر تن جراح است و سایر افراد حاضر در اتاق، با لباس کار عادی خود حضور دارند.
س) استفاده از دستکشهای غیر استریل
در مستند میبینیم دستکشهای مورد استفاده به وسیله جراح ظاهرا از داخل یک کیسه نایلونی خارج شده و بدون رعایت اصول پوشیدن دستکش استریل، پوشیده میشوند.
از ظاهر و شکل دستکشها مشخص است که غیر استریل و برای معاینه معمولیاند در حالی که میشد دستکش استریل را از یک درمانگاه با قیمتی ناچیز تهیه کرد.
ظاهرا خبری از ضد عفونی کردن دست قبل از دست کردن دستکش نیست.
علاوه بر این موارد، جراح از گان جراحی که لباس مخصوص استریل شده هنگام جراحی است، استفاده نمیکند.
ط) استفاده نکردن از «شان جراحی» surgical drapes
یکی از اصول اساسی جراحی، شانگذاری به معنای ایزوله کردن موضع جراحی از سایر قسمتهای بدن بیمار است. برای این کار بایستی از پارچههای یکبار یا چندبار مصرف استریل شده با ابعاد مناسب استفاده کرد؛ بهطوری که دور تا دور موضع جراحی پوشانده شود اما در مستند دیده میشود که جراح یا مسوول تدارکات سایت یوزها فراموش کردهاند علاوه بر ست جراحی، تیغ اسکالپل و آنژیوکتی که به همراه خود برای جراحی اورژانسی دارند، بقیه مواد لازم از جمله شان را هم برای مواقع اورژانسی و صحرایی بیاورند.
به نظر میرسد لوازم مورد نیاز جراحی در این عمل سزارین وجود ندارد در حالی که این ابزار، قیمتی پایین داشته و در دسترساند.
این موارد نشان میدهند «کمبود بودجه یا امکانات» مشکل اصلی نیست بلکه نبود دانش و آگاهی در مورد اصول ابتدایی جراحی منجر به ایجاد مشکل شده است.
در مستند دیده میشود که به جای شان، از چند عدد گاز، آن هم فقط در قسمت قُدامی و خلفی برش استفاده شده است که همین امر احتمال وقوع عفونت و چسبندگی در داخل محوطه شکمی را افزایش میدهد.
ص) بُرش اشتباه سزارین
بر اساس آنچه در مستند میبینیم، ظاهرا برش سزارین بر خلاف آنچه در مورد گربهسانان توصیه میشود، به جای بدنه روی شاخهای رحم واقع میشود.
ط) عملیات احیای ناقص
در مستند میبینیم که عملیات احیا به صورت ناقص و از سوی فرد جراح انجام میشود و هیچ فرد آموزش دیدهای برای احیای نوزادان در صحنه حاضر نیست.
به علاوه، حداقل امکانات مورد نیاز برای نوزادان مثل هیت پد، محفظه اکسیژن و ... نیز وجود ندارد. در حالی که انتظار میرفت برای این سه نوزاد یک دستگاه NICU پرتابل فراهم شود.
این دستگاه، دما و اکسیژن را برای نوزاد فراهم میکند و حتی با برق خودرو هم به کار میافتد.
ه) در مورد نوع بخیهها و آنتیبیوتیکهای بعد از جراحی اطلاعاتی در دست نیست
در مستند مشخص نیست که در انتهای جراحی از چه مواد بخیهای برای دوختن لایههای برش داده شده استفاده میشود.
از سوی دیگر اطلاعاتی درباره داروهای بعد از جراحی مثل آنتیبیوتیکها، ضددردها و ضدالتهابها به مخاطب مستند داده نشده است تا در نهایت بتوان تصویری واقعیتر از آینده ایران ترسیم کرد. گرچه شواهدی مانند نمایی از داروی کتامین در یکی از پلانهای مستند، نشان دهنده استفاده از آن برای تداوم بیهوشی است.
استفاده از چنین دارویی در سزارینهایِ طولانی مدت که آنتی دوت (داروی برگشت) هم ندارد، بر زندهمانی تولهها و ریکاوری خود مادر اثر منفی دارد و وارد بدن جنین هم میشود.
داروهایی همچون کتامین چون توانایی عبور از سپر خونی مغزی را دارند قطعا از جفت هم عبور میکنند و به جنینها میرسند. بنابراین در چنین جراحیهایی قاعدتا باید از داروهایی استفاده شود که بسیار کوتاهاثر باشند و متابولیسم آنها از آنزیمهای کبدی اثر نگیرند، چرا که نوزادان حیوانات، آنزیمهای کبدی محدودی دارند.
اگر ریکاوری مادر از بیهوشی سریع رخ میداد، امکان اینکه نوزادان را بپذیرد هم افزایش مییافت و میشد مدت بیشتری نیز صبر کرد.
به نظر میرسد مدت زمان بازگشت از بیهوشی مادر بسیار طولانی شده و حتی بعد از دو ساعت هم احتمالا ریکاوری کامل نبوده است. نوزادان هم که با توجه به پروتکل بیهوشی احتمالا دچار شلی عضلات شدهاند، نتوانستهاند درست از پستان مادر شیر بخورند.
موارد ذکر شده در سطور بالا نه یک ارزیابی سختگیرانه بر اساس استانداردهای کشورهای توسعه یافته، بلکه مواردی حداقلی هستند که در حال حاضر در بسیاری از مراکز دامپزشکی کشور و از سوی متخصصان جراحی به طور معمول و روتین انجام میشوند.
تصاویر و شواهدی که در مستند میبینیم، تلف شدن سه یوز را تبدیل به امری کاملا قابل انتظار میکند اما زنده ماندن ایران با آن شرایط جراحی، بسیار جای خوشوقتی دارد و البته باردار شدن مجدد او، چیزی شبیه معجزه خواهد بود.
فراهمآوری همه یا حداقل بخشی از امکانات مورد نیاز موجود در ایران نه نیاز به هزینه آنچنانی داشته و دارد و نه چندان مشکل و سخت به نظر میرسد.
چنین چشماندازی تنها به برنامهریزی، تصمیمگیری و اجرای آن به دور از منافع شخصی و بر اساس دانش و علم نیاز دارد.
کارگران گروه ملی فولاد اهواز روز شنبه ۹ دی با مسدود کردن و کنترل تمامی درهای ورود و خروج شرکت، اعتصاب خود را برای هشتمین روز ادامه دادند. اتحادیه آزاد کارگران صبح روز شنبه خبر داد تجمع و راهپیمایی اعتراضی این کارگران در جریان است.
ویدیوهایی از هشتمین روز اعتصاب کارگران منتشر شده است که نشان میدهند تجمعکنندگان شعارهایی چون «کارگر میمیرد، ذلت نمیپذیرد» سر میدهند.
در یکی از این ویدیوها یک کارگر گروه ملی فولاد اهواز میگوید: «تا رسیدن به خواستههایمان اعتراضها ادامه دارد.»
دور جدید اعتصاب و تجمع این کارگران از روز شنبه دوم دی در اعتراض به «بسته شدن کارت ۲۱ نفر از کارگران این شرکت و انجام نشدن طرح طبقهبندی مشاغل» آغاز شد.
آنان خواهان رفع ممنوعیت ورود به شرکت در مورد کارگران تعلیق شده و بازگشت به کار کارگران اخراج شده قبلی هستند.
«همسانسازی دستمزدها، اجرای کامل و فوری طبقهبندی مشاغل، برکناری مدیرعامل فاسد و خلع مالکیت از بانک ملی» از دیگر مطالبات تجمعکنندگان است.
روز پنجشنبه هفت دی گروهی به نام «صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز» بیانیهای منتشر و بر «همبستگی و اتحاد میان کارگران» و «ادامه اعتصاب باشکوه» تاکید کردند.
نویسندگان بیانیه گفتند در شش روز نخست اعتصاب، تمام ارگانهای حاکمیت بنا بر «سهم خود از غارت شرکت» چشم به اعتراض کارگران دوختند و از هر راه و روشی برای ایجاد تفرقه و بر هم زدن عزم اعتصاب از طریق دادن وعدههای توخالی و اعمال فشار امنیتی و نظامی استفاده کردند.
آنان خطاب به حکومت تاکید کردند اگر قرار باشد «گروه» ملی به «گره» ملی تبدیل شود، کارگران با سازماندهی مشخص و تصمیم جمعی سه هزار نفره، اهواز و خوزستان را به لرزه در میآورند.
در بخش دیگری از بیانیه صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز خطاب به بازنشستگان و کارگران دیگر آمده است که راه رسیدگی به دغدغههای مشترک جز «اعتراضات در سطح خیابانها و شهرها» نیست.
این دور از اعتصابها، نخستین تجمعات کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران در اهواز نیست و آنها طی ماههای گذشته بارها دست از کار کشیده و اعتراض خود را به وضعیت موجود نشان دادهاند.
پنجم مهر سال جاری قوه قضاییه جمهوری اسلامی ۱۷ کارگر معترض گروه ملی صنعتی فولاد ایران را به شلاق، زندان و جریمه محکوم کرد.
خبرگزاری ایلنا همان زمان نوشت که این حکمها از سوی دادگاه انقلاب اهواز در پی گزارش مرجع انتظامی و شکایت «شرکت صنعتی و بازرگانی شفق راهیان اکسین»، کارفرمای شرکت فولاد ایران و حراست آن صادر شده است.
به گفته ایلنا، این کارگران به «اخلال در نظم عمومی از طریق ایجاد هیاهو و جنجال» در جریان خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی متهم شدند.
شرکت فولاد ایران سال گذشته نیز از گروهی از کارگران معترض شکایت کرده بود که در نهایت دادگاه برای آنان قرار منع تعقیب صادر کرد.
گروه ملی صنعتی فولاد ایران پیش از این زیر نظر گروه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا، متهم پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی اداره میشد. پس از تشکیل پرونده قضایی و اعدام او، مالکیت شرکت به بخش خصوصی واگذار شد.
کارگران صنایع، فعالان اصناف مختلف و بازنشستگان در ماههای اخیر تجمعات اعتراضی زیادی را در راستای رسیدگی به وضع معیشتی خود برگزار کردهاند.
شماری از این تجمعها با هجوم نیروهای نظامی و امنیتی و تشکیل پرنده قضایی برای معترضان و تجمعکنندگان روبهرو شدهاند.
خبر گرانی ۳۴ درصدی اینترنت در ایران واکنشهای گستردهای را در میان چهرههای سیاسی، فعالان مدنی و کاربران فضای مجازی به دنبال داشته است. بسیاری از منتقدان، این تصمیم دولت جمهوری اسلامی را گامی در جهت محدود کردن هر چه بیشتر دسترسی مردم ایران به اینترنت دانستهاند.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات در دولت حسن روحانی هشدار داد افزایش قیمت بستههای اینترنتی و تشدید فیلترینگ، شکاف میان جامعه ایران و حکومت جمهوری اسلامی را بیشتر خواهد کرد.
او افزود گرانتر شدن اینترنت «دو پیامد اجتنابناپذیر» به همراه دارد: «اول کاهش استفاده مردم و بهویژه مستضعفین از فنآوری و در نتیجه افزایش شکاف دیجیتال و افزایش ناعدالتی که همه اینها خود را در افزایش بیشتر نارضایتی اجتماعی نشان خواهد داد و دوم، اقتصادیتر شدن راهحلهای اتصال آزاد به اینترنت مثل استارلینک.»
استارلینک طرحی است که از سوی شرکت اسپیساکس، به مدیرعاملی ایلان ماسک، برای تامین اینترنت ماهوارهای راهاندازی شده است.
وزیر پیشین ارتباطات خطاب به ابراهیم رئیسی، رییس دولت جمهوری اسلامی گفت: «ایلان ماسک را ناجی مردم ایران نکنید. ملت خود را دریابید!»
این اظهارات آذری جهرمی در حالی مطرح شد که قطع گسترده اینترنت و کشتار مردم ایران در آبان ۱۳۹۸ در دوران وزرات او به وقوع پیوست.
خبرگزاری فارس روز هشتم آذر از افزایش ۳۴ درصدی بستههای اینترنت اپراتورها خبر داد. همزمان وبسایت دیجیاتو تاکید کرد درصد اعلام شده برای افزایش تعرفهها «قطعی نیست» و اپراتورهای همراه خواستار افزایش بیشتر قیمت شدهاند.
عباس عبدی، فعال سیاسی در واکنش به گرانی اینترنت در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «هنگامی که مواد غذایی گران شد، گفتند به علت جنگ اوکراین، گرانی جهانی است. حالا اینترنت را گران کردند ولی نمیگویند که اینترنت در جهان در حال افزایش سرعت و کاهش قیمت است.»
کاربران اینترنت به شدت از فیلترینگ و سرعت بسیار پایین اینترنت در ایران گلهمند هستند. حکومت جمهوری اسلامی در بحبوحه اوج گرفتن دوباره نارضایتیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، محدودیتهای بیشتری را برای کاربران فضای مجازی در نظر گرفته است.
انجمن تجارت الکترونیک تهران تیر ماه سال جاری با انتشار گزارشی فنی، وضعیت کیفیت اینترنت در ایران را «بحرانی» توصیف کرد.
بر اساس این گزارش، اینترنت ایران پس از میانمار دومین اینترنت پر اختلال، پس از چین دومین اینترنت محدود و جزو پنج اینترنت کند جهان به شمار میرود.
جلال رشیدی کوچی، نماینده مجلس شورای اسلامی هشدار داد گرانی اینترنت در آستانه برگزاری انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی ممکن است «افزایش نارضایتی و کاهش مشارکت مردم» را در پی داشته باشد.
جعفر قادری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز گفت گرانی اینترنت میتواند زندگی اقشار کمدرآمد را تحت تاثیر قرار دهد.
روزنامه جهان صنعت با اشاره به تاکید دو ماه پیش وزرات ارتباطات مبنی بر گران نشدن اینترنت نوشت: «به نظر میآید شاید تصمیمگیریها در جای دیگری انجام میشود یا اپراتورها زور و توانی بیشتر از وزارت ارتباطات دارند.»
در سوی دیگر جلال بهبودی، مدیرکل حسابداری و مدیریت اپراتور همراه اول با دفاع از گرانی ۳۴ درصدی اینترنت گفت که تعرفه پنج گیگ اینترنت در ایران معادل قیمت یک بسته تخمه ۱۰۰ گرمی است.
برخی کاربران فضای مجازی وعده انتخاباتی ابراهیم رئیسی را درباره فراهم آوردن اینترنت رایگان برای دهکهای پایین جامعه یادآور شدند و به طعنه گفتند او به یکی دیگر از وعدههای خود جامه عمل پوشاند.
محمد فتحیلو، از فعالان عرصه استارتآپ در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «چیزی که امروز میفروشند اینترنت نیست، فیلترنت است. گران شدن اینترنت یعنی مرگ خرید اینترنتی آن هم به مرور و مرگ کسب و کارها.»
کاربر دیگری هم در ایکس نوشت: «قیمت اینترنت را ۳۴ درصد افزایش میدهند، حقوق کارگر را ۲۰ درصد.»
پیش از این و در روز ۱۷ آذر، عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات دولت رئیسی گفته بود: «سرعت اینترنت در ایران در حال رسیدن به گیگابایت بر ثانیه است .... باید تا سه چهار ماه آینده همه مردم طعم شیرین استفاده از این فنآوری را بچشند.»
روزنامه اطلاعات درباره بحران شدید خشکی ۱۳ سد ایران هشدار داد و نوشت ۴۰ سد دیگر هم در وضعیت نگرانکنندهای قرار دارند. خبرگزاری ایسنا نیز روز شنبه ۹ دی از ثبت سالانه بین ۴۵ تا ۵۰ سانتیمتر فرونشست در ایران خبر داد و نوشت مصرف آبهای سطحی به میزانی «غیرقابل باور» رسیده است.
روزنامه اطلاعات در گزارش خود از افزایش ۱/۱ و ۱/۳ درجهای میانگین دمای هوا در فصلهای تابستان و پاییز امسال نسبت به سال گذشته خبر داد.
بر اساس این گزارش، فلات ایران در شروع سال آبی جاری، گرمترین پاییز قرن را پشت سر گذاشت.
کاهش چشمگیر بارندگیها
افزایش دمای هوا موجب شده است بارندگیهای سال جاری کاهش پیدا کنند.
با پایان نخستین هفته از فصل زمستان، امیدها برای شروع بارشها به دلیل ادامه گرمای هوا کمرنگ شد و موجی از نگرانی را در مورد تامین نیازهای آبی سال آینده ایجاد کرد.
دفتر اطلاعات و دادههای آب شرکت مدیریت منابع آب ایران اعلام کرد میانگین بارشهای جوی از ابتدای سال آبی جاری تا هشت دی به ۴۳ میلیمتر رسیده که در مقایسه با دوره بلند مدت ۵۵ ساله قبل، ۳۳ درصد کاهش داشته است.
مرکز پژوهشهای مجلس اوایل دی ماه خبر داده بود در سال آبی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۲ میزان بارش دریافتی نسبت به میانگین بلند مدت، ۱۴ درصد کاهش داشته است.
محاسبه سال آبی از ابتدای مهر هر سال تا پایان شهریور سال بعد است.
بر اساس گزارش اطلاعات، میانگین بارشهای ۹۹ روز نخست سال آبی جاری نسبت به دوره مشابه سال گذشته حدود یک درصد کاهش یافته که نشان میدهد فلات ایران وارد چهارمین دوره متوالی خشکسالی مفرط شده است.
هاشم امینی، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب ایران روز جمعه هشتم دی با تاکید بر این موضوع در یک برنامه تلویزیونی گفت: «در حقیقت بر اساس بیش از پنج دهه اطلاعات و آماری که ما داریم امسال یکی از بدترین سالهای کشور در زمینه خشکسالی محسوب میشود.»
او روز ۲۵ آذر هم درباره این مساله هشدار داده و گفته بود با محقق نشدن پیشبینیهای سازمان هواشناسی مبنی بر بارشهای نرمال و فرانرمال، نگرانیها در حوزه منابع آب کشور افزایش یافته است.
کاهش ذخیره سدها
روزنامه اطلاعات نوشت در شرایط فعلی، افزایش مداوم مصرف آب و برداشت از ذخایر انباشته شده پشت سدها موجب کاهش قابل ملاحظه این ذخایر شده و بسیاری از سدهای کشور را در معرض بحران خشکیدگی قرار داده است.
شرایط کنونی، ۱۳ سد کشور را با بحران شدید مواجه کرده و ۴۰ سد دیگر هم در وضعیتی نگران کننده قرار دارند.
بر اساس آخرین آمار اعلام شده از سوی دفتر مطالعات پایه منابع آب، موجودی مخزن ۲۸ سد کشور در ۹۹ روز گذشته کاهش شدیدی داشته است.
بیشترین کاهش حجم ذخیره سد مربوط به سد رودبال داراب در استان فارس بوده که ذخیره آبش نسبت به سال گذشته ۸۹ درصد کاهش یافته است.
سدهای چاهنیمه در سیستان و بلوچستان با ۷۲ درصد، سد طرق و سد دوستی در خراسان رضوی با ۶۷ و ۵۶ درصد، سد شمیل و نیان، سد استقلال و سد سرنی در استان هرمزگان به ترتیب با ۶۲، ۵۶ و ۵۴ درصد، بیشترین میزان کاهش ذخیره آب را تجربه کردهاند.
وضعیت سدهای پنجگانه تهران نیز نامناسب و ۸۵ درصد ظرفیت ذخایر آنها خالی است.
وضعیت کمآبی در سدهای شرق استان تهران نسبت به غرب آن شدیدتر است.
بر اساس این گزارش، سه سد لتیان، ماملو و امیرکبیر کمتر از ۲۰ درصد ذخیره آبی دارند و تقریبا ۹۹ درصد مخزن سد لار خالی است بهطوری که طی ۱۰ روز آینده لار کاملا خشک میشود.
خبرگزاری ایسنا روز شنبه در گزارشی نوشت توان ذخیرهسازی حاصل از سد سازیها به سختی ۵۰ میلیارد متر مکعب را نشان میدهد.
آبخوانهای آب زیرزمینی در آستانه خشک شدن
بر اساس گزارش ایسنا، حدود نیمی از ۶۰۰ آبخوان آب زیرزمینی دشتهای کشور در آستانه خشک شدن قرار دارند.
مصرف آبهای سطحی به میزانی «غیرقابل باور» رسیده و باعث شده است اکثر تالابهای کشور رو به خشکی و کاهش سطح بروند.
آمارها از کاهش آبهای قابل استحصال و استفاده به کمتر از ۱۰۰ میلیارد متر مکعب میگویند.
به گفته ایسنا، از ۶۰۹ دشت کشور، ۳۵۹ محدوده از کل محدودههای کشور شامل گزارش فرونشست از سوی سازمان زمینشناسی شده است.
۹۰ درصد چاههای کشور در ۷۰ درصد از دشتهای ایران در وضعیت بحرانی قرار دارند.
سالانه بین ۴۵ تا ۵۰ سانتیمتر فرونشست در ایران رخ میدهد.
تاکنون در ۳۵۹ دشت، فرونشست رخ داده و ۴۲۰ دشت افت تراز داشتهاند.
هفته گذشته مرکز پژوهشهای مجلس گزارش جدید خود را منتشر کرد که حاوی هشدارهایی متعدد درباره وضعیت خشکسالی، کاهش بارندگی، کمبود منابع آبی، وضعیت بحرانی و ذخیره صفر آب بود.
بهمن ماه سال گذشته احمد وظیفه، رییس مرکز ملی اقلیم سازمان هواشناسی هشدار داد ۹۰ درصد مساحت ایران درگیر خشکسالی است.
به گفته او، خشکسالی در کشور انباشته شده و طی دو دهه گذشته، کمبارشی در برخی استانها بیشتر از میزان بارندگیها بوده است.
نرگس محمدی، برنده زندانی جایزه نوبل صلح در نامهای آنچه را در جریان بازدید ششم دی ماه قضات دادگاه انقلاب و مقامهای قضایی جمهوری اسلامی از بند زنان زندان اوین رخ داده، شرح داد. او این بازدید را به تشکیل دادگاهی مردمی از سوی زندانیان علیه عوامل قضایی دخیل در جنایتها تشبیه کرد.
محمدی در این نامه که در صفحه اینستاگرامش منتشر شد، نوشت: «روز چهارشنبه شش دی ماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضایی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.»
او از این صحنهها به عنوان تصویری واضح و قدرتمند از بر پا شدن یک دادگاه مردمی علیه «عوامل قضایی دخیل در جنایتها که احکام ضد بشری صادر و اجرا کردهاند» یاد و تاکید کرد: «زنان در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستادند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود. آنها فریاد زدند و از مقامات خواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.»
محمدی در ادامه با بیان اینکه «شش دی ماه بند زنان اوین، شکوهی از امر دادخواهی و قدرت و اقتدار معترضان بود»، نوشت: «قضات و مقامات در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود زنان در اتاقهایشان را نداشتند. این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه بود.»
او با روایت اتحاد میان خود و شمار دیگری از زنان زندانی سیاسی نوشت: «دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم و نام محسن شکاری را فریاد زدیم.»
محسن شکاری جوان معترض ۲۳ سالهای بود که قوه قضاییه جمهوری اسلامی ۱۷ آذر ۱۴۰۱ او را اعدام کرد.
نرگس محمدی با بیان اینکه در این لحظه «تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسر نگهبانی که سرش پایین و پایینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان»، نوشت: «ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.»
محمدرضا عموزاد، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران و صادر کننده حکم اعدام برای محسن شکاری است. شکاری نخستین کسی بود که در جریان خیزش با حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شد.
برنده جایزه نوبل صلح در بخش دیگری از نامهاش به حضور گلرخ ایرایی اشاره کرد و نوشت: «در آن لحظه گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.»
او در ادامه درباره همراهی برخی دیگر از زنان زندانی نوشت: «صدای فریاد دیگری را میشنوم. سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمدمهدی کرمی را کشتید؟ بیاختیار دیگری فریاد میکشد ماشالله کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟ محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟! از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسایی را نکشید.»
سروناز احمدی، زندانی سیاسی دیگری است که به گفته نرگس محمدی از پشت در قفل شده فریاد زده است: «محسن شکاری زنده است و خون سرد نمیشود.»
محمدی در پایان نامه خود نوشت: «گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخ شد.»
ایراناینترنشنال پیش از این در گزارشی نوشت که در جریان بازدید روز ششم دی ماه قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضایی جمهوری اسلامی از زندان اوین، شماری از زنان زندانی سیاسی شعارهایی از جمله «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «زن، زندگی، آزادی» سر دادند و سرودهای انقلابی خواندند.
بنا بر اطلاع منابع ایراناینترنشنال، تعدادی از قضات دادگاه انقلاب همچون ایمان افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، محمدرضا عموزاد، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، علی قناعتکار، سرپرست دادسرای امنیت، علی القاصیمهر، رییس دادگستری کل استان تهران و تعدادی دیگر از مقامات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی، از جمله افراد بازدید کننده از بند زنان زندان اوین بودهاند.
نرگس محمدی در سالهای گذشته بارها با عناوین اتهامی مختلف به دلیل فعالیتهای حقوق بشریاش بازداشت، محاکمه و حدود شش سال زندانی شد.
او آخرین بار در آبان ۱۴۰۰ بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در پروندههای مختلف مجموعا به ۱۰ سال و ۹ ماه زندان، ۱۵۴ ضربه شلاق، چهار ماه رفتگری و نظافت خیابانها و دو فقره جزای نقدی محکوم شده است.
این فعال حقوق بشر زندانی به دلیل فعالیتهای حقوق بشریاش در زندان و فرستادن بیانیه و نوشتههایش به بیرون زندان با پروندهسازیهای متعدد نهادهای امنیتی علیه خود مواجه شده است.