اسرائیل سهمیه ورود کامیونهای کمکرسان به غزه را از ۶۰۰ به ۳۰۰ دستگاه کاهش داده است.
منابع اسرائیلی میگویند علت، عدم اجرای کامل توافق از سوی حماس و تحویل ندادن اجساد گروگانهاست.
جزئیات بیشتر با اردوان روزبه، خبرنگار ایراناینترنشنال

در چهار دهه گذشته، ستون مشترک پاسخ علی خامنهای به بحرانهای بینالمللی، خریدنِ زمان بوده است؛ از پرونده هستهای و تحریمها تا جنگهای نیابتی و تنشهای مستقیم. منطق ساده است: با حداقل امتیاز بیرونی و حداکثر کنترل درونی، بحران را «کِش» بده تا صحنه ژئوپلیتیک تغییر کند.
امروز نیز با بازگشت تحریمهای سازمان ملل، فعال شدن «مکانیسم ماشه» و فرسایش اقتصادی همان الگو احیا شده: صبر راهبردی، نمایش اقتدار امنیتی، و امید بستن به تغییر موازنه در واشینگتن.
بنبست فعلی، با وجود تشدید فشارها، دوباره خامنهای را به سمت «زمانکُشیِ حسابشده» سوق داده است؛ چنانکه روایتها از تهران نشان میدهد، محاسبه کلان این است: اگر نظام بتواند اعتراضات را مهار و شکافهای بالا در بین مسئولان را از میان بردارد، از طوفان سهسالِ باقیمانده ریاستجمهوری دونالد ترامپ عبور خواهد کرد.
به عنوان مثال تهدیدهایی نظیر اشاره به خروج از انپیتی مطرح میشود، اما ترجیعبند سیاست عملی، «صبر و حفظ بقا» است؛ تا جایی که سخنگوی وزارت امور خارجه، اسماعیل بقایی، تصریح میکند تهران به انپیتی پایبند میماند. تهدید بستن تنگه هرمز از زبان کسانی مثل شریعتمداری شنیده میشود اما رهبران حکومت آن را تایید نمیکنند.
در روزهای اخیر، سه رسانه با سه رویکرد متفاوت به ابعاد این سیاست جمهوری اسلامی پرداختهاند:
فاریناَفِیرز: فرسایش ساختاری و آیندههای محتمل
مبنای تحلیلی این تصویر را نشریه فارینافیرز دقیقتر میچیند: جنگ ۱۲روزه شکاف میان رجزخوانی ایدئولوژیک و ظرفیت واقعی جمهوری اسلامی را عریان کرد؛ اسرائیل زیرساختهای نظامی را کوبید و مسیر را برای پرتاب ۱۴ بمب سنگرشکن آمریکا بر سایتهای هستهای هموار ساخت. در پایان، رهبر ۸۶ساله با صدایی گرفته اعلام «پیروزی» کرد؛ نمایشی که بهجای اقتدار،شکنندگی ساختار را برجسته کرد.
این رسانه، همزمان از واقعیتهای سخت داخل میگوید: ۹۲ میلیون جمعیت منزوی از نظام مالی جهانی، یکی از تحریمشدهترین اقتصادها، با پولی از بیارزشترینها، گذرنامهای از کماعتبارترینها و اینترنتی از سانسورشدهترینها.
پرسش محوری «پاییز آیتالله» از نظر فارینافیرز این است که پس از خامنهای، ایران به کدام سناریو میلغزد: روسیهای شدن با مرد قدرتمند ملیگرا؛ چینی شدن با عملگرایی اقتصادی؛ کرهشمالی شدن با انزوای تمامیتخواه؛ پاکستانی شدن با غلبه سپاه؛ یا ترکیهای شدن با پوپولیسمِ انتخاباتی اما اقتدارگراییِ اکثریتگرا. اما سوال این است که آیا خامنهای سازوکاری برای رسیدن به هر کدام از این مدلها را دارد؟
نیوزویک: میدانِ روایت و دیپلماسیِ قطع/وصل
نیوزویک صحنه را از زاویه تنش لفظی و تبعات دیپلماتیک میبیند: در سخنرانی ترامپ در کنست، او بار دیگر از حملات مشترک آمریکا و اسرائیل و از «محو شدن بسیاری از تروریستهای ارشد ایران» تا «نابود شدن» برنامهی هستهای تمجید کرد و در عین حال تهران را به دستکشیدن از ترور و به رسمیت شناختن اسرائیل فراخواند.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی پاسخی تند داد، آمریکا را «بزرگترین تولیدکننده تروریسم» خواند و یاد قاسم سلیمانی را که به دستور ترامپ در بغداد ترور شد، برجسته کرد.
در سطح عملی، عباس عراقچی اعلام کرد جمهوری اسلامی در نشست شرمالشیخ با حضور ترامپ شرکت نمیکند؛ استدلال: نمیتوان همزمان با بازیگرانِ حملهکننده، تهدیدکننده و تحریمکننده نشست.
این قاببندی، همراستاست با امنیتیسازی داخلی که حسن روحانی با حمایت از بازداشت «جاسوسان موساد» آن را توجیهپذیرتر جلوه داد؛ و در عین حال بر «نهجنگ» تاکید کرد تا تقابلِ کنترلشده از ریل خارج نشود. یعنی باز هم سیاست استخوان لای زخم برای گذر از بحرانی به نام ترامپ که حالا پای را بر خرخره جمهوری اسلامی گذارده است.
فارنپالیسی: دستورکار «اتحاد در بالا، سرکوب در پایین»
فارنپالیسی نامِ این استراتژی را میگذارد: «اتحاد در بالا، سرکوب در پایین».
به روایت این نشریه، خامنهای سهسالِ پیشرو را سخت میبیند، اما راهحل را در خرید زمان میجوید: بستن شکافهای مدیران، امنیتیکردن فضای داخلی، نمایش قدرت موشکی/منطقهای و انتظار برای تغییر زمینِ بازی در آمریکا.
بستر این سیاست هم روشن است: بازگشت همه تحریمهای سازمان ملل از ششم مهر پس از مکانیسم ماشه، و پیشبینی بانک جهانی از کاهش حدود دو درصدی رشد امسال و تداوم تنگنا در سال بعد.
جمعبندی فارنپالیسی هم روشن است: از منظر تهران، خودِ تابآوردن نوعی پیروزی است. پس بهترین راه سرکوب هر صدایی است. افزایش اعدامها در داخل، لفاظی و تناقض گویی در بیرون تا انتهای تابآوری برای عبور.
صبر بهمثابه راهحلِ کم هزینه
اما این راه، بیهزینه نیست: رویهمافتادن تحریمهای تازه با تحریمهای قدیم، فرسایشِ معیشت، افت سرمایهگذاری و گسست اجتماعی را تشدید میکند.
صِرفِ «دوام آوردن» ممکن است در کوتاهمدت مانع سقوط شود، اما در بلندمدت، شکاف دولت–جامعه، فرسایش مشروعیت و انزوای دیپلماتیک را عمیقتر میکند؛ بهویژه آنکه فارینافیرز یادآور میشود گذارهای اقتدارگرایانه «فیلمنامه» ندارند: از مرگ رهبر تا شوکهای اقتصادی/نظامی، یا جرقههای اجتماعی غیرمنتظره—همه میتوانند مسیر «صبر» را بیاعتبار کنند.
آنچه از مقایسه سه قرائت برمیآید این است که راهبردِ مسلطِ حاکمیت همچنان «خرید زمان» با فرمولِ «اتحاد در بالا و سرکوب در پایین» است؛ تداومِ همین الگوست که از یکسو شکاف میان روایتِ اقتدار و ظرفیتِ واقعی را برهنه میکند و از سوی دیگر، میدانِ دیپلماسی را به تقابلِ کنترلشده، عدممشارکت در برخی ابتکارهای منطقهای و تکیه بر بازدارندگیِ نمادین تقلیل میدهد.
در پسزمینه، فشارهای انباشته اقتصادی، از بازگشت کاملِ تحریمها تا چشماندازِ رشدِ منفی، هزینه این «صبر راهبردی» را بالا میبرد و ریسکِ فرسایش مشروعیت را تشدید میکند.
بهبیان روشن، دوام آوردن بدون اصلاحِ ساختاری، بحران را حل نمیکند؛ فقط موعدِ آن را به تعویق میاندازد—و هرچه این تعویق طولانیتر شود، تبدیلِ صِرفِ «صبر» به راهبردی سازندهتر، دشوارتر خواهد شد.
در نهایت راهبردِ محوریِ امروز تهران همان استراتژی قدیمیِ نظام است: وقت بخر، داخل را سرکوب کن و منتظر تغییرِ بیرون بمان.
یسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل، اعلام کرد ارتش این کشور طبق دستورالعملهای تعیینشده در امتداد «خط زرد» — منطقهای که بیش از نیمی از مساحت نوار غزه را در بر میگیرد — مستقر شده و سیاستی روشن برای حفظ این مرزها اجرا میکند.
او تاکید کرد که سیاست ارتش در این زمینه قاطع و بدون ابهام است و افزود: «در برابر هرگونه تخلف، پاسخ فوری داده خواهد شد.»
به گفته کاتس، روز گذشته نیروهای ارتش چند نفر از افراد مسلح را که تلاش داشتند به این خط نزدیک شوند و از آن عبور کنند، خنثی کردند و «این روند در آینده نیز ادامه خواهد یافت.»

با اعلام باشگاه بارسلونا، قرارداد فرنکی دییونگ، هافبک هلندی این تیم تا تابستان ۲۰۲۹ تمدید شده است. در قرارداد جدید این بازیکن، بند فسخ ۵۰۰ میلیون یورویی در نظر گرفته شده است.
همچنین رسانه موندو دپورتیوو خبر داده، با امضای این تمدید، دستمزد دی یونگ کاهش یافته و ساختار مالی جدیدی برای او تنظیم شده است. البته این کاهش از تابستان ۲۰۲۶ اجرایی خواهد شد.

جامعه جهانی بهائی ادامه مصادره املاک و دارایی بهائیان در اصفهان از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را «نشاندهنده کارزاری هدفمند و سازمانیافته از سوی این ارگان برای آزار و سرکوب جامعه بهائی از طریق سلب مالکیت و فشارهای اقتصادی» دانست.
جامعه جهانی بهائی در بیانیه چهارشنبه ۲۳ مهر خود با اعلام این موضوع که دستگاه قضایی اصفهان در «خط مقدم توقیف و مصادره دارایی بهائیان»است، نوشت: «سه مقام قضایی در استان اصفهان، احکام مصادره املاک و دارایی علیه چندین بهائی صادر کردهاند؛ اقدامی که میتواند به از دست رفتن قریبالوقوع و فاجعهبار داراییهای معیشتی آنان، از جمله یک باغ پسته بینجامد.»
سیمین فهندژ، نماینده جامعه جهانی بهائی در سازمان ملل در ژنو، گفت: «سد راه امرار معاش و غصب منابع درآمدی که شهروندان بهائی با دهها سال تلاش بهدست آوردهاند، تنها بهدلیل باورشان، در واقع به معنای سرقت سازمانیافته حکومتی است.»
او افزود: «وقتی حکومتی به خود اجازه میدهد که تنها به دلیل باورهای دینی افراد، طرق امرار معاش آنها را بهطور غیرقانونی مسدود و مصادره کند، در اصل دست به غارت زده است.»
به گفته فهندژ، «با وجود فشارهای اقتصادی گستردهتری که همه ایرانیان با آن مواجه هستند، این اقدام مضاعف تلاشی است سیستماتیک برای محرومسازی و به فقر کشاندن عمدی کل جامعه بهائی تا آنان حتی از تامین ابتداییترین نیازهای زندگی نیز محروم شوند.»
فشارهای جمهوری اسلامی بر بهائیان در ایران طی ماههای گذشته شدت گرفته است.
جامعه جهانی بهائی روز دوم مهر ماه در بیانیهای با اشاره به وعدههای مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم، برای احترام به حقوق تمامی اقلیتهای قومی و دینی در کشور، نوشت که بهائیان همچنان در ایران هدف آزار و اذیت قرار میگیرند.
جامعه جهانی بهائی با اشاره به اصل ۴۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی که به حکومت اختیار میدهد اموالی را که از راههای نامشروع به دست آمدهاند مصادره کند، نوشت: «استناد به این اصل قانون اساسی برای مصادره داراییهای مشروع و مولد اقتصادی، بدون هیچگونه مدرک و بدون طی روند دادرسی، تحریف آشکار قانون است.»
جامعه جهانی بهائی، طی گزارشی در مردادماه امسال اعلام کرده بود که بیش از ۲۰ بهائی دیگر در اصفهان نیز به همین شیوه در معرض از دست دادن تمامی داراییهای خود قرار دارند.
در بیانیه اشاره شد که استفاده دستگاه قضایی اصفهان از اصل ۴۹ قانون اساسی، «نشاندهنده کارزاری هدفمند و سازمانیافته از سوی این ارگان برای آزار و سرکوب جامعه بهائی از طریق سلب مالکیت و فشارهای اقتصادی است.»
جامعه جهانی بهائی اشاره کرد:«احکام مصادره با استناد به اصل ۴۹ قانون اساسی، توسط شعبه ویژهای از دادگاههای انقلاب صادر میشود که زیر نظر ستاد اجرایی فرمان امام فعالیت میکند. این ستاد موظف است داراییهایی را که از طرق نامشروع کسب شدهاند، شناسایی و مصادره کند و آنها را به صاحبان قانونیشان بازگرداند.»
بر این اساس، «در صورتی که هیچ مالکی شناسایی نشود، اموال مذکور به دولت منتقل میشوند و از طریق ستاد اجرایی، در اختیار شخص رهبر جمهوری اسلامی، قرار میگیرند. این بدان معناست که مصادره اموال بهائیان از طریق نهادهایی انجام میشود که زیر نظر مستقیم مقام رهبری هستند.»
در این بیانیه گفته شده است: «احکام مصادره اخیر، به دستور قاضی مرتضی براتی، قاضی دادگاههای انقلاب اسلامی اصفهان، صادر شدهاند که بهدلیل نقش داشتن در نقض حقوق بشر، از سوی اتحادیه اروپا تحریم شده است.»
به گفته جامعه جهانی بهائی، او پیشتر اعلام کرده بود که قصد «تصاحب» تمامی داراییهای بهائیان اصفهان را دارد و آنان را بدینگونه تهدید کرده بود: «اگر دادگاه اصل ۴۹ تشکیل شود، زندگیتان را نابود خواهیم کرد.»
این جامعه در بیانیه خود افزود: «یک مقام قضایی دیگر به نام مهدی باقری نیز در این پروندهها دخیل است. او طی چندین ماه و در موارد و موقعیتهای متعدد با ممانعت از دسترسی چندین بهائی به رییس کل دادگستری اصفهان، از انجام روند تجدیدنظر پروندههای آنان جلوگیری کرده است.»
بیانیه با اشاره به سخنان باقری مبنی بر اینکه «فرقه ضاله بهائیت دستنشانده انگلیس و صهیونیسم است»، آن را «سخنان پوچ اما نفرتپراکنانهای»توصیف کرد که برای دههها توسط جمهوری اسلامی علیه بهائیان تبلیغ شده است.
براساس بیانیه جامعه جهانی بهائی،اسدالله جعفری، رییس کل دادگستری اصفهان، هم یکی دیگر از مقامات قضایی جمهوری اسلامی است که بهدلیل نقض حقوق بشر، از جمله در برخورد با بهائیان از سوی اتحادیه اروپا تحریم شده است.
این جامعه افزود: «رفتار این مقامات قضایی، بازتابی از فرهنگ کلی خودسری و مصونیت از مجازات در اقدام علیه بهائیان است که از سوی مقامات حکومت ایران ترویج میشود، فرهنگی که اغلب به شدیدترین اقدامات ظلم و آزار و سرکوب منجر میشود و هیچکس بابت آن پاسخگو نیست.»
جامعه جهانی بهائی در ادامه بیانیه خود اشاره کرد که بهائیان اصفهان در حال طی تمامی مسیرهای قانونی موجود در کشور برای لغو احکام توقیف و مصادره هستند.
به گفته جامعه جهانی بهائی، «دفتر ریاستجمهوری، وزارت دادگستری و قوه قضائیه هر یک وعده دادهاند که پیگیر موارد تخلف و ناهنجاری در روند این پروندهها خواهند بود. با این حال، نگرانیها همچنان پابرجاست، زیرا به نظر میرسد رسیدگی قضایی در اصفهان به شکلی خودسرانه و غیرشفاف و بدون طی مراحل قانونی عادلانه پیش میرود.»
در این بیانیه تاکید شده است: «وکلای بهائیان نیز از دسترسی به پروندهها یا اطلاعات مربوط به آن منع شدهاند. دستگاه قضایی در اصفهان بهتازگی احکام ظالمانه و سنگینی علیه بهائیان صادر کرده است، از جمله محکومیت ۱۰ زنبهائیدر آن شهر مجموعاً به ۹۰ سال حبس.»
فهندژ گفت: «مقامات جمهوری اسلامی به صراحت اعلام کردهاند که تنها دلیل آزار و سرکوب بهائیان در ایران، از بازداشتها و حبسها گرفته تا فشارهای اقتصادی، صرفاً اعتقادات آنها بوده و نه چیز دیگر.»
او اضافه کرد: «نیّات واقعی مقامات بر همه جهانیان آشکار است و بیتردید تاریخ در مورد ظلمی که بر جامعه بهائی ایران رفته است قضاوت خواهد کرد.»
فهندژ بر این موضوع تاکید کرد که اقدامات علیه بهائیان«باید همین امروز متوقف شده و به بهائیان اجازه داده شود بهعنوان شهروندانی با حقوق برابر، کار و زندگی کنند».
او گفت: «حکومت ایران، که مسئول رفاه حال تمام شهروندان خود است، باید به بهائیان اطمینان دهد که جان و مالشان در امان است و تمام داراییهایی که در نهایت بیعدالتی از آنان گرفته شده بازگردانده خواهد شد.»
برخورد سیستماتیک علیه بهائیان در جمهوری اسلامی
بهائیان بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان ایران هستند که از زمان استقرار جمهوری اسلامی، بهطور سیستماتیک هدف آزار و اذیت قرار گرفتهاند.
در طول حیات جمهوری اسلامی، گزارشهای متعددی درباره اعدام، شکنجه، بازداشت، مصادره اموال و محرومیت بهائیان از تحصیل در دانشگاههای ایران منتشر شده است.
منابع غیررسمی میگویند بیش از ۳۰۰ هزار شهروند بهائی در ایران زندگی میکنند. قانون اساسی جمهوری اسلامی تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی را به رسمیت میشناسد.
اقدامات جمهوری اسلامی علیه بهائیان انتقادهای بینالمللی را به همراه داشته است. از جمله آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، آزار و سرکوب بهائیان در ایران را از جدیترین نگرانیهای حقوق بشری دانست و بر ماهیت «دیرینه و سیستماتیک» این سیاست در زمینه سرکوب مذهبی که نیاز به توجه فوری جامعه بینالمللی دارد، تاکید کرد.
جامعه جهانی بهائی، پنجشنبه ۲۰ شهریور در بیانیهای مطبوعاتی نوشت گوترش در تازهترین گزارش جهانی خود درباره «عدم مدارا و خشونت مبتنی بر دین یا باور»، آزار و سرکوب بهائیان در ایران را در زمره جدیترین نگرانیهای حقوق بشری جهان قرار داد.
دبیرکل سازمان ملل با بیان اینکه بهائیان در جمهوری اسلامی ایران همچنان با دستگیریهای خودسرانه، زندان و محدودیت در دسترسی به آموزش و امرار معاش روبهرو هستند، گفت آنها تنها به دلیل باورهای دینیشان هدف قرار میگیرند.
بهگفته گوترش، مقامات جمهوری اسلامی بهطور معمول از اتهامات مبهمی همچون «تبلیغ علیه نظام» برای جرمانگاری فعالیتهای مسالمتآمیز اجتماعی بهائیان استفاده کرده و حقوق این شهروندان از جمله حق ابراز دین یا باورشان را بهشدت نقض کردهاند.
ایتای پسخ، معاون مدیرکل مرکز پزشکی شبا اسرائیل، اعلام کرد ۱۰ گروگان آزادشده که در این بیمارستان تحت درمان هستند، همگی در وضعیت پایدار قرار دارند.
به گفته او، این افراد که شامل گالی و زیو برمن، بار کوپرشتاین، یوسف حاییم اوهانا، الکانا بوهبوت، دیوید و آریل کونیو، سگو کالفون، ماکسیم هرکین و روم بروسلاوسکی هستند، همگی تحت مجموعهای از آزمایشهای پزشکی قرار گرفتهاند.
پسخ گفت: «نمیتوانم جزئیات بیشتری ارائه دهم، اما فراموش نمیکنیم که هر یک از آنها رنجها و وحشتهای وصفناپذیری را تحمل کردهاند؛ بنابراین مسیر بهبودیشان بسیار طولانی خواهد بود.»
او افزود: «بهعنوان پزشک و انسان، نمیتوانم به اندازه کافی بر اهمیت حضور عزیزانشان در کنارشان برای بهبود وضعیت عمومی و توان بازیابیشان تأکید کنم.»
به گفته او، این گروگانها «احتمالا به هفتهها، ماهها و شاید سالها زمان نیاز خواهند داشت تا بهبود یابند، اما اکنون نخستین گامها را برای بازگشت به زندگی برمیدارند.»






