ترامپ یکشنبه ۱۴ اردیبهشت برای نخستین بار پس از آغاز مذاکرات با حکومت ایران آشکارا در گفتوگویی با شبکه انبیسی و در پاسخ به این سوال که او در مذاکره با جمهوری اسلامی بهدنبال محدود کردن برنامه هستهای ایران است یا برچیدن کامل آن، گفت: «تنها چیزی که میپذیرم برچیدن کامل برنامه هستهای ایران است.»
او افزود: «بهتازگی نظریه جدیدی مطرح شده که ایران میتواند برنامه هستهای غیرنظامی داشته باشد، مثلا برای تولید برق، ولی آنها با آنهمه نفت، چرا میخواهند از انرژی هستهای برق تولید کنند؟»
ترامپ، ساعاتی پیش در مصاحبه با شبکه انبیسی گفته بود هدف از مذاکره با جمهوری اسلامی، برچیدن کامل برنامه هستهای آن است.
او در عینحال گفت آمادگی دارد به استدلالها برای اجازه دادن به برنامه اتمی غیرنظامی جمهوری اسلامی، در عین پایان دادن به برنامه تسلیحات هستهای آن، گوش دهد.
ترامپ افزود: «انرژی غیرنظامی اغلب منجر به جنگهای نظامی میشود و ما نمیخواهیم آنها سلاح هستهای داشته باشند. این یک توافق بسیار ساده است.»
پیشتر، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه در پیامی در شبکههای اجتماعی به نقل از ترامپ گفته بود که توافق مورد نظر رییس جمهوری ایالات متحده چیزی است که جمهوری اسلامی را به «توقف و حذف کامل» غنیسازی اورانیوم وادار کند.
در این ارتباط بیشتر بخوانید: ترامپ: فقط برچیدن کامل برنامه هستهای ایران را میپذیرم و بس


دونالد ترامپ برای نخستین بار پس از آغاز مذاکرات با حکومت ایران آشکارا تاکید کرد که برنامه هستهای ایران باید بهطور کامل برچیده شود. ترامپ در حالی بر برچیدن کامل برنامه هستهای ایران تاکید کرده که مقامات جمهوری اسلامی از حق خود در برخورداری از چرخه کامل سوخت هستهای سخن گفتهاند.
ترامپ یکشنبه ۱۴ اردیبهشت در گفتوگویی با شبکه انبیسی و در پاسخ به این سوال که او در مذاکره با جمهوری اسلامی بهدنبال محدود کردن برنامه هستهای ایران است یا برچیدن کامل آن، گفت: «تنها چیزی که میپذیرم برچیدن کامل برنامه هستهای ایران است. بهتازگی نظریه جدیدی مطرح شده که ایران میتواند برنامه هستهای غیرنظامی داشته باشد، مثلا برای تولید برق، ولی آنها با آنهمه نفت، چرا میخواهند از انرژی هستهای برق تولید کنند؟»
پیشتر، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه در پیامی در شبکههای اجتماعی به نقل از ترامپ گفته بود که توافق مورد نظر رییس جمهوری ایالات متحده چیزی است که جمهوری اسلامی را به «توقف و حذف کامل» غنیسازی اورانیوم وادار کند.
آیا در دولت آمریکا بر سر ایران اختلاف نظر وجود دارد؟
پیش از این مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، دوم اردیبهشت گفته بود: «یک راه برای برخورداری ایران از برنامه هستهای غیرنظامی و صلحآمیز وجود دارد، البته اگر ایران بخواهد.»
او در ادامه تاکید کرده بود: «اما اگر ایران روی غنیسازی اصرار ورزد، به تنها کشور دنیا تبدیل میشود غنیسازی میکند اما برنامه تسلیحاتی ندارد.»
بخش اول این صحبتها در رسانهها بازتاب زیادی یافت و سبب شد مارکو روبیو، یک روز بعد در گفتوگویی دیگر بهروشنی اعلام کند که ایران تحت هرگونه توافقی با ایالات متحده باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند.
او گفت: «اگر جمهوری اسلامی بهدنبال یک برنامه صلحآمیز هستهای غیرنظامی است و تنها راه آن ساخت راکتور و واردات اورانیوم غنیشده برای سوخت این راکتورها است.»
روبیو چند روز بعد در اظهار نظری دیگر «ساخت موشک دوربرد و حمایت از تروریسم» را به فهرست ممنوعیتها برای جمهوری اسلامی افزود.
وقتی کریستِن وِلکر، مجری شبکه انبیسی به اختلاف نظر میان ترامپ با وزیر امور خارجهاش اشاره کرد، ترامپ در پاسخ گفت: «من چیز متناقضی نگفتم. گفتم که مردم دارند درباره این نظریه صحبت میکنند. البته گوش دادن به پیشنهادها درباره انرژی هستهای غیرنظامی اشکالی ندارد اما از طرفی خیلی وقتها همین انرژی غیرنظامی به جنگ منجر میشود و اگر ایران سلاح هستهای داشته باشد، جهان نابود خواهد شد.»
وضعیت کنونی مذاکرات
به گزارش آکسیوس، در روزهای گذشته، بهدنبال اظهارات متناقض درباره مذاکرات با ایران، نمایندگان جمهوریخواه در سنا و رهبران مسیحیان انجیلی و دیگر حامیان ترامپ از او خواسته بودند موضع خود در قبال برنامه هستهای ایران را بهروشنی اعلام کند.
گروههای نزدیک به اسرائیل میکوشند که آمریکا خواستار برچیدن کامل برنامه هستهای ایران شود و در صورت خودداریِ جمهوری اسلامی از پذیرش این شرط، دولت ترامپ دست به اقدام نظامی علیه حکومت ایران بزند.
از سوی دیگر، گروههای تندرو در جمهوری اسلامی غنیسازی با اهداف غیرنظامی را حق جمهوری اسلامی میدانند و بهصراحت اعلام میکنند که این کشور هرگز به خلع کامل هستهای تن نخواهد داد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی هم با نوشتن پستی در شبکه اجتماعی ایکس همین موضع را با ادبیاتی دیگر تکرار و بر «حق کامل» جمهوری اسلامی برای برخورداری از چرخه کامل سوخت هستهای تاکید کرده بود.
دور چهارم مذاکرات تهران و واشینگتن که قرار بود شنبه، ۱۳ اردیبهشت در رم برگزار شود، با اظهار نظرهایی مبهم از سوی طرفین به تعویق افتاد. ابتدا عباس عراقچی اعلام کرد که یک روز پیش از این مذاکرات یعنی در روز ۱۲ اردیبهشت با وزیران امور خارجه سه کشور اروپایی دیدار خواهد کرد.
وزیر امور خارجه فرانسه بلافاصله اعلام کرد که هیچ دیداری میان مقامهای اروپاییها و ایرانی برای روز جمعه، ۱۲ اردیبهشت برنامهریزی نشده است.
ژان نوئل بارو در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه افزود: «یک دیدار فنی قبل از دیدار سطح بالای تهران و واشینگتن برنامهریزی شده بود اما از آنجایی که آن دیدار برگزار نمیشود، دیدار فنی نیز دیگر موضوعیتی ندارد.»
پس از آن، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی از لغو دیدار مقامهای این کشور با نمایندگان کشورهای آلمان، فرانسه و بریتانیا خبر داد و گفت این دیدار به علت لغو دور چهارم مذاکرات به تاریخ دیگری موکول شده است.
همان روز وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که هیچگاه شرکت در دور چهارم مذاکره با تهران را تایید نکرده بود.
عمان که نقش میانجی را در این مذاکرات بازی میکند، نیز اعلام کرد که دور چهارم مذاکرات بهدلایل لجستیکی برگزار نمیشود.
هنوز بهطور رسمی اعلام نشده که این مذاکرات ادامه خواهد یافت و دور چهارمی در کار خواهد بود یا نه، با این حال برخی گمانهزنیها از برگزاری دور چهارم در هفته آینده حکایت دارد.

ماجراجویی موشکی جدید حوثیهای وابسته به جمهوری اسلامی و تهدید نتانیاهو به انتقام از حوثیها و جمهوری اسلامی به عنوان ارباب آنها. روز یکشنبه یک موشک بالستیک حوثیها از سامانههای دفاعی اسرائیل و آمریکا عبور کرد و به فرودگاه بن گوریون، فرودگاه اصلی اسرائیل، اصابت کرد.
همزمان در تهران اعلام شد که یک موشک جدید با نام قاسم بصیر رونمایی شده که قادر است از تمام لایههای دفاعی اسرائیل و سامانه تاد آمریکا که در اسرائیل مستقر است عبور کند. این موشک میتواند همان موشکی باشد که امروز به تل آویو اصابت کرده است.
این امر به معنای بالا رفتن سطح تنش و درگیری سپاه پاسداران و گروههای نیابتی جمهوری اسلامی با اسرائیل است.
بعد از این حمله موشکی، پرواز تعدادی از خطوط هوایی بینالمللی به اسرائیل لغو شد. در اسرائیل جلسه ویژه کابینه برگزار و نخستوزیر این کشور، بنیامین نتانیاهو، اعلام کرد که اسرائیل به این حمله حوثیها و اربابانشان در زمان و مکانی که خود تشخیص میدهد، پاسخ خواهد داد.
نتانیاهو گفته که ترامپ درست میگوید که حملات حوثیها از جمهوری اسلامی سرچشمه میگیرد. بنی گانتز، عضو سابق کابینه امنیتی اسرائیل، نیز گفته که این یمن نیست که موشکهای بالستیک به سمت اسرائیل شلیک میکند، بلکه این جمهوری اسلامی است و باید مسئولیت این حملات را بپذیرد. او افزود که شلیک به اسرائیل باید منجر به واکنش سختی در تهران شود.
آمریکا پیشتر اعلام کرده بود که هر حمله حوثیها را حمله جمهوری اسلامی تلقی میکند و به آن پاسخ خواهد داد. پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، هفته گذشته به جمهوری اسلامی هشدار داد: «فکر نکنید ما نمیدانیم که در یمن چه میکنید. ما میدانیم و شما نیز میدانید که ارتش آمریکا چه قدرتی دارد.»
اکنون که فرودگاه اصلی اسرائیل هدف حمله قرار گرفته و این حمله باعث شده که پروازهای برخی خطوط هوایی جهان به اسرائیل قطع شود، بعید است اسرائیل این را تحمل کند. حالا فقط سوال این است که پاسخ اسرائیل در چه سطحی خواهد بود؟ آیا به بمباران یمن اکتفا خواهد کرد یا ممکن است کار به حمله اسرائیل به اهدافی در ایران هم بکشد؟
شاید به همین دلیل نتانیاهو پاسخ به این حملات را به آینده موکول کرده و گفته است که «در زمان و مکانی که انتخاب میکنیم، علاوه بر حوثیها، به اربابان آنها در ایران هم پاسخ خواهیم داد.»
از طرف دیگر شنبه شب در دو نقطه کرج آتشسوزی شد و برق قطع شد و بعد اخباری از آتشسوزی در قم و مشهد هم منتشر شد. مقامات محلی گفتهاند که آتشسوزیهای کرج در یک کارگاه کارتنسازی و پسماند زباله بوده، اما تجربه نشان داده که در چنین مواردی نمیتوان به این ادعاهای حکومت اعتماد کرد.
یکی از دلایلی که نمیتوان به این نوع ادعاها اعتماد کرد، این است که در گذشته نیز مقامات جمهوری اسلامی گفته بودند که برخی آتشسوزیها عادی است، ولی بعدها مشخص شد که آنها ناشی از حملات اسرائیل به تاسیسات مهم بوده است. نمونهای از این حملات، حمله سال ۱۴۰۰ به کارخانه ساخت سانتریفیوژ پیشرفته کرج بود که پس از دو انفجار در خط تولید سانتریفیوژها در نطنز صورت گرفت.
همچنین، در همان سال گفته شد که آتشسوزی در یکی از مراکز پشتیبانی سپاه در کرمانشاه عادی بوده، ولی بعدها مشخص شد که اسرائیل به پایگاه پهپادی سپاه در ماهیدشت کرمانشاه حمله کرده است.
بنابراین، در مواردی مانند آتشسوزیهای اخیر در کرج و سایر شهرها، مردم حق دارند که روایت مقامات را باور نکنند، چرا که پیشتر در موارد مشابه، پنهانکاریهای مقامات جمهوری اسلامی برملا شده است.
از طرف دیگر اخیرا در مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا سکوتی مرموز برقرار شده است. پس از لغو دور چهارم مذاکرات در رم، خبری رسمی از طرفین در مورد از سرگیری مذاکرات منتشر نشده است و جمهوری اسلامی هم از اظهار نظر خودداری کرده است.
در عین حال، در محافل نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی، دوباره تاکید شده که اگر به ایران حمله شود، ایران پاسخ خواهد داد.
در حال حاضر، اختلافاتی جدی بین جمهوری اسلامی و آمریکا وجود دارد. خوشبینیهای اولیه جمهوری اسلامی که آمریکا پذیرفته است غنیسازی در ایران را حفظ کند، اکنون بهشدت زیر سوال رفته است.
این تغییرات بهویژه پس از حملات حوثیها به اسرائیل و تهدیدات اسرائیل به واکنشهای تلافیجویانه فضای حاکم بر مذاکرات را تغییر داده است.
حالا سه نشانه جدی از تغییر فضای مذاکرات وجود دارد: اول اینکه حمله حوثیها به فرودگاه اسرائیل، آمریکا را بسیار عصبانی کرده و قطعا بر مذاکرات تأثیر خواهد گذاشت.
دوم اینکه اظهارات اخیر ترامپ و مارکو روبیو نشان میدهد که موضع آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی تندتر شده است و به نظر میرسد که آمریکا غنیسازی در ایران را نمیپذیرد.
سوم اینکه موقعیت مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی جدید آمریکا، که دیدگاههای سختگیرانهای نسبت به جمهوری اسلامی دارد، تقویت شده است.
این تحولات هم میتواند به تغییر فضای مذاکرات منجر شود و هم با حمله موشکی حوثیها معادلات نظامی نیز میتواند بین جمهوری اسلامی از یک طرف و آمریکا و اسرائیل از طرف دیگر تغییر کند.

وبسایت مدیا لاین، در گزارشی به تشدید بحران در دریای سرخ و هزینهای که حوثیها با سلاحهای ارزانقیمت خود به غرب و از جمله آمریکا تحمیل میکنند پرداخته و نوشته است تا زمانی که جمهوری اسلامی به حوثیها اسلحه و آموزش میدهد، این مشکل ادامه خواهد داشت.
مدیا لاین در ابتدای گزارش خود نوشته است: «وقتی یک موشک ۲۰ هزار دلاری شلیکشده از سوی شورشیان حوثی یمن بتواند یک پهپاد ریپر آمریکایی به ارزش بیش از ۳۰ میلیون دلار را سرنگون کند، هزینه جنگ شکل جدید و نگرانکنندهای به خود میگیرد. این عدم تعادل اکنون بحران دریای سرخ را تعریف میکند؛ جایی که حملات مداوم تروریستهای مورد حمایت حکومت ایران، بودجههای دفاعی غرب را تحلیل برده و شریانهای تجارت جهانی را مختل کرده است.»
بهنوشته مدیا لاین، آمریکا از ۱۵ مارس به این سو، بیش از ۸۰۰ حمله به مواضع حوثیها انجام داده است، اما حوثیها همچنان به شلیک پهپاد به کشتیهای تجاری و جنگی در دریای سرخ و خلیج عدن و نیز حمله به اسرائیل ادامه میدهند.
مدیا لاین در گزارش خود تاکید کرده در حالی که نیروهای حوثی کشتیهای مرتبط با آمریکا، بریتانیا و اسرائیل را در یکی از حیاتیترین مسیرهای دریایی جهان هدف قرار میدهند، فشار نظامی و اقتصادی بر ایالات متحده و متحدانش رو به افزایش است، بدون آنکه پایانی در چشمانداز باشد.
به گفته ریچارد کمپ، سرهنگ بازنشسته بریتانیایی که فرمانده نیروهای این کشور در افغانستان بوده و مشاور مسائل امنیتی خاورمیانه است، رد پای حکومت ایران در این درگیری کاملا مشهود است.
کمپ به مدیا لاین گفته است: «این قدرتنمایی ایران است. این فقط درباره حمله به اسرائیل نیست، بلکه نمایش این امر است که تهران میتواند به غرب آسیب برساند، بهویژه از لحاظ اقتصادی، بدون آنکه حتی یک گلوله بهطور مستقیم شلیک کند.»
کمپ حوثیها را یکی از بازوهای «اختاپوس جمهوری اسلامی» نامیده و گفته که از آنها برای بازداشتن حملات غرب علیه ایران، استفاده و این پیام فرستاده میشود: «اگر به ما ضربه بزنید، ما از طریق نیابتیهایمان آشوب به راه میاندازیم. و دریای سرخ یکی از بهترین جاها برای این کار است.»

هزینه مهار
بهنوشته مدیا لاین، تفاوت اقتصادی میان اقدام تهاجمی و دفاعی در این درگیری خیرهکننده است. در حالی که حوثیها موشکها و پهپادهای نسبتا ارزان، اغلب با قطعات وارداتی از ایران شلیک میکنند، رهگیری آنها نیازمند میلیونها دلار تجهیزات پیشرفته غربی است.
جاناتان سایه، تحلیلگر مؤسسه بنیاد دفاع از دموکراسیها، به مدیا لاین گفته که این امر اتفاقی نیست، بلکه یک استراتژی است: «این جنگ نامتقارن بهطور هدفمند طراحی شده است. لازم نیست تلفات گسترده وارد کنید. فقط کافی است دشمن را مجبور به خونریزی مالی کنید.»
به گفته او حوثیها اکنون بیشتر تسلیحات خود را در داخل یمن مونتاژ میکنند و حکومت ایران دیگر موشک کامل به یمن نمیفرستد. آنها قطعات پهپادها، سیستمهای هدایت و کلاهکها را ارسال میکنند و حوثیها بر اساس دستورالعملها، آنها را مونتاژ میکنند. این سیستم رهگیری را دشوارتر و زنجیره تامین تسلیحات را برقرار نگه میدارد.»
بهنوشته مدیا لاین مختل کردن این زنجیره بسیار دشوار است. حتی اگر قطعات در دریا توقیف شوند، وقتی دانش و ابزار در داخل یمن وجود داشته باشد، سیستم میتواند بازتولید شود.
بهگفته ریچارد کمپ، «هر موشک پاتریوت یا رهگیر دریایی میلیونها دلار هزینه دارد، اما هر پهپادی که آنها پرتاب میکنند ممکن است فقط چند هزار دلار خرج داشته باشد. این وضع پایدار نیست.»
فراتر از هزینه رهگیری، حفظ حضور دائمی نظامی در منطقه فشار را دوچندان میکند. استقرار گروههای ناو هواپیمابر، گشتهای پهپادی و کارزارهای هوایی در یمن عملیاتهایی پرهزینه هستند، و میزان حملات حوثیها نشان میدهد این فشار میتواند سالها ادامه یابد.
جانان سایه در همین باره گفته است: «این جنگ دارد به جنگ فرسایشی تبدیل میشود که در آن فقط یک طرف دارد هزینههای کلان میدهد.»

آشوب دریایی و خطرات انرژی: پیامدهای اقتصادی وسیعتر
در حالی که هزینههای نظامی رهگیری حملات حوثیها تیتر اصلی رسانهها شده است، اختلال اقتصادی ناشی از این بحران به همان اندازه شدید است و همچنان در حال گسترش.
بهگفته نوام رایدان، پژوهشگر ارشد موسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک، تردد تجاری از طریق بابالمندب و حتی کانال سوئز از اواخر ۲۰۲۳، زمانی که حوثیها کارزار دریایی خود را آغاز کردند، بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است.
رایدان به مدیا لاین گفته است: «این فوقالعاده است. بسیاری از کشتیهای تجاری عملا نمیتوانند از دریای سرخ عبور کنند و مجبور شدهاند مسیر خود را به جنوب آفریقا تغییر دهند. این مسیر هفتهها به سفر اضافه میکند و هزینه حملونقل را بهطور چشمگیری افزایش میدهد.»
رایدان افزوده که هرچند صنعت کشتیرانی بهنوعی خود را با این وضعیت تطبیق داده اما بسیاری از کشتیهایی که به نحوی با منافع آمریکا یا اسرائیل مرتبط هستند همچنان از این منطقه دوری میکنند.
بهگفته او، «هیچ کشتیای با پرچم اسرائیل در آن آبها حرکت نمیکند. حتی کشتیهایی که بهطور غیرمستقیم به اسرائیل مرتبط هستند نیز از این مسیر اجتناب میکنند.»
این اختلال نه تنها نرخ جهانی حملونقل را افزایش داده، بلکه برای برخی شرکتها فرصتی برای سودآوری ایجاد کرده است.
رایدان گفته است: «برخی شرکتها از این بحران بهره بردهاند. یک شرکت کشتیرانی مستقر در سنگاپور حتی در طول درگیری یک سرویس جدید در دریای سرخ راهاندازی کرد. بازیگران بزرگ دیگری مانند مرسک هم از افزایش هزینه حمل و نقل سود بردهاند، هرچند شرکتهایی مثل اماسسی که کشتیهایشان هدف قرار گرفت، مجبور به عقبنشینی شدند.»
گزینههای محدود، فشار رو به افزایش
هم ریچارد کمپ و هم جاناتان سایه در گفتوگو با مدیا لاین از نحوه مدیریت بحران از سوی غرب انتقاد کرده و گفتهاند در حالی که واشینگتن و لندن هیچ تمایلی به حمله زمینی به یمن ندارد، حملات هوایی نیز به تنهایی قادر به جلوگیری از حملات حوثیها نخواهد بود.
بهنوشته مدیا لاین، تا زمانی که حکومت ایران به حوثیها اسلحه و آموزش بدهد و از آنها حمایت کند، این مشکل همچنان ادامه خواهد داشت.
جان فترمن، سناتور دموکرات آمریکا، درباره گفتوگوها بین تهران و واشینگتن با اشاره به اینکه نمیتوان با جمهوری اسلامی مذاکره کرد گفت: «وقت آن رسیده که برنامه هستهای ایران را نابود کنیم و تواناییهای باقیمانده نیروهای نیابتیاش را خنثی کنیم.»
او با اشاره به تهدید جمهوری اسلامی برای حمله متقابل در صورت حمله از سوی آمریکا یا اسرائیل، افزود: «محکم در کنار اسرائیل ایستادهام. هر آنچه برای اجرای این کار لازم باشد باید تامین شود.»

دیوارنگارهای که در «میدان فلسطین» تهران برپا شده نقش یک خنجر یمنی بر روی نقشه اسرائیل را نشان میدهد. بر روی این دیوارنگاره نوشته شده «همه اهداف در دسترس است. فعلا موشکهای یمنی!».
پیشتر، وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای انتساب «اقدامات شجاعانه» حوثیها به جمهوری اسلامی را «ادعایی گمراهکننده و انحرافی» خوانده بود.





