از دی ۹۶ تا دی ۱۴۰۴؛ وقتی اقتصاد به ابزار اعتراض علیه کل نظام بدل شد

اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ نقطهای تعیینکننده در تاریخ جمهوری اسلامی بود؛ نه صرفا بهعنوان یک اعتراض اقتصادی، بلکه بهعنوان نخستین خیزش سراسری که آشکارا کل نظام سیاسی را هدف قرار داد.

اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ نقطهای تعیینکننده در تاریخ جمهوری اسلامی بود؛ نه صرفا بهعنوان یک اعتراض اقتصادی، بلکه بهعنوان نخستین خیزش سراسری که آشکارا کل نظام سیاسی را هدف قرار داد.
آنچه امروز در قالب اعتراضات معیشتی، اعتصاب بازاریان و تجمعهای پراکنده اما پیوسته در شهرهای مختلف ایران جریان دارد، ادامه همان مسیر دی ۹۶ است. مسیری که در آن اقتصاد به زبان مشترک اعتراض ضدحکومتی تبدیل شده است.
دی ۹۶، عبور از مطالبات صنفی به نفی کلیت نظام
اعتراضات دی ۹۶ با شعارهای اقتصادی آغاز شد: گرانی، بیکاری، فساد و کاهش قدرت خرید. اما این اعتراضات خیلی زود از سطح مطالبات معیشتی عبور کرد و به چالشی مستقیم علیه کل ساختار جمهوری اسلامی بدل شد.
شعارهایی مانند «اصلاحطلب، اصولگرا/ دیگه تمومه ماجرا»، «مرگ بر دیکتاتور» و «نه غزه، نه لبنان/ جانم فدای ایران»، نشان داد مردم دیگر نه دولت وقت، نه جناحهای درون حاکمیت، بلکه تمام نظام سیاسی را مسئول وضعیت موجود دانسته و میدانند.
دی ۹۶ نقطه پایان توهم اصلاح از درون و نقطه عطف اعتراضات کاملا ضدحکومتی با شعارهایی تازه بود.
در این مقطع، اقتصاد نقشی فراتر از یک عامل محرک ایفا کرد و به محل فروپاشی مشروعیت نظام تبدیل شد.
ناتوانی حکومت در تامین حداقلهای معیشتی، مستقیما زیر سوال رفتن اصل حاکمیت را به دنبال داشت.
اعتراضات معیشتی امروز، همان خشم در مرحلهای عمیقتر
- از بازار تهران تا مراکز تجاری و صنفی - در ظاهر حول محور سقوط ارزش ریال، جهش قیمت دلار، رکود شدید و نابودی کسبوکارها شکل گرفته است، اما همانند دی ۹۶، این اعتراضات به سرعت از سطح صنفی عبور کرده و ماهیتی آشکارا ضدحکومتی پیدا کرده است.
شعارهای معترضان، بهویژه در بازار که زمانی یکی از پایگاههای سنتی حکومت محسوب میشد، نشان میدهد اعتراض دیگر محدود به سیاستهای اقتصادی یا تصمیمهای مقطعی نیست و کلیت نظام، ساختار تصمیمگیری، فساد سیستماتیک و ناکارآمدی مزمن جمهوری اسلامی، هدف قرار گرفته است.
این نکته اهمیت ویژهای دارد: وقتی بازاریان و فعالان اقتصادی - یعنی گروههایی که مستقیما با ثبات و نظم اقتصادی سر و کار دارند - به خیابان میآیند و شعارهای ضدحکومتی سر میدهند، نشانهای روشن از ریزش در پایگاههای اجتماعی نظام است.
شعارهای حمایت از پهلوی، عبور از نفی صرف به جستوجوی جایگزین
یکی از شاخصترین ویژگیهای اعتراضات کنونی، ظهور و تکرار شعارهای حمایت از شاهزاده رضا پهلوی در کنار شعارهای معیشتی و ضدحکومتی است. این شعارها صرفا نوستالژیک نیستند، بلکه حامل یک پیام سیاسی روشناند.
در دی ۹۶، تمرکز اصلی بر نفی کلیت نظام بود اما امروز، در بخشی از اعتراضات، جامعه از مرحله «نه گفتن» عبور کرده و به مقایسه و طرح آلترناتیو رسیده است. حمایت نمادین از دوره پهلوی در بستر اعتراضات اقتصادی نشان میدهد بخشی از معترضان، فروپاشی اقتصادی را نتیجه مستقیم جمهوری اسلامی میدانند و بهدنبال مدلی متفاوت از حکمرانی هستند.
این تحول، بیانگر سیاسی شدن عمیق بحران معیشت و تبدیل شدن آن به پروژهای تمامعیار علیه حکومت است.

اقتصاد، پاشنه آشیل و عامل فرسایش رژیم
در هر دو مقطع - دی ۹۶ و اعتراضات امروز - اقتصاد نقطه آغاز بوده است، اما نتیجه هر بار سیاسیتر شده است.
جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته نشان داده که توان سرکوب دارد اما توان حل پایدار بحران اقتصادی را ندارد.
وقتی فقر، تورم و بیثباتی به تجربه روزمره اکثریت جامعه تبدیل میشود، سرکوب دیگر کارکرد بازدارنده خود را از دست میدهد. به همین دلیل، اعتراضات معیشتی امروز به ضدحکومتیترین شکل اعتراض در ایران بدل شدهاند. اعتراضاتی که نه خواهان اصلاح سیاستها، بلکه نشانهگیر اصل نظام هستند.
آیا تاریخ در حال تکرار است؟
یک پرسش کلیدی: آیا اعتراضات امروز تکرار دی ۹۶ است؟ پاسخ کوتاه این است: بله؛ اما در سطحی عمیقتر و رادیکالتر.
دی ۹۶ آغاز راه بود. لحظهای که مردم نشان دادند اقتصاد میتواند به اعتراض سیاسی علیه کل نظام تبدیل شود. اعتراضات معیشتی امروز، ادامه همان مسیر است، اما با تجربهای انباشتهتر، خشم عریانتر و افقی سیاسیتر.
اگر در دی ۹۶ نفی نظام غالب بود، امروز علاوه بر نفی، جستوجوی جایگزین نیز وارد میدان شده است.
در این معنا، تاریخ نه دقیقا تکرار، بلکه تکمیل میشود، و اقتصاد همچنان همان نقطهای است که از آن، مشروعیت جمهوری اسلامی فرسوده میشود و اعتراضات ضدحکومتی جان میگیرد.