مقامات مبارزه با تروریسم در استرالیا به شبکه خبری ایبیسیگفتند که نوید اکرم، ۲۴ساله، که یکی از دو مهاجم به ساحل بوندا بوده، از پیروان وسام حداد، یک «واعظ جهادی بدنام» در سیدنی، بوده است.
در این ارتباط، وکیل حداد مطلع بودن موکلش ازاین تیراندازی و یا دخالت در آن را تکذیب کرد.
بر اساس این گزارش، ویدیویی در رسانههای اجتماعی منتشر شده است که نوید اکرم را در سن ۱۷سالگی در حال موعظه متون اسلامی برای پسران در یک مدرسه نشان میدهد.
پیش از این، گزارش رسانههای استرالیا حاکی از پیدا شدن دو پرچم گروه داعش در وسیله نقلیه نوید اکرم و پدرش، ساجد اکرم، بوده است.
ساجد اکرم در جریان حمله یکشنبه ۲۳ آذر در ساحلی در نزدیکی سیدنی کشته شد. نوید اکرم نیز زخمی شد و اکنون در بیمارستان تحت نظر است.

در پی واژگونی یک اتوبوس مسافربری در محور اصفهان به نطنز و برخورد آن با یک خودروی سواری ۱۳ نفر جان خود را از دست دادند و ۱۱ نفر مصدوم شدند.
منصور شیشه فروش، مدیر کل مدیریت بحران استانداری اصفهان، دوشنبه ۲۴ آذر در مصاحبهای زمان وقوع حادثه را ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه دوشنبه اعلام کرد و گفت که اتوبوس مسافربری پس از انحراف به خط مخالف خود، واژگون شده است.
علیرضا زمانپور، رییس اورژانس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، نیز گفت که پس از اقدامات درمانی اولیه برای مصدومان، ۹ نفر از آنها به مراکز درمانی منتقل شدند.
میانگین جهانی مرگ و میر ناشی از تصادفهای جادهای در کشورهای کم درآمد ۲۱ تا ۲۴ مرگ بهازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است. این رقم در کشورهای توسعهیافته با جادههای ایمن، حدود ۸ تا ۹ مرگ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در سال است.
به نوشته روزنامه شرق، حسن مومنی، جانشین رییس پلیس راهور نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، دوشنبه اعلام کرد که سالانه «حدود ۲۰ هزار نفر» در تصادفات رانندگی جان خود را از دست میدهند و این آمار را «فاجعهای انسانی» توصیف کرد.
او اضافه کرد: «نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر مصدوم میشوند که ۱۰ تا ۱۵ درصد آنان دچار معلولیت میشوند.»
مومنی با اشاره به افزایش دوباره تصادفات در سال جاری افزود در سال گذشته، پس از چند سال کاهش، دوباره شاهد رشد تصادفات هستیم.
بر این اساس، تعداد کشتهشدگان بر اثر تصادف در ایران، ۲۵ نفر در سال به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است که رقمی بالاتر از میانگین جهانی به شمار میآيد.
مومنی با استناد به آمار رسمی پزشکی قانونی گفت در هفتماهه نخست امسال حدود ۳ تا ۴ درصد افزایش جانباختگان ثبت شده و ۱۲ هزار و ۷۸۰ نفر جان خود را در تصادفات از دست دادهاند.
مومنی اشاره کرد نکته نگرانکننده این است که این افزایش، بیشتر در حوزه درونشهری رخ داده؛ بهطوریکه تصادفهای درونشهری حدود ۱۰ درصد رشد داشته، در حالی که افزایش تصادفهای برونشهری تنها حدود یکونیم درصد بوده است.
او تاکید کرد که این روند در سالهای گذشته سابقه نداشته است.
به گفته این مقام انتظامی جمهوری اسلامی، هزینه تصادفات بسیار سنگین است و بر آوردها نشان میدهد «حدود ۱۹ درصد بودجه کشور بهصورت مستقیم و غیرمستقیم صرف تبعات تصادفها میشود.»
علیرضا رییسی، معاون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سوم آذر با اشاره به آنچه آمار «تکاندهنده» جانباختگان حوادث رانندگی نامید، اعلام کرد بیش از ۸۰ درصد قربانیان تصادفها، افراد زیر ۵۰ سال هستند.
او «جادههای غیراستاندارد، خودروهای فرسوده، ضعف قوانین و خطاهای انسانی» را مهمترین دلایل بروز تصادفات عنوان کرد و بر ضرورت اصلاح زیرساختها و ارتقای فرهنگ ترافیک تأکید کرد.

تمام شواهد و قرائن نشان میدهد که اقتصاد ایران در مسیر فروپاشی قرار گرفته است. کنترل قیمتها عملا از دست دولت خارج شده، درآمدهای ارزی کشور رو به کاهش است و حکومت بخش عمده اندک منابع باقیمانده را به امور نظامی و ساختار سرکوب اختصاص میدهد.
همزمان، دزدی و فساد به بالاترین سطح خود رسیده و مردم، بیپناه در برابر افزایش مداوم و روزانه قیمتها، رها شدهاند.
برخی از چهرههای سیاسی نزدیک به حاکمیت بهتدریج از خطر قحطی سخن میگویند و کارشناسان شناختهشده اقتصادی هشدار میدهند که اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند، ممکن است نرخ تورم که هماکنون حدود ۶۰ درصد است، در سال آینده به سه هزار درصد برسد؛ وضعیتی که به معنای فروپاشی کامل اقتصادی خواهد بود.
نشانههای این آشفتگی اقتصادی را میتوان در زندگی روزمره مردم مشاهده کرد. کافی است خریدی ساده از سوپرمارکت محله انجام شود تا افزایش دقیقا روزانه قیمتها به چشم بیاید. یکی از شهروندان گزارش داده است که قیمت یک عدد قارچ به سه هزار تومان رسیده است؛ تنها یک عدد قارچ.
وضعیتی که امروز در داخل ایران جریان دارد و از خلال پیامهای مردم دیده و شنیده میشود، بیانگر نوعی آشفتگی عمیق اقتصادی است. تقریبا همه قیمتها، بهویژه مواد غذایی و نیازهای مصرفی روزانه، در حال افزایش هستند.
در ماههای اخیر، بهویژه پس از بازگشت تحریمهای سازمان ملل، پدیدهای مشاهده میشود که پیشتر سابقه نداشته است: افزایش قیمتها بهصورت روزانه. مردم گزارش میدهند که اگر تنها با فاصله چند روز برای خرید مراجعه کنند، قیمتها حتما افزایش یافته است.
به این ترتیب، مفاهیمی مانند تورم سالانه یا حتی ماهانه برای مردم بیمعنا شده و جای خود را به تورم هفتگی و روزانه داده است. بر اساس اعلام رسمی خود مسئولان، تنها در مدت چهار ماه، قیمت لبنیات بین ۷۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش یافته است؛ افزایشی که عمدتا پس از بازگشت تحریمهای سازمان ملل رخ داده است.
در حالی که مقامات مدعیاند تحریمها تاثیری نداشتهاند، مردم با چشم خود میبینند که طی سه تا چهار ماه، قیمتها بهشدت افزایش یافته است. شاید این تحریمها بر زندگی مقامات و آقازادهها اثری نداشته باشد، اما برای مردم عادی، تاثیر آن کاملا ملموس است.
لجاجت حاکمیت در آمریکاستیزی و ادامه سیاست های نادرست در داخل و خارج، در همین چند ماه اخیر، اقتصاد ایران را چنان زمینگیر کرده که مردم به معنای واقعی کلمه زیر فشار اقتصادی در حال له شدن هستند. مساله اصلی بسیاری از خانوادهها دیگر این است که آیا میتوانند هزینه ابتدایی خوراک خود را تامین کنند یا نه.
در همین حال، قیمت دلار آمریکا به ۱۳۱ هزار و ۶۰۰ تومان رسیده است. نرخ دلار در ۱۷ روز گذشته بهطور متوسط روزانه حدود هزار تومان افزایش یافته و از ۱۱۴ هزار تومان به بیش از ۱۳۱ هزار تومان رسیده است. قیمت سکه نیز به حدود ۱۴۴ میلیون تومان افزایش یافته؛ ارقامی نجومی که زمانی تصور آنها دشوار بود و با توجه به شرایط کنونی، احتمال افزایش بیشتر آنها نیز وجود دارد.
شیرازه اقتصاد کشور در حال از هم پاشیدن است، مردم زیر بار گرانی و تورم در فشار شدید قرار دارند و دولت پزشکیان عملا حضوری موثر در مدیریت بحران از خود نشان نمیدهد. حتی افزایش قیمت بنزین از سوی دولت، به تشدید موج گرانیها دامن زده است. سیاستهای اقتصادی دولت، به دلیل سیاست خارجی جنگطلبانه حاکمیت، شکست خورده و رییسجمهوری نیز عملا از وعدههای انتخاباتی خود عقبنشینی کرده و در برابر سیاستهای نهادهای قدرتمند تسلیم شده است.
یک سال از آن وعدهها گذشته، اما هیچیک محقق نشده است. نه تحریمها لغو شدهاند، نه فشار اقتصادی کاهش یافته و نه وضعیت معیشتی مردم بهبود پیدا کرده است.
حتی شرایط نسبت به قبل از آغاز به کار این دولت بدتر شده است. روابط خارجی نهتنها بهبود نیافته، بلکه تنشها افزایش یافته و تحریمهای سازمان ملل نیز دوباره اعمال شدهاند.
پس از گذشت بیش از یک سال از انتخاب رییسجمهوری، روشن شده است که در ساختار فعلی قدرت، رییسجمهوری نقش تعیینکنندهای ندارد و تصمیمگیران اصلی، نهادهای بالادستی هستند؛ نهادهایی که حاضر نیستند از لجاجت داخلی در سرکوب مردم و سیاستهای پرهزینه خارجی خود دست بردارند، حتی اگر نتیجه آن نابودی اقتصاد کشور و زندگی مردم باشد.
نکته تلخ این وضعیت آشفته اقتصادی آن است که به گفته کارشناسان، افزایش قیمتها حد و مرزی ندارد. اینگونه نیست که قیمتها تا سطحی مشخص افزایش یابند و سپس متوقف شوند. هم سیاستمداران درون حاکمیت و هم اقتصاددانان از فاجعهای سخن میگویند که در صورت وقوع، افزایشهای کنونی در برابر آن ناچیز جلوه خواهد کرد: خطر قحطی و ابرتورم سههزاردرصدی.
حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران، اعلام کرده است که دولت برای تامین مواد غذایی و دارو به حدود ۳۰ میلیارد دلار نیاز دارد، اما ارز کافی در اختیار ندارد و این بحران میتواند به قحطی منجر شود؛ موضوعی که به گفته او ممکن است به خیزش اجتماعی بینجامد. این نخستین بار است که یکی از چهرههای درون حاکمیت بهصراحت از خطر قحطی و قیام گرسنگان سخن میگوید.
همچنین دکتر حسین عبده تبریزی، اقتصاددان شناختهشده، هشدار داده است که اگر تورم ۶۰ درصدی فعلی در سال آینده نیز ادامه یابد، ممکن است نرخ تورم بهصورت جهشی به حدود سه هزار درصد برسد؛ سناریویی که پیامدهای آن برای اقتصاد و جامعه ایران فاجعهبار خواهد بود.

دونالد ترامپ، به راب راینر، تهیه کننده سرشناس سینمای آمریکا که یکشنبه به همراه همسرش میشل به قتل رسید، به شدت تاخت و علت مرگ او را مخالفت با خود خواند.
ترامپ در پیامی در شبکه تروث سوشال نوشت که مرگ راینر و همسرش «ناشی از خشمی بوده که او در دیگران از طریق ابتلای شدید و علاجناپذیر به بیماری فلجکننده ذهنی موسوم به سندروم اختلال ترامپ ایجاد کرده است.»
ترامپ در ادامه نوشت: «او به دلیل وسواس شدید علیه ترامپ بسیاری را به مرز جنون رسانده بود و این پارانویای او با موفقیتهای دولت ترامپ به اوج خود رسیده بود.»
اجساد راب راینر ۷۸ ساله و همسرش میشل راینر ۶۸ ساله، یکشنبه شب در خانه آنها در لسآنجلس پیدا شد. به گزارش رسانههای محلی، آنها با ضربات چاقو به قتل رسیدند.

احمد علمالهدی، نماینده علی خامنهای در خراسان گفت: «دوچرخهسواری در خیابان یا دانشگاه، از نظر شرعی و فرهنگی مناسب نیست. رهبری نیز که مرجع تقلید است، دوچرخهسواری بانوان در برابر مردان را حرام اعلام کردهاند. اگر دختری در مقابل دانشجویان پسر دوچرخهسواری کند، طبق فتوا حرام است.»
به نوشته روزنامه قدس او که در جمع خبرنگاران زن حرف میزد، در پاسخ به درخواستها برای اجازه ورود زنان به استادیومها و دوچرخهسواری زنان مدعی شد که طرفدار ورزش زنان است، اما فقط در پارکهای تکجنسیتی ویژه زنان.
علمالهدی گفت: «تاکنون چندین پارک «بانوان» در اطراف شهر ایجاد شده که مجهز است. ما گفتیم همه وسایل ورزشی مورد نیاز زنان از جمله دوچرخه و موتور در پارکها فراهم شود. شهرداری نیز دوچرخه تهیه کرده و در پارکها قرار داده تا زنان بتوانند دوچرخهسواری کنند.»
او با حرام دانستن دوچرخهسواری زنان با توجه به فتوای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، گفت: «دوچرخهسواری در خیابان یا دانشگاه، از نظر شرعی و فرهنگی مناسب نیست. قرآن کریم دستور داده از تبرج زنان جلوگیری شود و رهبری نیز که مرجع تقلید است، دوچرخهسواری زنان در برابر مردان را حرام اعلام کردهاند.»
علمالهدی گفت: «بنابراین، اگر دختر خانمی در مقابل دانشجویان پسر دوچرخهسواری کند، طبق فتوا حرام است. اما در پارکها، دوچرخههای رایگان برای بانوان فراهم شده و آنان میتوانند به راحتی ورزش کنند. در خصوص پیست موتورسواری مخصوص زنان نیز پیگیریهایی انجام شد اما متأسفانه اداره کل ورزش در زمان پیگیری کوتاهی کرد و موضوع به نتیجه نرسید.»
او همچنین مدعی شد که در دوره وزارت حمید سجادی گفته که مخالف حضور زنان در استادیومها نیست: «نظر فقهی من این است که ورود زنان به ورزشگاه هیچ مانعی ندارد. بحث ما با آقای سجادی این بود که در ورزشگاه آزادی محلی مخصوص زنان در نظر گرفته شود تا شور و هیجان آنان به مردان منتقل نشود.»
علمالهدی گفت: «اگر زنان در جایگاه ویژه خود بازی را تماشا کنند، اشکالی ندارد. اما اگر در کنار مردان باشند و هیجان و احساسات خود را بروز دهند، ممکن است ناهنجاری ایجاد شود. بنابراین، باید جایگاهی مجزا برای زنان در نظر گرفته شود.»
نماینده علی خامنهای در مشهد گفت: «در ورزشگاه ثامن نیز از ابتدا تأکید کردم که محلی برای بانوان در نظر گرفته شود. نظر من این است که زنان میتوانند در ورزشگاه حضور داشته باشند و بازی را تماشا کنند، اما باید جایگاه آنان جدا باشد تا هیجان و احساساتشان به مردان منتقل نشود.»
او گفت: «من نه مخالف حضور زنان در ورزشگاه هستم و نه موافق حضور آنان در شرایط فعلی؛ بلکه معتقدم با ایجاد جایگاه ویژه برای زنان، حضور آنان هیچ اشکالی ندارد.»

عبدالرضا سپهوند، دبیر دوم کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، گفت مازوتسوزی در نیروگاهها با اجازه شورای عالی امنیت ملی انجام میشود. به گفته او، بر اساس آنچه به وزارت نفت و وزارت نیرو ابلاغ شده، نیروگاهها مجازند روزانه «بالغ بر ۴۵ میلیون لیتر» مازوت بسوزانند.
این نماینده مجلس، دوشنبه ۲۴ آذر گفت: «میزان مصرف زغالسنگ یا مازوت در نیروگاهها یک حدی دارد، زیرا موجب آسیب به توربینها میشود و برخی از آنها سال گذشته به همین دلیل از مدار خارج شدهاند.»
برخلاف وعدههای پیشین مقامهای جمهوری اسلامی، مازوتسوزی به گزینه رسمی و مورد اتکا برای حکومت در مدیریت بحران انرژی تبدیل شده و این روند همچنان در جریان است.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، دوم آذر از آغاز مصرف مازوت در نیروگاههای ایران از روزهای پیش از این تاریخ خبر داد و نوشت که نیروگاههای مفتح، سلیمی و شازند، رکودداران مصرف این سوخت آلاینده هستند.
فارس گزارش داد مصرف مازوت در ۲۳ آبان به بیش از ۲۱ میلیون لیتر در روز رسید.
طول نفتکشهایی که چنین حجمی از مازوت را جابهجا میکنند به ۱۴ کیلومتر میرسد.
سال گذشته بهدلیل کمبود گاز، رکورد مصرف مازوت در ایران شکسته شد.

کاهش مازوتسوزی، تشدید آلودگی؟
سپهوند در ادامه صحبتهای خود گفت: «البته در سال ۱۴۰۴ ذخایر گازوییل دو برابر شد و به تبع آن میزان مازوتسوزی خیلی کاهش پیدا کرد اما از آنجا که ناترازی گاز در نیروگاهها وجود دارد، از این رو تصمیم گرفته شد بخشی از مجوز شورای عالی امنیت ملی مورد استفاده قرار گیرد و مازوتسوزی در تعدادی از نیروگاهها انجام میشود، اما مقدار آن نسبت به پارسال کمتر است.»
او در پاسخ به این سوال که آیا امکان استفاده از زغالسنگ بهعنوان سوخت نیروگاهها وجود دارد نیز گفت: «زغالسنگ آلودگی خود را دارد؛ البته از مازوت کمتر است اما آلودگی خاص خود را ایجاد میکند.»
نهم آذر، اسماعیل کهرم، مشاور پیشین سازمان حفاظت محیط زیست ایران، با انتقاد از سیاستهای محیط زیستی جمهوری اسلامی، اعلام کرد که حکومت میتواند به جای پول تولید بخشی از موشکهایش، مشکل کیفیت سوخت مازوت در ایران را حل کند.
کهرم به وبسایت خبری جماران گفت: «اگر مردم و سلامت مردم برای مسئولین مهم باشد، هر موشکی که ساخته میشود دو میلیون دلار هزینه دارد، با پول ۱۰ تا موشک میتوانیم مازوتهایمان را استاندارد کنیم. نمیکنیم، برای اینکه اولویتها چیز دیگری است.»
او هشدار داد که مازوتهای استفاده شده در ایران «هفت برابر استاندارد جهانی» سولفور دارد و کیفیت بنزینی هم که در ایران استفاده میشود، «مناسب نیست».
بهدنبال این اظهارات کهرم، قوه قضاییه جمهوری اسلامی علیه او اعلام جرم کرد.
از سوی دیگر، خبرگزاری آنا، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۶ آذر به نقل از یک کارشناس مسائل نفت و انرژی گزارش داد که اصلیترین عامل آلودگی هوا و مرگهای ناشی از آن در شهرهای بزرگ «بنزین پاتیلی» است و اشاره صرف به مازوتسوزی، «آدرسدهی غلط» و «یک فریبکاری آشکار» است.
خرداد ۱۴۰۴، مرکز دادههای باز ایران با استناد به یک سند محرمانه وزارت نفت گزارش داد جمهوری اسلامی در سالهای اخیر از ترکیبات خطرناک آلوده برای تولید بنزین استفاده کرده است.
بر اساس این گزارش، اقدام گسترده و سیستماتیک جمهوری اسلامی در «افزودن ترکیبات شیمیایی تولیدشده خارج از چرخه پالایشگاهی» با هدف جبران کمبود بنزین در کشور انجام شده است.





