بر اساس یافتههای این پژوهش، اکثریت مردم ایران، جنگ دوازدهروزه اخیر میان اسرائیل و جمهوری اسلامی را «جنگِ حکومت» میدانند، نه «جنگِ ملت».
۶۳ درصدِ پاسخدهندگان گفتهاند این جنگ میان حکومتِ جمهوری اسلامی و اسرائیل بوده است، نه میان مردمِ دو کشور. این یافته بهروشنی نشان میدهد که جامعه، خود را از پروژه نظامی و ایدئولوژیکِ جمهوری اسلامی جدا کرده است.
جمهوریِ شکستخورده اسلامی
دادههای نظرسنجی گمان نشان میدهد که اکثریت مردم، عملکرد جمهوری اسلامی در این جنگ را شکستخورده و بینتیجه ارزیابی کردهاند. ۴۴ درصد، جمهوری اسلامی را آغازگر جنگ دانستهاند و ۵۱ درصد گفتهاند اسرائیل به اهداف خود رسیده است، در حالیکه تنها ۱۶ درصد، حکومت ایران را موفق ارزیابی کردهاند. این اعداد معنایی روشن دارند: در حالیکه حکومت تلاش میکند از «مقاومت» سخن بگوید، افکار عمومی آن را «ماجراجوییِ پرهزینه» میبیند. برای جامعهای که درگیر بحرانِ اقتصادی، تورم و ناامیدی است، «جنگ» دیگر نشانه اقتدار نیست؛ بلکه نمادِ ضعف و بیکفایتی است.
به نام ملت، به زیان ملت
در حوزه احساسات عمومی، یافتهها بازتابدهنده یک تغییرِ عمیق در ذهنیتِ جامعهاند. ۴۲ درصد از شرکتکنندگان گفتهاند در طولِ جنگ از حکومتِ ایران خشمگین بودهاند، در حالیکه تنها ۳۰ درصد از اسرائیل عصبانی بودهاند. یعنی خشم از حکومت، تقریباً دو برابرِ خشم از حمله کشورِ خارجی است. این تغییر جهت، نقطه عطفی در روابطِ ملت و حکومت محسوب میشود؛ جامعه دیگر روایتِ رسمیِ «دشمن بیرونی» را باور ندارد و منشأ بحران را در سیاستهای داخلی میبیند. ۷۳ درصد مردم نیز گفتهاند از تلفاتِ غیرنظامیان ناراحت شدهاند، نه از شکستِ نظام. این واکنش انسانی نشان میدهد که افکار عمومیِ ایران از چارچوبهای ایدئولوژیک فراتر رفته و ارزشهای انسانی را بر شعارهای سیاسی ترجیح میدهد. افزون بر این، بیش از نیمی از مردم گفتهاند جنگ تأثیرِ منفی بر اقتصادِ خانوادهشان داشته است. در واقع، هزینه جنگی که حکومت آغاز کرده، مستقیماً بر دوشِ شهروندان افتاده است.
نگرش مردم در سیاست خارجی
در سیاست خارجی، نتایجِ گمان از تحولی ساختاری در ذهنِ ایرانیان حکایت دارد.
۶۹ درصدِ مردم خواستار کنار گذاشتنِ شعارِ «نابودیِ اسرائیل» شدهاند. ۶۲ درصد از مذاکره مستقیم با ایالات متحده حمایت میکنند و حدودِ نیمی از پاسخدهندگان خواهانِ توقفِ غنیسازیِ اورانیوم یا حتی مخالفت با ساختِ سلاحِ هستهایاند. این ارقام، نشانه عبور جامعه از گفتمانِ تقابل است. مردمِ ایران دیگر به ایدئولوژیِ «مقاومتِ دائمی» باور ندارند و به سمتِ منطقِ گفتوگو، تعامل و صلح حرکت کردهاند. جامعهای که دههها زیرِ بارِ تبلیغِ «دشمنی با جهان» قرار داشت، اکنون خواستار بازگشت به عقلانیت و زندگیِ عادی است. در مقابل، حکومت همچنان در همان مدارِ قدیمی باقی مانده است: نابودیِ اسرائیل، شهادت، و «ایستادگی تا آخرین نفس». اما برای جامعهای که زیرِ بارِ تورم و بیثباتیِ اقتصادی خم شده، این شعارها نه مشروعیتزا هستند و نه امیدآفرین.
صندوق رأی در جمهوری اسلامی معنی ندارد
نظرسنجیِ گمان نشان میدهد که اعتماد عمومی به ساختارهای انتخاباتی نیز بهطور چشمگیری فروپاشیده است. تنها ۱۴ درصد گفتهاند شرکت در انتخابات میتواند تغییری ایجاد کند. در مقابل، ۳۱ درصد اعتراضِ مدنی و ۱۸ درصد فشارِ خارجی را مؤثرترین راهِ تغییر دانستهاند. این ارقام معنایی فراتر از بیاعتمادیِ انتخاباتی دارند. جامعه، مسیرِ تحول را دیگر در درونِ ساختار نمیبیند، بلکه بیرون از آن جستوجو میکند. صندوقِ رأی که روزی ابزارِ اصلاحِ تدریجی تصور میشد، امروز در ذهنِ اکثریت جامعه، به نشانهای از انسداد و بیاثر بودن بدل شده است.
از استبداد شرق تا دموکراسی غرب
نگاهِ عمومیِ ایرانیان به جهان نیز دگرگون شده است. در این نظرسنجی، ایالات متحده با «۵۳ درصد نگاهِ مثبت» در صدر قرار گرفته و پس از آن، اسرائیل با «۳۹ درصد دیدگاهِ مثبت» جای دارد. در مقابل، روسیه و چین – دو متحدِ استراتژیکِ جمهوری اسلامی – در پایینترین سطحِ محبوبیتاند: «۶۸ درصد دیدِ منفی» نسبت به روسیه و «۵۸ درصد دیدِ منفی» نسبت به چین. این نشان میدهد مردمِ ایران بیش از هر زمان دیگر از محورِ اقتدارگرای شرق فاصله گرفته و به سمتِ نظامهای آزاد و شفافِ غربی تمایل پیدا کردهاند. این تغییر، نه فقط سیاسی، بلکه فرهنگی و تمدنی است.
جنگ بیرونی، شکست درونی
تمامِ این دادهها در کنارِ هم تصویری روشن ترسیم میکنند: جمهوری اسلامی میخواهد بجنگد، چون سیاستِ داخلی را باخته است. هر شعارِ «مرگ بر اسرائیل»، تلاشی است برای زنده نگه داشتنِ ساختاری که در ذهنِ مردم، پیشتر فروپاشیده است. جنگ اخیر نشان داد که فاصله حکومت و مردم صرفاً سیاسی نیست؛ بلکه مردم با موجودیتِ جمهوری اسلامی مشکل دارند. جامعه ایران از شعارِ نابودی عبور کرده و به مرحله مطالبه زندگی رسیده است. خستگی عمومی از جنگ، شعار و دشمنسازی، خود نوعی «مقاومتِ نو» است: مقاومت برای زندگیِ بهتر و صلح.
این جنگ، جنگِ ما نبود
جنگِ حکومت ادامه دارد، اما تلاشِ مردم برای صلح هم ادامه دارد؛ و شاید همین صلح، بزرگترین تهدید برای حکومتی باشد که بدونِ دشمن، توانِ ادامه حیات ندارد. این موضوع، امشب «برنامه با کامبیز حسینی» بود. عمار ملکی، استاد علوم سیاسیِ دانشگاه تیلبرگ و مدیرِ مؤسسه نظرسنجیِ «گمان» از لاهه، مهمانِ اصلی برنامه بود و مخاطبانِ سراسر جهان در این بحث شرکت کردند.
«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنجشنبه، ساعت ۱۱ شبِ تهران، بهصورت زنده از تلویزیون ایران اینترنشنال پخش میشود.