نشریه فارنافرز با اشاره به داستان «لباس جدید پادشاه» هانس کریستین اندرسن نوشت همانگونه که پادشاه بدون لباس مقابل مردم ایستاده بود و کسی جرئت بیان حقیقت را نداشت، ترامپ نیز بدون طرح مشخصی برای صلح، خود را محور دیپلماسی معرفی میکند و رهبران جهان به ناچار سکوت میکنند.
ترامپ بارها گفته ظرف ۲۴ ساعت میتواند جنگ را متوقف کند. او مدعی است تنها در واشینگتن و از طریق ابتکار شخصی او میتوان به توافق رسید، نه در ژنو، وین یا کییف. اما فارنافرز تاکید دارد که دولت ترامپ هیچ «نقشه راه» روشنی برای پایان جنگ ندارد. او گاهی از آتشبس موقت سخن میگوید و گاهی از توافق نهایی، و در عین حال تهدید میکند که کمکها به اوکراین را قطع خواهد کرد.
این گزارش میافزاید که واشینگتن عملاً اهرم محدودی برای فشار بر مسکو دارد؛ از تشدید تحریمها پرهیز کرده و در ارسال تسلیحات نیز محتاط است. همزمان توان چندانی برای فشار بر کییف وجود ندارد، چرا که اوکراین برای بقا میجنگد و از حمایت اروپا برخوردار است.
به نوشته فارنافرز، هیچیک از طرفهای جنگ مایل نیستند به صراحت بگویند «ترامپ لباسی بر تن ندارد». روسیه رابطه نزدیک با او را به سود خود میبیند. اوکراین نمیخواهد با انتقاد آشکار، حمایت احتمالی آمریکا را از دست بدهد و اروپا هم وابستگی امنیتی خود به واشینگتن را نادیده نمیگیرد.
این وضعیت به کرملین فرصت میدهد. پوتین با چاپلوسی از ترامپ و القای این تصور که او یک «صلحطلب بزرگ» است، از شکافها بیشترین بهره را میبرد. همزمان روسیه حملاتش علیه زیرساختهای اوکراین را افزایش داده و امید دارد که دودلیهای آمریکا به تضعیف روحیه غربیها منجر شود.
رهبران اروپایی بهخوبی میدانند که دیپلماسی ترامپ توخالی است. از همین رو برخی کشورها به فکر آیندهای بدون تکیه بر آمریکا افتادهاند. آلمان در دو مقطع سیاستهایش را تغییر داد: نخست با قطع وابستگی به انرژی روسیه و سپس با آغاز بازسازی توان نظامی. با این حال اروپا همچنان به چتر امنیتی واشینگتن متکی است و ناچار در برابر نمایش ترامپ انعطاف نشان میدهد.
به نوشته فارنافرز، پیام اصلی ترامپ برای افکار عمومی غرب آن است که جنگ را میتوان به سرعت پایان داد. این روایت اگرچه برای مردم جذاب است، اما خطرناک خواهد بود، زیرا نیاز واقعی اوکراین یعنی تجهیز به سامانههای دفاع هوایی، پهپاد و کمکهای مالی را به حاشیه میبرد.
این نشریه هشدار میدهد که تمرکز بر «توافقهای خیالی» به جای واقعیتهای جنگ، نهتنها اوکراین بلکه اعتبار جهانی آمریکا را تضعیف میکند. میراثی که پس از جنگ جهانی دوم و پایان جنگ سرد بر جای مانده بود، اکنون در معرض خدشه است. اگر ترامپ حتی موفق به برقراری آتشبسی موقت شود، بیاعتمادی به روشهای او مانع شکلگیری ائتلاف پایدار خواهد شد.
فارنافرز در پایان نتیجه میگیرد: «دیپلماسی نمایشی ترامپ گرچه میتواند رهبران جهان را دور یک میز جمع کند، اما توان حل بحران اوکراین را ندارد. او بیش از هر چیز به دنبال تحسین و نمایش است، امری که فاصله میان ادعا و واقعیت را بیش از پیش آشکار میسازد.»