زنان زندانی سیاسی در قرچک یاد مهدی حسنی و بهروز احسانی را گرامی داشتند

بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، زنان زندانی سیاسی در زندان قرچک، مراسمی در گرامیداشت مهدی حسنی و بهروز احسانی، زندانیان سیاسی اعدامشده، برگزار کردند.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، زنان زندانی سیاسی در زندان قرچک، مراسمی در گرامیداشت مهدی حسنی و بهروز احسانی، زندانیان سیاسی اعدامشده، برگزار کردند.
این مراسم که شامگاه پنجم مرداد برگزار شد، با اجرای سرودهایی چون «خون ارغوانها» و سردادن شعارهایی نظیر «تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان»، «مرگ بر دیکتاتور»، و «حکومت اعدامی نابود باید گردد» همراه بود.
حسنی و احسانی بامداد همان روز اعدام شده بودند.
زندانیان زن همچنین رویدادهای خشونتبار چهارم مرداد در زندان قزلحصار را روایت کردند؛ وقایعی که شامل ضربوشتم گسترده، بستن دستوپای زندانیان سیاسی، کشیدن کیسه بر سر آنها، انتقال به سلول انفرادی و تبعید سعید ماسوری به زندان زاهدان بود.
این زندانیان در پایان با سر دادن شعار «مرگ بر دیکتاتور» به داخل بند بازگشتند و در گفتوگوهایی بر ضرورت لغو حکم اعدام، مقاومت در برابر دیکتاتوری و خشونت عریان جمهوری اسلامی، و گسترش کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» تاکید کردند.
آنها با ابراز نگرانی از وضعیت زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، روند خشونت و سرکوب جمهوری اسلامی را «غیرانسانی و نفرتانگیز» توصیف کردند.
گلرخ ایرایی: چه سختجان شدیم ما
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، با نگارش نامهای از زندان قرچک، از لحظات دردناک دریافت خبر اعدام حسنی و احسانی نوشت و آن را نشانهای دیگر از «توحش حکومت» خواند.
به نوشته ایرایی، هنگامی که زیرنویس شبکه خبر جمهوری اسلامی اعدام این دو زندانی سیاسی را اعلام کرد، جمعی از زنان زندانی در سکوت و بهت فرو رفتند: «کسی را یارای سخن گفتن نبود… چشمها تر میشدند و نگاهها مبهوت مانده بود.»
او از شکلگیری نوعی قرابت عمیق و همدلی میان برخی زندانیان با حسنی و احسانی نوشت، هرچند هیچگاه آن دو را از نزدیک ندیده بودند: «گویی پارههای تنمان سربهدار شده بودند… در ماههای اخیر بارها نامشان را در سهشنبههای نه به اعدام فریاد کرده بودیم.»
ایرایی افزود این دو زندانی پس از انتقال اجباری، شکنجه و بیخبری مطلق، در سکوت و بدون اطلاع خانوادهها، به قتلگاه برده شدند.
به نوشته او، نیروهای امنیتی سعید ماسوری، «نماد مقاومت»، را نیز از بند سیاسی زندان قزلحصار ربودند و پس از ۲۵ سال حبس بیوقفه به زندانی دیگر تبعید کردند.
ایرایی با نوشتن «چه سختجان شدیم ما» اضافه کرد: «دست در دست هم سرود مقاومت سردادیم و یاد آن سربهداران را گرامی داشتیم.»