بهنوشته این نشریه آمریکایی، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در امتداد دکترین «بگین»، که بر جلوگیری از دستیابی هر کشور متخاصمی به سلاح هستهای تاکید دارد، این بار تصمیم گرفت بدون اتکا به حملات محدود یا اقدامات پنهانی گذشته، به شکلی مستقیم و گسترده به قلب برنامه هستهای حکومت ایران حمله کند.
اسرائیل پیشتر راکتورهای هستهای عراق در ۱۹۸۱ و سوریه در ۲۰۰۷ را هدف قرار داده بود، اما بهنوشته فارن پالیسی، پیچیدگی و گستردگی تاسیسات ایران، عملیات اخیر را به نقطه عطفی در تاریخ نبردهای هوایی بدل کرده است.
در جریان این عملیات، بیش از ۴ هزار بمب هدایتشونده با دقت بالا به اهدافی در سراسر ایران، از جمله نطنز، فردو، اراک و اصفهان شلیک شد. اسرائیل همچنین موفق شد حدود ۸۰ درصد از سامانههای پدافند هوایی ایران را نابود کرده و با در اختیار گرفتن آسمان تهران، برتری هوایی مطلق را برای مدتی به دست آورد.
نشریه فارن پالیسی تاکید میکند که این عملیات، در کنار همراهی نظامی آمریکا، از حیث تحقق عملی دکترین بگین، بیسابقه بوده است. بهنوشته این نشریه، اسرائیل در جریان این عملیات حدود هزار موشک بالیستیک از مجموع ۲۵۰۰ موشک حکومت ایران را نابود کرد و بیش از ۲۰۰ سکوی پرتاب را از بین برد.
این حملات موجب شد توان جمهوری اسلامی برای شلیک روزانه موشک به اسرائیل از حدود ۱۰۰ فروند در ابتدای جنگ، به کمتر از ۱۲ فروند در پایان آن کاهش یابد.
اسرائیل همچنین با استفاده از سامانههای چندلایه پدافند موشکی از جمله «پیکان»، «فلاخن داوود» و «گنبد آهنین»، موفق شد حدود ۸۶ درصد از ۶۰۰ موشک شلیکشده از ایران را رهگیری و منهدم کند.
بهنوشته فارن پالیسی، همکاری نظامی آمریکا از جمله استفاده از سامانههای «آیجیس» و «تاد»، نقشی کلیدی در موفقیت این پدافند داشته است. با وجود برخورد بیش از ۴۰ موشک شلیک شده از ایران به خاک اسرائیل و تلفات انسانی و خسارتهای سنگین، این تلفات به مراتب کمتر از پیشبینیهای ارتش اسرائیل بود.
با وجود این، فارن پالیسی هشدار میدهد که ارزیابی دقیق از میزان خسارت وارده به برنامه هستهای ایران، نیازمند بررسیهای فنی و اطلاعاتی دقیقتری است. برخی ارزیابیها در دولت آمریکا از تاخیر چندماهه در برنامه هستهای حکومت ایران خبر دادهاند، در حالی که دونالد ترامپ مدعی شده است تاسیسات ایران بهطور کامل نابود شدهاند.
این نشریه مینویسد: «سوال اصلی این نیست که ایران چه از دست داده، بلکه این است که چه در اختیار دارد و چه تصمیمی خواهد گرفت.»
به باور فارن پالیسی، گزینههای پیشروی تهران از بازگشت به مذاکرات تا تلاش مخفیانه برای احیای برنامه تسلیحاتی هستهای گسترده است. حکومت ایران ممکن است مسیر خود را به نحوی تنظیم کند که در ظاهر، گفتوگو کند اما در خفا، بهطور هدفمند برای دستیابی به توان هستهای تلاش کند. همچنین احتمال خروج از معاهده عدم اشاعه نیز مطرح است.
فارن پالیسی در ادامه مینویسد که در کوتاهمدت، جمهوری اسلامی با چالش تخصیص منابع محدود مواجه است؛ از بازسازی زیرساختهای دفاعی و موشکی گرفته تا احیای برنامه هستهای و حمایت از نیروهای نیابتیاش در منطقه. بهباور این نشریه، حکومت ایران احتمالا اولویت را به بازسازی سامانههای پدافندی و کاهش آسیبپذیری در برابر عملیاتهای آتی اسرائیل خواهد داد.
چنین توافقی بزرگ مستلزم آن است که حکومت ایران برای همیشه از غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم دست بردارد، موشکهای بالستیک را محدود کند، و بازرسیهای آژانس را بپذیرد. اسرائیل نیز باید جنگ غزه را پایان دهد، حماس را تبعید کند و مسیر بازسازی را آغاز کند. حماس باید سلاحها را تحویل دهد و اداره غزه را به نهاد تکنوکرات فلسطینی بسپارد.