از محکومیت لفظی تا انفعال عملی؛ واکنش محتاطانه چین به جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی

درگیری نظامی میان اسرائیل و جمهوری اسلامی شکاف میان مواضع بلندپروازانه پکن و توان واقعی آن برای تاثیرگذاری بر تحولات خاورمیانه را آشکار کرد.

چین که بزرگترین خریدار نفت تحریمی جمهوری اسلامی است و روابط دوجانبه را «شراکت راهبردی جامع» توصیف می‌کند، در برابر حملات اسرائیل به ایران تنها به صدور بیانیه‌های محکومیت اکتفا کرده است.

به گزارش بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، پکن با مقصر دانستن اسرائیل، سعی در نادیده گرفتن اقدامات جمهوری اسلامی در نقض تعهدات عدم اشاعه هسته‌ای و تهدیدات مکرر تهران علیه موجودیت اسرائیل دارد.

انگشت اتهام چین به‌سوی اسرائیل

چین در سال‌های اخیر از برنامه موشکی جمهوری اسلامی حمایت کرده و با ارسال تسلیحات و اطلاعات هدف‌گیری به حوثی‌های یمن، نقش فعالی در حمایت از این گروه نیابتی تهران ایفا کرده، اما در موضع‌گیری علنی خود مسئولیت بحران فعلی را صرفا متوجه اسرائیل می‌داند.

فو کونگ، سفیر چین در سازمان ملل، پس از نخستین حملات اسرائیل، این اقدام را «ناقض حاکمیت، امنیت و تمامیت ارضی ایران» دانست.

چاینا دیلی، نشریه نزدیک به حزب کمونیست چین، نوشت ریشه درگیری‌های اخیر را باید در امتناع اسرائیل از «مهار ماشین جنگی خود» پس از حمله هفتم اکتبر حماس جست‌وجو کرد.

پکن همچنین بارها از واشینگتن خواسته برای مهار تنش‌ها در منطقه وارد عمل شود؛ درخواستی که از ناتوانی پکن در تاثیرگذاری مستقیم بر روند درگیری‌ها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل حکایت دارد.

سه روز پس از آغاز حملات، وزارت امور خارجه چین از کشورهایی که «نفوذ خاصی بر اسرائیل دارند» خواست برای کاهش تنش‌ها وارد عمل شوند.

برچسب «صلح‌آمیز» برای برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی

مقام‌های چینی از آغاز بحران کنونی، در حالی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را «صلح‌آمیز» توصیف کرده‌اند که یافته‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از موارد متعدد نقض تعهدات عدم اشاعه از سوی تهران حکایت دارد.

فو کونگ اعلام کرد چین با اقدام نظامی علیه «تاسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز» مخالف است و بر ضرورت احترام به حقوق جمهوری اسلامی در چارچوب معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای تاکید کرد.

لی سونگ، نماینده چین در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نیز با تکرار این موضع، بر حمایت پکن از «خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای» تاکید کرد.

این در حالی است که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اخیرا با انتقاد از «عدم همکاری گسترده» جمهوری اسلامی اعلام کرده تهران اکنون به میزان کافی اورانیوم غنی‌شده برای ساخت حدود ۹ بمب در اختیار دارد.

سخن گفتن از میانجی‌گری بدون پشتوانه عملی

چین با «صلح‌آمیز» خواندن برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، سعی در مشروعیت‌زدایی از کارزار نظامی اسرائیل دارد.

سازمان همکاری شانگهای که تحت حمایت پکن فعالیت می‌کند، به‌سرعت «اقدام تهاجمی» اسرائیل علیه «اهداف غیرنظامی» در ایران را «نقض فاحش حقوق بین‌الملل» خواند و آن را محکوم کرد.

چین از این طریق تلاش کرد موضع خود علیه اسرائیل را در قالب یک اجماع بین‌المللی جلوه دهد.

مقام‌های چینی ساختار امنیتی آمریکا را ریشه اصلی بحران کنونی دانسته و دیپلماسی پکن را تنها راه حل معرفی کرده‌اند.

با این حال، شی جین‌پینگ، رییس‌جمهوری چین، در واکنشی کلی تنها خواستار تنش‌زدایی از سوی طرف‌های درگیر شد، بی‌آنکه طرح یا ابتکار مشخصی برای حل بحران ارائه دهد.

این رویکرد فاصله عمیق میان موضع‌گیری‌های بلندپروازانه پکن و عملکرد واقعی آن را نشان می‌دهد. چین از کشورهای منطقه می‌خواهد برای میانجی‌گری به آن مراجعه کنند، اما خود هیچ مسئولیت جدی برای پایان دادن به خشونت‌ها نمی‌پذیرد.

امتناع از استفاده از اهرم اقتصادی علیه تهران

چین خریدار نزدیک به ۹۰ درصد نفت صادراتی ایران است و از این طریق، عملا حدود ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی جمهوری اسلامی را تامین مالی می‌کند؛ موضوعی که اهرم فشار قابل‌ توجهی در اختیار پکن قرار می‌دهد.

با این وجود، چین از استفاده موثر از این اهرم، از جمله با کاهش خرید نفت تحریمی یا تعلیق پروژه‌های مشترک، خودداری کرده است، چرا که چنین اقداماتی مستلزم هزینه اقتصادی مستقیم برای پکن خواهد بود.

در نتیجه، نفوذ پکن در عمل با محدودیت‌های جدی روبه‌رو است. تا کنون نه اسرائیل و نه حکومت ایران به پیشنهاد چین برای ایفای نقش فعال در برقراری آتش‌بس پاسخ مثبت نداده‌اند.

این موضوع نشان می‌دهد پکن در زمان بروز بحران، ابزار کارآمدی برای تاثیرگذاری بر روند درگیری‌ها در اختیار ندارد.