خاورمیانه بار دیگر به صحنه تنشهای چندلایه سیاسی، نظامی و دیپلماتیک تبدیل شده است. تبادل بیسابقه پیام میان ایران و آمریکا، پرده از آغاز فصل تازهای در رویارویی میان تهران و واشینگتن برداشت؛ فصلی که از دیپلماسی پنهان آغاز شده و اکنون به آستانه یک تقابل نظامی آشکار نزدیک میشود.
رهبر جمهوری اسلامی که پیشتر گفتوگو با واشینگتن را «غیرشرافتمندانه» میخواند و قاتلان قاسم سلیمانی را فاقد مشروعیت مذاکره میدانست، این بار در چرخشی آشکار مجوز گفتوگو را صادر کرده؛ اقدامی که بسیاری آن را در راستای تاکتیک «مذاکره برای مذاکره» و تلاشی برای خرید زمان و مدیریت بحران فعلی میدانند.
اما شرایط امروز با گذشته تفاوتهای اساسی دارد. کاخ سفید دیگر در دست جو بایدن و تیم سیاسی او نیست و رییسجمهوری در آمریکا بر سر کار است که نه به برجام پایبند است و نه به صبر راهبردی اعتقاد دارد.
اعلام آغاز مذاکرات مستقیم از سوی ترامپ در دیدار با بنیامین نتانیاهو، همراه بااعزام ناوهای هواپیمابر به منطقه و استقرار بمبافکنهای بی-۲ در پایگاه دیگو گارسیا، پیامی چندلایه به تهران مخابره میکند؛ فشار دیپلماتیک شدید در کنار آمادگی برای اقدام نظامی.
همزمان، نتانیاهو با اشاره به «مدل لیبی» برای مهار برنامه هستهای ایران، گزینهای را مطرح میکند که در تهران نه به عنوان الگویی موفق، بلکه کابوس سقوط معمر قذافی را در ذهن حاکمان ایران تداعی میکند.
در ایران، خامنهای در پیام نوروزیاش با یادآوری دهه ۶۰ خورشیدی، تلاش کرد وضعیت فعلی را در بستری تاریخی روایت و تفسیر کند. اما حتی در سطوح رسمی نظام نیز افرادی چون محمدرضا عارف، معاون اول دولت مسعود پزشکیان، شرایط را از آن دوران هم دشوارتر توصیف کردهاند.
ایران امروز علاوه بر تمام مشکلات دهه ۶۰، درگیر تورم شدید، فساد ساختاری، رکود اقتصادی، کاهش سرمایه اجتماعی و انزوای منطقهای و جهانی است. مجموعهای از بحرانهای تو در تو که رهبر جمهوری اسلامی را در برابر انتخابی تاریخی قرار داده است، نه میان دو گزینه خوب و بد، بلکه میان دو گزینه بد و بدتر برای نظام؛ پذیرش شروط سنگین آمریکا یا ورود به تقابلی نظامی که عواقبش پیشبینیناپذیر است.
محور اصلی خواستههای ترامپ، تعطیلی کامل برنامه هستهای است؛ برنامهای که دهههاست نظام جمهوری اسلامی آن را در قالب «حقوق مسلم ملت ایران» معرفی کرده و میلیاردها دلار صرف توسعه آن نموده است.
اما در واقعیت، این پروژه بیشتر از آنکه در خدمت تولید انرژی باشد، پوششی برای ساخت و تولید سلاح هستهای بوده است، پوششی که علیرغم تضمین تامین سوخت نیروگاه بوشهر از سوی روسیه، با اصرار بر غنیسازی داخلی، بهطور مداوم توجیه شده است.
نقشه راه فرایند غنیسازی در ایران
فرایند غنیسازی اورانیوم در جمهوری اسلامی، بر پایه نقشه راهی طراحی شده که از مدل عبدالقدیر خان، پدر برنامه هستهای پاکستان، الهام گرفته است، مسیری پلکانی و مرحله به مرحله که با غنیسازی ۳.۵ درصدی برای مصارف نیروگاهی آغاز شد.
در ادامه، نظام با توجیه نیازهای راکتور تحقیقاتی تهران، سطح غنیسازی را به ۲۰ درصد رساند. گام بعدی، به پشتوانه طرحی از سوی مجلس و به بهانه تولید «سوخت پیشرانههای زیردریایی»، دستیابی به سطح ۶۰ درصدی بود.
اما آنچه در این میان اهمیت دارد، رسیدن از غنای ۲۰ درصد به ۶۰ درصد است. تحولی کلیدی که به لطف استفاده از سانتریفوژهای پیشرفته، عملا جمهوری اسلامی را به آستانه توانمندی ساخت سلاح هستهای رسانده است.
اکنون، رسیدن به غنیسازی ۹۰ درصدی تنها به تصمیم نهایی رهبر نظام وابسته است، تصمیمی که ممکن است در قالب یک فتوا، نهتنها مشروعیت دینی، بلکه اولویت ایدئولوژیک نیز بیابد.
حمله نظامی؛ نقطه بیبازگشت؟
غنیسازی اورانیوم، فرایندی پیچیده و چندمرحلهای است که به طور کلی در سه مرحله انجام میشود:
• تبدیل سنگ معدن به کیک زرد مراکز تولید کیک زرد: o کارخانه فرآوری اردکان o تأسیسات گچین بندرعباس
• تبدیل کیک زرد به گاز UF₆ مرکز تولید: o تاسیسات UCF اصفهان
• غنیسازی اورانیوم با گازدهی سانتریفیوژها مراکز تولید: o تاسیسات نطنز ( در زیر زمین و بخش مهم و بزرگ فرآیند غنیسازی) o تاسیسات فردو (در دل کوه و فوق امنیتی)
برنامه هستهای ایران از اواخر ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بهطور موازی در دو مسیر پیش رفته است: یکی پروژه نظامی تولید چاشنی و کلاهک هستهای موسوم به «آماد»، و دیگری غنیسازی تحت لوای تولید سوخت.
تامین زیرساختهای این برنامه، از تجهیزات فوقپیشرفته گرفته تا مواد اولیه خاص، عمدتا از شرکتهای بزرگ غربی با تکیه بر بازار سیاه و واسطههای خارجی انجام میگرفت.
تا پیش از افشای برنامه هستهای ایران از سوی مجاهدین خلق، جمهوری اسلامی بهراحتی میتوانست این اقلام را از بازارهای جهانی تهیه کند. اما پس از افزایش تحریمها، مسیر خرید مستقیم مسدود شد و نظام ناچار شد از شبکههای قاچاق با هزینههای چندبرابری استفاده کند.
هزینههایی که در دوران دولت احمدینژاد و به لطف درآمدهای نفتی بالا قابل تامین بود، اما با اعمال تحریمهای بینالمللی و کاهش درآمدها، دیگر این امکان به سادگی وجود ندارد. زیرا هم منابع مالی محدودتر شدهاند و هم شبکههای تامین در معرض اشراف اطلاعاتی فزاینده کشورهای غربی و اسرائیل قرار گرفتهاند.
در چنین شرایطی، یک حمله نظامی محدود اما دقیق میتواند بخش قابلتوجهی از زیرساختهای حیاتی برنامه هستهای ایران را از بین ببرد و برخلاف ادعای مقامات جمهوری اسلامی، بازسازی سریع این تاسیسات صرفا با تکیه بر دانش فنی و بدون تجهیزات و مواد پیشرفته ممکن نیست.
این زیرساختها در طول سالها، با صرف هزینههای هنگفت و از طریق شبکهای پیچیده و اغلب غیرقانونی از تامین تجهیزات و مواد حساس شکل گرفتهاند؛ مسیری که دیگر در کوتاه مدت قابل دسترس نیست و احیای آن، اگر هم ممکن باشد، نیازمند زمان، منابع و شرایطی است که جمهوری اسلامی در حال حاضر در اختیار ندارد.
سناریوی احتمالی خامنهای
با نگاهی به الگوی رفتاری گذشته خامنهای که تبحر خاصی در انتخاب بدترین گزینهها دارد، رهبر جمهوری اسلامی ممکن است حمله محدود نظامی را فرصتی برای «پایان آبرومندانه» پروژه هستهای قلمداد کند.
سناریویی که در آن، با نمایش چهرهای مقاوم و قربانیشده، و با وعده توخالی بازسازی برنامه هستهای، این پروژه را به تدریج تعطیل کند و همزمان با استفاده از فضای امنیتی ناشی از درگیری خارجی، فضای سرکوب داخلی را گسترش دهد.
اما این تحلیل خامنهای ممکن است خطایی مرگبار برای حکومت او باشد. زیرا اگر اعتراضات خیابانی گسترده با حملات خارجی همزمان شود، ایران ممکن است تجربهای شبیه به سوریه داشته باشد، و رهبر آن نیز سرنوشتی چون بشار اسد پیدا کند.
در این میان، ترامپ با آگاهی از واکنش منفعلانه جمهوری اسلامی در مقابل آخرین حمله اسرائیل، با طراحی دقیق شرایط، در تلاش است جمهوری اسلامی را به نقطه بیبازگشت بکشاند.
رییس جمهور آمریکا میداند شروطش پذیرفتنی نیست، اما هدفش آمادهسازی افکار عمومی برای توجیه حمله است. در چنین شرایطی، خامنهای نیز در صدد است تا مسئولیت شکست احتمالی مذاکرات را به گردن دولت میانهرو پزشکیان و چهرههایی چون محمدجواد ظریف بیندازد و بار دیگر این گزاره را تقویت کند که مذاکره با آمریکا بیحاصل، غیرشرافتمندانه و ننگآور است.
اکنون رهبر جمهوری اسلامی با انتخابی تعیینکننده مواجه است؛ مدلی چون قذافی، با پایاندادن صلحآمیز به برنامه هستهای، یا مسیری مانند اسد، با پافشاری بر حفظ ساختار و پذیرش هزینههای سنگین آن.
آنچه روشن است، هر گزینهای را که انتخاب کند، تصمیم نهایی درباره آینده ایران نه در دفتر رهبری، بلکه با اراده و تصمیم مردم ایران شکل خواهد گرفت، مردمی که چهار دهه بار بحرانها را بر دوش کشیدهاند و حالا سزاوار آیندهای روشن و مستقلاند.
رویترز به نقل از تحلیلگران و دیپلماتها گزارش داده تصمیم واشنگتن برای عدم هماهنگی با کشورهای اروپایی درباره مذاکراتش با ایران در روز شنبه، از نفوذ آمریکا میکاهد و در نهایت احتمال اقدام نظامی آمریکا و اسرائیل علیه تهران را افزایش میدهد.
سه دیپلمات اروپایی به رویترز گفتند آمریکا پیش از آنکه دونالد ترامپ، رییسجمهور این کشور، روز سهشنبه مذاکرات با ایران در عمان را اعلام کند، هیچ اطلاعی به کشورهای اروپایی درباره این مذاکرات نداده بود؛ در حالیکه این کشورها برگ برنده مهمی برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه تهران در اختیار دارند.
بلِیز میشتال، معاون سیاستگذاری در موسسه یهودی امنیت ملی آمریکا به رویترز گفت: «ایالات متحده برای ورود به روند مذاکرات با ایران، به یک راهبرد دیپلماتیک هماهنگ با متحدان اروپایی خود نیاز دارد.»
او افزود: «این هماهنگی برای اطمینان از اعمال حداکثر فشار و دادن شانس موفقیت به هرگونه گزینه دیپلماتیک، حیاتی است.»
ترامپ که بهمنماه کمپین «فشار حداکثری» بر تهران را دوباره برقرار کرد، چهارشنبه تهدید خود به استفاده از نیروی نظامی علیه ایران در صورت توقف نیافتن برنامه هستهای این کشور را تکرار کرد و گفت اسرائیل «رهبر» این اقدام خواهد بود.
غرب به ایران مظنون است که در پی دستیابی به سلاح هستهای است؛ اتهامی که تهران آن را رد میکند.
تهدید بازگرداندن تحریمها با هدف فشار به ایران برای عقبنشینی از برخی مواضع طراحی شده، اما به گفته دیپلماتها هنوز بحث دقیقی درباره راهبرد با آمریکاییها انجام نشده است.
از آنجا که آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای برجام با ایران خارج شد، دیگر نمیتواند از مکانیسم بازگردانی فوری تحریمها (Snapback) در شورای امنیت سازمان ملل استفاده کند.
بنابراین، بریتانیا، آلمان و فرانسه، که به تروئیکای اروپایی شهرت دارند، تنها طرفهای باقیمانده در توافق هستند که هم توانایی و هم علاقه به پیگیری مکانیسم بازگردانی تحریمها را دارند.
از این رو، تحلیلگران تاکید دارند هماهنگی واشنگتن با این کشورها ضروری است. اسرائیل، دشمن دیرینه ایران، نیز از تروئیکا خواسته این مکانیسم را فعال کند.
به گفته این سه دیپلمات در گفتگو با رویترز، این سه کشور به ایران اطلاع دادهاند که قصد دارند تا پایان ژوئن این مکانیسم را فعال کنند. ایران در پاسخ هشدار داده در صورت انجام این اقدام، پیامدهای سختی خواهد داشت و دکترین هستهای خود را بازنگری خواهد کرد.
یکی از دیپلماتهای ارشد اروپایی به رویترز گفت: «تروئیکای اروپایی به آمریکا اعتماد ندارد، چون بدون مشورت با آنها ابتکار عمل را در دست گرفته است.»
ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از توافق هستهای که روسیه و چین نیز آن را امضا کرده بودند، خارج کرد. این توافق در ازای رفع تحریمها، فعالیتهای هستهای ایران را محدود کرده بود. روسیه مخالف بازگرداندن تحریمهاست.
بر اساس مفاد این توافق، شرکتکنندگان میتوانند در صورتی که موفق به حل اختلافها از طریق سازوکار حلوفصل نشوند، فرایند ۳۰ روزه بازگرداندن تحریمها را آغاز کنند. اما این فرصت در ۱۸ اکتبر، همزمان با پایان توافق، منقضی میشود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش داده از زمان خروج آمریکا از توافق در سال ۲۰۱۸، ایران از محدودیتهای غنیسازی اورانیوم عبور کرده و اکنون در حال تولید ذخایری با خلوص شکافتپذیر بسیار بالاست.
قدرتهای غربی میگویند که این میزان از غنیسازی از نظر قدرتهای غربی توجیهی برای استفاده غیرنظامی ندارد و به سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح نزدیک است.
مسیر یکجانبه
رویکرد دولت آمریکا یادآور دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ است، زمانی که او نیز مذاکرات با ایران را به صورت یکجانبه در اولویت قرار داد.
ترامپ همین رویکرد را در قبال جنگ اوکراین نیز اتخاذ کرده، جایی که واشنگتن گفتوگوهای مستقیم با مسکو را آغاز کرده و اروپاییها را به حاشیه رانده است.
مقامهای اروپایی گفتهاند که دیدارهایی با همتایان آمریکایی داشتهاند، اما این دیدارها به اندازه کافی عمیق نبوده است.
به گفته سه مقام تروئیکای اروپایی، حتی ترتیب دادن یک نشست درباره ایران با مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، در حاشیه نشست وزرای خارجه ناتو در هفته پیش از اعلام ترامپ دشوار بود.
وزارت خارجههای بریتانیا، فرانسه و آلمان وقتی درباره اطلاع داشتن از مذاکرات عمان سؤال شد، پاسخ مستقیمی ندادند.
سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا گفت: «ما همچنان متعهد به استفاده از هر ابزار دیپلماتیک برای جلوگیری از توسعه سلاح هستهای توسط ایران هستیم، از جمله مکانیسم بازگردانی تحریمها در صورت لزوم.»
ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه نیز روز چهارشنبه تنها به گفتن اینکه «با علاقه» از مذاکرات مطلع شدهاند، بسنده کرد.
کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا به پرسشها درباره مکانیسم بازگردانی تحریمها یا هماهنگی با اروپاییها فورا پاسخ ندادند.
مذاکرات مستقیم اروپا و ایران
اروپاییها که از سال ۲۰۰۳ به عنوان سهگانه تروئیکای اروپایی با ایران بر سر پرونده هستهای گفتوگو میکردند، نقش خود را در حل بحران ضروری میدانند. در توافق برجام، یک امتیاز کلیدی برای ایران، امکان تجارت با اروپا بود.
در ماههای اخیر، اروپاییها از جمله در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و با اعمال تحریمهای جدید علیه برنامه موشکی بالستیک ایران، به آمریکا برای فشار به ایران کمک کردهاند.
در دوران خلا سیاست خارجی آمریکا پس از پیروزی ترامپ در انتخابات تا پیش از آغاز رسمی دوره ریاستجمهوریاش، اروپاییها تلاش کردند ابتکار عمل را به دست بگیرند و از سپتامبر گفتوگوهایی را با ایران را آغاز کردند که همچنان ادامه دارد.
به گفته دیپلماتها، مقامهای ایرانی در این گفتوگوها اغلب درباره دولت جدید آمریکا از همتایان خود سوال کردهاند.
یک مقام جمهوریاسلامی به رویتز گفت: «ایران معتقد است گفتوگو با تروئیکای اروپایی و دیگر طرفهای توافق هستهای میتواند به کاهش تنشها بر سر برنامه هستهای کمک کند و مکمل گفتوگو با آمریکا باشد.»
آکسیوس، به نقل از یک دیپلمات اروپایی و یک منبع آگاه به موضوع، گزارش داده که ایران در نظر دارد در جریان مذاکراتش با آمریکا، پیشنهاد همکاری طرفین برای رسیدن به یک توافق هستهای موقت را مطرح کند؛ توافقی که بتواند زمینه را برای مذاکرات درباره یک توافق جامعتر فراهم کند.
آکسیوس به نقل از منابع خود گزارش داده مقامات ایران معتقدند رسیدن به یک توافق هستهای پیچیده و فنی ظرف دو ماه واقعبینانه نیست و به زمان بیشتری نیاز دارند تا از تشدید تنشها جلوگیری کنند.
دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، برای دستیابی به یک توافق جدید هستهای با ایران، ضربالاجلی دوماهه تعیین کرده است.
در عین حال، او دستور داده که نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه تقویت شوند تا در صورت شکست دیپلماسی، گزینه نظامی روی میز باقی بماند.
علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران، به آکسیوس گفت: «ایرانیها ظاهرا معتقدند رسیدن به یک توافق پایدار در بازه زمانی مورد نظر ترامپ بعید است. بنابراین شاید لازم باشد یک توافق موقت بهعنوان ایستگاهی در مسیر توافق نهایی مدنظر قرار گیرد.»
جزئیات احتمالی یک توافق موقت
بر اساس گزارش آکسیوس، توافق موقت میان ایران و آمریکا میتواند شامل اقدامات زیر باشد:
* تعلیق بخشی از فعالیتهای غنیسازی اورانیوم ایران
* رقیقسازی ذخایر اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد
* افزایش دسترسی بازرسان سازمان ملل به تأسیسات هستهای ایران
کارشناسانی که با آکسیوس صحبت کردهاند، گفتهاند این اقدامات تنها اندکی زمان گریز ایران برای ساخت بمب اتمی را افزایش میدهد، اما میتواند به اعتمادسازی اولیه برای مذاکرات توافق جامع کمک کند.
این توافق موقت همچنین ممکن است شامل تمدید مکانیسم ماشه برا بازگشت خودکار تحریمها (Snapback) شود.
مکانیسم ماشه سازوکاری است که در توافق برجام گنجانده شد تا اگر ایران تعهداتش را نقض کند، تحریمهای شورای امنیت بهطور خودکار بازگردد. این مکانیسم در ۲۶ مهر سال جاری منقضی میشود.
فرانسه، بریتانیا و آلمان به ایران گفتهاند که اگر تا ۹ تیرماه سال جاری (پایان ماه ژوئن) توافق جدیدی حاصل نشود، مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.
توافق موقت احتمالا با درخواست ایران برای تعلیق کارزار «فشار حداکثری» ترامپ علیه اقتصاد ایران همراه خواهد بود. اما مشخص نیست که ترامپ حاضر به چنین عقبنشینی باشد یا نه.
دولت ترامپ این هفته، دو دور جدید تحریم علیه شرکتها و افراد ایرانی مرتبط با برنامه هستهای و صنعت نفت وضع کرده است.
پیشنهاد ایران برای یک توافق موقت ممکن است شک و تردیدهای بیشتری در درون دولت ترامپ درباره نیات رهبران ایران ایجاد کند؛ اینکه آیا آنها بهدنبال وقتکشی هستند یا واقعا قصد دارند برنامه هستهایشان را محدود کنند.
روند تحولات
استیو ویتکاف، نماینده ویژه کاخ سفید، قرار است شنبه در عمان با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، دیدار و گفتوگو کند.
در حالی که آمریکا میگوید این گفتوگوها مستقیم خواهند بود، ایران تاکید دارد که مذاکرات از طریق میانجیگری عمان انجام خواهد شد.
ترامپ روز چهارشنبه در دفتر بیضی به خبرنگاران گفت: «زمان کمی داریم… اما نه خیلی کم. وقتی مذاکرات را شروع میکنی، خیلی زود میفهمی که آیا روند خوب پیش میرود یا نه. بنابراین جمعبندی نهایی، وقتی خواهد بود که احساس کنم مذاکرات خوب پیش نمیرود.»
ترامپ افزود: «خواست اصلی من این است که ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نکند. اما اگر مجبور به اقدام نظامی شویم، اقدام خواهیم کرد. اسرائیل هم قطعاً در این عملیات نقش خواهد داشت – شاید حتی رهبریاش را بر عهده بگیرد. اما هیچکس ما را هدایت نمیکند؛ ما خودمان تصمیم میگیریم که چه کاری انجام دهیم.»
در سمت ایران هم پنجشنبه، علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران و مشاور کنونی رهبر جمهوری اسلامی در امور سیاست خارجی، هشدار داد که ادامه تهدیدهای نظامی علیه ایران ممکن است منجر به اقدامات بازدارنده شود.
او تلویحا تهدید کرد که ایران ممکن است بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اخراج کند و همکاری با این نهاد نظارتی را متوقف نماید و حتی مواد غنیشده را به مکانهایی امن، خارج از نظارت سازمان ملل، منتقل کند.
تنها چند روز پیش از آغاز مذاکرات ایالاتمتحده و ایران، دولت آمریکا، پنجشنبه شبکههای مرتبط با تجارت نفت ایران، از جمله یک ترمینال ذخیرهسازی نفت خام مستقر در چین را تحریم کرد. این ترمینال از طریق خط لوله به یک پالایشگاه مستقل در این کشور متصل است.
بر اساس اعلام وزارت خارجه آمریکا، این کشور شرکت چینی گوانگشا انرژی گروپ را که یک ترمینال نفت خام و فرآوردههای نفتی را در جزیره هوانگزهشان در شهر ژوشان چین اداره میکند، تحریم کرد.
بنا بر اعلام دولت آمریکا، این ترمینال با اطلاع از اینکه محمولههای نفتی متعلق به ایران است، نفت را از نفتکشهای پهلوگرته تخلیه کرده و از طریق خط لوله زیر دریایی هوانگزهشان–یوشان به یک پالایشگاه مستقل موسوم به «پالایشگاه چایساز» فرستاده است.
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، که این تحریمها را عملیاتی میکند، در بیانیهای گفت: «ایالات متحده همچنان بر مختلسازی تمام اجزای صادرات نفت ایران، بهویژه برای کسانی که از این تجارت سود میبرند، متمرکز است.»
بر اساس اعلام آمریکا، این ترمینال از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ دستکم ۹ بار نفت خام ایران را از نفتکشهای حامل آن دریافت کرده و در مجموع بیش از ۱۳ میلیون بشکه نفت خام ایرانی را تخلیه و به پالایشگاه مقصد فرستاده است.
در بیانیه اعلام این تحریمها، وزارت خزانهداری تاکید کرده شماری از این محمولههای نفتی از نفتکشهایی دریافت و تخلیه شدهاند که از پیش تحت تحریم آمریکا بودهاند.
چین که بزرگترین واردکننده نفت ایران است، تحریمهای آمریکا را به رسمیت نمیشناسد. چین و ایران نظام تجاری مستقلی با استفاده از یوان چین و شبکهای از واسطهها ایجاد کردهاند تا ضمن اجتناب از دلار آمریکا، از رادار نظارت نهادهای آمریکایی هم دور بمانند.
دولت چین هنوز درباره تحریم این ترمینال نفتی اظهارنظر نکرده است، اما در واکنش به تحریم یک پالایشگاه دیگر در ماه گذشته، سخنگوی دولت چین گفت: «چین همواره قاطعانه با تحریمهای یکجانبه، غیرقانونی و غیرموجه و با استفاده آمریکا از آنچه صلاحیت فراملی میخواند مخالف بوده است.»
این جدیدترین دور از تحریمهای آمریکا علیه ایران پس از آن است که ترامپ در ابتدای دوره تازه ریاستجمهوریاش در ابتدای بهمن، اعلام کرد کارزار فشار حداکثری علیه تهران را از سر میگیرد.
هدف از این کارزار، کاهش صادرات نفت ایران به صفر و تشدید فشار افتصادی بر جمهوریاسلامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است.
اقدامی بیسابقه
به گفته یک کارشناس حقوقی و متخصص تحریمها به رویترز، آمریکا معمولا پیش از شروع مذاکرات حساس با کشورهای رقیب، از اعمال تحریمهای جدید خودداری میکند.
جرمی پنر، وکیل شرکت حقوقی هیوز هابارد و کارمند پیشین وزارت خزانهداری آمریکا، به رویتر گفت: «این اقدام از نظر منطقی غیرقابل توجیه است.»
پنر با اشاره به اینکه هدف قرار دادن شرکتهای چینی احتمالا بر آنها اثرگذار خواهد بود، گفت: «این تحریمها بهتنهایی نمیتوانند صادرات نفت ایران را خفه کنند. اگر واقعا بخواهید نشان دهید که جدی هستید، باید بانکهای چینی یا باشگاههای P&I (بیمه حفاظت و غرامت کشتیها) را هدف قرار دهید.»
تحریم چهار شرکت و یک شهروند اهل هند
وزارت خزانهداری در بیانیه تحریمی خود همچنین خبر داده که جوگوویندر سینگ برار، تاجر هندی مستقر در امارات متحده عربی را هم تحریم کرده است. برار مالک شرکتهای کشتیرانی است که ناوگانی متشکل از نزدیک به ۳۰ کشتی را اداره میکنند.
در بیانیه خزانهداری درباره دلیل تحریم این شهروند هندی هم آمده است: «کشتیهای برار در انتقال پرخطر کشتیبهکشتی (STS) نفت ایران در آبهای عراق، ایران، امارات و خلیج عمان نقش داشتهاند.»
تحریمها همچنین دو شرکت مستقر در امارات و دو شرکت مستقر در هند را که مالک و ادارهکننده کشتیهای برار هستند و نفت ایران را به نمایندگی از شرکت ملی نفت ایران و نیروهای نظامی جمهوری اسلامی منتقل کردهاند، هدف قرار دادهاند.
وزیر خزانهداری آمریکا در ادامه با اشاره به اهمیت پول نفت برای تداوم فعالیتهای منطقهای ایران گفت: «رژیم ایران برای فروش نفت خود و تامین مالی فعالیتهای بیثباتکنندهاش به شبکهای از واسطهها و کشتیرانیهای فاقد تعهدات قانونی مانند برار و شرکتهایش متکی است.»
تحریمها شامل مسدودسازی داراییهای افراد تحریمشده در آمریکا و ممنوعیت هرگونه معامله شهروندان آمریکایی با آنهاست.
طبق اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، امیر شیبانیزاوه، از بازداشتشدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ با پابند الکترونیکی از زندان آزاد شد و حبس او در منزل ادامه خواهد یافت.
شیبانیزاوه در فروردین ۱۴۰۳ به اتهاماتی در ارتباط با بازدید از مزار کشتهشدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، ارتباط با خانوادههای دادخواه و پوشیدن شلوارک، به یک سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و دو سال محرومیت از فضای مجازی محکوم شد.
دو ماه پس از اجرای حکم این زندانی در سال ۱۴۰۳، دادگاه انقلاب در پروندهای دیگر او را بهدلیل انتشار دادنامه و تشویق به بیحجابی، به ۱۰ ماه زندان دیگر محکوم کرد.
شیبانیزاوه پس از اعتراضات سراسری ۸۸ نیز بارها بازداشت و مورد شکنجه قرار گرفته بود و در نهایت در سال ۱۳۹۴ بهصورت مشروط از زندان وکیلآباد مشهد آزاد شد.
آمریکا و ایران شنبه مذاکراتی درباره برنامه هستهای تهران برگزار میکنند. همزمان، بریتانیا، فرانسه و آلمان در حال بررسی امکان فعالسازی مکانیسم ماشه (بازگرداندان تحریمها علیه ایران) در سازمان ملل هستند؛ اقدامی که باید پیش از انقضای توافق هستهای برجام در آبان سال جاری انجام شود.
در ادامه، روند احتمالی فعالسازی مکانیسم ماشه که در توافق برجام گنجانده شده بود، توضیح داده میشود.
توافق هستهای برجام چیست؟
از زمانی که نخستین خبرها درباره برنامه هستهای مخفی ایران منتشر شد، بسیاری از کشورها نسبت به تلاش جمهوریاسلامی برای دستیابی به سلاح هستهای مظنون بودند و پنهانکاری این برنامه را هم در همین راستا میدیدند.
مقامات جمهوریاسلامی به صورت مکرر این اتهام را رده کردهاند و می گویند به دنبال ساخت بمب نیستند، اماآنها هنوز نتوانستهاند برخی از ابهامهای سازمان بینالمللی انرژی اتمی را برطرف کنند که تردید درباره نیات نظامی برنامه هستهای ایران را تقویت میکند.
۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ جولای ۲۰۱۵) ایران با بریتانیا، آلمان، فرانسه، آمریکا، روسیه و چین توافقی به نام برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در وین امضا کرد. این توافق تحریمهای سازمان ملل، ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه ایران را در ازای محدودیتهایی بر برنامه هستهای این کشور لغو کرد.
شورای امنیت سازمان ملل، این توافق را در قالب قطعنامهای در تیرماه ۱۳۹۴ (جولای) ۲۰۱۵ تصویب کرد.
نقش ایالات متحده در توافق هستهای
دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، در دوره نخست ریاستجمهوریش، برجام را «بدترین توافق تاریخ» نامید و سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.
او سپس تمام تحریمهای آمریکا علیه ایران را بازگرداند و در واکنش به این اقدام، ایران نیز بهتدریج از تعهدات هستهای خود طبق برجام فاصله گرفت.
در متن برجام قید شده بود که در صورت بازگشت تحریمها، ایران میتواند «اجرای تعهدات خود را بهطور کامل یا جزئی متوقف کند».
مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و دولت جو بایدن، جانشین ترامپ، برای احیای توافق برجام نیز پس از بیش از یک سال نشستهای پراکنده، نتیجهای نداشت.
با شروع دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ در بهمنماه ۱۴۰۳، کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران از سر گرفته شد. او از آن زمان چند بار اعلام کرده آماده توافق با ایران است، اما در عین حال تهدید کرده که اگر ایران برنامه هستهای خود را متوقف نکند، از گزینه نظامی علیه این کشور استفاده خواهد کرد.
جمهوریاسلامی چه میکند؟
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (نهاد ناظر هستهای سازمان ملل) اعلام کرده است که ایران بهشکل «چشمگیر» در حال افزایش غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد است، که بسیار نزدیک به سطح تسلیحاتی ۹۰ درصدی است.
کشورهای غربی میگویند غنیسازی در این سطح برای مصارف غیرنظامی ضرورتی ندارد و هیچ کشوری هم بدون هدف ساخت سلاح هستهای چنین کاری انجام نداده است. اما مقامات جمهوریاسلامی میگویند برنامه هستهای ایران کاملا صلحآمیز است.
مکانیسم ماشه (Snapback) یا «بازگشت خودکار تحریمها» چیست؟
در توافق برجام، مکانیسمی تحت عنوان ماشه تعریف شده است که به موجب آن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران میتوانند بدون نیاز به اینکه اجرای آنها مستلزم رایگیری مجدد در شورای امنیت باشد، دوباره اعمال شوند. بر اساس مفاد این مکانیسم، اگر در بازه زمانی ده ساله اجرای توافق برجام، پنج کشور عضو آن نتوانند درباره «عدم پایبندی جدی» ایران به برجام به توافق برسند، هر کدام از این پنج کشور عضو میتوانند این مکانیسم را در شورای امنیت سازمان ملل با ۱۵ عضو فعال کند.
پس از فعالشدن این مکانیسم و آغاز روند رسیدگی، شورای امنیت باید ظرف ۳۰ روز درباره ادامه لغو تحریمهای ایران رایگیری کند.
تصویب قطعنامه ادامه لغو تحریمهای ایران، مستلزم نه رای موافق و عدم وتوی پنج عضو دائم (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه) شورای امنیت است.
اگر این قطعنامه تصویب نشود، تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران بهطور خودکار بازمیگردند، مگر اینکه شورای امنیت اقدام دیگری انجام دهد.
ایالات متحده در گذشته در سازمان ملل چه کرده است؟
با وجود خروج از برجام، دولت ترامپ در مرداد ۱۴۰۰ اعلام کرد که مکانیسم ماشه را فعال کرده، زیرا نام آمریکا همچنان به عنوان یکی از طرفهای برجام در قطعنامه ۲۰۱۵ ذکر شده است.
اما تمام طرفهای باقیمانده توافق، یعنی ایران، آلمان، فرانسه، بریتانیا، روسیه و چین، به شورای امنیت اعلام کردند این اقدام آمریکا را بهرسمیت نمیشناسند.
تقریبا همه اعضای غیردائم وقت شورای امنیت نیز با آن مخالف بودند و مکانیسم ماشه در آن زمان بهطور رسمی فعال نشد.
در حال حاضر، تنها بریتانیا، فرانسه و آلمان بهطور جدی به فعالسازی مکانیسم ماشه فکر میکنند.
اکنون چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ با انقضای قطعنامه شورای امنیت در ۲۶ مهر ۱۴۰۴ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۵)، فرصت فعالسازی مکانیسم ماشه نیز از بین خواهد رفت.
ترامپ به نماینده آمریکا در سازمان ملل دستور داده تا با متحدان این کشور برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران همکاری کند.
بریتانیا، فرانسه و آلمان به شورای امنیت گفتهاند که آمادهاند فعالسازی مکانیسم ماشه را پیگیری کنند.
این سه کشور همزمان به ایران گفتهاند که اگر تا ۹ تیرماه سال جاری (پایان ماه ژوئن) توافق جدیدی حاصل نشود، مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.
آنها همچنین از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستهاند تا گزارشی جامع درباره فعالیتهای هستهای ایران منتشر کند تا پایه حقوقی محکمی برای بازگرداندن تحریمها فراهم شود.
برای شروع روند، ابتدا باید مکانیزم حل اختلاف مندرج در توافق برجام فعال شود، مکانیسمی که بریتانیا، فرانسه و آلمان در ژانویه ۲۰۲۰ آغاز کرده بودند. روسیه با این مکانیزم مخالفت کرده است. در برنامهریزی برای فعالسازی مکانیسم ماشه در شورای امنیت، این کشورها احتمالا این را هم در نظر خواهند داشت که روسیه در ماه سپتامبر ریاست شورای امنیت را برعهده خواهد داشت.
تحریمهای متوقفشده سازمان ملل کدامها هستند
در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، تحریمهایی که پیشتر در شش قطعنامه شورای امنیت بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه ایران اعمال شده بودند، دوباره برقرار خواهند شد. این تحریمها شامل موارد زیر هستند:
تحریم تسلیحاتی
منوعیت غنیسازی اورانیوم و بازفرآوری آن
منوعیت پرتاب و انجام فعالیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک قادر به حمل کلاهک هستهای، همچنین ممنوعیت انتقال فناوری و ارائه کمک فنی در این حوزه
مسدودسازی داراییها و ممنوعیت سفر برای شماری از افراد و نهادهای ایرانی
اجازه به کشورهای عضو سازمان ملل برای بازرسی محمولههای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران و خطوط کشتیرانی ایران به منظور جلوگیری از انتقال کالاهای ممنوعه.