هواپیمای ترامپ به دلیل مساله فنی ناچار به تغییر مسیر و فرود در شهر بیلینگز مونتانا شد
هواپیمای حامل دونالد ترامپ که جمعه ۱۹ مرداد به سمت شهربووزمن مونتانا در حرکت بود، به دلیل یک مساله فنی ناچار به تغییر مسیر و فرود در شهر بیلینگز این ایالت شد. ترامپ ناچار شد بقیه مسیر را با جت شخصی ادامه دهد.
وزارت امور خارجه آمریکا روز جمعه ۱۹ مرداد اعلام کرد دولت جو بایدن تصمیم گرفته است ممنوعیت فروش تسلیحات تهاجمی ایالات متحده آمریکا به عربستان سعودی را لغو کند.
این امر به معنای تجدیدنظری بنیادین در سیاست آمریکا در قبال عربستان سعودی، بهویژه پس از جنگ یمن محسوب میشود.
یک مقام ارشد وزارت امور خارجه ایالات متحده، که نامش اعلام نشد، در گفتگو با خبرگزاری رویترز تایید کرد که واشینگتن فروش برخی مهمات هوا به زمین به عربستان سعودی را آزاد کرده است.
او گفت:«درباره فروش این تسلیحات، ما مورد به مورد و مطابق با سیاست فروش تسلیحات متعارف تصمیم خواهیم گرفت.»
یک منبع در کنگره نیز گفت که دولت بایدن این هفته کنگره از تصمیم خود برای لغو این ممنوعیت مطلع کرد.
او گفت فروش این تسلیحات احتمالا از اوایل هفته آینده آغاز خواهد شد.
جان کربی، جان کربی، سخنگوی امنیت ملی کاخ سفید، روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت، گفته بود که ایالات متحده و عربستان سعودی بیش از همیشه به توافق نهایی بر سر یک پیمان دفاعی دوجانبه نزدیک شدهاند.
طبق قوانین ایالات متحده، قراردادهای مهم بینالمللی برای فروش تسلیحات باید قبل از نهایی شدن در کنگره مورد بررسی قرار گیرد. پیش از این قانونگذاران دموکرات و جمهوریخواه با اشاره به مواردی از جمله تلفات غیرنظامیان در جنگ این کشور در یمن و طیف وسیعی از نگرانیهای حقوق بشری، فروش تسلیحات تهاجمی به عربستان سعودی را زیر سوال برده بودند، اما این مخالفت در بحبوحه آشفتگی در خاورمیانه پس از حمله مرگبار حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر و بهدلیل تغییر رویکرد ریاض در یمن، کاهش یافته است.
یک مقام دولتی به رویترز گفت: از مارس ۲۰۲۲، زمانی که سعودیها و حوثیها آتشبس تحت رهبری سازمان ملل را پذیرفتند، عربستان سعودی هیچ حمله هوایی به یمن انجام نداده است و حمله از یمن به عربستان سعودی نیز تا حد زیادی متوقف شده است.
این مقام وزارت امور خارجه گفت: «ما همچنین گامهای مثبتی را که وزارت دفاع عربستان سعودی در سه سال گذشته برای بهبود قابل ملاحظه فرآیندهای کاهش آسیبهای غیرنظامی برداشته و تا حدی ناشی از فعالیت مربیان و مشاوران آمریکایی بوده است، یادآوری میکنیم.»
روابط گرمتر عربستان سعودی
جنگ یمن یکی از چند نبرد نیابتی بین جمهوری اسلامی و عربستان سعودی محسوب میشود. حوثیها در اواخر سال ۲۰۱۴ یک دولت تحت حمایت عربستان سعودی را از صنعا برکنار کردند و از سال ۲۰۱۵ با ائتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی در جنگ بودند، این درگیریها صدها هزار نفر کشته بر جای گذاشته و ۸۰ درصد از جمعیت یمن را به کمکهای بشردوستانه وابسته کرده است.
بایدن در سال ۲۰۲۱ با استناد به جنگ این کشور علیه حوثیهای تحت حمایت جمهوری اسلامی موضع سختگیرانهتری در مورد فروش تسلیحات به عربستان سعودی اتخاذ کرد.
با این حال، روابط بین عربستان سعودی و ایالات متحده از آن زمان به بعد گرمتر شده است. واشینگتن پس از حمله هفتم اکتبر حماس، همکاری نزدیکتری با با ریاض داشته است تا برنامهای برای آینده غزه پس از جنگ طراحی کند.
دولت بایدن همچنین در حال مذاکره بر سر یک پیمان دفاعی و توافقی برای همکاری هستهای غیرنظامی با ریاض بهعنوان بخشی از یک توافق گسترده است که عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل را در دل خود دارد.
تصمیم برای رفع ممنوعیت فروش تسلیحات تهاجمی به عربستان سعودی در حالی اتخاذ شده که سطح تهدید در منطقه از اواخر ماه گذشته افزایش یافته است و جمهوری اسلامی و گروه قدرتمند حزبالله لبنان تحت حمایت تهران متعهد شدهاند که پس از کشته شدن اسماعیل هنیه ، رییس دفتر سیاسی حماس در تهران، از اسرائیل انتقام بگیرند.
از زمان آغاز جنگ غزه، حوثیها بهعنوان یک حامی قوی حماس در جنگ علیه اسرائیل ظاهر شدهاند و به کشتیهای تجاری، که به گفته آنها به اسرائیل مرتبط هستند یا به سمت بنادر اسرائیل حرکت میکنند، حمله کردهاند.
«گردباد» به «گردبادها» تبدیل شده است: اولین قسمت فیلم گردباد (توئیستر)، به یکی از سودآورترین فیلمهای سال ۱۹۹۶ تبدیل شد و به همین دلیل عجیب بود که تولید قسمت دوم با وقفه بیستوچند ساله همراه شد.
موفقیت این روزهای قسمت تازه این فیلم با عنوان «گردبادها» در گیشهها، به نظر میرسد هالیوود را به سرعت به تولید قسمت سوم خواهد کشاند.
«گردبادها» ساخته لی ایزاکچونگ همان داستان قبلی را به شکل دیگری تکرار میکند که این بار قهرمانش به نام کیت کارتر در ابتدای فیلم با یک فاجعه دردناک مواجه میشود و سالها طول میکشد تا برای درمان خود و رسیدن به مقصود نیمهکارهاش، دوباره دست به کار شود.
او پروژه دانشجوییاش را همراه دوست پسرش و چند نفر از دوستانش پیگیری میکند تا با رفتن به میان گردبادهای مخرب و باز کردن بستههای سدیم پلی اکریلات، گردباد را بخواباند و از خرابیهای آن در شهرها و روستاها جلوگیری کند.
ابتدای فیلم با یک شوک همراه است چرا که غالب شخصیتهایی که تماشاگر در چند دقیقه اول با آنها آشنا شده، میمیرند. پروژه کیت در همان آغاز با مشکل مواجه میشود و با گیر افتادن او و گروهش در میان گردباد، دوست پسر و دو نفر از دوستانش را از دست میدهد. به این ترتیب بار گناه با شخصیت اصلی فیلم همراه میشود تا دست از این کار بکشد و به شغل تازهای در شهر روی بیاورد اما فیلم بعدتر با این قضیه بار گناه به شکل کلیشهای برخورد میکند و نمیتواند به درون احساسات این زن که موجب مرگ عزیزانش شده نفوذ کند.
اما طبیعتا فیلم قهرمانش را باز به داخل ماجرا میآورد تا پروژه ناتمامش را به اتمام برساند. در این راه فیلمساز از تمام فرمولهای از پیش موفق ژانر استفاده میکند و بر اساس آن ما میدانیم که فیلم به چه سمت و سویی خواهد رفت. فیلمساز از این ماجرا ابایی ندارد و فیلم را کاملا منطبق بر نیاز و انتظار تماشاگر پیش میبرد و به هیچ وجه از فرمولهای از پیش تعیین شده عدول نمیکند. سازندگان قصد نوآوری ندارند و تنها میخواهند یک داستان بسیار ساده را در دل طوفانهای سهمگین پیش ببرند. یعنی عملا داستانگویی را به حداقل میرسانند تا تماشاگر مقهور صحنههای جذابی شود که حالا با پیشرفت تکنولوژی دیدنیتر از فیلم قبلی هستند و روی پرده سینما عظمت خاصی دارند.
در طول فیلم چندین بار تماشاگر به تمامی در دل یک گردباد سهمگین قرار میگیرد و موقعیت خود به عنوان تماشاگر در محیط امن سالن سینما را فراموش میکند تا آنجا که یکی از صحنههای زیبای فیلم در داخل سالن سینما اتفاق میافتد و گردباد وارد سالن میشود و آن را ویران میکند تا همذاتپنداری تماشاگر در داخل سینما بیشتر شود.
Universal Pictures
صحنههای گردباد از ابتدا تا انتها دقایق زیادی از فیلم را به خود اختصاص میدهند و هر صحنه میانه که معمولا چندان طول نمیکشد، در واقع مقدمهای میشود برای یک صحنه اکشن دیگر از گردبادی که میتواند به قیمت جان شخصیتهای اصلی تمام شود. به همین دلیل شخصیتپردازی به اندازه صحنههای اکشن اهمیت ندارد. از دید سازندگان، ما نیازی به شناخت بیشتر شخصیتها نداریم و فیلم فقط اشارههایی به خصوصیات آنها دارد تا به یک صحنه اصلی اکشن برسد.
اما در همان دیالوگهای کوتاه، فیلم سعی دارد شخصیتهایی نامتعارف خلق کند. مثلا شخصیت یوتیوبی معروف به نام تیلر در ابتدا با ویژگیهای منفی به عنوان یک فرصتطلب و سودجو معرفی میشود اما در ادامه، فیلم جای شخصیت مثبت و منفی را جابهجا میکند و ما میفهمیم دوست کیت یعنی شخصیت مثبت، بیش از تحقیق علمی، به همراه شریکش به دنبال سودجویی مادیای است که از طریق یک مارشال فرصتطلب رقم میخورد و هر بار پس از ویرانی یک شهر، آنها آنجا حاضر میشوند تا زمینها را ارزانتر از قیمت برای مارشال بخرند.
اما به شکل وارونه، تیلر از میانه فیلم به شخصیت مثبت تبدیل میشود که طبق فرمول معمول، کیت هم به او دل میبازد. از اینجا با عاشقانهای همراه هستیم که قرار است باز طبق فرمول از پیش تعیین شده، تحقیق علمی هم از راه همکاری این دو نفر پیش برود.
اما وقایع فیلم که به قصههای جن و پری شبیهتر است تا واقعیت زندگی، دوست کیت را هم به جمع «خوبان» روزگار برمیگرداند که به نظر میرسد باج دادن خوشبینانه بیدلیلی است که تماشاگر نیازی به آن ندارد.
انتقاد از محققان و دانشمندانی که در خدمت ثروتاندوزی قرار میگیرند و خود را به سرمایهداری میفروشند، میتوانست یکی از مایههای مهم فیلم را شکل دهد اما سازندگان ترجیح دادهاند مایهای را که حرف زدن درباره آن را خود در دل فیلم گنجاندهاند، به شکل سربستهای رها کنند و به دنیای اکشن جن و پری فیلم بازگردند که البته به خودی خود و در راستای فیلم پرفروش هالیوودی اشکالی ندارد اما مشخص نیست که اگر قرار بر این نوع پایان کلیشهای برای فیلم بود (که همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود، آن هم فیلمی که در ابتدا با «خوبی و خوشی» پیش نمیرود و با مرگ دردناک شخصیتها همراه میشود و شروع متفاوتی را شکل میدهد) اساسا چرا وارد بحث پیچیدهای درباره خودفروشی علم میشود که در نهایت مجبور باشد این گونه بیهدف رهایش کند.
در برابر تهدید روسیه، ارتشهای اروپای شرقی با بحران کمبود نیرو مواجه شدهاند. جمهوری چک با برگزاری دورههای آموزشی تابستانی برای دانشآموزان و دیگر کشورهای منطقه با کمپینهای تبلیغاتی و افزایش بودجه دفاعی، در تلاشاند برای جبران کمبود نیرو، نسل جدیدی از سربازان را به کار گیرند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، ارتشهای کشورهای اروپای شرقی عضو سازمان نظامی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، از جمله جمهوری چک، رومانی، لهستان و مجارستان، سالهاست در دستیابی به اهداف استخدامی خود با مشکل مواجهاند.
این مساله باعث کمبود سرباز در واحدهای ارتشهای منطقه و عدم آمادگی رزمی نیروها شده است.
برنامههای آموزشی و کمپینهای تبلیغاتی
در جمهوری چک، برنامههای آموزشی تابستانی برای دانشآموزان دبیرستانی به منظور آشنا کردن آنها با زندگی نظامی و ترغیبشان به پیوستن به ارتش، اجرا میشود.
بر اساس گزارش روز جمعه ۱۹ مرداد رویترز، این برنامه چهار هفتهای در یک منطقه نظامی بسته در غرب پراگ برگزار میشود و شامل آموزشهای عملی مانند تیراندازی و تاکتیکهای نظامی است.
حدود ۸۰ دانشآموز دبیرستانی در این برنامه شرکت کردهاند.
در کشورهای دیگر مانند مجارستان و لهستان نیز کمپینهای تبلیغاتی گستردهای با استفاده از بیلبوردها، تبلیغات رسانهای و حتی ساخت سریالهای تلویزیونی به منظور جذب نیروهای جدید در حال انجام است.
در مجارستان تا پایان سال ۲۰۲۴، یک سریال تلویزیونی با موضوع ارتش به عنوان بخشی از یک کمپین رسانهای برای جذب نیروهای جدید پخش خواهد شد.
رقابت شدید در بازار کار و پایین بودن نرخ بیکاری در این کشورها از دیگر چالشهای بزرگ آنها در جذب نیروست. جوانان ترجیح میدهند به جای پیوستن به ارتش، در بخش خصوصی با درآمد بالاتر مشغول به کار شوند.
در مقابل، ارتشها تلاش میکنند با ارائه پیشنهادهای مالی جذابتر و سادهتر کردن معیارهای پزشکی و سلامتی، جوانان را به خدمت نظامی تشویق کنند.
تهدیدهای امنیتی و افزایش بودجه دفاعی
پس از آغاز جنگ اوکراین با تهاجم روسیه به این کشور، تهدیدات امنیتی در منطقه افزایش یافته است.
لهستان به عنوان بزرگترین کشور اروپای شرقی، در تلاش است تا بودجه دفاعی خود را به حدود پنج درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش دهد.
این کشور برای آموزش نظامی شهروندان جوان، کمپینی با نام «تعطیلات با ارتش» راهاندازی کرده و برنامههای گستردهای برای افزایش تعداد سربازان خود به ۳۰۰ هزار نفر در نظر دارد.
یکی دیگر از مشکلات ارتشهای اروپای شرقی، ترک خدمت سربازان حرفهای پس از چند سال خدمت است.
آمارها نشان میدهند در سال ۲۰۲۳، بیش از ۹ هزار سرباز حرفهای لهستان را ترک کردهاند.
ارتشها برای مقابله با این مشکل در حال تدوین پیشنهادهای مالی جدید و جذابتر برای حفظ نیروهای فعلی خود هستند.
در رومانی ۴۳ درصد از پستهای افسران و ۲۳ درصد از پستهای سربازان و دیگر درجات حرفهای خالی ماندهاند که حاکی از بحران کمبود نیرو در این کشور است.
رومانی با کمبود نیروهای آموزشدیده برای استفاده از تجهیزات نظامی جدید خود مانند جتهای جنگنده اف-۱۶ مواجه است.
کشورهای اروپای شرقی امیدوارند با جذب نسل جدیدی از سربازان جوان، بتوانند بحران کمبود نیرو را پشت سر گذاشته و آمادگی دفاعی خود را افزایش دهند.
حمله رسانههای جمهوری اسلامی، به خصوص صدا و سیما به کیمیا علیزاده، ورزشکار جوان ایرانی، موجی از واکنش به راه انداخته است. ماشین تبلیغات و پروپاگاندای جمهوری اسلامی، روزگاری نه چندان دور علیزاده را «نماد دختر موفق باحجاب» معرفی میکرد و حالا همان ماشین، او را «بیوطنی» میخواند.
- ناهید کیانی از کیمیا علیزاده انتقام گرفت و صعود کرد.
- کیمیا علیزاده کشور ندارد.
- علیزاده به ملتش پشت کرد، نمک خورد و نمکدان شکست.
- به کدام پرچم میخواهد افتخار کند؟
اینها مجموعهای از تیترها و صفاتی هستند که رسانههای حامی جمهوری اسلامی و کارشناسان صدا و سیما در ۲۴ ساعت اخیر درباره علیزاده به کار بردند.
او که در مرحله مقدماتی مسابقات تکواندوی المپیک ۲۰۲۴ پاریس به ناهید کیانی باخت، به مدال برنز رسید. کیانی در مسابقه فینال در برابر حریفی از کره جنوبی شکست خورد و دوم شد.
کیمیا علیزاده کیست؟
علیزاده، متولد سال ۱۳۷۷ است و زمانی که ۱۸ سال داشت، در المپیک ۲۰۱۶ برزیل، توانست مدال رشته تکواندو را از آن خود کند و لقب جوانترین مدالآور تاریخ ایران و اولین زن مدالآور ایران در المپیک را به خود اختصاص دهد.
پس از این پیروزی، ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، صفحات اجتماعی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، تصویری از علیزاده را با این جمله از خامنهای منتشر کردند: «من از صمیم قلب از همه زنان ورزشکاری که در عرصه بینالمللی با حجاب حضور دارند، تشکر میکنم.»
متعاقب پیام خامنهای، رسانهها و صدا و سیما به قدردانی از پیروزی علیزاده با حجاب پرداختند؛ به خصوص این که خامنهای در اظهارات دیگری گفت: «به بانوان ورزشکاری که نشانه افتخارآمیز پوشش زن ایرانی را به رخ همگان کشیدند، به بانوی شجاعی که با حجاب کامل در پیشانی کاروان درخشید و به مربیان و پیشکسوتان ورزش کشور خوشآمد میگویم و از همه شما سپاسگزاری میکنم. قدر شما را میدانیم.»
جوایز زیادی به علیزاده داده شد. نوجوان ۱۸ ساله، به واسطه همین رسانهها به سیاست کشیده شد. او مدالش را به شهدای گمنام تقدیم کرد و برای مظلومیت محسن حججی، از نیروهای اعزامی جمهوری اسلامی به سوریه، کشته شده تحت عنوان «مدافع حرم» نوشت.
اما بعد، در دی ماه ۱۳۹۸، پس از آبان خونین آن سال و شلیک سپاه پاسداران به هواپیمای اوکراینی، علیزاده از کشور خارج شد. او که به هلند سفر کرده بود، به ایران بازنگشت. علیزاده حالا جوانی ۲۱ ساله شده بود.
او در اینستاگرام از «تبعیضها» و «پولهای کثیف» در ایران حرف زد و گفت نمیخواهد جزیی از «سیستم سرکوب، فساد و دروغ» باشد.
علیزاده در نامهای که خطاب به مردم ایران نوشت، خود را یکی از میلیونها زن سرکوب شده در ایران خواند که هر زمان صلاح دیدند، مصادرهاش کردند.
سوءاستفاده از وطن و پرچم
در پی اظهارات کارشناسان تلویزیون جمهوری اسلامی و رسانههای حامی آن علیه علیزاده پس از شکست او در مقابل کیانی، شهروندان ایرانی در فضای مجازی از این قهرمان تکواندو دفاع کردند.
در شبکه اجتماعی ایکس و اینستاگرام، تصاویری از کمربند علیزاده منتشر شد که روی آن سه رنگ پرچم ایران مشاهده میشود.
برخی رسانهها و روزنامهنگاران ساکن ایران به اتهاماتی که حامیان حکومت به علیزاده زدند واکنش نشان دادند.
از سوی دیگر، تصاویر مراسم اهدای مدالها که صداوسیمای جمهوری اسلامی بخشهایی از آن را سانسور کرد منتشر شد که علیزاده، کیانی را در آغوش کشید و در تصویری دیگر، او به شانه علیزاده بوسه زند.
این صحنهها از سوی کاربران، به عشق و علاقهای تعبیر شد که با وجود خطکشیهای جمهوری اسلامی، میان شهروندان وجود دارد.
حمیدرضا ابک، روزنامهنگار سابق و از حامیان دولت حسن روحانی، به بهانه مسابقه علیزاده و کیانی در فیسبوک خود مطلبی منتشر کرد.
ابک با اشاره به مشکلات اقتصادی سالهای اخیر نوشت: «ما هم به اضطرار آنقدر به این مفهوم زیبا و بی در و پیکر (وطن) اندیشیدهایم که اوضاعمان به هم ریخته است. تقی به توقی میخورد مجبوریم بلافاصله چرتکه بیندازیم که آیا این اتفاق احیانا به وطن ربط نداشت؟ این بابا وطندوست است یا دارد سرمان کلاه میگذارد؟ تکلیف مسابقه تکواندوی کیمیا و ناهید چه میشود؟ "سمت درست وطن" کجاست؟»
محمد جواد روح، سردبیر روزنامه هممیهن نیز در نوشتهای به این مسابقه و حاشیههای آن اشاره کرد.
روح نوشت: «به نظرم هر دو باری سنگینتر از تمرینات و تلاشها و مبارزات را بر دوش کشیدهاند. بار سنگین قضاوت هموطنان خود را. از تندروترینهای دو طرف که هر یک، یکی از دو دختر را خائن و خودفروخته میخواند تا قضاوتهای میانهروتری که سعی میکرد سبکوسنگین کند و همه ابعاد و زوایای مساله را ببیند.»
جمهوری اسلامی یا ایران؟
کاربران شبکههای اجتماعی مشخصا به همدلی کیانی و علیزاده اشاره داشتهاند. آنها مرز بین علیزاده و کیانی را نه ایران، بلکه جمهوری اسلامی میدانند. این دو جوان، همدیگر را در آغوش کشیدند، علیزاده سه رنگ پرچم ایران را روی کمربندش دارد و کیانی به شانه علیزاده بوسه میزند.
اینها نشان میدهند، مرز بین این دو، ایدئولوژی جمهوری اسلامی است نه آنچه کارشناسان صدا و سیما میگویند.
پس از انتشار صحنه در آغوش گرفتن کیمیا و ناهید، شاهزاده رضا پهلوی با اشاره به رقابت این دو نوشت: «جمهوری اسلامی قهرمانان ایران را وادار میکند تا وطنشان را ترک و بر خلاف میل زیر پرچم دیگر کشورها در رقابتها شرکت کنند.»
او افزود: «ناهید و کیمیا هر دو برنده هستند و بازنده، رژیم پلید و اهریمنی جمهوری اسلامی است.»
نیکلاس مادورو، رییسجمهوری ونزوئلا روز پنجشنبه ۱۸ مرداد، تنشهای بین خود با شبکه اجتماعی ایکس و مالک آن ایلان ماسک را به اوج خود رساند و دسترسی به این شبکه را در میانه اعتراضات به نتایج مورد مناقشه انتخابات ریاست جمهوری این کشور برای ۱۰ روز ممنوع کرد.
او در یک سخنرانی که از تلویزیون دولتی ونزوئلا پخش شد، گفت: «ایکس، برای ۱۰ روز از ونزوئلا خارج شو!»
مادورو گفت تصمیم برای از دسترس خارج کردن شبکه ایکس، بر اساس قطعنامهای که قانونگذاران ارائه و او آن را امضا کرده است، گرفته شده است.
او همچنین ایلان ماسک را به نفرتپراکنی و تحریک برای جنگ داخلی و مرگآفرینی متهم کرد.
در هفتههای اخیر ایلان ماسک و نیکلاس مادورو درگیر مجادلاتی تند بودهاند. پس از آنکه مادورو، ماسک را دشمن اصلی مردم ونزوئلا خواند و او را متهم کرد که در جریان انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا او را هدف گرفته است و نیروی محرکه اصلی اعتراضات مخالفان پس از انتخابات بوده است، ماسک نیز نوشت که الاغ بیشتر از مادورو میفهمد.
دامنه این مجادله تا آنجا بالا گرفت که رییسجمهوری ونزوئلا ایلان ماسک را به نبرد تن به تن در خیابانهای کاراکاس فراخواند. این دو همچنین پیشنهادهایی برای مجادله با هم در شبکه ایکس و تلویزیون دولتی ونزوئلا ارائه کردهاند.
ممنوعیت موقت شبکه ایکس، ضربه دیگری به شرکتهای بزرگ فناوری است. مادورو در روزهای پیش نیز از حامیان خود خواسته بود تا استفاده از متا، شرکت مادر فیسبوک، اینستاگرام و واتس اپ، را کنار بگذارند.
او گفت از شبکه پیامرسان واتس اپ برای تهدیدی خانواده سربازان و افسران پلیس استفاده میشود.
واتس به پرسشهای رویترز در این زمینه پاسخ نداد.
مرجع انتخاباتی که به نیکلاس مادورو نزدیک است، او را حدود ۵۱ درصد آرا برنده انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد، هر چند هنوز آمار تفکیکی آرا را منتشر نکرده است.
مخالفان میگویند که با فاصله زیاد مادورو را شکست دادهاند. در جریان اعتراضات پس از انتخابات دستکم ۲۳ نفر کشته شدهاندږ
اعتراضات پس از انتخابات در سراسر کشور و نیز خارج از ونزوئلا آغاز شد. معترضان خواستار کناره گیری مادورو و احترام به پیروزی ادموندو گونزالس، نامزد مخالفان هستند.
اپوزیسیون به رهبری ماریا کورینا ماچادو و گونزالس میگوید که نسخههایی از آرا را در اختیار دارد که نشان میدهد با بیش از هفت میلیون رای در انتخابات پیروز شده است، در حالی که مادورو فقط ۳.۳ میلیون رای به دست آورده است. این نتیجه، در مجموع مشابه نتایج نظرسنجیهای مستقل است.
بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده، آرژانتین و شیلی از به رسمیت شناختن پیروزی مادورو خودداری کردهاند و در عوض خواهان شفافیت و انتشار جزییات آرا هستند. چین، روسیه و جمهوری اسلامی پیروزی مادورو را تبریک گفتهاند.
ماچادو روز پنجشنبه از آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، رییسجمهوری مکزیک خواست تا به مادورو بگوید که بهترین گزینه او مذاکره با مخالفان است.
در پی این درخواست، وزیران امور خارجه مکزیک، کلمبیا و برزیل در بیانیهای مشترک بار دیگر خواستار انتشار جزییات آرای ریخته شده در صندوق در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا شدند.