رییس مرکز بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت: نگران تب دنگی در شهریور و مهر هستیم
شهنام عرشی، رییس مرکز بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت، گفت وضعیت تب دنگی «نسبتا پایدار» است و با اشاره به احتمال به وجود آمدن «کانونهای اپیدمی محلی» برای پشه آئدس در ماههای آتی افزود: «در ارتباط با ماههای شهریور و مهر احساس نگرانی میکنیم.»
مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که قصدشان برای تلافی کشتهشدن اسماعیل هنیه، رهبر حماس در قطر، قطعی است و احتمالا به شکلی گستردهتر از حمله قبلی با همراهی گروههای نیابتی انجام میشود.
نیروهای نظامی جمهوری اسلامی یکبار نیز در ۲۵ فروردینماه، بهطور مستقیم از خاک ایران به اسرائیل حمله کردند. اقدامی که در آن زمان رویدادی بیسابقه در چند دهه تنش میان اسرائیل و جمهوری اسلامی به حساب میآمد. اینبار، تنها نقطه تمایز ممکن است همزمانی حمله از سوی حوثیهای یمن، حزبالله لبنان و گروههای عراقی و فلسطینی، و البته هشدار دیرهنگام و گستردهتر بودن سطح عملیات باشد.
اسرائیل تا این مقطع از جنگ قادر بوده توان عملیاتی حزبالله را در لبنان و سوریه و همچنین امکان تحرک گروههای مسلح فلسطینی را در غزه بسیار محدود و حتی سلب کند. تحرکات گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در یمن و عراق هم نسبتا تا حد بالایی در کنترل آمریکا است و این کشور، یا با همراهی متحدان اروپایی یا به تنهایی، تاکنون ضربات تاثیرگذاری به مقر حوثیها یا مقاومت اسلامی در عراق زده است.
حزبالله در افول
در حال حاضر، حزبالله از نظر توان و نیروی حمله به اسرائیل، مهمترین نیروی خارجی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به حساب میآید. این گروه توان موشکی قابل ملاحظهای دارد، اما دست آن بسیار بسته است چون در لبنان مقبولیت کافی ندارد و به عنوان یک گروه مزدور مورد نفرت بخشی از جامعه لبنان است.
روزنامه گاردین در همین زمینه اخیرا طی گزارشی نوشت که محبوبیت حزبالله در سالهای اخیر به خصوص به دلیل مداخله در جنگ داخلی سوریه برای حمایت از سرکوب بشار اسد علیه مردم معترض افول کرد.
در حال حاضر نیز لبنان سالگرد انفجار مرگبار در بیروت را پشت سر میگذارد که لبنانیها حزبالله را مسئول آن میدانند.
با این شرایط، تهران به خوبی میداند حزبالله نیز چندان توان و مشروعیتی برای انجام یک عملیات فراتر از پرتاب راکت و موشک به اسرائیل را ندارد و با این حساب، یک جنگ طولانی برای لبنان بسیار مخرب و نفسگیر خواهد بود.
حمله اول ایران به اسرائیل یک اقدام بیسابقه بود اما داستان این بار برای تهران فرق میکند
رهبران کشورهای عرب در نگرانی
نباید فراموش کرد که اینبار همکاری کشورهای عرب منطقه همچون امارات متحده عربی، عربستان سعودی و اردن با اسرائیل ممکن است جدیتر و علنیتر از حمله جمهوری اسلامی در فروردینماه باشد.
این همراهی از آن جهت است که نگرانی بینالمللی بیشتری درباره در گرفتن یک جنگ گسترده در منطقه وجود دارد و رهبران این کشورها در رایزنی با غرب هر تلاشی برای جلوگیری از این جنگ میکنند. با همین منطق است که اردن نیز همزمان با مشورت پادشاه آن با فرانسه، فارغ از اختلافاتش با تهران، وزیر امور خارجه خود را به تهران فرستاد تا درباره امنیت منطقه رایزنی کند.
از سوی دیگر نیز دلیل این تلاش منطقهای، رضایت پنهان رهبران این کشورها از حذف رهبران اخوانی حماس مثل اسماعیل هنیه و نگرانی از گسترش جنگ است.
اکراه سوریه، احتیاط روسیه
حتی سوریه بشار اسد هم پس از یک دهه جنگ داخلی و کشتار و تخریب زیرساختهای کشور، هرگز تمایلی به تبدیل شدن به زمین جنگ ایران و اسرائیل ندارد. فراتر از همراه نشدن با جنگ ایران، ممکن است حتی عوامل اسرائیل در ساختار دولتی سوریه، در زمان لازم گراهای مورد نیاز را هم به اسرائیل بدهند، مانند آنچه در سالهای اخیر گزارشهایی از آن مطرح شد. در آخرین مورد نیز پس از حمله به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی، بحث احتمال دادن آمار دقیق اعضای سپاه پاسداران در کنسولگری در دمشق مطرح شد.
در رابطه با سوریه، از روسیه و اختیار حریم هوایی سوریه هم نباید غافل شد. روسیه با وجود همراهیهای منطقهای با تهران، هرگز به ایران اجازه استفاده از حریم هوایی سوریه برای حمله به اسرائیل را نخواهد داد.
با این شرایط، گزینهای که برای ایران میماند، خیلی محدود به نظر میرسد؛ شاید تکرار حملهای در سطح حمله فروردین با چندین راکت و موشک گروههای نیابتی و یا کمی بیشتر از آن و یا شاید همزمان حمله و بمبگذاری در سفارتخانههای اسرائیل در کشورهای آمریکای لاتین و چند کشور دیگر.
مساله دردناک برای تهران
مساله این است که ایران نه به لحاظ تسلیحات متعارف و نه تسلیحات غیرمتعارف، هرگز در حد بازدارندگی با اسرائیل قرار نخواهد گرفت.
در محاسبات اسرائیل، جمهوری اسلامی قادر به پاسخی فراتر از موشکپرانی و چند نیروی نیابتی خود نیست که اسرائیل را مجاب کرده که میتواند دست به چنین عملیات پیچیدهای در قلب محافظتشدهترین نقطه پایتخت ایران بزند.
آنچه در ۲۵ فروردین و حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل رخ داد، توپ پر حکومت ایران بود.
ممکن است ایران با اتکا به نیروی انسانی جنگدیده (جنگ عراق و ایران) و آنطور که مقامهایش میگویند «قدرت ایمان» نیروهای نظامی خود دست به یک اقدام غیرقابل پیشبینی بزند، اما در حوزه نیروی انسانی هم، توان نیروی انسانی جنگدیده اسرائیل اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
مساله دردناک برای تهران اما چیز دیگری است، اینکه اسرائیل به سطحی از توانمندی نرمافزاری-اطلاعاتی و عملیاتی-جستیکی در خاک ایران رسیده که برای رهبرانش، مساله تنها انتخاب زمان و نحوه و هدف عملیات است. امری که مقابله با آن نه یک اقدام ساده و کوتاهمدت بلکه نیازمند اقدامات انقلابی و ساختاری در دستگاههای موازی و تودرتوی اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی است.
بنا بر این چه تهران تصمیم حمله گسترده به اسرائیل را اجرایی کند چه نکند، فردای حمله نیز باید با همین نفوذ و ناکارآمدی اطلاعاتی و نظامی خود دست و پنجه نرم کند که جا را برای عملیاتهای بعدی اسرائیل باز خواهد گذاشت.
با افزایش احتمال حمله نظامی جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی آن به اسرائیل، بنیامین نتانیاهو هشدار داد که کشورش در هر عرصه و جبههای مقابل تهدید تهران خواهد ایستاد و همزمان رسانههای اسرائیلی از بررسی گزینه «حمله پیشگیرانه» در این کشور خبر دادند.
بنیامین نتانیاهو یکشنبه ۱۴ مردادماه خطاب به تهران و گروههای نیابتی آن گفت: «جمهوری اسلامی و نوکرانش به دنبال محاصره اسرائیل با یک حلقه ترور هستند. هرکسی به ما آسیبی بزند، بهای بسیار سنگینی خواهد پرداخت.»
نتانیاهو با اشاره به آمادگی اسرائیل برای جنگ در چند جبهه، گفت: «ما مصمم هستیم که در هر جبهه و هر عرصه، در نزدیک یا دوردست، در برابر آنها بایستیم.»
همزمان با او اسحاق هرتزوگ، رییسجمهور اسرائیل نیز اعلام کرد کشورش آماده است تا در مقابل «محور شرارت» از خود محافظت کند.
هشدار نتانیاهو و هرتزوگ در پاسخ به تهدیدهای مقامهای جمهوری اسلامی مطرح میشود که در روزهای اخیر و در پی مرگ اسماعیل هنیه تشدید شده است.
در آخرین مورد از این تهدیدات، مسعود پزشکیان در دیدار با ایمن صفدی، وزیر خارجه اردن که به تهران سفر کرده گفت کشتن هنیه «اشتباه بزرگ» اسرائیل بوده و پاسخ تهران به آن قطعی است.
با تشدید نگرانی از وقوع این حمله و آغاز جنگ احتمالی در منطقه، هشدارها نیز درباره آن افزایش یافته است.
شاهزاده رضا پهلوی در همین زمینه در حسابش در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «قصد جمهوری اسلامی برای حمله نظامی به اسرائیل در پاسخ به حذف اسماعیل هنیه، بازی خامنهای با آتش است.ملت ما تا کی باید هزینه آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی جماعتی قرونوسطایی را بدهد؟»
ادامه رایزنیها برای جلوگیری از آغاز جنگ
همزمان با سفر وزیر خارجه اردن به تهران، امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه و ملک عبدالله، پادشاه اردن به صورت تلفنی گفتوگو کردند. بنا بر بیانیه دفتر ریاستجمهوری فرانسه، دو طرف در این تماس تاکید کردند باید «به هر قیمتی» از تشدید تنشهای نظامی در خاورمیانه پرهیز شود.
در سوی دیگر محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق در تماسی تلفنی با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گفت تلاشها برای کاهش تنشها در منطقه به خاتمه «تجاوز» اسرائیل به نوار غزه بستگی دارد.
بلینکن هم در این گفتوگو بر ضرورت جلوگیری از تشدید تنشها در خاورمیانه از سوی همه طرفهای درگیر تاکید کرد.
«حمله پیشگیرانه» در میان گزینههای اسرائیل
در حالیکه آمریکا اعلام کرده به امنیت اسرائیل متعهد است، رسانهها خبر میدهند «حمله یا اقدام پیشگیرانه» نیز به گزینههای مورد بررسی این کشور اضافه شده است.
کانال ۱۲ اسرائیل گزارش داد نهادهای امنیتی این کشور در حال بررسی امکان «اقدامات یا حملات پیشگیرانه» در قبال حمله به اسرائیل هستند. در این گزارش مکان اقدامات پیشگیرانه «از جمله در لبنان یا احتمالا مکانهای دیگر» ذکر شده است.
دانیال هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل، در پاسخ به این سوال که چرا کشورش اقدامات پیشدستانه در قبال حمله احتمالی انجام نمیدهد، گفت: «ما مراقب دشمنان خود در همه جبههها و قطعا حزبالله لبنان هستیم. برنامههای بسیار گستردهای داریم، آمادگی بالایی برای اقدام داریم.»
او افزود: «هر دستوری که از رده سیاسی بگیریم، فورا اجرا خواهیم کرد.»
ادامه هشدارهای بینالمللی برای خروج از لبنان
در حالی که پیش از این آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی و آسیایی برای خروج شهروندان خود از لبنان هشدار صادر کردند، روز یکشنبه ترکیه نیز خواستار خروج شهروندانش از این کشور شد.
وزارت خارجه ترکیه خطاب به اتباع خود که ماندنشان درلبنان «ضروری» نیست، اعلام کرد این کشور را به دلیل بدتر شدن شرایط امنیتی آن ترک کنند.
این هشدارها همزمان با ادامه توقف پروازها به لبنان و همچنین اسرائیل صورت میگیرد.
بنا بر ارزیابی مقامهای اسرائیلی، حمله احتمالی جمهوری اسلامی ممکن است همزمان با متحدانش در منطقه از جمله لبنان صورت بگیرد.
پایگاه خبری بلومبرگ به نقل از مقامهای اسرائیلی نوشت حمله تلافیجویانه جمهوری اسلامی به این کشور قریبالوقوع خواهد بود و حکومت ایران، حزبالله لبنان و حوثیهای یمن احتمالا به صورت همزمان اسرائیل را هدف قرار خواهند داد.
همزمان با شدت گرفتن تنشها در منطقه و احتمال رویارویی نظامی جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی آن از یک سو و اسرائیل از سوی دیگر، بسیاری از کشورها از شهروندان خود خواستند هرچه سریعتر لبنان را ترک کنند.
وزارت خارجه فرانسه روز یکشنبه ۱۴ مرداد از شهروندان خود در لبنان خواست تا زمانی که پروازهای تجاری در این کشور برقرار است، از لبنان خارج شوند.
فرانسه همچنین به آن دسته از اتباع خود که در ایران مقیماند، هشدار داد با توجه به احتمال بسته شدن حریم هوایی ایران، موقتا این کشور را ترک کنند.
پیشتر و در روز ۱۲ مرداد نیز هشدار مشابهی برای گردشگران فرانسوی در ایران صادر شده بود.
اعضای حماس ۱۵ مهر سال گذشته (هفتم اکتبر) با حمله به جنوب اسرائیل حدود هزار و ۲۰۰ نفر را کُشتند و بیش از ۲۵۰ تن را به گروگان گرفتند.
اسرائیل در واکنش به این تهاجم، عملیات نظامی گستردهای را در نوار غزه آغاز کرد. در سوی دیگر، حزبالله، مقاومت اسلامی عراق و حوثیهای یمن در حمایت از حماس وارد این مناقشه شدند و درگیریهای شدید و مرگبار در طول ۱۰ ماه گذشته، منطقه را به بیثباتی کشانده است.
بیم آن میرود در پی کشته شدن فواد شکر، فرمانده ارشد حزبالله در عملیات اسرائیل در حومه جنوبی بیروت و ترور اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس در تهران، خصومتها در منطقه بیش از پیش افزایش یابد و جبهههای جدیدی از درگیری در خاورمیانه گشوده شود.
مراسم تشییع جسد اسماعیل هنیه در تهران، ۱۱ مرداد
آنتونیو تاجانی، وزیر امور خارجه ایتالیا روز ۱۴ مرداد در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس به «وخامت اوضاع» در منطقه اشاره کرد و از گردشگران ایتالیایی خواست از سفر به لبنان خودداری کنند.
تاجانی همچنین به آن دسته از اتباع ایتالیا که به صورت موقت در لبنان به سر میبرند، توصیه کرد به جنوب این کشور سفر نکنند و هر چه سریعتر از طریق پروازهای تجاری به ایتالیا بازگردند.
وینستون پیترز، وزیر خارجه نیوزیلند هم از شهروندان این کشور خواست «تا زمانی که گزینهها در دسترس هستند»، از ایران و لبنان خارج شوند.
پیترز در ایکس نوشت: «ما همچنین به نیوزیلندیها در اسرائیل توصیه میکنیم در نظر داشته باشند که آیا باید در این کشور بمانند یا خیر.»
در روزهای اخیر و پس از کشته شدن هنیه در تهران، لفاظیهای مقامهای جمهوری اسلامی علیه اسرائیل تشدید شده است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در پیام خود به مناسبت کشته شدن رهبر حماس گفت اسرائیل با ترور هنیه «زمینه مجازات سختی را برای خود» فراهم کرد. دیگر مقامهای ارشد حکومت ایران نیز اسرائیل را به گرفتن انتقام تهدید کردهاند.
روزنامه نیویورکتایمز به نقل از سه مقام ایرانی نوشت خامنهای دستور داده به تلافی کشتهشدن هنیه، اسرائیل مستقیما هدف قرار گیرد.
اسرائیل هنوز به صورت رسمی مسئولیت عملیات منجر به کشته شدن رییس دفتر سیاسی حماس را بر عهده نگرفته است.
شبکه خبری سیانان گزارش داد سفارت ایالات متحده در بیروت از شهروندان آمریکایی خواسته است با خرید «هر بلیتی که در دسترس آنان است»، لبنان را ترک کنند.
دیوید لمی، وزیر خارجه بریتانیا هم تاکید کرد شهروندان این کشور «همین حالا» از لبنان خارج شوند.
اردن، اندونزی، استرالی و عربستان سعودی نیز درخواستهای مشابهی را خطاب به اتباع خود در لبنان مطرح کردهاند.
گمانهزنیهای فراوانی در خصوص شیوه و زمان عملیات تلافیجویانه جمهوری اسلامی علیه اسرائیل در رسانهها و فضای مجازی مشاهده میشود. بسیاری از ناظران معتقدند تهران ممکن است با استفاده از گروههای مسلح مورد حمایت خود، از جمله حزبالله لبنان، اسرائیل را هدف قرار دهد.
جمهوری اسلامی شامگاه ۲۵ فروردین با بیش از ۳۰۰ موشک کروز، موشک بالستیک و پهپاد به اسرائیل حمله کرد. این اولین حمله مستقیم حکومت ایران به خاک اسرائیل بود.
به گفته ارتش اسرائیل، ۹۹ درصد از پرتابههای ایران از سوی سامانههای دفاعی اسرائیل و متحدان آن رهگیری و ساقط شدند.
افزایش دامنه ابر بحران انرژی به ويژه در بخش برق و گاز طبیعی موجب شد تا در سالهای اخیر میزان قطعی برق و گاز واحدهای صنعتی افزایش یابد.
قطع مکرر برق منجر به بروز خسارت به صنایع مهمی از جمله فولاد و پتروشیمی و دیگر صنایع ایران شده است . به گفته مهرداد بائوج لاهوتی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، قطع برق همچنین موجب شده است تا صنایع ایران سالیانه ۵ میلیارد دلارخسارت ببینند. بر همین اساس، آسیبهای ناشی از خاموشیهای مکرر برق برای صنایع، تبدیل به یکی از موضوعات اساسی صاحبان واحدهای صنعتی شده است.
قطع برق در حالی اتفاق میافتد که آبان سال گذشته، معاون مالی وزیر نیرو با بیان اینکه میزان تولید برق در ابتدای انقلاب سال ۱۳۵۷ در کشور فقط معادل هفتهزار مگاوات بود، از تلاش ورازت نیرو برای تحقق «تابستان بدون خاموشی در سال آینده» خبر داد. پوچ بودن این وعده قبل از آغاز تابستان به اثبات رسید.
در تیر ماه گذشته، به دنبال افزایش بیسابقه دما و مصرف برق در ایران، فعالیتها در بخشهای صنعتی کشور به صورت اضطراری تعطیل شد. کمبود برق موجب شد تا روز ۲۱ تیرماه در ۱۵ استان کشور تعطیلی اعلام شود. با این وجود بهرغم تعطیلی مقطعی برخی استانها و تداوم قطع برق واحدهای صنعتی، وزارت نیرو نتوانست بحران کسری برق را مدیریت کند.
وضعیت فعلی تولید برق ایران
مقامهای ایران و حتی گزارشهای رسمی وزارت نیرو از ظرفیت بالای ۹۲ هزار مگاواتی تولید برق کشور خبر میدهند، اما در عمل، تولید برق ایران در هفتههای اخیر حدود ۷۲ هزار مگاوات بوده و در شرایط فعلی شبکه برق کشور با بیش از ۱۵ هزار مگاوات کسری مواجه است.
آرشیو آمار وزارت نیرو نشان میدهد ۳۵ درصد ظرفیت نیروگاهی ایران قبل از سال ۱۳۸۰ راهاندازی شده و بسیاری از نیروگاههای قدیمیتر عملا از رده خارج شدهاند، اما کماکان در آمار «ظرفیت تولید برق» لحاظ میشوند. باید در نظر داشت که حدود ۱۲ هزار مگاوات از ظرفیت تولید برق ایران سهم نیروگاههای آبی است که با کاهش میزان بارش در سالهای اخیر، در برخی مواقع هشت هزار مگاوات از ظرفیت تولید نیروگاههای برق آبی کاهش یافته است.
قطع برق بیشتر از منازل و مصارف شخصی، صنایع را با خسارت مواجه کرده است
تحقق نیافتن برنامهها
از دهه گذشته، وزارت نیرو هدفگذاری کرده بود تا نیروگاههای گازی و بخاری خود را به نیروگاههای چرخه ترکیبی تبدیل کند و بهرهوری نیروگاهها را از حدود ۳۰ تا ۳۳ درصد به ۴۵ درصد افزایش دهد. اما این هدفگذاری محقق نشد و بخش اعظم نیروگاههایی که طی چند سال گذشته راهاندازی شدهاند، همچنان از نوع کمبازده بخاری یا گازی هستند.
آمار رسمی وزارت نیرو و مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد ۱۳ درصد از برق تولیدی ایران در شبکه انتقال و توزیع تلف میشود؛ این رقم چشمگیر معادل ۴۰ درصد از کل مصرف خانگی برق در کشور است. بهرهوری پایین نیروگاههای حرارتی نیز یکی دیگر از عوامل تشدید بحران کسری برق در ایران است.
وزارت نیرو در سال ۱۴۰۲ قصد داشت بیش از شش هزار مگاوات نیروگاه برقی جدید راهاندازی کند، اما کمتر از یکسوم این هدف محقق شد. آخرین باری که ایران توانست پنج هزار مگاوات نیروگاه جدید راهاندازی کند، به سال ۱۳۸۹ برمیگردد و از آن زمان به بعد، هیچگاه هدفگذاری برای رشد تولید برق محقق نشد. نتیجه این روند، کاهش صادرات خالص برق از مثبت هشت تراوات ساعت در سال ۱۳۹۳ به یک تراوات ساعت در سال ۱۴۰۱ بود.
به گفته مشاور طرح جامع فولاد کشور، ایران برای تراز کردن برق مورد نیاز صنایع به حدود ۸۴ میلیارد دلارو برای گاز به حدود ۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیازمند است.
آیا میزان مصرف برق در ایران بالاست؟
دولتمردان جمهوری اسلامی ادعا میکنند که مصرف بالای برق از سوی مردم یکی از عوامل ایجاد ناترازی در بخش برق است. باید در نظر داشت که در حوزه مصرف بخش خانگی، سه کشور ایران، ترکیه و آلمان به لحاظ جمعیتی تقریبا مشابه هستند. براساس گزارش سالانه آژانس بینالمللی انرژی، مصرف برق خانگی در ایران ۴۰ درصد کمتر از آلمان و ۳۶ درصد بیشتر از ترکیه است.
با توجه به آمار جهانی، میتوان نتیجه گرفت که مصرف خانگی برق در ایران متناسب با میانگین جهانی است و مردم ایران از پرمصرفترینهای برق در جهان نیستند. همچنین، بررسیها نشان میدهد که مصرف برق در ایران مشابه میانگین جهانی و حتی کمتر از مصرف برق در حدود ۸۰ کشور دیگر است.
بر خلاف سخنان مقامها، میانگین مصرف برق خانگی در مقایسه با کشورهای مشابه بالا نیست
آینده بحران کسری برق
به گفته نایبرییس هیات مدیره شرکتهای تولیدکننده برق در شرایط فعلی، شبکه برق ایران در پیک مصرف شبکه حدود ۱۵ هزار مگاوات ناترازی برق روبهرو است، اگر این روند به همین ترتیب پیش برود در ۱۰ سال آینده ایران با ۳۷ هزار مگاوات ناترازی تولید روبهرو خواهد شد؛ یعنی یکسوم برق مورد نیاز کشور قابل تامین نخواهد بود.
حسنعلی تقیزاده، رییس سندیکای تولیدکنندگان برق، هم تاکید کرده که برای حل ناترازی برق به سالانه چهار میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت برق و هفت هزار مگاوات نیروگاه جدید (ترکیبی از نیروگاههای گازی، سیکل ترکیبی، بادی و خورشیدی) نیاز است.
این در حالی است که کل درآمد نفتی جمهوری اسلامی در سال گذشته حدود ۳۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود، حتی اگر قرار نباشد کل کسری ۱۵ تا ۱۹ هزار مگاواتی طبق پیشبینی برنامه هفتم توسعه برطرف شود، همچنان منابعی برای برونرفت از بحران فعلی مورد نیاز است.
بهرغم وعدههای دولتمردان جمهوری اسلامی در شرایط فعلی هیچ راه حل کوتاه مدتی برای حل بحران کسری برق وجود ندارد. تداوم قطع گاز واحدهای صنعتی به معنای کاهش رشد اقتصادی و مشکلات ناشی از آن خواهد بود. بدون جذب منابع مالی لازم و تکنولوژی پیشرفته بحران کسری برق و گاز بهطور ریشهای حل نخواهد شد.
در سال گذشته و بر اساس گزارش روزنامه اعتماد، قطع برق موجب کاهش پنج درصدی شاخص تولید و فروش در تمام رشتهها و فعالیتهای صنعتی شد. امسال پیشبینی میشود با افزایش دما و افزایش قطع برق شاخص تولید و فروش همه فعالیتهای صنعتی بیشتر کاهش خواهد یافت. ناترازی انرژی و کسری گاز طبیعی و برق موجب شده تا ایران به تدریج بازار منطقهای گاز طبیعی و برق را نیز از دست بدهد.
کوتاه سخن اینکه جمهوری اسلامی با بزرگترین چالش امنیتی خود در چهار دهه گذشته روبهرو شده است. این چالش دیر یا زود جمهوری اسلامی را وادار به نرمش قهرمانانه دوباره خواهد کرد. در غیر این صورت باید شاهد کاهش بیشتر رشد اقتصادی، ورشکستی کارخانهها، افزایش بیکاری و شورشهای ناشی از قطع گاز و برق در فصول مختلف سال باشیم.
مریم مهرابی، معلم و خواهر محمود مهرابی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، با حکم دادگاه انقلاب اصفهان به شش سال حبس تعزیری، دو سال محرومیت از خدمت و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
بر اساس حکمی که از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان به ریاست قاضی محمدرضا توکلی صادر و روز یکشنبه ۱۴ مرداد به مهرابی ابلاغ شده، او بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس و بابت اتهام «اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار به قصد برهم زدن امنیت کشور» به پنج سال حبس محکوم شده است.
مهرابی بابت مجازاتهای تکمیلی نیز به دو سال محرومیت از خدمت و دو سال منع خروج از کشور محکوم شده است.
ماهان (هاجر)، خواهر مریم با انتشار ویدیویی با اعلام این خبر گفت: «مگر مریم جز دادخواهی برای برادرم کاری کرده است؟»
این زندانی سیاسی در این پرونده از حق دسترسی به وکیل محروم بود و بخش دیگر پروندهاش با اتهام «نشر اکاذیب» در دادگاه کیفری دو اصفهان در دست بررسی است.
مهرابی روز ۲۹ خرداد امسال به دست نیروهای امنیتی در اصفهان بازداشت شد.
او در اردیبهشت امسال با انتشار ویدیویی خطاب به امامجمعه مبارکه گفت: «فعالیت مجازی محمود مهرابی را افساد دانست اما برای زمینخواری کاظم صدیقی نه لب گشود و نه طومار نوشت.»
مریم مهرابی در اسفند ۱۴۰۱ نیز درحالی پیگیر پرونده برادرش محمود بود، به دست نیروهای امنیتی بازداشت و سه روز بعد با تامین قرار از زندان دولتآباد اصفهان آزاد شد.
او در شهریور ۱۴۰۲ با حکم شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری دو شهر مبارکه به هفتاد و چهار ضربه شلاق و سه ماه حبس محکوم شد و این حکم به پرداخت جزای نقدی تبدیل شد.
جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته به طور مدام خانوادههای دادخواه را در تلاش برای ساکت کردن آنان و غلبه روایت حکومت در مورد قربانبان سرکوب، تحت فشار گذاشته است.
در یکی از آخرین موارد، رعنا کورکور، خواهر مجاهد کورکور، زندانی معترض محکوم به اعدام، روز پنجشنبه ۱۴ تیر ماه امسال به دست ماموران امینی در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.