هشدار درباره شیوع بیماری تب کنگو در روزهای گرم ایران

دستگاهها و نهادهای بهداشتی و درمانی ایران با گرم شدن هوا، درباره افزایش جمعیت کنهها و احتمال شیوع بیماری خطرناک تب کریمه کنگو (CCHF) هشدار دادند.

دستگاهها و نهادهای بهداشتی و درمانی ایران با گرم شدن هوا، درباره افزایش جمعیت کنهها و احتمال شیوع بیماری خطرناک تب کریمه کنگو (CCHF) هشدار دادند.
همزمان با موج گرما در ایران، دمای شهر اهواز طی چهار روز گذشته روی ۵۱ درجه و بیشتر از آن قرار گرفته و سازمان هواشناسی درباره تداوم گرما تا روز چهارم تیر .
از بیماریهای خطرناک مرتبط با فصل گرما، تب کنگو است که از حیوان به انسان منتقل میشود و طبق گزارشهای رسمی، «حمل و ذبح غیر مجاز» از مهمترین دلایل شیوع آن در ایران است.
تب خونریزیدهنده کریمه کنگو یک بیماری ویروسی محسوب میشود که نوعی کنه سخت، هم مخزن و هم ناقل آن است.
احد وظیفه، رییس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی اخیرا گفت پیشبینیهای فصلی بیانگر افزایش چهار تا پنج درجهای دمای بالاتر از حد معمول در تابستان امسال است.
با گرم شدن دمای هوا و افزایش فعالیت کنهها به ویژه در دو ماه ابتدایی تابستان، گزارشهایی از موارد ابتلا به تب کریمه کنگو در ایران منتشر میشود.
روزهای گرم امسال در ایران با اجرای روش سنتی «ذبح دام» در خارج از فضای کشتارگاه و در استقبال از کسانی که از سفر حج برمیگردند همزمان شده و به نگرانیها درباره افزایش موارد ابتلا به تب کنگو دامن زده است.
محمدرضا سهرابی، معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی بهشتی در همین زمینه گفت: «برخی افراد در نقاط مختلف کشور با وجود تمام هشدارها و اطلاعرسانیها اقدام به خریداری دام زنده از محلهای غیرمجاز و ذبح آن به صورت سنتی میکنند.»
او یادآوری کرد که بیماری تب کریمه کنگو، علامت و نشانه خاصی در دام ندارد و بنابراین نمیتوان از ظاهر حیوان به وجود بیماری پی برد.

سهرابی هشدار داد: «قصابان، ذبحکنندگان دام، کارگران کشتارگاهها، دامداران، چوپانان، دامپزشکان و زنان خانهدار به دنبال تماس با دام تازه ذبح شده یا گوشت آلوده، در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند.»
او یکی دیگر از راههای انتقال بیماری را گزش کنههایی خواند که روی بدن گاو، گوسفند و بز آلوده به ویروس زندگی میکنند و به شهروندان توصیه کرد در طبیعتگردی یا سفر به روستاها از تماس با هر دامی خودداری کنند و کنهها را با دست نکشند یا له نکنند.
علاوه بر این دو مورد، تماس غیرایمن با خون و ترشحات بیمار مبتلا به تب کریمه کنگو از دیگر راههای مهم انتقال بیماری است.
نگهداری گوشت تازه دام به صورت کامل به مدت ۲۴ ساعت در دمای یخچال و حداکثر دمای چهار درجه سانتیگراد و اجتناب از خوردن جگر خام و نیم پخته از جمله روشهای کنترل این بیماری است.
پیش از رسیدن تابستان و تا تاریخ ۲۳ اردیبهشت، مسئولان بهداشتی ایران از سه مورد ابتلای قطعی به تب کریمه کنگو در استان هرمزگان خبر دادند که یک نفر از آنان بر اثر بیماری جان خود را از دست داد.
سال گذشته ۶۶ مورد ابتلا به تب کریمه کنگو و سه مورد مرگ ناشی از آن در ایران گزارش شد.
ابتلا به این بیماری تا ۴۰ درصد احتمال مرگ در پی دارد.
بر اساس گزارشهای داخلی، بیماری تب کریمه کنگو نخستین بار در سال ۱۳۷۸ بهطور رسمی و قطعی در ایران تایید و شناسایی شد.

دونالد ترامپ، رییسجمهوری پیشین آمریکا، در یک مصاحبه پادکستی گفت که در اواخر دوران ریاست جمهوری خود آماده شده بود که در مورد همه چیز با جمهوری اسلامی «موافقت کند» زیرا به گفته او، تهران نیز در نتیجه سختگیریها و تحریمهای آمریکا «خواهان توافق» شده بود.
او روز پنجشنبه در پادکست All In گفت: «ایران ورشکسته بود. پول نداشتند. من کشورهایی را که میخواستند از ایران نفت بخرند، تحریم کردم. ولی در عین حال میتوانستم با ایران کنار بیایم و معاملهای عادلانه انجام دهیم.»
ترامپ افزود: « توافق ساده بود: ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد. به جز این مساله، ما در مورد همه مسائل دیگر میتوانستیم صحبت کنیم و آنها از این گفتگو بسیار خوشحال میشدند.»
این اظهارات ممکن است برای بسیاری از ایرانیانی که مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا را دنبال میکنند، شگفتیآور یا نگرانکننده باشد، زیر فرض آنها این است که پیروزی ترامپ بر بایدن میتواند به معنای تغییر چشمگیر سیاست کاخ سفید در قبال جمهوری اسلامی و اعمال فشار بیشتر بر رهبران آن باشد.
جو بایدن و دونالد ترامپ هفته آینده در اولین مناظره ریاست جمهوری خود در آستانه انتخابات پنجم نوامبر به مصاف یکدیگر خواهند رفت.
سخنان روز پنجشنبه ترامپ، دست کم تا آنجا که به سیاست خارجی و روابط با جمهوری اسلامی مربوط میشود، میتواند چکیدهای به سخنانی باشد که در آن مناظره مطرح خواهد شد.
ترامپ در بخشی از صحبتهایش در پادکست «آل این» که به ایران مربوط میشد گفت: «من آنها (رهبران جمهوری اسلامی) را در جایی قرار دادم که شما میتوانستید با آنها مذاکره کنید. حتی یک کودک میتوانست با آنها معامله کند اما بایدن هیچ کاری نکرد.»
بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ با وعده صریح احیای توافق هسته ای ۲۰۱۵ پیروز شد، در حالی که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شده بود.
با خروج آمریکا از برجام در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رهبران جمهوری اسلامی بهتندی به این اقدام واکنش نشان دادند و از آن پس، به برنامه هستهای خود سرعت بیشتری بخشیدهاند.
دولت بایدن در راستای احیای برجام که هنوز نیز به نتیجه نرسیده، کارزار تحریم و «فشار حداکثری» ترامپ را متوقف و حتی معکوس کرد و در واقع به رهبران جمهوری اسلامی اجازه داد نفت ایران را به قیمت ارزانتر و با استفاده از ناوگان سایه و پنهان خود به رقیب اصلی آمریکا یعنی چین بفروشد.
ترامپ در سخنان روز پنجشنبه خود گفت که در زمان او، رهبران جمهوری اسلامی میخواستند که با او به توافق برسند، اما حالا، چین هر ماه میلیاردها دلار نفت میخرد و مقابله با جمهوری اسلامی سختتر شده است.
منتقدان سیاست جو بایدن در قبال جمهوری اسلامی همچنین به این نکته اشاره میکنند که با «نرم» بودن در قبال حکومت ایران، او به تهران اجازه داد تا از فشار ترامپ خلاص شود و منابعی بیابد تا نه تنها برنامه هستهای خود را به سطح خطرناکی گسترش دهد، بلکه نیروهای نیابتیاش را نیز تقویت کند.
از نگاه این منتقدان، اگر جمهوری اسلامی همچنان تحت فشار شدید مالی باقی میماند، حماس نمیتوانست در هفتم اکتبر به اسرائیل حمله کند.
بسیاری انتظار دارند که دونالد ترامپ در کارزار انتخاباتی خود بیشتر بر این موضوع تاکید کند زیرا سیاست ایالات متحده در مورد ایران بهطور جدایی ناپذیری با اسرائیل و جنگ جاری در غزه و بحرانهای گسترده تر در خاورمیانه پیوند خورده است.
ترامپ در پاسخ به سوالی درباره هفتم اکتبر و حمله به اسرائیل نیز گفت: «در پایان دوره من هیچ تروری در کار نبود. بنابراین امکان نداشت که آن حمله هم در طول یک میلیون سال اتفاق افتد. ایران پولی نداشت که به حماس و حزبالله بدهد. وضع ایران خراب بود.»
دونالد ترامپ همچنین گفت که به این باور رسیده بود که جمهوری اسلامی نیز «در نهایت» به پیمان ابراهیم میپیوندد و اسرائیل را به رسمیت میشناسد. امارات متحده عربی و بحرین در زمان ریاست جمهوری ترامپ و بر اساس پیمان ابراهیم، روابط خود را با اسرائیل عادی کردند.
این اولین توافق کشورهای عربی با اسرائیل، پس از پیمان صلح اسرائیل و اردن در سال ۱۹۹۴ بود.

غلامرضا دهقان ناصرآبادی، عضو کمیسیون انرژی مجلس، با اشاره به مسئله ناترازی در حوزه انرژی گفت با توجه به روند مصرف بنزین در کشور، پیشبینی میشود ایران در سال جاری بیش از ۲ میلیارد دلار واردات بنزین داشته باشد که معادل احداث یک پالایشگاه با ظرفیت ۱۰۰ هزار بشکه در روز است.
ایران چند سال است به خاطر ناکامی در ساخت پالایشگاههای جدید و استهلاک پالایشگاههای موجود با کسری بنزین مورد نیاز در داخل کشور مواجه شده است و ناچار است از خارج از کشور بنزین وارد کند.
پیشتر هم حمید رضا حاجیبابایی، عضو کمیسیون تلفیق مجلس، خبر داده بود سال ۱۴۰۲، دولت برای تامین بنزین کشور، دو میلیارد دلار بنزین وارد کرده که احتمالا ناچار است در سال جاری هم همین مقدار بنزین وارد کند.
علی خضریان، سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس یازدهم هم با اشاره اینکه با وجود پیشبینیهای انجام شده برای کاهش ناترازی انرژی وضعیت مطلوبی در کشور حاکم نیست پیشتر گفته بود: «بر اساس گزارشها، ایران در سال ۱۴۰۲، دستکم دو میلیارد دلار بیشتر از سال ۱۴۰۰ واردات بنزین انجام داده است.»
با وجود اینکه به گفته حاجیبابایی، عضو کمیسیون تلفیق مجلس، مصرف روزانه بنزین ۱۲۳ تا ۱۲۴ میلیون لیتر است، بر اساس اسناد منتشرشدهی وزارت نفت تولید بنزین پالایشگاههای کشور به کمی بالاتر از ۹۷ میلیون لیتر در روز رسیده است.
با توجه به ارقام اعلامی از سوی حاجیبابایی مصرف سالانه بنزین کشور حدود ۴۵ میلیارد لیتر برآورد میشود، اما بررسیهای ایران اینترنشنال نشان میدهد مجموع تولیدات پالایشگاههای کشور سالانه نزدیک به ۲۴ میلیارد و ۵۷۷ میلیون لیتر است که حدود ۲۰ میلیارد لیتر کمتر از مقدار مصرف سالانه کشور است.
گفته شده دولت برای جبران بخشی از این کسری، حجم عظیمی از مواد آروماتیک، شیمیایی و بنزین تولید پترشیمیها را با بنزین مخلوط کرده تا تولید قابل تحویل به جایگاههای سوخت را به روزانه بیش از ۱۱۱ میلیون لیتر برساند.
دولت در این شرایط ناچار شده ناترازی مصرف و تولید را با واردات بنزین جبران کند، غلامرضا دهقان ناصرآبادی میگوید امسال ۲ میلیارد دلار بنزین وارد میشود اما بررسی بخش دوم لایحه بودجه ۱۴۰۳ نشان دهنده واردات ۴/۱ میلیارد دلار بنزین در سال جاری است.
دهقان ناصرآبادی میگوید مسئله ناترازی در حوزه انرژی تنها به بنزین ختم نمیشود و در موضوع گاز، گازوئیل و برق نیز ایران دچار مشکل ناترازی است.
این در حالی است که به گفته این نماینده مجلس، در حال حاضر نزدیک به ۸۰ درصد از سبد مصرف انرژی کشور به گاز وابسته است و در صورت بروز مشکل در تامین گاز به خاطر افت میادین گازی یا هر علت دیگری، تامین انرژی کشور با چالش جدی مواجه میشود.

قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست تروریستی کانادا با واکنشهای مختلفی در ایران مواجه شد. در حالی که مقامات جمهوری اسلامی از این خبر خشمگین شدهاند، بسیاری از گروههای مخالف جمهوری اسلامی و شهروندان از این اقدام استقبال کردند.
با اعلام جاستین ترودو نخست وزیر کانادا، در روز چهارشنبه ۳۰ خرداد سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی این کشور قرار گرفت.
دولت کانادا بلافاصله پس از تروریستی شناختن سپاه به شهروندان این کشور به طور موکد توصیه کرد از سفر به ایران خودداری کنند و از شهروندان کانادایی که در ایران حضور دارند خواست فورا از ایران خارج شوند.
در ایران سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، این اقدام کانادا را «حرکتی خصمانه، مغایر با موازین حقوق بینالملل» و «مصداق تعرض به حاکمیت ملی ایران» خواند و علی باقری کنی، سرپرست این وزارتخانه هم «مسئولیت عواقب این تصمیم» را بر عهده کانادا گذاشت.
انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز اوکراینی هم در بیانیهای نوشت بر اقدام قضایی بینالمللی درباره شلیک سپاه به هواپیما اصرار دارد و قاتلان فرزندان ایران را نه فراموش میکنند و نه میبخشند.
ایراناینترنشنال از مخاطبان خود پرسید تروریستی شناخته شدن سپاه در کانادا چه تاثیری میتواند روی فعالیتهای این نهاد بگذارد.
شهروندی با اشاره به «فروش نفت در دوران بایدن و بی اثر شدن تحریمها» گفت اگر دولت کانادا هم مثل دولت سابق دونالد ترامپ محدودیتها را جدی بگیرند، شرایط برای سپاه فلجکننده میشود.
مخاطب دیگری بر اثر روانی این اتفاق بر روی مردم داخل ایران تاکید کرد و گفت افراد وابسته به سپاه در میان بستگانشان هم آبرویی ندارند.
کاربری هم تروریستی شناختن سپاه در کانادا را یک «نقطه عطف» برای تمام ایرانیان توصیف کرد.
شهروندی ابراز امیدواری کرد این اتفاق باعث شود اروپاییها هم به خود بیایند و سپاه را تروریستی اعلام کرده و در لیست تحریمها قرار دهند.
کاربری هم احتمال کاهش فعالیتهای سپاه در کوتاه مدت را طرح کرد، ولی گفت این نهاد در طولانی مدت به کار خود ادامه میدهد.
کاربری دیگری این اقدام را «نمایشی و فریب مردم» خواند. او با اشاره به آزادی حمید نوری از زندانی در سوئد گفت: «سپاه برآمده از مافیای قدرت است و با همه تمام نهادهای امنیتی دنیا معامله میکند.»
در آمریکا متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، با استقبال از اقدام دولت کانادا برای قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی، «تروریسم و توطئههای مرگبار» سپاه را خطری برای کل جهان دانست.
با این حال، وزارت خارجه استرالیا روز جمعه اول تیر ماه به ایراناینترنشنال گفت قانون این کشور اجازه «تروریستی شناختن» سپاه پاسداران را نمیدهد. سفارت ایران در استرالیا در واکنش به حمایت انجمن یهودیان از اقدام کانادا در تروریست شناختن سپاه پاسداران، از دولت استرالیا خواست اقدامات این انجمن را محدود کند.
در بخشی از جوابیه استرالیا آمده است که «چارچوب سازمانهای تروریستی» در قانون جزایی استرالیا، اجازه فهرست شدن نهادهای دولتی را نمیدهد.
به گفته وزارت امور خارجه استرالیا، دولت این کشور از «ابزارهای موجود برای انجام اقدامات معنادار علیه سپاه پاسداران» استفاده کرده است که اعمال «تحریمهای مالی هدفمند» از جمله آن محسوب میشود.

جواد سلیمانی، همسر الناز نبیی، از قربانیان هواپیمای اوکراینی، در واکنش به حضور مسعود پزشکیان، نامزد انتخابات ریاست جمهوری و محمدجواد ظریف، بر سر مزار یکی از قربانیان هواپیما، در حساب ایکس خود نوشت: «در مورد تباهی عروسکهای خیمه شب بازی سیرک انتخابات که نیاز نیست صحبت بشه.»
او افزود: «اما فراموش نمیکنیم فایل صوتی ظریف را که گفت هیچ بعید نیست سرنگونی هواپیمای اوکراینی عامدانه باشه ولی بهشون گفتیم بگید تا علاجش کنیم تا به دادگاه بینالمللی کشیده نشه. چقدر وقیح باید آدم باشه که وظیفش رو خونشویی جنایات بدونه.»
او در ادامه نوشت: «علاج کنندگان و توجیهگران جنایت هواپیمای اوکراینی را در کنار آمران و عاملان این جنایت نه میبخشیم نه فراموش میکنیم.»

به رغم تلاش دستاندرکاران و هیات امنای مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن برای دور نگاه داشتن نام این مرکز از افکار عمومی، تهدید معترضان از سوی یکی از کارمندان دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی در واشینگتن، بار دیگر توجه افکار عمومی را به این مرکز جلب کرد.
اقدام رمضان سلطانمحمدی، در تهدید معترضان به مرگ همزمان با برگزاری مراسم ختم ابراهیم رئیسی در مرکز اسلامی واشنگتن، باعث شد تا بار دیگر این سوال قدیمی مطرح شود که چه رابطهای میان این مسجد بزرگ واقع شده در منطقه اعیاننشین پوتومک در مریلند با تهران وجود دارد.
مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن یا IEC که بنا به ادعای هیات امنای آن یک عبادتگاه و مرکز دینی بدون هیچ وابستگی سیاسی است، سالهاست که از سوی بسیاری از منتقدان، متهم است که به عنوان پناهگاه امن حامیان جمهوری اسلامی شناخته میشود. برگزاری مراسم یادبود ابراهیم رئیسی نمونهای دال بر این ادعا است که این مرکز بهرغم تلاش گروههایی در داخل آن برای نشان دادن استقلال مالی و سیاستگذاری، همچنان زیر سایه پروپاگاندای جمهوری اسلامی قرار دارد.
میزان این نفوذ بهگونهای بوده است که طی سالها فعالیت این مرکز، امام جماعت آن همواره از سوی تهران تعیین شده است. امام جماعت فعلی این مرکز، احمد بحرینی که در حدود دو دهه است در این مرکز مستقر است، پیشتر و قبل از عزیمت به ایالات متحده نماینده ولیفقیه در دانشگاه شهید بهشتی بوده است.

به دنبال طرح ادعا و اقدام دادستانهای فدرال در سال ۲۰۰۹ به منظور مصادره این مرکز در راستای مبارزه با تروریسم، هیات امنای این مرکز، نهایت تلاش خود را کرد تا بتوانند مقامها و افکار عمومی را قانع کنند که این مرکز دارای فعالیتهایی مستقل است.
افزایش فشار از سوی مقامهای فدرال آمریکا به دنبال رصد فعالیتهای این مرکز و رابطه مالی این مرکز با جمهوری اسلامی از طریق بنیاد علوی، به دلیل دریافت کمکهای مالی متعدد کماکان ادامه دارد.
این تلاش در حالی صورت میگیرد که قطع ارتباط ارگانیک این مرکز با دفتر حفاظت منابع جمهوری اسلامی، که در نبود سفارت و کنسولگری ایران در آمریکا عملا عهدهدار این مسئولیت است، عملا ممکن نشده است.
مرکز اسلامی واشینگتن به درخواست ایران اینترنشنال برای توضیح درباره نسبت خود با حکومت ایران پاسخی نداد.
گفتوگوی ایران اینترنشنال با افراد مطلع حاکی از آن است که بعضی از کارمندان یا اعضای هیات امنای فعلی یا پیشین این مرکز، خود یا همسرشان در دفتر حفاظت منافع کار کرده یا میکنند و طی این سالها این مرکز بارها میزبان فعالیتهایی غیرمذهبی و همسو با اهداف جمهوری اسلامی بوده است. دعوت و میزبانی از روحانیون نزدیک به بیت خامنهای از جمله محسن قرائتی ، محمدکاظم راشد یزدی و محسن تاجلنگرودی و مداحان نزدیک به نظام مثل محسن طاهری و رفتوآمد وابستگان به نظام از دختر حدادعادل، مشاور علی خامنهای گرفته تا حمیدرضا عارف، فرزند معاون پیشین رئیسجمهوری از جمله مثالهای قابل اشاره است.

وجه تسمیه مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن بهرغم اینکه در پوتومک مریلند واقع شده، اشاره دارد به یک دعوای قدیمی و همزمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران.
این مرکز که پیشتر کلیسایی قدیمی و متروکه بوده، زمانی از سوی بنیاد علوی خریداری و تبدیل به مسجد میشود که جمعی از طرفداران انقلاب اسلامی به دنبال اقدامی ضربتی تلاش میکنند تا مسجد قدیمی و کهن واشینگتندیسی را تصرف کنند. ظاهرا اختلاف نظر در مورد شیوه دینورزی میان جوانان انقلابی عمدتا ایرانی و متولیان محافظهکار مسجد باعث میشود تا درگیری بالا بگیرد و بعد از اعتکاف اجباری انقلابیون در مسجد دیسی، هیاتمدیره مرکز دست به دامن پلیس میشود تا مسجد را از تسخیر کنندگان خالی کند. پلیس وارد عمل میشود و علاوه بر اخراج این عده بهزور، برای برخی از آنان دستور قضایی صادر میشود و چند نفری نیز به دلایل مختلف از جمله تخریب اموال مسجد حکم میگیرند.
روزنامه واشینگتنپست در گزارشی به تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۸۰ با اشاره به اینکه آتش انقلاب اسلامی ایران در جایی ۶هزار مایل دورتر از خاستگاهش، دامن مرکز اسلامی واشینگتن را گرفته ، نوشته است که این تضاد و کشمکش باعث شده است تا شکافی عمیق میان باورهای اسلامی پیش بیاید. در این گزارش که چندین مصاحبه مختلف با نمازگزاران مختلف در این مرکز از جمله با بهرام ناهیدیان، یکی از سخنگویان تندروهای ایرانی که بعدتر خود مسجد «مناسس» را تاسیس کرد، انجام داده و سعی کرده است تا چهرهای از شرایط حاکم و تغییر گفتمان اسلام بعد از وقوع انقلاب در ایران را تصویر کند.
از این زمان به بعد است که مرکز اسلامی واشنگتن دیگر نمیخواهد این مسلمانان تندرو و انقلابی را پذیرا باشد و لذا این عده با کمک بنیاد علوی به تکاپو میافتند تا مقر دیگری برای خود مهیا کنند.
بررسیها و گفتوگوهای ایران اینترنشنال با منابع متعدد حاکی از آن است که نهایتا دستاندرکاران تصمیمگیری در بنیاد علوی میپذیرند که خرید ملک عبادتگاه قدیمی در پوتومک، و تبدیل آن به مرکزی برای مسلمانان انقلابی تصمیم درستی است. ملک قدیمی خریداری شده و بازسازی میشود و با عنوان مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن نامگذاری میشود.

تحقیقات ایراناینترنشنال همچنین نشان میدهد که نامگذاری این مسجد به مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن به رغم استقرار آن در ایالت مریلند و شهر پوتومک، نوعی دهنکجی به مسجد قدیمی واشینگتن بود که مدیران وقت آن، دیگر تمایلی به پذیرش مسلمانان انقلابی نداشتند.
کشمکش طرفداران اسلام انقلابی با دستاندرکاران مسجد قدیمی واشینگتن با تاسیس مرکز تعلیمات اسلامی، پایان نگرفت و بهرغم در اختیار داشتن مسجدی متعلق به خودشان در پوتومک و بهرغم گذشت چهاردهه از این دعوای قدیمی، هر از گاهی جمعی از این مسلمانان تندرو با تجمع در مقابل این مسجد در روزهای جمعه و برگزاری نماز خیابانی در مقابل آن، خوانش امنای مسجد واشنگتن از اسلام را به چالش میکشند. امام جماعت فعلی مرکز اسلامی واشنگتن تمایلی نشان نداد تا درباره این چالشها و تاریخچه این اختلاف با ایراناینترنشنال گفتگو کند.

ایده تاسیس مرکز اسلامی واشنگتن در ژوئن ۱۹۵۲ میلادی (خرداد ۱۳۳۱) با هدف ایجاد پایگاهی برای عبادت و تجمع مسلمانان با پیشنهاد سفیر پیشین مصر، محمود حسن پاشا و مشارکت سفارتهای اسلامی در پایتخت آمریکا شکل گرفت شد. بنای این مسجد که در منطقهای موسوم به خیابان سفارتها، واقع شده توسط معمار شهیر ایتالیایی ماریو روسی طراحی و اجرا شده، کاشیهای دیوار مسجد از ترکیه آمده است، چلچراغهای برنزی و دیوارنویسیهای قرآنی را سفارت مصر هدیه کرده و علاوه بر تامین بخشی از هزینه ساخت مسجد، فرشهایی که مسجد با آن مفروش شده است نیز هدیه محمدرضا شاه پهلوی به این مسجد بوده است.

بخشی از این فرشهای دستباف کرمان که نام محمدرضا پهلوی بهعنوان اهدا کننده در تار و پود فرشها بافته شده، در زمان اشغال مسجد توسط انقلابیون تخریب میشود. در سالهای اخیر این فرشها با موکتهای سراسری طرح سجاده جایگزین شدند و هماینک تعدادی از این فرشها در انبار و کتابخانه مسجد نگهداری میشود.
کشورهای مصر، عربستان سعودی، اندونزی، عراق، سوریه، پاکستان و یمن همراه با کمپانی نفتی آرامکو بودجه ساخت مسجد را تقبل میکنند و این بنا با هزینهای بالغ بر یکونیم میلیون دلار ساخته میشود.
مراسم افتتاحیه رسمی مسجد واشنگتن در سال ۱۹۵۷ میلادی ۱۳۳۶ و در سایه جنگ دوم جهانی و قطبی شدن جهان به دو بلوک شرق و غرب، با سخنرانی رئیسجمهوری وقت آمریکا، دوایت آیزنهاور انجام میشود.
روزنامه نیویورکتایمز نیز کمی بعدتر در گزارشی به قلم ژانت اوتن با اشاره به مدارای آمریکا با ادیان مختلف در مقدمه این گزارش آورد که به زودی صدای اذان مسلمانان به نوایی متداول در پایتخت آمریکا تبدیل میشود.
بنای این مسجد بهعنوان سمبل رواداری ادیان مختلف در آمریکا به گونهای بود که بعد از حادثه یازدهم سپتامبر جرج دبلیوبوش پسر نیز در مراسمی در این مسجد حاضر شد و بر آزادی بیان و حقوق مسلمانان در آمریکا تاکید کرد.
اگر چه تسخیر مسجد واشنگتن توسط انقلابیون ایرانی اتفاق نادری در تاریخ این مسجد است اما نکته جالب این است که پیش از این اتفاق نیز در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ ) شمسی، دوازده نفر از مسلمانان تندرو که خود را «حنفیون» نامگذاری کرده بودند در اعتراض به پخش فیلم «محمد فرستاده خدا» ساخته مصطفی عقاد این مسجد را اشغال مسلحانه کردند و ۱۴۹ نمازگزار را به گروگان گرفتند. روزنامه آمریکایی واشنگتنپست در گزارشی با تشریح این اتفاق به نقش سه دیپلمات موثر در پایان این گروگانگیری اشاره میکند و مینویسد که اردشیر زاهدی سفیر ایران به همراه سفیر پاکستان و سفیر مصر وارد مذاکره با گروگانگیرها میشوند و بعد از ۴۸ ساعت مقدمات آزادی گروگانها را فراهم میکنند.
نکته جالب این است که این مسجد در حالی به آوردگاه مذاکره بینالمللی تبدیل شد که سه دیپلمات دخیل در مذاکرات هر سه مشهور به گرایشهای غربی شدید بودند: زاهدی عاشق شامپاین و معروف به زنبارگی، همراه با یعقوبخان طالب نوشیدنیهای کوکتل و قُربال با آن تیپ ناپلئون مآبانهاش، با توسل به آیاتی از قرآن و درخواست رافت اسلامی، مسلمانان مسلح تندرو حنفی را متقاعد به تسلیم سلاحهایشان و آزادکردن گروگانها میکنند.





