فیلم چندین شخصیت مختلف را دنبال میکند؛ از روزنامهنگاران تا فعالان اجتماعی، از نمایندگان مجلس در دورههای پیش از طالبان تا سیاستمداران دیگری که حالا مجبور به مهاجرت شدهاند اما ساکت ننشستهاند و سعی دارند توجه بینالمللی را به حق و حقوق زنان در افغانستان و ظلم طالبان بر آنها جلب کنند.
هر کدام از شخصیتها شغل و جایگاه و ایدههای مختلفی دارند اما در یک نقطه به هم میرسند: «خاموشی مرگ ماست.» در نتیجه هر کدام از آنها به هر ترتیب ممکن سعی دارند صدای مردم خود باشند. برخیشان در یونان پناه گرفتهاند و برخی هم در کانادا.
در بخش کانادا که عمده فیلم را شکل میدهد شاهد ملاقات آنها با برخی نمایندگان مجلس و دولت کانادا هستیم و در طول فیلم برخی از این زنان به سیاستهای آمریکا و غرب نسبت به طالبان اعتراض شدیدی دارند. یک نماینده سابق مجلس افغانستان میگوید که بارها نسبت به خطر طالبان اعلام خطر کرده و به آزادسازی پنج هزار طالب از زندان اعتراض داشته است، اما «آمریکا و کشورهای اروپایی تبلیغی به راه انداختند که طالبان اصلاح شده»، در حالی که او طی دههها رفتار آنها را دیده و میدانسته که اصلاحپذیر نیستند.
به نظر میرسد فیلم برای تماشاگر غربی ساخته شده و به همین دلیل برخی بخشهای آن ممکن است برای دیگر تماشاگران شعاری به نظر برسد. بخشهای زیادی از فیلم به شعارها و فعالیتهای خیابانی این شخصیتها اختصاص دارد و برخی از قسمتها هم به نظر میرسد تنها برای روایت وضعیت زنان افغانستانی برای تماشاگر غربی به شکل توضیحی در فیلم گنجانده شدهاند.
با آن که فیلم در خارج از افغانستان تصویربرداری شده، سعی دارد از طریق ارتباط با زنان در داخل کشور وضعیت امروز آنها را هم تصویر کند. شخصیتهای فیلم در اروپا و کانادا به طور دائم از طریق تلفن یا زوم با زنان داخل کشور در ارتباط هستند و آنها وضعیت خود را توضیح میدهند. اشاره به تعطیلی مدارس و دانشگاهها و همین طور تعطیلی سالنهای آرایش، از جمله مواردی است که زنان داخل کشور به اطلاع تماشاگر میرسانند، زنانی که تصویر صورت آنها شطرنجی شده تا در داخل کشور دچار مشکل نشوند.
یک نماینده سابق مجلس میگوید مردم کماکان از داخل کشور با او تماس میگیرند و مشکلات خود را میگویند و انتظار دارند که کاری برای آنها انجام دهد، در حالی که فراموش کردهاند او دیگر عضو مجلس افغانستان نیست. از طرفی یکی از شخصیتهای فیلم اشاره میکند که طالبان هم گاهی به او تلفن میکنند و خانواده او در افغانستان تهدید شدهاند. خواسته طالبان این است که در قبال دست برداشتن از آزار و اذیت خانوادهاش، او در غرب کمپینی برای به رسمیت شناختن آنها به راه بیندازد.
مکالمات تلفنی با داخل افغانستان، تلخی حاکم بر شرایط را آشکار میکند. بسیاری از زنان داخل از نومیدی خود حرف میزنند، برخی از پنهان شدنشان برای ماهها میگویند و یکی هم اشاره دارد که بزرگترین آرزویش این است که از افعانستان فرار کند. یکی هم اطلاع میدهد که یک دختر ۱۸ ساله خودکشی کرده است و زنی هم از توهین و تحقیر همسرش در خیابان به خاطر پوشش او توضیح میدهد.
فیلم به سرنوشت برخی زنان فعال که بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان ماندهاند هم اشاره دارد، از جمله زن جوان عضو مجلسی که بعد از به قدرت رسیدن طالبان کشته شده است. یکی از همکارانش میگوید به او گفته است که با گذرنامه سیاسیاش هر چه زودتر از کشور خارج شود اما او پاسخ داده که مادر و خواهر و برادرانش تنها هستند و او باید بماند.