جزییات تازه از محدودیتهای فروش نان به شهروندان

گزارش رسانهای حاکی است که با وجود اظهارات ضد و نقیض مقام های دولتی، محدودیت فروش نان در سراسر کشور اعمال شده و عرضه بیش از تعداد مشخصی از انواع نان به یک نفر با یک کارت بانکی ممنوع شده است.

گزارش رسانهای حاکی است که با وجود اظهارات ضد و نقیض مقام های دولتی، محدودیت فروش نان در سراسر کشور اعمال شده و عرضه بیش از تعداد مشخصی از انواع نان به یک نفر با یک کارت بانکی ممنوع شده است.
وبسایت اقتصاد۱۰۰ روز یکشنبه اول بهمن در گزارشی به اظهارات ضدونقیض مقامهای دولتی و نانوایان در این زمینه پرداخت.طی روزهای گذشته، گزارشهای ضد و نقیضی درباره یک ابلاغیه اتحادیه نانوایان منتشر شده که بر اساس آن، خرید نان «بیش از چهار عدد با یک کارت بانکی» برای شهروندان ممنوع است.
اقتصاد۱۰۰ نوشت که اخبار تایید شده صنفی نشان میدهد فروش «بیش از سه نان بربری با یک کارت بانکی» ممنوع است.
بر اساس این گزارش، اگر نانوایی به این محدودیت پایبند نباشد، در سامانه نانینو پیامی با عنوان «فروش نامتعارف» دریافت میکند که این پیام به نشانه جریمه نانوایی است.
امیر کرملو رییس کمیسیون بازرسی اتحادیه نانوایان سنتی تهران نیز روز شنبه به خبرگزاری تسنیم گفت: «نانوایان تهران برای کسب امتیاز لازم کارنامه نانینو، باید هر کیسه آرد را در نان تافتون به ۲۲ نفر، نان بربری به ۳۲ نفر و در نان لواش به ۴۰ نفر با کارت بانکی متفاوت بفروشند.»
او افزود: «اعضای اتحادیه نانوایان سنتی تهران در اعتراض به کاهش سهیمههای آرد برخی نانوایان روز گذشته به دیدار رییس اتاق اصناف تهران رفتند و مقرر شد کمیتهای ۱۰ نفره از این اتحادیه جلساتی مشترک با متولیان مربوطه در حوزه نان داشته باشند.»
اقتصاد ۱۰۰ نوشت که با توجه به تولید ۲۲۰ تا ۲۳۰ قرص نان تافتون از هر کیسه آرد و اینکه نانوا باید این نان را به ۲۲ نفر بفروشد، فروش بیش از ۱۰ تا یازده قرص نان تافتون به هر کارت بانکی ممنوع شده است.
بر اساس ارزیابی این وبسایت اقتصادی، با توجه به اینکه تعداد نان بربری تولیدی از هر کیسه آرد ۱۰۰ تا ۱۱۰ قرص عنوان شده و نانوا باید این تعداد را حداقل به سی و دو نفر نفر بفروشد، فروش بی از سه تا سه و نیم نان بربری به هر کارت بانکی ممنوع است.
همچنین بر اساس این ارزیابی، فروش بیش از ۱۰ نان لواش به هر نفر ممنوع است.
سه روز قبل، محمد جلال مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت «هیچ اتفاقی در عرصه عرضه نان صورت نگرفته» است.
او اقدامات جدید در حوزه فروش نان را «ساماندهی به وضعیت نان و پیشگیری از قاچاق آرد و نان» توصیف کرد و افزود که مقرر شده نانوایان میزان فروش نان را ثبت کرده و همچنین فروش را تنها با کارت بانکی انجام دهند.
این طرح دولت عملا سهمیه آرد نانوایان را کاهش داده است.
محمدجواد کرمی، نایب رییس اتحادیه نانوایان سنتی، در اواخر دیماه گفت: «سامانه فروش هوشمند نان، سهمیه آرد برخی نانوایان را به شدت کاهش داده است».
او افزود: «از آنجا که متولی این امر مشخص نیست ما حتی نمیدانیم که چه دستگاهی باید در این خصوص پاسخگو باشد.»
در تیرماه امسال، اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال نشان میداد که نان یارانهای در برخی از استانها به صورت محدود عرضه میشود که موجب ایجاد صفهای طولانی شده است.
یک منبع آگاه با تایید کاهش سهمیه آرد دولتی و سهمیهبندی نان در برخی مناطق، به ایران اینترنشنال گفت: «طرح آزادسازی قیمت و پرداخت یارانه نان به دهکهای پایین در دست بررسی است.»
پیشتر، مقامهای دولتی در ایران، افزایش قیمت و سهمیهبندی نان سنتی را خطوط قرمز خود اعلام کرده بودند.
علاوه بر سهمیهبندی، گزارشهای رسیده به ایران اینترنشنال حاکی از افزایش قیمت است.
یکی از شهروندان با ارسال ویدیویی به ایران اینترنشنال گفت که بر خلاف اظهارات مسئولان، قیمت نان بربری در نانواییهای تهران افزایش یافته و برخی از نانواییها از فروش نان ساده خودداری میکنند.

خسرو علیکردی، وکیل تعدادی از خانوادههای کشتهشدگان خیزش انقلابی، با حکم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی، به یک سال زندان، دو سال تبعید به شهرستان نهبندان، دو سال ممنوعیت از اشتغال به شغل وکالت، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و دو سال ممنوعیت از فعالیت در فضای مجازی محکوم شد.
این وکیل دادگستری، روز شنبه ۳۰ دیماه با اعلام این خبر در در حساب کاربری ایکس خود نوشت که دادگاه او را با اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و به نفع گروههای مخالف نظام» به این مجازاتها محکوم کرده است.
در حکم صادر شده از سوی شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی، از گفتوگوهای این وکیل دادگستری با رسانههای داخلی و خارجی و فعالیتها و نوشتههای او در فضای مجازی، به عنوان مصداقهای اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» استناد شده است.
در بخش دیگری از این حکم در خصوص دلایل صدور آن آمده: «تطبیق عنصر مادی جرم با عنصر قانونی آن بر عهده قاضی دادگاه است و موقعی که تبلیغ (اعم از نوشته و یا عکس و یا هر پیامی ارکان نظام را مورد هجمه قرار میدهد و مطالب افراد معاند با قصد براندازی را منتشر و بازپخش میکنند نام دیگری جز تبلیغ علیه نظام به خود نمیگیرد.»
خسرو علیکردی در آذرماه امسال با حکم قاضی هادی منصوری، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد به حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد و حکم صادر شده علیه او عینا در دادگاه تجدید نظر تایید شده است.
علیکردی در تاریخ ۱۰ مرداد امسال، پس از حضور در شعبه ۹۰۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بازداشت و در تاریخ ۱۴ مرداد با تودیع قرار وثیقه از زندان وکیلآباد مشهد آزاد شد.
این وکیل دادگستری پس از پذیرش وکالت برخی خانوادههای کشتهشدگان خیزش انقلابی ازجمله ابوالفضل آدینهزاده و عرفان رضایی با پرونده قضایی مواجه شد.
علیکردی وکالت زندانیان سیاسی دیگری همچون فاطمه، محمدحسین و حسین سپهری را بر عهده دارد.
جمهوری اسلامی از آغاز روی کار آمدن خود همواره وکلای دادگستری و فعالان مدنی و سیاسی منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است.
از زمان آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی از شهریور ۱۴۰۱ تا کنون، سرکوب فعالان مدنی، سیاسی و معترضان از سوی حکومت شدت گرفته و همچنان ادامه دارد.
در این بین، برخی وکلای دادگستری که وکالت این افراد را برعهده دارند با پروندهسازی نهادهای امنیتی و قضایی مواجه شده و شماری از آنها به حبس محکوم شدهاند.
امیرسالار داودی، وکیل و فعال حقوق بشر زندانی در اوین ازجمله وکلایی است که به دلیل فعالیتهای حقوق بشری و پذیرش وکالت برخی زندانیان سیاسی به ۱۰ سال زندان قطعی محکوم شده و تا کنون چهار سال از آن را سپری کرده است.

ایرانیان ساکن ۴۳ شهر در ۱۵ کشور جهان در ادامه کارزار جهانی «نه به اعدام»، در حمایت از محکومان به اعدام در ایران تجمع برگزار کردند. انجمن خانوادههای قربانیان پرواز پیاس۷۵۲ در بیانیهای احکام اعدام ۱۰ زندانی سیاسی را محکوم کرد و از مردم خواست خانوادههای آنها را تنها نگذارند.
روز شنبه ۳۰ دی ماه، ایرانیان ساکن سوئد، کانادا، آلمان، آمریکا، انگلیس، فرانسه، اتریش، بلژیک، ایتالیا، دانمارک، هلند، استرالیا، فنلاند و عراق در شهرهای مختلف این کشورها تجمع برگزار کردند.
در کانادا، ایرانیان ساکن شهرهای تورنتو، ونکوور، مونترال، اتاوا، ساسکاتون، میسی ساگا، همیلتون، نیاگارا، کبک سیتی و کلگری در سرمای شدید این شهرها در تجمعها حاضر شدند.
شرکتکنندگان در این تجمعها با نمایش عکسهای افراد زیر حکم اعدام در یک دست و طناب دار در دست دیگر، اعتراض خود را به احکام این زندانیان نشان دادند.
در این کارزار جهانی که از ۲۳تا ۳۰دیماه آغاز شد، بیش از ۱۰۰گروه و حزب سیاسی و بیش از ۸۰۰کنشگر ایرانی و غیر ایرانی علاوه بر برگزاری تجمعها، در ارتباط با اعدامها در ایران با مقامهای این کشورها دیدار کردند.
مصطفی صابر، یکی از اعضای هیات هماهنگی هفته کارزار جهانی علیه اعدام در ایران، گفت این حرکت در خارج کشور با موجی از همراهی و حمایت در داخل کشور در بین تشکلهای دادخواهان، کارگران، بازنشستگان، پرستاران، زنان، دانشجویان و همچنین کانون نویسندگان ایران همراه بود.
صابر این کارزار را نمایش پر قدرت علیه هر گونه اعدام دانست که امیدها را برای توقف «ماشین اعدام و قتل عمد حکومتی» تقویت میکند.
بیانیه انجمن خانوادههای جانباختگان پیاس۷۵۲ در محکومیت احکام اعدام
انجمن خانوادههای قربانیان پرواز پیاس۷۵۲، روز شنبه با انتشار بیانیهای احکام اعدام صادر شده برای ۱۰ زندانی سیاسی را محکوم کرد و نوشت: «تعداد زیادی از جوانان ایران در خطر اعدام قرار دارند.»
وفا آذربار، محسن مظلوم، محمد (هژیر) فرامرزی، پژمان فاتحی، رضا رسایی، مجاهد کورکور، کامران شیخه، انور خضری، خسرو بشارت و فرهاد سلیمی، ۱۰ زندانی سیاسی محکوم به اعدام هستند.
این انجمن با بیشرمانه خواندن اقدامات جمهوری اسلامی در صدور و اجرای حکم اعدام و محکومیت احکام اعدام صادر شده، از ایرانیان سراسر دنیا خواست که خانوادههای آنها را تنها نگذارند.
در بخشی از این بیانیه آمده که «ما در کنار خانوادههایی هستیم که برای حفظ جان عزیزانشان مبارزه میکنند. جنایتکاران جمهوری اسلامی را نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم.»
وبسایت هرانا پنجشنبه ۲۸ دیماه در گزارشی نوشت در حال حاضر حداقل ۱۲زندانی در ایران با اسامی محسن مظلوم، پژمان فاتحی، وفا آذربار، هژیر فرامرزی، انور خضری، کامران شیخه، فرهاد سلیمی، خسرو بشارت، رضا رسایی، فرشید حسن زهی، منصور دهمرده و مجاهد کورکور با اتهامات سیاسی یا امنیتی به اعدام محکوم شدهاند.
این ۱۲زندانی سیاسی در زندانهای اوین، قزلحصار کرج، شیبان اهواز، دیزلآباد کرمانشاه و زاهدان بهسر میبرند و با حکم دادگاههای انقلاب و کیفری قوه قضاییه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شدهاند.
به نوشته هرانا، شعبههای ۲۶و ۲۸دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری و قاضی محمد مقیسه، با صدور حکم اعدام برای هشت تن از این افراد در دو پرونده مجزا، بیشترین نقش را در صدور احکام اعدام برای این افراد داشتهاند.
محاربه، افساد فی الارض، عضویت در احزاب اپوزیسیون و همکاری با دول خارجی از جمله اتهاماتی هستند که منجر به صدور حکم اعدام برای این افراد شدهاند.

به دنبال افزایش سختگیریهای جمهوری اسلامی در رابطه با سقط جنین در ایران و حمایت از سیاست فرزندآوری، خبرگزاری رکنا در گزارشی از صدور کیفرخواست برای یک پزشک متخصص در یزد به دلیل «فراهم ساختن وسایل سقط جنین» خبر داد و نوشت درخواست لغو مجوز فعالیت این پزشک از دادگاه به عمل آمده است.
رکنا در این باره نوشته در پی اطلاع از آمادگی یکی از پزشکان متخصص یزد برای انجام سقط جنین و بازرسی از مطب او، ۱۱ قرص میزوپروستول کشف شد.
بنابر این گزارش که روز پنجشنبه ۲۸ دیماه منتشر شده، «فراهم ساختن وسایل سقط جنین، نگهداری داروهای مذکور بدون مجوز قانونی و مداخله در امر دارویی به جهت تجویز بدون مجوز قرصهای مذکور» دلایل صدور کیفرخواست برای این پزشک عنوان شده است.
رکنا به هویت این پزشک اشارهای نکرده است.
با وجود هشدارهای سازمان ملل متحد و سازمانهای حقوق بشری، جمهوری اسلامی محدودیتها و قوانین سختگیرانهای علیه سقط جنین وضع کرده است.
در همین راستا و به دنبال تصویب قانون موسوم به «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» در سال ۱۴۰۰ موانع بسیاری برای سقط جنین توسط پزشکان و مراکز درمانی ایجاد شد.
بر اساس ماده ۵۶ این قانون «سقط جنین ممنوع بوده و از جرایم دارای جنبه عمومی» و «مستوجب مجازات دیه، حبس و ابطال پروانه پزشکی است.»
همچنین بر اساس ماده ۳۱۱ لایحه تعزیرات قانون مجازات اسلامی، «هرگاه طبیب، ماما یا دیگر اشخاصی که به عنوان طبابت، مامایی، جراحی یا داروفروشی فعالیت میکنند مبادرت به سقط جنین یا وسایل آن را معرفی یا تهیه کنند علاوه بر ابطال پروانه، به حبس درجه چهار (۵ تا ۱۰ سال) و انفصال از خدمات دولتی و عمومی یا محرومیت از فعالیت شغلی و یا حرفهای مربوط درجه ۵ (ممنوعیت دائم از فعالیت) محکوم میشوند».
در آذرماه ۱۴۰۰ و در پی ابلاغ قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» از سوی ابراهیم رئیسی، کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار لغو این قانون شده بودند.
آنها با انتشار بیانیهای نوشتند قانون جدید که دسترسی به سقط جنین، ابزار پیشگیری از بارداری، خدمات داوطلبانه عقیمسازی و اطلاعات مرتبط را محدود میکند، نقض مستقیم حقوق زنان بر اساس قوانین بینالمللی است.
کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل تأکید کردند: «پیامدهای این قانون برای حق سلامتی زنان و دختران فلجکننده خواهد بود و نشاندهنده یک چرخش هشداردهنده و قهقرایی است.»
دیدبان حقوق بشر و برخی دیگر از سازمانها نیز تصویب این قانون را ناقض حقوق زنان در ارتباط با سلامت جنسی و باروری توصیف کردند و خواستار لغو آن شدند.
فعالان حقوق زنان همچنین به تأثیر این قانون در کاهش اشتغال زنان، افزایش کودکهمسری و تولد کودکان نارس اشاره کردند.
ممنوعیت سقط جنین در ایران باعث شده زنان برای پایان دادن به حاملگی خود، راهی مراکز زیرزمینی و اغلب غیربهداشتی شوند.
سقط غیربهداشتی تاکنون موجب مرگ زنان بسیاری شده و گاهی عوارضی را تا پایان عمر برای آنها به همراه داشته است.
صالح قاسمی، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت در ایران، شهریورماه ۱۴۰۱ خبر داد که با توجه به آمارهای موجود، ۹۵ درصد سقطهای جنین در کشور «به صورت غیرقانونی» انجام میشوند.
به گفته قاسمی، «تنها سه درصد سقطها [در ایران] قانونی هستند و دو درصد سقطها هم ناخواسته و خودبهخودی اتفاق میافتند.»

اتحادیه نهادهای ایرانی استرالیا، متشکل از ٢٧ مجموعه و گروه ایرانی مقیم این کشور، در نامهای به نخستوزیر و دادستان کل استرالیا خواهان قرار دادن سپاه از سوی این کشور در فهرست سازمانهای تروریستی شد.
این اتحادیه روز شنبه سیام دی در نامهای به آنتونی آلبانیزی نخستوزیر و مارک دریفس دادستان کل استرالیا نوشت: «قراردادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی توسط استرالیا، گامی مهم و ضروری برای مبارزه با تهدیدی است که نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای جهان ایجاد میکند.»
در این نامه با اشاره به حملات «بسیار نگرانکننده» چند هفته گذشته از سوی شبهنظامیان حوثی تحت حمایت سپاه در دریای سرخ، حملات موشکی مستقیم سپاه به اقلیم کردستان و پاکستان و «ظلم و ستم بی امان و کشتار مردم بیگناه در داخل ایران»، تاکید شده است: «هر یک از این اقدامات حاکی از الگوی رفتاری سپاه است که نه تنها خاورمیانه را بیثبات میکند، بلکه زمینه را برای درگیری در مقیاس بزرگتر فراهم خواهد کرد.»
در این نامه، این سوال مطرح شده که چه مدرک دیگری در رابطه با جنایات جمهوری اسلامی برای اقدام قاطع از طرف دولت استرالیا مورد نیاز است؟
اتحادیه نهادهای ایرانی استرالیا افزود که «فعالیتهای سپاه پاسداران، همواره نشاندهنده بیتوجهی به هنجارهای بینالمللی، تمایل به خشونت، تعهد به گسترش درگیری و ترور بوده است و این نه تنها یک حرکت نمادین نیست، بلکه یک گام ضروری در حفاظت از صلح و امنیتی جهانی است.»
در پایان این نامه آمده است: «جامعه ایرانیان استرالیا، همراه با تعداد بیشماری دیگر که خواهان برقراری صلح و عدالت هستند، در این مورد حیاتی از شما انتظار واکنشی قاطع و شایسته دارند.»
پیشتر چندین نماینده و سناتور استرالیایی درخواست مشابهی را در مورد سپاه پاسداران مطرح کردهاند.
كلر چندلر، سناتور استرالیایی، در اردیبهشتماه به ایراناینترنشنال، گفت: «گذاشتن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. اگر دولت استرالیا از این کار خودداری کند، نمایندگان پارلمان به کارزار خود برای تروریست شناختن سپاه ادامه خواهند داد.»
جولیان لیسر، عضو مجلس نمایندگان استرالیا، نیز به ایراناینترنشنال گفت: «رژیم ایران جنایتکار است و با ایجاد ترس و نقض حقوق بشر کار خود را به پیش میبرد.»
او ابراز امیدواری کرد که نمایندگان پارلمان استرالیا با همکاری دولت زمینه قرار دادن سپاه را در فهرست سازمانهای تروریستی فراهم کنند.
همچنین کارن اندروز، وزیر کشور در سایه استرالیا، به ایراناینترنشنال گفت: «اپوزیسیون استرالیا به همکاری خود با دولت ادامه خواهد داد تا موانع حقوقی موجود برای قرار دادن سپاه در فهرست تروریسم برطرف شود.»
در یک سال اخیر و همزمان با خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی درخواستها برای تروریستی اعلام شدن این نهاد ایدئولوژیک در سراسر جهان افزایش یافت.
پیشتر در بریتانیا نیز پارلمان بریتانیا در جلسهای به بررسی سیاست دولت این کشور در قبال جمهوری اسلامی پرداخت و تعدادی از نمایندگان بار دیگر، با برشمردن اقدامات تروریستی سپاه و تهدیدهای این نیروی نظامی در منطقه خاورمیانه، سراسر جهان و حتی داخل خاک بریتانیا، خواستار تروریستی خواندن سپاه پاسداران شدند.

مشاهد حسین سید، رییس کمیته امور دفاعی سنای پاکستان، در گفتوگوی اختصاصی با ایراناینترنشنال درباره حملات نظامی متقابل ایران و پاکستان گفت: «چطور ایران توانست اینچنین آشکار دست به تجاوز نظامی بزند؟ آن هم علیه کشور برادر و همسایه که همیشه حس همبستگی قوی با ایران داشته است؟»
حملات نظامی متقابل ایران و پاکستان در تاریخ روابط دو جانبه بی سابقه است.
در گذشته پاکستان چندین بار، میان ایران و آمریکا پیامهایی را رد و بدل کرده و با وجود فشار آمریکا، در موارد متعددی از سیاستهای ایران دفاع کرده است.
سفارت پاکستان در واشینگتن حافظ منافع ایران در ایاات متحده نیز به شمار میرود؛ اما تنشهای رخ داده سوالات زیادی درباره روابط دو کشور ایجاد کرده است.
جواد همدانی، خبرنگار ایران اینترنشنال، در این باره گفتوگویی اختصاصی با مشاهد حسین سید، رییس کمیته امور دفاعی سنای پاکستان انجام داده است.
متن کامل گفتوگوی اختصاصی ایران اینترنشنال با مشاهد حسین سید، رئیس کمیته امور دفاعی سنای پاکستان را در ادامه بخوانید.
واکنش اولیه شما چه بود وقتی خبر حمله ایران به پاکستان را شنیدید؟
شوکه شدم. به طرز ناخوشایندی شگفتزده شدم. در حقیقت مبهوت شدم. چطور ایران توانست اینچنین آشکار دست به تجاوز نظامی بزند؟ آن هم علیه کشور برادر و همسایه؟ کشوری که همیشه حس همبستگی قوی با ایران داشته است؟ کشوری که باوجود داشتن ارتباط با کشورهایی که ممکن است روابط دوستانه با ایران نداشته باشند، همواره سعی کرده منافع ایران را حفظ کند؟
اگر بخواهیم کمی از زاویه آکادمیک به موضوع نگاه بکنیم، آیا هیچ منطقی برای انجام حمله نظامی از سوی ایران به خاک پاکستان وجود دارد؟
به هیچ وجه. این اقدام خیلی ساده و روشن تجاوز به خاک یک کشور است. تلاش بر قلدری کردن و مرعوبساختن کشور همسایه است. شبیه کاری است که آمریکا با برخی کشورها میکند، یا اسرائیل با لبنان ممکن است انجام دهد.
همچنین به یاد داشته باشید ما توافق امنیتی سال ۲۰۱۳ بین ایران و پاکستان را داریم. این اقدام ایران این توافق را نیز نقض میکند. این کار همچنین خلاف منشور سازمان ملل متحد و قوانین بینالمللی است. بنابراین این اقدام با هیچ منطقی سازگار نیست. چراکه در نتیجه آن ایران منزویتر شده و آسیب بیشتری به این کشور وارد شده است، و کشورهایی که تحت حمله ایران قرار گرفتند از نظر اخلاقی جایگاه بالاتری پیدا کردهاند.
برای همین وقتی آنها به ما حمله کردند، ما پاسخ حمله آنان را دادیم. درست همانطور که در مورد هند در سال ۲۰۱۹ انجام دادیم. به خاطر اینکه این خطر قرمز ماست و ما عراق یا سوریه نیستیم. ما از این خط قرمز عقب نمیکشیم.
پس اقدام نظامی ایران علیه پاکستان چه هدفی را دنبال میکرد؟
تحلیل من از این قرار است: اخیرا ما بروز شکافهای امنیتی را در ایران شاهد بودیم. آخرین مورد آن مراسم قاسم سلیمانی در کرمان بود. همینطور انتخابات در ایران در راه است. بر این اساس، از نظر من حمله ایران به پاکستان از سوی دولت پنهان در ایران انجام شد.
میدانید در ایران چند مرکز قدرت وجود دارد. یکسری تشکیلات در ایران وجود دارد. درون این تشکیلات یک دولت مخفی وجود دارد که آن سپاه پاسداران است. نیروی قدس سپاه پاسداران که پیشتر تحت فرماندهی قاسم سلیمانی نیروی قدرتمندی بود، در سیاست خارجی نیروی تعیینکننده بود.
در موضوعاتی نظیر افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن، بخش زیادی از سیاست خارجی نه از سوی وزارت امورخارجه در دولت، و شاید نه حتی از سوی رییس جمهور، بلکه از سوی نیروی قدس سپاه پاسداران عملیاتی میشد.
بنابراین آنها ابزار مهمی در سیاست خارجی ایران هستند و در بعضی مواقع این نیرو میتواند به شدت سلطهجویانه و پرخاشگرانه عمل کند. من گمان نمیکنم وزارت امور خارجه در جریان حمله به پاکستان قرار گرفته بود. به خاطر اینکه درست دو ساعت قبل از حمله، وزیر خارجه ایران ملاقات بسیار صمیمانه و مثبتی با نخست وزیر ما در اجلاس داووس داشت. بعد ناگهان این حمله اتفاق میافتد.
بنابراین من فکر میکنم این حمله عملیات دولت پنهان ایران بود که از سوی سپاه پاسداران انجام شد. نیرویی که همچون دولت در دولت عمل میکند. میدانید قاسم سلیمانی مرد شماره دو ایران بود. او بعد از رهبر دومین مرد قدرتمند ایران بود. قدرتمندتر از هر کس دیگری.
به نظر شما این اقدام ایران چه تأثیزی بر روابط دوجانبه گذاشته است؟
به نظرم پیامی بزرگتر اینجا وجود دارد. من فکر میکنم بعد ازعملیات طوفان القصی از سوی حماس در هفتم اکتبر، ایران تحت فشار رفت. آنچه در غزه اتفاق میافتد جنایت علیه بشریت است که از سوی اسرائيل برعلیه مردم فلسطین صورت میگیرد، و عناصری که در این درگیری نقش دارند مانند حماس، حزبالله و حوثیها، به ایران نزدیک هستند.
با این حملات، ایران در حقیقت میخواست پیام بزرگتری به اسرائیل، آمریکا و غرب بفرستد. اینکه اگر شما قرار است به ما حمله کنید یا بر سر ما بمب بیاندازید، بدانید پیشتر برای حمله نظامی مصمم هستیم. چون هیچکس نمیخواهد درغزه جنگ را تشدید کند. و این بیشترین نگرانی غرب است. چون دست اسرائیل پیشتر بسته شده. بنابراین ایران با حمله به پاکستان، عراق و سوریه، خواست به غرب این پیام را بفرستد که ببینید ما هم تواناییاش را داریم هم ارادهاش را و هم نیتش را.
منتها من فکر میکنم آنها در این زمینه دچار اشتباه محاسباتی شدند. آنها انتظار چنین واکنشی را از سوی پاکستان و عرق نداشتند. عراق سفیر خود را از ایران فراخواند. شدیدا اعتراض کرد. آنها حتی گفتند ما این پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل میبریم.
البته آنها توانایی این را نداشتند که با حمله نظامی پاسخ دهند. برخلاف ما، که اینکار را کردیم. دو روز پیش، بعد از حمله به عراق، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید، سودانی رییسجمهوری عراق را به کاخ سفید دعوت کرد تا با بایدن دیدار کند.
پس میبینید؟ به خاطر این عمل، این حماقت که منطق را زیر پا میگذارد، ایران عراق را مجددا به دامن آمریکا برگرداند، که به نوبه خود باعث تقویت حضور آمریکا در منطقه خواهد شد، و همچنین ایران حمایت پاکستان و منطقه را از دست داد. ما هم با حمله خود واکنش متقابل نشان دادیم که معلوم کرد قدرت نظامی ایران هم محدودیتهای خودش را دارد. درحقیقت اقدام ایران سوءظنها را افزایش داد. چون ایران پیشاپیش روابط بدی با آذربایجان دارد. با ترکیه نیز راحت نیست. و حالا هم که با عراق و پاکستان!
خب این تعجب آور است. دو کشور همزمان همدیگر را دوست و برادر خطاب می کنند اما در عین حال به خاک یکدیگر هم حمله میکنند.
به نظرم این تنزل روابط است. تنزلی جدی که بعد از سالها اتفاق میافتد. اما من معتقد نیستم آسیبی که روابط ایران و پاکستان خورده ترمیمناپذیر است. به خاطر اینکه پیوند دیرینهای بین ایران و پاکستان برقرار است که بر اساس جغرافیا، تاریخ، میراث، فرهنگ، دین، زبان فارسی و اقبال لاهوری بنا شده. و البته ما هم در پاکستان متوجه هستیم. وقتی به ژئوپولیتیک منطقه نگاه میکنیم، می فهمیم که ایران هند نیست. هند دشمن ماست. اما ایران برای ما اینگونه نیست.
در بیانیههایی هم که پس از حمله تلافیجویانه ما منتشر کردیم، چه بیانیهی ارتش، چه بیانیهی وزارت خارجه، تصریح شده که ایران کشور همسایه و برادر ماست. و اینکه مردم پاکستان احترام و علاقهی فراوانی برای مردم ایران دارند.
حال که روابط پاکستان و ایران به حد رسیده، چه کار باید کرد؟
در روز حمله به من گفتند که تا عصر نوعی غدرخواهی را سوی ایران شاهد خواهیم بود. اینکه متأسف هستند و از خط قرمز عبور شده. اما بعد بیانیه وزیر دفاع ایران را دیدم. این بیانیه خیلی پرخاشگرانه بود. ماندن بر تکبر، و بگویید بله این به خاطر امنیت ماست، اگر این درباره امنیت ایران است، درباره حاکمیت پاکستان هم هست.
بگذارید بیتعارف بگویم. این خط قرمز است. و ما هم میدانستیم که در داخل خاک ایران تروریستهای ضد پاکستان حضور دارند. ما از این اهداف باخبر بودیم و آنها را نشانه گرفتیم. بدون کشتن حتی یک شهروند ایرانی. بدون حمله به تأسیسات ایرانی، چه نظامی چه غیرنظامی. حمله ما کاملا محاسبهشده و دقیق و مشخص بود. حتی طرف ایرانی هم گفت که اتباع پاکستانی بودند که کشته شدند.
کسانی هم تئوری توطئه را مطرح میکنند و میگویند طرفین با هماهنگی با یکدیگر اقدام نظامی علیه یکدیگر را انجام دادهاند. نظر شما چیست؟
نه نه. این رویداد بسیار بزرگتر از اینهاست. تئوری توطئه درست میبود اگر مساله محدود باقی میماند. اما ما با یک بحران ملی و منطقهای رو به رو هستیم. همچنین شیوه پرخاشگرانه و متکبرانه ایران فراتر از تئوری توطئه است.
به نظرم اولین چیز باید بازگرداندن ارتباط و اعتماد بین تهران و اسلامآباد باشد. این اعتماد ضربه خورده. ارتباط قطع شده. چون فعلا سفرایی از طرفین حضور ندارند. میتوانیم ابتدا ارتباط غیرمستقیم را چه از طریق دوطرف چه از طریق کشورهای دوست ایجاد کنیم. دومین چیز هم تدارک ملاقات بین مقامهای امنیتی دو کشور برای بررسی موضوعات مربوط به امنیت مرزی بین دو کشور است.
آیا پیام گستردهتری را پاکستان سعی کرده بفرستد؟
بله. اگر ایران خواسته پیام بزرگتری بفرستد ما هم پیام بزرگتری داشتیم که فرستادیم. به خصوص در مقابل کشورهایی مانند هند. اینکه اگر میخواهید برای ما قلدری کنید یا مانع ما باشید، اگر میخواهید هژمونی منطقهایتان را برما تحمیل کنید، مراقب باشید، گمان نکنید میتوانید به راحتی قسر در بروید.
گاهی اوقات هند با همان لحنی صحبت میکند که ایران صحبت میکرد. و اگر به یاد بیاورید، در فوریه سال ۲۰۱۹، حادثهای در کشمیر در منطقه پولواما که از سوی هند اشغال شده، رخ داد. آنگاه هواپیماهای هند از مرز عبور کردند و وارد خاک پاکستان درمنطقهی بالاکوت شدند. آنجا پادگان نظامی هم قرار نداشت. آنها تنها به درختان و پرندگان حمله کردند اما از خط قرمز عبور کردند.
در عرض بیست و چهار ساعت پاکستان به حمله پاسخ داد و دو هوایپمای هندی را سرنگون کرد و یکی از خلبانها را به اسارت گرفت. یادم است یک آژانس خبری غربی به من گفت حال با این اقدام شما الان جنگ میشود، گفتم نه جنگی در کار نخواهد بود. هند دوست دارد قلدری کند.
اگر شما درمقابل این قلدری از خود ترس نشان ندهید و پلک نزنید، آنها عقب میکشند، اما اگر از خود ترس نشان بدهید و پلک بزنید، آنها به شما ضربه خواهند زد. همین نیز در مورد اتفاقی که با ایران افتاد صدق میکند.





