اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، گفت دور بعدی گفتوگوهای هستهای با آمریکا قرار است یکشنبه ۲۵ خرداد در عمان برگزار شود.
پیشتر دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، خبر داده بود که دور بعدی مذاکرات پنجشنبه ۲۲ خرداد برگزار خواهد شد.
خبرنگار آکسیوس نیز به نقل از یک مقام دولت آمریکا خبر داده بود که مذاکرات یا جمعه ۲۳ خرداد در اسلو پایتخت نروژ یا یکشنبه ۲۵ خرداد در مسقط پایتخت عمان برگزار میشود.
ارتش آمریکا با انتشار بیانیهای تایید کرد ۷۰۰ تفنگدار دریایی را همزمان با ناآرامیها در لسآنجلس به آنجا اعزام خواهد کرد، تا از کارکنان و اموال فدرال محافظت کنند.
اداره پلیس لسآنجلس اعلام کرد اطلاع رسمی از ورود تفنگداران دریایی دریافت نکرده است و افزود این ورود احتمالی، چالش قابل توجهی از نظر لجستیکی و عملیاتی ایجاد میکند.
در بیانیه ارتش آمریکا آمده است: «فعالسازی تفنگداران دریایی با هدف تامین نیروهای کافی برای گروه عملیاتی ۵۱ صورت گرفته تا پوشش مداوم این منطقه در حمایت از نهاد اصلی فدرال فراهم شود.»
رضا گوهرزاد، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در خصوص اعتراضات خیابانی در لسآنجلس به ایراناینترنشنال گفت: «دولت فدرال تلاش دارد قوانین ایالتی را کنار بگذارد و حاکم مطلق باشد، اما ایالتهای لیبرال که خود را پناهگاه اعلام کردهاند، اجازه چنین کاری را نخواهند داد.»

ارتش آمریکا با انتشار بیانیهای تایید کرد ۷۰۰ تفنگدار دریایی را همزمان با ناآرامیها در لسآنجلس به آنجا اعزام خواهد کرد، تا از کارکنان و اموال فدرال محافظت کنند.
اداره پلیس لسآنجلس اعلام کرد اطلاع رسمی از ورود تفنگداران دریایی دریافت نکرده است و افزود این ورود احتمالی، چالش قابل توجهی از نظر لجستیکی و عملیاتی ایجاد میکند.
در بیانیه ارتش آمریکا آمده است: «فعالسازی تفنگداران دریایی با هدف تامین نیروهای کافی برای گروه عملیاتی ۵۱ صورت گرفته تا پوشش مداوم این منطقه در حمایت از نهاد اصلی فدرال فراهم شود.»
جمهوری اسلامی نه بمب میسازد، نه از غنیسازی دست میکشد. این تعلیق، بهتدریج به یک استراتژی سیاسی بدل شده که میتوان آن را «حکمرانی در آستانه» نامید: نظمی که قدرتش را نه از تصمیم، بلکه از تردید میگیرد، نه بر پایه برنامه اقتصادی، بلکه بر منطق بقا استوار است.
این وضعیت آستانهای، یعنی نساختن بمب در عین دست نکشیدن از غنیسازی، به منبعی برای قدرت جمهوری اسلامی بدل شده است. وضعیتی که کشورهای غربی را نسبت به تصمیمهای این نظام محتاط میکند و امکان نوعی بازدارندگی فراهم میآورد.
جمهوری اسلامی از این ابهام، قدرتی ساخته که نه از اقدام صریح، بلکه از «امکان اقدام» ناشی میشود و دقیقا به همین دلیل، حفظ غنیسازی را ضروری میداند.

در آستانه ماندن، اگرچه برای سالها ابزاری برای موازنه جمهوری اسلامی بود اما همین ابزار این روزها دچار فرسایش شده است. هم در سطح جهانی که آستانه تحمل نسبت به این رویکرد حاکمیت سیاسی کاهش یافته و هم در داخل، بلاتکلیفی اقتصادی و سیاسی، مشروعیت و تابآوری اجتماعی را فرسوده کرده است.
جمهوری اسلامی با استناد به فتوای رهبر فعلی خود، ساخت سلاح هستهای را «حرام» میداند. با این حال، تهران پس از خروج آمریکا از توافق برجام، بار دیگر سطح غنیسازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد افزایش داده و ذخایر خود را به بیش از ۴۰۸ کیلوگرم رسانده است.

سامان رحمتیان- ایران اینترنشنال؛ با صعود تیم فجر سپاسی به لیگ برتر، بار دیگر نگاهها به ورزشگاه پارس شیراز دوخته شده؛ غول بتنی که قرار بود طلسم ورزش جنوب را بشکند، اما حالا خود به سدی در برابر فوتبال شیراز تبدیل شده است.
ورزشگاه پارس، پروژهای که در سال ۱۳۷۶ کلنگ خورد، در سال ۱۳۹۶ بهصورت ناقص افتتاح شد و حالا در آستانه فصل ۱۴۰۴ لیگ برتر فوتبال، تنها چند هفته برای رسیدن به حداقلهای استاندارد فرصت دارد.
این ورزشگاه که میلیاردها تومان برای آن هزینه شده، اکنون برای تکمیل به حدود هزار میلیارد تومان دیگر نیاز دارد؛ آنهم در حالی که همچنان فاقد سیستم نور، صوت، گیت ورودی، چمن، صندلی و پارکینگ است.
پارس، نه فقط یک ورزشگاه نیمهتمام، بلکه نمادی از ۲۷ سال بیبرنامگی است؛ حاصل تصمیمهایی سیاسی بدون پشتوانه کارشناسی، افتتاحی زودهنگام که منابع عمرانی پروژه را قطع کرد، و در ادامه، غفلت در نگهداری و بهرهبرداری.
در تمام این سالها، نهتنها چمن ورزشگاه سبز نشد، بلکه خشک شد؛ پیست تارتان گرانقیمت کنده شد و سکوهایی که باید میزبان هواداران باشند، به صحنه وعدههایی بدل شدهاند که هرگز تحقق نیافتهاند.
فرصت ۵۲ روزه
با حضور فجر سپاسی در لیگ بیستوچهارم، فشار بر مدیران ورزش فارس بالا گرفته است. رئیس فدراسیون فوتبال هشدار داده که اگر این ورزشگاه تا شروع فصل جدید آماده نشود، فجر ناچار است دیدارهای خانگیاش را خارج از استان برگزار کند.
تنها ۵۲ روز باقی مانده تا رساندن این مجموعه فرسوده به حداقل استانداردهای AFC—فرصتی کوتاه، در برابر چالشی بلند، آن هم در شرایطی که بودجه و امکانات در هالهای از ابهاماند.
در این میان، هواداران شیرازی که سالهاست رؤیای تماشای لیگ برتر در خانه را دارند، یکبار دیگر در تردید و انتظار ماندهاند؛ تماشاگرانی که هنوز جایشان روی سکوهای خالی است.
هزار میلیارد؛ هزینه جبران گذشته
صورتجلسات رسمی منتشرشده از نشست مدیران استان فارس نشان میدهد که برای آمادهسازی کامل ورزشگاه پارس، بودجهای در حدود هزار میلیارد تومان پیشبینی شده: ۲۰۰ میلیارد از دولت، ۵۰۰ میلیارد از شهرداری، و ۳۰۰ میلیارد از محل تهاتر زمین. اما این اعداد فعلاً تنها روی کاغذ آمدهاند و روند تأمین آنها نامشخص است.
عبدالرحیم خداجو، مدیرکل ورزش و جوانان فارس، اعلام کرده که فقط برای آمادهسازی اولیه شامل چمن، نور، گیت و جایگاه خبرنگاران، دستکم ۴۰۰ میلیارد تومان باید فوراً تأمین شود. در غیر این صورت، بازیهای خانگی فجر به شهر دیگری منتقل خواهد شد.
دو اشتباه راهبردی، دو دهه عقبماندگی
مطالعه روند پروژه، دو خطای راهبردی را بهعنوان ریشه بحران فعلی مشخص میکند؛ ابتدا افتتاح نمایشی ورزشگاه در سال ۱۳۹۶ بدون تکمیل زیرساختها، که موجب توقف تأمین بودجه عمرانی شد و پس از آن نبود سازوکار نگهداری حرفهای و واگذاری مدیریت مجموعه به نهادهای غیرفنی، که باعث فرسایش موتورخانه، تأسیسات، سکوها، و حتی سیستم آبیاری شده است.
آیینهای از تصمیمهای ناتمام
اینکه فجر سپاسی بتواند در هفتههای آینده در شیراز بازی کند یا نه، تنها بخش کوچکی از مسأله است. پرسش اصلی این است: چرا بزرگترین ورزشگاه جنوب ایران، پس از صرف میلیاردها تومان و گذشت ۲۷ سال، همچنان آماده بهرهبرداری کامل نیست؟
ورزشگاه پارس، امروز نهتنها نماد توسعه ورزشی نیست، بلکه آینهای است از پروژههایی که با امید آغاز میشوند، اما بیسرانجام رها میمانند—و این، داستان فقط یک ورزشگاه نیست.





