نور نیوز: سخنان علی خامنهای درباره «مجهز شدن به هر چه لازم باشد» درباره سلاح هستهای بود.
حسین آقایی، پژوهشگر امور استراتژیک و روابط بینالملل به ایران اینترنشنال گفت: «جمهوریاسلامی همواره به دنبال دستیابی به بمب اتم بوده است.»
او افزود: «اما به دلیل خطر حمله نظامی آمریکا و اسرائیل، آن را تست نهایی نکرده است.»

علی خامنهای با سخنان و رویکردهای خود در حال سوق دادن کشور به سمت جنگ است. او در آخرین سخنرانیاش بار دیگر بر ضرورت حمله به اسرائیل تأکید کرد، در حالی که اسرائیل نیز اعلام کرده است در برابر هرگونه اقدام جمهوری اسلامی با قدرت بیشتری پاسخ خواهد داد.
این تحرکات نشان میدهد که جمهوری اسلامی در حال پیشروی به سمت یک جنگ غیرضروری است، جنگی که میتوانست از آن اجتناب شود. مسئولیت اصلی این رویکرد برعهدهی خامنهای و اطرافیان جنگطلب اوست. جنگی که میتواند باعث مرگ و ویرانی برای مردم ایران و حتی درگیر شدن کل منطقه شود.
خامنهای در حالی ایران و ایرانیان را به سوی این جنگ میبرد که پیوند زدن سرنوشت کشور با سرنوشت غزه، لبنان، حماس و حزبالله ضرورتی نداشت. در حالی که ۵۷ کشور اسلامی و ۲۲ کشور عربی خود را از این درگیریها دور نگه داشتهاند و به رغم انتقادات شدید به اسرائیل، مردمان و کشور خود را به این جنگ نکشاندهاند، خامنهای همچنان در جمع دانشآموزان و دانشجویان از وظیفه اسلامی و تکلیف جنگ سخن میگوید. اما چه وظیفهای و چه تکلیفی؟ چرا رهبران دیگر کشورها چنین احساس وظیفهای ندارند؟
برخلاف گفتههای خامنهای، مردم ایران هیچ تعهدی برای جنگ با اسرائیل ندارند. اسرائیل نه خاک ما را اشغال کرده و نه با ما اختلاف ارضی دارد. این جنگ تنها به دلیل سیاستهای خامنهای و همفکران جنگطلبش به ایرانیان تحمیل میشود. جنگی که بدون دلیل موجه در حال وقوع است، جنگی که خسارت و ویرانی در پی خواهد داشت. در جنگ، بمب و موشک است، خرابی و مرگ و جراحت است. اگر در این درگیری، جمهوری اسلامی زیرساختهای اسرائیل را هدف قرار دهد و اسرائیل نیز به پالایشگاهها و نیروگاههای ایران حمله کند، چه کسی پاسخگوی مردم خواهد بود؟
ایران اکنون با مشکلاتی نظیر کمبود بنزین، برق و گاز دستوپنجه نرم میکند. اگر زیرساختهای کشور هدف قرار بگیرد، زندگی مردم بیش از پیش مختل خواهد شد. از کجا میتوان اطمینان داشت که این جنگ به کجا ختم میشود و چه بهایی خواهد داشت؟ خامنهای و اطرافیانش با این روند بر طبل جنگ کوبیدن، کشور و مردم را به سمت آیندهای نامعلوم و فاجعهبار سوق میدهند.
حق مردم ایران است که در جامعهای بدون جنگ و تحریم زندگی کنند، جامعهای که در آن هر شب با آرامش بخوابند و نگران حملات احتمالی نباشند. مسئولیت این وضعیت و سوق دادن کشور به جنگ، مستقیماً بر عهده خامنهای است که به عنوان فرمانده کل قوا، اختیار جنگ و صلح را در دست دارد. مردم ایران چه گناهی کردهاند که درگیر افکار آخرالزمانی او شدهاند؟
در داخل کشور، برخی تحلیلگران و طرفداران جمهوری اسلامی در رسانهها به تبعیت از خامنهای، مدام از ضرورت حمله به اسرائیل صحبت میکنند و به این احساسات جنگطلبانه دامن میزنند.
این رجزخوانیها و تهدیدهای خامنهای و نیروهایش، عواقب ناگواری برای ایران و مردم آن خواهد داشت. زیرساختهای کشور نابود و مردم قربانی خواهند شد. در حالی که چنین سخنان تهدیدآمیزی به جایی نمیرسند، شرایط کشور و مردم ایران را از آنچه هست وخیمتر میکند و ممکن است ایران را وارد مسیری کند که سرانجام آن نامعلوم باشد.
سؤال مردم ایران از خود این است که چرا باید وارد جنگ با اسرائیل شوند؟ امروز هر کسی که در برابر این جنگطلبی سکوت کند یا بخواهد آن را توجیه کند، به کشور خیانت کرده است. جنگی که جنگ مردم ایران نیست .
کسانی که در تلاشند مسئولیت این جنگ را از دوش خامنهای بردارند و چشمان خود را بر سیاستهای خصمانه و جنگطلبانه او و فرماندهان سپاه ببندند، فردا باید پاسخگوی مردم ایران باشند. امروز معنای واقعی ایراندوستی، نقد سیاستهای جنگطلبانه خامنهای است. مسئولیت این جنگ با خامنهای است و امروز سکوت در برابر آن خیانت است.
حسین آقایی، پژوهشگر امور استراتژیک و روابط بینالملل در گفتوگو با ایراناینترنشنال درباره علت حضور بمبافکن بی-۵۲ آمریکا در خاومیانه گفت که این بمبافکن بخشی از قوای بازدارندگی اتمی آمریکا است.
او گفت: «از آنجا که ایالات متحده خطر بروز جنگ را جدی میداند، در صدد است تا مانع آن شود.»
پنتاگون جمعه ۱۱ آبان اعلام کرد لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، دستور داده است با هدف تقویت مواضع نیروهای آمریکا در خاورمیانه، چندین بمبافکن بی-۵۲ استراتوفورترس و ناوشکن و هواپیماهای سوخترسان به خاورمیانه اعزام شوند.
از سوی دیگر قرار است ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و سه ناوشکن آمریکا در اواسط ماه نوامبر به پایگاهشان در سندیگو آمریکا بازگردند.
آقایی با تاکید بر اینکه شاهد «فروپاشی بازدارندگی» در خاورمیانه هستیم، ادامه داد: «دولت بایدن همواره سیاست مماشات با جمهوریاسلامی را پیش برده، به همین دلیل نتوانسته سطح بازدارندگی حکومت ایران را در منطقه، به گونهای تثبیت کند که شاهد این درگیریها نباشیم.»
این پژوهشگر روابط بینالملل در انتها تاکید که انجام برخی اقدامات نظامی مشخص از سوی آمریکا به جمهوریاسلامی، شاید بتواند هراسی به حکومت ایران وارد کند که وارد جنگ با اسرائیل نشود.
شاهین مدرس، کارشناس روابط بینالملل و تحلیلگر مطالعات امنیتی، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت هر کشوری برای آغاز جنگ نیاز به «امکان سیاسی»، «امکان اقتصادی» و «امکان اجتماعی» دارد.
او افزود امکان اجتماعی یعنی حکومتی از پشتوانه مردمی برخوردار باشد و امکان سیاسی به معنای «ثبات در سیستم سیاسی» یک کشور است.
به گفته این تحلیلگر، برقرار ماندن خطوط و زنجیرههای تامین جنگ هم به معنای «امکان اقتصادی» است.
مدرس تاکید کرد حکومت ایران در مقطع کنونی از هیچیک از موارد لازم برای رویارویی نظامی مستقیم با اسرائیل برخوردار نیست.
حسین آقایی، تحلیلگر روابط بینالملل و امور استراتژیک، در مصاحبه با ایراناینترنشنال با اشاره به تهدیدات روز شنبه علی خامنهای علیه اسرائیل گفت: «میزان توهم جمهوری اسلامی به مراتب بیشتر از تفکر آن است. جمهوری اسلامی جایگاه خود را در عرصه روابط بینالملل بهدرستی درک نکرده است. جمهوری اسلامی یک بازیگر منطقهای است و نمیتواند به لحاظ نظامی با اسرائیل درگیر شود.»
آقایی افزود اسرائیل هم یک بازیگر منطقهای است اما مورد حمایت آمریکا قرار دارد و همزمان، از قدرت نظامی و اتمی برخوردار است.
او حملات اخیر اسرائیل به اهداف نظامی در ایران را «دقیق، کشنده و ویرانگر» خواند و گفت در این حملات «ستون فقرات قوای بازدارندگی جمهوری اسلامی در زمینه پدافندی و موشکی» هدف قرار گرفت و نابود شد.
مولود حاجیزاده، روزنامهنگار اقتصادی، در مصاحبه با ایراناینترنشنال، با اشاره به افزایش نرخ ارز در سایه تشدید تنشها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل گفت مردم ایران در سالهای اخیر تاثیر نوسانات نرخ ارز را بر روی معیشت خود احساس کردهاند.
او افزود نگاه جمهوری اسلامی به «منافع ملی» مردممحور و متکی بر واقعیتهای کشور نیست.
حاجیزاده همچنین به مقایسه سیاستهای جمهوری اسلامی با برخی کشورهای منطقه، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی پرداخت و گفت سیاست ریاض و ابوظبی در سالهای اخیر مبتنی بر تنشزدایی، جذب سرمایهگذاری، و بهبود رفاه و اقتصاد ملی بوده است.






