رسانههای لبنان روز یکشنبه از حمله دوباره اسرائیل به ضاحیه بیروت خبر دادند.
این منطقه شیعهنشین مهمترین پایگاه حزبالله در لبنان است.
رسانههای لبنان از ۳۰ حمله اسرائیل به حومه بیروت در شامگاه شنبه خبر دادند.
با این حال، حملات پهپادی حزبالله به اسرائیل نیز ادامه دارد.
ارتش اسرائیل روز یکشنبه خبر داد که چند پهپاد پرتاب شده از لبنان را سرنگون کرده است.
کانال ۱۲ اسرائیل خبر داد که مقامهای قطری که میانجی مذاکرات معامله گروگانها با حماس هستند، هفته گذشته به خانوادههای گروگانها گفتهاند که تماسی با یحیی سنوار، رهبر حماس در غزه، ندارند.
مقامهای قطری در عین حال احتمال کشته شدن یحیی سنوار را رد کرده و افزودهاند که احتمالا او در محلی با گروگانها حضور دارد.


با شدت گرفتن حملات اسرائیل و تضعیف جدی حزبالله لبنان، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، به بیروت و دمشق سفر کرده تا برای آتشبس تلاش کند و حزبالله را از زیر بار حملات مداوم اسرائیل نجات دهد.
نکته جالب اینجاست که قبل از آغاز این حملات سنگین اسرائیل به حزبالله، اسرائیل پیشنهادی ارائه داده بود مبنی بر اینکه اگر حزبالله حملات خود را متوقف کند، اسرائیل نیز حملاتش به لبنان را متوقف خواهد کرد اما حزبالله و جمهوری اسلامی تصور میکردند که اسرائیل در موضع ضعف قرار دارد و به همین دلیل تصمیم گرفتند که به حملات به اسرائیل ادامه دهند تا اسرائیل مجبور شود آتشبس با حماس را بپذیرد.
اکنون اوضاع به شکلی تغییر کرده است که نه تنها اسرائیل آتشبس با حماس را نپذیرفته، بلکه آتشبس با حزبالله را هم نپذیرفته و بهصورت مداوم در حال بمباران ضاحیه، مقر حزبالله، است. این حملات تا حدی ادامه یافته که حتی به نیروهای حزبالله اجازه نمیدهند تا عملیات آواربرداری حملات قبلی را انجام دهند و مشخص کنند که کدامیک از مسئولین و فرماندهان حزبالله کشته شدهاند و کدام زنده ماندهاند.
تلاشهایی که عراقچی برای برقراری آتشبس انجام میدهد، در واقع به این دلیل است که از نابودی کامل حزبالله جلوگیری کند. جمهوری اسلامی، بهویژه سپاه پاسداران و نیروی قدس، اکنون در موضع ضعف قرار گرفتهاند و به دنبال یک میانجی هستند تا جلوی ادامه حملات اسرائیل به حزبالله را بگیرند و بتوانند حزبالله نیمهجانشدهای را که در گوشه رینگ گیر کرده و مداوم از اسرائیل ضربه میخورد، از میدان خارج کنند. هدف آنها این است که اگر توانستند، حزباللهِ شدیداً آسیبدیده را در آینده بازسازی کنند، هرچند این کار بهسادگی میسر نخواهد شد.
علاوه بر تلاشهای عراقچی برای برقراری آتشبس و خارج کردن پیکر نیمهجان حزبالله از میدان جنگ، او در سفرش به دمشق حامل پیام نارضایتی جمهوری اسلامی از بشار اسد نیز هست. جمهوری اسلامی از اینکه چرا اسد در قبال نجات حزبالله سکوت کرده و هیچ اقدامی نمیکند، ناخشنود است. ممکن است سکوت اسد در برابر تضعیف حماس قابل توجیه باشد، زیرا روابط حماس و اسد به دلیل اختلافات گذشته چندان خوب نبوده و نیست. در آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۲، حماس از تلاش مخالفان اسد، بهویژه اخوانالمسلمین سوریه، برای سرنگونی اسد حمایت کرد.
اسماعیل هنیه، از رهبران حماس در آن زمان، در دانشگاه الازهر مصر گفته بود: «به مردم قهرمان سوریه که برای آزادی، دموکراسی و اصلاحات تلاش میکنند درود میفرستم.» این موضعگیری حماس باعث شد که نهتنها روابط حماس و سوریه، بلکه روابط حماس با جمهوری اسلامی نیز مدتی تیره شود.
بنابراین، اگر اسد در برابر حملات اسرائیل به حماس سکوت کرده باشد، این موضوع قابل درک است اما سوال اصلی این است که چرا اسد در برابر تضعیف جدی حزبالله و حملات شدید اسرائیل به این گروه نیز سکوت کرده و هیچ اقدامی نمیکند؟ نباید فراموش کنیم که حزبالله از سال ۲۰۱۲، به دستور جمهوری اسلامی و برای جلوگیری از سقوط حکومت بشار اسد، وارد جنگ داخلی سوریه شد. محور جمهوری اسلامی، روسیه و حزبالله با کشتار صدها هزار نفر، مانع سقوط اسد شدند. اکنون، حزبالله و جمهوری اسلامی انتظار دارند که اسد کمک پیشین حزبالله را جبران کرده و به داد این گروه برسد، اما اسد چنین کاری نمیکند.
انتظار خامنهای و سپاه پاسداران این است که اسد جبهه جولان را علیه اسرائیل فعال کند تا فشار سنگین اسرائیل بر حزبالله کاهش یابد با این حال، اسد حاضر به جنگ با اسرائیل نیست و حتی توانایی این کار را نیز ندارد. اسد تازه از جنگ داخلی دهساله خارج شده و به دنبال بازسازی اقتصادی و احیای روابط سیاسی با کشورهای عربی است. به همین دلیل، تا به حال تلاش کرده تا خود را از جنگ حماس و حزبالله و جمهوری اسلامی با اسرائیل دور نگه دارد. این وضعیت به مذاق خامنهای خوش نمیآید و به نظر میرسد عراقچی در سفرش به دمشق حامل پیام نارضایتی جمهوری اسلامی از اسد است اما هرچقدر هم که خامنهای و سپاه پاسداران و حزبالله از اسد دلگیر باشند، اسد جبهه جولان را برای جنگ با اسرائیل فعال نخواهد کرد.
سوریه حتی در۵۰ سال گذشته به نوعی اشغال جولان از سوی اسرائیل تن داده و میداند اسرائیل این بلندی های استراتژیک را که منبع اصلی آب شیرین دریاچه طبریه نیز هست دیگر به سوریه عودت نخواهد داد. بنابر این اگر چه سوریه ادعای حقوقی خود را بر جولان کماکان حفظ کرده ولی بعد از جنگ ۱۹۷۳ رمضان( یوم کیپور) دیگر برای بازپس گیری جولان اقدام به فعال کرن جبهه جولان نکرده است. بنابر این الان هم به خاطر حزبالله و جمهوری اسلامی این کار را نخواهد کرد. شاید اسد تنها موافقت کند که سپاه پاسداران برخی محمولههای کمک را از طریق سوریه به حزبالله برساند، اما حتی این احتمال نیز با توجه به بمبارانهای سنگین و مداوم اسرائیل، روز به روز کمتر میشود.

پس از انتقادات رسانههای وابسته به سپاه از وضعیت توالتهای سرپایی ورزشگاه تختی و «غیر اسلامی» دانستن آنها، مدیر ورزشگاه مجموعه ورزشی تختی به تسنیم گفته که «این سرویسها حداقل ۱۰ سال در این ورزشگاه نصب است، این سرویسها باید جمعآوری و مرتب شود، باید بپذیریم که این یک اشکال است.»
محمدرضا مجیدی درباره انتقادات به آمادهنبودن ورزشگاه تختی گفته: «شما باید ببینید شرایط چه بوده و چه شده است، این مجموعه سالیان سال رها شده بود و شرایط خاصی بهلحاظ عمرانی و ورزشی داشت. شما نمیدانید چه معضلاتی در ورزشگاه داشتیم؛ یک اتاق در این ورزشگاه وجود نداشت، از اتاق VAR گرفته تا سالن کنفرانس، اتاق پزشکی و اتاقهای دیگر همگی در مدت کوتاه بازسازی شده و بعضیها هم حتی درست شده است.»
او درباره اعتراضات به کیفیت زمین چمن هم گفته: «مربی پرسپولیس که حرفی نزده بود، فقط علی علیپور مصاحبه کرده بود؛ او هم یک بازیکن است و بهجز او بازیکنان دیگری روی این چمن بازی کردند.»
محسن پاکنژاد وزیر نفت جمهوری اسلامی روز یکشنبه از تاسیسات نفتی مستقر در جزیره خارک در خلیج فارس بازدید کرد.
این بازدید در میانه گمانهزنیها درباره هدف گرفته شدن تاسیسات نفتی از سوی اسرائیل صورت گرفته است.
بهمنظور بازدید از تأسیسات صنعت نفت و دیدار با کارکنان عملیاتی مستقر در منطقه عملیاتی خارک دقایقی پیش وارد این جزیره در خلیج همیشه فارس شد.
وبسایت شانا وابسته به وزارت نفت ایران نوشت: «در میان ۲۰ پایانه بزرگ نفتی جهان، خارک از نظر حجم و دقت در عملیات بارگیری و ذخیرهسازی در طول سال از همه پایانهها فعالتر است.»
بر اساس این گزارش، خارک هماکنون توان پهلودهی همزمان به ۹ نفتکش با ظرفیتهای گوناگون را داراست، همچنین پایانه نفتی خارک امکان ذخیرهسازی بیش از ۲۳ میلیون بشکه نفت خام و تحویل روزانه بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت خام به مشتریان را دارد.
پیشتر گزارشهایی از احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات نفتی جمهوری اسلامی منتشر شده است.

تغییرات بنزینی در ایران از روز یکشنبه ۱۵ مهر به شکل ناگهانی و در شرایطی پرابهام آغاز شد. به گفته شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، صاحبان کارت هوشمند سوخت خودرو تنها میتوانند «روزی دو بار» بنزین بزنند که سقف برداشتشان هم در هر نوبت سوختگیری، حداکثر۵۰ لیتر است.
پیش از اظهارنظر رسمی شرکت پخش فراوردههای نفتی، خبرگزاری تسنیم در گزارشی اختصاصی خبر داده بود سقف سوختگیری با کارت سوخت شخصی خودروها در هر نوبت ۶۰ لیتر بود که این میزان در طرح جدید به ۵۰ لیتر در هر نوبت تغییر کرده است.
بر اساس این گزارش، دارندگان کارت آزاد شخصی سوخت فقط دو بار در شبانهروز میتوانند از کارت خود استفاده کنند و در مجموع روزی ۱۰۰ لیتر بنزین بزنند.
شماری از رسانهها بدون اشاره به جزییات، نوشتند که کاهش سقف سوختگیری روزانه در تمامی کشور «بهجز استانهای مرزی» پیادهسازی شده است؛ چراکه این استانها شرایط سوختگیری «متفاوتی» دارند.
تغییرات بنزینی جدید، بدون اطلاعرسانی قبلی و از سه روز پیش یعنی پنجشنبه ۱۲ مهر آغاز و اجرایی شده است.
تغییر در سقف عرضه بنزین با کارت آزاد جایگاهها نیز در طرح جدید از هشت هزار لیتر به هفت هزار لیتر در شبانهروز، از دیگر تغییرات بنزینی است.
ساعتی پس از گزارش رسانههای داخلی درباره آغاز بی سر و صدای تغییرات بنزینی، کرامت ویس کرمی، مدیرعامل شرکت فرآوردههای نفتی صبح روز یکشنبه در مصاحبه با شبکه خبر صداوسیما گفت «سهمیه بنزین ماهانه تغییر نکرده است».
ویس کرمی درباره کاهش سقف برداشت روزانه که در نهایت، منجر به کاهش میزان دریافتی بنزین در یک ماه میشود، اشارهای نکرد.
او گفت سوختگیری خودروهای شخصی با «کارت سوخت اضطراری جایگاهها، مثل سابق» و هر بار ۳۰ لیتر است.
پیش از این اظهارنظر، رسانهها نوشته بودند که سقف استفاده از کارت سوخت جایگاهها به ۲۰ لیتر کاهش یافته است.
خبرگزاری رکنا، اطلاعات بنزینی ویس کرمی را «غلط» خواند و نوشت: «او درحالی از عدم تغییر سقف سوختگیری کارت اضطراری جایگاههای بنزین خبر داده که برای مدتها و تا روز ۱۱ مهر سقف استفاده از این کارتها هر نوبت ۴۰ لیتر بوده نه ۳۰ لیتر.»
شامگاه سهشنبه دهم مهر و همزمان با عملیات موشکی جمهوری اسلامی موسوم به «وعده صادق-۲»، مردم در مراجعه به پمپهای بنزین با پیام جدیدی مبنی بر این روبهرو شدند که پس از ۳۰ لیتر سوختگیری، سهمیه بنزین آنها تمام میشد.
اعمال محدودیتها، پیشزمینه افزایش قیمت بنزین است
طرح محدودیت سوختگیری از سال ۱۴۰۲ آغاز شد. در این طرح، حدود ۷۰ درصد افراد میتوانند در هر بار سوختگیری، در شهرهای کوچک ۳۰ لیتر و در شهرهای بزرگ ۴۰ لیتر بنزین دریافت کنند.
با اینحال، این طرح تا پیش از عملیات «وعده صادق-۲» حتی بهطور موقت هم در پایتخت اجرا نشده بود و تهرانیها میتوانستند مانند سابق، هر بار تا ۶۰ لیتر سوختگیری کنند.
مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم و رییس ستاد انتخاباتی او، از زمان مبارزات انتخاباتی موضوع افزایش قیمت بنزین را پیش کشیدند اما پس از پیروزی پزشکیان، اظهارات مقامات عمدتا متناقض بود.
پزشکیان ششم شهریور ۱۴۰۳ در یک سخنرانی گفت: «هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم.»
این اظهارات با واکنش گسترده و منفی کاربران رسانههای اجتماعی روبهرو شد.
رضا غیبی، روزنامهنگار اقتصادی در گفتوگو با ایراناینترنشنال تاکید کرد که «افزایش قیمت بنزین»، طرح نهایی جمهوری اسلامی برای کنترل مصرف سوخت است و افزود: «اما پیش از آن، محدودیتهای عرضه سوخت را ایجاد کردند و در گامهای بعدی، اقدامات دیگری هم رخ خواهد داد.»
غیبی پیشبینی کرد که دولت در مرحله بعدی، طرح اعطای بنزین را به تمام شهروندان، حتی آنهایی که خودرو ندارند اجرا کند که بر این اساس، کاهش سهمیه خودروها به نصف اجرایی میشود.
به گفته او، متعاقب آن، قیمت بنزین آزاد را در سال اول افزایش میدهند و در سالهای بعدی، قیمت بنزین سهمیهای هم روند رو به رشدی را تجربه خواهد کرد.
این روزنامهنگار اقتصادی تاکید کرد اقداماتی که امروز در اعمال محدودیتهای عرضه شاهدش هستیم، بنیان افزایش قیمت را میگذارد و در نهایت این موضوع، تبعات زیادیی چون اعتراضات اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. اعتراضاتی که جمهوری اسلامی میکوشد با اطلاعرسانی اندکاندک و افزایش تدریجی و مرحلهای، از آن جلوگیری کند.
قیمت سوخت در ایران از موضوعهای حساسی است که تاثیر مهمی بر سایر قیمتها و هزینههای زندگی در این کشور دارد.
اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در ایران در واکنش به افزایش ۲۰۰ درصدی نرخ بنزین آغاز شد، اما خیلی زود ماهیت ضدحکومتی به خود گرفت.
به گزارش خبرگزاری رویترز، بیش از هزار و ۵۰۰ نفر در جریان سرکوب اعتراضات آبان ۹۸ به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شدند.





