ارتش اسرائیل از عملیاتی شدن سامانه دفاع لیزری «پرتو آهنین» خبر داد

وزارت دفاع اسرائیل از تحویل نخستین سامانه عملیاتی دفاع لیزری موسوم به «پرتو آهنین» به ارتش این کشور خبر داد.

وزارت دفاع اسرائیل از تحویل نخستین سامانه عملیاتی دفاع لیزری موسوم به «پرتو آهنین» به ارتش این کشور خبر داد.
وزارت دفاع اسرائیل یکشنبه هفتم دی در بیانیهای اعلام کرد این سامانه پس از طی یک روند پیچیده تحقیق و توسعه و انجام مجموعهای گسترده از آزمایشها، به نیروی هوایی اسرائیل تحویل داده شد.
در این بیانیه آمده است پرتو آهنین در جریان آزمایشهای میدانی توانست راکتها، خمپارهها و پهپادها را با موفقیت رهگیری کند و اکنون بهعنوان یک قابلیت مکمل، در کنار گنبد آهنین، فلاخن داوود و سامانه دفاعی پیکان به کار گرفته خواهد شد.

بر اساس توضیحات وزارت دفاع اسرائیل، این سامانه از یک لیزر پرانرژی و سامانه هدفگیری پیشرفته الکترو-اپتیکی استفاده میکند که امکان انهدام دقیق اهداف هوایی متنوع را با هزینه عملیاتی بسیار پایین فراهم میسازد؛ موضوعی که به گفته مقامهای اسرائیلی، مزیت اصلی این فناوری نسبت به رهگیرهای موشکی متعارف به شمار میرود.
روزنامه هاآرتص پیش از این گزارش داده بود هزینه هر رهگیری در سامانه لیزری جدید تنها حدود ۱۰ شِکِل، معادل سه و نیم دلار، است؛ در حالی که هر رهگیری در گنبد آهنین ۴۹ هزار دلار هزینه دارد.
اسرائیل از تغییر موازنه دفاع هوایی میگوید
اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، در مراسم تحویل این سامانه گفت: «برای نخستین بار در جهان، یک سامانه رهگیری لیزری پرقدرت به بلوغ کامل عملیاتی رسیده و در شرایط شبیهسازیشده عملیاتی، رهگیریهای موفق متعددی انجام داده است.»
کاتز از تمام کسانی که در این دستاورد خارقالعاده نقش داشتند، تشکر کرد و افزود این تحول «قواعد بازی» را تغییر میدهد و پیام روشنی برای دشمنان اسرائیل در منطقه دارد.
نورمن رول، رییس پیشین میز ایران در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، پیشتر در صفحه ایکس خود استقرار چنین سامانهای را راهبردی برای تضعیف تهدیدهای موشکی جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی آن در منطقه توصیف کرده بود.
امیر بارام، مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل، نیز در مراسم تحویل این سامانه به نیروی هوایی اسرائیل اعلام کرد تحویل سامانه پرتو آهنین نشاندهنده عبور از مرحله توسعه و ورود به فاز تولید انبوه است.
به گفته او، همزمان با تولید این سامانه، کار روی نسلهای بعدی سامانههای دفاعی لیزری برای استقرار زمینی و هوایی ادامه دارد.
پرتو آهنین از سال ۲۰۱۴ در اسرائیل در دست توسعه قرار داشت و بهعنوان مکمل سامانه گنبد آهنین طراحی شد. این سامانه با تحویل به ارتش اسرائیل، در روند ادغام با شبکه چندلایه پدافند دفاع هوایی این کشور قرار گرفت.







دونالد ترامپ روز یکشنبه در شبکه تروثسوشال اعلام کرد درگیریها میان تایلند و کامبوج برای مدتی متوقف میشود و دو کشور طبق پیمانی که اخیرا بر سر آن توافق شده، به زندگی در صلح بازمیگردند. او گفت آمریکا به این نتیجهگیری «سریع و منصفانه» کمک کرده است.
ترامپ از رهبران تایلند و کامبوج به خاطر «درخشش» در رسیدن به این تصمیم تبریک گفت و افزود این جمعبندی «سریع و قاطع» بوده و همه این موقعیتها باید همینطور باشد.
او با اشاره به اینکه «ایالات متحده طی ۱۱ ماه گذشته به پایان یا توقف دستکم هشت جنگ و درگیری در جهان کمک کرده»، افزود: «شاید آمریکا به نهاد واقعی سازمان ملل تبدیل شده باشد؛ نهادی که در بسیاری از این بحرانها، از جمله جنگ روسیه و اوکراین، کمک چندانی نکرده است.»
ترامپ در پایان خواستار نقشآفرینی فعالتر سازمان ملل در برقراری صلح جهانی شد.

مقامات محلی اعلام کردند در پی به خشونت کشیده شدن اعتراضات در قلب مناطق علوینشین سوریه در استان لاذقیه، دستکم سه نفر کشته شدند.
از زمان سقوط حکومت بشار اسد، که خود از اقلیت مسلمان علوی بود، سوریه شاهد چند موج از خشونتهای فرقهای بوده است.
هزاران معترض علوی یکشنبه هفت دی در میدان الازهری شهر لاذقیه تجمع کردند و خواستار استقرار نظام سیاسی غیرمتمرکز در سوریه و آزادی هزاران زندانی علوی شدند.
بهگزارش رویترز، حدود دو ساعت پس از آغاز تجمع، صدای تیراندازی از مکانی نامعلوم شنیده شد. پس از آن نیروهای امنیتی اقدام به شلیک هوایی کردند و تجمع به هرجومرج کشیده شد؛ بهطوری که معترضان مجروحان را با پای پیاده از محل دور میکردند.
در بیانیهای مکتوب از سوی دفتر رسانهای استان لاذقیه که در اختیار خبرنگاران قرار گرفت، اعلام شد در این اعتراضات سه نفر کشته و بیش از ۴۰ نفر زخمی شدهاند. در این بیانیه مشخص نشده است که آیا تمامی تلفات در میدان الازهری رخ داده یا در شهرها و مناطق دیگری که همزمان شاهد اعتراض بودند نیز قربانیانی وجود داشته است.
عاملان ناشناس
خبرگزاری رسمی سوریه، سانا، گزارش داد یکی از نیروهای امنیتی در لاذقیه در اثر تیراندازی «بقایای مسلح رژیم سابق» کشته شده است. این خبرگزاری همچنین اعلام کرد در نزدیکی میدان الازهری، غیرنظامیان و نیروهای امنیتی در پی تیراندازی مهاجمان ناشناس زخمی شدهاند.
تجمع روز یکشنبه به دعوت شیخ غزال غزال، رییس شورای عالی اسلامی علویان، برگزار شده بود.
اعتراضی مشابه در ماه نوامبر تنها حدود یک ساعت دوام آورد و سپس با تجمعی در حمایت از دولت جدید سوریه روبهرو شد. در آن زمان نیروهای امنیتی سوریه برای متفرق کردن هر دو تجمع دست به تیراندازی زدند.
معترضان یکشنبه شعار میدادند: «ما فدرالیسم میخواهیم» و «ملت سوریه یکی است».
سلمان منصور، یکی از معترضان، به رویترز گفت: «ما برای مطالبه کرامتمان و حق زندگی آمدهایم. ما خواهان فدرالیسم سیاسی هستیم، درست مثل کشورهای بزرگ مانند آمریکا، آلمان و امارات متحده عربی.»
او افزود: « بعد از آنکه در سرزمینهای خودمان کشته شدیم، آمدهایم حق زندگیمان را مطالبه کنیم.»
در ماه مارس، یک شورش ناکام وفاداران اسد موجی از کشتارهای تلافیجویانه نیروهای وابسته به دولت را در پی داشت. در جریان آن درگیریها بیش از هزار تن از علویان کشته شدند.
هفته گذشته نیز در پی انفجار بمب در یک مسجد علویان در شهر نزدیک حمص، هشت نفر جان خود را از دست دادند.
اعتراضات تازه، بار دیگر شکنندگی اوضاع امنیتی و سیاسی سوریه پس از تغییر قدرت و ادامه تنشهای فرقهای در کشور را نمایان کرده است.

دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، یکشنبه هفت دی از گفتوگوی تلفنی «سازنده و مثبت» خود با ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، خبر داد و گفت که به باور او گفتوگوها برای پایان دادن به جنگ روسیه علیه اوکراین به «مراحل نهایی» رسیده است.
او اندکی پیش از دیدار و گفتوگو با ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین، از گفتوگویی «بسیار جدی» با پوتین خبر داد و گفت: «بعد از دیدار با رییسجمهوری اوکراین، دوباره با رییسجمهوری پوتین تماس میگیرم و مذاکرات را ادامه خواهیم داد.»
ترامپ افزود: «فکر میکنم پوتین و زلنسکی هر دو میخواهند به توافق برسند.»
در همین حال، یوری اوشاکوف، مشاور سیاست خارجی کرملین، اعلام کرد تماس پوتین و ترامپ به ابتکار رییسجمهوری آمریکا انجام شد و یک ساعت و ۱۵ دقیقه به طول انجامید.
محور اصلی دیدار ترامپ و زلنسکی که در محل اقامت ترامپ در فلوریدا برگزار میشود، بررسی طرح صلحی است که کییف با همکاری واشینگتن در حال تدوین آن است و میتواند مسیر پایان جنگ را مشخص کند.
این دیدار در شرایطی انجام میشود که اختلافها بر سر سرزمینهای اشغالی و آینده نیروگاه هستهای زاپوریژیا همچنان پابرجاست.
به گزارش خبرگزاری رویترز، زلنسکی پیش از این دیدار گفت طرح صلح ۲۰ مادهای که پس از هفتهها مذاکره با آمریکا شکل گرفته، حدود ۹۰ درصد نهایی شده اما دو موضوع «بسیار پیچیده» همچنان حلنشده باقی مانده است.
او تاکید کرد بدون تضمینهای امنیتی روشن و قابل اتکا از سوی ایالات متحده، هیچ توافق پایداری امکانپذیر نخواهد بود.
بر اساس این طرح، حاکمیت اوکراین بار دیگر مورد تاکید قرار میگیرد و این کشور از تضمینهای امنیتی گستردهای برخوردار میشود که از نظر کییف، ماهیتی مشابه ماده ۵ پیمان ناتو دارد.
در عین حال، آمریکا و متحدان اروپایی متعهد میشوند از امنیت اوکراین در برابر هرگونه تجاوز احتمالی حمایت کنند.
با این حال، مساله سرزمینهای شرقی، بهویژه دونباس، همچنان محل اختلاف است. روسیه خواهان عقبنشینی کامل نیروهای اوکراینی از این مناطق است، در حالی که کییف توقف درگیریها در خطوط فعلی نبرد را ترجیح میدهد.

پیشینه تنشها و ابتکار صلح
زلنسکی ششم دی پیش از عزیمت به آمریکا اذعان داشت آینده هرگونه سازش به تضمینهای امنیتی آمریکا وابسته است و بدون آن، حتی برگزاری همهپرسی درباره طرح صلح ممکن نخواهد بود.
او همچنین تاکید کرد درخواست مسکو برای مشارکت اوکراینیهای مقیم روسیه در هرگونه رایگیری، مشروعیت چنین فرآیندی را زیر سوال میبرد.
مقامهای آمریکایی تمایل زلنسکی برای برگزاری همهپرسی را گامی مهم ارزیابی کردند و آن را نشانهای از این میدانند که او دیگر احتمال امتیازدهی ارضی را بهطور کامل رد نمیکند.
زلنسکی در عین حال تاکید کرد که روسیه باید با آتشبس ۶۰ روزه موافقت کند تا اوکراین بتواند برای این رایگیری آماده شود و آن را برگزار کند.
از دیگر بندهای کلیدی این طرح ۲۰ مادهای که پس از تعدیل نسخه اولیه ۲۸ مادهای و نزدیکتر شدن مواضع آمریکا و اوکراین تهیه شد میتوان به حفظ ارتش اوکراین در سطح کنونی، عضویت این کشور در اتحادیه اروپا در تاریخی مشخص و ایجاد بسته بازسازی اقتصادی تا سقف ۸۰۰ میلیارد دلار اشاره کرد.
دیدار زلنسکی و ترامپ در حالی انجام میشود که روسیه شنبه با شلیک صدها موشک و پهپاد، پایتخت و شماری از مناطق دیگر اوکراین را هدف قرار داد؛ حملاتی که به قطع برق و گرمایش در بخشهایی از کییف انجامید. زلنسکی این حملات را واکنش مسکو به تلاشهای صلح با میانجیگری ایالات متحده توصیف کرد.

۲۰۲۵ سالی بود که زمین با ما اتمام حجت کرد. دیگر خبری از هشدارهای ملایم دانشمندان در کنفرانسهای شیک نیست؛ حالا بحران اقلیمی راهش را به سفرهها و ریههای ما باز کرده است. انگار طبیعت تاس خود را ریخته و سنگرهای مقاومت ما یکییکی در حال فروپاشیاند.
از نفسهای آخر صخرههای مرجانی در اعماق اقیانوس تا ایستادگی لرزان جنگلهای آمازون، همه نشان میدهند که ما به «نقطه بیبازگشت» رسیدهایم.
سال ۲۰۲۵ سال اعداد نبود؛ سال تماشای فروریختن یخچالی بود که هزاران سال دوام آورده بود و حالا در چند هفته، پیش چشم ما به آب بدل شد.
رویدادهایی چون آتشسوزیهای گسترده در کالیفرنیا و آمازون، سیلهای ویرانگر، خشکسالیهای طولانی و گرمای رکوردشکن، همراه با گزارشهای معتبری مانند گزارش نقاط بازگشتناپذیر جهانی ۲۰۲۵ و گزارش شکاف انتشار گازهای گلخانهای برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)، هزینههای سنگین اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دههها بیتوجهی به هشدارهای علمی را بهوضوح نمایان کردند و ضرورت اقدام فوری و هماهنگ را برجسته ساختند.

تنها در نیمه نخست ۲۰۲۵، برآوردها از ثبت دهها میلیارد دلار خسارت ناشی از آتشسوزیهای کالیفرنیا، طوفانهای آسیای جنوبشرقی و سفیدشدگی مرجانها حکایت دارند.
این خسارتها نشان میدهد تغییر اقلیم دیگر سناریوی فردا نیست و پیامدهای آن امروز در ترازنامه بانکها و سفره خانوارها دیده میشود.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، این وضعیت را «عصر جوشش جهانی» نامید؛ تعبیری که نشان میدهد بحران از سطح پیشبینی علمی عبور کرده و وارد فاز بیثباتی سیستماتیک شده است.

دستاوردها و ناکامیهای «کاپ۳۰»
کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل (کاپ۳۰) که در نوامبر ۲۰۲۵ در بلم برزیل برگزار شد، بیش از هر چیز تلاشی بود برای پاسخ دادن به یک پرسش قدیمی: آیا میتوان گذار اقلیمی را پیش برد، بیآنکه هزینههای آن یکسره بر دوش کارگران، جوامع محلی و کشورهای آسیبپذیر بیفتد؟
تمرکز کنفرانس بر مفهوم «گذار عادلانه» از همین دغدغه میآمد و تصویب «مکانیسم اقدام بلم» را میتوان مهمترین دستاورد نمادین آن دانست.
این سازوکار قرار است از جوامع وابسته به سوختهای فسیلی در مسیر گذار به اقتصاد کمکربن حمایت کند و شکاف اجتماعی این انتقال را کاهش دهد.

در کنار آن، راهاندازی «صندوق جنگلهای گرمسیری پایدار» (Tropical Forests Forever Facility یا TFFF) با بیش از ۵.۵ میلیارد دلار تعهد اولیه، نشانهای از تلاش برای عبور از وعدههای کوتاهمدت و حرکت بهسوی تامین مالی پایدار حفاظت از جنگلها بود؛ بهویژه با تاکید بر سهم مستقیم جوامع بومی و محلی.
با این حال، این ابتکارها بیش از آنکه نشاندهنده تغییر مسیر بنیادین باشند، یادآور این واقعیتاند که پیشرفت در حکمرانی اقلیم همچنان تکهتکه و محتاطانه پیش میرود.
مساله اصلی «کاپ۳۰» اما جایی دیگر بود. کنفرانس نتوانست بر سر تعهد الزامآور برای خروج تدریجی از سوختهای فسیلی به اجماع برسد و همچنان از ارائه نقشه راهی روشن برای توقف جنگلزدایی طفره رفت.
غیبت رسمی ایالات متحده، تنشهای ژئوپولیتیک و مقاومت کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت فضای مذاکرات را به سمتی برد که دستاوردهای اجتماعی اعلامشده نتوانستند شکاف عمیق میان اهداف مورد نظر و مسیر واقعی کاهش انتشار را پر کنند.
در نهایت، «کاپ۳۰» بار دیگر نشان داد جامعه جهانی در گفتار به فوریت بحران باور دارد، اما در عمل هنوز حاضر نیست هزینههای سیاسی تصمیمهای سخت را بپردازد؛ تعللی که تحقق هدف محدودسازی گرمایش به ۱.۵ درجه را بیش از پیش دشوار میکند.
تنوع زیستی؛ بحرانی آرام اما برگشتناپذیر
در کنار تغییر اقلیم، بحران تنوع زیستی در سال ۲۰۲۵ ادامه یافت، بیآنکه همواره در کانون توجه افکار عمومی قرار گیرد.
سفیدشدگی گسترده مرجانها، همراه با کاهش جمعیت گونههای دریایی و تخریب زیستگاههای خشکی، نشانههایی از فشار فعالیت انسانی بر سامانههای طبیعی هستند.
اهمیت این بحران در آن است که برخلاف بسیاری از پیامدهای اقلیمی، از دست رفتن تنوع زیستی اغلب غیرقابل بازگشت است و میتواند به فروپاشی اکوسیستمها منجر شود.
برای نمونه، فروپاشی صخرههای مرجانی نهتنها تنوع زیستی، بلکه معیشت صدها میلیون نفر در زنجیرههای شیلاتی را تهدید میکند.

بحران آب؛ نقطه تلاقی اقلیم و حکمرانی
مساله آب همزمان در سفره مردم، کشاورزی و سیاست خارجی بازتاب یافت.
خشکسالیهای طولانیمدت، افت شدید منابع آب زیرزمینی و ذوب شتابان یخچالها، که به گزارش سازمان ملل بیش از دو میلیارد نفر را تهدید میکند، حاکی از آن است که تغییر اقلیم نهتنها چرخه آب را مختل کرده، بلکه ضعفهای مزمن در مدیریت و حکمرانی منابع آب را بهشدت افزایش داده است.
پژوهشهای معتبر هشدار میدهند این بحران میتواند به منبعی عمده برای تنشهای اجتماعی، مهاجرتهای انبوه و بیثباتی سیاسی تبدیل شود، بهویژه در مناطقی که آب به عامل امنیت ملی بدل شده است.

ایران؛ نمونهای فشرده از بحران جهانی
در سال ۲۰۲۵، ایران به آینه تمامنمای بحرانهای جهانی بدل شد. بحران آب به سطح ژئوپولیتیک رسید و افت شدید سد دوستی، مشهد را به جیرهبندی کشاند.
این وضعیت حتی در اظهارات مقامهای رسمی نیز بازتاب یافت. مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، گفت: «واقعیت این است که ما با ناترازیهای بسیار بدی مواجه هستیم. ناترازی گاز، برق، انرژی و آب، پول و محیط زیست داریم و همه آن در حدی هستند که ممکن است به بحران تبدیل شوند.»
او همچنین هشدار داد: «اگر باران نیاید، تهران را باید خالی کنند.»
این اعترافی نشان میدهد بحران محیط زیست از سطح هشدار کارشناسی عبور کرده و وارد ادبیات رسمی حکمرانی شده است، هرچند هنوز به سیاستگذاری موثر بینجامیده است.

مه قهوهای آلودگی در کلانشهرهایی مانند تهران و اصفهان دیگر نه یک پدیده گذرا، بلکه به دردی مزمن و ساختاری بدل شده است.
در این میان، سوخت بیکیفیت، ناوگان فرسوده و مازوتسوزی همچنان قربانی میگیرند و در میان این دود و دم، تنها چیزی که بهخوبی خاک میخورد، «قانون هوای پاک» است.
در اواخر پاییز، جنوب کشور از فارس تا بوشهر و هرمزگان بارشهایی فراتر از نرمال را تجربه کرد و بار دیگر سیلاب از شهر و روستا عبور کرد.
این تکرار تلخ نشان میدهد تا زمانی که نقشههای خطر مبنای بازطراحی زیرساختها و کالبد شهر قرار نگیرد، هر باران تند میتواند به یک تراژدی تمامعیار تبدیل شود.

جمعبندی؛ محیط زیست بهمثابه انتخاب سیاسی
سال ۲۰۲۵ بیش از هر زمان دیگری ثابت کرد بحران محیط زیست نه صرفا مسالهای علمی، بلکه بازتابی از انتخابهای سیاسی و اقتصادی است.
علم سالهاست مسیرها و مخاطرات را با دقت نشان داده است؛ آنچه امروز بحران را تداوم میبخشد نه نادانی، بلکه انتخاب آگاهانه تعویق و اقدامهای نصفهنیمه است.
اما هزینههای این انتخاب بهطور نابرابر و با نقض عدالت محیط زیستی بر دوش جوامع فرودست و آسیبپذیر گذاشته میشود.

پنجره فرصت برای مهار بدترین پیامدها هنوز کاملا بسته نشده، اما بهسرعت در حال بسته شدن است.
آینده محیط زیست نه نتیجه اجتنابناپذیر نیروهای طبیعی، بلکه حاصل تصمیمهای امروز ماست؛ تصمیمهایی که اگر به تعویق بیفتند، فردا دیگر امکان انتخاب را از ما خواهند گرفت.

اقدامات دولت دونالد ترامپ از ابتدای سال جاری در افزایش فشارها و تحریمها علیه جمهوری اسلامی بهمنظور «متوقف کردن» صادرات نفت ایران تا حد زیادی ناموفق بوده؛ هرچند این سیاست هزینههای دور زدن تحریمها را برای تهران بهشدت افزایش داده است.
دولت ترامپ وعده کاهش صادرات نفت ایران به ۱۰۰ هزار بشکه در روز را داده بود، اما دادههای شرکت اطلاعات انرژی «کپلر» که در اختیار ایراناینترنشنال قرار گرفته، نشان میدهد حجم محمولههای نفتی ایران که در سال ۲۰۲۵ در بنادر چین تخلیه شده، تنها ۸ درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است.
در سال جاری میلادی، بهطور متوسط روزانه ۱.۳۶ میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی ایران به پالایشگاههای چین رسیده است.
البته جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴ روزانه حدود ۵۶ هزار بشکه نفت به سوریه صادر میکرد که این صادرات پس از سقوط حکومت بشار اسد متوقف شد.
در مجموع، میتوان گفت سیاست دولت ترامپ برای فروپاشی شدید صادرات نفت ایران با شکست مواجه شده است.
نفت خام و میعانات گازی تقریبا ۴۰ درصد از کل صادرات ایران را تشکیل میدهند که ارزش عادی آن (بدون در نظر گرفتن هزینههای دور زدن تحریمها) در سال جاری حدود ۳۳ میلیارد دلار برآورد میشود؛ رقمی معادل نزدیک به ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران.

زیان دوگانه ایران
ناکامی ترامپ در تحقق وعده توقف صادرات نفت ایران به معنای پیروزی جمهوری اسلامی نیست.
پیش از تحریمهای دولت قبلی ترامپ در سال ۲۰۱۸، ایران روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت صادر میکرد؛ رقمی که در سال ۲۰۲۰ به حدود ۴۰۰ هزار بشکه سقوط کرد.
با روی کار آمدن دولت جو بایدن، صادرات نفت ایران هر سال افزایش یافت و در سال ۲۰۲۴ به حدود ۱.۵۵ میلیون بشکه در روز رسید.
با آغاز به کار دولت جدید ترامپ، نهتنها روند احیای صادرات نفت ایران متوقف شد، بلکه رو به افول گذاشت و معکوس شد.
نکته کلیدی دیگر، افزایش هزینههای دور زدن تحریمهاست. در ابتدای سال جاری، جمهوری اسلامی به پالایشگاههای چینی ۲ تا ۳ دلار به ازای هر بشکه تخفیف میداد، اما بر اساس برآوردهای کپلر، این رقم اکنون به ۱۱ دلار رسیده است.
دادههای کپلر همچنین نشان میدهد حجم نفت شناور ایران طی یک سال گذشته بیش از دو برابر شده و به حدود ۱۵۲ میلیون بشکه رسیده است.
در شرایط عادی، هزینه روزانه اجاره نفتکشها برای نگهداری چنین حجمی از نفت در دریا تقریبا ۸ میلیون دلار است. البته اجاره کشتیها از ناوگان موسوم به «سایه» که برای قاچاق نفت ایران، روسیه و ونزوئلا استفاده میشود، چندین برابر این رقم هزینه دارد.
حتی شرکت ردیابی نفتکش «وورتکسا» حجم نفت شناور ایران را ۲۰۰ میلیون بشکه برآورد کرده است.

به زبان ساده، سالانه حدود ۵ تا ۶ میلیارد دلار از درآمد نفتی ایران صرف نگهداری نفت در دریا و در نزدیکی آبهای چین میشود تا در صورت بروز اختلال در بارگیری نفت، تحویل به پالایشگاههای چینی ادامه یابد.
تا اینجا، حدود ۱۵ درصد از ارزش نفت ایران از طریق تخفیف به پالایشگاههای چینی و ۲۰ درصد از طریق هزینههای ذخیرهسازی شناور از بین میرود، اما این تنها بخشی از اتلاف درآمد نفتی ایران است.
بخش عمدهای از نفت ایران پیش از رسیدن به مشتریان چینی، باید از مسیر انتقال کشتی به کشتی، تغییر اسناد و تغییر نام تجاری نفت عبور کند؛ فرآیندی که به دست دلالان نفتی صورت میگیرد.
بخشی از درآمد نفت ایران نیز به این واسطهها، جعلکنندگان اسناد، شبکههای گسترده شرکتهای صوری و موارد مشابه اختصاص مییابد.
البته مشکلات جمهوری اسلامی در دسترسی به درآمدهای نفتی به اینجا ختم نمیشود. بخشی از درآمد نفت ایران در قالب تهاتر با کالاهای چینی و بخشی دیگر در ازای خدمات چینی تسویه میشود.
روزنامه والاستریت ژورنال در ماه اکتبر گزارش داد سالانه ۸.۴ میلیارد دلار از درآمد صادرات نفت ایران به چین از طریق تهاتر با خدمات چینی تسویه میشود.
اما سال ۲۰۲۶ برای جمهوری اسلامی سال سختتری خواهد بود.
بر اساس دادههای شرکتهای ردیابی نفتکشها، ایالات متحده در سال ۲۰۲۴ تنها ۳۸ درصد از نفتکشهای دخیل در دور زدن تحریمهای نفتی ایران را تحریم کرده بود؛ اما در سال ۲۰۲۵ این رقم از ۷۰ درصد فراتر رفته است.
اقدام آمریکا در توقیف چند نفتکش تحریمشده در سواحل ونزوئلا که برای ایران نیز نفت حمل میکردند، مشکلات تازهای برای جمهوری اسلامی ایجاد خواهد کرد.
طبق برآوردهای «تانکر ترکرز»، شرکت ردیابی نفتکشها، حدود ۱۴۷۰ نفتکش ناوگان سایه در سال ۲۰۲۵ فعال بودهاند که ۴۰ درصد آنها در خدمت صادرات نفت ایران بودهاند؛ سهمی تقریبا مشابه برای روسیه ثبت شده و بخش باقیمانده عمدتا به ونزوئلا و دو کشور دیگر اختصاص داشته است.
از این رو، دستکم از نظر لجستیکی، قاچاق نفت تحریمشده در سال ۲۰۲۶ برای جمهوری اسلامی بهمراتب دشوارتر خواهد شد.
