کوروش و ترسِ جمهوری اسلامی، از ایران

در روایت تاریخ است که کوروش، بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، بهجای ویرانی، نظم و مدارا را برگزید. او در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، بابل را فتح کرد، بیآنکه افتخارش در آتشزدن شهر باشد.

در روایت تاریخ است که کوروش، بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، بهجای ویرانی، نظم و مدارا را برگزید. او در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، بابل را فتح کرد، بیآنکه افتخارش در آتشزدن شهر باشد.
اسیران، از جمله یهودیان تبعیدشده را آزاد کرد و همین سبب شد که در متون دینی یهود از او به نیکی یاد شود.
پادشاهی که مفهوم قدرت را انسانی کرد
استوانه منسوب به کوروش، یا همان منشور بابلی، فرمانهایی درباره آزادی اسیران و پرهیز از آزار مردمان دارد؛ و از همینرو، بسیاری آن را نخستین سند تاریخی در دفاع از کرامت انسان دانستهاند. پیامش روشن است: قدرت، زمانی مشروع است که پاسدار انسان باشد، نه حاکم بر او.در جهان امروز نیز، اندیشه کوروش خطری برای حکومتهای ایدئولوژیک است. مشروعیت عرفی ــ یعنی اعتباری که از رضایت و حقوق مردم سرچشمه میگیرد ــ با منطق حکومت دینی ناسازگار است؛ همان منطقی که مشروعیت را از بالا دیکته میکند. این تضاد، هسته ترس جمهوری اسلامی از کوروش است؛ در تاریخ کوروش، قدرت در خدمت مردم است؛ در جمهوری اسلامی، مردم در خدمت قدرت.
کوروش در آیینه سنت اسلامی
حتی در سنت اسلامی، برخی مفسران و روحانیون نامدار، کوروش را با ذوالقرنینِ قرآن تطبیق دادهاند. در این افق، کوروش نماد پادشاهی عادل و یکتاپرست است؛ پلی میان ایمان و ایران، که میگوید میتوان هم مؤمن بود و هم ایرانی، بیآنکه در برابر ایدئولوژی حکومتی زانو زد.
محور ترس جمهوری اسلامی از کوروش
ترس از «ملت» در برابر «امت»
جمهوری اسلامی از آغاز با ملیگرایی سرِ سازگاری نداشت؛ از حذف نمادهای ملی در سرودها و نشانهای رسمی گرفته تا ترجیح جغرافیای مذهبی بیرونی بر منافع ملی ایران. کوروش، اما، نماد ایرانی باشکوه است: گذشتهای افتخارآمیز با مرزهایی روشن، حافظهای مشترک و غروری ملی. برای حکومتی که هویت خود را نه بر ملت، که بر امت بنا کرده، چنین نمادی تهدید است.
ترس از مشروعیت عرفی در برابر مشروعیت فقهی
در روایت کوروش، مردم سرچشمه مشروعیتاند، نه قربانی آن. اما در منطق ولایت فقیه، قدرت از آسمان میآید، نه از انسان. این تضاد، بنیاد فکری حکومت دینی را میلرزاند.
ترس از «هویت ایرانیِ فراگیر» در برابر هویت ایدئولوژیک
نمادهایی چون کوروش، فردوسی و آرش میتوانند مردم متکثر ایران را زیر چتر مشترک ملی گرد بیاورند؛ بینیاز از خطبه، تهدید و سرکوب. چنین هویتی، ماشین تبلیغات دینی را بیاثر میکند. از همینرو، هر سال در هفتم آبان، صحنهای تکراری در پاسارگاد شکل میگیرد: حکومت راهها را میبندد، مردم میروند؛ حکومت ممنوع میکند، مردم مقاومت میکنند.
حذف هویت ملی؛ سیاستی شکستخورده
جمهوری اسلامی از آغاز کوشیده مردم را از گذشتهشان جدا کند. اما هویت ملی با فرمان حذف نمیشود و با دستور نیز پابرجا نمیماند. هرگاه حکومت نمادهای تاریخی را کنار میزند، مردم با حضور نمادین خود آنها را زنده میکنند. پس از آغاز جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، هنگامیکه فشارها بر نظام افزوده شد، همان دستگاهی که سالها نمادهای ملی را تحقیر میکرد، ناگهان به «ملیگرایی اضطراری» پناه برد؛ از «فرزندان کوروش» نوشت، مجسمه ساخت و به آرش کمانگیر آویزان شد. اما این مصادره نمادین، بیثمر بود. مردم به حافظه خود وفادارند، نه به روایت تحریفشده حکومت.
تاریخ ایران از اسلام آغاز نمیشود
برای سالها، جمهوری اسلامی کوشید بقبولاند که تاریخ ایرانِ پیش از اسلام، تاریخ «شاهانِ ستمگر» است و تنها اسلام مردم را آزاد کرد. اما تحقیر ایران باستان و فحاشی علیه کوروش، در واقع نشانه ترس از هر مشروعیتی است که از انسان برخیزد، نه از آسمان. ترس از این ایده ساده که میشود قدرت داشت و درعینحال، به قانون، حقوق و کثرت وفادار ماند.
هفتم آبان؛ یادبودِ یک هویت مدنی
نام کوروش در تقویم رسمی نیست، اما هفتم آبان فراتر از یک مناسبت تاریخی است. این روز بهانهای است برای بازتعریف میهندوستیِ مدنی؛ میهندوستیای که نه شوونیسم است و نه نفرتپراکنی، بلکه قراردادی اجتماعی است حول کرامت انسان، قانون، تنوع نژادی و حقوق شهروندی. در این روایت، مذهبی و غیرمذهبی، کرد و بلوچ و ترک و فارس، همگی در یک جمله جمع میشوند:
«ما یک ملتیم؛ با تاریخی مشترک، سرزمینی مشترک و آیندهای مشترک.»
و درست از همین جمله است که ترس خامنهای و خلافت اسلامیاش آغاز میشود.
کوروش، برخیز و ما را بیدار کن!
امشب در «برنامه با کامبیز حسینی» این موضوع را مطرح کردیم و پرسیدیم: بهنظر شما، چرا جمهوری اسلامی از کوروش میترسد؟ روحالله رحیمپور، تحلیلگر سیاسی از مسقط، مهمان برنامه بود و بینندگان از سراسر جهان به پرسش برنامه پاسخ دادند و در بحث شرکت کردند.
«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنجشنبه، ساعت ۱۱ شب به وقت تهران، از شبکهٔ ایران اینترنشنال پخش میشود.