این موسسه چهارشنبه ۱۶ مهر نوشت دکترین «وحدت عرصهها» مفهومی ایرانی است که بر حمله همزمان از هوا، دریا و زمین از چند جبهه با استفاده از نیابتیهای تهران (حزبالله در لبنان، شبهنظامیان در سوریه و عراق، حوثیها در یمن و حماس و جهاد اسلامی در غزه و کرانه باختری) تاکید دارد تا «نیروهای اسرائیل تضعیف شوند و سرانجام فروبپاشند».
به گفته نویسندگان این تحلیل، «پرسش محوری این است که دامنه هماهنگی میان حماس، حزبالله و حامی اصلی آنها، جمهوری اسلامی، در ماهها و سالهای پیش از حمله تا چه حد بوده و چرا حزبالله در ساعات حساسی که حمله آغاز شد، بهطور کامل وارد عمل نشد».
اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ۱۱ مهر در سالگرد مرگ حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، گفت بعدازظهر هفتم اکتبر ۲۰۲۳ که حماس به اسرائیل حمله کرد، او به لبنان سفر و با نصرالله دیدار کرد.
قاآنی گفت در دیدارش با نصرالله درباره جزییات و زمان حمله نخست حزبالله به اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳ صحبت کرد و نصرالله تصمیم گرفت که هشتم اکتبر، آن حمله را انجام دهد. او تاکید کرد رهبران سیاسی حماس و رهبر حزبالله از حمله هفتم اکتبر حماس خبر نداشتند.
تحلیلگران آلما از یک سو گفتهاند «رهبری حزبالله احتمالا از تاریخ و زمان دقیق آغاز حمله حماس آگاه نبود» و از سوی دیگر تاکید کردهاند «تقریبا هیچ تردیدی وجود ندارد که هماهنگی نزدیک و راهبردی از پیش صورت گرفته بود؛ هماهنگی که با هدایت و تامین مالی جمهوری اسلامی و تحت دکترین وحدت جبههها انجام شد.»
به گفته آنها، این هماهنگی شامل نشستهای سطح بالا، تصویب طرحهای عملیاتی، تخصیص منابع و تمرینات میدانی در عرصههای اصلی غزه و لبنان و نیز سوریه، عراق و یمن در ماهها و حتی سالهای منتهی به حمله بوده، اما «به نظر میرسد در اجرای تاکتیکی چیزی اشتباه پیشرفته یا در آخرین لحظه تغییر کرده است».