بر اساس این گزارش، زمانی که ترامپ در ماه ژوئن دستور حمله هوایی به تاسیسات هستهای ایران را صادر کرد، حتی دیپلماتهای ارشد وزارت خارجه آمریکا از این تصمیم بیاطلاع بودند. پس از این حملات، مقامات منطقهای در تماس با سفارتخانههای آمریکا برای کسب اطلاعات تلاش کردند، اما کارکنان وزارت خارجه پاسخی نداشتند، جز ارجاع به بیانیه عمومی رئیسجمهوری.
والاستریت ژورنال مینویسد که شورای امنیت ملی آمریکا، که در دولتهای پیشین نقشی کلیدی در طراحی سیاستها، هماهنگی بیننهادی و تعامل با دولتهای خارجی داشت، اکنون به کمتر از ۱۵۰ کارمند تقلیل یافته، در حالی که این رقم در دولتهای قبلی حدود ۴۰۰ نفر بود.
در تصمیمی بحثبرانگیز، ترامپ مشاور امنیت ملی خود، مایک والتز، را تنها پس از سه ماه برکنار کرد و وزیر امور خارجهاش، مارکو روبیو، را همزمان با حفظ سمت قبلی، بهعنوان مسئول مستقیم تصمیمات امنیت ملی منصوب کرد. این تغییرات باعث شد که عملاً تصمیمگیریها محدود به حلقهای کوچک شامل چند مشاور نزدیک رئیسجمهوری شود.
تغییر ماموریت «شورای امنیت ملی» به هماهنگکنندهای صرف
روبیو پس از تصدی این سمت در اردیبهشتماه، دستور کاهش گسترده کارکنان شورای امنیت ملی را صادر کرد تا این شورا به نقش اولیه خود یعنی هماهنگی میاننهادی بازگردد، نه ایفای نقش مشورتی مستقل. به گفته مقامات دولت، این شیوه کاملاً با سبک تصمیمگیری از بالا به پایین ترامپ هماهنگ است.
سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، کارولاین لویت، ضمن دفاع از این رویکرد، گفت: «ما نیاز نداریم همه احساسات را در نظر بگیریم، بلکه فقط باید کار را انجام دهیم.»
اما منتقدان از جمله دیوید راثکاف، نویسنده تاریخچه شورای امنیت ملی، هشدار میدهند که این مدل جدید باعث از میان رفتن فرآیند تصمیمسازی شده و ترامپ را بهتنهایی در نقش وزارت خارجه، ستاد مشترک ارتش و شورای امنیت ملی قرار داده است.
پیامدهای تصمیمات آنی و بیبرنامه
در مواردی مانند تصمیم ترامپ برای بمباران مواضع حوثیها در یمن، تنها ژنرال مایکل کوریلا و مایک والتز توانستند او را متقاعد کنند، در حالی که سایر اعضای تیم امنیتی مخالف بودند. با وجود این، دو ماه پس از آغاز حملات، ترامپ ناگهان اعلام کرد که حوثیها دیگر به کشتیهای آمریکایی حمله نخواهند کرد – ادعایی که با ادامه حملات نقض شد.
از سوی دیگر، سبک مدیریت جدید باعث شده ترامپ گاهی حتی از تصمیمات کلیدی دولت خود بیاطلاع باشد. بهعنوان نمونه، او در تیرماه زمانی متوجه توقف ارسال تسلیحات به اوکراین شد که موضوع به رسانهها درز کرد؛ او سپس دستور ادامه ارسال تسلیحات را صادر کرد.
نقش کمرنگ دیپلماسی و هماهنگی خارجی
در این ساختار جدید، تماسها و دیدارهای مقامات مانند استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، با ولادیمیر پوتین و سایر رهبران خارجی مستقیماً به رئیسجمهوری گزارش داده میشود، بدون اینکه چکیدهای از این دیدارها به سایر نهادهای دولتی منتقل شود. لویت در پاسخ به این انتقاد گفت: «ما از ویتکاف فقط انتظار جلسه توجیهی برای ترامپ و حلقه امنیتی ارشد داریم – نه بیشتر.»
این تحولات نشان میدهد که ترامپ در تلاش است فرآیند امنیت ملی آمریکا را شخصیسازی و متمرکز بر خود کند؛ شیوهای که هرچند ممکن است اجرای سریع تصمیمات را تسهیل کند، اما به نوشته والاستریت ژورنال خطر اشتباه، بیاطلاعی، و عدم هماهنگی را نیز افزایش میدهد. والاستریت ژورنال در پایان هشدار میدهد که این مدل ممکن است در شرایط بحرانی به هزینههای سنگینی برای سیاست خارجی و امنیتی آمریکا منجر شود.