تنها ۵۰ هزار کارگر ساختمانی در ایران طی ۵ سال اخیر بیمه شدند
در حالیکه صدها هزار کارگر ساختمانی در صف انتظار برای دریافت بیمه هستند، عباس شیری، فعال کارگری و بازرس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ساختمانی کشور، میگوید از سال ۱۳۹۹ تا سال ۱۴۰۴ کمتر از ۵۰ هزار کارگر در ایران تحت پوشش بیمه قرار گرفتهاند.
شیری پنجشنبه دوم مرداد در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا با اعلام این خبر گفت: «مثلا در استان قم در این مدت، ۴۶۰ کارگر تحت پوشش بیمه قرار گرفتند. درحالیکه نزدیک به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار کارگر در نوبت بیمه داریم.»
این فعال کارگری با انتقاد از روند کند رسیدگی به وضعیت این کارگران، تاکید کرد در دوره دولت گذشته، صدور احکام کانونهای صنفی با تاخیر بسیار مواجه شد و ملاحظات سیاسی مانع از پیگیری وضعیت معیشتی کارگران ساختمانی شده بود.
او اضافه کرد: «با مطرح شدن قانون اصلاحیه ماده پنج بیمه کارگران ساختمانی، طرحی برای افزایش منابع به مجلس رفت و چهار سال طول کشید که این طرح به نتیجه برسد که در نهایت طرح مصوب، حداقل فعلا، نتوانسته کاری از پیش ببرد.»
پیش از این در ۱۹ اردیبهشت، داود کشوری، فعال کارگری، با بیان اینکه بیش از ۵۰۰ هزار کارگر ساختمانی در ایران از داشتن بیمه محروم هستند، گفت قطع بیمه این تعداد از کارگران چیزی کمتر از یک فاجعه اجتماعی نیست.
این فعال کارگری همان زمان توزیع چهار تا پنج هزار سهمیه برای ۵۰۰ هزار کارگر را «توهینآمیز» خواند و گفت یعنی کارگر باید ۱۰ سال در صف بماند تا از ابتداییترین حقش یعنی بیمه بهرهمند شود.
همزمان با این انتقادات، دیگر فعالان کارگری نیز نسبت به وضعیت بحرانی بیمه کارگران هشدار دادند.
شیری در بخش دیگری از گفتوگوی خود با ایلنا در پاسخ به این سوال که «در حال حاضر وضعیت بیمه کارگران ساختمانی به چه صورت است؟» گفت: «مدتی پیش جلسهای با حضور انجمنهای صنفی و مسئولان تأمین اجتماعی برگزار شده و شیوهنامهای برای بهبود فرآیند بیمهگذاری تدوین شده است.»
با این حال او تاکید کرد که این شیوهنامه ایرادات اساسی دارد و اگر اصلاح نشود، نمیتواند پاسخگوی نیازهای کارگران باشد.
در ۲۹ فروردین، پژمان جوزی، رییس انجمن صنعت ساختمان اعلام کرد که بیش از ٩٧ درصد کارگران به دلیل نداشتن کارت مهارت، فاقد پوشش بیمهای هستند.
او همان زمان گفت: «در سال ۱۴۰۱ فقط ۴۲ هزار کارگر موفق به دریافت کارت مهارت شدند، در حالیکه بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار کارگر ساختمانی فعال داریم.»
گزارشها نشان میدهد که اختلاف میان آمار رسمی، ظرفیت بیمهگذاری و واقعیتهای میدانی، عمق بحران ساختاری در حمایت اجتماعی از کارگران ساختمانی را آشکار کرده است.
همزمان با اعلام تعطیلی در تهران و شهرهای دیگر، برخی رسانهها افزایش خطرناک ناشی از تابش فرابنفش خورشید را علت این تصمیم اعلام کردند. بررسیهای تیم راستیآزمایی ایراناینترنشنال نشان میدهد استاندارد رسمی برای تعطیلی شهرها بهدلیل بالا بودن شاخص فرابنفش وجود ندارد.
با اوجگیری بحران آب و خاموشیها در نقاط مختلف ایران، مقامهای دولت پزشکیان از ناترازیهای گذشته، کاهش شدید بارندگی و افت ورودی سدها سخن میگویند.
اما شهروندان، سوءمدیریت جمهوری اسلامی را عامل اصلی بحران کنونی میدانند؛ اعتراضها در سبزوار و پیامهای مردمی نشان میدهد بیاعتمادی عمومی نسبت به سیاستهای کنونی و ناکارآمدی در مدیریت بحران شدت گرفته است.
نخستین بار فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت ۲۳ تیر در شبکه ایکس خبر از تعطیلی چهارشنبه اول مرداد در استان تهران را اعلام کرد و نوشت: «با تصمیم هیئت دولت و در پی تداوم گرمای شدید و ضرورت صرفهجویی در مصرف آب و برق، روز چهارشنبه اول مردادماه در استان تهران تعطیل اعلام شد.»
اما برخی رسانههای داخلی با استناد به هشدار هواشناسی تهران، افزایش تابش فرابنفش خورشید را بهعنوان دلیلی اصلی این تعطیلی اعلام کردند.
اداره هواشناسی استان تهران در اطلاعیه شماره ۲۵ خود، برای روزهای ۲۸ تیر تا اول مرداد در این استان هشداری در سطح زرد اعلام کرد.
هشدار زرد نشان دهنده احتمال وجود خسارت، هشدار نارنجی احتمال خسارت گسترده و هشدار قرمز حاکی از وقوع خسارت گسترده است.
اشعه فرابنفش چیست؟
اشعه فرابنفش یا UV نوعی پرتو نامرئی از خورشید است که انرژی بالایی دارد و در طیف الکترومغناطیسی، بین نور مرئی و اشعه ایکس قرار میگیرد.
این اشعه به سه نوع اِی، بی و سی، (UVA, UVB, UVC) تقسیم میشود. بخش عمدهای از اشعه فرابنش نوع سی و بخشی از فرابنفش نوع بی از سوی لایه ازون جذب میشود، اما نوع اِی، تقریبا بهطور کامل به سطح زمین میرسد.
تابش فرابنفش چه تاثیری بر سلامت انسان دارد؟
قرار گرفتن طولانیمدت در برابر اشعه فرابنفش میتواند باعث آفتابسوختگی، پیری زودرس پوست، آب مروارید، و حتی سرطان پوست شود.
مطالعات علمی نشان دادهاند که نوع اِی و بی، میتوانند عملکرد سلولهای ایمنی پوست، مانند سلولهای لانگرهانس را مختل کنند و در نتیجه موجب سرکوب موضعی یا حتی سیستمیک سیستم ایمنی شوند.
این اثر در افراد سالم معمولا موقتی است، اما در کسانی که بهدلیل بیماریهای خودایمنی (مانند لوپوس یا اماس) یا مصرف داروهای سرکوبگر ایمنی (مثل بیماران پیوندی) سیستم ایمنی ضعیفتری دارند، میتواند منجر به تشدید بیماری، افزایش ریسک ابتلا به عفونتهای پوستی و بروز ضایعات شدیدتر شود.
به همین دلیل، سازمان جهانی بهداشت و مراکز کنترل بیماری آمریکا به این گروهها توصیه میکنند که در ساعات اوج تابش آفتاب (۱۰ تا ۱۶) در فضای باز نباشند و از کرم ضدآفتاب، عینک آفتابی UV، لباس مناسب استفاده کنند و تا حد امکان در معرض نور مستقیم خورشید در ساعات میانی روز قرار نگیرند.
شاخص فرابنفش چیست و چرا تابش فرابنفش در تهران افزایش یافت؟
شدت پرتوهای فرابنفش در قالب شاخص فرابنفش اندازهگیری میشود و عددی بین صفر تا ۱۱ یا بیشتر دارد که هرچه بالاتر باشد، خطر آن برای سلامت انسان بیشتر است.
وقتی شاخص فرابنفش به عددی معادل ۱۱ میرسد، تنها ۱۰ دقیقه حضور بدون رعایت نکات ایمنی در برابر نور خورشید کافیاست تا فرد دچار آفتابسوختگی شود.
بررسی دادههای مربوط به شهر تهران در پایگاههای بینالمللی هواشناسی نشان میدهد شاخص فرابنفش پایتخت ایران در ماههای خرداد و تیر گاه به ۱۲ و یا بیشتر از آن نیز رسیده است.
شرایط در شهرهای همچون بندرعباس، یزد، شیراز، زاهدان و اهواز به علت دمای بیشتر هوا میتواند خطرناکتر هم باشد.
افزایش تابش فرابنفش عمدتا به دلیل ترکیبی از عوامل طبیعی و محیطی رخ میدهد. یکی از مهمترین عوامل، موقعیت جغرافیایی و ارتفاع بالای شهر از سطح دریا (آبهای آزاد) است.
در فصل تابستان، خورشید در بیشترین زاویه تابش خود نسبت به زمین قرار دارد و بهویژه در شهرهایی با ارتفاع زیاد مانند تهران (حدود ۱۲۰۰ متر بالاتر از سطح دریا)، اشعه خورشید مسیر کوتاهتری را در جو طی میکند و مقدار بیشتری از پرتوهای فرابنفش به سطح زمین میرسد. این پدیده بهویژه در روزهایی با آسمان بدون ابر تشدید میشود.
همچنین، نوسانات موقتی در ضخامت لایه ازون در جو فوقانی میتواند نقش مهمی در عبور بیشتر پرتوهای خطرناک فرابنفش نوع بی داشته باشد.
کدام مناطق دنیا بیشترین میزان تابش فرابنفش را دارند؟
بیشترین میزان تابش فرابنفش در جهان در مناطقی مشاهده میشود که یا به خط استوا نزدیکاند یا در ارتفاعات بسیار بالا قرار دارند.
شهرهایی مانند پونو در پرو و لاپاز در بولیوی بهدلیل قرار گرفتن در ارتفاعات بالای ۳۵۰۰ متر، شاخص فرابنفش بسیار شدیدی دارند؛ بهطوری که در برخی روزهای سال، شاخص فرابنفش در این مناطق به عدد ۱۸ تا ۲۰ نیز میرسد.
این شاخص در شهر کویتو در اکوادور که دقیقا روی خط استوا و در ارتفاع حدود ۲۸۰۰ متری قرار دارد، بهطور مداوم بین ۱۳ تا ۱۵ مواجه است.
در مناطق استوایی دیگر مانند شمال استرالیا (داروین)، شرق آفریقا (تانزانیا، کنیا) و جنوبشرق آسیا (تایلند، فیلیپین، اندونزی) نیز تابش فرابنفش در بسیاری از روزهای سال در محدوده ۱۱ تا ۱۳ قرار دارد.
تصویر زیر نشان میدهد میزان تابش فرابنفش در ایران و بخش گستردهای از افغانستان در پنجشنبه دوم مرداد «بسیار شدید» گزارش شده است.
پیشبینی میزان تابش فرابنفش در روز پنجشنبه دوم مرداد در فلات ایران
شرایط لایه اُزون در ایران
لایه اُزون بخشی از جو زمین است که در ارتفاع ۱۰ تا ۵۰ کیلومتری از سطح زمین در استراتوسفر قرار دارد و نقشی حیاتی در جذب بخش بزرگی از اشعه فرابنفش خورشید، بهویژه پرتوهای خطرناک فرابنفش ایفا میکند.
این لایه مانند یک سپر محافظ عمل میکند و از ورود پرتوهای مضر جلوگیری میکند.
نتایج یک پژوهش انجام شده در دانشگاههای زاهدان و بیرجند وجود یک روند کاهشی معنادار در مقدار کل لایه اُزون ایران را طی چهار دهه گذشته تایید میکند.
بر اساس این پژوهش بیشترین غلظت اُزون در ایران در فصل بهار (اردیبهشت و خرداد) و کمترین آن در پاییز (مهر) مشاهده شده است.
از نظر جغرافیایی، شمال و شمالغرب ایران بالاترین مقادیر اُزون را دارند، در حالی که جنوب کشور دارای کمترین غلظت اُزون است.
در فصل سرد، عرض جغرافیایی عامل اصلی تعیینکننده غلظت اُزون است، اما در فصل گرم، ارتفاع محل تاثیر بیشتری دارد.
آیا آلودگی گاز اُزون (O₃) میتواند تاثیری بر افزایش تابش فرابنفش داشته باشد؟
گاز اُزون (O₃) در سطح زمین که بهعنوان یکی از آلایندههای فتوشیمیایی شناخته میشود، برخلاف لایه اُزون موجود در استراتوسفر، نقشی در محافظت در برابر تابش فرابنفش ندارد.
در واقع، اُزون سطحی در اثر واکنش نور خورشید با آلایندههایی مانند اکسیدهای نیتروژن و ترکیبات آلی فرّار در هوای گرم و آفتابی تشکیل میشود و خود بهعنوان یک آلاینده مضر برای سیستم تنفسی شناخته میشود.
اگرچه این گاز میتواند بخشی از تابش فرابنفش را جذب کند، اما مقدار آن در لایههای پایین جو آنقدر کم است که تاثیر قابلتوجهی در کاهش یا افزایش تابش فرابنفش ندارد.
در عمل، افزایش آلودگی اُزون در سطح زمین بیشتر نشاندهنده شرایطی است که اتفاقا میتواند باعث افزایش تابش فرابنفش و همزمانی این دو پدیده شود؛ آسمان صاف (بدون ابر)، گرمای شدید، و تابش مستقیم خورشید.
بنابراین ممکن است در روزهایی که شاخص آلودگی ازون بالاست، همزمان شاخص فرابنفش نیز بالا باشد، اما این ارتباط ناشی از شرایط جوی مشابه است، نه اینکه ازون عامل افزایش تابش فرابنفش باشد.
آیا افزایش تابش فرابنفش باعث تعطیلی شهرها به ویژه تهران میشود؟
بررسیهای تیم راستیآزمایی ایراناینترنشنال حاکی است تعطیلی شهرها در دنیا بهدلیل افزایش شاخص فرابفنش تا کنون گزارش نشده است و معمولا کشورها تنها به صدور اطلاعیههای هشدار آمیز و دعوت به رعایت نکات ایمنی اکتفا میکنند.
در ایران نیز تاکنون افزایش این شاخص به تنهایی باعث تعطیلی شهر یا منطقهای نشده است.
اطلاعیههای سازمان هواشناسی تهران نیز محدود به هشدار سطح زرد مانده و به نظر نمیرسد این پدیده جوی، تاثیری بر تصمیمگیریها برای تعطیلی تهران داشته باشد.
خبرگزاری رویترز به نقل از چهار منبع آگاه گزارش داد که ران درمر، وزیر امور راهبردی اسرائیل، روز پنجشنبه و در آستانه گفتوگوهای هستهای میان جمهوری اسلامی و سه کشور اروپایی، وارد پاریس شده است.
دو تن از این منابع تایید کردند که درمر قرار است در پایتخت فرانسه با مقامهای این کشور درباره مذاکرات پیشرو و برنامه اتمی جمهوری اسلامی رایزنی کند.
مقامهای ارشد فرانسه، بریتانیا و آلمان قرار است روز جمعه در استانبول نخستین گفتوگوهای مستقیم با جمهوری اسلامی را پس از جنگ ۱۲ روزه را برگزار کنند.
جمهوری اسلامی: آماده مذاکره هستیم
کاظم غریبآبادی، معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی، پنجشنبه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که جمهوری اسلامی آماده مذاکره با آمریکاست.
او درباره سه شرط تهران نوشت: «جلب اعتماد ایران، عدم استفاده از مذاکرات به عنوان سکویی برای دستورکارهای پنهان مانند اقدام نظامی، احترام و شناسایی حقوق ایران تحت معاهده عدم اشاعه شامل غنیسازی.»
این در حالی است که پیشتر مقامات آمریکایی با غنیسازی در خاک ایران مخالفت کردهاند.
غریبآبادی همچنین در حاشیه نشست شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد که تهران آمادگی بازگشت به میز مذاکره با آمریکا را دارد و گفت: «هر چه زودتر، بهتر»، اما تاکید کرد که جمهوری اسلامی باید اطمینان یابد این گفتوگوها بهانهای برای اقدام نظامی جدید نیست.
او درباره نشست روز جمعه میان نمایندگان جمهوری اسلامی و فرانسه، آلمان و بریتانیا به خبرنگاران بینالمللی گفت که این مذاکرات «مهم» هستند، اما «سرنوشتساز» محسوب نمیشوند، چرا که حتی در صورت عدم توافق نیز «هنوز زمان باقی است».
کارولین لِویت، سخنگوی کاخ سفید هم در نشست رسانهای ۳۰ خرداد گفت: «تا آنجا که میدانم دولت همچنان در صورتی که مذاکره با ایران را ضروری بداند، برای چنین گفتوگویی آماده است.»
اسرائیل تهدید کرده ممکن است دوباره به مواضع جمهوری اسلامی حمله کند.
یسرائیل کاتس، وزیر دفاع این کشور، در جلسهای با فرماندهان ارشد ارتش این کشور گفت که امکان از سرگیری نبرد با جمهوری اسلامی وجود دارد. کاتس خواستار تدوین یک برنامه اجرایی موثر برای جلوگیری از بازسازی پروژههای هستهای و موشکی جمهوری اسلامی شد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا هم دوشنبه ۳۰ تیر با انتشار پستی در شبکه اجتماعی تروث سوشال بار دیگر از بمباران تاسیسات اتمی ایران دفاع کرد و هشدار داد که اگر لازم باشد، دوباره این کار را خواهد کرد.
امیر بارام، مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل، در جریان سفر رسمی خود به هند، «تجربههای میدانی و دستاوردهای فناورانه ارتش اسرائیل» در جنگ ۱۲ روزه با جمهوری اسلامی را با مقامهای هندی بهاشتراک گذاشت و درباره تحولات راهبردی خاورمیانه و راههای گسترش همکاری دفاعی با دهلینو گفتوگو کرد.
این نخستین سفر رسمی بارام به هند بهعنوان مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل است.
بر اساس اعلام وزارت دفاع اسرائیل، هدف از این سفر، تقویت روابط دفاعی و صنعتی میان دو کشور در پی جنگ ۱۲ روزه با جمهوری اسلامی بوده است.
بارام در جریان این سفر با مقامهای بلندپایه هند، از جمله مشاور امنیت ملی و دبیر دفاع دیدار کرده و زمینههای توسعه همکاریهای دوجانبه، از جمله در حوزه تحقیق و توسعه و تولید مشترک، را مورد بررسی قرار داد.
گیدئون سعار، وزیر خارجه اسرائیل هم چهارشنبه اول مرداد در سفر به اوکراین، گفت که کشورش در عملیات نظامی ۱۲ روزه علیه جمهوری اسلامی آسیب جدی به پروژه هستهای ایران وارد کرد و منابع پهپادی آن را که علیه اوکراین به کار میرود، هدف قرار داد.
وزرای خارجه اسرائیل و اوکراین چهارشنبه اول مرداد توافق کردند گفتوگوی راهبردی مشترکی درباره تهدید جمهوری اسلامی آغاز کنند.
اسرائیل تهدید کرده ممکن است دوباره به مواضع جمهوری اسلامی حمله کند.
یسرائیل کاتس، وزیر دفاع این کشور، در جلسهای با فرماندهان ارشد ارتش این کشور گفت که امکان از سرگیری نبرد با جمهوری اسلامی وجود دارد. کاتس خواستار تدوین یک برنامه اجرایی موثر برای جلوگیری از بازسازی پروژههای هستهای و موشکی جمهوری اسلامی شد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا هم دوشنبه ۳۰ تیر با انتشار پستی در شبکه اجتماعی تروث سوشال بار دیگر از بمباران تاسیسات اتمی ایران دفاع کرد و هشدار داد که اگر لازم باشد، دوباره این کار را خواهد کرد.
جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو اعلام کرد که گلشیفته فراهانی جایزه «اکسلنس داویده کامپاری» را در هفتادوهشتمین دوره این جشنواره دریافت خواهد کرد.
این جایزه شامگاه چهارشنبه ۱۵ مرداد، در مراسم افتتاحیه جشنواره به فراهانی اهدا میشود.
فراهانی همچنین تازهترین فیلم خود، «آلفا» ساخته ژولیا دوکورنو که امسال در بخش رقابتی جشنواره کن به نمایش درآمد، را در لوکارنو معرفی خواهد کرد و در نشستی عمومی با مخاطبان جشنواره به گفتوگو مینشیند.
جیونا ناتزارو، دبیر هنری جشنواره، در ستایش فراهانی گفت: «او بازیگری کاریزماتیک و چندوجهی است که توانسته در نقشها و فضاهای بسیار متفاوت بدرخشد؛ با تکیه بر استعدادی خارقالعاده و سخاوتی کمنظیر در هنر.»
جایزه «اکسلنس دیویده کامپاری» که از سال ۲۰۲۱ با حمایت شریک اصلی جشنواره، کمپاری، اهدا میشود، پیشتر به چهرههایی چون سوزان ساراندون و جان مالکوویچ تعلق گرفته بود.
در گذرگاه مرزی میان آمریکا و مکزیک، مردی با چهرهای خسته اما لبخندی گرم به استقبالم آمد. مایکل وایت، گروگان سابق در ایران، با شوخیهایی شبیه ایرانیها و چند واژه فارسی که برای باز شدن یخ صحبت استفاده کرد.
او همان اول گفت: «رژیم ایران مثل مردمش نیست. ایرانیها فوقالعادهاند. من فرهنگشان را دوست دارم. آنها شایسته زندگی بهتری هستند.» این جملهها آغازی بود برای مستندی که بهعنوان نویسنده و تهیهکننده آن، سفری با دو شخصیت اصلیاش را آغاز کردم: مایکل وایت، گروگان آمریکایی آزادشده از زندانهای جمهوری اسلامی، و مهدی وطنخواه، فعال سیاسی جوان ایرانی. سفری از سلولهای انفرادی در مشهد تا آسمانهای کالیفرنیا.
مایکل، متولد لسآنجلس و کهنهسرباز نیروی دریایی آمریکا، در سال ۲۰۱۸ برای دیدار با دختری به نام سمانه عباسی که در چترومها با او آشنا شده بود، به ایران رفت. اما سفر عاشقانهاش به کابوس بدل شد.
در سومین سفرش، در مشهد بازداشت و به اتهام «توهین به رهبر» و «انتشار عکس خصوصی» به ۱۰ سال زندان محکوم شد. در زندان مخفی وزارت اطلاعات، تحت بازجوییهای شدید و شکنجه قرار گرفت تا اعتراف کند که برای آمریکا و اسرائیل جاسوسی میکند. فشارها چنان شدید بود که او یکبار تلاش به خودکشی کرد.
پس از هفتهها بازداشت در سلول انفرادی، به زندان وکیلآباد مشهد منتقل شد. آنجا، با مهدی وطنخواه، زندانی سیاسی جوان ایرانی، همسلول شد. آن چهار دیوار سرد، سرآغاز داستانی شد که سرنوشت این دو را برای همیشه به هم پیوند زد.
مایکل میگوید پیش از بازداشت، دلباخته سمانه شده بود. در کیش با او دیدار کرده و از رفتار مردم ایران مجذوب فرهنگشان شده بود. پس از بازگشت به آمریکا، چنان به این رابطه دلبسته شده که برای دیدار خانواده سمانه به مشهد سفر کرده و حتی در سندیگو مسلمان شده تا مانعی بر سر این عشق نباشد.
اما در سفر سوم، که پیشتر دختر به او گفته بود که دیگر حاضر به رابطه با او نیست، قرار بود سمانه را در یک وعده ناهار ببیند و از او بخواهد که به طور رسمی ازدواج کنند. اما در راه، سه اتومبیل مشکی او را متوقف کردند، چشمهایش را بستند و به مکانی نامعلوم بردند.
مایکل وایت را در اتاقی با دوربین مداربسته نگاه میداشتند. فقط برای بازجویی خارج میشد؛ بازجوییهایی که با فریاد، تهدید، ضربوشتم، و بیدارخوابی همراه بود. بازجویان میخواستند او اقرار کند برای کدام سرویس جاسوسی کار میکند. اما یکبار قاضی پرونده به او گفته: «شش وابسته جمهوری اسلامی در آمریکا زندانیاند، و تو تنها آمریکاییای هستی که میتوانیم برای مبادله استفاده کنیم.»
در نهایت، مایکل به زندان وکیلآباد منتقل شد، جایی که مهدی وطنخواه با او همسلول شد. مهدی، فعال سیاسی، زبان انگلیسی خوبی داشت و توانست اعتماد مایکل را جلب کند. او میگوید: «وقتی برای نخستین بار دیدمش، از طرز راهرفتنش معلوم بود که از بیماری سختی رنج میبرد. کمکم با هم دوست شدیم. او به کسی اعتماد نداشت. بعدها فهمیدم حتی مادرش نمیداند کجاست.»
در سال ۲۰۲۰، مهدی بهطور موقت از زندان آزاد شد. با استفاده از اطلاعاتی که از مایکل گرفته بود، با خانواده او و وزارت خارجه آمریکا تماس گرفت. تا آن زمان، مقامات آمریکایی حتی نمیدانستند مایکل در ایران زندانی است. پس از این تماسها، وایت توانست با سفارت سوئیس، حافظ منافع آمریکا در تهران، دیدار کند.
در جریان همهگیری کووید، او به بیماری مبتلا شد. مقامات امنیتی نگران مرگش در زندان بودند؛ مرگی که میتوانست به بحرانی خبری علیه جمهوری اسلامی بدل شود. او را به خانهای امن در تهران منتقل کردند.
در نهایت، در ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ مایکل وایت با مجید طاهری، پزشک ایرانی-آمریکایی که بهدلیل نقض تحریمها در آمریکا زندانی بود، مبادله شد. طاهری پس از آزادی هیچگاه حاضر به بازگشت به ایران نشد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، در توییتی نوشت: «هرگز از تلاش برای آزادی آمریکاییهای گروگانگرفتهشده دست نخواهیم کشید.» او از دولت سوئیس و حتی ایران برای این مبادله تشکر کرد و گفت این اتفاق نشان میدهد که «توافق ممکن است.»
اما گروگانگیری خارجیها در ایران سابقهای طولانی دارد؛ از نزار زکا و جیسون رضاییان تا سیامک نمازی و امروز، زوج فرانسوی، سیسیل کوهلر و ژاک پاریس. بازداشتهایی که ابزار فشار سیاسی هستند و در عمل ثابت شد چندان هم توافق با ایران ممکن نیست.
مادر مایکل پس از آزادی او نوشت: «در تمام ۶۸۳ روزی که پسرم گروگان نیروهای امنیتی بود، زندگیام به کابوس بدل شده بود.»
این پایان ماجرا نبود. مایکل در زندان به مهدی قول داده بود اگر آزاد شود، برای آزادی و تحقق رویای او، که خلبانی بود، تلاش کند. با حمایتهای قانونی مایکل، مهدی از طریق برنامه پناهندگی بشردوستانه به آمریکا آمد.
حالا در سندیگو زندگی و خلبانی میکند. در یکی از پروازهای نخستینش، من در کابین کوچک هواپیما در کنارش نشسته بودم. وقتی از گذشته پرسیدم، فقط گفت: «حس میکنم همهاش یه کابوس بود، کابوسی که هیچوقت فراموش نمیشود...»
اما زخمهایی که مایکل از ایران با خود آورد، فراتر از شکنجه و زندان بود: «شکستن، خیانت، عشقی نافرجام و سوالات بیپاسخ...» هنوز هم وقتی نام سمانه را میشنود، به نقطهای دور خیره میشود و آرام میگوید: «نمیدونم چرا این اتفاق افتاد. من فقط عاشقش بودم.»
وقتی از او پرسیدم آیا سمانه مأمور بوده، پاسخ نداد. فقط گفت: «سمانه مثل مردم عادی ایران بود. بیرون روسری سر میکرد اما در خانه، او و خانوادهاش شبیه آمریکاییها بودند، مثل خیلی از ایرانیها.»
مایکل میگوید: «حق مردم ایران این رژیم نیست. آنها انسانهای خوبی هستند و شایسته زندگی آزاد و بهترند.»
شاید قصه مایکل تمام شده باشد، اما آنچه جمهوری اسلامی سالهاست هدف گرفته، فراتر از یک فرد یا ملت است: انسانیت، روابط انسانی، آزادی بیان، و حق زندگی—نه فقط برای مردم ایران، که برای هر انسانی که به سرزمین تحت سیطره آن پا میگذارد.