بهنوشته این رسانه، ایران در مسیر ساخت زرادخانهای از موشکهای بالیستیک قرار دارد که قدرت تخریبی آنها میتواند با یک بمب اتمی همتراز یا حتی بیشتر باشد. این در حالی است که تمرکز جهانی صرفا بر غنیسازی اورانیوم باقی مانده و تهدید موشکی جمهوری اسلامی تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.
بهدنبال حملات هماهنگ اسرائیل به عمق خاک ایران در خرداد ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵)، حملاتی که بهنوشته «هیل» مهمترین عملیات اسرائیل در سالهای اخیر محسوب میشوند، این کشور توانست بخشی از تاسیسات موشکی ایران را هدف قرار دهد.
پیش از این حمله، جمهوری اسلامی بهسرعت در حال تولید انبوه موشکهای بالیستیک هدایتشونده دقیق بود؛ موشکهایی که برای عبور از سامانههای دفاعی چندلایه اسرائیل طراحی شدهاند و میتوانند هزاران راکت را همزمان به سوی اهداف حیاتی اسرائیل روانه کنند.
هیل مینویسد، به باور فرماندهان اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، این تهدید تنها به برنامه هستهای ایران محدود نمیشود.
در بخشی از این تحلیل به نقل از سردبیر روزنامه «تایمز اسرائیل» نوشته شده که تصمیم به انجام حمله پیشگیرانه در خرداد ۱۴۰۴، نتیجه ارزیابی مشترک و هوشیارانه نهادهای اطلاعاتی بود که دریافته بودند ایران تنها چند هفته با «گریز هستهای» فاصله ندارد، بلکه همزمان در آستانه تجهیز به زرادخانهای موشکی است که میتواند دفاع هوایی اسرائیل را از کار بیندازد، زیرساختهای اقتصادی آن را فلج کند و تلفات گستردهای به غیرنظامیان وارد آورد.
در این گزارش همچنین به نقل از «رون بنییشای»، خبرنگار باسابقه اسرائیلی آمده است که نهادهای اطلاعاتی اسرائیل به این نتیجه رسیدهاند که تهران برنامهریزی برای تولید ۱۰ هزار موشک بالیستیک را آغاز کرده است؛ موشکهایی که در مجموع، قدرت تخریبی آنها معادل دو بمب اتمی خواهد بود.
در حالیکه حمله هوایی اسرائیل به تاسیسات تولید سوخت جامد ایران در مهر ۱۴۰۳ (اکتبر ۲۰۲۴) با هدف کاهش سرعت این برنامه انجام شد، شواهد نشان میدهند که نتیجه معکوس داده و جمهوری اسلامی پس از آن با سرعت بیشتری تولید را افزایش داده است.
وزارت خارجه اسرائیل نیز تایید کرده است که برنامه موشکی جمهوری اسلامی از مرحله آزمایش و توسعه گذشته و به فاز تولید صنعتی وارد شده است. بهنوشته هیل، ایران اکنون در مسیر تبدیلشدن به بزرگترین تولیدکننده موشک در جهان قرار دارد؛ از جمله موشکهای بالیستیک قارهپیما که توانایی هدف قرار دادن شهرهایی در اروپا را نیز دارند.
هیل همچنین به نقل از یکی از مقامهای ارشد اسرائیلی مینویسد: «ما بهدلیل دو تهدید وجودی دست به اقدام زدیم: یکی تهدید هستهای و دیگری تهدید موشکی. تهدید دوم برای ما به همان اندازه تهدید اول، حیاتی و خطرناک است.»
در حالیکه توجه بسیاری از دولتها و رسانههای جهانی همچنان بر غنیسازی اورانیوم متمرکز است، ارزیابیهای اسرائیل نشان میدهد که توسعه موشکی جمهوری اسلامی بهاندازه برنامه هستهای این کشور، تهدیدی فوری و حیاتی است.
بهنوشته هیل، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به صراحت تهدید موشکی ایران را یکی از دلایل اصلی عملیات نظامی خردادماه اعلام کرده است. اما با وجود آن، پوشش رسانهای از این نبرد ۱۲ روزه عمدتا تنها به بررسی تعداد اندک موشکهای شلیکشده از سوی ایران که از سامانههای دفاعی عبور کردند محدود شد و هدف راهبردی بزرگتری که در پس این حملات قرار داشت، از نگاه جهانیان دور ماند.
هیل مینویسد، آنچه از چشم رسانهها پنهان ماند، این واقعیت بود که جمهوری اسلامی در حال ساخت زرادخانهای است که میتواند حتی پیشرفتهترین سامانههای دفاعی را اشباع و خنثی کند. بههمین دلیل است که گزارشهای اخیر درباره احتمال توافقی میان آمریکا و ایران که تنها به موضوع هستهای بپردازد و هیچ محدودیتی برای برنامه موشکی تهران دربر نداشته باشد، بهشدت نهادهای دفاعی و اطلاعاتی اسرائیل را نگران کرده است.
در این گزارش آمده است که اگرچه دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، هرگونه پیشنهاد برای لغو تحریمها یا ارائه مشوقهای مالی به تهران را تکذیب کرده، اما منابع نزدیک به مذاکرات میگویند که فرستاده ویژه او، «استیو ویتکاف»، ممکن است در حال بررسی توافقی صرفا هستهای با جمهوری اسلامی باشد؛ توافقی که برنامه موشکی ایران را کاملا نادیده میگیرد.
نشریه هیل تاکید میکند که این نادیدهگرفتن، صرفا یک غفلت نظری نیست، بلکه تهدیدی کاملا واقعی است. بهنوشته این نشریه، جمهوری اسلامی پس از هر دور از درگیری نظامی با اسرائیل، در فروردین، مهر سال گذشته و خرداد امسال، تاکتیکهای نظامی خود را ارتقا داده و توان عبور از پدافندهای هوایی را افزایش داده است.
برخلاف راکتهای سادهای که از سوی گروههای نیابتی مانند حزبالله و حوثیها شلیک میشود، موشکهای بومی ایران بُرد بلندتر، وزن بیشتر و قدرت تخریبی وسیعتری دارند و مستقیما مراکز شهری و زیرساختهای حیاتی اسرائیل را هدف میگیرند.
بر همین اساس، هیل هشدار داده است که توافقی صرفا هستهای که همراه با رفع تحریمها باشد اما هیچ محدودیتی برای برنامه موشکی ایران نداشته باشد، بهجای آنکه دیپلماسی هوشمندانه باشد، نوعی فریب راهبردی خواهد بود.
چنین توافقی نهتنها باعث تقویت حکومت ایران خواهد شد، بلکه بازدارندگی اسرائیل را تضعیف میکند و خطر آغاز دور جدیدی از تنشهای منطقهای را افزایش میدهد.
این نشریه همچنین به نقل از منابع اطلاعاتی اسرائیل میافزاید، زرادخانه موشکی جمهوری اسلامی نهتنها در پناهگاههای زیرزمینی مستقر شده، بلکه در مناطق مسکونی و مناطق کوهستانی نیز پراکنده شده است؛ و این موشکها با یک امضای دیپلماتیک یا دستدادن از میان نخواهند رفت.
عقبراندن این تهدید نیازمند بازرسیهای سرزده، اعمال محدودیتهای الزامآور و وضع مجازات واقعی برای تخطیهاست، چیزی که جمهوری اسلامی تا امروز همواره با آن مخالفت کرده است.
هیل در پایان این گزارش مینویسد: اگر گزارشها درباره توافقی معیوب و بدون بندهای موشکی صحت داشته باشد، کنگره آمریکا و مردم باید بدانند که چه چیزی در معرض خطر است. توافقی مؤثر باید تمام مسیرهای تنشزای ایران را مسدود کند، نهفقط برنامه هستهای آن را.
نادیدهگرفتن تهدید موشکی جمهوری اسلامی، اشتباهی راهبردی برای ایالات متحده و تهدیدی موجودیتی برای متحد آن، اسرائیل خواهد بود.