جزییات متن تفصیلی قانون بودجه سال جاری خورشیدی که دوشنبه گذشته از سوی دولت جمهوری اسلامی منتشر شد، نه تنها سهم هنگفت نظامیان و نیروهای امنیتی از درآمدهای نفتی و بودجه کشور را نشان میدهد بلکه زمینه تصاحب اموال دولت به وسیله این نهادها را هموارتر کرده است.
چندین سال است که بخشی از نفت صادراتی ایران در قالب طرحهای «تقویت بنیه دفاعی کشور» تحویل نیروهای نظامی، خصوصا سپاه پاسداران میشود اما در سال جاری نه تنها سهم نفت نظامیان به شدت بیشتر شده است بلکه هزینه بودجه دولتی برای تامین مالی آنها نیز رشد کرده و دامنه مجوز تحویل مستقیم نفت خام به نهادها و طرحهای دیگری مانند طرحهای هستهای نیز گسترش یافته است.
از طرفی، متن قانون بودجه سال جاری نشان میدهد دولت دست نهادهای سپاه پاسداران، از جمله قرارگاه خاتمالانبیا، همچنین نهادهای زیر نظر بیت رهبری مانند «ستاد اجرایی فرمان امام» که مستقیما به آنها اشاره کرده را برای تسویه بدهی خود با واگذاری داراییهای دولتی باز گذاشته است.
سهمنفتنظامیان
دولت مسعود پزشکیان برای سال جاری صادرات روزانه ۱.۸۵ میلیون بشکه نفت را در نظر گرفته که یکسوم آن (به ارزش ۱۲.۴ میلیارد دلار) مستقیما تحویل نیروهای مسلح و طرحهای خاص نظامی آنها خواهد شد که رقم یاد شده نسبت به پارسال، سه برابر شده است.
بقیه نفت صادراتی (به اضافه کل گاز صادراتی)، سهم مشترک بودجه دولت، صندوق توسعه ملی و شرکت ملی نفت به ارزش ۳۳.۵ میلیارد دلار است.
نکته مهم دیگر اینکه دولت نرخ تسعیر ارز را برای نفتی که تحویل نیروهای مسلح میدهد، از حدود ۶۰ هزار تومان در ازای هر یورو محاسبه کرده؛ در حالی که نرخ یورو در بازار آزاد ایران هماکنون ۱۱۴ هزار تومان است.
این موضوع یک رانت عظیم برای نیروهای مسلح در فروش نفت و درآمد چشمگیر از فروش ارز آن به قیمت آزاد در بازارهای داخلی فراهم میکند.
از طرفی، اولویت فروش نفت با نیروهای مسلح است و افت صادرات نفت ایران تنها دست بودجه دولتی را خواهد بست و اگر نیروهای مسلح نتوانند نفت تحویلی را صادر کنند، دولت باید معادل همان نفت، پول تحویل آنها دهد.
دولت پزشکیان در حالی صادرات روزانه ۱.۸۵ میلیون بشکه نفت برای سال جاری مالی را در نظر گرفته که آمارهای شرکت اطلاعات کالا، کپلر، که به رویت ایراناینترنشنال رسیده، نشان میدهد میزان تخلیه روزانه نفت ایران در بنادر چین، تنها مشتری نفت ایران، در سه ماه ابتدایی سال جاری میلادی حدود ۱.۳۴ میلیون بشکه بوده، در حالی که این رقم در سال گذشته میلادی بهطور متوسط ۱.۵ میلیون بشکه بوده است.
از طرفی، دولت دونالد ترامپ کارزار «به صفر رساندن صادرات نفت ایران» را آغاز کرده و چندین شرکت ردیابی نفتکشها و مشاوره انرژی پیشتر در گفتوگو با ایراناینترنشنال پیشبینی کرده بودند صادرات نفت ایران در چند ماه آینده حدود نیم میلیون بشکه افت کند.
سقوط صادرات نفت ایران به چین در حالی است که دولت برای پنج نهاد و طرح دیگر، از جمله «طرحهای انرژی اتمی» نیز مجوز صادرات مستقیم نفت (از سهم خود دولت) داده است.
با توجه به اینکه ایران پروژه جدید ساخت نیروگاه اتمی تازه برای سال جاری ندارد، این پول صرف فعالیتهای هستهای غیر از تولید برق، مانند برنامه حساس غنیسازی اورانیوم خواهد شد.
نکته دیگر اینکه، به غیر از درآمد نیروهای مسلح و طرحهای موسوم به «تقویت بنیه دفاعی کشور» از طریق فروش مستقیم نفت، نیروهای نظامی و امنیتی، سهمی ۱۰ درصدی در بودجه عمومی دولت بابت پرداخت حقوق پرسنل نظامی نیز دارند.
واگذاریداراییهایدولتبهنظامیانوبیترهبری
در غیاب شفافیت در فعالیتهای اقتصادی سپاه پاسداران و نهادهای تحت مدیریت بیت رهبری، گزارشهای غیررسمی از تسلط این نهادها بر نیمی از اقتصاد تاریک ایران خبر میدهند.
در این میان، طی دو دهه گذشته، بخش گستردهای از طرح خصوصیسازی دولت، از اهداف اولیه خود برای واگذاری به بخش خصوصی حقیقی خارج شد و داراییهای دولتی با نرخی بسیار نازل به سپاه پاسداران و نهادهای بیت رهبری رسید.
نهادهای زیر نظر سپاه پاسداران و علی خامنهای، فعالیت گستردهای در پروژههای عمرانی کشور دارند.
دقیقا مشخص نیست دولت از بابت پروژههای عمرانی واگذار شده به سپاه پاسداران و نهادهای تحت مدیریت بیت رهبری، چه میزان بدهی به آنها دارد اما در قانون بودجه ۱۴۰۴ مستقیما به نام «قرارگاه خاتمالانبیا» وابسته به سپاه پاسداران و «ستاد اجرایی فرمان امام»، زیر نظر بیت رهبری اشاره شده که میتوانند در ازای بدهی دولت به آنها تا سقف معادل حدود دو میلیارد دلار، داراییهای دولت را تصاحب کنند که برابر حدود ۱۳ درصد کل برنامه دولت برای فروش داراییها در سال جاری است.
با توجه به تضعیف و ناتوانی بخش خصوصی، انتظار میرود دوباره عملا نهادهای زیر نظر سپاه پاسداران و بیت رهبری، بخش اعظمی از داراییهای دولتی را مانند سابق، در جریان واگذاری، تصاحب کنند.
ارتش اسرائیل تایید کرد حسن فرحات، فرمانده شاخه غربی حماس در لبنان، در حمله هوایی شامگاه شنبه به یک ساختمان در صیدا در جنوب لبنان کشته شده است.
بر اساس گزارش، پسر فرحات نیز در این حمله کشته شده است.
به گفته ارتش اسرائیل، فرحات در جریان جنگ با حماس، مسئول طراحی چندین عملیات علیه نظامیان و غیرنظامیان اسرائیلی بوده و حمله راکتی به منطقه صفد در فوریه ۲۰۲۴ که به کشته شدن یک سرباز زن و زخمی شدن چند نظامی دیگر انجامید، زیر نظر او انجام شده است.
ارتش اسرائیل تاکید کرد که به عملیات علیه نیروهای حماس در هر مکانی که فعالیت میکنند ادامه خواهد داد.
دادگاه قانون اساسی کره جنوبی رییسجمهوری استیضاحشده این کشور، یون سوک یول، را برکنار کرد. دادگاه فرمان یول برای برقراری حکومت نظامی را نقض حقوق اساسی مردم دانست .طبق قانون اساسی، انتخابات ریاست جمهوری باید ظرف ۶۰ روز برگزار شود.
دادگاه قانون اساسی کره جنوبی، جمعه ۱۵ فروردین، رای مجلس مبنی بر استیضاح یون ساک یول بهدلیل اعلام حکومت نظامی کوتاهمدت در سال گذشته را تایید و اعلام کرد که این اقدام آسیبی جدی به ثبات کشور وارد کرده است.
اعلام حکومت نظامی از سوی یون ساک یال بدترین بحران سیاسی کشور در دهههای اخیر را رقم زد.
دادگاه: یول به اعتماد مردم خیانت کرد
مون هیونگ بائه، رییس موقت دادگاه قانون اساسی، حکم این دادگاه را قرائت کرد و گفت که یول با اعمال فراتر از اختیارات قانونی خود، اصل دموکراسی را نقض کرده است.
او افزود: «(یون) مرتکب خیانتی بزرگ به اعتماد مردمی شد که صاحبان اصلی حاکمیت در جمهوری دموکراتیک کره هستند... با اعلام حکومت نظامی، وی موجب آشوب در همه ارکان جامعه، اقتصاد و سیاست خارجی شد.»
این رای با اتفاقنظر هر هشت قاضی صادر شده است.
حزب حاکم کره جنوبی رای دادگاه قانون اساسی برای برکناری رییسجمهوری استیضاحشده این کشور را پذیرفت.
رهبر حزب مخالف دولت، هم حکم دادگاه قانون اساسی را یک پیروزی بزرگ برای مردم خواند و از آن استقبال کرد.
جامعه کسبوکار کره جنوبی نیز با انتشار بیانیهای اعلام کرد که دولت و پارلمان باید برای پایان دادن سریع به سردرگمی و شکاف اجتماعی از خود رهبری نشان دهند.
جامعه کسبوکار کره جنوبی در این بیانیه اظهار امیدواری کرد که دولت و پارلمان این کشور با اعمال رهبری موثر، هرچه سریعتر به سردرگمیها و شکافهای اجتماعی پایان دهند.
شادی در خیابانها
همزمان با اعلام حکم دادگاه، هزاران نفر از معترضان که در اطراف ساختمان دادگاه تجمع کرده بودند، از جمله صدها نفری که شب را در خیابان سپری کرده بودند، با فریاد «ما پیروز شدیم!» شادی کردند.
این رای، ماهِها بحران سیاسی را به اوج رساند؛ بحرانی که سایهای سنگین بر تعاملات کره جنوبی با دولت جدید دونالد ترامپ در آمریکا و روند کند رشد اقتصادی انداخته بود.
محاکمه جنایی در راه است
یون ۶۴ ساله جدا از برکناری، با اتهام جنایی "شورش علیه نظام" نیز روبروست. او در تاریخ ۱۵ ژانویه به عنوان اولین رئیسجمهور در دوران مسئولیت بازداشت شد، اما در ماه مارس با حکم دادگاه آزاد شد.
آغاز بحران: اعلام حکومت نظامی
این بحران از سوم دسامبر سال گذشته آغاز شد، زمانی که یون حکومت نظامی اعلام کرد و مدعی شد هدفش «پاکسازی عناصر ضددولتی» و مقابله با «سوءاستفاده حزب دموکرات از اکثریت پارلمانی» بوده که به گفته او کشور را به سمت فروپاشی میبرد.
اما تنها شش ساعت پس از صدور فرمان، یون پس از آنکه پارلمان با وجود تلاش نیروهای امنیتی برای محاصره آن، رأی به رد حکومت نظامی داد، دستور را لغو کرد. با این حال او کوشید این اقدام را بیاهمیت جلوه دهد و گفت هیچ آسیبی به کسی نرسیده است.
اکنون و با صدور حکم نهایی، امیدهایی برای کاهش تنش سیاسی شکل گرفته، هرچند تحلیلگران میگویند مشخص نیست آیا این بحران با این حکم به پایان رسیده یا نه.
پایان فرآیندی طولانی؟
یون ساک یول، رییسجمهوری کره جنوبی، شنبه ۲۴ آذر بهدلیل تلاش برای اعمال حکومت نظامی، با دومین استیضاح در پارلمان این کشور روبهرو شد و این استیضاح رای آورد.
پس از رای مثبت پارلمان به استیضاح یون، پرونده به دادگاه قانون اساسی رفت تا در آنجا درباره مشروعیت ریاستجمهوری کره جنوبی تصمیم گرفته شود. در این مدت، هان داکسو، نخستوزیر، بهعنوان رییسجمهوری موقت فعالیت کرد.
بر اساس قانون اساسی کره جنوبی، شش قاضی از ۹ قاضی دادگاه قانون اساسی باید برای برکناری رییسجمهوری رای دهند.
دادگاه قانون اساسی باید ظرف ۱۸۰ روز تصمیم میگرفت که آیا یون را از سمت خود برکنار کند یا استیضاح را رد کند و اختیارات او را بازگرداند.
موسسه یهودی امنیت ملی آمریکا، جینسا (JINSA)، با انتشار گزارشی تحلیلی اعلام کرد که از نظر تاکتیکی مهلت واقعی برای فعال کردن مکانیسم ماشه براساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل حداکثر یک ماه دیگر است.
قطعنامه ۲۲۳۱ که پس از توافق اتمی سال ۲۰۱۵، موسوم به برجام، تصویب شد در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود.
آلمان، فرانسه و بریتانیا پیش از این هشدار داده بودند که اگر جمهوری اسلامی همچنان به فعالیتهای هستهای خود ادامه دهد مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد تا تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران بازگردانده شود.
موسسه یهودی امنیت ملی آمریکا، جینسا، اما میگوید گزارش جدیدی که این موسسه پنجشنبه ۱۴ فروردین منتشر کرده، نشان میدهد که از نظر تاکتیکی، ضربالاجل واقعی برای اجرای موفقیتآمیز این مکانیسم، حداکثر تا مه ۲۰۲۵ است.
در حالی که دولت ترامپ به دنبال مذاکره با جمهوری اسلامی برای برچیدن برنامه هستهای تهران است، در این گزارش با عنوان «تحریمهای ایران، قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و مسیر اجرای مکانیسم ماشه» تاکید شده است که برای اعمال فشار موثر بر حکومت ایران، آمریکا ابتدا باید سه کشور اروپایی (E3) را متقاعد کند که تا پیش از پایان ماه مه، مکانیسم ماشه را فعال کنند.
گابریل نورونها، عضو موسسه جینسا و نویسنده این گزارش، گفت: «غرب نباید اجازه دهد که تحریمهای سازمان ملل علیه ایران در اکتبر منقضی شود.»
او افزود: «هرچه اروپا زودتر مکانیسم ماشه را اجرا کند، زمان بیشتری برای طی کردن روند قانونی، افزایش فشار بر حکومت ایران و اعمال هزینههای بیشتر برای حمایت تهران از جنگ روسیه در اوکراین خواهد داشت.»
دلایل ضرورت اجرای فوری مکانیسم ماشه
بر اساس این گزارش، دلایلی چند از جمله، مدتزمان لازم برای طی شدن فرآیند لازم در سازمان ملل، لزوم اجرای این فرآیند در دورهای که ریاست شورای امنیت در اختیار کشورهای همسو با غرب باشد و نقش کلیدی مکانیسم ماشه در مذاکرات با جمهوری اسلامی باعث شده است که اعمال مکانیسم ماشه پیش از اکتبر ۲۰۲۵ ضروری باشد.
بلیز میژتال، معاون سیاستگذاری مؤسسه جینسا، گفت: «دوره زمانی برای استفاده از ابزار در حال از بین رفتنِ مکانیسم ماشه بسیار کوتاهتر از آن چیزی است که تصور میشود. این مسئله نشان میدهد که فرصت برای دیپلماسی با ایران چقدر محدود و غیرواقعبینانه است.»
او افزود: «نقش حیاتی بریتانیا، آلمان و فرانسه در اجرای مکانیسم ماشه و پیشبرد آن در شورای امنیت، ضرورت هماهنگی نزدیکتر آمریکا با شرکای اروپاییاش در این موضوع کلیدی را نشان میدهد.»
تحریمها، اهرمی کلیدی برای مذاکرات آینده با جمهوری اسلامی
بهگفته موسسه جینسا، هرگونه مذاکره در آینده با حکومت ایران زمانی بیشترین شانس موفقیت را خواهد داشت که اقتصاد ایران تحت فشار شدیدی قرار گرفته باشد و گروههای نیابتی آن در ضعیفترین وضعیت خود باشند.
بهگفته این موسسه چند ماه طول خواهد کشید تا اجرای کامل کارزار «فشار حداکثری» دولت ترامپ، تاثیر خود را بر اقتصاد ایران و بودجه دولت این کشور نشان دهد. به همین دلیل، تلاش برای مذاکره و نهاییسازی یک توافق جامع پیش از تابستان ۲۰۲۵، احتمالا موفق نخواهد بود و بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران بهعنوان یک اهرم فشار کلیدی ضروری است.
مته فردریکسن، نخستوزیر دانمارک، بهشدت با تمایل آمریکا برای الحاق گرینلند به ایالات متحده مخالفت کرد و گفت که آمریکا نمیتواند حتی با توجیه امنیتی کشوری دیگر را ضمیمه خاک خود کند. او در عین گفت که خواستار افزایش همکاریهای دفاعی با آمریکا در منطقه قطب شمال است.
نخستوزیر دانمارک پنجشنبه، ۱۴ فروردین، در جریان سفر خود به گرینلند، در یک کنفرانس خبری مشترک با نخستوزیران پیشین و جدید گرینلند، برای لحظاتی به زبان انگلیسی سخن گفت و پیامی صریح و مستقیم به آمریکا ارسال کرد.
فردریکسن ضمن دعوت از واشینگتن برای تقویت امنیت در قطب شمال همراه با دانمارک و گرینلند، گفت: «مایلم از این فرصت استفاده کنم و پیامی مستقیم به ایالات متحده آمریکا ارسال کنم.»
فردریکسن در حالی که بر روی یک ناو نظامی ایستاده بود و پشت سرش صخرههای برفی گرینلند دیده میشد، افزود: «این مسئله فقط به گرینلند یا دانمارک مربوط نیست، بلکه به نظمی جهانی ربط دارد که ما طی نسلها در دو سوی اقیانوس اطلس بنا کردهایم. شما نمیتوانید حتی با توجیه امنیتی کشوری دیگر را ضمیمه خود کنید.»
او گفت: «اگر آمریکا خواهان حضور بیشتر در گرینلند است، ما آماده همکاری هستیم. اگر آمریکا میخواهد امنیت منطقه قطب شمال را تقویت کند، ما نیز همین هدف را داریم. بیایید این کار را با یکدیگر انجام دهیم.»
سفر فردریکسن پس از ماهها تنش میان واشینگتن و کپنهاگ صورت گرفت؛ تنشی که از اظهارات مکرر دونالد ترامپ، ریییسجمهوری آمریکا، مبنی بر ضرورت پیوستن این جزیره قطبی به ایالات متحده ناشی شده است.
واکنش آمریکا به موضع قاطع کپنهاگ
اظهارات نخستوزیر دانمارک اندکی پس از دیدار مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، و لارس لوکه راسموسن، وزیر امور خارجه دانمارک، در حاشیه نشست ناتو در بروکسل مطرح شد.
راسموسن پس از این دیدار اعلام کرد که روبیو حق تعیین سرنوشت گرینلند را به رسمیت شناخته است. همچنین، وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیهای پس از این نشست، بر «رابطه قوی» بین واشینگتن و کپنهاگ تاکید کرد.
گرینلند: اتحاد در برابر فشارهای خارجی ضروری است
در همین حال، ینس-فردریک نیلسن، نخستوزیر جدید گرینلند که در انتخابات ماه گذشته پیروز شد، در کنفرانس خبری تاکید کرد: «در شرایطی که فشارهای خارجی فزاینده است، اتحاد میان دانمارک و گرینلند اهمیت حیاتی دارد.»
مقامات گرینلند بر حفظ یکپارچگی خود در برابر نفوذ خارجی تاکید دارند.
تنشهای اخیر میان دانمارک و آمریکا، پس از سفر هفته گذشته جِیدی ونس، معاون رییسجمهوری ایالات متحده، به پایگاه نظامی آمریکا در شمال گرینلند شدت گرفت.
ونس، طی این سفر، دانمارک را به «عدم توانایی در حفظ امنیت جزیره» متهم کرد و گفت که ایالات متحده میتواند بهتر از کپنهاگ از این منطقه استراتژیک حفاظت کند.
در پاسخ به این اظهارات، فردریکسن تأکید کرد که سخنان ونس درباره دانمارک «منصفانه نیست».
تعهدات امنیتی جدید دانمارک برای قطب شمال
نخستوزیر دانمارک در سخنان خود بر مجموعهای از تعهدات امنیتی جدید برای منطقه قطب شمال تاکید کرد.
او گفت حضور نظامی دانمارک با ناوهای جدید مخصوص مناطق قطبی اقزایش خواهد یافت.
فردریکسن افزود ظرفیت ماهوارهای برای نظارت بهتر بر تحرکات در قطب شمال تقویت خواهد شد و استفاده از پهپادهای دوربرد برای پایش امنیتی نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
او همچنین اعلام کرد که دانمارک قصد دارد سرمایهگذاریهای بیشتری در این حوزه انجام دهد.
نخستوزیر دانمارک در پایان سخنان خود بار دیگر از آمریکا دعوت کرد که در راستای امنیت قطب شمال همکاری کند.
پس از نزدیک به ۵۰ سال، ایراناینترنشنال از داستان ناگفته یک ماموریت حیاتی آمریکا در تهران پرده برداشته است؛ ماموریتی که به دستور جیمی کارتر، رییسجمهوری وقت ایالات متحده، انجام شد تا مشخص شود آیا محمدرضا شاه پهلوی توان مقابله با انقلاب سال ۱۳۵۷ را دارد یا خیر.
نتیجه این ماموریت، پس از مواجهه با گلولههای نیروهای انقلابی و دیداری وهمآلود با شاه که در شوک به سر میبرد، این بود که ایالات متحده دیگر نمیتواند از حکومت متحد خود حمایت کند.
پیامدهای انقلابی که در پی این ماموریت رخ داد، تا امروز نیز ادامه دارد.
ماموریت محرمانه در تهران
جان کریگ، دیپلمات آمریکایی که اکنون ۸۰ ساله است، در آن زمان یک دیپلمات جوان بود که به عضویت یک گروه ویژه درآمد تا همراه با سناتور رابرت برد، رهبر اکثریت سنا، با شاه ایران دیدار کند.
این ماموریت به قدری محرمانه بود که حتی ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران، نیز از آن بیاطلاع ماند.
کریگ در مصاحبهای با ایراناینترنشنال در الیزابتتاون، در ایالت پنسیلوانیا، جایی که اکنون در یک دانشگاه محلی تدریس میکند، این ماجرا را بازگو کرد.
کریگ که در دوران حرفهای خود بهعنوان سفیر آمریکا در مصر و عمان نیز خدمت کرده است، به ایراناینترنشنال گفت: «رییسجمهوری کارتر از سناتور برد خواست تا سفر ویژهای به تهران داشته باشد و بهصورت شخصی ارزیابی کند که شاه ایران تا چه مدت میتواند در قدرت باقی بماند. نگرانی زیادی در واشینگتن وجود داشت.»
او افزود: «آیا شاه میتواند مقاومت کند؟ آیا شاه میتواند انقلاب را شکست دهد؟»
وظیفه گروه این بود که به کارتر کمک کنند تا بر اختلافات موجود در سیاست خارجی آمریکا درباره آینده شاه ایران غلبه کند. این گروه باید ارزیابی صریحی از توانایی شاه به کارتر ارائه میداد.
کریگ گفت: «برخی میگفتند که شاه میتواند مقاومت کند، برخی دیگر مخالف بودند. یکی از بحثهای اصلی این بود که تا چه میزان باید از زور برای سرکوب انقلاب استفاده کرد.»
او افزود: «برخی معتقد بودند که شاه باید قاطعانه عمل کند و مردم را سرکوب کند. برخی دیگر بر این باور بودند که تنها اصلاحات میتواند انقلاب را متوقف کند.»
جان کریگ
ورود به تهران در آستانه سقوط شاه
برای پوشاندن هدف واقعی این سفر، این گروه دیپلماتیک ابتدا به چند کشور خاورمیانه و شمال آفریقا سفر کرد و سپس وارد تهران شد.
کریگ در دسامبر ۱۹۷۸، تنها چند ماه پیش از سقوط شاه، وارد تهران شد. در آن زمان، شورشها سراسر کشور را فرا گرفته بود، خشونتها رو به افزایش بود و حکومت نظامی برقرار شده بود. تظاهراتکنندگان مسلح در خیابانها شعار «مرگ بر شاه» سر میدادند.
بهدلیل خطرات امنیتی، تیم آمریکایی نتوانست با خودرو به کاخ نیاوران برود و مجبور شد با هلیکوپتر راهی کاخ شود.
کریگ در این باره گفت: «ما در حال پرواز بودیم. از پنجرهها میشد دید که مردم به سمت ما تیراندازی میکنند.»
اما چیزی که او را بیش از همه شگفتزده کرد، دیوارهای خالی کاخ نیاوران بود. به گفته او هیچ نقاشی و هیچ عتیقهای به چشم نمیخورد.
کریگ گفت: «بلافاصله متوجه شدم که شاه و خانوادهاش در حال آماده شدن برای ترک ایران هستند. در ذهنم گفتم: این خیلی عجیب است. اینها چمدانهایشان را بستهاند. بدون شک آماده رفتن هستند.»
سناتور رابرت برد
شاه بیحرکت و بیحس
در سالن آیینه کاخ، شاه و فرح دیبا برای استقبال از مهمانان ایستاده بودند.
کریگ در توصیف آن لحظه گفت: «شاه در حالت اغما بود. ایستاده بود، اما بیحرکت. او فقط به روبهرو نگاه میکرد. هیچ واکنشی نشان نمیداد. چشمهایش تکان نمیخورد. دستش را بالا نیاورد. اما وقتی کسی دستش را در دست شاه گذاشت، او حتی دستش را فشار نداد و دست نداد.»
در ادامه، اعضای گروه ناهار را در کاخ صرف کردند.
کریگ گفت: «شاه در تمام مدت ناهار حتی یک کلمه هم حرف نزد. اصلا غذا نخورد. حرکت نکرد. هیچ صحبتی نکرد.»
در مقابل، فرح دیبا تمام مکالمات را مدیریت میکرد. کریگ اینگونه نتیجه گرفت که در روزهای پایانی حکومت، این فرح بود که کشور را اداره میکرد.
پس از این دیدار، سناتور برد و کریگ به این نتیجه رسیدند که شاه دیگر توانایی حکومت ندارد.
این ناهار، هرچند در ظاهر بیاهمیت، اما یکی از نقاط عطف در تصمیمگیری سیاست خارجی آمریکا درباره آینده ایران بود.
جدال بر سر آینده شاه
پس از دیدار با شاه، سناتور برد و کریگ برای اطلاعرسانی به ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در تهران، به محل اقامت او رفتند.
کریگ در مکالمه بهطور مستقیم شرکت نداشت، اما صحبتهای بین سولیوان و برد را شنید.
او گفت: «مشاجره شدیدی در گرفت. هر دو فریاد میزدند و سر هم داد میکشیدند. بحث این بود که سیاست آینده آمریکا چه باید باشد.»
مذاکرات حدود سه ساعت طول کشید. سولیوان از شاه دفاع و استدلال میکرد که آمریکا باید او را در قدرت نگه دارد. اما برد اصرار داشت که شاه دیگر تمام شده و قادر به حکومت بر مردمی که علیه او قیام کردهاند، نیست.
ویلیام سولیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران
گزارش سرنوشتساز به رییسجمهوری آمریکا
در مسیر بازگشت به واشینگتن، سناتور برد گزارش خود را برای رییسجمهوری کارتر آماده کرد.
کریگ گفت: «ما گروه کوچکی بودیم، پس همه شنیدیم که سناتور در گزارشش چه میگوید.»
به محض رسیدن به واشینگتن، سناتور برد مستقیما به کاخ سفید رفت و نتیجهای را که گرفته بود به اطلاع کارتر رساند: «این دیگر جواب نمیدهد. شاه نمیتواند به حکومت ادامه دهد.»