ساخت بیمارستان بم، ۲۱ سال پس از زلزله ۳۰ درصد پیشرفت داشته است

علی صدیقی، رییس دانشگاه علوم پزشکی شهرستان بم گفت که پروژه ساخت بیمارستان بم بعد زلزله ۲۱ سال پیش در این شهر، تنها ۳۰ درصد پیش رفته است.

علی صدیقی، رییس دانشگاه علوم پزشکی شهرستان بم گفت که پروژه ساخت بیمارستان بم بعد زلزله ۲۱ سال پیش در این شهر، تنها ۳۰ درصد پیش رفته است.
صدیقی پنجشنبه ۲۷ دی در گفتوگو با سایت «دیدهبان ایران» با بیان این که ساخت بیمارستان «امام خمینی بم» ۲۱ سال طول کشیده و هنوز به سرانجام نرسیده است، از این رخداد به عنوان «اتفاقی غیرطبیعی در جهان امروز» یاد کرد و افزود: «جانهای بسیاری به دلیل انتقال بیماران از این شهرستان به مرکز استان کرمان به خطر افتاده است.»
زلزله بم که از آن به عنوان یکی از مرگبارترین زلزلههای پنج دهه اخیر ایران یاد میشود، در ساعت پنج و ۲۶ دقیقه پنجم دی ماه ۱۳۸۲ با بزرگی ۶/۶ رخ داد.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی سازمان مدیریت بحران کشور، در این زلزله دستکم ۳۴ هزار تن جان باختند و بیش از ۲۰۰ هزار نفر دیگر مجروح شدند.

صدیقی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با دیدهبان ایران در خصوص به سرانجام نرسیدن پروژه ساخت بیمارستان بم پس از ۲۱ سال، گفت که در سال ۱۳۹۶ و پس از ۱۴ سال، مشکلات زمین و مالکیت بیمارستان حل و فصل شد اما تا سال ۱۴۰۲ تنها ۱۵ درصد این پروژه رفت.
رییس دانشگاه علوم پزشکی بم با بیان این که ساخت این بیمارستان با روی کار آمدن دولت جدید ۱۵ درصد دیگر پیش رفته است، تاکید کرد: «دولت برای به اتمام رساندن این پروژه بعد از ۲۱ سال باید اعتبارات ویژهای پیشبینی کند.»

او با تاکید بر این که بسیاری از بیمارستانها در ایران با کمک نیکوکاران ساخته شدهاند، گفت: «خوشبختانه بسیاری از خیرین برای ادامه کار ساخت بیمارستان بم به من و دانشگاه علوم پزشکی قول همکاری دادهاند.»
در سالهای گذشته گزارشهای زیادی درباره کمبود بیمارستان و فرسوده بودن بیمارستانهای موجود در کشور منتشر شده است.
پیش از این و در اردیبهشت سال جاری، مینو محرز، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران، با بیان این که باید بیمارستانهای بیشتری در کشور ساخته شود، به روزنامه «شرق» گفت: «در بخشهای ویژه بیمارستان در ایران با کمبود تخت روبهروییم و اگر این روند ادامه پیدا کند باید بیماران را در راهروهای بیمارستانها بستری کنیم.»
با وجود کمبود بیمارستان و فرسوده بودن برخی بیمارستانهای موجود در ایران که هر لحظه ممکن است به دلیل فرسودگی حادثهای مرگبار در آنها رخ دهد، جمهوری اسلامی در سالهای گذشته اقدام به تجهیز بیمارستانهای کشورهای دیگر کرده است.

در ادامه واکنشها به مصاحبه مسعود پزشکیان با انبیسی نیوز، حسین شریعتمداری، نماینده علی خامنهای در روزنامه کیهان، نوشت که مطرح کردن موضوع مذاکره با ایالات متحده، خارج از اختیارات پزشکیان بوده و وظیفه او تلاش برای کشتن دونالد ترامپ است.
شریعتمداری پنجشنبه ۲۷ دی، قصاص (کشتن) و مرگ را «کمترین مجازات» برای ترامپ و مایک پمپئو، وزیر خارجه دولت اول او دانست و خطاب به پزشکیان نوشت: «وظیفه شما به عنوان یک ایرانی غیرتمند و مسلمان، اجرای این حکم الهی است و نه مذاکره [با او].»
او در سرمقاله روزنامه کیهان، خطاب به پزشکیان ادامه داد: «شما صاحب ایران نیستید. شما رییسجمهور ایران هستید که مسئولیت قوه اجرایی کشور برای چهار سال به عنوان یک امانت به شما سپرده شده است.»
شریعتمداری سخنان پزشکیان در مصاحبه با انبیسی نیوز را «بیرون از حوزه اختیارات» او و «پیام ذلت به دشمن قسمخورده» خواند.
پزشکیان در مصاحبه با انبیسی نیوز گفته است جمهوری اسلامی هرگز قصد ترور ترامپ را نداشته و در آینده نیز چنین کاری نخواهد کرد.
کیهان، چهارشنبه نیز در مطالب مختلفی به سخنان پزشکیان و موضوع مذاکره با آمریکا حمله کرد.
این روزنامه، پنجشنبه نیز پزشکیان را به «اتخاذ موضعی عجیب و تاملبرانگیز» در مصاحبه با شبکه انبیسی متهم کرد و آن را قسمتی از «تداوم مواضع متناقض و در تضاد با سیاستهای کلی نظام و رهبری» خواند.
کیهان مواضع پزشکیان را تکرار تجربه دولت روحانی و در عین حال مواضع عباس عراقچی، وزیر خارجه، را «انقلابی و مبتنی بر اصول سیاست خارجی نظام» خواند.
شریعتمداری پیش از این نیز در سرمقاله شنبه ۱۵ دی کیهان نوشته بود: «مطرح کنندگان موضوع مذاکره با آمریکا یا خواب هستند یا مستاند یا دیوانه.»

یادداشت عضو دفتر آثار خامنهای درباره مذاکره با آمریکا
مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار خامنهای، در یادداشتی نوشت که مذاکره جمهوری اسلامی با آمریکا «نقش بسیار مهمی در احیای هژمونی آمریکا» خواهد داشت و «این خیانتی است به کل جهان».
او تاکید کرد که پس از سقوط بشار اسد، آمریکا ایران را «ضعیف میپندارد» و «به دنبال باجگیری» است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ۱۹ دی ماه طرفداران مذاکره با آمریکا را «مرعوب دشمن» خواند و از مقامات حکومت خواست در تصمیمگیری درباره موضوعات مختلف از جمله حجاب، تورم و ارز، ملاحظه «توقع بیجای آمریکاییها» را نکنند.
دیگر روزنامههای اصولگرا نیز به مصاحبه پزشکیان واکنش نشان دادهاند. از جمله روزنامه وطن امروز، سخنان پزشکیان مبنی بر این که جمهوری اسلامی اقدام به ترور ترامپ نکرده را تایید کرد و همزمان افزود جمهوری اسلامی از «مجازات» او دست نکشیده است.
ترامپ از روز اول بهمن (۲۰ ژانویه)، پس از برگزاری مراسم تحلیف، رسما کار خود را به عنوان رییس جمهوری آمریکا آغاز خواهد کرد.

اندیشکده شورای آتلانتیک در مقاله مفصلی به بررسی روابط حکومت چین با حوثیهای تحت حمایت جمهوری اسلامی پرداخته است.
جیسون م. برودسکی، از مدیران سازمان اتحاد علیه ایران هستهای، و توویا گرینگ، تحلیلگر اطلاعات تهدیدات سایبری و پژوهشگر مهمان در مرکز سیاست اسرائیل- چین در موسسه مطالعات امنیت ملی، در این مقاله تاکید کردهاند که با شدت گرفتن حملات حوثیها در یمن به اسرائیل و کشتیرانی بینالمللی، دولت جدید دونالد ترامپ باید حمایتهای چین از حوثیها و جمهوری اسلامی را در اولویت روابط دوجانبه خود با پکن قرار دهد.
به نوشته نویسندگان مشترک این مقاله، چین در سالهای اخیر بهگونهای عمل کرده که در عین حالی که از امنیتی که حضور ناوگان نظامی آمریکا در دریای سرخ فراهم آورده بهرهبرداری کرده، منابع و فناوری لازم برای تقویت حوثیها و جمهوری اسلامی را نیز تامین کرده است. این حمایتها نه تنها ثبات منطقه را تهدید کرده، بلکه فشار زیادی بر تجارت بینالمللی وارد کرده است.
حمایتهای پنهان و چالشهای آشکار
از نظر نویسندگان، یکی از راههای اصلی حمایت چین از حوثیها، خرید گسترده نفت از ایران است. بر اساس گزارشهای سازمان «اتحاد علیه ایران هستهای»، صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۴ به ۵۸۷ میلیون بشکه رسید که نسبت به سال ۲۰۲۳ افزایشی ۱۰.۷۵ درصدی داشته است. در طول چهار سال گذشته، ایران تقریباً ۱.۹۸ میلیارد بشکه نفت صادر کرده و درآمد حاصل از این صادرات، چهار برابر دوران اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ بوده است.
چین، بهعنوان بزرگترین مشتری ایران، در سال ۲۰۲۴ بیش از ۹۰ درصد نفت ایران را خریده است. درآمد حاصل از این صادرات به سپاه پاسداران منتقل شده و بخش زیادی از این منابع برای حمایت از گروههای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حزبالله، حماس و حوثیها صرف شده است.
در مقاله منتشر شده در وبسایت اندیشکده شورای آتلانتیک آمده است که حوثیها از قطعات ساخت چین در حملات خود به کشتیهای دریای سرخ استفاده کردهاند. به گزارش منابع اطلاعاتی ایالات متحده، از نوامبر ۲۰۲۳، حوثیها در ازای مصونیت بخشیدن به کشتیهایی که با پرچم چین از خلیج عدن و دریای سرخ عبور میکنند، از فناوری چینی در حملات خود استفاده کردهاند. این موضوع پس از اعلام تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا در سال ۲۰۲۴ که چندین نهاد چینی، ایرانی و حوثی را به دلیل تأمین مالی و تأمین تجهیزات نظامی هدف قرار داده بود، آشکار شد. با این حال، سفارت چین در تلآویو این ادعاها را بهطور کامل رد کرده است.
در حالی که چین در سالهای ابتدایی کودتای حوثیها (۲۰۱۴-۲۰۱۵) قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه اقدامات این گروه را تایید کرده بود، از زمان ازسرگیری حملات حوثیها در نوامبر ۲۰۲۳، واکنش پکن نسبت به آنها ملایمتر شده است. چین در قطعنامههای اخیر از رای دادن امتناع کرده و کوشیده این قطعنامهها را تضعیف کند.
مخاطرات حمایت چین از حوثیها
نویسندگان مقاله در ادامه به مخاطرات حمایت چین از حوثیها پرداخته و نوشتهاند که با وجود حمایت از حوثیها، چین همچنان در معرض خطرات ناشی از حملات این گروه قرار دارد. بیش از نیمی از نفت چین از خاورمیانه و شمال آفریقا تأمین میشود و تقریبا تمام این محمولهها از آبراههای استراتژیک دریای سرخ عبور میکنند که اکنون تحت تهدید حملات حوثیها قرار دارند.
اختلالات ایجادشده از سوی حوثیها در حملونقل دریایی، برخی از شرکتهای بزرگ کشتیرانی را مجبور کرده تا مسیرهای خود را به سوی دماغه امید نیک تغییر دهند. این تغییرات نه تنها زمان سفر را تا دو هفته افزایش داده، بلکه هزینههای سوخت را بهطور متوسط یک میلیون دلار و سایر هزینههای جانبی را تا ۳۰ درصد افزایش داده است.
یک مطالعه بانک مرکزی اسرائیل نشان داده که بین دسامبر ۲۰۲۳ و اوایل ۲۰۲۴، حجم تجارت در دریای سرخ ۱۰ درصد کاهش یافته و واردات دریایی کشورهای ساحلی این منطقه تا ۲۰ درصد افت کرده است. اگرچه تا مارس ۲۰۲۴ بهبود نسبی آغاز شد، اما تأثیرات منفی همچنان بر صادرکنندگان باقی مانده است.
چین چه دیدگاهی نسبت به حملات حوثیها دارد؟
نویسندگان مقاله میگویند بررسی دیدگاه تحلیلگران چینی نشان میدهد که این کشور تمایل چندانی برای همکاری با ایالات متحده علیه حوثیها ندارد. برخی تحلیلگران معتقدند که چین اهرم فشاری بر جمهوری اسلامی و حوثیها ندارد، اما این ادعا این واقعیت را نادیده میگیرد که روابط اقتصادی و صادرات فناوری چین به ایران، نفوذ قابلتوجهی برای پکن ایجاد کرده است.
تحلیلگران دیگر به این نتیجه رسیدهاند که چین با بهرهبرداری از چتر امنیتی آمریکا در خاورمیانه، منابع خود را حفظ میکند و در عین حال موجب تضعیف ایالات متحده در سایر مناطق میشود.
برخی نیز ادعا میکنند که بحران خاورمیانه محدود به منطقه شام است و منافع چین در خلیج فارس تحت تاثیر قرار نگرفته است. این رویکرد نشان میدهد که پکن به جای همکاری با ایالات متحده، به دنبال بهرهبرداری از ضعفها و اختلافات جهانی است.
دولت ترامپ چگونه میتواند چین را تحت فشار قرار دهد؟
نویسندگان مقاله در پایان به اقدامی پرداختهاند که از نظر آنها دولت ترامپ برای تغییر این وضعیت میتواند انجام دهد. از نظر آنها دولت دوم ترامپ باید از تمامی ابزارهای دیپلماتیک و اطلاعاتی برای فشار بر چین استفاده کند. این تلاشها میتواند شامل افشای اطلاعات محرمانه درباره نقش چین در حمایت از حوثیها و همکاری با متحدان منطقهای برای ایجاد ساختار امنیتی جدیدی باشد. این ساختار میتواند شامل تحریمهای ثانویه، به اشتراکگذاری اطلاعات و تقویت پیامهای استراتژیک علیه پکن باشد.
از نگاه آنها، ترامپ همچنین میتواند حملاتی هدفمند علیه رهبران حوثیها و زیرساختهای نظامی جمهوری اسلامی انجام دهد. اقداماتی مانند هدف قرار دادن رهبران ارشد حوثی یا تخریب تاسیسات کلیدی سپاه پاسداران میتواند توانایی این گروهها را تضعیف کند و هزینه حمایت از آنها را برای جمهوری اسلامی و چین افزایش دهد.
نویسندگان مقاله در پایان تاکید کردهاند که دولت جدید آمریکا میتواند با همکاری متحدان و شرکای خود نقش مخرب چین در منطقه را کاهش دهد و ثبات و امنیت را در آبراههای حیاتی جهان حفظ کند.

خانواده ابراهیم نبوی، نویسنده، طنزپرداز و روزنامهنگار، در متنی که در اختیار ایراناینترنشنال قرار داد اعلام کرد که او سهشنبه شب، ۲۵ دی ماه، در شهر سیلور اسپرینگ ایالت مریلند آمریکا در سن ۶۴ سالگی به زندگی خود پایان داده است.
در این متن کوتاه آمده است: «پدرمان در یک دهه اخیر افسرده و دلتنگ ایران بود و ناممکن بودن زندگی در وطنش، بار سنگینی را بر دوش او گذاشته بود. او در حالی از دنیا رفت که هرگز نتوانست با اقامت اجباری خود دور از ایران کنار بیاید.»
ابراهیم نبوی بهویژه بهخاطر طنزهایش در روزنامههایی که در دوران معروف به «اصلاحات» منتشر میشد، شناخته شده است اما در حوزههای دیگر از جمله داستاننویسی، نقد فیلم و پژوهش در زمینه طنز نیز فعال بود.
ابراهیم نبوی، پیش از آنکه ایران را برای همیشه ترک کند، در سال ۱۳۷۷به اتهام «اقدام علیه امنیت کشور» به مدت یک ماه زندانی شد. او یک بار دیگر نیز در سال ۱۳۷۹به اتهام «اهانت به مسئولان حکومتی و توهین به نظام جمهوری اسلامی» مدتی را در زندان گذراند.
ابراهیم نبوی، که در میان دوستانش به داور مشهور بود، در ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ از ایران خارج شد و به فرانسه رفت و در بیش از دو دهه گذشته در بلژیک، کانادا و آمریکا زندگی کرد. با آنکه بارها از تمایل خود برای بازگشت به ایران سخن گفته بود، اما در نهایت در ایالت مریلند به زندگیاش پایان داد.
از سیاست تا نوشتن
ابراهیم نبوی در ۲۲ آبان ۱۳۳۷ در شهر آستارا به دنیا آمد، کودکی و نوجوانی خود را بهدلیل شغل پدر در شهرهای مختلفی از جمله تهران، رفسنجان، جیرفت و کرمان گذراند.
در سال ۱۳۵۶ در رشته جامعهشناسی دانشگاه شیراز پذیرفته شد و با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ به جمع هواداران حکومت جدید پیوست. از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ مدیرکل دفتر سیاسی وزارت کشور جمهوری اسلامی بود، اما پس از آن بیشتر به فعالیت در عرصه مطبوعات پرداخت.
با پیروزی محمد خاتمی و آغاز دوران موسوم به اصلاحات در جمهوری اسلامی و گشایشی نسبی در فضای رسانهای ایران، ابراهیم نبوی به نوشتن طنز در مطبوعات متعلق به جناح اصلاحطلب جمهوری اسلامی روی آورد و تا سالها پس از خروج از کشور به این کار ادامه داد، اگرچه طنزهای خارج از کشور او به اندازه طنزهایش در نیمه دوم دهه ۷۰ و نیمه اول دهه ۸۰ خورشیدی مورد استقبال قرار نگرفت.
او در ایران بهعنوان طنزنویس و عضو شورای سردبیری با روزنامههای متعددی از جمله جامعه، عصر آزادگان، توس، نشاط، زن و … و در خارج از کشور نیز از جمله با رسانههای روز آنلاین و صدای آمریکا همکاری کرد.
نبوی در فاصله سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ سه بار پی درپی برنده جایزه بهترین نویسنده طنز نوشتاری در جشنواره مطبوعات شد.
مجموعه طنزهای این روزنامهنگار پرکار در بیش از ۲۵ کتاب منتشر شده است که از جمله آنها میتوان به «یک فنجان چای داغ»، «کلمهها و ترکیبهای تازه»، «قصه کوتولهها و درازها»، «ستون پنجم»، «چهلستون»، «بیستون» «دشمنان جامعه سالم»، «در خشت خام»، «راپرتهای یومیه و تذکرهها» و چهار کتاب همراه با کاریکاتورهای نیکآهنگ کوثر اشاره کرد.
ابراهیم نبوی، علاوه بر نوشتن طنز، چند پژوهش نیز در این زمینه انجام داد که از میان آنها میتوان از «کاوشی در طنز ایران» و گزینههایی از سه متن طنز تاریخی رساله دلگشای عبید زاکانی، زهرالربیع نوشته نعمتالله جزایری و لطائف الطوائف نوشته علی حسین فخرالدین صفی نام برد.
از ابراهیم نبوی سه کتاب داستانی و چند گفتوگوی مفصل با روزنامهنگاران و هنرمندان نیز منتشر شده است.
از نوشتن تا سیاست
ابراهیم نبوی، در کنار روزنامهنگاری و نویسندگی، در عرصه سیاست نیز حضوری جنجالی داشت. در چند سال اول استقرار جمهوری اسلامی به جناح چپ حکومت نزدیک بود و مانند بسیاری از آنان، از نیمه دوم دهه ۷۰ با تعدیل رویکردها خود را اصلاحطلب نامید.
پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، به حمایت از مهدی کروبی و مخصوصا میرحسین موسوی پرداخت و در انتقاد از حکومت به دیگر طیفهای مخالف جمهوری اسلامی نزدیکتر شد اما با روی کار آمدن حسن روحانی و دفاع از او، به انتقاد از مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور پرداخت. در مقابل، حضور او در میهمانیهای روسای دولت در جمهوری اسلامی در جریان سفر به نشستهای سازمان ملل در نیویورک نیز با واکنشهای منفی مخالفان جمهوری اسلامی روبهرو شد.
علی ربیعی، از چهرههای امنیتی اصلاحطلب، دستیار اجتماعی مسعود پزشکیان و وزیر کار و سخنگوی دولت در دو دولت حسن روحانی، در پی خودکشی ابراهیم نبوی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:« با آنکه ناراضی و منتقد بود اما هیچگاه نه تنها به دام بدخواهان ایران نیفتاد بلکه حتی آن را نیز از نیش قلم خود در امان نمیگذاشت. نبوی آنجا هم تنها بود… ای کاش مسیر برای برگشت به کشورش برای او و دیگرانی که دل در گرو ایران دارند، فراهم میبود.»

خانواده ابراهیم نبوی در متنی که در اختیار ایراناینترنشنال قرار دادند اعلام کردند این فعال سیاسی و طنزنویس، سهشنبه شب در شهر سیلورسپرینگ ایالت مریلند آمریکا به زندگی خود پایان داد.
در این متن آمده است: «پدرمان در یک دههی اخیر افسرده و دلتنگ ایران بود و ناممکن بودن زندگی در وطنش، بار سنگینی را بر دوش او گذاشته بود. او در حالی از دنیا رفت که هرگز نتوانست با اقامت اجباری خود دور از ایران کنار بیاید.»
نبوی در سالهای ۱۳۷۷ و ۱۳۷۹ درپی اتهامهایی از جمله اهانت به مسئولان حکومتی به زندان رفت و در سال ۱۳۸۲ از ایران خارج شد. او علاوه بر انتشار آثار طنز سیاسی و اجرای استندآپ کمدی در کشورهای مختلف، با رسانههای رادیو زمانه، روز آنلاین، روزنامه آنلاین و هفتهنامه گویا و صدای آمریکا همکاری میکرد.

رضا ولیزاده، خبرنگار ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران، در پیامی صوتی از زندان اوین با اشاره به بیانیه دولت آمریکا درباره غیرقانونی بودن بازداشت و محکومیت او، گفت که وزارت خارجه دولت جو بایدن هیچ اقدام موثری برای پیگیری پروندهاش انجام نداده است.
این خبرنگار پیشین رادیو فردا و شهروند دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی، از «بیعملی و عدم واکنش مناسب و بهموقع» وزارت خارجه و دولت بایدن درباره وضعیت خود انتقاد کرد.
به گزارش چهارشنبه ۲۶ دی صدای آمریکا، ولیزاده در پیامی تلفنی از زندان اوین، از عدم تماس دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران با خود انتقاد کرد.
او خواستار برخورداری از حمایت قانونی و برقراری تماس با وزارت خارجه آمریکا و دفتر حافظ منافع آمریکا در سفارت سوئیس شد.
وزارت خارجه آمریکا پیش از این بازداشت ولیزاده را به عنوان یک شهروند آمریکایی «ظالمانه و مغایر با قوانین بینالمللی» دانسته و آن را محکوم کرده است.
ولیزاده در این تماس و پیام تلفنی نسبت به «فراهم شدن پشتیبانی لازم از سوی دولت آینده آمریکا برای آن دسته از شهروندانش که به اتهام همکاری با دولت آمریکا در ایران زندانی هستند»، ابراز امیدواری کرد.
حکم ۱۰ سال حبس و اعمال فشار برای اعتراف تلویزیونی
ولیزاده که با تازگی در دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس محکوم شده است، از سوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی برای انجام مصاحبه و «اعترافات تلویزیونی» تحت فشار قرار گرفته است.
به گفته محمدحسین آقاسی، وکیل دادگستری، عبدالرضا ولیزاده، موکل او، علاوه بر حبس، به منع اقامت در استان تهران و استانهای همجوار، منع خروج از کشور و عضویت در احزاب به مدت دو سال محکوم شده است.
این وکیل دادگستری ۲۴ آذر اعلام کرد که با وجود پایان تحقیقات مقدماتی و صدور حکم بدوی، همچنان از اعزام موکلش به بند عمومی و دادن اجازه ملاقات آزاد با او خودداری میشود.
پیش از این و در ۲۱ آبان، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، بازداشت ولیزاده را تایید کرد و گفت که برای پیگیری این موضوع با نهادهای ذیربط در تماس است.
ولیزاده ۲۳ مرداد سال جاری در آخرین مطلب خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ وارد تهران شدم. پیش از آن مذاکرات نیمهکارهای با سازمان اطلاعات سپاه داشتم. در نهایت با مسئولیت خودم و بدون اماننامه حتی شفاهی پس از ۱۴ سال به کشورم بازگشتم.»
سازمان دفاع از جریان آزاد اطلاعات، ۱۸ آبان در گزارشی نوشت که در ۱۰۰ روز نخست دولت مسعود پزشکیان با ۷۸ رسانه و روزنامهنگار برخورد قضایی و امنیتی شده است.





