تشکیل صف طولانی برای تماشای آثار هنری در نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر

با نمایش آثاری از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در نمایشگاهی با عنوان «چشم در چشم»، صفی طولانی از علاقهمندان برای دیدن این آثار مقابل این موزه شکل گرفته است.

با نمایش آثاری از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در نمایشگاهی با عنوان «چشم در چشم»، صفی طولانی از علاقهمندان برای دیدن این آثار مقابل این موزه شکل گرفته است.
ویدیوها و عکسهای منتشر شده در رسانههای اجتماعی نشان میدهند علاقهمندان به دیدن مجموعه چشم در چشم، در خیابان کارگر تهران، در صفی بلند مقابل موزه هنرهای معاصر میایستند تا با خریدن بلیت و ورود به این موزه، آثار این مجموعه را تماشا کنند.
این نمایشگاه که از ۱۵ مهر ماه آغاز شده، قرار بود ۲۷ آبان خاتمه پیدا کند که به دلیل استقبال زیاد تا روز چهارم آذر تمدید شده است.
در قالب نمایشگاه چشم در چشم، ۱۳۰ اثر از ۴۳ هنرمند ایرانی و ۵۳ هنرمند بینالمللی با موضوع «تحولات هنری و مفهومی هنر پرتره» در گالریهای شماره یک تا پنج موزه هنرهای معاصر به نمایش گذاشته شده است.
به گفته جمال عربزاده، نقاش و مسئول برگزاری این نمایشگاه، برخی از این پرترهها «از بهترین آثار موجود در گنجینه موزه هنرهای معاصر» هستند.
محمد خراسانیزاده، مدیرکل هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران درباره این موزه گفت: «این نمایشگاه با رویکرد روانشناسی اجتماعی آماده شده است.»

در این نمایشگاه آثاری از پابلو پیکاسو، ونسان ونگوگ، آنریدو تولوز لوترک، آلبرتو جاکومتی، ادوارد مونه، اندی وارهول، فرنان لژه، خوان میرو، کمالالملک، بهمن محصص، محمود جوادیپور، احمد اسفندیاری، مارکو گریگوریان، ژازه تباتبایی و برخی دیگر از هنرمندان به نمایش گذاشته شده است.
موزه هنرهای معاصر ۲۲ مهر ماه سال ۱۳۵۶، با تلاش شهبانو فرح پهلوی و با حضور محمدرضا شاه پهلوی، نلسون آلدریچ راکفلر، معاون رییسجمهوری وقت آمریکا، تامس مسر، رییس وقت موزه گوگنهایم و دو ویلد، رییس وقت موزه اشتدلیک آمستردام افتتاح شد و آثاری که در دهه ۵۰ به کوشش دفتر شهبانو فرح تهیه شده بود، در گنجینه این موزه قرار گرفت.
گنجینه موزه هنرهای معاصر یکی از مهمترین و منحصربهفردترین مجموعههای هنری در جهان است که پس از انقلاب اسلامی بسیاری از آنها با برچسب «ابتذال» از مقابل دیدهها کنار گذاشته شدند.
همزمان با برگزاری نمایشگاه چشم در چشم، آثار فرخ شایسته در گالریهای هفت تا ۹ و آثار ایران در بینال ونیز هم در گالری شش موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمده است.

بر اساس گزارش رسانهها در ایران، قیمت محصولات ایرانخودرو و سایپا به صورت میانگین بین ۲۳ تا ۳۳ درصد افزایش یافت. به این قیمتهای جدید، حدود ۱۲ درصد دیگر تحت عنوان مالیات، مالیات بر ارزش افزوده و دیگر پرداختها نیز اضافه خواهد شد.
خبرگزاری ایسنا روز دوشنبه ۲۸ آبان تصویر اطلاعیههای جدید علیمردان عظیمی، مدیرعامل گروه خودروسازی ایرانخودرو و جواد توسلیمهر، مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا را منتشر کرد که شامل فهرست قیمتهای جدید محصولات این شرکتهاست.
ساعاتی پس از انتشار خبر بالا رفتن ناگهانی بهای خودرو در ایران، سایپا در بیانیهای اعلام کرد: «اصلاح قیمت، مشمول طرحهای فروش فوری و فروش فوقالعاده نمیشود. این اصلاح مشمول خودروهای تجاری نبوده و قیمتگذاری آنها در چارچوب دستورالعمل تنظیم بازارخودروهای سواری مصوب شورای رقابتی نیست.»
بر اساس گزارش ایسنا، قیمت محصولات ایرانخودرو در مجموع به طور متوسط ۳۳ درصد افزایش داشته و بهای محصولات سایپا با افزایشی ۲۳ درصدی روبهرو شده است.

ایرانخودرو در اطلاعیه خود نوشت که افزایش قیمت محصولات این شرکت «پس از گذشت بیش از یک سال از آخرین تاریخ تعیین قیمتهای فروش» به مرحله اجرا رسید.
این شرکت اضافه کرد که این قیمتهای جدید «بر اساس دستورالعمل تنظیم بازار خودرو سواری شورای رقابت و تصمیمات اتخاذ شده و محاسبات صورت گرفته» بوده است.
سایپا نیز در اطلاعیه خود علت این افزایش قیمت را «هزینههای تولید خودرو و مستند به اقلام هزینهای درج شده در صورتهای مالی و حسابرسی شده شرکتهای خودروساز» دانست.

افزایش قیمت خودرو در ایران در شرایطی است که آبان سال گذشته، بالا رفتن مکرر قیمت خودروهای ساخت خودروسازان داخلی، انتقادها را از عملکرد خودروسازان و استراتژی آنها در سیاست فروش تولیداتشان افزایش داده بود.
در آن زمان، روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با انتقاد از این افزایش قیمتها آن را «شعبدهبازی خودروسازان در فروش خودرو و تقلب در فروش خودرو» توصیف کرد.
به نوشته این روزنامه، خودروسازان محصولات خود را با برچسبهایی همچون خودروی «ارتقایافته»، «پلاس» یا «مجهز به استانداردهای ۸۵گانه» با قیمتهای بالاتر عرضه میکنند.
در این گزارش تاکید شد خودروهای فاقد این برچسبها دیگر تولید نمیشوند و این «یک مسیر انحرافی در قیمتگذاری» است.
صداوسیمای جمهوری اسلامی نیز در گزارشی به موضوع افزایش مجدد قیمت خودرو پرداخت و اعلام کرد قیمت یک خودرو تنها به خاطر اضافه شدن سنسور نور و باران، ۱۳۰ میلیون تومان افزایش داشته است.
کارشناسان و حتی برخی مسئولان و نمایندگان مجلس، تاکنون بارها از کیفیت نازل خودروهای تولید داخل انتقاد کردهاند.
تیر ماه سال گذشته، مصطفی میرسلیم، نماینده تهران، بابت مناظرهاش با جلال رشیدی کوچی، نماینده دیگر، از مدیر شبکه پنج صداوسیما، مجری برنامه تهران ۲۰ و تهیه کننده این برنامه شکایت کرد.
در بخشی از شکایتنامه او آمده بود: «رشیدی کوچی در مناظره از خودروهای داخلی به عنوان آشغالهای داخلی نام برده که "بیاحترامی محرز به رهبر" است.»
علاوه بر نمایندگان، تیمور حسینی، جانشین پلیس راهنمایی و رانندگی در ایران نیز سال گذشته اعلام کرد: «در ۱۰ سال گذشته حتی به اندازه یک درصد هم شاهد افزایش کیفیت خودروهای تولید داخل در راستای ایمنی و ارتقای ایمنی نبودهایم.»
صنعت خودروسازی در ایران «رانتی و فاسد» خوانده میشود. برخی منابع و کارشناسان از خودروسازان داخلی با عنوان «مافیا» یاد میکنند و غیررقابتی بودن بازار داخل با منع و محدودیت واردات خودرو را حمایت دولت از این مافیا میدانند.

با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، جمهوری اسلامی با سه سناریوی محتمل مواجه است. این سناریوها عبارتند از «تسلیم و پذیرش خواستههای ترامپ»، «مقاومت و تضعیف شدید در اثر فشارهای اقتصادی یا شکست در جنگ» و یا «سرنگونی در اثر فشارهای داخلی و خارجی».
نکته قطعی این است که جمهوری اسلامی نه تنها از بازگشت ترامپ تقویت نخواهد شد بلکه سناریوی چهارمی به نام تقویت نظام کاملا غیرممکن به نظر میرسد.
سناریوی اول: تسلیم و پذیرش خواستههای ترامپ
ترامپ در دوران ریاستجمهوری پیشین خود و پیش از خروج از برجام، لیستی از خواستههای مشخص از جمهوری اسلامی ارائه کرد.
این خواستهها شامل محدودیت شدید در برنامههای هستهای و موشکی، توقف حمایت از گروههای تروریستی و پایان دخالتهای منطقهای ایران است.
جمهوری اسلامی تاکنون از پذیرش این خواستهها سر باز زده است.
امروز تمرکز اصلی آمریکا، اسرائیل و اتحادیه اروپا بر برنامه هستهای ایران است که به گفته آنها و به گفته خود جمهوری اسلامی، در آستانه تولید بمب اتمی قرار دارد.
جمهوری اسلامی نه تنها برنامه هستهای خود را متوقف نکرده بلکه از تسریع آن خبر داده است. همچنین، سران نظام بارها تاکید کردهاند که از برنامه موشکی خود عقبنشینی نخواهند کرد.
این موضعگیریها بهویژه در میان فرماندهان نظامی نزدیک به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، با نوعی رقابت در رجزخوانی و نمایش قدرت همراه است.
با این شرایط، احتمال دستیابی به توافقی فراگیرتر و سختگیرانهتر از برجام، اندک است زیرا خامنهای بارها اعلام کرده که مذاکره بر سر «نقاط قوت نظام» غیرممکن است و عقبنشینی از برنامههای هستهای و موشکی را به معنای پایان حیات سیاسی جمهوری اسلامی میداند.
سناریوی دوم: تضعیف شدید نظام در اثر فشارهای اقتصادی یا شکست در جنگ
در صورت عدم توافق جمهوری اسلامی و ترامپ، پیشبینی میشود که دولت ترامپ از همان ابتدای کار، تحریمهای نفتی و اقتصادی شدیدی را مجددا اعمال کند.
ترامپ در دوره پیشین خود صادرات نفت ایران را به کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه در روز رساند اما دولت جو بایدن با مماشات، این رقم را به بالای ۱/۷ میلیون بشکه افزایش داد. با بازگشت ترامپ و کنترل کنگره از سوی جمهوریخواهان، انتظار میرود این مماشات پایان یابد.
تحریمهای شدیدتر، همراه با حمایت گسترده از اقدامات نظامی اسرائیل، میتواند جمهوری اسلامی را وارد یک دوره طولانی از فشار اقتصادی، انزوا و حتی فشار نظامی کند.
در این شرایط، این احتمال وجود دارد که اسرائیل با پشتوانه ترامپ، حملات خود را به تاسیسات هستهای و زیرساختهای اقتصادی ایران افزایش دهد.
برخلاف بایدن، ترامپ مانعی برای اقدامات اسرائیل نخواهد بود و ممکن است دست آن را برای حملات گستردهتر باز بگذارد.
در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ممکن است به سرنوشتی مشابه عراق تحت حکومت صدام حسین پس از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ دچار شود؛ حکومتی که تحت تحریمهای شدید، منزوی شد و کنترل درآمدهای نفتی خود را از دست داد اما بهطور کامل سرنگون نشد.
سناریوی سوم: احتمال سرنگونی نظام
سناریوی سوم، احتمال سرنگونی جمهوری اسلامی است که میتواند در اثر مجموعهای از فشارهای داخلی و خارجی رخ دهد.
اعتراضات داخلی و فشارهای خارجی میتوانند به تضعیف پایههای حکومت منجر شوند و به فروپاشی آن بینجامد. این سناریو بهویژه در صورتی محتملتر است که تحریمهای اقتصادی و درگیریهای نظامی با اعتراضات گسترده مردمی و بحرانهای داخلی همزمان شوند.
جمهوری اسلامی در دوره ترامپ با یکی از دشوارترین چالشهای تاریخ خود مواجه خواهد شد.
در سناریوی اول، نظام مجبور به پذیرش خواستههایی خواهد بود که عملا به معنای تضعیف شدید و استحاله آن است.
در سناریوی دوم، مقاومت در برابر فشارها میتواند جمهوری اسلامی را به یک حکومت کاملا ضعیف و منزوی تبدیل کند.
در نهایت، در سناریوی سوم، احتمال فروپاشی حکومت بهطور کامل وجود دارد.
آنچه مسلم است، بازگشت ترامپ نه تنها برای جمهوری اسلامی تقویتی به همراه نخواهد داشت بلکه سرآغاز دورانی از بحرانهای عمیقتر خواهد بود.

عادل نجفزاده، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی با بیان این که بر اساس آنالیزهای رسوبشناسی، خشکشدگی به معنای آنچه امروز در دریاچه ارومیه رخ داده، از ۱۲ هزار سال پیش تاکنون وجود نداشته است، گفت متاسفانه این دریاچه «به دلیل سیاستهای غلط» خشک شده است.
نجفزاده روز ۲۸ آبان به مطالعات انجام شده در سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور در مورد دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: «اگر از اطلاعات و پژوهشهای این سازمان استفاده میشد، به طور یقین و قطع نباید در حوزه آبریز این دریاچه بیش از ۳۰ سد ساخته میشد.»
این نماینده مجلس از اصلاح نشدن روشهای کشاورزی در پاییندست دریاچه ارومیه و مواجه بودن این دریاچه با مباحث مربوط به کمبود آب، به عنوان «برخی معضلات آن» نام برد.
عضو کمیسیون صنایع و معادن اضافه کرد که سازمانهای مجری به دلیل عدم استفاده از اطلاعات موجود در سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، این معضلات را بر حاکمیت و مردم تحمیل میکنند.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، روز ۲۹ مهر در گزارشی نوشت در حال حاضر تنها ۱۰ درصد از دریاچه ارومیه باقی مانده است.
در این گزارش از ساخت ۲۳ سد و افزایش ۱۴۰ هزار هکتاری سطوح زیر کشت در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به عنوان برخی عوامل خشک شدن این دریاچه نام برده شده است.
روز ۲۸ شهریور روزنامه اعتماد در گزارشی از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه پس از آبگیری در بهار امسال خبر داد و نوشت که این دریاچه در بهار و زمستان گذشته به صورت فصلی و با حدود یک میلیارد متر مکعب آب، آبگیری شده بود.
خشک شدن دریاچه ارومیه خطرات متعددی را برای ساکنان حوضه آبریز آن به همراه داشته است. از جمله، توفانهای گرد و غبار تهدیدی جدی برای حدود پنج میلیون نفر از ساکنان این منطقه محسوب میشوند.
این تغییر گسترده اقلیم، کشاورزی و گردشگری در حوضه دریاچه ارومیه را تحت تاثیر مستقیم قرار داده است.
بر اساس برنامههای شکست خورده احیای این دریاچه، قرار بود تراز سطح آب تا سال ۱۴۰۵ به ۱۲۷۴/۱ متر برسد
تحقیقات زمینشناسی نشان میدهند پر و خالی شدن دریاچه ارومیه از آب میتواند بر لرزهخیزی منطقه تاثیر بگذارد.
وقوع دو زمینلرزه به بزرگی شش در روز چهارم اسفند ۱۳۹۸ در نزدیکی سلماس و سرو و همچنین توالی زلزلههای خوی در سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ همزمان با خشک شدن دریاچه ارومیه، این فرضیه را تقویت میکند.

در شرایطی که پیشبینی میشود دولت آینده آمریکا مواضع سختی در قبال چین اتخاذ کند، علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی در امور بینالملل، اعلام کرد بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، تاثیری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی به ویژه روابط تهران و پکن نخواهد داشت.
ولایتی که زمانی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود، در دیدار با زونگ پیوو، سفیر چین در ایران گفت: «بیتردید توسعه روابط ایران، چین و روسیه در زمینههای مختلف و از جمله در قالب شانگهای و بریکس، اثرات ماندگار و مهمی خواهد داشت.»
گروه بریکس یا اقتصادهای نوظهور که اکنون چین و روسیه بر آن مسلط هستند، سال ۱۳۸۹ با مشارکت برزیل، روسیه، هند و چین در مسکو تاسیس شد و در سال ۱۳۹۰ آفریقای جنوبی نیز به این گروه ملحق شد.
بریکس با پیوستن جمهوری اسلامی از دی ماه ۱۴۰۲ به این گروه موافقت کرد.
سازمان همکاری شانگهای نیز که در سال ۲۰۰۱ به وسیله روسیه و چین تشکیل شد، شامل ۹ عضو از جمله ازبکستان، بلاروس، پاکستان، تاجیکستان، جمهوری اسلامی، قرقیزستان، قزاقستان و هند است.
مقامهای جمهوری اسلامی امیدوارند در چارچوب عضویت در این دو سازمان بتوانند با تحریمهای غرب مقابله کنند، اما مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، در نشست اخیر بریکس اذعان کرد این نهاد بیشتر یک «باشگاه گفتوگو» است.
او از این که عضویت جمهوری اسلامی در این سازمانها هنوز نتوانسته به اقدامات عملی برای مقابله با تحریمهای آمریکا منجر شود، انتقاد کرد.
ولایتی اما در ادامه صحبتهای خود درباره روابط چین و جمهوری اسلامی گفت: «توسعه روابط ایران، چین و روسیه در زمینههای مختلف و از جمله در قالب شانگهای و بریکس نیز اثرات ماندگار و مهمی خواهد داشت.»
از سوی دیگر چهرههایی که دونالد ترامپ به عنوان اعضای دولت آینده خود انتخاب کرده است، منتقد سرسخت چین هستند.
به عنوان نمونه، جان رتکلیف، مدیر پیشین اطلاعات ملی آمریکا که ترامپ، رییسجمهوری منتخب آمریکا، او را برای ریاست سازمان سیآیای نامزد کرده، چین را تهدید اصلی برای منافع آمریکا و جهان آزاد میداند.
او بارها هشدار داده که چین قصد دارد بر آمریکا و سایر کشورهای جهان از نظر اقتصادی، نظامی و فنآوری تسلط یابد.
رتکلیف در یادداشتی در روزنامه وال استریت ژورنال نوشت که بسیاری از شرکتهای چینی پوششی برای فعالیتهای دولت این کشور هستند.
تاکید ولایتی بر ثابت ماندن سیاست خارجی جمهوری اسلامی در شرایطی است که پیش از این عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی و محمدجواد ظریف، معاون پزشکیان، خواستار تغییر سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ شدهاند.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، خطاب به مقامهای آمریکا گفته است به جای فشار حداکثری، «عقلانیت حداکثری» را آزمایش کنند.
عراقچی همچنین روز ۲۴ آبان پس از گفتوگو با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت تهران مایل است «بر اساس منافع ملی و حقوق مسلم خود مذاکره کند، اما حاضر نیست تحت فشار و ارعاب مذاکره کند».
روز شنبه ۲۶ آبان، فایننشال تایمز به نقل از منابع آگاه گزارش داد رییسجمهوری منتخب آمریکا، سیاست فشار حداکثری خود را علیه جمهوری اسلامی، با هدف وادار کردن تهران به مذاکره درباره برنامه هستهای و تغییر سیاستهای منطقهای خود، احیا خواهد کرد.
ترامپ در دوره پیشین ریاستجمهوری خود، توافق هستهای قدرتهای جهانی با ایران (برجام) را کنار گذاشت و در چارچوب کارزار فشار حداکثری، تحریمهای بسیاری علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد.
در پاسخ به این سیاست، تهران فعالیتهای هستهای خود را افزایش داد. اکنون میزان غنیسازی اورانیوم در ایران نزدیک به سطح مورد نیاز برای ساخت تسلیحات اتمی است و برخی مقامات جمهوری اسلامی، خواستار دستیابی تهران به سلاح اتمی هستند.
احمد نادری، عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی، به تازگی با تاکید بر ضرورت «تغییر دکترین هستهای» حکومت ایران، اذعان کرد برنامه هستهای جمهوری اسلامی نتوانسته است از نظر امنیتی «هیچ» دستاوردی داشته باشد.
او همچنین «آزمایش بمب اتم» از سوی جمهوری اسلامی را تنها راه «برقراری تعادل در منطقه» دانست.

بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، آهو دریایی، معروف به دختر دانشگاه علوم و تحقیقات، همچنان در اتاقی جداگانه در یک مرکز درمان بیماریهای روانی نگهداری میشود و کادر درمان و پزشکان این مرکز اجازه دسترسی به او را ندارند.
طبق این اطلاعات، مسئول پرونده آهو دریایی، اطلاعات سپاه پاسداران تهران است.
خانواده آهو دریایی و کارکنان این مرکز نیز تحت نظر ماموران جمهوری اسلامی قرار دارند.
روز ۱۲ آبان دریایی که تا مدتها از او تنها با نام «دختر علوم تحقیقات» نام برده میشد، لباسهایش را در محوطه دانشگاه از تن درآورد.
برخی منابع در روز وقوع این ماجرا گفتند ماموران حراست دانشگاه در راستای تلاش برای تحمیل حجاب اجباری، با این دانشجو برخورد و در جریان درگیری فیزیکی، بخشی از لباسش را پاره کردند. این دختر نیز در اقدامی اعتراضی برهنه شد.
گزارشها حاکی از آن بود که ماموران حراست با ضرب و جرح شدید، این دانشجو را بازداشت کردند و تحویل نیروهای انتظامی دادند تا به «بیمارستان روانی» منتقل شود.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت مسعود پزشکیان، روز ۱۵ آبان گفت دریایی از کلانتری مستقیما به «مراکزی برای درمان» منتقل شده است.
مهاجرانی افزود این دختر در بازداشت نبوده و برای او پرونده قضایی نیز تشکیل نشده است.
همان زمان حسین قاضیان، جامعهشناس، و زهرا باقریشاد، پژوهشگر مطالعات جنسیت، در گفتوگو با ایراناینترنشنال به این موضوع پرداختند که روایت رسمی حکومت میکوشد این زن را «بیمار» و «دیوانه» بخواند تا وجه اعتراض را از رفتار او بگیرد و سرکوبش کند.
در دو هفته گذشته، حمایتهای قابل توجه داخلی و جهانی از آهو دریایی انجام شد و شماری از فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشری به استفاده جمهوری اسلامی از «تکنیک نخنمای مجنونانگاری معترضان» در مواجهه با ماجرای دختر علوم تحقیقات اشاره کردند.
صدیقه وسمقی، نویسنده و اسلامپژوه، نیز هشدار داد رفتارهای خشونتبار با زنان بر سر مساله حجاب همچنان فاجعه میآفریند.
وسمقی افزود فرستادن دریایی به مرکز درمان بیماریهای روانی، اقدامی «مجرمانه و غیرانسانی» است.
شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح نیز بیمارانگاری معترضان را روش دیرینه حکومت برای سرکوب مخالفان خواند.
سال گذشته چهار انجمن روانشناسی و روانپزشکی ایران از اقدامات جمهوری اسلامی در «سوءاستفاده از روانپزشکی و روانشناسی» برای سرکوب مخالفان حجاب اجباری انتقاد کردند.





