گزارش نیویورکتایمز از اما و اگرهای حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران
روزنامه نیویورکتایمز، روز دوشنبه ۱۶ مهر، در گزارشی مفصل به احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران پرداخته و پیامدهای چنین حملهای را بررسی کرده است.
نیویورکتایمز گزارش خود را با اشاره به یک رزمایش هوایی اسرائیل که دو سال پیش برگزار شد شروع کرده و نوشته است: «دو سال پیش، دهها جت جنگنده اسرائیلی بر فراز دریای مدیترانه به پرواز درآمدند و حمله به تاسیسات هستهای ایران را شبیهسازی کردند، رزمایشی که نیروهای دفاعی اسرائیل آشکارا از آن بهعنوان تمرین «پرواز دوربرد، سوختگیری هوایی و حمله به اهداف دوردست» یاد کردند.»
به نوشته نیویورکتایمز، «هدف از این تمرین صرفا ترساندن ایرانیها نبود. این برنامه همچنین برای ارسال پیامی به دولت بایدن طراحی شده بود: نیروی هوایی اسرائیل برای انجام این عملیات به تنهایی تمرین میکند. البته اگر ایالات متحده، با زرادخانه ۳۰ هزار پوندی خود به چنین حملهای بپیوندد، شانس موفقیت آن بسیار بیشتر خواهد بود.»
به نوشته این روزنامه، مقامات ارشد سابق و فعلی اسرائیل در مصاحبههای خود تردیدهایی را در مورد اینکه آیا این کشور توانایی وارد کردن خسارت قابل توجهی به تاسیسات هستهای ایران را دارد یا خیر، مطرح کردهاند، با این حال، در چند روز گذشته، مقامات پنتاگون بی سر و صدا از خود میپرسند که آیا اسرائیلیها به این نتیجه رسیدهاند که ممکن است دیگر هرگز چنین فرصتی دست ندهد و در حال آماده شدن برای انجام این حمله به تنهایی هستند؟
جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا به اسرائیل درباره حمله به سایتهای هستهای یا نیروگاههای ایران هشدار داده و گفته است که هر گونه پاسخی باید «متناسب» با حمله هفته گذشته جمهوری اسلامی به اسرائیل باشد.
لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا نیز به روشنی به یوآو گالانت، همتای اسرائیلی خود گفته است که ایالات متحده از اسرائیل میخواهد از اقدامات تلافی جویانهای که منجر به تشدید تنش از سوی جمهوری اسلامی شود، اجتناب کند.
قرار است گالانت روز چهارشنبه در واشینگتن با لوید آستین دیدار کند.
نیویورکتایمز به نقل از مقامات آمریکایی نوشته است: «احتمالا اولین اقدام تلافیجویانه اسرائیل علیه حملات موشکی روز سهشنبه گذشته جمهوری اسلامی، حمله به پایگاه های نظامی و شاید برخی از سایتهای اطلاعاتی یا رهبری جمهوری اسلامی باشد و حداقل در ابتدا، بعید به نظر میرسد که اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران حمله کند.»
به نوشته این روزنامه، بهنظر میرسد که اگر جمهوری اسلامی به حملات اسرائیل پاسخ دهد، آنگاه تاسیسات هستهای نیز مورد حمله قرار خواهند گرفت.
نیویورکتایمز در ادامه گزارش خود نوشته است: «با این حال، تمایل فزایندهای در داخل اسرائیل وجود دارد که از سوی برخی در ایالات متحده نیز تکرار میشود تا از این فرصت برای به عقب برگرداندن برنامه هستهای جمهوری اسلامی استفاده شود، زیرا همانطور که کارشناسان و مقامات آمریکایی میگویند تهران در آستانه تولید بمب اتم قرار دارد.»
نیویورکتامیز ادامه داده است: «اگر چه اغلب بر این باورند که جمهوری اسلامی میتواند در عرض چند هفته غنیسازی اورانیوم لازم برای ساخت سلاح هستهای را انجام دهد، اما واقعیت این است که مهندسان ایرانی برای اینکه بتوانند این اورانیوم غنیشده را یک سلاح قابل پرتاب تبدیل کنند، به ماهها و یا شاید بیش از یک سال زمان نیاز دارند.»
نفتالی بنت، نخستوزیر سابق که ناسیونالیستی تندرو است، اخیرا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:«اسرائیل اکنون بزرگترین فرصت خود را در ۵۰ سال گذشته به دست آورده است تا چهره خاورمیانه را تغییر دهد. ما باید اکنون برای نابودی برنامه هستهای ایران، نیروگاههای انرژی و فلج کردن این رژیم تروریستی، بهشکلی موثر و مرگبار اقدام کنیم.»
او افزود: «ما هم دلیل و هم ابزار لازم را داریم. اکنون که حزبالله و حماس فلج شدهاند، ایران بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر قرار گرفته و آسیبپذیر شده است.»
به نوشته نیویورکتایمز، مقامات آمریکایی، همسو با جو بایدن، کارزاری را برای جلوگیری از چنین حملاتی راه انداختهاند و میگویند که این حملات نه تنها احتمالا بیاثر خواهند بود، بلکه میتوانند منطقه را در یک جنگ تمام عیار فرو ببرند.
در آمریکا، مساله چگونگی حمله به ایران به یک موضوع در مبارزات انتخاباتی تبدیل شده است. دونالد ترامپ، رییسجمهوری سابق، گفته است که اسرائیل باید «ابتدا به تاسیسات هستهای ضربه بزند و بعد به سراغ اهداف دیگر برود.» هرچند او خود در زمان ریاست جمهوری از انجام چنین اقدامی طفره رفت.
روز یکشنبه مایکل آر ترنر، رییس جمهوریخواه کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، از جو بایدن انتقاد کرد و گفت: «این کاملا غیرمسئولانه است که رییسجمهوری بگوید که حمله به تاسیسات هستهای از گزینههای روی میز نیست، در حالی که قبلا خلاف این را گفته بود.»
به نوشته نیویورکتایمز، «بحث بر سر حمله به تاسیسات هستهای سوالات جدیدی را مطرح کرده است: اگر اسرائیل حمله کند، واقعا چقدر میتواند تواناییهای هستهای ایران را به عقب برگرداند؟ آیا تنها نتیجه چنین حملهای این نخواهد بود که جمهوری اسلامی برنامه هستهای خود را بیشتر در اعماق زمین پیگیری کند و فعالیت معدود بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را که هنوز دسترسی منظم هر چند محدودی به تاسیسات اصلی هستهای را دارند، بهکلی ممنوع کند؟ و آیا حمله اسرائیل، رهبران جمهوری اسلامی را وادار نخواهد کرد که سرانجام تصمیم بگیرند که بر سرعت خود برای ساخت بمب بیفزایند و از خطی بگذرند که در ۲۵ سال گذشته از آن عبور نکردهاند؟»
نطنز، یک هدف قدیمی و یک هدف جدید
تاسیسات غنیسازی نطنز در ۲۲ سال گذشته، کانون توجه اسرائیل و آمریکا بوده است.
به نوشته نیویورکتایمز، اسرائیل برنامههایی را برای نابودی یا فلج کردن محوطه وسیعی که سانتریفیوژها در آنجا مستقر هستند تدوین کرده است.
جمهوری اسلامی بارها تلاش برای ساخت سلاح هستهای را تکذیب کرده است، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در سال ۲۰۰۳ با صدور فتوایی داشتن سلاح هستهای را منع کرد، با این همه برخی از مقامات حکومتی در ماههای اخیر این سوال را مطرح کردهاند که آیا این فتوا باید لغو شود یا خیر.
جمهوری اسلامی در همین حال تولید اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰ درصد را افزایش داده است. کارشناسان معتقدند که تهران اکنون سوخت کافی برای سه یا چهار بمب را دارد و رساندن غلظت اورانیوم مورد نیاز به ۹۰ درصد، فقط چند روز طول میکشد.
نیویورکتایمز در ادامه گزارش خود نوشته است:«در حالی که نطنز هدف نسبتا آسانی خواهد بود، ضربه زدن به آن یک اقدام جنگی است. برای همین در ۱۵ سال گذشته، ایالات متحده خواستار دیپلماسی، خرابکاری و تحریم بوده است، نه بمباران. آمریکا همچنین فعالانه مانع دستیابی اسرائیل به سلاحهای مورد نیاز برای نابودی فردو شده است. فردو، یک مرکز دیگر غنیسازی ایران است که در اعماق کوه ساخته شده است.
جرج دبلیو بوش، رییسجمهوری پیشین آمریکا خواسته اسرائیل برای دریافت بزرگترین بمبهای سنگرشکن ایالات متحده و بمبافکن بی ۲ مورد نیاز برای حمل آنها را رد کرد. این سلاحها برای هر تلاشی برای از بین بردن فردو و دیگر تاسیساتی که در اعماق زمین ساخته شدهاند، ضروری هستند.
به نوشته نیویورکتایمز، در آن زمان تصمیم بوش باعث ایجاد مشاجره در داخل کاخ سفید شد. دیک چنی، معاون رییسجمهوری، از ایده حمله حمایت میکرد اما آقای بوش در برابر آن مقاومت کرد و استدلال کرد که ایالات متحده نمیتواند خطر جنگ دیگری را در خاورمیانه بپذیرد.
ایهود باراک، نخستوزیر پیشین اسرائیل،در سال ۲۰۱۹ در مصاحبهای با نیویورکتایمز گفت که اسرائیل تا پایان سال ۲۰۰۸ هیچ برنامه عملی برای حمله به ایران نداشت و بههمین دلیل هشدار و مخالفت جرج بوش تاثیری بر رویکرد اسرائیل نگذاشت.
به نوشته نیویورتایمز، «مشاجره بر سر بمبهای سنگرشکن خیلی زود زمینهساز یک عملیات مخفی بزرگ معروف به «بازیهای المپیک» شد. این عملیات یک برنامه بسیار محرمانه و طبقهبندی شده اسرائیلی-آمریکایی بود که هدف آن نابودی سانتریفیوژها با استفاده از سلاحهای سایبری بود. در این عملیات، بیش از ۱۰۰۰ سانتریفیوژ با آنچه بهعنوان ویروس استاکسنت شناخته میشود نابود شدند و برنامه هستهای جمهوری اسلامی برای کی سال یا بیشتر عقب انداخته شد.»
نیویورک تایمز در ادامه نوشته است:«اما عملیات «بازیهای» برنامه هستهای جمهوری اسلامی را بهطور کامل متوقف نکرد. ایران سانتریفیوژها را بازسازی کرد و هزاران سانتریفیوژ دیگر هم به آنها افزود و فعالیت خود را به اعماق زمین منتقل کرد.اسرائیلیها همچنین دانشمندان هستهای را ترور کردند و تاسیسات غنیسازی روی زمین را مورد حمله قرار دادند، با پهپاد به مراکز تولید سانتریفیوژ حمله کردند و منابع هنگفتی را صرف آمادهسازی یک حمله احتمالی به این تاسیسات کردند.»
به نوشته این روزنامه، «تلاشهای اسرائیل در این زمینه پس از دستیابی دولت اوباما به توافق هستهای با جمهوری اسلامی که باعث شد این کشور بیشتر سوخت هستهای خود را به خارج از کشور بفرستد، کاهش یافت و بعدا، زمانی که ترامپ از این توافق خارج شد، او و بنیامین نتانیاهو متقاعد شدند که جمهوری اسلامی در مقابل تهدیدات واشینگتن از برنامههای خود دست خواهند کشید. اسرائیل در عوض بر حزبالله و تونلهای زیرزمینی متمرکز شد که این گروه موشکهای ساخت ایران را در آنجا ذخیره میکرد.»
نیویورکتایمز در ادامه گزارش خود به نقل از مقامات اسرائیلی افزوده است: « وقتی نفتالی بنت در سال ۲۰۲۱ نخستوزیر شد، از عدم آمادگی اسرائیل برای حمله به برنامه هستهای جمهوری اسلامی شوکه شد و دستور تمرینات جدیدی را برای شبیهسازی پرواز در مسافتهای طولانی به ایران را صادر کرد و منابع جدیدی را برای این کار اختصاص داد.»
نیویورکتایمز نوشته است: «حتی امروز، توانایی اسرائیل محدود است. این کشور به ناوگان قدیمی هواپیماهای سوخت گیری هوایی بوئینگ ۷۰۷ متکی است و سالها طول میکشد تا مدلهای جدیدتری را از آمریکا دریافت کند که جنگندههای این کشور را قادر به پیمودن مسافتهای بسیار طولانی سازد.»
به نوشته نیویورکتایمز، «بمبهای سنگرشکن اسرائیل برای ویرانی انواع تونلهایی که حزبالله موشکها را در آنها نگهداری میکند موثر بودهاند و این کشور را قادر ساخت که حسن نصرالله، رهبر حزبالله، را بکشند، اما اسرائیل بهسادگی نمی تواند تاسیسات هستهای بسیار تقویت شدهای را نابود کند که در دل کوهها ساخته شدهاند.»
ژنرال فرانک مک کنزی، که مسئول برنامههای جنگ ایران در زمان فرماندهی بر فرماندهی مرکزی ایالات متحده بود، میگوید:«هدف هستهای هدف بسیار دشواری است. گزینههای بسیار دیگری وجود دارد که حمله به بسیاری از آنها، از جمله زیرساختهای انرژی، آسانتر خواهد بود.»
گام های بعدی ایران
نیویورکتایمز در پایان گزارش خود نوشته است: «چه اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران حمله کند چه نکند، دلایل جدیدی برای نگرانی درباره آینده هستهای ایران وجود دارد.»
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در هفتههای اخیر بارها گفته است که روسیه در حال به اشتراک گذاشتن فناوری هستهای با جمهوری اسلامی است. مقامات آمریکایی این کمک را «کمک فنی» توصیف میکنند و می گویند هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد روسیه سخت افزار مورد نیاز تهران برای ساخت کلاهک را در اختیار جمهوری اسلامی قرار داده است.
روسیه تا زمان حمله به اوکراین، با ایالات متحده و اروپا در مهار برنامه هستهای جمهوری اسلامی همکاری کرده بود و حتی در کنار کشورهای غربی به مذاکرات سال ۲۰۱۵ پیوسته بود. اکنون، اگر گزارش های آمریکایی درست باشد، نیاز روسیه به پهپادهای ایرانی و سایر تسلیحات به این معنی است که مسکو میتواند پیشرفت تهران به سمت ساخت یک بمب هستهای را تسریع کند.
به نوشته نیویورکتایمز، «نگرانی دوم این است که خساراتی که در چند هفته گذشته به حزبالله وارد شده است، از جمله کشته شدن بخش بزرگی از رهبری آن، میتواند باعث شود جمهوری اسلامی احساس آسیبپذیری کند و دیگر نتواند روی توانایی این گروه تروریستی برای حمله به اسرائیل حساب کند. از همین رو، حرکت برای دستیابی به سلاح هستهای ممکن است تنها راه واقعی جمهوری اسلامی برای بازدارندگی اسرائیل باشد.»
و نگرانی سوم هم به نوشته این روزنامه این است که «ضربه زدن به برنامه هستهای ایران سختتر خواهد شد چرا که از چندین سال پیش، ایران تحت نظارت ماهوارههای آمریکایی و اسرائیلی، شروع به حفر یک شبکه تونل گسترده در جنوب نطنز کرده است.»
مقامهای امنیتی آمریکا به نیویورکتایمز گفتند که روسیه، چین، و جمهوری اسلامی قصد دارند از انتخابات ایالات متحده سوءاستفاده، و اعتماد به روند دموکراتیک کشور را تضعیف کنند.
بر اساس این گزارش، روسیه و جمهوری اسلامی بر روی رایگیری ریاستجمهوری متمرکز شدهاند، هرچند در دو طرف مخالف؛ مسکو از دونالد ترامپ و تهران از کامالا هریس حمایت میکند.
در رقابتهای کنگره، روسیه بر وابستگی حزبی متمرکز نیست و در عوض بر حمایت از نامزدهایی که درباره کمک به اوکراین بدبین هستند، کار میکند. این در حالیست، که حکومت ایران بر رقابتهای کنگره متمرکز نیست، گرچه از پیش وبسایتهایی برای تهدید مقامهای انتخاباتی ایجاد کرده است.
در این گزارش به دستکم ۱۹ وبسایتی اشاره شده، که جمهوری اسلامی از آنها برای انتشار اطلاعات نادرست استفاده کرده، و آمده است: «اگرچه مقامات امنیتی میگویند ایران به دنبال حمایت از کمپین خانم هریس بوده است، اما این رسانههای جعلی برای رایدهندگان احتمالی در سراسر طیف سیاسی جذاب هستند.»
حکم اعدام محمود مهرابی، زندانی سیاسی در دیوان عالی کشور نقض و پرونده او برای بررسی مجدد به دادگاه انقلاب اصفهان ارجاع شد. همزمان جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات هفت متهم سیاسی در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد که اتهام شش تن از آنها «بغی» است و میتواند به حکم اعدام منجر شود.
بابک فارسانی، وکیل محمود مهرابی، ۱۶ مهر ماه با نوشتن پستی در شبکه اجتماعی ایکس خبر داد حکم اعدام موکلش با اتهام «افسادفیالارض» در دیوان عالی کشور نقض و پرونده او برای بررسی مجدد به شعبه همعرض در دادگاه انقلاب اصفهان» ارجاع شد.
این وکیل دادگستری& خرداد امسال از ثبت درخواست فرجام خواهی موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و نوشت که بیش از ۱۰ اشکال اساسی در رای صادره که هر کدام به تنهایی از دلایل متقن و مستند برای دیوان عالی کشور محسوب میشود، در لایحه دفاعیه ذکر شد.
مهرابی ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ به دست نیروهای امنیتی در اصفهان بازداشت و ۲۵ اسفند همان سال با تودیع وثیقه از زندان دستگرد اصفهان آزاد شد.
او ساعاتی پس از آزادی، بار دیگر به دست نیروهای امنیتی در منزل شخصیاش در اصفهان بازداشت و به زندان بازگردانده شد.
فارسانی، یکی از وکلای مهرابی، ۱۶ اردیبهشت امسال از صدور حکم اعدام برای موکلش در شعبه پنجم دادگاه انقلاب اصفهان با اتهام افساد فیالارض خبر داد.
مریم مهرابی، معلم و خواهر محمود مهرابی نیز در مرداد ماه امسال با حکم دادگاه انقلاب اصفهان به شش سال حبس تعزیری، دو سال محرومیت از خدمت و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات هفت زندانی سیاسی برگزار شد
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات وحید بنیعامریان، پویا قبادی، سیدمحمد تقوی، ابوالحسن منتظر، اکبر دانشفر، بابک علیپور و مجتبی تقوی، ۱۵ مهر ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد.
به گزارش هرانا، در جریان این جلسه، متهمان این پرونده به همراه وکلایشان به دفاع از خود پرداختند.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده یکی از این متهمان ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: «این جلسه دو ساعت به طول انجامید و کلیه افراد اتهامات مطروحه علیه خود را رد کردند.»
این منبع آگاه افزود: «آنها اعلام کردند که در زمان دستگیری به دست نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و در طول دوران بازداشت در بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ وزارت اطلاعات مورد آزار و اذیت روحی و فیزیکی قرار گرفتهاند.»
به گزارش هرانا، بنیعامریان، قبادی، منتظر، تقوی، دانشفر و علیپور که همپرونده هستند، ۲۵ اردیبهشت امسال در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به ریاست بازپرس علیزاده، به ظن «عضویت در یکی از گروههای مخالف نظام و همکاری با آن»، به «بغی» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» متهم شدند.
مجتبی تقوی دیگر متهم این پرونده به «اجتماع و تبانی بر علیه امنیت کشور» و «عضویت در یکی از گروههای مخالف نظام، متهم شده و همراه سایرین دادگاهی شد.
نیروهای امنیتی این افراد را زمستان سال ۱۴۰۲ بازداشت و پس از پایان بازجوییها به زندان اوین منتقل کردند.
از میان افراد، منتظر از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است که از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ نیز با اتهامات سیاسی در ایرانی زندان بود.
علیپور، پیش از این سابقه چهار سال تحمل حبس، قبادی سابقه پنج سال تحمل حبس و بنیعامریان سابقه چهار سال تحمل حبس را داشتهاند.
جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدن خود همواره فعالان مدنی و سیاسی منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است، اما از آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، این سرکوبها شدت گرفته است.
ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات، «شرایط موجود» را مسئول کندی اینترنت در روزهای اخیر دانست و بدون ارائه شواهدی قابل استناد، گفت اختلال در اینترنت، مشکلی جهانی بوده است.
هاشمی دوشنبه ۱۶ مهر، با اشاره به اینکه وزارت ارتباطات میکوشد با تشکیل کارگروهی برای پایش کیفیت اینترنت، «نقاط گلوگاهی زیرساختهای شبکه» را مورد شناسایی قرار دهد، گفت: «شرایط موجود این روزها باعث افزایش حجم محتواهای تولیدی شده که منجر به بروز اختلالات شبکه اینترنت در سراسر دنیا شده است.»
هاشمی توضیح بیشتری در خصوص آنچه «شرایط موجود» خواند، ارائه نکرد اما او احتمالا به تشدید درگیریها در خاورمیانه، بهویژه احتمال رویارویی نظامی مستقیم میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، اشاره دارد.
اظهارات وزیر ارتباطات یک روز پس از آن مطرح میشود که نریمان غریب، پژوهشگر اینترنت، خبر داد به دستور شرکت ارتباطات زیرساخت، اینترنت در ایران با اختلال مواجه شده است.
غریب در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در پی اجرای این دستور، شرکتهای اینترنتی اختلالاتی را بر روی اینترنت همراه و مودمهای سیمکارتی، از جمله اپراتورهایی مانند همراه اول، ایرانسل، رایتل و آپتل اعمال کردهاند.»
او افزود: «این اختلالات شامل کندی شدید سرعت اینترنت و قطع و وصل مکرر اتصالها میشود.»
به گفته این پژوهشگر اینترنت، این تصمیم احتمالا «در سطح نهادی بالاتر» از شرکت ارتباطات زیرساخت اتخاذ شده است.
وزیر ارتباطات در ادامه اظهارات خود بر «قانونمند» کردن فضای مجازی بر اساس دستورات علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، تاکید کرد و گفت در این مسیر «برخورد با فیلترشکنان» ضروری است.
هاشمی افزود: «امروز فیلترشکنهایی که از مبادی غیرمجاز در کشور استفاده میشوند، باعث ایجاد آلودگی در زیرساختهای شبکه کشور شده است و اصولا بخشی از مشکلات ما در کیفیت شبکه نیز به واسطه فیلترشکنهایی است که مورد استفاده قرار میگیرد.»
پیشتر و در ۱۰ مهر، مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، بر لزوم اجرایی شدن سیاستهای ابلاغی خامنهای در حوزه فضای مجازی تاکید کرد و دستور داد با فیلترشکنها مقابله شود.
او در دوران تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری شعار برخورد با فروش فیلترشکن را داده بود، اما تاکید داشت این اقدام همزمان با رفع فیلترینگ صورت خواهد گرفت، بهطوری که کاربران نیازی به استفاده از فیلترشکن نداشته باشند.
این در حالی است که پزشکیان در اولین نشست مطبوعاتی خود بهعنوان رییس دولت جمهوری اسلامی در ۲۶ شهریور، از پاسخ به پرسشی در خصوص زمان رفع فیلترینگ طفره رفته و تنها گفته بود در شورای امنیت کشور درباره فضای مجازی بحث خواهد شد.
وزیر ارتباطات در ادامه سخنان خود در روز دوشنبه، با اشاره به آنچه «دغدغهمندی» خانوادهها در خصوص مواجهه فرزندانشان در فضای مجازی با محتواهایی مغایر با «مبانی دینی و فرهنگی ما» خواند، گفت: «باید با مدیریت قانونمند این مشکل را حل کنیم.»
هاشمی با اذعان به کیفیت نامطلوب شبکه اینترنت در ایران تاکید کرد: «قطعا به دنبال ارتقای آن هستیم.»
او پیشتر و در روز اول شهریور خبر داده بود دولت پزشکیان پروژه موسوم به «اینترنت ملی» را دنبال خواهد کرد.
هاشمی در برنامهای که در زمان معرفی بهعنوان وزیر پیشنهادی ارتباطات به مجلس ارائه کرده بود، گفته بود سیاستهای وزارتخانه متبوعش در چارچوب اسنادی مانند بیانیه «گام دوم انقلاب» خامنهای، بر توسعه برنامههای حکومتی از جمله تکمیل شبکه ملی اطلاعات استوار است.
فعالان حوزه آزادی اینترنت بارها درباره خطر جداسازی مفهوم اینترنت با شبکه داخلی که به اینترنت ملی معروف است، هشدار دادهاند.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارشی درباره فقر مسکن در ایران منتشر کرد که ساعاتی پس از انتشار از روی وبسایت این مرکز حذف شد. این گزارش فاش میکرد که جمعیتی که در بافت ناکارآمد زندگی میکنند، طی سالهای اخیر افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش، مهمترین نمود فقر مسکن در مناطق شهری، سهم بالای اجاره مسکن از هزینه کل خانوار بوده که علت اصلی آن هزینه بالای اجاره و روند افزایشی آن در مناطق شهری است.
این گزارش نشان میداد، در تقسیمات استانی، بالاترین شمار خانوادههای فاقد مسکن یا گرفتار عدم تناسب بین درآمد خاوار و هزینه مسکن، در استان تهران و البرز زندگی میکنند.
همچنین این گزارش تاکید میکند که نزدیک به ۳۳ درصد از جمعیت شهری کشور در بافت ناکارآمد زندگی میکنند که استان تهران دارای بالاترین تعداد جمعیت ساکن در بافت فرسوده و سکونتگاه غیررسمی است.
استان قم به نسبت جمعیت استانی دارای بالاترین درصد جمعیت ساکن در بافت فرسوده و سکونتگاه غیررسمی است.
در سالهای اخیر گزارشهای مختلفی از فرسودگی بافت مناطق شهری در نقاط مختلف ایران منتشر شده است.
عبوری با اشاره به اینکه در سطح کشور بیش از ۱۴۸ هزار هکتار بافت فرسوده، سکونتگاه غیررسمی و ناکارآمد وجود دارد، گفت ۲۰ میلیون نفر در این بافتها و سکونتگاهها اقامت دارند.
آمار جدید مرکز پژوهشهای مجلس، نشان میدهد که تعداد ساکنان در بافتهای فرسوده کشور افزایش یافته است.
همچنین بر اساس این گزارش، سهم هزینه اجاره به هزینه خانوار مستاجر طی دهه ۱۳۹۰ روندی افزایشی داشته و برای سال ۱۴۰۱ حدود ۳۶ درصد است.
در مقیاس بینالمللی، سهم هزینه مسکن خانوار در کشور برای سال ۱۴۰۱ حدود ۱.۶ برابر سهم هزینه مسکن اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۲ بوده است.
با توجه به سهم بالای هزینه مسکن، برای خانوارهای شهری سه دهک اول درآمدی در سال ۱۴۰۱، شاخص طول دوره انتظار برای خانهدار شدن به طور متوسط حدود نیم قرن برآورد شده است.
همچنین در سال ۱۴۰۱ خانوارهای زن سرپرست در حدود ۱.۲ برابر خانوارهای مرد سرپرست دچار بدمسکنی و در حدود ۱.۱ برابر دچار عدم دسترسی به مسکن متناسب با استطاعت خود هستند. نرخ بدمسکنی در طبقات پائین جامعه و در فقرا هم بیش از دو برابر غیر فقراست.
یکی از مواردی که جامعهشناسان در سالهای گذشته بارها به آن اشاره کردهاند، تاثیر تورم بر کوچک شدن طبقه متوسط و سقوط این طبقه به زیر خط فقر است که تاثیر آن بیشتر از همه در بازار مسکن نمود پیدا میکند.
پیشتر ایران اینترنشنال در گزارشی درباره بحران مسکن، از افزایش تقاضا برای خانههای اشتراکی خبر داده بود.
در ادامه تلاشهای جمهوری اسلامی برای سرکوب دانشجویان به بهانه حجاب اجباری، ماموران حراست دانشگاه آزاد تهران شمال، از روزهای ابتدایی آغاز سال تحصیلی جدید در ورودیها و سطح دانشکدههای این دانشگاه مستقر شده و به پوشش دانشجویان زن گیر داده و به آنها تذکر حجاب میدهند.
یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد تهران شمال با انتشار مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس خبر داد که یکی از ماموران حراست به بهانه سرپیچی از رعایت حجاب اجباری، به یکی از دانشجویان دانشکده اقتصاد این دانشگاه حمله کرده و پس از کوباندن این دانشجو به دیوار، او را تهدید به پروندهسازی کرده است.
کانال «آزادیخواهان دانشگاه آزاد تهران شمال» نیز طی روزهای ۱۵ و ۱۶ مهر ماه در گزارشهایی نوشت که برخورد با دانشجویان بر سر حجاب و پوشش در این دانشگاه از آغاز سال تحصیلی جدید آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
بر اساس این گزارش، نیروهای مستقر در سطح دانشکدهها، به حجاب و مقنعه و رنگ و قد و آستین و طرز لباس دانشجویان زن ایراد گرفته و با دانشجویانی که از نظرشان خطایی مرتکب شدهاند برخورد کرده و نام شماری از دانشجویان را به منظور پروندهسازی در کمیته انضباطی، در لیست تذکرها،ثبت کردهاند.
در این گزارش با اشاره به ادامه حضور ماموران حراست در ورودیهای این دانشگاه، تاکید شده «علاوه بر نیروهای حافظتی همیشگی مستقر در هر دو درب ورودی دانشگاه، نیروهای مرد و زنی در هر دو درب، برای بازرسی پوشش دانشجویان مستقر شدهاند.»
بر اساس گزارش این کانال، این نیروها ضمن بازرسی پوشش دانشجویان و چک کردن کارتهای دانشجویی حین ورود، از ورود دانشجویان زنی که پوشش دلخواه حکومت را ندارند، ممانعت کردهاند.
انتشار این گزارش نشان میدهد که فشار بر دانشجویان و پروندهسازی برای آنها، با وجود روی کار آمدن دولت جدید و مطرح شدن وعدههای پزشکیان برای رفع محرومیتها، همچنان ادامه دارد.
مسعود پزشکیان، هشتم شهریور در مراسم معارفه حسین سیمایی صراف، وزیر علوم چهاردهمین دولت جمهوری اسلامی، از او خواست تا در قرارداد همه استادانی که تاکنون اخراج یا لغو قرارداد شدهاند بازنگری کند و «دانشجویان را برگرداند».
او گفت: «️دانشجو اعتراض میکند، من باید جوابش را بدهم؛ یا حرفش حق است که باید اطاعت کنم یا این که اشتباه میکند که هدایتش میکنم.»
این تاکید پزشکیان در شرایطی بود که فشارهای امنیتی جمهوری اسلامی بر دانشجویان معترض همچنان ادامه دارد.
به نوشته کانال آزادیخواهان دانشگاه آزاد تهران شمال، سرکوبگران و حجاببانان از ورود گروهی از دانشجویان این داشگاه با لباسهای کوتاه ممانعت کرده و شرط ورود به دانشگاه را تعویض لباس با لباسی بلندتر عنوان کردهاند.
به نوشته این کانال دانشجویی، نیروهای حراست و حجاببان با ثبت شماره دانشجویی، قصد پروندهسازی در کمیته انضباطی و برخورد و اعمال سرکوب بیشتر دانشجویان را دارند.
در این گزارش آمده که اگر تعداد تذکرات ثبت شده درباره پوشش دانشجویان به سه مورد برسد، برای دانشجو در کمیته انضباطی پرونده تشکیل شده و بر حسب شدت و نوع تذکرات ثبت شده، دانشجو محاکمه خواهد شد.
جمهوری اسلامی از آغاز روی کار آمدن خود همواره دانشجویان و استادان منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه یا از دانشگاه اخراج کرده است.
برخوردهای امنیتی و محرومیتهای انضباطی دانشجویان در دانشگاههای سراسر کشور از زمان خیزش انقلابی ایرانیان و گسترده شدن دامنه اعتراضات دانشجویی تشدید شده است.
از آن زمان تاکنون گزارشهای بسیاری درباره برخوردهای قهری با دانشجویان و صدور احکام اخراج، تعلیق یا ممنوعیت از تحصیل برای آنان منتشر شده است.
بیش از ۱۲ هزار دانشجو در جریان «خیزش مهسا» بازداشت، تعلیق، اخراج، تبعید تحصیلی و لغو اسکان شدند.
دستکم ۴۰۰ استاد دانشگاه نیز در جریان اعتراضات به بهانههای واهی و تنها به دلیل حمایت از دانشجویان با احکام اخراج، بازنشستگی اجباری یا تعلیق مواجه شدهاند.