استانداری خراسان رضوی از مهار آتشسوزی مهیب در گمرک دوغارون خبر داد

رضا عباسی نیشابوری، سرپرست اداره کل مدیریت بحران استانداری خراسان رضوی روز دوشنبه ۱۵ مرداد اعلام کرد آتشسوزی گسترده در تانکرهای حمل سوخت در گمرک دوغارون مهار شده است.

رضا عباسی نیشابوری، سرپرست اداره کل مدیریت بحران استانداری خراسان رضوی روز دوشنبه ۱۵ مرداد اعلام کرد آتشسوزی گسترده در تانکرهای حمل سوخت در گمرک دوغارون مهار شده است.
به گفته این مقام، حریق به مخازن سوخت در منطقه ویژه اقتصادی دوغارون تایباد سرایت نکرد و «با حضور به موقع نیروهای امدادی و آتشنشانی» اطفا شد.
عباسی نیشابوری افزود: «از علل اصلی آتشسوزی و میزان خسارتهای وارده شده تاکنون گزارشی نرسیده است.»
بر اساس گزارشها، گمرک دوغارون، مهمترین گمرک ایران و افغانستان در پی آتشسوزی مهیب ظهر دوشنبه تعطیل شد.
مقامهای محلی بیاحتیاطی رانندگان تانکر سوخت را عامل آتشسوزی اعلام کردند.
رسانهای داخلی گزارش دادند ساعت ۱۳:۴۸ ظهر امروز سه تانکر ایرانی حامل سوخت و یک تانکر افغانستانی حامل سوخت به دلیل عدم رعایت موارد ایمنی در منطقه ویژه اقتصادی دوغارون دچار حریق شدند.
محمدرضا رضایی، معاون سیاسی-امنیتی و اجتماعی فرماندار تایباد گفت که آتشسوزی گسترده ناشی از تانکرهای سوخت در منطقه ویژه اقتصادی دوغارون منجر به توقف تردد ناوگان حمل و نقل و تعطیلی گمرک، بازارچه مرزی و هر گونه فعالیت در این مرز شد.

مرز دوغارون با سابقه حدود ۱۰۰ سال، یکی از پراهمیتترین مناطق تجارت و مبادلات مرزی بین ایران و افغانستان است.
از سال ۱۳۸۹، منطقه ویژه اقتصادی دوغارون احداث شد.
گمرک دوغارون در فاصله ۱۸ کیلومتری شهر تایباد قرار دارد و تایباد نیز در فاصله ۲۲۵ کیلومتری جنوب شرقی مشهد واقع است.
روزانه حدود ۴۰۰ دستگاه کامیون ترانزیت از این مرز عبور میکنند.
سالانه حدود دو میلیارد دلار کالا در این گمرک مبادله میشود.
انواع مصالح ساختمانی، میلگرد، بنزین و گاز مایع از مهمترین اقلام صادراتی از مرز دوغارون به افغانستان است.

علاوه بر این، روزانه بیش از سه هزار و ۵۰۰ نفر شامل رانندگان ایرانی و خارجی، تجار، سرمایهگذاران و مسافران ایرانی و خارجی در گذرگاه زمینی دوغارون تردد دارند.
برآورد میشود سالانه افزون بر یک میلیون نفر به صورت قانونی از طریق مرز دوغارون وارد دو کشور ایران و افغانستان شوند.
حدود ۲۰۰ شرکت ایرانی هم در گمرک دوغارون مشغول به کار هستند.
پیش از این آتشسوزی و تعطیلی گمرک دوغارون، رضایی پیشبینی کرده بود امسال ۴۰ هزار «زائر اربعین» از افغانستان از طریق این مرز وارد ایران شوند.

۳۱ سازمان بینالمللی حقوق بشری در بیانیهای مشترک خواستار آزادی فوری شریفه محمدی، فعال کارگری محکوم به اعدام شدند. آنها اتهامات محمدی را بیپایه و پروندهسازی نهادهای امنیتی خوانده و از مقامهای جمهوری اسلامی خواستند به آزار و اذیت سیستماتیک زنان و صدور احکام اعدام پایان دهند.
امضاکنندگان این بیانیه با ابراز نگرانی شدید از حکم ناعادلانه اعدام برای محمدی از قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواستند فورا و بدون قید و شرط، تمام اتهامات وارد شده به این فعال حقوق بشر را لغو کند.
این سازمانهای حقوق بشری با بیان اینکه اتهامات به محمدی به دلیل فعالیتهای او در دفاع از حقوق کارگران وارد شده، تاکید کردند اقدامات این فعال مدنی نه تنها مسالمتآمیز بوده بلکه قانونی و در چارچوب قوانین کشور انجام شده است.
شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، روز ۱۴ تیر ماه امسال با حکم شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر با اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
قاضی برای انتساب این اتهام به محمدی، به مخالفتهای او با اعدام در جمهوری اسلامی و گزارش وزارت اطلاعات مبنی بر عضویتش در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» استناد کرد.
سازمانهای حقوق بشری در بخش دیگری از بیانیه خود این حکم را یکی از سنگینترین و شدیدترین مجازاتها علیه یک زن مدافع حقوق بشر در ایران و حتی در منطقه توصیف کرده و پرونده او را نمونهای بارز از تداوم سرکوب و خصومت جمهوری اسلامی با فعالان حقوق زنان و کنشگران مدنی دانستند.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بنیاد سیامک پورزند و کُردپا از جمله سازمانهای حقوق بشری امضاکننده این بیانیه هستند.
آنها در پایان با تاکید بر اینکه فعالیت برای احقاق حقوق کارگران جرم نیست، از مقامات جمهوری اسلامی خواستند به اجتماعات مسالمتآمیز و حق سازماندهی برای حقوق زنان و کارگران در سازمانهای جامعه مدنی احترام بگذارند و به استفاده از مجازات اعدام که اغلب برای «ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفان حکومت و بدون رعایت تشریفات و ساز و کارهای قانونی در دادگاهها صادر میشود»، پایان دهند.
«کمپین دفاع از شریفه محمدی» روز ۲۲ تیر ماه با راهاندازی دادخواستی اینترنتی از مردم خواست با امضای این کارزار برای نجات جان او که «تنها گناهش ایستادن در کنار کارگران و زنان و کودکان این سرزمین است» تلاش کنند.
این کارزار که به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر شده، تا روز ۱۵ مرداد به وسیله حدود پنج هزار و ۵۰۰ تن امضا شده است.
محمدی روز ۱۴ آذر ۱۴۰۲ با اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بازداشت و سپس با اتهام «بغی» مواجه شد.
بیش از یک ماه پس از بازداشت او، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در روز ۲۳ دی ۱۴۰۲ خبر داد محمدی به دست بازجوهای وزارت اطلاعات برای اعتراف اجباری علیه خود هدف ضرب و جرح قرار گرفته است.
هشت نهاد جمهوریخواه روز ششم مرداد در بیانیهای تاکید کردند محمدی از زمان دستگیری تحت انواع شکنجههای جسمی و روانی قرار گرفته، مدتی طولانی در سلول انفرادی محبوس و حتی از تماس با خانواده خود نیز محروم بوده است.
جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدن همواره فعالان مدنی، کارگری و سیاسی منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است.
از آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی از شهریور ۱۴۰۱ تاکنون، سرکوب فعالان مدنی، صنفی، سیاسی و دیگر معترضان، از سوی حکومت شدت گرفته و کماکان ادامه دارد.

بازار بورس شرق آسیا دومین سقوط بزرگ خود را در ۳۷ سال اخیر تجربه کرد و بازار رمز ارزها نیز با ریزش شدید مواجه شد. معاملهگران بورس تهران و اصفهان میزهای خود را ترک کردند و بازار سهام اسرائیل هم افت شدید داشته است.
والاستریت ژورنال گزارش داد ایران تلاشهای ایالات متحده و کشورهای عربی را برای تعدیل واکنش خود به کشته شدن اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس در تهران رد کرده است.
همزمان شاخص بورس نیکی ژاپن روز دوشنبه با ثبت بدترین فروش روزانه، نسبت به روز قبل، چهار هزار و ۴۵۱ واحد از دست داد.
این دومین سقوط بزرگ بازار بورس ژاپن از زمان «دوشنبه سیاه» در اکتبر ۱۹۸۷ به شمار میرود.
دوشنبه سیاه به سقوط بازار سهام در ۱۹ اکتبر ۱۹۸۷ اشاره دارد. در این روز در ایالات متحده آمریکا شاخص میانگین صنعتی داو جونز، ۵۰۸ واحد، معادل ۲۲/۶ درصد از ارزش خود را از دست داد که بیشترین مقدار افت روزانه شاخص در تاریخ بود.
نگرانیها از رکود احتمالی اقتصاد آمریکا و تقویت ین از سوی رسانههای اصلی ژاپن به عنوان دلایل اصلی وضعیت فعلی توصیف شدهاند.
فروش روزانه امروز بورس ژاپن حتی از اکتبر ۱۹۸۷ بدتر بوده است.
ناکا ماتسوزاوا، استراتژیست ارشد موسسه «نامورا» در ژاپن با اشاره به نگرانی سرمایهگذاران خارجی از حرکت ایالات متحده به سمت رکود گفت: «شرایط در واقع ارتباط مستقیمی به ژاپن ندارد.»
وضعیت بازار در کره جنوبی و تایوان هم به همین شکل بوده است: شاخص سهام بورس اصلی تایوان تا صبح امروز به وقت لندن، هشت درصد و شاخص کوسپی کره جنوبی حدود ۹ درصد سقوط کرد.
شاخص استریتتایمز سنگاپور هم بیش از چهار درصد سقوط کرده است.
دادههای دولتی ایالات متحده نشان میدهد سفارشهای کالاهای سرمایهای که به عنوان معیاری برای برنامه هزینههای تجاری در نظر گرفته میشود، کاهش یافته است.
این کاهش با افزایش نرخ بیکاری همراه شده که هر دو نشانههای منفی برای اقتصاد آمریکا تلقی میشوند.
ریزش ارزش رمز ارزها
همزمان با رکود بازارهای بورس، ریزش ارزش رمز ارزها نیز ادامه دارد.
قیمت و ارزش بازار بیت کوین طی یک هفته اخیر حدود ۱۳ درصد کاهش داشته است.
هفتم مرداد و پس از سخنرانی دونالد ترامپ، رییس جمهوری سابق آمریکا و نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ در کنفرانس بیتکوین در تنسی، قیمت این رمز ارز به بیش از ۶۹ هزار دلار رسید.
اکنون قیمت اتر، توکن بلاک چین اتریوم، به حدود دو هزار و ۲۰۰ دلار کاهش یافته و توکن بیانبی بایننس نیز حدود ۲۰ درصد کاهش داشته است.
تبعات تنش بین جمهوری اسلامی و اسرائیل
ارزش شکل، واحد پول اسرائیل، برای ششمین روز سقوط کرد و به ۳/۸۳ در ازای هر دلار رسید.
دیروز ۱۴ مرداد، بلومبرگ خبر داد بازار سهام اسرائیل در روز یکشنبه تحت تاثیر حملات احتمالی جمهوری اسلامی بیشترین افت را از اکتبر سال گذشته تاکنون تجربه کرد.
در این روز شاخص سهام معیار بازار سهام ۲/۷ درصد سقوط کرد.
در ایران نیز ریزش مکرر بازار بورس پس از کشته شدن هنیه شرایط کمسابقهای ایجاد کرده است.
پس از ریزش ۶۱ هزار واحدی شاخص کل بورس تهران در روز شنبه ۱۳ مرداد، معاملهگران بازار بورس تهران و اصفهان دست از کار کشیده و میزهای خود را ترک کردند.
تصاویر این رخداد کمسابقه در رسانههای داخل ایران منتشر شد.
قیمت دلار که روز سهشنبه نهم مرداد، یک روز قبل از مرگ هنیه حدود ۶۰ هزار تومان بود، اکنون به حدود ۶۲ هزار تومان رسیده است.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان ۱۴۰۳ و سرنوشت تنش جمهوری اسلامی و اسرائیل از جمله مهمترین عوامل تاثیرگذار بر شرایط فعلی هستند.

رییس سازمان مدیریت بحران کشور نرخ فرونشست در دشتهای ایران را ۱۲ تا ۱۵ سانتیمتر عنوان و این وضعیت را «بسیار شدید و خطرناک» توصیف کرد. به گفته محمدحسن نامی، میزان آبهای زیرزمینی برداشت شده در برخی نقاط ۸۰ تا ۸۵ درصد است و از مرحله خطر، خطرناک و بسیار پرخطر، عبور کرده است.
نامی در گفتوگو با ایلنا گفت: «در همه جای دنیا اگر به محدودهای برسند که ۲۰ درصد از آبهای زیرزمینی را برداشت کنند، به خط قرمز رسیدهاند.»
او با اشاره به اینکه در تهران آب زیادی از سفرههای زیرزمینی خارج میشود و نرخ فرونشست در این استان به ۱۸ میلیمتر رسیده، گفت: «راهبرد قبلی این بود که ۷۵ درصد از آبهای سطحی و ۲۵ درصد از آبهای چاه استفاده کنیم ولی الان این موضوع برعکس شده و در نتیجه هر روز چاههای جدیدی وارد مدار میشود و این خطری برای استان تهران است.»
روز پنجم مرداد امسال، به دنبال فرونشست زمین در محدوده میدان ونک تهران و ایجاد یک گودال، یک نفر مصدوم و عبور و مرور در منطقه دچار اختلال شد.
علی نصیری، رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، همان روز دلیل این رخداد را «ترکیدگی لوله در خیابان برزیل» اعلام کرد و گفت که این اتفاق، باعث آبشستگی در خیابان ولیعصر، شکست آسفالت و ریزش در محدوده جنوب به شمال خیابان ولیعصر قبل از تقاطع پل همت شد.
نامی در گفتوگوی خود با ایلنا درباره علل فرونشست زمین در خیابان ونک، پدیده فرونشست را زمینلرزه خاموش نامید و گفت از دلایل عمده وقوع این پدیده، «برداشت بیرویه از منابع محدود آبهای زیرزمینی و عدم طرح الگوی کشت» است.
او خسارت خوردن سازههای مختلف از جمله خیابانها، پلها، ساختمانها و زیرساختهای انتقال برق، آب و گاز را یکی از خطرناکترین عوارض فرونشست توصیف کرد.
امیر شمشکی، مدیرکل دفتر زیست محیطی سازمان زمینشناسی هم روز ۱۳ مرداد امسال با اعلام اینکه مناطق ۱۷، ۱۸ و ۱۹ تهران درگیر فرونشست هستند، گفت: «تاثیر فرونشست بیشتر در سازههای خطی مانند خطوط راهآهن، مترو و لولههای آب اتفاق میافتد و میتواند مشکلساز شود.»
استاندارهای جهانی و وضعیت ایران
نامی در بخش دیگری از گفتگوی خود با ایلنا با بیان اینکه بر اساس استانداردهای جهانی و اتحادیه اروپا، چهار میلیمتر فرونشست در سال طبیعی است، تصریح کرد در برخی کشورها آبخیزداری و آبخوانداری به معنای کامل انجام شده اما در ایران حدود ۲۰ الی ۳۰ میلیون هکتار انجام شده و ۹۳ میلیون هکتار همچنان باقی مانده است.
رییس سازمان مدیریت بحران، میزان فرونشست در سال را نماد بحران خواند و گفت: «در ۴۰۶ الی ۴۰۹ دشت کشور، از جمله اصفهان، کرمان و یزد، وضعیت از مرز بحران گذشته است.»
محمد درویش، کارشناس محیط زیست، روز پنجم خرداد با بیان اینکه فرونشست ناشی از برداشت بیرویه از آبخوانها به گستردهای به وسعت دستکم ۵۷ هزار کیلومتر مربع رسیده، بزرگترین دلیل فرونشست در ایران را «ناترازی آبخوانها» دانست که به بیش از ۱۵۰ میلیارد متر مکعب رسیده است.
فرونشست زمین پدیدهای پیچیده، چندوجهی و غیرقابل برگشت است که به گفته کارشناسان، تاثیر دائمی آن شامل مواردی از جمله «از دست رفتن منابع آبی، کاهش تولیدات کشاورزی، تبدیل دشتها به کویر و ایجاد شکافهای عمیق در سطح زمین» میشود.
کارشناسان هشدار دادهاند عواملی چون خشکسالیهای پی در پی و بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی بدون مدیریت مسئولانه، تمامی کشور را در مرحله فوق بحرانی قرار داده و اکنون پدیده فرونشست، تبدیل به «تهدیدی سرزمینی برای ایران» شده است.
در صورت بروز زمینلرزه، فرونشست ۳۸۰ شهر و ۹ هزار و ۲۰۰ روستا را در سراسر ایران در معرض خطر قرار میدهد.
ایراناینترنشنال در اردیبهشت ۱۴۰۲ در گزارشی خبر داد همزمان با بحرانیتر شدن فرونشستها در کشور، جمهوری اسلامی به عمد اطلاعات در این زمینه را از دید مردم پنهان کرده است.

نایب رییس اتحادیه مشاوران املاک استان تهران، گفت که مالکان حاضر به اجاره دادن خانههای خود با افزایش ٢۵ درصدی نیستند و در برخی مناطق پایتخت، میزان اجارهبهای درخواستی تا ۵٠ درصد هم افزایش داشته است.
به گفته داوود بیگینژاد، طبق قانون، مشاوران املاک نباید قراردادهای اجاره با نرخ بالای ٢۵ درصد منعقد کنند و این قراردادها، «پنهانی» منعقد میشوند.
بیگینژاد روز دوشنبه ۱۵ مرداد به خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) گفت در حالی که نرخ تورم نقطه به نقطه ۴٧ درصد و تورم سالانه ٣٧ درصد است، مالکان حاضر به افزایش اجاره تا ٢۵ درصد نیستند: «اکنون اجارهبها در برخی از مناطق به بیش از ۵٠ درصد افزایش پیدا کرده است.»
به گفته او، رعایت نرخ مصوب ٢۵ درصدی سقف اجارهبها توافقات در بازار مسکن را به هم میزند: «اجرای این تصمیم در نهایت بار پروندههای قوه قضاییه را افزایش میدهد. در اجرای افزایش ٢۵ درصدی نرخ اجارهبها به مستاجران توصیه شده اگر موجر افزایش بالاتر از ٢۵ درصد داشت و آن نرخ را پذیرفتید، این امکان را دارید که تا پنج سال بعد از عقد آن قرارداد، شکایت کنید. این در حالی است که اگر مستاجر توان پرداخت این میزان افزایش اجاره را داشت که بدون جریان حقوقی آن را میپذیرفت.»
کرایه خانه در حال حاضر به یکی از مهمترین دغدغههای اقتصادی ایرانیان تبدیل شده است و بخشی از پیامهای منتشر شده از سوی شمار زیادی از کاربران فضای مجازی بهطور روزانه به مساله اجارهبها، گرانی و تورم در این حوزه اختصاص دارد.
محور مشترک عمده این پیامها، ناتوانی در پرداخت اجاره خانه و گرانی ماه به ماه آن به ویژه در پایتخت است.
به گفته نایب رییس اتحادیه مشاوران املاک، اکنون در بازار تقاضا برای اجاره بیش از عرضه است و همین یکی از دلایل افزایش اجارهبها شده است: «دولت باید مشوقهایی ایجاد کند که موجران به ارائه واحد خود به بازار اجاره ترغیب شود نه اینکه جلوی آن را بگیرد. وقتی عرضه افزایش پیدا کند خود به خود با مکانیزم عرضه و تقاضا، نرخ اجاره کاهش پیدا میکند.»
اوایل خرداد ماه مهدی هدایت، مدیر عامل سازمان نوسازی شهر تهران با اشاره به تناسب نداشتن عرضه و تقاضای مسکن در پایتخت گفت که ۴۲ درصد خانوارهای تهران زیر خط فقر مسکن هستند.
او با بیان این که تهران در شاخص توانپذیری مسکن وضع خوبی ندارد، تاکید کرد این مساله نیاز شهر به مسکنسازی را تشدید میکند.
هدایت با تاکید بر ضرورتهای تولید مسکن در پایتخت گفت: «در شهر تهران از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ شاهد کم شدن بعد خانوار از ۵/۱ به ۳/۳ بودیم؛ در حالی که تعداد خانوارها افزایش یافته است.»
او با اشاره به این که آمار شهرنشینی در ایران از ۳۱ درصد در سال ۱۳۳۵ به ۸۵ درصد در سال ۱۴۰۳ رسیده، تاکید کرد این مساله نیاز شهرها به مسکن را افزایش داده است.
هدایت با اشاره به پنج مولفه موثر در حوزه تولید مسکن، شامل واحدهای مسکونی خالی، میزان مهاجرت، بعد خانوار، میزان ازدواج و تعداد واحدهای مسکونی فرسوده و ناپایدار، گفت با توجه به این مولفهها، باید در یک دوره ۱۰ ساله در شهر تهران یکونیم میلیون واحد مسکونی ساخته شود.
فروردین ماه امسال، بانک مرکزی با انتشار گزارشی جدید اعلام کرد در اسفند سال گذشته قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران ۸۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود که رشدی حدود چهار درصدی را نسبت به ماه قبل از آن (بهمن ماه) نشان میداد.
دنیای اقتصاد نیز با اشاره به این دادههای رسمی نوشت در بازه یک ساله منتهی به اسفند ۱۴۰۲، اجارهخانه در تهران ۵۲ درصد و در سایر شهرهای ایران ۳۹/۶ درصد افزایش داشته است که این افزایش بها و بحران یافتن سرپناه، موجب تقاضای فزاینده برای خانههای اشتراکی شده است.

مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که قصدشان برای تلافی کشتهشدن اسماعیل هنیه، رهبر حماس در قطر، قطعی است و احتمالا به شکلی گستردهتر از حمله قبلی با همراهی گروههای نیابتی انجام میشود.
نیروهای نظامی جمهوری اسلامی یکبار نیز در ۲۵ فروردینماه، بهطور مستقیم از خاک ایران به اسرائیل حمله کردند. اقدامی که در آن زمان رویدادی بیسابقه در چند دهه تنش میان اسرائیل و جمهوری اسلامی به حساب میآمد. اینبار، تنها نقطه تمایز ممکن است همزمانی حمله از سوی حوثیهای یمن، حزبالله لبنان و گروههای عراقی و فلسطینی، و البته هشدار دیرهنگام و گستردهتر بودن سطح عملیات باشد.
اسرائیل تا این مقطع از جنگ قادر بوده توان عملیاتی حزبالله را در لبنان و سوریه و همچنین امکان تحرک گروههای مسلح فلسطینی را در غزه بسیار محدود و حتی سلب کند. تحرکات گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در یمن و عراق هم نسبتا تا حد بالایی در کنترل آمریکا است و این کشور، یا با همراهی متحدان اروپایی یا به تنهایی، تاکنون ضربات تاثیرگذاری به مقر حوثیها یا مقاومت اسلامی در عراق زده است.
حزبالله در افول
در حال حاضر، حزبالله از نظر توان و نیروی حمله به اسرائیل، مهمترین نیروی خارجی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به حساب میآید. این گروه توان موشکی قابل ملاحظهای دارد، اما دست آن بسیار بسته است چون در لبنان مقبولیت کافی ندارد و به عنوان یک گروه مزدور مورد نفرت بخشی از جامعه لبنان است.
روزنامه گاردین در همین زمینه اخیرا طی گزارشی نوشت که محبوبیت حزبالله در سالهای اخیر به خصوص به دلیل مداخله در جنگ داخلی سوریه برای حمایت از سرکوب بشار اسد علیه مردم معترض افول کرد.
در حال حاضر نیز لبنان سالگرد انفجار مرگبار در بیروت را پشت سر میگذارد که لبنانیها حزبالله را مسئول آن میدانند.
با این شرایط، تهران به خوبی میداند حزبالله نیز چندان توان و مشروعیتی برای انجام یک عملیات فراتر از پرتاب راکت و موشک به اسرائیل را ندارد و با این حساب، یک جنگ طولانی برای لبنان بسیار مخرب و نفسگیر خواهد بود.

رهبران کشورهای عرب در نگرانی
نباید فراموش کرد که اینبار همکاری کشورهای عرب منطقه همچون امارات متحده عربی، عربستان سعودی و اردن با اسرائیل ممکن است جدیتر و علنیتر از حمله جمهوری اسلامی در فروردینماه باشد.
این همراهی از آن جهت است که نگرانی بینالمللی بیشتری درباره در گرفتن یک جنگ گسترده در منطقه وجود دارد و رهبران این کشورها در رایزنی با غرب هر تلاشی برای جلوگیری از این جنگ میکنند. با همین منطق است که اردن نیز همزمان با مشورت پادشاه آن با فرانسه، فارغ از اختلافاتش با تهران، وزیر امور خارجه خود را به تهران فرستاد تا درباره امنیت منطقه رایزنی کند.
از سوی دیگر نیز دلیل این تلاش منطقهای، رضایت پنهان رهبران این کشورها از حذف رهبران اخوانی حماس مثل اسماعیل هنیه و نگرانی از گسترش جنگ است.
اکراه سوریه، احتیاط روسیه
حتی سوریه بشار اسد هم پس از یک دهه جنگ داخلی و کشتار و تخریب زیرساختهای کشور، هرگز تمایلی به تبدیل شدن به زمین جنگ ایران و اسرائیل ندارد. فراتر از همراه نشدن با جنگ ایران، ممکن است حتی عوامل اسرائیل در ساختار دولتی سوریه، در زمان لازم گراهای مورد نیاز را هم به اسرائیل بدهند، مانند آنچه در سالهای اخیر گزارشهایی از آن مطرح شد. در آخرین مورد نیز پس از حمله به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی، بحث احتمال دادن آمار دقیق اعضای سپاه پاسداران در کنسولگری در دمشق مطرح شد.
در رابطه با سوریه، از روسیه و اختیار حریم هوایی سوریه هم نباید غافل شد. روسیه با وجود همراهیهای منطقهای با تهران، هرگز به ایران اجازه استفاده از حریم هوایی سوریه برای حمله به اسرائیل را نخواهد داد.
با این شرایط، گزینهای که برای ایران میماند، خیلی محدود به نظر میرسد؛ شاید تکرار حملهای در سطح حمله فروردین با چندین راکت و موشک گروههای نیابتی و یا کمی بیشتر از آن و یا شاید همزمان حمله و بمبگذاری در سفارتخانههای اسرائیل در کشورهای آمریکای لاتین و چند کشور دیگر.
مساله دردناک برای تهران
مساله این است که ایران نه به لحاظ تسلیحات متعارف و نه تسلیحات غیرمتعارف، هرگز در حد بازدارندگی با اسرائیل قرار نخواهد گرفت.
در محاسبات اسرائیل، جمهوری اسلامی قادر به پاسخی فراتر از موشکپرانی و چند نیروی نیابتی خود نیست که اسرائیل را مجاب کرده که میتواند دست به چنین عملیات پیچیدهای در قلب محافظتشدهترین نقطه پایتخت ایران بزند.
آنچه در ۲۵ فروردین و حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل رخ داد، توپ پر حکومت ایران بود.
ممکن است ایران با اتکا به نیروی انسانی جنگدیده (جنگ عراق و ایران) و آنطور که مقامهایش میگویند «قدرت ایمان» نیروهای نظامی خود دست به یک اقدام غیرقابل پیشبینی بزند، اما در حوزه نیروی انسانی هم، توان نیروی انسانی جنگدیده اسرائیل اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
مساله دردناک برای تهران اما چیز دیگری است، اینکه اسرائیل به سطحی از توانمندی نرمافزاری-اطلاعاتی و عملیاتی-جستیکی در خاک ایران رسیده که برای رهبرانش، مساله تنها انتخاب زمان و نحوه و هدف عملیات است. امری که مقابله با آن نه یک اقدام ساده و کوتاهمدت بلکه نیازمند اقدامات انقلابی و ساختاری در دستگاههای موازی و تودرتوی اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی است.
بنا بر این چه تهران تصمیم حمله گسترده به اسرائیل را اجرایی کند چه نکند، فردای حمله نیز باید با همین نفوذ و ناکارآمدی اطلاعاتی و نظامی خود دست و پنجه نرم کند که جا را برای عملیاتهای بعدی اسرائیل باز خواهد گذاشت.





