روسیه حمله زمینی به خارکیف اوکراین را آغاز کرد

وزارت دفاع اوکراین اعلام کرد که روسیه روز جمعه حمله زمینی به منطقه خارکیف در شمال شرق اوکراین را آغاز و تلاش کرده از خطوط دفاعی اوکراین عبور کند.

وزارت دفاع اوکراین اعلام کرد که روسیه روز جمعه حمله زمینی به منطقه خارکیف در شمال شرق اوکراین را آغاز و تلاش کرده از خطوط دفاعی اوکراین عبور کند.
از پاییز دو سال پیش تاکنون که نیروهای روسیه به دلیل ضدحملات اوکراین از تقریبا کل منطقه خارکیف خارج شده بودند، این منطقه این چنین هدف حملات روسیه قرار نگرفته بود.
وزارت دفاع اوکراین روز جمعه در بیانیهای نوشت که طی یک روز اخیر، روسیه در بخش ووچانسک، هم مرز با منطقه بلگورود روسیه، با بمبهای هوایی هدایتشونده حملات هوایی انجام داده است.
این وزارتخانه بدون اشاره به مکان دقیقی افزود حدود ساعت پنج صبح جمعه، روسیه با استفاده از خودروهای زرهی تلاش کرد خطوط پدافندی اوکراین را درنوردد.
روسیه از بیش از دو سال پیش تهاجم علیه اوکراین را آغاز کرده و این تهاجم همچنان ادامه دارد.
وزارت دفاع اوکراین در بیانیه اخیر خود تاکید کرد که حملات جدید روسیه دفع شده، اما نبرد میان دو جبهه با شدتهای مختلف ادامه دارد و یگانهای ذخیره ارتش اوکراین برای تقویت دفاع در منطقه مستقر شدهاند.
ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین نیز روز جمعه اعلام کرد که نبرد شدید در منطقه خارکیف همچنان ادامه دارد.

او در یک نشست خبری گفت که روسیه موج جدیدی از اقدامات تهاجمی را در این منطقه آغاز کرده است.
بر اساس گزارش مقامات محلی، یک غیرنظامی در جریان حملات صبحگاهی در ووچانسک در منطقه خارکیف کشته و پنج غیرنظامی دیگر زخمی شدند.
یک غیرنظامی دیگر نیز در جریان حمله در شهر چرکاسکی تیچکی در شمال خارکیف کشته شد.
منطقه خارکیف در شمال شرقی اوکراین قرار دارد و مرکز آن خارکف، دومین شهر اوکراین است.
تصرف این منطقه همچنان یکی از اهداف اصلی کرملین در تهاجم به اوکراین به شمار میرود.
یک منبع ارشد در فرماندهی نظامی اوکراین روز جمعه گفت که نیروهای مسکو «یک کیلومتر» به داخل خاک اوکراین پیشروی کردهاند و در تلاش هستند تا «۱۰ کیلومتر» پیشروی کنند.

او افزود که روسیه به دنبال ایجاد یک «منطقه حائل» برای جلوگیری از حمله اوکراین به منطقه بلگورود روسیه است که در ماههای اخیر، به طور مرتب هدف اوکراین قرار داشته است.
منطقه خارکیف و به ویژه زیرساختهای انرژی آن در ماههای اخیر بارها از سوی ارتش روسیه بمباران شده است.
مقامات اوکراینی در هفتههای اخیر از حمله احتمالی جدید روسیه در این منطقه ابراز نگرانی کرده بودند.
در شرایطی که شهر ووچانسک در این منطقه هدف گلولهباران روسیه قرار گرفته، یک مقام محلی به رسانههای اوکراینی گفت که دستور تخلیه غیرنظامیان در اطراف این شهر صادر شده است.
به گفته او، حملات از ساعت سه بامداد جمعه در این شهر سه هزار نفری شدت گرفته است.
یک کانال تلگرامی نظامی اوکراینی (DeepState) ادعا کرده که روسیه عملیاتهای خود را در این منطقه «فعال» کرده و در تلاش است وارد چندین شهر منطقه شود.
این منبع با برآورد اینکه هدف از این عملیات «بیثبات کردن» مرزهای اوکراین بوده است.
این کانال تلگرامی با این حال افزود که محدودیتها در بسیج نیرو برای روسیه، اجازه نفوذ عمیق این کشور در خاک اوکراین را نمیدهد.
به گزارش کانال تلگرامی ریبار (Rybar)، نزدیک به ارتش مسکو، واحدهای روسی مستقر در روسیه برای «کاهش توان دفاعی اوکراین» حملاتی را انجام دادند و گروههای رزمی پیشرفته شروع به پاکسازی منطقه کردند.
این کانال تلگرامی به نقل از کارشناسان خود تخمین زده که منطقه جنگی «در برخی نقاط تا عمق دو تا سه کیلومتری گسترش یافته» و فعلا این یک حمله گسترده نیست، بلکه یک «عملیات شناسایی» است.
ارتش اوکراین نیز پس از بیش از دو سال مقابله با تهاجم روسیه، با مشکل کمبود نیرو و تاخیر در ارسال کمکهای غربی مواجه است.
کنگره آمریکا در پایان ماه میلادی گذشته، بسته ۶۱ میلیارد دلاری کمک به اوکراین را تایید کرد اما هنوز این کمکها به میدانهای جنگ نرسیده است.
روسیه که از نیروی انسانی بیشتر و تسلیحات و صنایع دفاعی قدرتمندتری نسبت به اوکراین برخوردار است، پس از شکست ضدحمله اوکراین در تابستان سال گذشته، ابتکار عمل را در میان جنگ اوکراین دوباره به دست گرفته است.

سازمان اطلاعات امنیت کانادا در گزارش سالانه خود درباره مداخلات کشورهای خارجی در کانادا در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که در این سال کشورهای روسیه، چین، هند و جمهوری اسلامی بر فعالیتهای خود افزودند. به گفته این سازمان، جمهوری اسلامی در عملیات خارجی خود جسورتر شده است.
در این گزارش که روز پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت منتشر شد، آمده است: «کشورهای خارجی برای مداخله در کانادا در انواع فعالیتهای خصمانه مانند تحریک، کشتن، اجبار، تامین مالی غیرقانونی، فعالیتهای مخرب سایبری و دستکاری اطلاعات شرکت میکنند.»
به گفته سازمان اطلاعات امنیت کانادا، CSIS، عاملان اصلی دخالت و جاسوسی خارجی هم در کانادا و هم در غرب عبارتند از جمهوری خلق چین، فدراسیون روسیه، جمهوری اسلامی ایران و هند. در سال ۲۰۲۳، این کشورها و سرویسهای اطلاعاتی آنها به انواع مداخلات خصمانه خارجی و فعالیتهای جاسوسی برای پیشبرد اهداف و منافع خود ادامه دادند.
این گزارش یک روز پس از آن منتشر شد که مجلس عوام کانادا، روز چهارشنبه به اتفاق آرا و بدون هیچ رای مخالفی، طرحی را تصویب کرد که از دولت این کشور میخواهد سپاه پاسداران را در فهرست گروههای تروریستی قرار دهد.
این مصوبه پارلمان کانادا غیرالزامآور است. این دومین بار در شش سال گذشته است که مجلس کانادا از دولت میخواهد سپاه پاسداران را یک گروه تروریستی بخواند.
فعالیتهای مخرب و مداخله جمهوری اسلامی در امور کانادا
در گزارش سازمان اطلاعات امنیت کانادا، بخشی بهطور مجزا به عملکرد جمهوری اسلامی اختصاص یافته و در آن گفته شده است: «جمهوری اسلامی ایران بهدنبال آن است که به قدرتی بزرگ در خاورمیانه بدل شود و نفوذ خود را به عراق، سوریه، لبنان و فراتر از آن گسترش دهد.»
به گفته سازمان اطلاعات امنیت کانادا، «جاهطلبیهای منطقهای جمهوری اسلامی عمدتاً از طریق اتحاد با سوریه و استفاده از شبه نظامیان همسو با حکومت ایران در عراق، لبنان و یمن انجام شده است. تلاش برای ممانعت از جاهطلبیهای جمهوری اسلامی از سوی ایالات متحده، اسرائیل و سایر کشورهای منطقه، حکومت ایران را به دنبال اتحاد غیررسمی با کشورهای همفکر و ضدغربی مانند فدراسیون روسیه سوق داده است.»
در این گزارش گفته شده است: «از زمان حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، جمهوری اسلامی آشکارا ستیزهجویی علیه اسرائیل را ستایش کرده و به گروههای نیابتی و متحدان خود از جمله حوثیهای یمن اجازه داده است تا علیه اسرائیل و منافع ایالات متحده حملاتی انجام دهند.»
در گزارش سازمان اطلاعات امنیت کانادا افزوده شده است: «عملیات خارجی جمهوری اسلامی در کشورهای غربی در سالهای اخیر بهطور فزایندهای تهاجمی و گسترده شده است و این رویکرد منجر به پیشبرد توطئههای مرگبار عوامل نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در ایالات متحده، بریتانیا و چندین کشور اروپایی شده است.»
سازمان اطلاعات امنیت کانادا در گزارش سالانه خود تاکید کرده است که جمهوری اسلامی و سرویسهای اطلاعاتی آن علاقهمند به نفوذ و جمعآوری مخفیانه اطلاعات در مورد جامعه ایرانی، از جمله فعالان ضد رژیم و مخالفان سیاسی، فعالان حقوق بشر، زنان و اقلیت ها و فراریان تحت تعقیب رژیم هستند. در بسیاری از موارد، هدف خاموش کردن صدای منتقدان رژیم است.
در این گزارش گفته شده است که جمهوری اسلامی همچنین منافع اسرائیل و یهودیان را بهعنوان بخشی از جنگ در سایه خود با اسرائیل هدف قرار میدهد.
سازمان اطلاعات امنیت کانادا در گزارش خود تاکید کرده است که این فعالیتهای خصمانه امنیت کانادا و کاناداییها و همچنین ارزشهای دموکراتیک و حاکمیت کانادا را تضعیف میکند.
این سازمان همچنین پیشبینی کرده است که فعالیتهای مرتبط با تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران علیه کانادا و متحدانش احتمالاً در سال ۲۰۲۴ نیز ادامه مییابد و بسته به تحولات منطقهای و ادراک تهدید از سوی رژیم ایران، ممکن است افزایش هم بیابد.
این گزارش در حالی منتشر میشود که گروهی از فعالان ایرانی- کانادایی، روزهای دوشنبه و سهشنبه این هفته با حضور در پارلمان کانادادرباره بخشی از مهمترین خواستها و نگرانیهای مردم ایران در ارتباط با اقدامهای مخرب جمهوری اسلامی، با نمایندگان سنا و مجلس عوام گفتوگو کردند.
آنها در این دیدارها، خواستار کمک به متقاضیان پناهندگی افراد آسیبدیده از اقدامهای جمهوری اسلامی، قراردادن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی، رسیدگی به درخواستهای انجمن خانوادههای پرواز اوکراینی و مقابله با دخالت جمهوری اسلامی در کانادا و قرار دادن آن در کنار چین، روسیه و هند در روند تحقیقات عمومی درباره دخالتهای خارجی، شدند.
فعالان ایرانی همچنین با اشاره به حکم اعدام توماج صالحی، خواستار تحریم دادگاههای انقلاب اسلامی و سایر مقامهای قوه قضاییه هستند.
دولتهای متخاصم بهطور فزایندهای ستیزهجو شدهاند
دیوید ویگناولت (David Vigneault) رییس سازمان اطلاعات امنیت کانادا گفت: «با آنکه قبلا قول داده بودم که دیگر نگویم "این سال، سالی بیسابقه برای CSIS بود"، از بسیاری جهات، سال ۲۰۲۳ یک سال واقعا استثنایی در تاریخ تقریبا ۴۰ ساله سازمان اطلاعات امنیت کانادا بود.»
او افزود: «در سال ۲۰۲۳ جهان از امنیت کمتری برخوردار بود. درگیریهای جاری در اوکراین، خاورمیانه و جاهای دیگر به ما یادآوری میکند که این خصومتها انتزاعی نیستند. افزایش نژادپرستی، یهودیستیزی، اسلامهراسی و اعمال نفرتانگیز در کانادا به ما یادآوری میکند که کشور ما نیز از این تهدیدها در امان نیست.»
ونسا لوید، معاون مدیر عملیات سرویس اطلاعات امنیت کانادا نیز گفت: «بازیگران دولتهای متخاصم بهطور فزایندهای ستیزهجو شدهاند و برای پیشبرد اهداف خود در حوزههای فیزیکی و سایبری جسورتر شدهاند و بهدنبال ساکت کردن کسانی هستند که روایت آنها را به چالش میکشند. آنها گزینهها و فرصتهای بیشتری برای پنهان کردن فعالیتهای تهدیدآمیز خود، از جمله با استفاده از سازمانهای جنایی به عنوان گروههای نیابتی دارند.»
او افزود: «پیش از این هرگز جامعه متنوع کانادا به این شدت مورد هدف مداخلههای آشکار خارجی قرار نگرفته بود. با این حال، این تهدید جدی مختص کانادا نیست. نزدیکترین متحدان ما و کشورهای همفکر ما با همین فعالیتهای مخرب روبهرو هستند.»
لوید گفت: «دشمنان کانادا به هدف قرار دادن استعدادها و مالکیت معنوی ما برای پیشبرد اهداف جاسوسی و ترویج دیدگاههای خود ادامه میدهند. با آنکه دولت کانادا بهدنبال ایجاد فرصتهای جدید است، نگرانیهای امنیت ملی بهطور فزایندهای با ارزیابی سرمایهگذاریهای خارجی در کانادا مرتبط شده است.»
معاون مدیر عملیات اطلاعات امنیت کانادا گفت: «بر اساس ارزیابیهای امنیتی، اولین خط دفاعی در برابر عوامل تهدیدکننده خارجی، سد کردن راههای بهرهبرداری آنان از مسیرهای مهاجرت به کانادا است.»

وزارت امنیت داخلی ایالات متحده، روز پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت با انتشار بیانیهای اعلام کرد مقررات پیشنهادی جدید به افسران پناهندگی اجازه میدهد تا درخواست مهاجرانی را رد کنند که به جرمهای جدی مانند ارتباط با تروریسم و دیگر جرایمی که امنیت عمومی را به خطر میاندازند، محکوم شدهاند.
هدف تغییرات جدید در قوانین پناهندگی ایالات متحده، که روز پنجشنبه اعلام شد، رد سریعتر درخواست پناهجویانی است که در حال عبور غیرقانونی از مرز ایالات متحده و مکزیک دستگیر شده اند.
به گفته وزارت امنیت داخلی آمریکا، اکنون با این تغییرات رد درخواست پناهجویانی که حضور آنها در ایالات متحده نگرانیهای جنایی و امنیت ملی خاصی ایجاد میکنند، به جای آنکه سالها طول بکشد در عرض چند روز انجام خواهد شد.
خبرگزاری رویترز به نقل از چند منبع مطلع گزارش داد که این اقدام از نظر دامنه محدود خواهد بود و بهطور بالقوه برای هزاران پناهجو در سال اعمال خواهد شد. این میزان، فقط کسری کوچک از یک میلیون نفری است که از اول اکتبر ۲۰۲۳ تا ۳۱ مارس ۲۰۲۴ بهطور غیرقانونی از مرز آمریکا عبور کردهاند.
وزارت امنیت داخلی آمریکا از ارائه تخمینی در مورد تعداد پناهجویانی که بر اساس این پیشنهاد ممکن است درخواست پناهندگی آنها رد شوند، خودداری کرد.
یک مقام مسئول این وزارتخانه به خبرنگاران گفت:«ما فکر نمیکنیم که این قانون در مورد تعداد زیادی از پناهجویان اعمال شود، اما در مورد افرادی که بیشتر نگران آنها هستیم اعمال خواهد شد.»
بایدن در ماههای اخیر رویکرد سختگیرانهتری را در قبال امنیت مرزها در پیش گرفته است زیرا مهاجرت یکی از نگرانیهای اصلی در میان رایدهندگان در انتخابات ریاست جمهوری امسال است.
دونالد ترامپ، رقیب جمهوریخواه جو بایدن، از دولت او بهدلیل تغییر برخی سیاستهای محدودکننده مرزی بهتندی انتقاد کرده است.
تغییرات جدید برای رد سریعتر پناهجویانی که بهعنوان تهدیدی امنیتی یا جنایی تلقی میشوند، از روز دوشنبه اعمال میشود و به مدت ۳۰ روز همگان میتوانند درباره آن اظهارنظر کنند.
یک مقام وزارت امنیت داخلی آمریکا گفت که دولت بایدن قصد دارد این تغییرات را در سال جاری نهایی کند.
طبق دستورالعمل جداگانهای که روز پنجشنبه صادر شد، افسران پناهندگی ایالات متحده در جریان بررسیهای اولیه پناهندگی همچنین این موضوع را ارزیابی خواهند کرد که آیا پناهجویان میتوانستند به جای سفر به ایالات متحده برای یافتن امنیت به بخش دیگری از کشور خود بروند یا خیر.
این اقدامات، تازهترین اقدامات دولت بایدن است که از زمان صدور قوانین محدودکننده پناهندگی در آمریکا که در سال گذشته از سوی جو بایند اعلام شد، صورت میگیرد.

رسانه آمریکایی سمافور روز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت در گزارشی تحقیقی به روابط نزدیک دانشگاه پرینستون با مقامهای ارشد جمهوری اسلامی در سالهای اخیر پرداخت.
بر اساس این گزارش، پس از شکستن یخ روابط تهران و واشینگتن در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، دانشگاه پرینستون با استفاده از این فرصت، قصد داشت نقش یک بازیگر محوری را در ترمیم روابط حکومت ایران و ایالات متحده ایفا کند.
این دانشگاه مرکز مطالعات ایران را تاسیس کرد، یک دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی را در ساختار خود پذیرفت و برنامه تبادل دانشجو با ایران به راه انداخت.
با این حال در طول سالهای اخیر دو نفر از فارغالتحصیلان دانشگاه پرینستون از سوی جمهوری اسلامی یا نیروهای نیابتیاش بازداشت یا ربوده شدهاند.
اخیرا کنگره آمریکا که اکثریت آن در اختیار جمهوریخواهان است، به صورت رسمی تحقیقات خود را درباره ارتباط این دانشگاه و مقامهای حکومت ایران آغاز کرده است.
تحولات رخ داده در دانشگاه پرینستون را میتوان هشداری دانست که نشان میدهد چگونه نهادهای آمریکایی ممکن است گرفتار سیاستهای داخلی تهران و واشینگتن شوند و همچون مهرهای در این نبرد استفاده شوند.
پس از تهاجم هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، پرینستون مانند بسیاری دیگر از دانشگاههای برجسته ایالات متحده به دنبال آن است که در مباحثی مانند آزادیهای آکادمیک، اعطای بورسیه تحصیلی و فراهم آوردن فرصت سخنرانی برای افراد مختلف، تعادلی ایجاد کند. این در حالی است که برخی قانونگذاران آمریکایی معتقدند چنین رویکردی با منافع این کشور در تضاد است.
گزارش تحقیقاتی سمافور بر اساس هزاران ایمیلی است که ایراناینترنشنال در اختیار آنها قرار داد. دو رسانه پیشتر بر اساس همین ایمیلها و در تحقیقاتی مشترک یک شبکه نفوذ جمهوری اسلامی در اندیشکدههای غربی را افشا کردند.
یکی از این گزارشها نشان داد سه تن از دستیاران رابرت مالی، نماینده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور ایران در دولت جو بایدن، رابطهای «نزدیک» و «نامتعارف» با حکومت جمهوری اسلامی داشتند.
در این گزارش از آرین طباطبایی به عنوان یکی از اعضای شبکه تحت هدایت وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نام برده شد و اسنادی از مراودات او با دیپلماتهای ایران افشا شد.
ایراناینترنشنال در بهمن ماه نیز در گزارش تحقیقی دیگری نشان داد دولت ایران در دوران ریاست جمهوری اوباما، اتحاد پنهانی با گروه بینالمللی بحران شکل داده بود و از این اندیشکده معتبر برای لابیگری در مسائل هستهای با دولت آمریکا استفاده میکرد.
ربودن دانشجویان پرینستون
برنامه تبادل دانشجوی پرینستون با ایران در سال ۲۰۱۴ کلید خورد. در آن زمان آرین طباطبایی، کِوان هریس، معاون مدیر مرکز مطالعات ایران در پرینستون را به مصطفی زهرانی، دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی و از افراد نزدیک به سپاه پاسداران متصل کرد.
طباطبایی بعدها در دولت بایدن به عنوان رییس دفتر معاون وزیر دفاع آمریکا انتخاب شد.
او در ایمیلی خطاب به زهرانی نوشت: «میخواهم دوستی را به شما معرفی کنم که در پرینستون کار میکند و شما او را سه هفته دیگر در وین خواهید دید ... او علاقهمند است طرحی را در خصوص اعزام دانشجویان ایرانی به پرینستون و اعزام دانشجویان آمریکایی به ایران، با شما در میان بگذارد.»
طباطبایی نسخهای از این ایمیل را برای هریس ارسال کرد.
بر اساس مکاتباتی که به مشاهده سمافور رسیده، هریس مشتاقانه از فرصت پیشآمده استقبال کرد و دو هفته بعد، در حاشیه مذاکرات هستهای میان جمهوری اسلامی، آمریکا و قدرتهای بینالمللی، به دیدار زهرانی رفت.
به ثمر نشستن این دیدار کمی زمان بُرد و نهایتا اولین دانشجوی تحصیلات تکمیلی در حوزه مطالعات ایران که فردی چینی-آمریکایی با نام وانگ ژییوئه بود، در اوایل سال ۲۰۱۵ کار خود را آغاز کرد.
وانگ در مصاحبهای به سمافور گفت در مورد سفر به تهران مردد بود زیرا نمیتوانست به زبان فارسی صحبت کند و تحقیقات مقطع دکتری او در ابتدا به نقش اتحاد جماهیر شوروی در آسیای مرکزی میپرداخت.
وانگ افزود او نگرانیهای امنیتی خود را با مسوولان دانشگاه پرینستون در میان گذاشت زیرا تهران و واشینگتن روابط دیپلماتیک نداشتند و حکومت ایران پیشتر به ربودن اتباع آمریکایی دست زده بود.
او روز یکم دسامبر ۲۰۱۵ در ایمیلی به مقامات پرینستون تاکید کرد باید با مسوولان حکومت ایران در خصوص بورسیه اعطا شده به او به صورت شفاف صحبت شود.
در این ایمیل آمده است: «به عنوان یک شهروند آمریکایی غیر ایرانیتبار فکر میکنم بهتر است تا حد امکان شفاف باشم تا کارهایی مغایر آنچه در ویزایم ذکر شده، انجام ندهم و از ایران دیپورت نشوم.»
هریس و دیگر مقامهای دانشگاه پرینستون به او در خصوص امنیتش و همچنین ضرورت یادگیری زبان فارسی در تهران اطمینان دادند و گفتند یادگیری این زبان در رساله دکتری و همچنین پژوهشهای آینده او مفید خواهد بود.
چند هفته پیش از سفر وانگ به ایران در ژانویه ۲۰۱۶، هریس در ایمیلی به این دانشجو نوشت: «زمان خوبی برای رفتن به ایران است ... از این فرصت استفاده کن.»
بعدها ثابت شد که دغدغههای وانگ بیدلیل نبود. شش ماه پس از ورودش به ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پاسپورت آمریکایی او را مصادره کرد.
وانگ در روز هفتم اوت ۲۰۱۶ به اتهام جاسوسی بازداشت و به زندان مخوف اوین منتقل شد. او سه سال را در این زندان سپری کرد که بخشی از حبس او در سلول انفرادی گذشت و حتی بارها تهدید به مرگ شد.
پرینستون نقش خود را در اتفاقات رخ داده برای این دانشجو رد کرد و گفت خطرات سفر وانگ به ایران را کماهمیت جلوه نداده و او را برای استفاده از برنامه تبادل دانشجو و رفتن به ایران تحت فشار قرار نداده بود.
مایکل هاتچکیس، سخنگوی این دانشگاه، در پاسخ به سمافور گفت پرینستون در «هدایت» سفر وانگ به ایران نقشی ایفا نکرد و اساسا قدرت هدایت این سفر را نداشت.
هاتچکیس افزود: «این دانشگاه پرینستون بود که تلاشی بیوقفه، چند ساله و چند میلیون دلاری در سطح جهان برای آزادی او به انجام رساند.»
ربوده شدن الیزابت تسورکوف
سال گذشته نیز یکی دیگر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی پرینستون به نام الیزابت تسورکوف به دست شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی در عراق ربوده شد. او از نوامبر سال گذشته تا کنون دیده نشده است.
این پژوهشگر و روزنامهنگار در روسیه به دنیا آمد، در اسرائیل بزرگ شد و تحصیل کرد و موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی از دانشگاه شیکاگوی آمریکا با معدلی عالی شد.
در طول این سالها، او به عنوان یک اسرائیلی توانایی قابل توجهی برای تعامل با گروههای مذهبی، شبهنظامیان و جنبشهای سیاسی خاورمیانه در مناطق پرتنشی مانند سوریه، عراق و لبنان از خود نشان داد.
در مصاحبههایی که از تسورکوف منتشر شده، او میگوید خبرنگاری را با استفاده فراوان از شبکههای اجتماعی آغاز کرده است.
او که به زبان عربی تسلط داشت، رنج مردم گرفتار در مناطق جنگی را از طریق فیسبوک، واتساپ و توییتر مستند کرد و توانست شبکه گستردهای ایجاد کند.
تسورکوف همچنین قادر بود با استفاده از پاسپورت روسی خود به برخی کشورهای عربی سفر کند که به روی شهروندان اسرائیلی بسته بودند.
او اذعان کرده بود ملیت و مذهبش به مذاق برخی مخاطبانش خوش نیامده است. با این حال همکاران و خانواده این روزنامهنگار گفتند نوشتههای او که غالبا بر وضعیت اسفبار قربانیان خشونتهای منطقهای و فرقهای از جمله فلسطینیان متمرکز شده بود، توانستند اعتماد گروهها و افرادی را که موضوع گزارشهای او بودند، به دست آورند.
یکی از مراکزی که تسورکوف با آن ارتباط داشت، اندیشکدهای اسرائیلی- فلسطینی بود که به اسرائیلیها در خصوص اسلام و اعراب آموزش میداد و از این طریق به دنبال حمایت از فرآیند صلح بود.
تسورکوف در مصاحبهای با پایگاه المانیتور در سال ۲۰۲۱ گفت: «فکر میکنم آنچه نهایتا افراد را به سوی صحبت با من سوق میدهد این است که به آنها اهمیت میدهم و میخواهم نظرات و دیدگاههایشان را به درستی منعکس کنم.»
رساله دکتری تسورکوف در دانشگاه پرینستون به نظامهای حمایتی سلسلهمراتبی در ساختار سیاسی لبنان، عراق و اقلیم کردستان میپرداخت.
او میکوشید دریابد چگونه اعضای جنبشهای سیاسی در این کشورها به رهبران فئودالی و فرقهای وفادار میمانند، در حالی که این رهبران در فرآیند توسعه اقتصادی تا حد زیادی ناموفق هستند.
پیشنهاد رساله او در سال ۲۰۲۱ در پرینستون به تصویب رسید و مقرر شد این دانشگاه تامین مالی آن را بر عهده بگیرد.
تسورکوف در این پیشنهاد به سفرهایی که تا آن زمان انجام داده بود اشاره کرده و گفته بود قرار است به بغداد، شمال عراق و لبنان نیز سفر کند.
این روزنامهنگار روز ۲۱ مارس ۲۰۲۳ از کافهای در محله کراده در مرکز بغداد ربوده شد. تنها چند روز پیش از این رویداد، او به دلیل فتق دیسک کمر تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.
آمریکا و اسرائیل، کتائب حزبالله، از گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در عراق را مسوول این آدمربایی میدانند.
کتائب حزبالله در سال ۲۰۰۳ با حمایت مستقیم سپاه پاسداران تاسیس شد. آمریکا کتائب حزبالله را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده است.
شبهنظامیان کتائب حزبالله بزرگترین بخش از گارد ملی عراق را تشکیل میدهند که به عنوان «بسیج مردمی عراق» یا همان حشد شعبی شناخته میشود.
گروهی از سیاستمداران وابسته به این گروه نیز در دولت محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق حاضر هستند.
مقامهای ایالات متحده میگویند کتائب حزبالله با همکاری سپاه پاسداران مکررا به نظامیان آمریکایی در عراق و خاورمیانه حمله میکنند.
حمله پهپادی به پایگاه پنتاگون در اردن در ژانویه سال جاری میلادی از جمله این اقدامات بود که به کشته شدن سه سرباز آمریکایی انجامید.
دولت دونالد ترامپ، ابومهدی المهندس، فرمانده و موسس کتائب حزبالله را در حملهای موشکی در ژانویه ۲۰۲۰ در بغداد از پا درآورد. یکی دیگر از قربانیان این حمله، قاسم سلیمانی، قدرتمندترین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
جمهوری اسلامی وعده داده انتقام کشته شدن این دو را خواهد گرفت.
کتائب حزبالله تا کنون با خانواده تسورکوف تماسی نگرفته و درخواستی در ازای آزادی او نداشته است.
اِما، خواهر الیزابت تسورکوف، از واکنش دانشگاه پرینستون به خاطر ربوده شدن این روزنامهنگار به صورت علنی انتقاد کرد.
این انتقادات به نوعی منعکسکننده اظهارات وانگ، دیگر دانشجوی پرینستون هستند که به دست ایران دستگیر شده بود.
به گفته اِما، پرینستون دادن مجوز به تسورکوف برای سفر به عراق را تکذیب کرده و به وزارت امور خارجه آمریکا اطلاع داده که این دانشجوی تحصیلات تکمیلی اساسا از مسیر خود «منحرف» شده بود.
اِما هشدار داد مواضع اینچنینی که نشاندهنده شکاف میان خواهرش و دانشگاه است، میتواند «بسیار خطرناک» باشد و اتهام جاسوسی علیه او را تقویت کند.
خواهر دانشجوی ربوده شده در مصاحبه با سمافور تاکید کرد تسورکوف در دوران حضور در عراق، به طور منظم با پروفسور آمانی جمال، استاد مشاور رسالهاش در ارتباط بود و حتی تماسهای ویدیویی میان این دو برقرار میشد.
جمال، رییس دانشکده امور عمومی و بینالمللی دانشگاه پرینستون است.
خانواده تسورکوف از اینکه جمال پس از ناپدید شدن این دانشجو حاضر به ملاقات شخصی با اِما نشده، ابراز ناامیدی کردهاند.
پرینستون در اکتبر سال گذشته برای اولین بار به صورت عمومی مسوولیت پژوهش و سفر تسورکوف به عراق را بر عهده گرفت اما همزمان گفت سوالاتی در مورد اینکه آیا این روزنامهنگار در سفرش از «رویههای مناسب» استفاده کرده است یا خیر، وجود دارد.
کتائب حزبالله در نوامبر ۲۰۲۳ ویدیویی منتشر کرد که نشان میداد تسورکوف زنده است.
او که در این ویدیو خسته به نظر میرسید، بیانیهای به زبان عبری خواند و در آن اعتراف کرد عامل سیآیای و موساد بوده است.
ایالات متحده و اسرائیل هر دو این موضوع را تکذیب کردهاند.
به نظر میرسد این دانشجو هنوز در بغداد نگهداری میشود.
دیپلمات ایرانی در دانشگاه پرینستون
پرینستون در سال ۲۰۰۹ پذیرفت که در نیوجرسی میزبان حسین موسویان، دیپلمات ارشد و مذاکرهکننده هستهای پیشین جمهوری اسلامی باشد.
موسویان پس از آنکه در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به جاسوسی متهم شد و مدت کوتاهی به زندان افتاد، از ایران گریخت.
موسویان هیچگاه مخالف جمهوری اسلامی نبوده و از جایگاه خود در دانشگاه پرینستون برای دفاع از مواضع تهران در خصوص برنامه هستهای و دیگر مسائل کلیدی مرتبط با حکومت ایران استفاده کرده است.
بر اساس مکاتباتی که به مشاهده سمافور رسیده است، موسویان در دوران مذاکرات هستهای میان دولتهای حسن روحانی و باراک اوباما، با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت جمهوری اسلامی و مصطفی زهرانی ارتباط برقرار میکرد و به ترویج پیامهای آنها در غرب میپرداخت.
مقامهای پرینستون از آنچه توانایی موسویان در دادن مشاوره به نمایندگان تهران و واشینگتن برای پیشبرد توافق هستهای خواندند، تمجید کردند.
به گفته وانگ، این موضع پرینستون میتواند نشاندهنده ارتباطات محکم این دانشگاه با ردههای بالای قدرت در جمهوری اسلامی باشد.
وانگ به سمافور گفت مونا رحمانی، یکی از استادان مشاورش در مرکز مطالعات ایران در پرینستون، با یکی از مقامهای حکومت ایران نسبت خانوادگی داشت.
پدر رحمانی بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵، دفتر منافع تهران در واشینگتن را اداره میکرد؛ نهادی متعلق به حکومت ایران که وظیفه حمایت از شهروندان ایرانی-آمریکایی را بر عهده دارد.
وانگ افزود نگرانیهای او در آن مقطع با مشاهده چنین ارتباطات مستقیمی میان دانشگاه و تهران تسکین مییافت چون به نظر میرسید پرینستون و جمهوری اسلامی در حال «همکاری» هستند.
وانگ در سال ۲۰۲۱ از دانشگاه پرینستون به اتهام سهلانگاری شکایت کرد. او گفت پرینستون از همسر او خواسته بود ساکت بماند و به صورت علنی از جمهوری اسلامی انتقاد نکند.
موسویان در آن مقطع زمانی به مسوولان ارشد پرینستون گفته بود تماس او با ظریف و زهرانی برای آزادی وانگ میتواند غیرسازنده باشد.
مونا رحمانی هم از مداخله به نفع وانگ و لابی با جمهوری اسلامی خودداری کرد. او نهایتا در سال ۲۰۱۷ از این دانشگاه کنار رفت.
وانگ افزود در طول سه سالی که در زندان اوین محبوس بود، احساس میکرد کاملا رها شده است.
این دانشجو در جریان تبادل زندانیان میان دولت ترامپ و جمهوری اسلامی در هفتم دسامبر ۲۰۱۹ آزاد شد.
در شکواییه وانگ علیه پرینستون آمده است دانشگاه با تشویق و اقناع وانگ برای رفتن به ایران، شهرت و منافع سیاسی خود را بر امنیت شخصی این دانشجو مقدم دانست.
پرینستون این اتهام را رد میکند و میگوید هزینههای گزافی را برای آزادی او متقبل شده است.
تیم حقوقی پرینستون تاکید دارند که در دوران حبس وانگ، از او و خانوادهاش پشتیبانی کرده و حتی حمایتهای مالی گسترده در اختیار آنان قرار دادهاند.
پرینستون نهایتا در سپتامبر سال گذشته با وانگ به یک توافق مالی دست یافت.

دولت جو بایدن با هدف جلوگیری از دسترسی کشورهای ایران، روسیه، چین و کره شمالی به مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی ساخت آمریکا به دنبال اعمال محدودیتهای احتمالی بر این حوزه است.
خبرگزاری رویترز در گزارشی اختصاصی به نقل از منابع خود از برنامهریزی وزارت بازرگانی ایالات متحده برای تدوین قوانین تازهای خبر داده است که صادرات مدلهای هوش مصنوعی اختصاصی یا با کد منبع بسته را محدود میکند.
در حال حاضر، شرکتهای بزرگ فناوری آمریکا مانند مایکروسافت، اوپن ایآی، گوگل و آنتروپیک که قدرتمندترین مدلهای اختصاصی هوش مصنوعی جهان را بدون انتشار عمومی کد منبع آنها توسعه دادهاند میتوانند به شکلی آزادانه محصولات خود را به کشورهای مختلفی به فروش برسانند.
سفارت چین در واشنگتن در واکنش به این خبر ضمن اعلام مخالفت قاطعانه با این موضوع، این اقدام دولت بایدن را «فشار اقتصادی» و «قلدری یکجانبه» آمریکا توصیف کرد و گفت اقدامات لازم را برای حفاظت از منافع خود انجام خواهد داد.
تصمیم احتمالی آمریکا برای ممنوعیت صادرات نرمافزارهای هوش مصنوعی به چهار کشور یاد شده تکمیلکننده اقدامات پیشین دولت جو بایدن در این رابطه به حساب میآید.
ایالات متحده پیش از این در آبان ۱۴۰۲ قانون منع صادرات تجهیزات و پردازندههای هوش مصنوعی به ایران، روسیه و چین را اجرایی کرده بود.
این قانون که حتی زودتر از موعد مقرر اجرایی شد سازندگان تراشههای ویژه حوزه هوش مصنوعی مانند شرکت انویدیا و اینتل را از صادرات این تجهیزات به کشورهای یاد شده منع میکند. با وجود آن که در متن قانون منتشر شده بهطور خاص به نام سه کشور ایران، چین و روسیه اشاره شده اما برخی کارشناسان هدف از طراحی این قانون را نبرد فنآورانه چین و آمریکا در حوزه پردازندههای پیشرفته میدانند.
محققان بخش خصوصی و دولتی ایالات متحده نگرانند دشمنان این کشور بتوانند از ابزارهای پیشرفته هوش مصنوعی برای انجام حملات تهاجمی سایبری یا حتی ایجاد سلاحهای بیولوژیکی قوی استفاده کنند.
بهمن سال گذشته شرکت مایکروسافت با انتشار گزارشی تحقیقاتی گفت به شواهدی دست پیدا کرده است که نشان میدهد هکرهای وابسته به جمهوری اسلامی، چین، روسیه و کره شمالی از فناوریهای هوش مصنوعی ساخت شرکتهایی نظیر اوپن ایآی برای استفاده در حملات سایبری خود استفاده میکنند.

«ما به تغییر رژیم در ایران و روسیه نیاز داریم.» این موضوعی است که گری کاسپاروف، یکی از بنیانگذاران کنگره آزادی جهانی و رییس «ابتکار دموکراسی نو» بر آن تاکید دارد. به گفته او استراتژی جهان آزاد باید منزوی کردن این دو کشور از نظر سیاسی و اقتصادی باشد.
کاسپاروف در یادداشت خود برای واشینگتن پست به بسته کمک ۹۵ میلیارد دلاری به اسرائیل، اوکراین و تایوان اشاره میکند که پس از ماهها مانعتراشی، سرانجام به تصویب رسید. او معتقد است نباید جزئیات مهم این «لایحه» را نادیده گرفت.
در صفحه ۳۲ این لایحه، از دولت بایدن خواسته شدهاست که «راهبرد حمایت ایالات متحده از اوکراین در برابر تجاوزات فدراسیون روسیه» را ظرف ۴۵ روز ارائه کند. کاسپاروف معتقد است که در حمایت از اوکراین، ایالات متحده و اروپا نتوانستهاند اساسیترین عنصر برنامهریزی استراتژیک، یعنی «تعیین یک هدف مشخص» را ایجاد کنند.
او با اشاره به سخنان آبراهام لینکلن در سال ۱۸۵۸ که گفته بود «اگر از ابتدا میتوانستیم بدانیم کجا هستیم و هدفمان چیست، میتوانستیم بهتر تصمیم بگیریم که چه کاری را و چگونه انجام دهیم»، این پرسش را مطرح میکند که در شرایط کنونی، «ما در چه موقعیتی قرار داریم و هدف ما چیست؟»
کاسپاروف در پاسخ مینویسد که موضع غرب در دو جهت غیرممکن قرار دارد، از یک طرف آرزوی بازگشت به وضعیت پیشین و معاملات سودآور و فاسد با روسیه را دارد و در عین حال در جهت مخالف، خواستار حمایت کافی از اوکراین برای جلوگیری از پیروزی روسیه است که میتواند جرقه بحران در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را ایجاد کند.
به گفته او، رهبران اروپایی مانند اولاف شولتس، صدراعظم آلمان طوری رفتار میکنند که گویی مشتاقند تا مانند گذشته با دولت مافیایی ولادیمیر پوتین به تجارت بپردازند. آنها تسلیحات دفاعی در اختیار اوکراین قرار میدهند، اما زمانی که صحبت از ارسال سلاحهای موثر که به اوکراین میشود، تزلزل میکنند و در نتیجه چرخهای دایمی از مرگ غیرنظامیان وجود دارد.
کاسپاروف مینویسد: «دولت بایدن هنوز هم توسط دستیاران دوره اوباما و مفاهیم شکست خورده دوره او برای محدود کردن قدرت آمریکا و متحدانش هدایت میشود.»
رییس «ابتکار دموکراسی نو» مینویسد باید اهداف را اصلاح کرد، نمیتوان حمایت از اوکراین «تا هر زمانی که طول بکشد!» را یک «هدف استراتژیک» تلقی کرد، همچنان که حمایت از اسرائیل بدون اینکه تروریستهای حماس را ریشه کن کند، یک «هدف» نیست. در مقابل حمایت از اوکراین تا زمانی که یکپارچه و آزاد شود یک «هدف» است، ترویج صلح بلندمدت در اروپا و خاورمیانه با انجام هر کاری که موجب تسریع سقوط رژیمهای متخاصم در روسیه و ایران شود، «هدف» است.
«لایحه کمک» همچنین به توقیف صدها میلیارد دارایی روسیه در خارج از کشور و استفاده از این پول برای دفاع و بازسازی اوکراین اشاره میکند. کاسپاروف میگوید این یک اقدام طبیعی است و «ابتکار دموکراسی نو» که با دیکتاتوریها مقابله و آزادی را در سراسر جهان ترویج میکند، اعتبار و قانونی بودن این اقدام اثبات میکند.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین گفته اگر این داراییها توقیف شود، روسیه در دادگاه تلافی خواهدکرد. کاسپاروف این پاسخ یا تهدید را که از سوی یک دیکتاتوری نامشروع که به همسایگان خود در اروپا حمله میکند، مطرح شده، از سوی کشوری که با تروریستها از سوریه و ایران گرفته تا افغانستان همکاری میکند و به مداخله در انتخابات در سراسر جهان آزاد میپردازد، یک زنگ بیداری برای غرب میداند.
جدی گرفته شدن این ادعا به گفته کاسپاروف ثابت میکند که غرب هنوز باور ندارد در جنگ است. این توهم همچنین اتحادیه اروپا و ناتو را از اعمال تحریم یا اخراج شرکای پوتین در مجارستان و اسلواکی و برخورد با شرکتهای غربی که هنوز با روسیه تجارت میکنند، منع میکند. اروپا و ناتو برای توقف تجارت پررونق واسطهگری برای روسیه در چین و آسیای مرکزی، اقدامی نکردهاند.
کاسپاروف میافزاید برای سالها، ایالاتمتحده با اشاره به بزرگی و قدرت ارتش خود، اعلام میکرد که به راحتی و قاطعیت میتواند به هر تهدیدی پاسخ دهد. اما بازدارندگی تنها زمانی تاثیرگذار خواهدبود که این قدرت با ادعای مطرح شده مطابقت داشتهباشد.
در ادامه او به برخی موارد اشاره میکند که ایالات متحده نتوانسته به خطوط قرمز پایبند باشد. در سال ۲۰۱۲، اوباما به بشار اسد دیکتاتور سوریه گفت استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه عبور از «خط قرمز» خواهد بود. اما اسد این کار را کرد بدون آنکه با او برخوردی شود و هنوز مردم را بدون مجازات سلاخی میکند. همچنین بایدن به ایران گفت نمیتواند از خاک خود به اسرائیل حمله کند، اما در نهایت این کار را انجام داد.
کاسپاروف میگوید نهادهای بینالمللی نیز اعتبار خود را از دست دادهاند. ناتو تنها یک تکه کاغذ است مگر اینکه رهبران آن اراده اقدام موثر را داشتهباشند. با توجه به فناوریهای جدید در دنیای به هم پیوسته امروزی، خطر یک فاجعه جهانی وجود دارد که هرگز مانند آن دیده نشده است.
کاسپاروف معتقد است در حال حاضر شرایط برای پوتین، شی جین پینگ، علی خامنهای، نیکلاس مادورو، رجب طیب اردوغان، ویکتور اوربان و هر دیکتاتوری، بهتر از چهار سال پیش است.
با این حال او میگوید اکنون که «لایحه کمک» به تصویب رسیده، هنوز زمان برای اصلاح مسیر کاخ سفید وجود دارد. با پیروی از قوانین زمان صلح نمیتوان در جنگ پیروز شد. تنها راه پیروزی در این جنگ طولانی، تغییر رژیم در مسکو و تهران است. چنین تغییری با انزوای سیاسی و اقتصادی روسیه و ایران و با توقف تهاجم خارجی آنها، به واقعیت نزدیکتر خواهد شد.
او معتقد است تصویب این لایحه باید یک شروع جدید باشد نه پایان. روسیه به سمت جنگ دایمی رفتهاست و چین از اقدامات پوتین برای بیثبات کردن نظم جهانی غرب حمایت میکند. آمریکا و اروپا باید با این چالش مقابله کنند.
کاسپاروف نوشته: «ما برای پیروزی به اهداف روشن، استراتژی و رهبری جسورانه نیاز داریم. درک این موضوع که در حال جنگ هستیم، شهامت ریسک سیاسی برای تغییر مسیر را به همراه خواهدداشت. این چیزی است که آینده دموکراسی آمریکا و جهان آزاد به آن بستگی دارد.»





