مصوباتی برای تحقیر سیستماتیک زنان و نگرانی از تشدید محدودیت خروج از کشور با وجود تکذیبها
موضوع تصویب طرحی به منظور اعمال محدودیتهای بیشتر برای خروج «همه زنان» از کشور، با وجود تکذیب روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، باعث ایجاد نگرانیهای جدی شده است. همزمان با طرح این موضوع، یک نماینده مجلس هم پیشنهاد تشکیل وزارت امر به معروف و نهی از منکر را مطرح کرده است.
روز چهارشنبه ۱۲ بهمن، کاظم دلخوش، سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس که تصویب ممنوعیت خروج زنان از کشور بدون اجازه«سرپرست» را رسانهای کرده بود، پس از جنجالی شدن این خبر، ادعای قبلی خود را رد کرد و آن را دروغ فضای مجازی و رسانهها خواند.
او مدعی شد سخنان جنجالی روز گذشتهاش درباره منوط شدن خروج همه زنان از کشور به اجازه سرپرست محصول «برداشتهای غلط، ادعاهای نادرست و تیترهای دروغین» بوده و مصوبه کمیسیون به دنبال تسهیل خروج زنانی است که «به دلیل غیرموجه» از خروج آنان جلوگیری شده است.
کاظم دلخوش روز گذشته از مصوبه جدید کمیسیون قضایی مجلس خبر داده بود که در صورت تصویب نهایی و خلاف قوانین قبلی، خروج «همه زنان» از ایران را منوط به «اجازه سرپرست» میکند؛ در حالی که پیش از این فقط زنان متاهل و زیر ۱۸ سال برای خروج از کشور نیاز به اجازه شوهر یا «ولی» داشتند.
این صحبتها اما واکنشهای فراوانی در فضای مجازی از سوی کاربران و فعالان مدنی و اجتماعی به دنبال داشت.
منتقدان از این مصوبه با عبارانی چون «تحقیر سیستماتیک زنان»، «کره شمالی شدن ایران»، «آپارتاید جنسیتی» و «اشتغالزایی برای قاچاقچیان انسان» یاد کردند.
برخی هم آن را دهنکجی به انقلاب «زن، زندگی، آزادی» و سرکوب بیشتر زنان در میانه این قیام خواندند و عدهای هم این طرح را با مصوبه طالبان در فروردین امسال مقایسه کردند که اعلام کردند زنان بدون محرم شرعی مرد، اجازه خروج از کشور ندارند.
محسن برهانی، حقوقدان و مدرس دانشگاه در واکنش به این مصوبه در توییتی نوشت: «به اسم منع خشونت علیه زنان، مجلس انقلابی در پی تولید محدودیت و خشونت است ... امثال این مصوبات ناشی از نگاهی محجورانگارانه و پدرسالارانه به زنان این مملکت است و هیچ مستند شرعی ندارد.»
سازمان حقوق بشری ههنگاو نیز «آزادی رفت و آمد» را از جمله حقوق بنیادین هر انسانی خواند که در اسناد بینالمللی حقوق بشر مورد تصریح قرار گفته است و تاکید کرد: «مصوبه کمیسیون قضایی مجلس در محدود کردن آزادی زنان در رفت و آمد و منوط کردن "خروج با اجازه سرپرست"، توهین به شخصیت انسانی زنان و شرمآور است.»
انتقادها به این مصوبه اما تنها از سوی کنشگران اجتماعی، مدنی و حقوقی نبود و طیف وسیعی از چهرههای سیاسی و فعالان شبکههای اجتماعی نزدیک به حکومت، اصلاحطلب و مذهبی نیز تصویب چنین قانونی را زیر سوال بردند.
آذر منصوری، از جمله چهرههای سیاسی بود که در واکنش به این مصوبه نوشت: «یعنی کمترین دریافتی از جنبش زن، زندگی، آزادی ندارید و همچنان اصرار بر رقابت با طالبان در تشدید قوانین تبعیضآمیز علیه زنان ایران دارید ... دستمریزاد، ادامه دهید!»
کاربری با اشاره به این که طی ۴۸ ساعت گذشته در سه نقطه از کشور، سه زنکشی اتفاق افتاده و مردم زلزلهزده خوی در سرمای زیر صفر هستند، نوشت آقایان مجلس برای تحقیر بیش از پیش زنان، مصوبهای جدید در مورد زنانی تصویب میکنند که در پنج ماه گذشته خواب از چشمشان گرفتهاند.
یکی دیگر از کاربران نیز تصویب قانون لزوم اجازه سرپرست برای خروج زنان بالای ۱۸ سال را در ادامه لغو قانون تابعیت فرزند از مادر و حاوی دو پیام دانست: یکی آن که حاکمیت نه تنها حاضر نیست مطالبه روشن مردم را درباره آزادیهای شهروندیشان بپذیرد و صدایشان را بشنود، بلکه مصمم به عصبانیتر کردن و لجبازی با آنهاست.
این مصوبه جنجالی اما تنها تصمیم زنستیزانه جمهوری اسلامی در روزهای گذشته نیست.
حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو هیات رییسه مجلس هم روز سهشنبه ۱۱ بهمن گفت: «از ابتدای انقلاب باید وزارت امر به معروف و نهی از منکر را راهاندازی میکردیم؛ امروز هم این ضرورت اقتضا میکند.»
ایده راهاندازی وزارتخانهای مربوط به امر به معروف و نهی از منکر اما مربوط به امروز و دیروز نمیشود.
مسوولان «ستاد امر به معروف» از مدتها پیش با شبکهسازی در استانها در تلاشاند تا مطالبه تشکیل وزارتخانهای با عنوان «وزارت خانواده و جوانی جمعیت» را در دولت و مجلس پیش ببرند.
آبان امسال، محمدصالح هاشمی گلپایگانی، دبیر این ستاد به ابراهیم رئیسی نامه نوشت و از دولت خواست تا لایحهای را برای تجمیع «معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، سازمان بهزیستی، امور بازنشستگان وزارت رفاه، کار و امور اجتماعی، سازمان بازنشستگی کشوری، معاونت جوانان وزارت ورزش و سازمان امور اجتماعی» در یک وزارتخانه، تهیه کند.
همزمان، موضوع انتقال «قرارگاه عفاف و حجاب» از وزارت کشور به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مطرح شد.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، درباره این موضوع گفت: «وزارت کشور کار محدودی در این حوزه دارد و اصل کار توسط وزارت ارشاد انجام میشود.»
صحبتهای اسماعیلی ناظر به سخنان اخیر ابراهیم رئیسی است که در گفتوگوی ویژه تلویزیونی، حجاب اجباری را «ضرورت دین و قانون» خواند، مدعی شد که «اکثریت زنان با آن موافقاند» و گفت: «نهادهای فرهنگی و اجتماعی و خود مردم باید برای اجرای آن فعال باشند.»
اسماعیلی همچنین گفت: «موضوع قرارگاه زیست عفیفانه در این وزارتخانه در حال پیشرفت است و از نظر ما باید بخش فرهنگی و اجتماعی قرارگاه عفاف و حجاب به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتقل شود.»
با آغاز خیزش انقلابی مردم ایران، بسیاری از زنان دست به نافرمانیهای مدنی گسترده در سطح کشور زده و از پوشیدن روسری و داشتن حجاب اجباری سر باز زدند. این انقلاب که با شعار «زن، زندگی، آزادی» آغاز شد، با سوزاندن روسریها، نه گفتن به حجاب اجباری و ... ادامه یافت و هدف سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی را به منظور برقراری حکومتی مبتنی بر آزادی و برابری جنسیتی دنبال کرده است.
کمتر از دو ساعت پس از آن که کریم باقری، مربی تیم پرسپولیس، شماره حساب بانکی خود را برای جمعآوری کمکهای مردمی به زلزلهزدگان خوی اعلام کرد، حساب او مسدود شد. این درحالی است که مردم زلزله زده خوی در شبهای گذشته و پس از زلزلهای به بزرگی ۵/۹، در بدترین وضعیت ممکن به سر میبرند.
پس از زلزله کرمانشاه بود که قوه قضاییه به پیشنهاد هلال احمر، همه راههای کمک مردمی به آسیبدیدهها در بحرانهای طبیعی را ممنوع کرد. در پی همین تصمیم، حساب چهرههایی مثل علی دایی که اقدام به جمعآوری کمک برای زلزلهزدگان کرده بودند، مسدود شد.
این تصمیم جمهوری اسلامی عملا هر گونه تلاش برای جمعآوری کمک مردمی خارج از ساختار حکومتی و مافیای انجمنهای خیریه وابسته به حکومت را غیرممکن کرده است.
خیریهها از جمله ابزارهای جمهوری اسلامی برای رانت، پروپاگاندای حکومتی، توسعه و مدیریت فقر محسوب میشوند.
وضعیت بحرانی در خوی منجر به پیشنهاد هلال احمر ترکیه به جمهوری اسلامی برای ارسال کمکهای لازم شد. کرم کینیک، رییس هلال احمر ترکیه، در توییتی نوشت که این سازمان بلافاصله پس از زلزله خوی پیشنهاد کمک داده اما مقامات جمهوری اسلامی تشکر کرده و اعلام کردهاند نیازی ندارند و خودشان از پس امدادرسانی برمیآیند.
چند روز پس از اعلام رسمی تشکیل یک هیات هفت نفره از مقامهای ارشد جمهوری اسلامی برای فروش اموال عمومی و ملی ایران، اعتراضها به این اقدام جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد.
فروش اموال عمومی تحت عنوان «مولدسازی»، با تایید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، به مرحله اجرا رسیده است.
در حالی که خامنهای به یک هیات هفت نفره اختیار فروش اموال مازاد را داده، اکثر اعضای این هیات سابقه اتصال به بنگاههای اقتصادی وابسته به خود او را دارند و از مصونیت قضایی برخوردار شدهاند.
ایراناینترنشنال در گزارشی که به تازگی تهیه شده، به جزییات واگذاری اختیارات فراقانونی به کارگزاران خامنهای در رابطه با داراییهای عمومی پرداخته است.
فروش اموال عمومی به دلخواه رهبر جمهوری اسلامی تحت عنوان مولدسازی اموال دولت، واکنشهای گسترده فعالان سیاسی و حتی فعالان داخل ایران را نیز برانگیخته است.
شاهزاده رضا پهلوی در توییتی نوشت: «اختصاصیسازی اموال عمومی زیر نام مولدسازی و خصوصیسازی و بذل و بخشش ثروتهای ملی به وابستگان و نهادهای خصولتی، حاصل عطش سیریناپذیر خامنهای برای تاراج ایران است.»
او افزود: «غارتگران بدانند مصونیت قضایی به کارشان نخواهد آمد و اموال غارتشده از ملت ایران باید به خزانه ملت باز گردد.»
همچنین قاسم شعلهسعدی، فعال سیاسی و نماینده پیشین مجلس در برنامه چشمانداز با سیما ثابت در تلویزیون ایراناینترنشنال گفت: «در قانون اساسی ما نهادی به نام سران سه قوه نداریم و مولدسازی اموال دولتی نیز به موجب قانون مدنی، قانون جزایی و قانون اساسی باطل است.»
در داخل ایران نیز اعتراضها ادامه دارد: محمد حسن آصفری، نماینده اراک، مصونیت قضایی هیات هفت نفره برای فروش اموال دولت را «کاپیتولاسیون از نوع ایرانی» خواند.
اما همزمان با ادامه اعتراض نمایندگان مجلس به مصوبه محرمانه سران سه قوه برای واگذاری محرمانه اموال دولت، خامنهای در یک سخنرانی گفت: «اعتراض بعضی از عناصر خوب و خوشنیت به سیاستهای اصل ۴۴، درست نیست. این سیاستها با دقت انتخاب شد اما دولتها درست عمل نکردند.»
فروش این اموال در حالی است که ایران سالهاست در رده فاسدترین کشورها قرار دارد؛ به طوری که از نظر سازمان شفافیت بینالملل، در بین ۱۸۰ کشور جهان، ایران در کنار گینه و بنگلادش در رتبه ۱۴۷ در شاخص ادراک فساد ایستاده است.
گروه جوانان محلات تهران با انتشار فراخوانی از مردم ایران خواست در روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن و همزمان با «دهه فجر که یادآور آغاز زجر و سیهروزی ایرانیان است» هر شب علیه جمهوری اسلامی شعار دهند.
در این اطلاعیه از مردم ایران خواسته شده تا هر شب از ساعت ۲۱، از خیابان، پشتبام، پنجره و هر جای دیگری که هستند شعار «قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان» سر دهند.
با ادامه انتشار فراخوانها به منظور تداوم خیزش انقلابی، جوانان محلات تهران از «مرحله تازهای» گفت که این خیزش وارد آن شده است: «مرحلهای که مهمترین ویژگیهای آن، تعمیق انگیزه مبارزه و یافتن شیوههای تازه اعتراض است؛ به گونهای که در عین اثربخشی، از هزینه کمتری نیز برای معترضان برخوردار باشد.»
این گروه حضور اعتراضی در خیابان را همچنان مهمترین و اصلیترین روشی دانست که در نهایت «خدایگان ستم و قتل و تجاوز و نابودی را از اریکه قدرت به زیر خواهد کشید» و تاکید کرد: «اما این بدان معنا نیست که تا بازگشت دوباره و تسخیر میلیونی خیابانها میبایست دست روی دست بگذاریم.»
نویسندگان این اطلاعیه با اشاره به این که در این «چند ماه پر حادثه» شبها در بسیاری از محلات تهران و سایر شهرهای ایران به صورت مداوم اما پراکنده، فریاد «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» از بام و پنجره خانهها در سیاهی شب طنینانداز بوده است، خواستند تا شهروندان به صورت «همبسته و فراگیر این شعارهای شبانه را فزونی ببخشند و «خواب راحت را در چشمان ضحاک و نیروهای سرکوبگرش» آشفته کنند.
این فراخوان همچنین در پایان از همه مردم خواست تا ضمن سر دادن فریاد آزادی و انقلاب و علاوه بر شعارهای معمول این روزها و شبها، شعار مهم «قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان» را نیز سر دهند چرا که این شعار «لرزه بر اندام ستمگران خواهد انداخت و هزاران یار اسیر در زندانهای ضحاک را به صبح آزادی دلگرم نگه میدارد».
با گذشت پنج ماه از خیزش انقلابی مردم ایران، اشکال مختلف اعتراض از حضور در خیابانها و تجمعات اعتراضی تا سر دادن شعارهای شبانه، دیوارنویسیهای ضد حکومتی، تخریب نمادهای جمهوری اسلامی و سایر شیوههای نافرمانی مدنی ادامه دارد.
شب گذشته (۱۱بهمن) نیز در کرج و مناطق و محلات مختلفی از تهران مانند پونک، نارمک، چیتگر، امانیه، اقدسیه، شهران، شهر زیبا، شهرک باقری و باغ فیض، مردم معترض شعارهای ضدحکومتی سر دادند.
همزمان با تاکید جهانی بر لزوم افزایش فشارها بر جمهوری اسلامی، وزارت بازرگانی آمریکا از تحریم هفت شرکت و نهاد جمهوری اسلامی به دلیل ارائه پهپاد به روسیه در جنگ اوکراین خبر داد.
نیروی هوافضا و سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی سپاه پاسداران، شرکت طراحی و ساخت موتورهای هوایی، شرکت اوج پرواز ما دو نفر، شرکت پرآور پارس، صنایع هوایی قدس و صنایع هوایی شاهد در فهرست سیاه تجاری وزارت بازرگانی آمریکا قرار گرفتند.
بر اساس تحریمهای جدید آمریکا، دارایی احتمالی افراد تحریم شده در آمریکا مسدود میشود و آمریکاییها از معامله با آنان منع خواهند شد.
پیشتر در ۱۶ دیماه نیز، وزارت خزانهداری آمریکا در یک بسته تحریمی دیگر علیه برنامه پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی، شش مدیر اجرایی و عضو هیات مدیره صنایع هوایی قدس و مدیر سازمان صنایع هوافضای ایران را تحریم کرد.
طبق بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا، سازمان صنایع هوایی قدس که ۱۰ سال پیش تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفته بود، به عنوان یک سازنده کلیدی تسلیحات جمهوری اسلامی، مسوول طراحی و تولید پهپادها در ایران است.
آمریکا تاکنون تحریمهای مختلفی را علیه صنعت پهپادسازی جمهوری اسلامی اعمال کرده است.
پیشتر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا از همکاری این کشور با اسرائیل برای مختل کردن شبکه اشاعه پهپادهای ساخت جمهوری اسلامی خبر داد و گفت واشینگتن در حال در پیش گرفتن رویکردی هماهنگ برای اخلال در ارسال پهپادهای ساخت ایران به روسیه و همچنین سایر گروههای تحت حمایت جمهوری اسلامی است.
شبکه سیانان نیز به تازگی در گزارشی اعلام کرد ۴۰ قطعه از قطعات پهپادهای سرنگون شده ایرانی در اوکراین، محصول ۱۳ شرکت مختلف آمریکایی بوده و ۱۲ قطعه نیز ساخت شرکتهایی از سوئیس، کانادا، ژاپن، تایوان و چین هستند.
در این گزارش اعلام شده شواهدی مبنی بر نقض تحریمها علیه جمهوری اسلامی از سوی این شرکتها وجود ندارد و ممکن است این قطعات از طریق شرکتهای ثالث به ایران ارسال شده باشد.
سیانان همچنین نوشت که رهگیری این قطعات کار بسیار سختی است زیرا آنها کاربردهای دوگانه دارند و در دسترس هستند.
«بازماندگان آبان» عنوانی است که برخی از بازداشتشدگان آبان ۹۸ خود را با آن میشناسند و آن قیام تمامعیار علیه حکومت، هویت سیاسیشان را ساخته است. آنها زخم شکنجه و ضربات باتوم را بر پیکر خود دیدهاند، ولی قدمی عقب ننشستهاند.
حالا دستکم سه نفر از آن معترضان دوباره در خیزش ۱۴۰۱ علیه جمهوری بازداشت شدند؛ مجید قرهباغی، میلاد ارسنجانی و رضا رمضانزاده.
مجید قرهباغی؛ مردی که راوی آبان ۹۸ شد
مجید قرهباغی معترضی که احتمالا ۱۴ بهمن تولد ۴۳ سالگیاش را در زندان میگذراند را ماموران لباس شخصی روز اول آذر در ویلای شخصیاش در رویان مازندران با ضرب و شتم بازداشت کردند.
مجید هنگام بازداشت با سگش آماندا که تازه یک ساله شده بود در ویلا بود. ماموران حتی به سگ مجید که بعد از آزادی همدم او شده بود، رحم نکردند و حیوان را به ضرب گلوله کشتند.
منابعی به برنامه «تیتر اول» ایران اینترنشنال گفتند قرهباغی در بازداشت سپاه است و در ساری نگهداری میشود. به گفته آنها، بعد از بیش ۷۰ روز هنوز از عناوین اتهامی او خبری در دست نیست و خانوادهاش نتوانستهاند با فرزندشان ملاقات حضوری داشته باشند.
اطلاعات رسیده همچنین حاکی این است که مجید چند بار به شکل تلفنی و تنها چند دقیقه توانسته با پدر نابینا و برادرش که بعد از کشته شدن مادر و دو برادر دیگرش در یک تصادف رانندگی، تنها قوم و خویش نزدیک او هستند، صحبت کند. او هنوز اجازه داشتن وکیل ندارد و زمان دادگاهش هم اعلام نشده است.
اما مجید با زندان غریبه نیست. او اواخر آبان ۹۸ جزو معترضان بازداشتی بود و به اتهاماتی از جمله «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» بازداشت و به پنج سال زندان محکوم شد.
مجید در سال ۱۳۹۰ به امید ساختن زندگی بهتر به سوییس مهاجرت کرده بود ولی در اسفند سال ۹۱ و در پی مرگ مادر و دو برادرش به ایران بازگشت و یک مغازه فستفود باز کرد که زندان، شغلاش را هم از او گرفت.
او بعد حدود دو سال زندان با «عفو» آزاد شد، اما به گفته یک منبع آگاه با «روحیهای بسیار بد، به دلیل آزار و اذیتی که در زندان فشافویه دیده بود» دوران پس از حبس را آغاز کرد.
او بعد از آزادی از زندان سکوت نکرد و با انتشار ویدیو و بیان نظراتش در اتاقهای کلابهاوس، درباره آنچه در زندان بر بازداشتیهای آبان رفته بود، افشاگری کرد.
این زندانی سیاسی در یک ویدیوی بعد از آزادی از کسانی گفت که طی اعتراضات آبان شکمشان تیر خورده و روی برانکارد بودند اما به همان وضع به زندان منتقل شده و کسی به وضعشان رسیدگی نمیکرد.
او همچنین شکنجههای بازداشتیهای آبان در زندان از جمله کتک زدن با باتوم، کشیدن ناخن پا و شکستن سر و دندان و دست پای معترضان را افشا کرده بود.
قرهباغی در ویدیویی گفته بود: «بیشتر از انفرادی و شکنجه چیزی نیست، همه رو ما دیدیم و قویتر شدیم و دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم. تنها آرزومون سرنگونی نظامه و براش میجنگیم.»
منابع آگاه به ایران اینترنشنال گفتند ماموران هنگام بازداشت مجید، لپتاپ، موبایل، مقداری از مدارکش و همچنین پرونده او و برخی از دوستاش که طی آبان ۹۸ بازداشت و باهم در زندان بودند را ضبط کرده و بردهاند.
میلاد ارسنجانی؛ معترضی که خیابان را رها نکرد
میلاد ارسنجانی مثل خیلی از بازداشتیهای ۹۸ جوانی کارگر است که در خیابان حقش یعنی آزادی را طلب کرد. میلاد ۲۹ شهریور در پی کشته شدن مهسا امینی در اعتراضات میدان ولیعصر تهران بازداشت و به اوین منتقل شد.
دادگاه میلاد ارسنجانی ۳۴ ساله روز ۱۰بهمن «به اتهام اجتماع و تبانی و اخلال در نظم عمومی» برگزار شد. یک روز پیش از آن او بابت یک پرونده دیگر و به دلیل پیام صوتی که سال ۱۴۰۰ در حمایت از اعتراضات در خوزستان داده بود، در دادگاه حاضر شد.
میلاد در این پیام گفته بود از مردم ستمدیده اهواز عذرخواهی میکند و اندوهگین است که نمیتواند شانه به شانهیتان بایستد چرا که خود در بند است.
منابعی آگاه به ایران اینترنشنال گفتند رفتار قاضی در دادگاه روز دوشنبه با ارسنجانی به شدت تند بوده، «مدام بر سر او فریاد میکشیده و او را بابت استوریهایش به تجزیهطلبی متهم میکرده است».
ارسنجانی که اهل مارلیک ملارد است در آبان ۹۸ به اتهامانی همچون کمک کردن به یک معترض مجروح زندانی شد و دادگاه انقلاب شهریار او را به اتهام «اجتماع و تبانی» به پنج سال حبس و برای «توهین به رهبری» به دو سال حبس محکوم کرد. ارسنجانی مرداد ۱۴۰۰ و بعد از ۲۰ ماه حبس با اعمال بخشنامه عفو زودهنگام از زندان فشافویه آزاد شد.
او حدودا سه ماه بعد از آزادی مجددا در آبان ۱۴۰۰از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و به اتهام توهین به رهبری توسط دادگاه انقلاب شهریار به ۹ ماه حبس محکوم شد. آخرین بازداشت این کارگر معترض پس آزادی در تابستان، طی خیزش مردمی ۱۴۰۱ بود.
یکی از دوستان ارسنجانی در توصیف او به ایران اینترنشنال گفت: «دو کلمه برایش کافی است، ساده و مهربان.»
ارسنجانی در سه سال گذشته لحظهای از اعتراض و افشاگری علیه جمهوری اسلامی دست نکشیده است.
او اوایل اسفند ۱۴۰۰در فایلی صوتی از زندان گفت بازجو از او خواسته بوده علیه حسین رونقی فعال حقوق بشر، و مسیح علینژاد روزنامهنگار و فعال سیاسی، شهادت بدهد و بگوید آنها «ضد انقلاب» هستند.
اما زندانی کردن مجدد بازماندگان آبان به این دو نفر محدود نمیشود و بر اساس گزارشهای رسانهای، دستکم یک معترض دیگر آبان در هفتههای گذشته بازداشت شده است.
به نوشته سایت حقوق بشری هرانا، رضا رمضانزاده ۱۷ دی به شعبه ۳ دادسرای اوین احضار و پس از مراجعه به آن، بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
او پیش از آن در آذر ۹۸ در ارتباط با اعتراضات آبان در خانهاش در تهران بازداشت شده بود. دادگاه انقلاب تهران این معترض را به سه سال زندان محکوم کرد، اما اردیبهشت ۱۴۰۰ از زندان تهران بزرگ آزاد شد.
هنوز از اتهامات انتسابی به رمضانزاده خبری منتشر نشده است، اما بر اساس برخی گزارشها وضع سلامتیاش در زندان مناسب نیست و رسیدگی پزشکی محروم مانده است.