اهمیت شهر لِویو برای اوکراین چیست؟

با شلیک موشک به سمت شهر لویو (Lviv) اوکراین، نگرانی از دستاندازی نیروهای روسیه به غرب این کشور، افزایش یافته است. لویو روز ۱۸ مارس از سمت دریای سیاه مورد شلیک موشک قرار گرفت. این شهر ۵۵۰ کیلومتر از کییف، پایتخت، فاصله دارد و ساکنان آن ماههاست برای جنگ آماده میشوند.
وبسایت کانورسیشن به اینکه چه مواردی لویو را متمایز و مهم کرده است پرداخته است.
هر چه در اهمیت راهبردی لویو گفته شود غلو نیست. آندری سادووی، شهردار لویو میگوید: «کییف قلب اوکراین است، اما لویو جان آن است.»
سادووی در چنین اظهارنظری به نقش حیاتی لویو در تولد ملت امروزی اوکراین اشاره دارد. لویو و قسمت اعظم منطقه گالیسیای شرقی که شامل مناطق لویو، ایوانو-فرانکیفسک و ترنوپیل است، نقش کلیدی در فرآیند ملتسازی اوکراین از نیمه دوم قرن نوزدهم بدین سو بازی کرده است. البته تاریخ و اهمیت سیاسی، مذهبی و فرهنگی لویو به بسیار پیشتر از زمانه متلاطم نیمه دوم قرن نوزدهم بازمیگردد.
این شهر از دیرباز محلی بوده که هویت مردم آن با اوکراین گره خورده است و یک قطب چندفرهنگی بوده است. این شهر به بسیاری زبانها نامهای گوناگونی دارد. توسعه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی لویو،عمیقا با فرهنگ اروپایی عجین شده است.
جنبش ملی اوکراین
در نیمه دوم قرن نوزدهم، لویو و منطقه گالیسیای شرقی (که دوسوم جمعیت آن اوکراینی بودند) در مرکز فعالیت سیاسی اوکراین قرار گرفت. این مسئله با وجود فضای روشنفکرانه پادشاهی اتریش-مجارستان محقق شد.
به سمت شرق و در استانهای اوکراین، امپراطوری روسیه در صدد دستگیری فعالان اوکراینی برآمده بود و میکوشید با تعطیلی سازمانها و ممنوعیت انتشارات بهزبان اوکراینی، جنبش ملی رو به رشد آن را سرکوب کند. در همان زمان لویو، بهعنوان یک مرکز روشنفکری و سیاسی، مراکز اصلی انجمنهایی مانند انجمن علمی شوچنکو اوکراین و انجمن آموزشی پروسویتا اوکراین و بسیاری احزاب سیاسی و تعاونی را در خود گرد آورده بود.
در شامگاه وقوع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸)، این شهر بیش از ۲۰۶ هزار سکنه داشت که نیمی از آنان لهستانی کاتولیک، ۲۸ درصد یهودی و ۱۹ درصد عضو کلیسای شرقی بودند. فرهنگ غالب شهر لهستانی و ساکنان آن نخبگان لهستانی بودند؛ اما در طی چند دهه بعد، لویو هر چه بیشتر و بیشتر به شهری محلمنازعه تبدیل و بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۴۴ قدرت در این شهر هفت بار دستبهدست شد.
با فروپاشی پادشاهی اتریش-مجارستان، سربازان اوکراینی کنترل لویو را در یکم نوامبر ۱۹۱۸ به دست گرفتند و آن را «پایتخت جمهوری خلق اوکراین غربی» اعلام کردند. سه هفته بعد و با حمله سربازان لهستانی، سربازان اوکراینی از لویو بیرون رانده شدند. سربازان لهستانی یهودیان لویو را قتلعام کردند و اوکراینیها برخلاف خواست خودشان به شهروندان «جمهوری دوم لهستان» تبدیل شدند.
با شروع جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵) لویو ابتدا به تصرف سربازان شوروی درآمد و سپس به دست ارتش آلمان، که به کشتار جمعیت یهودیان لویو روی آورد، افتاد و سپس در سال ۱۹۴۵ در جماهیر شوروی ادغام شد. سازمانهای ملیگرای اوکراینی پیش از آن، در ابتدا با نازیها همسو شده بودند؛ چرا که دشمن اصلی در نظر آنها جماهیر شوروی بود. ملیگرایان اوکراینی تا اوایل ۱۹۵۰ به جنگ با شوروی ادامه دادند. پس از اخراج ساکنان لهستانی لویو به دست جماهیر شوروی، اوکراینیها به این شهر مهاجرت کردند و به جمعیت غالب آن تبدیل شدند.
بهعنوان بخشی از «جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین»، لویو شهری صنعتی بود و جمعیت آن بیش از دو برابر شد. این شهر همچنین با چندین دانشگاه و مراکز پژوهش، به قطب علمی و همچنین به مرکز مهمی برای جنبش مخالفان اوکراین تبدیل شد. سال ۱۹۹۱، لویو در نهایت شاهد جشن گرفتن استقلال اوکراین بود. لویو شهرت خود را بهعنوان شهری که هویت خود را بسیار در گرو ملیت اوکراینی میشناسد همچنان حفظ کرده است. حمله روسیه به اوکراین، در دیگر شهرها مانند ماریوپل و خارکف نیز همین احساس قدرتمند آمیختگی با هویت اوکراینی را برانگیخته است.
لویو تاریخچه عظیمی پشت سر دارد. سال ۱۹۹۸، مرکز تاریخی لویو برای معماری آن، که قسمت اعظم آن از دو جنگ جهانی جان سالم به در برده است، در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.
لویو، برخلاف کییف که پلی میان شرق و غرب اروپاست، بیشتر یک معجزه است. معجزهای که در اروپای مرکزی خوش نشسته است.