صدای صدرالله که گفت ماموران زندان گفتهاند «انتهای شب میبریمتان انفرادی و قبل اذان صبح به دارتان میکشیم» هنوز در گوشم میپیچد. برخی باور نکردند و گفتند دروغ است، اما جمهوری اسلامی ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ صدرالله فاضلیزارع و یوسف مهراد را با اتهام «سبالنبی» در زندان اراک اعدام کرد.
نهادهای حکومتی، و بهطور مشخص نهادهای انتظامی و قضایی و امنیتی، موج جدیدی از سرکوبگری برای تحمیل حجاب اجباری به زنان ایران را در دستور کار قرار دادهاند؛ دور تازهای از تهدید و تحمیل و ارعاب و خشونت جمهوری اسلامی علیه زنان که بهویژه در شرایط کنونی کشور قابلتاملتر شده است.
جلسه رسیدگی به پرونده ماشالله کرمی، پدر محمدمهدی کرمی از اعدامشدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱، روز سهشنبه چهارم اردیبهشت در شعبه دوم دادگاه انقلاب کرج برگزار شد.
با گذشت بیش از یک سال از آغاز حملات شیمیایی سریالی به مدارس کشور، قوه قضاییه به جای رسیدگی به پرونده و مجازات عاملان، ضیا نبوی و هستی امیری، دو فعال دانشجویی دادخواه را به دلیل تداوم اعتراضشان به این حملات روانه زندان کرد.
دکتر سعید مدنی، جامعهشناس زندانی را میتوان شاهدی برجسته از نحوه برخورد حکومت اقتداگرا و ایدئولوژیکی دانست که به جامعهشناسی نیاز ندارد و جامعهشناسان مستقل و منتقد را سرکوب و قربانی میکند.
موسیقی رپ در سال گذشته و پس از خیزش «مهسا »، بازتاب اعتراضات مردم ایران در خیابان بود. زبان گویای نسل آزادیخواهی که خشمشان را همراه با شعار «نه به جمهوریاسلامی» فریاد زدند.
شعارها، نبض تپنده اعتراضات، پژواک رسای نارضایتی و دیدگاه مردم در گذر تاریخ بودهاند. گویی هر فریاد، فریادی از درد و هر کلمه، انعکاسی از آرزوی دیرینهای است که در قالب واژهها جان میگیرد و بر زبان مردم جاری میشود.
بر اساس اطلاعات جدیدی که از پرونده مجیدرضا رهنورد، یکی از اعدامشدگان خیزش انقلابی سال ۱۴۰۱، به ایراناینترنشنال رسیده مقامهای قضایی و امنیتی مشهد از شاکیان ابتدایی پرونده او برای اجرای مجازات اعدام، نظری نخواسته بودند.
«به اطلاع هموطنان عزیز میرساند در صورت مشاهده هرگونه فعالیت در حمایت از دولت جعلی اسرائیل در فضای مجازی، اطلاعات و مشخصات صفحات مذکور و گردانندگان آنها را (...) ارسال نمایند. لازم به ذکر است طبق قانون (...) با مجرمین برخورد قاطع خواهد شد.».
جمهوریاسلامی در اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ صدها نفر را در خیابانهای ایران به طور سیستماتیک و عامدانه، با گلولههای ساچمهای و پینتبال زخمی کرد و حالا بیشتر از یک سال است که معترضان مجروح از ناحیه چشم بلاتکلیف با درد و نبود دارو و درمان شکنجه میشوند.
عنوانسازی، یکی از ابزار حکمرانی اقتدارگرایانه و ایدئولوژیک در جمهوری اسلامی است که فارغ از منافع گفتمانی، در پشت پرده بخش وسیعی از روند بقای حکومت را تامین میکند. از لقبسازی برای مقامها و تشکیل نهادهای پرخرج تا نامگذاری سالها و وقایع همه در همین چارچوب قابل تحلیل است.
دموکراسی، فارغ از معنای ساده «حکومت اکثریت»، در عصر حاضر یعنی مکانیسمی که همه بتوانند در آن منافع و صدای خود را پیش ببرند و این در حکمرانی محقق نمیشود، مگر با سازماندهی و فعالیت تشکیلاتی شهروندان.
«ما بسیاریم و شما چارهای جز تسلیم ندارید.» این پیام مشترک همه تجمعهای حکومتی است که ناراضیان و معترضان را هدف میگیرد. خواه راهپیمایی ۹ دی و ۲۲ بهمن باشد، خواه تجمعی مذهبی.