بلینکن: ترامپ فرصت تاریخی برای صلح دارد، اما مسیر دشواری در پیش است


آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین آمریکا در دولت جو بایدن، با استقبال از طرح پساجنگ دونالد ترامپ برای غزه، آن را «فرصتی تاریخی» برای صلح خواند، اما هشدار داد که چالشهای بزرگی در مسیر اجرای آن وجود دارد.
بلینکن در رشتهپستهایی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت این طرح باید «در اسرع وقت و با در نظر گرفتن واقعیتهای دشوار میدانی» اجرایی شود. او یادآور شد که دولت بایدن در ژانویه ۲۰۲۵، با عقبنشینی نیروهای اسرائیلی، ارسال گسترده کمکهای انسانی و تدوین یک طرح صلح، آتشبس را به دولت بعدی تحویل داده بود.
بلینکن تأکید کرد که ترامپ طرح دولت پیشین را پذیرفته و بر آن بنا کرده است. به گفته او، این طرح شامل تشکیل ساختارهای موقت برای اداره، امنیت، کمکرسانی و بازسازی غزه با مشارکت کشورهای عربی، نهادهای بینالمللی و فلسطینیهاست، که در نهایت باید به کنترل کامل فلسطینیها واگذار شود.
او افزود: «صلح پایدار در غزه و مسیر معتبر برای تشکیل کشور فلسطین میتواند به احیای روند عادیسازی روابط اسرائیل با همسایگانش بینجامد.» بلینکن در پایان گفت: «ترامپ فرصت دارد این چشمانداز را به واقعیت تبدیل کند. موفقیت او متعلق به همه کسانی است که رنج کشیدهاند، امیدشان را از دست ندادهاند و برای صلح جنگیدهاند.»
حسین الشیخ، معاون رییس تشکیلات خودگردان فلسطین، اعلام کرد که یکشنبه در اردن با تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، درباره آینده غزه پس از جنگ دیدار خواهد کرد.
این دیدار در حالی انجام میشود که بر اساس طرح صلح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ، بلر گزینه اصلی برای ریاست نهاد بینالمللی اداره موقت غزه در دوره انتقالی است؛ طرحی که هنوز نهایی نشده و با مخالفتهایی در میان فلسطینیها روبهرو شده است.
مصطفی برغوثی، دبیرکل ابتکار ملی فلسطین، با اشاره به عملکرد گذشته بلر گفت: «ما به او نیازی نداریم. او در هفت سال حضورش در فلسطین هیچ کاری نکرد و سابقهاش در عراق هم بسیار منفی است.
در حالی که قرار است نشست بینالمللی صلح غزه در شرمالشیخ مصر برگزار شود، رهبران فرانسه، اسپانیا و ایتالیا حضور خود را در این کنفرانس تایید کردند. بهنوشته آسوشیتدپرس، امانوئل مکرون، پدرو سانچز و جورجیا ملونی با پیوستن به جمع رهبران جهانی، حمایت خود را از تلاشهای دیپلماتیک برای پایان جنگ غزه اعلام کردهاند.
در این نشست که با ریاست مشترک دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، و عبدالفتاح السیسی، رییسجمهوری مصر برگزار میشود، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، و کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا نیز حضور خواهند داشت.
در حالی که انتظار میرود همزمان با این نشست روند آزادی گروگانهای اسرائیلی آغاز شود، اسرائیل در این کنفرانس شرکت نخواهد کرد. همچنین حماس اعلام کرده که در نشست شرمالشیخ حضور ندارد. حسام بدران، عضو دفتر سیاسی این گروه، به خبرگزاری فرانسه گفت حماس «در این فرآیند دخیل نیست» و مذاکرات پیشین را عمدتاً از طریق قطر و مصر پیگیری کرده است.

باوجود محکومیت رسمی جنگ غزه از سوی رهبران عرب، اسناد محرمانهای که توسط واشینگتن پست و کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی (ICIJ) منتشر شده نشان میدهد که چند کشور کلیدی عربی در طول جنگ، همکاری امنیتی خود با ارتش اسرائیل را گسترش دادهاند.
در مرکز این همکاری، نه روند صلح فلسطین، بلکه مهار [حکومت] ایران و متحدان منطقهای آن قرار داشته است.
بر اساس این اسناد که از فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) به بیرون درز کردهاند، ایالات متحده طی سه سال گذشته میانجی دیدارها و رزمایشهای مشترکی میان افسران بلندپایه اسرائیلی و نظامیان شش کشور عربی شامل عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر، اردن، بحرین و قطر بوده است. هدف اصلی این نشستها — که در بحرین، مصر، قطر و اردن برگزار شده — بررسی تهدیدات مشترک، از جمله برنامه موشکی ایران، شبکههای شبهنظامی متحد تهران در منطقه، و عملیات گروههای مورد حمایت حکومت ایران در تونلهای غزه بوده است.
ایران، محور اتحاد پنهان
در یکی از اسناد فاششده آمده است: «ایران و گروههای نیابتیاش محور شرارت در منطقهاند.» این سند همراه با نقشهای منتشر شده که بر فراز غزه و یمن — جایی که نیروهای مورد حمایت تهران حضور دارند — تصاویر موشکها نقش بسته است.
اسناد دیگر نشان میدهد که همکاریها تحت عنوان «ساختار امنیت منطقهای» شکل گرفته است؛ پروژهای که هدف آن، ایجاد سامانه دفاع هوایی و اطلاعاتی مشترک برای مقابله با حملات احتمالی حکومت ایران و متحدانش است.
در قالب این طرح، کشورهای عربی و اسرائیل در سال ۲۰۲۲ در یک کنفرانس امنیتی توافق کردند سامانههای راداری و اطلاعاتی خود را با سامانههای آمریکا یکپارچه کنند. تا سال ۲۰۲۴، سنتکام موفق شده بود بیشتر این کشورها را به شبکههای خود متصل کند تا دادههای راداری و حسگرهایشان را در اختیار ارتش آمریکا و در مقابل، تصویر مشترکی از وضعیت هوایی منطقه دریافت کنند.
نقش قطر و عربستان در همکاری علیه جمهوری اسلامی
قطر و عربستان — دو کشوری که هنوز روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل ندارند — در پشت صحنه نقش کلیدی در این همکاری ضدحکومت ایران ایفا کردهاند.
در ماه مه ۲۰۲۴، افسران ارشد اسرائیلی و عربی در پایگاه نظامی العدید در قطر گرد هم آمدند تا درباره مقابله با تهدیدات تهران و عملیات گروههای نیابتی آن گفتوگو کنند. به نوشته این اسناد، هیأت اسرائیلی مستقیماً به پایگاه آمریکایی منتقل شد تا از ورود از مبادی غیرنظامی و احتمال افشای عمومی سفر جلوگیری شود.
در یکی دیگر از نشستها که در سال ۲۰۲۵ برگزار شد، مقامهای سعودی و آمریکایی گزارشی از وضعیت سوریه، نقش حکومت ایران در حمایت از دولت اسد و فعالیت گروههای نیابتی ایران مانند حوثیهای یمن ارائه کردند.
تناقض در رفتار سیاسی و امنیتی کشورهای عربی
این همکاریها در حالی گسترش یافته که رهبران عرب در سطح سیاسی، جنگ اسرائیل در غزه را بهشدت محکوم کردهاند. امیر قطر در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر گذشته، حملات اسرائیل را «جنگی نسلکشانه علیه مردم فلسطین» توصیف کرد و عربستان نیز اسرائیل را به «گرسنگی دادن» و «پاکسازی قومی فلسطینیان» متهم کرد.
اما در سطح امنیتی، همان کشورها در حال تبادل اطلاعات با اسرائیل برای مقابله با حکومت ایران بودهاند. اسناد سنتکام تصریح میکند که «این همکاریها بهمنزله تشکیل ائتلاف جدید نیست» و تمامی نشستها باید «در محرمانگی کامل» برگزار شوند.
از دفاع هوایی تا عملیات اطلاعاتی علیه جمهوری اسلامی
در یکی از گزارشهای سنتکام، طرحی برای ایجاد «مرکز ترکیبی امنیت سایبری خاورمیانه» تا سال ۲۰۲۶ مطرح شده که قرار است مقر آموزش و تمرین عملیات دفاع سایبری در منطقه باشد. سندی دیگر پیشنهاد ایجاد «مرکز همگرایی اطلاعات» را میدهد تا کشورهای شریک بتوانند عملیات اطلاعاتی علیه حکومت ایران و متحدانش را «سریعتر و هماهنگتر» اجرا کنند.
ژنرالهای آمریکایی این همکاری را ادامه توافقهای موسوم به «پیمان ابراهیم» میدانند که از زمان عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل در سال ۲۰۲۰ آغاز شد. با این حال، تحلیلگران معتقدند که همکاریهای امنیتی صرفاً جنبه تاکتیکی دارد و لزوماً به همگرایی سیاسی منجر نخواهد شد.
واکنش کارشناسان: ائتلافی شکننده بر پایه ترس از تهران
امیل خُییم، مدیر برنامه امنیت منطقهای در اندیشکده بینالمللی مطالعات استراتژیک، در گفتوگو با واشینگتن پست گفته است: «ایران چسبی است که این همکاریها را کنار هم نگه میدارد، اما این چسب موقتی است. حمله اسرائیل به قطر نشان داد که این اتحاد پنهان چقدر شکننده است.»
توماس ژونو، استاد دانشگاه اتاوا نیز گفت: «کشورهای عرب خلیجفارس از رفتار غیرقابل پیشبینی اسرائیل بیم دارند، اما در عین حال به آمریکا و اسرائیل برای مهار ایران وابستهاند. همین دوگانگی باعث شده همکاریهایشان با تلآویو در سطح نظامی ادامه یابد، در حالی که در سطح سیاسی علیه آن موضع میگیرند.»
افشای این اسناد نشان میدهد که ترس از گسترش نفوذ ایران بیش از هر عامل دیگری، کشورهای عربی را به همکاری با اسرائیل واداشته است — همکاریای که در ظاهر وجود ندارد، اما در عمق نهادهای نظامی و اطلاعاتی منطقه ریشه دوانده است.
در حالی که جنگ غزه در مسیر آتشبس قرار گرفته، این «اتحاد پنهان ضدایرانی» احتمالاً در آینده به یکی از ابزارهای کلیدی واشینگتن برای بازتعریف نظم امنیتی خاورمیانه تبدیل خواهد شد.

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه سابق آمریکا، با اشاره به عواملی که به دستیابی به توافق آتشبس غزه منجر شد، گفت که حماس «منزوی» شده و متوجه شده است که دیگر «ایران، حزبالله و حوثیها» به یاری آن نمیآیند.
وزیر خارجه آمریکا در دوره ریاستجمهوری جو بایدن با انتشار پیامی در شبکه ایکس، از امید برای پایان جنگ سخن گفت و از ترامپ، استیو ویتکاف و جرد کوشنر برای «نقشآفرینی در دستیابی به آتشبس و ایجاد امکان صلح پایدار» قدردانی کرد.
او در بخش دیگری از پیام خود نوشت کشورهای عربی و ترکیه با اقدامات اخیر خود نشان دادهاند که ادامه وضعیت گذشته را نمیپذیرند و همین امر به انزوای حماس انجامیده است.
او افزود: «حماس نیز درک کرده که نیروهای نجاتدهندهای مانند ایران، حزبالله و حوثیها به کمکش نخواهند آمد.»
به گفته بلینکن، اسرائیل به اهداف جنگی خود از جمله «نابودی حماس بهعنوان یک نیروی نظامی سازمانیافته» رسیده است، هرچند این هدف با بهای سنگینی برای غیرنظامیان فلسطینی همراه بوده است.
واشینگتن پست گزارش داد که پرسنل سنتکام برای راهاندازی عملیات اطلاعاتی با هدف خنثی کردن روایت جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه تهران مدافع منطقهای فلسطینیان است، جلسات برنامهریزی برگزار کردند تا به جای آن یک روایت دیگر از «شراکت منطقهای، شکوفایی و همکاری» را ترویج دهند.
واشینگتن پست نوشت که طبق پنج سند سنتکام، ارتش آمریکا یک «ساختار امنیت منطقهای» را توصیف میکند که شامل اسرائیل، قطر، بحرین، مصر، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی است.
این اسناد به کویت و عمان نیز بهعنوان «شرکای بالقوه» که از همه جلسات این گروه مطلع هستند، اشاره میکنند.





