عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، درباره مذاکرات ژنو گفت که امروز بحث جدی و محترمانهای در جریان بود و آماده است در آینده نزدیک دوباره با وزرای خارجه اروپایی ملاقات کند.
او پس از مذاکرات ژنو گفت که جمهوری اسلامی آماده است تا بار دیگر دیپلماسی را بررسی کند.
عراقچی در ادامه گفت که در مذاکرات با مقامات اروپایی به صراحت اعلام کرده، تواناییهای دفاعی جمهوری اسلامی قابل مذاکره نیست.
بریتانیا روز جمعه ۳۰ خرداد اعلام کرد که بهطور موقت کارکنان خود را از سفارت این کشور در تهران خارج میکند و فعالیتهای سفارت را بهصورت غیرحضوری ادامه خواهد داد.
همچنین ایرلند اعلام کرد که در پی وخامت اوضاع، با هماهنگی شرکای اروپایی، تصمیم گرفته پرسنل سفارت را بهطور موقت از تهران منتقل کند و ادامه فعالیتهای دیپلماتیک از دوبلین انجام خواهد شد.
از سوی دیگر، سوئیس روز جمعه از تعطیلی موقت سفارت خود در تهران خبر داد و اعلام کرد که تمامی کارکنان دیپلماتیک خود را به سلامت از ایران خارج کرده است. با این حال، بر ادامه نقش سنتی خود بهعنوان حافظ منافع ایالات متحده در ایران تاکید کرد.
اسلوونی نیز روز پنجشنبه از خروج موقت کارکنان دیپلماتیک و خانوادههایشان از سفارت این کشور در تهران خبر داد.
استرالیا هم اعلام کرد که فعالیتهای سفارت خود در تهران را تعلیق کرده و به دیپلماتها و خانوادههایشان دستور داده ایران را ترک کنند. نیوزیلند نیز سفارت خود را بسته و کارکنان خود را خارج کرده است.
وزارت امور خارجه اسلواکی اعلام کرد که بهدلیل تشدید درگیریهای نظامی، سفارت این کشور در تهران را بهطور موقت تعطیل کرده و تمام کارکنان آن از ایران خارج خواهند شد. همچنین جمهوری چک، پرتغال و بلغارستان نیز سفارتخانههای خود را تعطیل کردهاند.

در پی تشدید درگیریهای نظامی میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، شماری از کشورهای غربی و اروپایی اقدام به خروج دیپلماتهای خود از تهران کردند و برخی نیز سفارتخانههای خود را بهطور موقت تعطیل کردند.
بریتانیا روز جمعه ۳۰ خرداد اعلام کرد که بهطور موقت کارکنان خود را از سفارت این کشور در تهران خارج میکند و فعالیتهای سفارت را بهصورت غیرحضوری ادامه خواهد داد. همچنین ایرلند نیز اعلام کرد که در پی وخامت اوضاع، با هماهنگی شرکای اروپایی، تصمیم گرفته پرسنل سفارت را بهطور موقت از تهران منتقل کند و ادامه فعالیتهای دیپلماتیک از دوبلین انجام خواهد شد.
از سوی دیگر، سوئیس روز جمعه از تعطیلی موقت سفارت خود در تهران خبر داد و اعلام کرد که تمامی کارکنان دیپلماتیک خود را به سلامت از ایران خارج کرده است. با این حال، بر ادامه نقش سنتی خود بهعنوان حافظ منافع ایالات متحده در ایران تاکید کرد.
اسلوونی نیز روز پنجشنبه از خروج موقت کارکنان دیپلماتیک و خانوادههایشان از سفارت این کشور در تهران خبر داد. استرالیا هم اعلام کرد که فعالیتهای سفارت خود در تهران را تعلیق کرده و به دیپلماتها و خانوادههایشان دستور داده ایران را ترک کنند. نیوزیلند نیز سفارت خود را بسته و کارکنان خود را خارج کرده است.
وزارت امور خارجه اسلواکی اعلام کرد که بهدلیل تشدید درگیریهای نظامی، سفارت این کشور در تهران را بهطور موقت تعطیل کرده و تمام کارکنان آن از ایران خارج خواهند شد. همچنین جمهوری چک، پرتغال و بلغارستان نیز سفارتخانههای خود را تعطیل کردهاند.
یک مقام آمریکایی گفت که استیون ویتکاف، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور خاورمیانه، بهطور منظم با ایرانیها در تماس است و قطر به عنوان واسطه در این ارتباط نقش دارد.
کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، پس از پایان مذاکرات با عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، گفت که طرفین توافق کردند مذاکرات ادامه یابد و درباره مسائلی فراتر از مسائل هستهای بحث شود.
یوهان وادفول، وزیر خارجه آلمان نیز گفت: «خوشحالیم که با عراقچی مذاکرات جدی داشتیم.»
ژاننوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه با اشاره به اینکه «ما به راهحلهای ریشهای برای برنامه هستهای جمهوری اسلامی نیاز داریم، گفت: «انتظار داریم ایران باب گفتوگو را باز کند، از جمله با ایالات متحده، تا بتوان به راهحلی از طریق مذاکره برای این بحران دست یافت.»
او با بیان اینکه عراقچی گفته است آماده ادامه مذاکرات در مورد مسائل هستهای و سایر مسائل از جمله موضوعات فراتر از بحث هستهای است، افزود: «حمایت جمهوری اسلامی از گروههای تروریستی، حمایت از روسیه از طریق فروش پهپاد و زندانیشدن شهروندان اروپایی، برای ما مسئله هستند.»
دیوید لمی، وزیر خارجه بریتانیا با بیان اینکه علاقهمند به ادامه گفتوگوها با جمهوری اسلامی هستیم، گفت: «از ایران میخواهیم به مذاکرات خود با آمریکا ادامه دهد.»

در حالی که تنش نظامی بیسابقهای میان جمهوری اسلامی و اسرائیل در جریان است، بسیاری از تحلیلگران مسئولیت مستقیم این بحران را متوجه شخص علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، میدانند.
سیاستهای ایدئولوژیک، منطقهگرایی تهاجمی و نادیده گرفتن منافع ملی در طول سه دهه گذشته، ایران را به نقطهای رساندهاند که اکنون درگیر یک جنگ تمامعیار است؛ جنگی که نه حاصل اجبار، بلکه محصول انتخابهای سیاسی و ایدئولوژیک رهبر آن است.
تثبیت قدرت در نبود مشروعیت مذهبی
علی خامنهای پس از درگذشت روحالله خمینی در سال ۱۳۶۸، با حمایت سیاسیون قدرتمند و تغییر قانون اساسی، رهبری جمهوری اسلامی را بهدست گرفت؛ در حالی که فاقد جایگاه مرجعیت دینی لازم بود. از همان آغاز، پروژه تمرکز قدرت را با حذف رقبای سیاسی، تقویت نهادهای امنیتی و ایجاد شبکهای از وفاداران در سپاه، قوه قضائیه، شورای نگهبان و دیگر ارکان حکومت آغاز کرد.
سرکوب داخلی بهمثابه ابزار تثبیت
از جنبش سبز ۱۳۸۸ تا اعتراضات آبان ۹۸ و خیزش «زن، زندگی، آزادی» در ۱۴۰۱، خامنهای همواره پاسخ اعتراضات مردمی را با سرکوب خشن داده است. هزاران نفر بازداشت، صدها نفر
کشته، و قطع اینترنت و سانسور شدید، از ویژگیهای مشترک این رویدادها بودهاند. رهبر جمهوری اسلامی معترضان را «اغتشاشگر» و اعتراضات را «توطئه دشمن» خوانده و با اعطای مجوز به نهادهای سرکوب، فضای عمومی را امنیتی کرده است.
مهندسی نهادهای انتخابی و حذف مشارکت مردمی
در دوره خامنهای، شورای نگهبان به ابزاری برای حذف سیستماتیک نامزدهای غیرهمسو بدل شد و انتخابات، بهویژه در سالهای اخیر، به رویدادهایی بیرمق با کمترین مشارکت تاریخی تنزل یافتهاند. او سیاست را به انحصار جناحهای وفادار به خود درآورد و از طریق نظارت استصوابی، ساختار انتخاباتی را بیاثر کرد.
سیاست خارجی خامنهای؛ ایدئولوژی پیش از منافع ملی
رهبر جمهوری اسلامی سیاست خارجی را نه در خدمت توسعه و امنیت ملی، بلکه در مسیر تقابل با غرب و پیشبرد «محور مقاومت» تعریف کرد. حمایت نظامی و مالی از حزبالله لبنان، حوثیهای یمن، گروههای شبهنظامی شیعه در عراق و سوریه، و دشمنی ساختاری با اسرائیل، سیاستهایی بودند که کشور را درگیر منازعات پرهزینه منطقهای کرد.
همین راهبردها به افزایش تحریمها، فشار اقتصادی، و انزوای جهانی ایران انجامید. در حالی که بسیاری از کارشناسان هشدار دادند که این مسیر هزینههای سنگینی برای مردم دارد، خامنهای با تاکید بر «اقتصاد مقاومتی» و «ایستادگی»، از تغییر مسیر خودداری کرد.
کنترل رسانه و فضای عمومی
خامنهای با تسلط بر صداوسیما، فیلترینگ گسترده، و ایجاد نهادهایی چون شورای عالی فضای مجازی، جریان اطلاعات را به شدت محدود کرد. هر صدای منتقد، اعم از روزنامهنگار، هنرمند، یا کاربر شبکههای اجتماعی، با سرکوب، تعقیب قضایی یا زندان روبهرو شد.
دستگاه سرکوب، ابزار بقا
در دوران رهبری خامنهای، نهادهای اطلاعاتی چون وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه به ابزارهای مرکزی برای کنترل جامعه تبدیل شدند. این نهادها نهتنها در سرکوب اعتراضات، بلکه در مهار هرگونه دگراندیشی فرهنگی و اجتماعی نیز نقشآفرین بودند. ماموریت اصلی آنها، حفظ ساختار ایدئولوژیک نظام است، نه امنیت عمومی.
نتیجه یک راهبرد: تقابل دائمی، جنگ محتمل
رهبر جمهوری اسلامی با اولویتدادن به منافع ایدئولوژیک نظام بر منافع ملت، کشور را به انزوای جهانی، فروپاشی اقتصادی و در نهایت رویارویی نظامی سوق داده است. درگیری نظامی اخیر با اسرائیل نه حادثهای ناگهانی، بلکه نتیجه مستقیم سه دهه سیاستورزی رهبری است که به جای تعامل، تقابل را برگزید.
علی خامنهای نهفقط بهعنوان رهبر یک کشور، بلکه بهعنوان معمار یک ساختار اقتدارگرای ایدئولوژیک، مسئول مستقیم وضعیت کنونی ایران است. ساختاری که بر سرکوب، انزوا، تحقیر مشارکت مردمی و دشمنتراشی بنا شده، اکنون کشور را درگیر جنگ کرده است. این جنگ، پیش از آنکه تقصیر اسرائیل یا آمریکا باشد، نتیجه راهبردی است که از دفتر خامنهای در تهران هدایت شده است.






