روبیو در برابر فشار اروپا: تا چند هفته دیگر میفهمیم روسیه درباره آتشبس جدی است یا نه
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، اعلام کرد که این کشور «در عرض چند هفته» خواهد دانست که آیا روسیه در زمینه برقراری صلح با اوکراین جدی است یا نه. متحدان اروپایی آمریکا مسکو را به اتلاف زمان در مورد درخواست دولت دونالد ترامپ برای آتشبس در اوکراین متهم کردهاند.
دولت دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، وعده داده جنگ سهساله اوکراین را به سرعت به پایان برساند و طی هفتههای اخیر گفته که باور دارد ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، به صلح متعهد است.
رویترز به نقل از منابع آگاه گزارش داد که کاخ سفید اخیرا به نیتهای پوتین مشکوک شده، با این حال ترامپ همچنان بهطور عمومی نشان میدهد که باور دارد پوتین میخواهد جنگ را تمام کند.
روبیو جمعه در پایان یک جلسه دوروزه ناتو گفت: «ما به زودی خواهیم دانست، در عرض چند هفته، نه ماهها، که آیا روسیه به صلح جدی است یا نه. امیدوارم که باشد.»
وزیر خارجه آمریکا تاکید کرد: «اگر این مسئله به درازا بکشد، رییسجمهوری ترامپ به دام مذاکرات بیپایان نمیافتد.»
او افزود: «ما در حال آزمایش این هستیم که آیا روسها علاقهمند به صلح هستند یا نه. عمل آنها - نه کلماتشان، بلکه عمل آنها - تعیین خواهد کرد که آیا آنها جدی هستند یا نه، و ما قصد داریم این را زودتر از دیرتر بفهمیم.»
روسیه در ماه گذشته میلادی پیشنهاد آتشبس ۳۰ روزهای را که از سوی ایالات متحده مطرح شده بود رد کرد.
رد این پیشنهاد در شرایطی بود که اوکراین گفته بود آماده است با چنین پیشنهادی با روسیه توافق کند.
طرفین درگیر در اوکراین سپس به یک وقفه محدود در حملات به زیرساختهای انرژی یکدیگر توافق کردند، اما اکنون هر دو طرف یکدیگر را به نقض آن متهم میکنند.
واشینگتن میگوید که هنوز در حال مذاکره با هر دو طرف است.
کشورهای اروپایی از واشینگتن میخواهند که از مسکو بخواهد ثابت کند در مورد صلح جدی است و برخی پیشنهاد کردهاند که یک ضربالاجل صریح تعیین شود.
ژان-نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، گفت که مسکو «باید پاسخی به ایالات متحده بدهد» که «تلاش زیادی برای ارائه یک پیشنهاد صلح و آتشبس کرده است.»
دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا، گفت که پوتین به اقدامات خود «ادامه میدهد که بازی کند، ادامه میدهد تا زمان را کش دهد.»
او افزود: «او میتواند هماکنون آتشبس را بپذیرد، اما همچنان به بمباران اوکراین، مردم غیرنظامی آن و تاسیسات انرژیاش ادامه میدهد. ما تو را میبینیم، ولادیمیر پوتین، ما میدانیم که تو چه میکنی.»
آنا لِنابربوک، وزیر امور خارجه آلمان، نیز گفت که صحبتهای پوتین در مورد مذاکرات «هیچ چیزی جز وعدههای توخالی نیست» و رهبر روسیه «برای کسب زمان، همیشه درخواستهای جدید مطرح میکند.»
وزیران امور خارجه کانادا و استونی از جمله کسانی بودند که خواستار تعیین مهلت زمانی برای پذیرش آتشبس از سوی روسیه شدند.
یک مقام ارشد وزارت امور خارجه ایالات متحده شامگاه پنجشنبه اعلام کرد که لزوما توافقی در مورد زمانبندی فشار بر روسیه وجود ندارد، اما این موضوع بهطور مشترک پذیرفته شده که «هرچه زودتر بهتر است.»
او افزود: «توافق عمومی بر این بود که روسیه باید بیشتر عمل کند و روسیه باید در زمینه آتشبس توافق کند.»
رویترز نوشت که اعتماد اروپاییها به ایالات متحده بهعنوان محافظ نهایی قاره در برابر هرگونه حمله از سوی روسیه در ماههای اخیر با توجه به نزدیکی ترامپ به مسکو دچار تزلزل شده است.
وقتی از اسپن بارت اید، وزیر امور خارجه نروژ، پرسیده شد که آیا وزیران خارجه ناتو تضمینهایی از روبیو دریافت کردند که واشینگتن هیچ گونه امتیازاتی به روسیه که برای منافع اروپاییها مضر باشد نخواهد داد، او به رویترز گفت: «من احساس کردم که در اتاق توافق گستردهای درباره خطوط قرمز وجود داشت.»
رویترز نوشت که وقتی همان سوال از یک دیپلمات ارشد اروپایی پرسیده شد، او گفت: «باید بگویم که او (روبیو) همه حرفهای درست را زد. اما نکته این است که آیا اعتماد کافی بین ایالات متحده و متحدانش باقیمانده است یا نه.»
آمریکا شبکهای وسیع از پایگاههای نظامی را در سراسر خاورمیانه و اقیانوس هند حفظ کرده است. این پایگاهها که با پیشرفتهترین تجهیزات نظامی جهان تجهیز شدهاند، برای حضور عملیاتی پیشدستانه به منظور بازدارندگی، توانایی حمله سریع و نفوذ منطقهای طراحی شدهاند.
برای مخاطبان، درک این شبکه از قدرت آمریکا، کلید فهم تهدیدها و موقعیتگیریهای راهبردی است که وضعیت فعلی منطقه را شکل میدهد. این مطلب به بررسی گستردگی، ساختار و تاثیر این معماری نظامی در زمینه روابط ایالات متحده و ایران میپردازد.
دیهگو گارسیا: ناو هواپیمابر غرقنشدنی در اقیانوس هند
دیهگو گارسیا یکی از مهمترین بخشهای حضور جهانی ارتش آمریکا محسوب میشود. این جزیره که بیش از هزار و ۶۰۰ کیلومتر از سواحل جنوبی هند فاصله دارد، قلمرو بریتانیاست که از زمان جنگ سرد به ایالات متحده اجاره داده شده. به آن «ناو هواپیمابر غرقنشدنی» میگویند چرا که میزبان بمبافکنهای دوربرد، کشتیهای پیشموضعگیریشده، ایستگاههای ماهوارهای زمینی و امکانات پشتیبانی نیروی دریایی است.
در سال ۲۰۲۴، تصاویر ماهوارهای، استقرار بمبافکنهای بی-۲ اسپریت (B-2 Spirit) در دیهگو گارسیا را تایید کردند؛ اقدامی که نشان از موقعیتگیری استراتژیک آمریکا در پاسخ به تنشهای منطقهای دارد.
این پایگاه با باند فرودی به طول ۱۲ هزار پایی، قادر به میزبانی تقریبا هر هواپیمای نظامی آمریکایی، از جمله پرندههای هستهای است.
دیهگو گارسیا در گذشته سکوی پرتاب عملیاتهایی در عراق و افغانستان بوده و در صورت وقوع درگیری با ایران نیز میتواند بار دیگر نقشآفرین شود.
پایگاه هوایی العُدید قطر، فرماندهی مرکزی در دل صحرا
پایگاه هوایی العُدید که در دهه ۱۹۹۰ ساخته شد و پس از حملات ۱۱ سپتامبر گسترش یافت، بزرگترین پایگاه آمریکا در خاورمیانه محسوب میشود. این پایگاه میزبان بیش از ۱۰ هزار نظامی و مقر و مرکز عملیات هوایی ترکیبی (CAOC) است؛ ساختاری که عملیاتهای هوایی را در ۲۱ کشور تحت فرماندهی سنتکام هماهنگ میکند.
این پایگاه مجهز به پناهگاههای مستحکم، باند فرودی ۱۵ هزار پایی و زیرساختهایی برای پشتیبانی از بمبافکنها، تانکرهای سوخترسان و پهپادهاست.
العُدید هم نقش لجستیکی دارد و هم در حفظ برتری هوایی آمریکا حیاتی است. این پایگاه پیشتر سکوی پرتابی برای عملیات در سوریه، عراق و افغانستان بوده و همچنان مرکز ماموریتهای اطلاعاتی و شناسایی بر فراز خلیج فارس محسوب میشود.
پایگاه پشتیبانی نیروی دریایی بحرین: مرکز عملیات دریایی
پایگاه اناسای (NSA) بحرین که مقر ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکاست، در قلب ماموریتهای دریایی ایالات متحده در خلیج فارس قرار دارد. با توجه به حساسیت تنگه هرمز -جایی که روزانه حدود ۲۰ درصد از نفت جهان از آن عبور میکند- این پایگاه مرکز اصلی بازدارندگی دریایی است.
ناوگان پنجم، مسئولیت نظارت بر یکی از پررفتوآمدترین مسیرهای دریایی جهان را دارد و ناوهای هواپیمابر، زیردریاییها، ناوشکنها و شناورهای مینروب در آن فعالاند.
حضور آمریکا در این منطقه، قابلیت واکنش سریع به تهدیدهای احتمالی دریایی از سوی ایران را فراهم میکند.
اسرائیل، اردن، امارات و فراتر از آن: شبکهای از پایگاههای کوچکتر
در کنار پایگاههای اصلی، ایالات متحده پایگاههای کوچکتر یا مشترکی در سراسر منطقه دارد:
پایگاه هوایی موفق السلطی (اردن): محل پرتاب پهپادهای MQ-9 ریپر.
صحرای نگِب (اسرائیل): دارای رادارها و زیرساخت دفاع موشکی تحت نظارت آمریکا.
این مکانها هر یک نقش تخصصی خود را ایفا میکنند؛ از جمعآوری اطلاعات گرفته تا آمادگی برای عملیاتهای فوری.
قدرت دریایی آمریکا و گروههای ضربتی ناو هواپیمابر
وقتی ناوهای هواپیمابر آمریکایی وارد آبهای خلیج فارس یا دریای عمان میشوند، این کار معمولا در قالب گروههای ضربتی ناو هواپیمابر (Carrier Strike Groups) انجام میشود؛ یگانهایی شناور که حول یک ناو هواپیمابر هستهای و چندین کشتی همراه سازماندهی شدهاند.
در اواخر سال ۲۰۲۳، ناوهای USS Gerald R. Ford و USS Dwight D. Eisenhower به منطقه اعزام شدند؛ پاسخی مستقیم به حملات علیه کشتیهای تجاری در منطقه.
این گروهها شامل ناوشکنهایی با سیستم دفاعی Aegis و موشکهای SM-3 هستند که توانایی رهگیری موشکهای بالستیک را دارند.
چنین آرایشی در سواحل جنوبی ایران هم نقش دفاعی ایفا میکند و هم ظرفیت حمله احتمالی را در اختیار قرار میدهد.
سامانههای دفاع هوایی: تاد، پاتریوت و لایهبندی دفاعی
برای مقابله با تهدیدهای موشکی ایران یا نیروهای نیابتی آن، ایالات متحده و متحدانش در منطقه از سامانههای چندلایه پدافند هوایی استفاده میکنند:
تاد (THAAD): در امارات متحده عربی و عربستان سعودی مستقر شده است.
پاتریوت PAC-3: در کویت، قطر و بحرین مستقر است.
این سامانهها با شبکههای راداری و ماهوارهای ادغام شدهاند و به فرماندهان آمریکایی امکان میدهند تهدیدهای هوایی را در لحظه شناسایی و رهگیری کنند.
شبکههای لجستیکی و اطلاعاتی
قدرت نظامی آمریکا صرفا محدود به پایگاهها و ناوهای جنگی قابل رویت نیست. ستون فقرات این قدرت، لجستیک است: انبارهایی مملو از سوخت، غذا، مهمات و قطعات یدکی که در سراسر منطقه پیشموضعگیری شدهاند. هواپیماهای شناسایی مانند RC-135 و ناوگانهای پهپادی نیز دادههای لحظهای جمعآوری میکنند.
عملیاتها از طریق سنتکام، ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) که مقر اصلی آن در تامپای فلوریداست اما بخشهای منطقهای آن در قطر، بحرین و کویت نیز فعالند، هماهنگ میشوند.
پیامدهای حضور نظامی آمریکا برای ایران: بازدارندگی یا تحریک؟
از دید تهران، شبکه پایگاههای ایالات متحده در اطراف ایران میتواند نوعی محاصره تلقی شود.
بمبافکنهای آمریکا میتوانند از دیهگو گارسیا بدون شناسایی پرواز کنند و موشکهای کروز از زیردریاییهای مستقر در دریای عرب شلیک شوند. این به معنای سناریویی است که بر اساس آن، جمهوری اسلامی باید تهدیدها را از همه جهات در نظر بگیرد.
با این حال، همین حضور نظامی نقش بازدارنده نیز دارد.
فرماندهان آمریکایی تاکید دارند که آماده هستند اما الزاما قصد حمله ندارند.
پیام واضح است: هرگونه حمله به نیروهای آمریکایی یا متحدانش با پاسخی سریع و قاطع مواجه خواهد شد.
توان نظامی ایران و موازنه نامتقارن منطقهای
پاسخ جمهوری اسلامی بهجای رویارویی مستقیم، در قالب ابزارهای نامتقارن بوده است: از ساخت پایگاههای موشکی زیرزمینی و پهپادهای انتحاری گرفته تا تجهیز نیروهای نیابتی.
با این حال، بخش زیادی از مواضع مطرحشده درباره قدرت نظامی ایران، بهویژه در زمینه دقت موشکها، ظرفیتهای جنگ الکترونیک یا عمق استراتژیک در منطقه، بهدرستی قابل تایید نیست و عمدتا به منابع رسمی جمهوری اسلامی یا تحلیلهای رسانهای داخلی متکی است.
در حالی که توان بازدارندگی ایران در برخی حوزهها قابل توجه است، موازنه قدرت واقعی میان ایران و ساختار نظامی گسترده و جهانی ایالات متحده، بسیار نابرابر باقی میماند.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند ایران توانایی تحمیل تلفات و هزینههایی به آمریکا و متحدانش را دارد اما وارد کردن ضربهای فلجکننده یا حفظ جنگی بلندمدت با نیروی نظامی همسطح در توان این کشور نیست.
حضور نظامی ایالات متحده در خاورمیانه و اقیانوس هند عمیق، مجهز و از لحاظ عملیاتی بسیار انعطافپذیر است. از باندهای دیهگو گارسیا گرفته تا ناوهای جنگی در خلیج فارس و سامانههای دفاعی در حاشیه خلیج فارس، چینش نظامی آمریکا پیام روشنی برای ایران دارد.
روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از مقامات آمریکایی نوشت که دولت دونالد ترامپ در تلاش است تا جمهوری اسلامی را برای ورود به مذاکرات مستقیم هستهای تحت فشار قرار دهد. به گفته این مقامات، هدف رییسجمهوری آمریکا دستیابی به توافقی برای برچیده شدن کامل برنامه هستهای حکومت ایران است.
یکی از مقامهای ارشد دولت آمریکا جمعه ۱۵ فروردین در گفتوگو با وال استریت ژورنال تاکید کرد که واشینگتن خواهان گفتوگوهای مستقیم میان مقامهای ارشد آمریکا و ایران است و میخواهد از شرایطی که طی آن مذاکرهکنندگان در طبقات مختلف یک هتل مستقر شده و ماهها یا سالها صرف رد و بدل کردن پیام میکنند، جلوگیری شود.
ترامپ یکشنبه ۱۰ فروردین در مصاحبه با شبکه انبیسی نیوز اعلام کرد اگر جمهوری اسلامی درباره برنامه هستهای خود توافق نکند، بمباران خواهد شد.
او گفت: «در صورت حمله به ایران، «این بمباران بهگونهای خواهد بود که شبیه آن را هرگز ندیدهاند.»
پیش از این علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی اول فروردین ماه خود گفت که آمریکا در مواجهه با حکومت ایران، هرگز با تهدید به جایی نخواهد رسید و بار دیگر تهدید کرد که اگر درگیری نظامی در بگیرد، جمهوری اسلامی پاسخ خواهد داد.
زمان و مکان مذاکره احتمالی هنوز مشخص نیست
وال استریت ژورنال همچنین گزارش داد هر چند آمریکا هنوز تیم مذاکرهکننده یا مکان مشخصی برای گفتوگوهای مورد نظر تعیین نکرده اما به نظر میرسد استیو ویتکوف، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور خاورمیانه، نقش فعالی در روند مذاکرات احتمالی داشته باشد.
لورا روزن، خبرنگار مستقل آمریکایی، ۱۴ فروردین به نقل از یک منبع ایرانی گزارش داد که تهران با شروع مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا درباره موضوع هستهای موافقت کرده است و اگر مراحل اولیه در خصوص توافق بر سر چارچوب مذاکرات پیشرفتی داشته باشد، مذاکرات را بهطور مستقیم ادامه خواهد داد.
این منبع که نخواست نامش فاش شود، افزود: «در صورت توافق آمریکا، ممکن است دور نخست گفتوگوهای غیرمستقیم طی دو تا سه هفته آینده در عمان آغاز شود.»
هدف، حذف کامل برنامه هستهای ایران
یک مقام ارشد دیگر دولت آمریکا نیز در گفتوگو با وال استریت ژورنال اعلام کرد در صورت آغاز مذاکرات، ایالات متحده حاضر به اعطای امتیازاتی مانند ادامه بخشی از فعالیتهای غنیسازی اورانیوم نخواهد بود چرا که هدف نهایی واشینگتن، حذف کامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی است.
خامنهای چهارشنبه ۲۲ اسفند در سخنرانی برای جمعی که رسانههای ایران آنها را «دانشجو» خواندند، در واکنش به نگرانیهای کشورهای غربی درباره احتمال دستیابی ایران به سلاح اتمی گفت: «میگویند "نمیگذاریم ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند"، ما اگر میخواستیم سلاح هستهای درست کنیم، آمریکا نمیتوانست جلوی ما را بگیرد.»
در بخش دیگری از گزارش وال استریت ژورنال، به نقل از یک مقام پیشین وزارت دفاع آمریکا آمده است که یک کارزار هوایی مشترک از سوی آمریکا و اسرائیل میتواند خسارات سنگینی به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی وارد کند.
با این حال، به گفته این مقام، اگر تهران تصمیم به بازسازی برنامه خود بگیرد، این حملات ممکن است طی ۹ ماه تا یک سال دیگر نیاز به تکرار داشته باشند.
یک مقام ارشد جمهوریاسلامی، ۱۱ فروردین به روزنامه تلگراف گفت فرماندهان نظامی مامور شدهاند در صورت جدیترشدن تهدیدهای ترامپ، پایگاه مشترک آمریکا و بریتانیا در جزیره دیهگو گارسیا در اقیانوس هند را در حملهای پیشدستانه هدف قرار دهند تا او از حمله احتمالی به ایران منصرف شود.
در یادداشتی از وبسایت بلومبرگ، مایکل سینگ، مقام پیشین شورای امنیت ملی آمریکا در امور خاورمیانه نیز ارزیابی کرده است که شرایط کنونی برای فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی مهیاست: «با توجه به فشارهای ناشی از حملات نظامی اسرائیل و بحران اقتصادی داخلی، ترامپ این فرصت را مناسب میبیند تا با افزایش فشارها بر رهبری ایران، آنها را به این نتیجه برساند که تنها راه خروج از بنبست، دستیابی به توافقی جدید با ایالات متحده است.»
چین روز جمعه از تعرفهها و محدودیتها علیه کالاها و نهادهای آمریکایی به عنوان اقدام متقابلی در برابر تعرفه های گسترده اعمال شده از سوی دونالد ترامپ خبر داد.
وزارت دارایی چین اعلام کرد که از شش روز دیگر، تعرفههای ۳۴ درصدی بر تمامی کالاهای آمریکایی اعمال خواهد شد.
پکن همچنین اعلام کرد که از روز جمعه کنترل صادرات خاکهای کمیاب متوسط و سنگین به آمریکا را اجرا خواهد کرد؛ از جمله درباره ساماریوم، گادولینیوم، تربیوم، دیسپروزیم، لوتیتیم، اسکاندیم و ایتریوم.
چین همچنین ۱۱ نهاد را به فهرست «نهادهای غیرقابل اعتماد» اضافه کرده است؛ اقدامی که به پکن اجازه میدهد اقدامات تنبیهی علیه این نهادها انجام دهد.
ارتش اسرائیل اعلام کرد که حسن فرحات، یکی از فرماندهان حماس را در منطقه صیدا در جنوب لبنان هدف قرار داده و کشته است. همزمان نیروهای ارتش اسرائیل وارد مناطقی در شمال غزه شدند تا آنطور که میگویند، منطقه امنیتی حائل در حاشیه این نوار را گسترش دهند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، وزارت بهداشت لبنان جمعه ۱۵ فروردین تایید کرد که در حمله هوایی اسرائیل به یک آپارتمان در صیدا، سه نفر کشته شدند.
دفتر نواف سلام، نخستوزیر لبنان، این حمله را نقض آشکار آتشبس مورد حمایت آمریکا دانست؛ آتشبسی که به جنگ سال گذشته میان اسرائیل و گروه حزبالله پایان داد.
اسرائیل تاکنون دستکم دو بار مناطق جنوبی بیروت را که تحت کنترل حزبالله هستند، بمباران کرده و از لبنان نیز دو بار موشکهایی به سمت اسرائیل شلیک شده است.
حزبالله هرگونه دخالت در این حملات و شلیک این موشکها را رد کرده است.
پیشروی نیروهای اسرائیلی در شمال غزه برای گسترش «منطقه امنیتی»
ارتش اسرائیل اعلام کرد نظامیان این کشور در محله شجاعیه، واقع در شرق شهر غزه، مشغول عملیات هستند و مسیرهای مشخصی را برای خروج غیرنظامیان در نظر گرفتهاند.
این عملیات در حالی انجام میشود که دولت اسرائیل ۱۳ فروردین اعلام کرد قصد دارد بخشهای وسیعی از جنوب غزه را نیز تحت کنترل درآورد.
اسرائیل پنجشنبه دستور تخلیه این منطقه را صادر کرد و صدها فلسطینی - برخی پیاده، برخی با چرخدستی، دوچرخه یا در ونها و گاریها - خانههای خود را ترک کردند.
به گفته مقامات بهداشتی غزه، نیروهای اسرائیلی در حملهای هوایی به ساختمان مدرسهای در شهر غزه که پناهگاه خانوادههای آواره بود، دستکم ۲۷ نفر، شامل زنان و کودکان را کشتند.
ارتش اسرائیل اعلام کرد از ساختمان مدرسه دارالارقم در محله التفاح به عنوان مرکز فرماندهی و کنترل حماس استفاده میشده و شبهنظامیان عمدا از زیرساختهای غیرنظامی استفاده میکنند.
حماس این موضع را رد کرده و میگوید در میان غیرنظامیان فعالیت نمیکند.
در روزهای اخیر، صدها هزار فلسطینی در یکی از بزرگترین موجهای آوارگی از جنگ، خانههای خود را ترک کردهاند زیرا اسرائیل در حال گسترش مناطق تحت کنترل خود است.
در جنوب غزه نیز نیروهای اسرائیلی در اطراف ویرانههای شهر رفح مستقر شدهاند.
اسرائیل هنوز بهطور شفاف هدف بلندمدت خود را از تصرف این مناطق تحت عنوان «منطقه امنیتی» اعلام نکرده است.
بسیاری از ساکنان غزه معتقدند که هدف، تخلیه دائمی آنان از زمینهایی است که شامل آخرین اراضی کشاورزی و زیرساختهای آبی غزه میشود.
به گفته برخی فلسطینیها هدف نهایی اسرائیل، جابهجایی کامل جمعیت غزه است؛ اقدامی که با طرح اعلامشده از سوی دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، هماهنگ است.
ترامپ پیشنهاد داده این منطقه به یک اقامتگاه ساحلی تحت کنترل آمریکا تبدیل شود. اسرائیل خروج داوطلبانه فلسطینیها را تشویق میکند.
نیروهای اسرائیلی از ۲۸ اسفند، پس از دو ماه آتشبس، عملیات خود را در غزه از سر گرفتند.
مقامات اسرائیلی گفتهاند که این عملیات ادامه خواهد داشت تا زمانی که ۵۹ گروگان باقیمانده در غزه آزاد شوند.
مایکل سینگ، مدیر ارشد پیشین امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی آمریکا، در مصاحبه با بلومبرگ هشدار داد که چه بمباران و چه مذاکره با حکومت ایران، تنها میتوانند «موفقیتی نسبی» بهدست دهند و برنامه هستهای جمهوری اسلامی را به تعویق میاندازند اما متوقف نمیکنند.
مارک چمپیون، ستوننویس بلومبرگ، در یادداشتی با عنوان «بمباران ایران یا عدم بمباران؛ اکنون این سوال مطرح است»، نوشت که حکومت اسلامگرای ایران طی دهههای گذشته هرگز مانند امروز تا این حد آسیبپذیر نبوده و در عین حال، تا این حد به توانایی ساخت یک زرادخانه هستهای نزدیک نشده است: «با توجه به این دو نکته، اکنون این سوال مطرح است که آیا بالاخره زمان بمباران فرا رسیده است؟»
به اعتقاد چمپیون، ترجیح دونالد ترامپ روشن است: او یک توافق میخواهد و در صورت عدم دستیابی به آن، آماده جنگ است. برای واقعی جلوه دادن این تهدید و آمادهسازی برای شرایط اضطراری، پنتاگون نقل و انتقال بزرگی را در منطقه آغاز کرده است، از جمله اعزام دومین ناو هواپیمابر و بمبافکنهای رادار گریز بی۲. اسرائیل نیز منتظر چراغ سبز است و انگشتش روی ماشه قرار دارد.
این یادداشت تاکید کرد که مسیر جنگ بسیار کوتاهتر و آسانتر از مسیری است که به توافق مطلوب ترامپ منتهی میشود: «بهویژه اکنون که اسرائیل بار دیگر در حال تشدید درگیریها در غزه است.»
تهدیدهای حکومت ایران مبنی بر ضربه زدن به منافع آمریکا و انتقام از متحدان این کشور در سراسر جهان ممکن است مانند حملات موشکی به اسرائیل توخالی به نظر برسد اما: «همه متحدان، سفارتخانهها و پایگاههای آمریکا از سامانههای دفاع هوایی چند لایه اسرائیل برخوردار نیستند.»
دَن کِین، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی که ترامپ او را به عنوان نامزد ریاست ستاد مشترک نیروهای مسلح ایالات متحده کرده است، ۱۲ فروردین ماه به کمیته نیروهای مسلح سنا اعلام کرد احتمالا نیروی نظامی به تنهایی قادر نخواهد بود ایران را به پذیرش یک توافق هستهای جدید و سختگیرانهتر وادار کند.
به اعتقاد کین، این امر مستلزم یک راهبرد چندجانبه، از جمله دیپلماسی و مشوقهای اقتصادی است.
نویسنده بلومبرگ به نقل از مایکل سینگ، مدیر ارشد پیشین امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی دولت جرج دبلیو بوش که در سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۷ رییسجمهوری آمریکا بود، نوشت: «هم بمباران و هم مذاکرات تنها میتوانند موفقیت نسبی داشته باشند، یعنی ممکن است برنامه هستهای ایران را به تاخیر بیندازند اما آن را متوقف نخواهند کرد.»
چمپیون در ادامه به سخنان علی لاریجانی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی اشاره کرد که گفته بود حمله نظامی، ایران را مجبور خواهد کرد بهسرعت به سمت دستیابی به زرادخانه هستهای حرکت کند.
نویسنده بلومبرگ جمعبندی کرده است که تنها در صورتی که «خود جمهوری اسلامی تصمیم بگیرد از بلندپروازیهای هستهایاش دست بکشد، این تهدید از بین خواهد رفت».
به اعتقاد نویسنده بلومبرگ، با وجود مسعود پزشکیان، «امکان عقبنشینی تهران و مذاکره فراهم است»؛ از طرف دیگر فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها، سبب شده تا جمهوری اسلامی نگران ریزش وفاداران خود باشد.
به نظر چمپیون، بحث درباره درستی یا نادرستی تصمیم ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش برای خروج از «برجام» اکنون بیهوده است و آنچه اهمیت دارد این است که یک توافق جدید که نقاط ضعف برجام را رفع کند، امکانپذیر است - و بسیار بهتر از جنگ خواهد بود.
اما این امر مستلزم آن است که ترامپ کارهایی انجام دهد که معمولا تمایلی به آنها ندارد؛ از جمله تکیه بر کمک متحدانش، حتی در شرایطی که همزمان، جنگ تجاری را با آنها آغاز کرده است.
بریتانیا، فرانسه و آلمان از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی بر روی پرونده هستهای ایران کار کردهاند.
به نوشته بلومبرگ، آنها همراه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، جزییات فنی این موضوع را «بسیار بهتر از دولت پرآشوب و غیرمتعارف ترامپ» درک میکنند: «برخلاف آمریکا، این سه کشور اروپایی همچنان از جایگاه قانونی لازم برای اعمال دوباره تحریمهای موسوم به مکانیسم ماشه تحت برجام برخوردارند، چرا که هرگز از این توافق خارج نشدند. احتمالا باید این روند را تا تیر ماه آغاز کنند تا بتوانند آن را تا مهلت نهایی در مهر ماه به سرانجام برسانند.»
میانجیگری کشورهای منطقه
یکی دیگر از منابعی که اکنون بیش از دوره اول ریاستجمهوری ترامپ در دسترس او قرار دارد، میانجیگری کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
این کشورها از زمان خروج آمریکا از برجام با تهران وارد تعامل شدهاند و میتوانند نقش واسطه را ایفا کنند چرا که خودشان نیز منافع زیادی در این موضوع دارند.
در حال حاضر، بانکداران و مقامات کشورهای خلیج فارس بهطور منظم به تهران سفر میکنند. جایی که برجام در میان سیاستمداران نیز چندان محبوب نبوده، زیرا هرگز منجر به لغو تحریمها بهنحوی که وعده داده شده بود، نشد.
به اعتقاد نویسنده بلومبرگ، برای جلب رضایت همه طرفها، این توافق هستهای باید بسیار گستردهتر از توافق قبلی باشد.
برای واشنگتن و اسرائیل، این توافق باید شامل یک برنامه بازرسی فشرده و بلندمدت باشد و نهتنها برنامه هستهای، بلکه سامانههای موشکی و استفاده تهاجمی از نیروهای نیابتی مانند حماس، حزبالله و حوثیها را نیز در بر بگیرد.
از سوی دیگر، برای جلب نظر کشورهای حاشیه خلیج فارس، آنها باید برخلاف برجام، به نحوی در این فرآیند مشارکت داده شوند. برای جمهوری اسلامی نیز باید تضمینهای قاطع جهت لغو تحریمها وجود داشته باشد و علاوه بر آن، نوعی ترتیبات امنیتی گسترده در منطقه ایجاد شود که باعث شود ریسک دستیابی به سلاح هستهای، غیر جذاب به نظر برسد.
چمپیون در پایان با اشاره به اینکه حمله نظامی به ایران نتایج غیرقابل پیشبینیتری نسبت به مذاکره خواهد داشت، نوشت که مذاکرات هرچه زودتر و جدیتر آغاز شود، بهتر خواهد بود.