بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط رسانههای حکومتی، این دو قاضی توسط فردی که گفته شده از کارکنان قوه قضاییه بوده است، هدف حمله قرار گرفتهاند. اگر این ادعا صحت داشته باشد، میتوان این حادثه را بهعنوان نمادی از فروپاشی اعتماد درونی ساختارهای حکومتی تحلیل کرد. در این صورت، این رخداد نه تنها بهعنوان یک حرکت اعتراضی از سوی نیروهای بیرونی، بلکه بهعنوان یک شکاف در لایه های درونی نظام تلقی میشود. به عبارت دیگر، خشم و اعتراض دیگر صرفا محدود به مردم معترض یا گروههای مخالف خارج از سیستم نیست، بلکه به افرادی که درون ساختارهای حکومتی نیز هستند سرایت کرده است.
کارکنانی که از نزدیک شاهد بیعدالتیها، فساد و ظلمهای سیستماتیک بودهاند، اکنون می توانند به اقدامات شوکه کننده برای حکومت دست بزنند. این وضعیت، ترس و نگرانی فراگیر در میان مقامات حکومتی ایجاد خواهد کرد؛ ترسی که هر لحظه میتواند امنیت و بقای آنان را تهدید کند.
رازینی و مقیسه از مهمترین عوامل قضایی جمهوری اسلامی در چهار دهه اخیر بودند که با صدور احکام سنگین و بیرحمانه، نقش مهمی در سرکوب مخالفان و حفظ بقای نظام ایفا کردند. احکام اعدام، زندانهای طولانیمدت و مصادره اموال معترضان تنها بخشی از کارنامه سیاه این افراد بود. اما اکنون، کشته شدن این دو چهره برجسته قضایی و امنیتی نشان میدهد که حتی ستونهای اصلی سرکوب نیز از خشم مردم و حتی خشم کارکنان نظام در امان نیستند.
این حادثه برای مقامات دیگر جمهوری اسلامی نیز پیامی روشن به همراه داشت: هیچکس، حتی در مراکز قدرت و سرکوب، از خطر مصون نیست. این ترس میتواند منجر به کاهش اعتماد به همکاران و زیرمجموعهها شود و ساختار سرکوب را بهمرور زمان تضعیف کند.
کشته شدن این دو قاضی، که بهعنوان نمادهای بیعدالتی و ظلم شناخته میشدند، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر تمامی ارکان ساختار سرکوب تاثیر خواهد گذاشت. از مأموران خیابانی که وظیفه سرکوب معترضان را بر عهده دارند تا بازجوها، قضات و حتی مدیران ارشد امنیتی، همه با این پرسش مواجه خواهند شد که "آیا ما نیز هدف بعدی خواهیم بود؟"
این تردید و ترس، هرچند ممکن است در ابتدا بهصورت پنهان باقی بماند، اما بهتدریج به یک حس عمومی در میان عوامل سرکوب تبدیل خواهد شد. این وضعیت، نوعی بیاعتمادی درونی را در میان نیروهای حکومتی ایجاد میکند و انسجام ساختار سرکوب را به خطر میاندازد. چنین تزلزلی میتواند در بلندمدت، فروپاشی این ساختار را تسریع کند.
از اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ گرفته تا خیزش سال ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی با موجی از اعتراضات روبرو بوده است که هر بار گستردهتر و رادیکالتر شدهاند. این اعتراضات نشان داد که ترس مردم از حکومت بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. در گذشته، حکومت با ایجاد فضای ارعاب و سرکوب توانسته بود اعتراضات را در نطفه خفه کند، اما این استراتژی دیگر کارایی خود را از دست داده است.