آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، در جریان کنفرانس خبری در آفریقای جنوبی، درباره نشانههای امیدوارکننده پس از سقوط دیکتاتوری در سوریه سخن گفت.
دبیرکل سازمان ملل که در کنفرانس خبری پس از دیدار با رونالد لامولا، وزیر خارجه آفریقای جنوبی، صحبت میکرد گفت سازمان ملل متحد به طور کامل به تسهیل انتقال قدرت آرام و پایدار در سوریه متعهد است.
گوترش با ابراز امیدواری نسبت به اراده مردم سوریه گفت: «من به توانایی مردم سوریه برای تعیین سرنوشت خود اعتماد کامل دارم و معتقدم آنها خواهند توانست آیندهای بهتر برای کشورشان رقم بزنند.»
او در ادامه تاکید کرد جامعه بینالمللی وظیفه دارد از رهبران جدید سوریه حمایت کند تا این گذار تاریخی به سوی صلح و ثبات با موفقیت به انجام برسد.

ابومحمد جولانی، رهبر تحریر شام و چهره اصلی نیروهای حاکم بر سوریه اعلام کرد افرادی که در شکنجه و کشتار زندانیان در زمان حکومت بشار اسد دست داشتهاند، در دولت جدید عفو نخواهند شد.
جولانی در بیانیهای که در کانال تلگرام تحریر شام منتشر شد، نوشته است این افراد در سوریه تحت تعقیب قرار خواهند گرفت و مجازات خواهند شد.
او در ادامه با اشاره به این که شماری از اینها از کشور خارج شدهاند، نوشت: «ما آنها را در سوریه تحت تعقیب قرار میدهیم و از کشورهای دیگر میخواهیم کسانی را که فرار کردهاند، تحویل دهند تا عدالت محقق شود.»


در شرایطی که با رشد حاشیهنشینی در ایران در نتیجه افزایش قیمت مسکن، بنا بر آمار رسمی اکنون بیش از شش میلیون حاشیه نشین در کشور وجود دارد، رییس سازمان محیط زیست میگوید حاشیه نشینی در تهران و شهرهای بزرگ مشکلات محیط زیستی ایجاد کرده است.
شینا انصاری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست در جریان یک میزگرد که در دانشگاه «شریف» برگزار شد، مهاجرت مردم از شهرهای کوچک به حاشیه و اطراف تهران و شهرهای بزرگ را عامل ایجاد مشکلات محیط زیستی دانست.
در ده سال اخیر، بارها به بروز مشکلات محیطزیستی در پی افزایش جمعیت حاشیه نشین اشاره شده است. تیرماه سال ۱۴۰۰، همایشی به همین عنوان در اسلامشهر، که خود در گذشته یکی از کانونهای حاشیهنشینی تهران به شمار میرفت، برگزار شد.
دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس هم در آذر ماه سال ۱۴۰۱ گزارشی زیر عنوان «حاشیهنشینی (اسکان غیررسمی) در ایران، رویکردها، سیاستها و اقدامات» منتشر کرد.
بر اساس این گزارش در سال ۱۴۰۰، در کل کشور شش میلیون و ۱۸۷ هزار و ۱۰۵ نفر حاشیهنشین وجود داشته است.
اطلاعات این گزارش نشان میدهد میانگین رشد حاشیهنشینی در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ حدود هفت درصد بوده است. در دوره بعدی، جمعیت حاشیهنشینان در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۵، مصادف با دولتهای میرحسین موسوی و دولت اول اکبر هاشمی رفسنجانی، به طور متوسط ۱۱ درصد بوده است.
رشد حاشیهنشینی در سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵، سالهای مصادف با دو دولت اصلاحات محمد خاتمی به ۱۹ درصد رسید. در دو دولت محمود احمدینژاد و دولت اول حسن روحانی یعنی بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۷، رشد حاشیهنشینی در کشور حدود ۲۳ درصد بوده است اما در دولت دوم روحانی، میانگین رشد حاشیهنشینی در کشور به ۲۵ درصد رسید.
در نتیجه، در حال حاضر جمعیت حاشیه نشین و اسکان در سکونتگاههای غیر رسمی، در کل کشور به حدود شش میلیون و ۲۰۰ هزار نفر رسیده است. استانهای خراسان رضوی، کرمانشاه، آذربایجان شرقی و تهران، بالاترین تعداد حاشیهنشیبن را در خود جا دادند.
دلیل رشد حاشیه نشینی در دورههای قبل، عواملی چون صنعتی شدن کشاورزی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، جنگ و تبعات آن در سالهای دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ بود.
اما در سالهای نیمه دوم دهه ۹۰، علت رشد حاشیه نشینی تغییر کرد. فروردین سال ۱۴۰۲، بیتالله ستاریان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، گفت در شهرهای بزرگ به دلیل فشاری که در بازار مسکن وجود دارد، افرادی که در محلهای ساکن هستند دیگر نمیتوانند سال بعد به سکونت خود در همان جا ادامه دهند و مجبورند به فضای کوچکتر یا حاشیه شهر رانده شوند و در مواردی نیز به سکونتهای غیررسمی روی میآورند. این موضوع را احمد وحیدی، وزیر کشور دولت ابراهیم رئیسی هم تایید کرد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که تحقیقات درباره فعالیتهای احتمالی مرتبط با تسلیحات هستهای سوریه با سقوط حکومت بشار اسد متوقف شده است.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، گفت که بشار اسد اخیرا اجازه بازدید و نمونهبرداری محیطی از سایتهای مشکوک را داده بود.


گفتن دروغهای مصلحتی والدین به کودکان، چه درباره پنهان کردن شکلات در کابینت چه داستانهای خیالی در مورد «قدرت هویج»، رفتاری آشنا در بسیاری از خانوادههاست اما آیا این دروغهای به ظاهر بیضرر، در بلندمدت به اعتماد و رشد عاطفی فرزندان آسیب نمیزنند؟
ربکا براون، پژوهشگر ارشد موسسه یوهیرو دانشگاه آکسفورد، در مقالهای در کانورسیشن به این موضوع میپردازد که دروغهای کوچک والدین اگرچه در لحظه، ممکن است کار را برای آنها راحتتر کند اما میتواند پیامدهای نگرانکنندهای داشته باشد.
به گفته او، حتی وقتی والدین با نیت خوب به کودکان میگویند خوردن هویج باعث دید بهتر در تاریکی میشود تا آنها را به خوردن سبزیجات تشویق کنند، باز هم باید درباره تاثیر این دروغهای به ظاهر بیضرر بر کودکان بیشتر فکر کرد.
این پژوهشگر که در زمینه اخلاق کاربردی و فلسفه پزشکی تخصص دارد، با اشاره به نمونههای دیگری از دروغهای والدین مینویسد که گاهی والدین با نیت مثبت به کودکان وعده میدهند که با خوردن غذای سالم قدرتهای ویژهای به دست میآورند اما: «اگرچه این وعدههای شیرین ممکن است در کوتاهمدت به شکلگیری عادتهای خوب در کودک کمک کند ولی پیامدهای بلندمدت آن چندان روشن نیست.»
به باور براون، در مواجهه با موضوعات دشوارتر مانند مرگ یا بیماری نیز والدین اغلب ترجیح میدهند با پنهان کردن حقیقت، فرزندان خود را از غصه خوردن دور نگه دارند. هر چند گفتوگو با کودکان درباره چنین مسائلی دشوار است و شاید پنهان کردن واقعیت راهحل سادهتری به نظر برسد اما پیش از آن که دروغ گفتن به عادتی همیشگی در تربیت فرزندان تبدیل شود، باید به دنبال راههای بهتری برای گفتوگو با آنها بود.
انواع دروغگویی
دروغ به معنای گفتن چیزی است که میدانیم درست نیست و هدف از آن گمراه کردن دیگران است اما همه موارد به این سادگی نیستند.
وقتی میگوییم «از آسمان سیل میبارد» یا «آنقدر گرسنهام که میتوانم یک اسب را بخورم»، قصدمان فریب کسی نیست بلکه میخواهیم شدت بارش باران یا گرسنگی خود را نشان دهیم.
دروغ سفید و دروغ مصلحتی
گاهی دروغها نیت مثبت دارند، مانند دروغهای سفید که برای حفظ روابط اجتماعی گفته میشوند. مثل تعریف از لباس کسی برای دلخور نشدنش یا دروغهای مصلحتی که در خدمت اهداف بزرگتری مانند حفظ آرامش جامعه هستند.
همه دروغها به قصد فریب نیستند: گاهی برای این که کسی حقیقت را باور کند، مجبوریم خلاف واقع بگوییم. مانند داستان بِن که همیشه دارچین و جوز هندی را اشتباه میگیرد. او عاشق دارچین است اما فکر میکند از آن متنفر است.
سالی که این را میداند، وقتی نان دارچینی به بن تعارف میکند، میگوید: «حتما از این خوشت میآید. پر از جوز هندی است.»
دستکاری حقیقت
براون مینویسد نوع دیگری از فریب وجود دارد که در آن دروغی گفته نمیشود بلکه بخشی از واقعیت در آن پنهان میماند.
برای نمونه وقتی کسی میپرسد آیا آن پنیر کپکزدهای را که نگه داشته بودم خوردی و ما در جواب میگوییم که من پنیر خامهای را بیشتر دوست دارم، با گفتن یک حقیقت بیربط، از پاسخ مستقیم طفره رفتهایم.
به این شیوه فریب که با حذف بخشی از واقعیت یا گفتن حقیقتی نامربوط انجام میشود، «دستکاری حقیقت» میگویند.
به باور براون، دروغهایی که والدین به فرزندانشان میگویند، معمولا از این جنس نیست.
دروغ گفتن میان بزرگسالان امری رایج است و گاه ناگزیر به نظر میرسد. هر چند فیلسوفانی مانند امانوئل کانت با گفتن هر گونه دروغی، حتی در شرایط بحرانی مخالفاند اما حتی اگر چنین سختگیر نباشیم، باز هم دروغ گفتن به کودکان موضوع نگرانکنندهای است.
بزرگسالان معمولا در تعامل با یکدیگر، آگاهانه و با سنجیدن شرایط دروغ میگویند اما وقتی پای کودکان در میان است، این دروغها بیمحابا و بدون توجه به پیامدهای آن گفته میشود.
مشکل اینجاست که بزرگترها نه فقط در شرایط بحرانی، بلکه برای مسائل پیش پا افتاده هم به کودکان دروغ میگویند. گاهی برای فرار از توضیح دادن، گاهی برای جلوگیری از گریه و بیتابی و گاهی فقط برای این که کارها سریعتر پیش برود یا بچهها حرفشنوی داشته باشند.
برخی از این دروغها میتوانند آسیبزا باشند. برای مثال وقتی به کودک میگویند اگر حرف گوش نکند، پلیس میآید و او را میبرد. بچههای کوچک هنوز قدرت تشخیص درستی و نادرستی چنین حرفهایی را ندارند و نمیتوانند بفهمند این تهدیدها واقعی نیستند.
چرا نباید به کودکان دروغ بگوییم؟
شاید به نظر برسد گفتن دروغهای کوچک به کودکان مشکلی ندارد اما پیامدهای مهمی برای این ماجرا وجود دارد:
- خدشهدار شدن اعتماد
کودکان دیر یا زود متوجه دروغهای ما میشوند. وقتی این اتفاق میافتد، اعتمادشان به ما، بهویژه به عنوان والدین، آسیب میبیند. این بیاعتمادی میتواند در آینده به مشکلات روانی و اجتماعی منجر شود.
- اختلال در رشد طبیعی
گاهی برای این که کودک ناراحت نشود یا گریه نکند به او دروغ میگوییم اما این دروغهای به ظاهر مهربانانه، فرصت یادگیری را از او میگیرند. کودک باید بیاموزد چطور با ناامیدی و ناکامی کنار بیاید و احساساتش را مدیریت کند.
- بیاحترامی به شخصیت کودک
کودکان هم انسان هستند. همانطور که به بزرگسالان احترام میگذاریم و به آنها دروغ نمیگوییم، باید به کودکان هم احترام بگذاریم. نمیتوانیم طوری رفتار کنیم که انگار درک و باورهای آنها اهمیتی ندارد.
بازنگری در رفتار
وقتی تصمیم میگیریم به کودک راست بگوییم، ناچار میشویم درباره رفتارهایمان فکر کنیم. برای مثال چرا واقعا نمیخواهیم کودک کارتون ببیند یا به زمین بازی برود؟
والدین قدرت زیادی بر فرزندانشان دارند و باید مسئولانه از آن استفاده کنند.
راستگویی ما را وادار میکند درباره شیوههای کنترل فرزندانمان و درست یا نادرست بودن آنها بیشتر فکر کنیم.
پرورش فرزندان کار آسانی نیست و گاهی دروغ گفتن سادهترین راهحل به نظر میرسد اما اگر میخواهیم فرزندانمان در مسیر درست رشد کنند، باید با آنها صادق باشیم.
پس دفعه بعد که کودک سهسالهتان شکلات خواست، به جای این که بگویید شکلات تمام شده، با مهربانی توضیح دهید که چرا نمیتواند همه شکلاتها را یکجا بخورد.
این گفتوگوی صادقانه هر چند دشوارتر است اما به رشد و تربیت بهتر فرزندان کمک میکند.
سفارت جمهوری اسلامی در دمشق اعلام کرد که خبر منتشر شده در مورد سرقت ۴۲ میلیون دلار از این سفارتخانه در جریان تحولات اخیر در سوریه، شایعه است.
این سفارتخانه افزود: «هیچ امکانات و اموالی در ساختمان سفارت حین هجوم وجود نداشته و پیش از تخلیه، همه امور به شکل دقیق پیشبینی شده بود.»






