مطالب بیشتر
در پی انتشار گزارشهایی درباره مسمومیت ۲۵ اسب و تلف شدن یکی از آنها در مجموعه سوارکاری قصرفیروزه، شرکت توسعه در اطلاعیهای مشابه مصاحبه قبلی مدیر این مجموعه، مدعی شد «۲۷۰ اسب یک نوع علوفه خوردند، فقط ۱۴ راس، مسموم شدند، ۱۰ اسب بهبود یافتند، ۴ تا جراحی شدند و فقط یک اسب جان باخت.»
به نظر میرسد این اطلاعیه در واکنش به نگرانی مالکان اسبهایی که در مجموعه سوارکاری قصرفیروزه نگهداری میشوند و همچنین گزارشهایی از وضعیت بد اسبها در این مجموعه منتشر شده است.
هفته گذشته فرهیختگان در گزارشی درباره وضعیت اسبهای مجموعه قصر فیروزه نوشت: «پس از آن که چندی پیش چند رأس اسب بهعلت فقدان سایهبان و در آفتاب ماندن از حال رفته بودند و در پی عدم رسیدگی کشته شدند، حالا ۲۵ اسب در این مجموعه به خاطر مصرف علوفه نامرغوب دچار مسمومیت شدند، ۴ اسب تحت عمل جراحی قرار گرفتند که یکی از آنها تلف شد و حال دیگر اسبهای جراحی شده نیز خوب نیست.»
به نوشته این روزنامه، «مالکین برای ویزیت هر اسب حدود ۱۰ میلیون تومان پرداخت کردند و حدود ۴۰ اسب نیز در پی استفاده از این علوفه غیراستاندارد، علائم دل درد نشان دادند. ظاهراً نهتنها وعدههای غذایی برای اسبها در این فصل سرد از پیش تأمین نشده، بلکه اکنون در پی فقدان علوفه، اقدام به خرید علوفه نامرغوب شده که این مسئله، مسمومیت گسترده اسبها را در پی داشته.»
اما شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی دراینباره نوشته: «دریافت هزینه ۱۰ میلیونی برای ویزیت اسبها در مجموعه از اساس کذب و تمام اقدامات صورت گرفته توسط دامپزشک مجموعه رایگان بوده است. مالکان اسب ها می توانند دامپزشک اختصاصی خود را داشته باشند، با این حال به منظور جلوگیری از بروز هرگونه مشکل، مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی دستور استقرار دامپزشک در مجموعه را صادر کرد تا قبل از رسیدن دامپزشک اختصاصی، معاینات اولیه و تزریق بر اساس مکالمه با دامپزشک اختصاصی را انجام دهد.»
به ادعای شرکت توسعه، «در ۲۴ ساعت اولیه ۱۰ راس اسب به بهبودی کامل رسیدند و ۴ رأس اسب به دلیل عدم پاسخ به درمانهای بالینی به بخش جراحی کلینیک دکتر صابری افشار اعزام و تحت عمل جراحی قرار گرفتند. پس از جراحی وضعیت عمومی ۳ راس اسب مطلوب گزارش شد و متاسفانه یکی از اسبها نیز جان خود را از دست داد.»
از سوی دیگر، هفته گذشته خبرگزاری ایرنا در گفتگویی با مجید ملکی که سرپرست مجموعه چوگان و سوارکاری قصر فیروزه که اکنون به عنوان سرپرست باشگاههای سوارکاری کشور منصوب شده، نوشت: «اگر علوفه مشکل داشت، باید همه ۲۷۰ راس اسب ما مشکل میخوردند نه اینکه تنها تعدادی از آنها مسموم شوند. دل درد در اسبها معضل عجیبی نیست. مالکین ۴ راس اسب خواستند که اسبهایشان به کلینیک دامپزشکی منتقل شده تا بیماری به طور کل بررسی و درمان شود. از بین اسبهایی که به کلینیک منتقل شدند، یک راس تلف شد که به دلیل عدم توجه مالک بود.»
هرچند در اطلاعیه فعلی، شرکت توسعه از انداختن تقصیر به گردن مالکان پا پس کشیده است، اما همچنان مدعی است علوفه مشکل نداشته است: «در رد ادعای "استفاده از علوفه غیراستاندارد" تنها باید به این نکته اشاره داشت که همه ۲۷۰ راس اسب مجموعه از یک نوع علوفه استفاده کردهاند. اگر علوفه غیراستاندارد بوده، چرا علائم دل درد و عدم تمایل به خوراک فقط در ۱۴ اسب دو اصطبل معروف به «اصطبل عربها» مشاهده شد؟!»
همچنین درباره تشکیل پرونده قضایی برای این ماجرا آمده است: «یک روز پس از این اتفاق (جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳) کارشناس رسمی دادگستری با حضور در مجموعه سوارکاری قصر فیروزه از باقیمانده یونجه تعلیف شده اسبهای بیمار نمونهبرداری به عمل آورد و صبح شنبه ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۳ به بخش سمشناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران تحویل داده شد. همچنین آزمایش خون اسبهای جراحی شده و نمونه لاشه اسب تلف شده نیز جهت بررسی پاتولوژیک به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران تحویل داده شد.»
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس در همایشی برای نصرالله، گفت: «ما به برگزاری جشن پیروزی در قدس امیدواریم.»
او افزود: «حماس و حزبالله برخلاف تحلیل و محاسبات دشمن، اتکای به فرد ندارند و بازیابی سیاسی حزبالله، طلیعه فتح در روزهای آینده است.»
محمدجواد ظریف، معاون راهبردی مسعود پزشکیان نیز در این همایش گفت: «حزبالله، حماس و گروههای مقاومت زندهاند و اسرائیل تا پایان اشغال، یک روز خواب خوش نخواهد داشت.»
باکو روز ۲۱ آبان در حالی میزبان کنفرانس سالانه تغییرات اقلیمی سازمان ملل (COP29) برای مقابله با بحران حاصل از استخراج و مصرف سوختهای فسیلی است که در فاصله ۹۶ کیلومتری ساحل آن، در قلب دریای کاسپین، شهری شناور و فرسوده از دوران شوروی با بیش از دو هزار چاه نفت رو به زوال قرار دارد.
شهر یاد شده که «نفت داشلاری» نام دارد، تهدیدی جدی برای اکوسیستم بزرگترین دریاچه جهان به شمار میرود.
به گزارش شبکه خبری سیانان، مارک وولفنسبرگر، مستندساز، زمانی که نخستین بار درباره شهر نفت داشلاری شنید، آن را افسانهای بیش نمیپنداشت.
او در اواخر دهه ۱۹۹۰ با یک کشتی تدارکاتی که آب شیرین به سکوها میرساند، در یک سفر شش ساعته به این شهر مرموز رفت.
وولفنسبرگر این مجموعه را که از سوی کشتیهای نظامی محافظت میشد، همچون «بزرگراهی در میانه دریا» توصیف کرده است که مانند اختاپوسی گسترده شده.
او هشت سال تلاش کرد تا سرانجام در سال ۲۰۰۸ از دولت جمهوری آذربایجان اجازه گرفت دو هفته در این منطقه بماند و مستند «صخرههای نفتی، شهری روی دریا» را بسازد.
تاریخچه شهر شناور
نفت داشلاری که در کتاب رکوردهای گینس به عنوان قدیمیترین سکوی نفتی فراساحلی جهان ثبت شده، داستانی ۷۵ ساله دارد. این مجموعه از اواخر دهه ۱۹۴۰ با استقرار کارگران در جزیرهای کوچک و ساخت یک دکل حفاری و سرپناهی کوچک آغاز شد.
نخستین چاه اکتشافی در سال ۱۹۴۹ حفر شد و در سال ۱۹۵۱ نخستین محموله نفتی خود را به ساحل فرستاد. آنچه پس از آن رخ داد، به گفته وولفنسبرگر، معجزهای در معماری و مهندسی بود.
زیرساختهای عظیم
این شهر دریایی با حدود دو هزار چاه و ۳۲۰ سایت تولیدی، با ۱۶۰ کیلومتر پل و ۹۶ کیلومتر خط لوله نفت و گاز به هم متصل شده و سازههای آن با ستونهای فلزی که در بستر دریا فرو رفته و چند متر بالاتر از سطح آب قرار دارند، گویی در هوا معلق است.
برای محافظت از شهر در برابر امواج، هفت کشتی مستعمل را غرق کردهاند که خلیجی مصنوعی ایجاد کرده است.
میرواری قهرمانلی، رییس سازمان حمایت از حقوق کارگران نفت آذربایجان، تایید کرده که این کشتیهای مدفون همچنان از سطح دریا قابل مشاهده هستند.
امکانات شهری روی آب
در دوران شکوفایی، این شهر دریایی به امکانات متعددی همچون خوابگاههای کارگری، نانوایی، تماشاخانهای با گنجایش صدها نفر، فروشگاهها، مراکز درمانی، زمین فوتبال و فرودگاه بالگرد مجهز و حتی درختان و پارکهایی روی سازههای فولادی ایجاد شد.
به گفته قهرمانلی، برخی در آذربایجان از این شهر به عنوان «هشتمین شگفتی جهان» یاد میکنند.
کاهش تولید
طبق آمار شرکت ملی نفت آذربایجان (سوکار)، تولید نفت این سکو از اوج ۷/۶ میلیون تن در سال ۱۹۶۷ به کمتر از سه هزار تن در روز رسیده است.
در طول ۷۵ سال فعالیت این مجموعه، حدود ۱۸۰ میلیون تن نفت از آن استخراج شده است.
برندا شافر، کارشناس انرژی، میگوید که تولید نفت داشلاری اکنون تنها بخش کوچکی از تولید نفت آذربایجان را تشکیل میدهد که بیشتر آن به بازار داخلی عرضه میشود.
با کاهش تولید، جمعیت شهر از پنج هزار نفر به حدود سه هزار نفر کاهش یافته و کارگران در نوبتهای ۱۵ روزه مشغول کار هستند.
تهدیدهای زیستمحیطی فزاینده
گزارشهای متعددی از نشت نفت و تخلیه فاضلاب تصفیه نشده به دریای کاسپین منتشر شده است.
سازمان حمایت از حقوق کارگران نفت آذربایجان سالها نسبت به این آلودگیها هشدار داده است. هر چند سوکار در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد کارگران متخلف را شناسایی و با آنها برخورد میکند اما به گفته وولفنسبرگر، حتی در سال ۲۰۰۸ قطعات بزرگی از پلها فرو ریخته بودند و بسیاری از سازهها در حال فروپاشی بودند.
نگرانیهای منطقهای
هفته آینده، رهبران جهان در کنفرانس کاپ ۲۹ (COP29) در باکو، پایتخت آذربایجان گردهم میآیند تا درباره بحران اقلیمی و پیامدهای آن گفتوگو کنند. این بحران که نتیجه مستقیم مصرف سوختهای فسیلی است، دریای کاسپین را با کاهش شدید سطح آب مواجه کرده و نگرانیهای جدی را برای پنج کشور حاشیه آن به وجود آورده است.
هر چند به گفته قهرمانلی، وضعیت نفت داشلاری در آستانه برگزاری این کنفرانس بهبود یافته اما خطر فروپاشی این سازه عظیم همچنان پابرجاست.
اکنون دریای کاسپین نه تنها با چالش تغییرات اقلیمی روبهروست، بلکه سرنوشت نامعلوم این شهر شناور نیز بر نگرانیها افزوده است.
چشمانداز
مدتهاست پرسشهایی جدی درباره سرنوشت شهر عظیم دریایی نفت داشلاری پس از پایان ذخایر نفتی آن مطرح است.
برندا شافر، کارشناس انرژی در دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی ایالات متحده که سالها به شرکتهای نفت و گاز در منطقه کاسپین مشاوره داده، معتقد است پس از پایان ذخایر نفت، این مجموعه میتواند به جاذبهای گردشگری تبدیل شود.
وولفنسبرگر نیز در این راستا پیشنهاد میکند این مکان به موزه تبدیل شود زیرا به گفته او «نفت داشلاری گهواره اکتشاف نفت فراساحلی است و بخشی از میراث به شمار میرود».
اما مساله اصلی تصمیمات دشواری است که پیش روی مسئولان قرار دارد. وولفنسبرگر در پایان مستند خود، این تصمیمات را چنین بیان میکند: برچیدن شهر با هزینهای هنگفت، تبدیل آن به تفرجگاه، یا رها کردن آن که «راه را برای یک فاجعه زیستمحیطی بزرگ هموار خواهد کرد».
با توجه به دو هزار چاه نفتی و صدها کیلومتر خط لوله و سازههای فرسوده، گزینه رها کردن این مجموعه میتواند به یکی از بزرگترین بحرانهای زیستمحیطی در تاریخ دریای کاسپین منجر شود.
در حال حاضر این شهر همچنان به تولید نفت ادامه میدهد و دور از دسترس گردشگران، به نمادی زنگزده از صنعتی تبدیل شده که به کندی رو به زوال میرود و تهدید زیستمحیطی آن هر روز جدیتر میشود.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در همایشی به نام «مکتب نصرالله» در تهران که به مناسبت گذشت ۴۰ روز از کشته شدن حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان به دست اسرائیل برگزار شد، گفت جمهوری اسلامی به پشتیبانی از گروههای مسلح تحت حمایت خود موسوم به «محور مقاومت» ادامه خواهد داد.
عراقچی همزمان گفت: «اگر جنگ اسرائیل گسترش یابد، دیگر محدود به غرب آسیا نخواهد ماند و به نقاط دیگر جهان خواهد رسید.»
او تاکید کرد که «راه مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و تجاوز، همچنان ادامه خواهد داشت».
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در ادامه گفت: «جمهوری اسلامی ایران، بر اساس اصول و ارزشهای خود و با الهام از شهیدان بزرگی همچون سید حسن نصرالله، به حمایت از مقاومت و ملتهای مظلوم منطقه ادامه میدهد.»
رسانههای دولتی سوریه بامداد شنبه گزارش دادند چند سرباز سوری در یک حمله هوایی اسرائیل در مجاورت شهر السفیره در نزدیکی حلب و ادلب زخمی شدند.
این رسانهها به نقل از یک منبع نظامی گفتند که حمله هوایی اسرائیل تعدادی مکان در این منطقه را هدف قرار داد.
ارتش اسرائیل هنوز در این زمینه اظهارنظر نکرده است.
اسرائیل سالهاست حملاتی را علیه اهداف مرتبط با جمهوری اسلامی در سوریه انجام میدهد اما پس از حمله هفتم اکتبر گروه مسلح حماس به خاک اسرائیل، چنین حملاتی را افزایش داده است.
پیشتر دیدهبان حقوق بشر سوریه از انفجارهای شدید در حومه شرقی حلب خبر داد و گفت این انفجارها احتمالا در پی حملههای هوایی اسرائیل به یک منطقه صنایع نظامی بوده است.
خبرگزاری دولتی سانا هم گزارش داد صدای انفجار را در حوالی شهر السفیره در حومه حلب شنیده شده است.
همزمان دیدهبان حقوق بشر سوریه گزارش داد مقامهای حکومت بشار اسد و نمایندگان طایفه الحسون در شهر ابوکمال در حومه شرقی دیرالزور، در دیداری توافق کردند حضور نیروهای سپاه پاسداران در ابوکمال کاهش یابد.
طبق این گزارش، این توافق پس از آن صورت گرفت که مدتی پیش اعضای هنگ ۴۷ سپاه پاسداران، یک خودروی اعضای طایفه الحسون را در شهر ابوکمال به رگبار گلوله بستند که در این حمله سه نفر از اعضای طایفه الحسون مجروح شدند.
