اهمیت این اثرگذاری تابعی از این عامل است که آیا او گزینه در نظر گرفته شده برای جانشینی خامنهای بود یا نه؟ اگر برکشیده شدن سریع ابراهیم رئیسی در نیمه دوم دهه نود خورشیدی، یک سیاست آگاهانه و اندیشیده شده از سوی هسته سخت قدرت برای تصدی مدیریت ارشد نظام در عصر پساخامنهای باشد، آنگاه مرگ ناگهانی رئیسی یک ضایعه برای نظام محسوب میشود و نوعی سردرگمی تا اطلاع ثانوی ایجاد میکند. اما اگر وی یکی از گزینههای مطرح بوده باشد، موضوع چندان حساس نخواهد بود.
ملاحظه سوابق رئیسی نشان میدهد رئیسی در کل ادوار حیات جمهوری اسلامی از نیروهای مورد اعتماد هسته سخت قدرت و یکی از چهرههای مهم امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی بود. او نقش فعالی در ساختار سرکوب به صورت مستمر ایفا و پله پله نیز در هرم ساختار قدرت رشد کرد.
رئیسی به گرایش تندرو و ستیزهجوی نظام تعلق داشت که بر حفظ چهره کلاسیک، فضای بسته سیاسی- فرهنگی و سختگیریهای امنیتی و مقاومت در برابر نوع تجدیدنظرطلبی اصرار داشت.
در عین حال، رئیسی جایگاه خاصی در قوه مجریه نداشت که جایگزینی آن کار دشواری باشد. تنها موضوع برای نظام عدم آمادگی برای برگزاری انتخابات جدید چند ماه بعد از انتخابات مجلس است.
همچنین تصمیمگیری برای نهمین رئیسجمهوری یازده ماه زوتر از انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری، وضعیت ناخوشایندی است که نظام را در اضطرار قرار میدهد.
از آنجایی که اکثریت مردم ایران نسبت به انتخابات در جمهوری اسلامی از سال ۹۸ به بعد بیاعتنا شدهاند، لذا بعید است که انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری توجه خاصی را در آنها برانگیزد.
همچنین دور از انتظار است که تصمیم هسته سخت قدرت برای تهی کردن انتخابات از معنای رقابت حداقلی نیز دستخوش تغییری معنادار شود و فضای انتخابات بازتر از سال ۱۴۰۰ شود، حتی صحنهآرایی انتخاباتی میتواند نمایشیتر شود، مشابه آنچه بعد از کشتهشدن محمدعلی رجائی در چینش کاندیداها در انتخابات سومین دوره ریاستجمهوری به وقوع پیوست.
اصلاحطلبان و اعتدالیها بعید است که بختی برای عرض اندام پیدا کنند. هسته سخت قدرت بر خلاف ابراز خوشحالی از همدردی کنونی آنها با رئیسی، سوابق برخوردهای گذشته را بازنمایی خواهد کرد و بر تنور خصومت پایگاه نهاد ولایتفقیه با آنان خواهد دمید.
اما تنگنای اصلی نظام در دوره انتقالی، مسائل اجرایی است. تا زمان برگزاری انتخابات جدید و تشکیل دولت چهاردهم، قوه مجریه عملا به تعلیق در میآید. این مساله با توجه به چالشهای گوناگون کشور و تنگناهای نظام ممکن است که عاملی بیثبات کننده شود.
از این رو، خامنهای در نخستین واکنش خود اظهار داشت که نبود رئیسی باعث اختلال در نهادهای حاکمیتی و فعالیت دولت نخواهد شد!
شواهد و الگوی رفتاری خامنهای در سالهای گذشته نشان میدهد جانشین احتمالی رئیسی در پشت پرده و پیش از رایگیری منصوب خواهد شد، اما انتخاب این فرد و آماده کردن بلوک قدرت برای پذیرش آن در کوتاه مدت با توجه به آشفتگی پدیدآمده در اردوگاه اصولگرایان در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس کار راحتی نیست، هرچند دشواری بزرگی برای جا انداختن گزینه مورد نظر نیز وجود ندارد.
اگر ولایت فقیه موروثی نشود و یا عمامه سفیدها بر مسند ولایت فقیه سوم قرار نگیرند و یا وضعیت استثنایی پیش نیاید که حسن خمینی مسند پدر بزرگش را پس بگیرد، آنگاه ممکن است عمامه سیاههایی از نیروهای میانه نظام به صورت نمادین و تشریفاتی چون خلفای از میانه به بعد حکومت بنیعباس شوند که جریانهای پر نفوذ در پشت سر آنها منابع اصلی قدرت را در کنترل خود میگیرند.