شاهزاده رضا پهلوی درباره مرگ پیروز، تولهیوز ایرانی: ایران را پس میگیریم دوباره میسازیم
با گذشت دو روز از غرق شدن کشتی پناهجویان در دریای مدیترانه، جستوجو برای یافتن اجساد کشتهشدگان ادامه دارد. تا این لحظه ۷۹ پناهجو زنده نجات یافتهاند و از میان ناپدیدشدگان، جسم بیجان تنها ۶۳ نفر پیدا شده است که ۲۰ نفرشان اهل افغانستان هستند.
گفته شده ۲۵۰ پناهجو از کشورهای ایران، افغانستان، سوریه، پاکستان و سومالی روی این قایق بادبانی چوبی بودند که تنها ۷۹ نفر آنها زنده ماندهاند.
این قایق چوبی از شهر ازمیر ترکیه به مقصد اروپا حرکت کرده بود اما در نخستین ساعتهای روز یکشنبه هفتم اسفند در حالی که تنها چندین متر مانده بود تا به ساحل شهر کُروتونه در جنوب ایتالیا برسد، در اثر برخورد با صخرهها متلاشی شد و دهها تن از مسافرانش، ناپدید شدند.
نیروهای امدادی همچنان در حال جستوجو هستند و اجساد پیدا شده به ورزشگاهی در شهر منتقل شدهاند و مسوولان در تلاش برای شناسایی آنها و تماس با خانوادههایشان هستند.
آنچه گزارشگران و امدادگران محلی از سواحل شهر کُروتونه و محل برخورد قایق به صخره روایت میکنند تاثر برانگیز است.
به گفته خبرنگار ایراناینترنشنال، ساحل پر از کفشهای بچهگانه، زنانه و مردانهای است که نشان میدهند مهاجران از طیفهای مختلف به امید یک زندگی بهتر، کشورشان را ترک کردهاند.
سالواتوره ساله، امدادگر محلی که در دقایق نخست پس از حادثه در محل حاضر شده است میگوید: «مادرانی بودند که فریاد میزدند، پدرانی بودند که بچههای مردهشان را بغل کرده بودند ولی فکر میکردند آنها زندهاند.»
او میگوید بامداد یکشنبه هر چقدر هوا روشنتر شد، تعداد مردهها هم بیشتر شد اما امدادگران محلی در آن دقایق نخستین تنها بودند و ۲۰ دقیقه بعد گارد ساحلی رسید و به آنها کمک کرد.
با شناسایی هویت اجساد و پناهجویانی که جان سالم به در بردهاند، گفته میشود ۲۰ نفر از کشتهشدگان و ۲۸ نفر از پناهجویان نجاتیافته، اهل افغانستان هستند.
در دو روز گذشته سران اتحادیه اروپا و مقامات کشورهای مختلف پیامهای تسلیتی در مورد این سانحه منتشر کردند. از جمله جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا که «تاسف عمیق» خود را برای کشته شدن پناهجویان این قایق ابراز کرد و با مقصر دانستن قاچاقچیان انسان، قول داد برای جلوگیری از چنین بلایایی، عبور مهاجران را از دریا محدود کند.
سخنان ملونی اما خشم شهروندان و کنشگران حقوق بشری را بیشتر کرد زیرا طبق قوانین جدیدی که در دولت او وضع شد، فعالیت سازمانهای غیردولتی و کشتیهای نجات برای کمک به پناهجویان محدود شده است.
دولت راستگرای فعلی ایتالیا از زمان روی کار آمدن در پاییز گذشته، مواضع سختگیرانهای در مورد ورود پناهجویان اتخاذ کرده و منتقدان میگویند این مواضع موجب رقم خوردن این اتفاق تلخ شده است.
بر اساس موانع موجود در قوانین جدید، بسیاری از کشتیهای نجات اجازه ندارند به جنوب ایتالیا بروند و جستوجو برای یافتن اجساد و شناسایی قربانیان بسیار طولانی شده است.
جمعی از بازنشستگان روز سهشنبه ۹ اسفند در شهرهای یزد، سنندج، شهرکرد، کرمانشاه، مریوان، اردبیل، ایلام، اراک، قزوین، رشت، اصفهان، تبریز، کرمان و ساری مقابل ساختمانهای استانداری تجمع کردند و خواهان رسیدگی به مشکلاتشان شدند. در تهران نیروهای حکومتی به تجمع بازنشستهها حمله کردند.
بازنشستگان روز ۹ اسفند در تجمعات خود شعارهایی چون «هزینهها دلاریه، حقوق ما ریالییه»، «گرانی، تورم، بلای جان مردم»، «همسانسازی حق مسلم ماست»، «دولت بیکفایت، استعفا، استعفا» و «رئیسی دروغگو، وعده برجامت کو» سر دادند.
این تجمعات سراسری بر اساس فراخوانهای از پیش اعلام شده و در اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی و عدم رسیدگی به مشکلات بازنشستگان صندوقهای مختلف بازنشستگی شکل گرفته است.
تصاویر ارسالی به ایراناینترنشنال نشان میدهند بازنشستگان با در دست داشتن پلاکارد به گرانی، تورم و بیکاری اعتراض کردند و خواستار اجرای طرح همسانسازی حقوق و مزایا شدند.
به گزارش نهادهای صنفی، در تهران بازنشستگان تامین اجتماعی، کشوری و لشکری و بازنشستگان سایر صندوقها طبق قرار قبلی از ساعت ۱۰ صبح به قصد تجمع اعتراضی و فریاد علیه مطالبات بر زمین مانده مقابل مجلس شورای اسلامی آمدند اما این محل از پیش به دست نیروهای سرکوبگر اشغال شده بود.
به گفته شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان کشور، از صبح امروز متروی ایستگاه بهارستان تهران که مشرف به ساختمان مجلس است بسته شده و تعداد زیادی از خودروهای ون و مینیبوس نیروهای امنیتی مقابل مجلس مستقر بود.
این شورا بر اساس صحبتهای شاهدان عینی درباره رفتار نیروهای حکومتی با بازنشستگان اعلام کرده است: «محیط کاملا امنیتی بود. با الفاظ رکیک معلمان را مخاطب قرار میدادند و برخورد فیزیکی میکردند. رفتار بسیار خشونتآمیزی با بازنشستگان داشتند.»
نیروهای حکومتی به بازنشستگان که در گروههای ۱۰- ۱۵ نفره حرکت کرده و شعار میدادند فحش و ناسزا گفته و آنها را «پیر و پاتال» خطاب میکردند.
از سوی دیگر از هر کسی که میخواسته به طرف مجلس برود کارت شناسایی میخواستند.
بر اساس اعلام شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، نیروهای امنیتی چند تن از بازنشستگان تجمع کننده مقابل مجلس را همراه با خشونت بازداشت کردند.
پیشتر شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان و سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه با انتشار بیانیهای از فراخوان تجمع سراسری بازنشستگان اعلام حمایت کرده بودند.
پس از آن که سفارت افغانستان در تهران به طالبان سپرده شد، فایلی صوتی از احمدشاه مسعود، فرمانده ائتلاف ضد طالبان منتشر شده است که در آن از جمهوری اسلامی با صفاتی چون «ضعیف، منافق و دو دل» یاد میکند. سخنان او نشانه تیره بودن رابطه جبهه مقاومت ملی افغانستان با جمهوری اسلامی است.
احمدشاه مسعود که از اعضای برجسته حزب جمعیت اسلامی افغانستان بود در این فایل صوتی میگوید یکی از نقاط ضعف حزب، «نداشتن دوست و متحدی محکم» در سطح بینالمللی است.
او با اشاره به این انزوا، از جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها کشور دوست برای این حزب یاد میکند اما بلافاصله میگوید: «آن هم بسیار ضعیف و منافق و دو دل است؛ [چراکه] دولت ایران گاهی آری میگوید و گاهی نه.»
مسعود به وعده جمهوری اسلامی مبنی بر «قبول داشتن حزب جمعیت اسلامی افغانستان به عنوان حزب پیشتاز در مسایل آینده افغانستان» اشاره میکند و میگوید دولت ایران قول داده تا به احزاب شیعه بگوید از حزب جمعیت پیروی کنند.
رهبر پیشین جبهه مقاومت ملی افغانستان اما در ادامه فایل صوتی درباره این وعده ابراز تردید میکند و میگوید: «نمیدانم آنها در این گفتههایشان تا چه حدی صادق هستند.»
به گفته مسعود، کشورهای غربی به حزب جمعیت اسلامی افغانستان اعتماد نمیکنند و اگر بخواهند به کسی اعتماد کنند آن فرد «ظاهر شاه» خواهد بود زیرا «او وابسته به غرب است».
هر چند زمان دقیق ضبط این فایل صوتی معلوم نیست اما به نظر میرسد این فایل در جریان سالهای مقاومت علیه رژیم اول طالبان در بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۱ ضبط شده باشد.
ظاهر شاه در زمانی که این نوار صوتی ضبط شده، در رم، پایتخت ایتالیا زندگی میکرد.
احمدشاه مسعود که به نظر میرسد در جریان ضبط این فایل صوتی در حال ارائه سمیناری برای نزدیکان خود است، درباره نوع نگاه کشورهای منطقه به احزاب سیاسی افغانستان سخن میگوید و یادآوری میکند که حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار برای حکومت پاکستان مطلوب است.
او احزاب متعلق به اهل تشیع را برای جمهوری اسلامی ایران و همچنین حزب «دعوت جهاد» به رهبری عبدربالرسول سیاف و حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار را برای عربستان سعودی، احزابی «مطلوب» میخواند.
نشر این نوار صوتی ۲۲ سال پس از ترور احمدشاه مسعود میتواند نشانهای از تیرگی روابط جبهه مقاومت ملی افغانستان با جمهوری اسلامی باشد.
این جبهه که اکنون به وسیله فرزند احمدشاه مسعود یعنی احمد مسعود رهبری میشود، به تازگی و در بیانیهای بیسابقه، از جمهوری اسلامی به دلیل تسلیم سفارت افغانستان در تهران به طالبان انتقاد کرد.
در این بیانیه، تسلیم سفارت افغانستان به طالبان «مایه تاسف و سوالبرانگیز» توصیف شده است.
در ادامه مسمومیت سریالی دانشآموزان، سهشنبه ۹ اسفند خبر و تصاویری از مسمومیت دختران دبیرستانی در استان تهران منتشر شد. همزمان وزیر بهداشت وجود نوعی «سم خفیف» در این مسمومیتها را تایید کرد اما گفت توضیح چگونگی تولید سم یا تعمدی بودن این ماجرا در حیطه وظایف این وزارتخانه نیست.
روز سهشنبه دختران دبیرستان خیام واقع در فاز ۱۱ پردیس استان تهران دچار مسمومیت شدند.
هنوز درباره تعداد دانشآموزان مسموم شده این دبیرستان اخبار تکمیلی منتشر نشده است.
همچنین تاکنون آمار دقیقی از تعداد شهرها، مدرسهها و دانشآموزانی که در جریان مسمومیتهای سریالی قرار گرفتهاند تاکنون منتشر نشده است اما عبدالعلی رحیمی مظفری، نماینده سروستان در مجلس شورای اسلامی، مدعی شد حداقل «۱۰ تا ۱۵ شهر کشور» درگیر مسمومیت دانشآموزان شدهاند.
این نماینده همچنین خواستار ورود کمیسیون امور داخلی کشور و بهداشت و درمان به این حوزه شد.
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی اما در واکنش به آمار مطرح شده از سوی رحیمی مظفری، مدعی شد تنها مدرسههای دو شهر قم و بروجرد درگیر این مسمومیت شدهاند.
از سوی دیگر زهرا شیخی، سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از جلسه مشترک با کمیسیون آموزش در روز سهشنبه برای بررسی علت مسمومیت دانشآموزان قمی خبر داد.
همزمان، صبح امروز بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تایید کرد «نوعی سم خفیف» باعث ایجاد مسمومیت دانشآموزان شده است.
او با بیان این که «کمیته ویژهای را برای تحقیق در این رابطه مامور کردیم» افزود: «این که این سم چطور تولید شده و عامدانه بوده یا خیر در حیطه وظایف وزارت بهداشت نیست.»
این ادعا در حالی مطرح شده است که یونس پناهی، معاون وزیر بهداشت، روز یکشنبه با عمدی خواندن این مسمومیتها با ترکیبات شیمیایی در قم گفته بود: «مشخص شد افرادی دوست داشتند تمامی مدارس، به خصوص مدارس دخترانه تعطیل شوند.»
عیناالهی اما در بخش دیگری از سخنانش مدعی شد این مسمومیتها تاکنون «عارضه خاصی نداشته است» و جزییات مربوط به نوع دقیق سم و عوارض احتمالی بلندمدت آن، بعدا منتشر میشود.
با وجود ادعای وزیر بهداشت مبنی بر نبود عارضه این سموم، در روزهای گذشته خبرهایی مبنی بر فوت چند دانشآموز از جمله در مورد یک دانشآموز ۱۱ ساله بهنام فاطمه رضایی منتشر شد.
دانشگاه علوم پزشکی قم اما دلیل فوت این کودک را «اختلال عملکرد کلیه و ایست قلبی» ذکر و اعلام کرد که او از سوم اسفند بستری بوده و به مدرسه نرفته و از سوی دیگر هیچ حادثه مشکوک به مسمومیت در مدرسه تولیت که محل تحصیل او بوده، گزارش نشده است.
اما حتی به گفته برخی مقامات رسمی، هنوز نام برخی مدارس که درگیر این مسمومیت شدهاند یا احتمال فوت دانشآموزان، به صورت رسمی اعلام نشده است.
به عمدی بودن یا نبودن این مسمومیتهای سریالی هم از سوی مقامات رسمی شبهه وارد میشود.
روز گذشته (دوشنبه) محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور، گفته بود: «درباره مسمومیت دانشآموزان احتمالاتی داده میشود اما نمیتوان نظر قطعی اعلام کرد و منتظریم آزمایشات به نتیجه نهایی برسد تا ببینیم این حوادث عمدی یا غیرعمدی بوده است.»
روز گذشته اما یکی از صریحترین واکنشها به این موضوع را عبدالحميد اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان داشت که در توییتی، مسمومیت دانشآموزان را عملی «غیرانسانی، ضد اسلام و دشمنی با تحصیل و آموزش زنان و انتقام از خیزش اخیر آنان» خواند.
جلال رشیدی کوچی و علیرضا منادی، دو نماینده مجلس هم «عمدی بودن» مسمومیتهای دانشآموزان را تایید کردند اما عامل آن را «خارج از کشور» و «دشمنان» دانستند.
فاطمه مقصودی، نماینده بروجرد که چند مدرسه آن گرفتار این مسمومیتها شده است هم به هممیهن گفت این مسمومیتها «قطعا عمدی» است و «سرنخهایی» هم از بررسی دوربینهای مداربسته مدارس پیدا شده است.
این اظهارنظرها در شرایطی ادامه دارد که روز سهشنبه، محمدجواد علوی بروجردی، استاد حوزه علمیه قم، درباره مسمومیتهای سریالی دانشآموزان در مدارس گفت: «هر یک از مسوولان نظراتی دادند که همگی متضاد یکدیگر بود. اصلا حرف نزنید و اگر حرف میزنید متضاد هم صحبت نکنید چون بیاعتمادی مردم و سوءظن نسبت به شخصیتها و مقامات بیشتر میشود.»
مسمومیت سریالی دانشآموزان در ایران از آذر ماه امسال شروع شد و کودکان و والدین آنها در چندین شهر گرفتار این ماجرا شدهاند.
علت این مسمومیت هنوز مشخص نیست و مقامها پاسخی درباره این اتفاق ندادهاند اما گروه هدف آن، دختران دانشآموز به ویژه در شهر قم و پس از آن بروجرد و اردبیل هستند و برخی آن را «مسمومیت عمدی» برای خانهنشین کردن دختران و انتقامجویی از کودکان فعال در جریان خیزش انقلابی دانستهاند.
پیچیدن بوی ماهی گندیده در فضا، سوزش گلو و بینی، تنگی نفس و بیحسی در دست و پا جزو مواردی هستند که در روایتهای دانشآموزان مسموم شده به چشم میخورد.
جلال محمودزاده، نماینده مهاباد در مجلس: برداشت من این است که دولت از افزایش نرخ ارز چندان هم ناراضی نیست، مشخص است که دولت هم برای تامین مخارج خود و تامین نقدینگی برای پرداخت حقوق و یارانه و تامین کسری بودجهای که دارد زیاد بدش نمیآید که بعضی مواقع قیمت دلار صعودی شود
