هلالاحمر کهگیلویه: سه نفر در سیل دهدشت جان باختند

مسئول پیگیری جمعیت هلالاحمر کهگیلویه خبر داد که شامگاه یکشنبه سه نفر بر اثر بارشهای شدید و سیلآسا در دهدشت جان خود را از دست دادند.

مسئول پیگیری جمعیت هلالاحمر کهگیلویه خبر داد که شامگاه یکشنبه سه نفر بر اثر بارشهای شدید و سیلآسا در دهدشت جان خود را از دست دادند.
علی خلیلیتبار، مسئول جمعیت هلالاحمر کهگیلویه، گفت: «یک نفر هنگام عبور از پل و دو جوان ۱۸ و ۱۹ ساله بر اثر طغیان آب به درون سد سرپری سقوط کردند.»
عادل رهبریان، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان کهگیلویه و بویراحمد نیز با اشاره به اینکه حادثه در منطقه سد سرپری دهدشت رخ داده است، گفت: «گلولای و وضعیت نامساعد جوی، عملیات جستوجو را بسیار دشوار کرده و یافتن مفقودان در این شرایط تنها با معجزه ممکن است.»
رئیس مرکز حوادث و فوریتهای پزشکی کهگیلویه و بویراحمد نیز اعلام کرد: «بر اثر طغیان آب رودخانه دره لَبَک در مرکز شهرستان کهگیلویه، این حادثه رخ داد، یکی از این افراد هنگام عبور با خودرو در رودخانه غرق شد و دو نفر دیگر که برای نجات او اقدام کردند، در سیلاب غرق شدند.»

مدارس تعدادی از استانهای ایران به دلیل بارش برف و باران، سرمای هوا و مشکلات ناشی از سیلاب، دوشنبه غیرحضوری اعلام شده است.
مدارس ابتدایی و پیش دبستانی در شهرهای فیروزکوه، دماوند و رودهن به دلیل سرمای هوا غیرحضوری شد.
مدارس برخی از شهرهای اردبیل، آذربایجان شرقی، کردستان، آذربایجان غربی و مرکزی غیرحضوری شد، یا با تاخیر کار خود را شروع میکنند.
در استان چهارمحال و بختیاری به دلیل بارش شدید برف ادارات و بانکها با یک ساعت تاخیر کار خود را شروع میکنند و کلیه مدارس و دانشگاهها هم به طور غیرحضوری برگزار میشوند.
در شهرهای ایذه و مسجد سلیمان در استان خوزستان هم پس از جاری شدن سیل، کلیه مدارس دوشنبه به منظور پاکسازی گلولای تعطیل اعلام شد.
در استان کرمان هم فعالیت مدارس ابتدایی شهرهای جیرفت و عنبرآباد به دلیل بارندگی و سرمای هوا غیرحضوری اعلام شد.
در استان اصفهان، همه مدارس فریدونشهر، بوئین میاندشت و خوانسار به دلیل سرما و یخبندان تعطیل شد و غیرحضوری برگزار میشود.
ستاد مدیریت بحران استان هرمزگان هم همه مدارس این استان را غیرحضوری اعلام کرد.

اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ یکی از گستردهترین موجهای اعتراضی چهار دهه اخیر ایران بود که از هفتم دی در مشهد آغاز شد، به بیش از ۱۶۰ شهر گسترش یافت و طی ۱۰ روز دستکم ۵۰ کشته و صدها مجروح بر جا گذاشت؛ اعتراضاتی که از مطالبات اقتصادی فراتر رفت و کلیت حکومت جمهوری اسلامی را هدف قرار داد.
اعتراضات دی ۹۶ از مشهد آغاز شد. این تجمعها که بهطور آشکار از سوی مخالفان حسن روحانی، رییسجمهوری وقت، حمایت میشد، در ابتدا بهصورت رسمی از سوی نزدیکان به طیف اصولگرایان سازماندهی شده بود، اما بهسرعت به اعتراضهای مردمی بدل شد و از مشهد به دیگر شهرها سرایت کرد.
اعتراضات در آغاز با خواستههای اقتصادی و اجتماعی، مانند گرانی و فساد، شکل گرفت، اما در ادامه شعارهایی همچون «نه به جمهوری اسلامی» و «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» سر داده شد که این اعتراضات را به مرحلهای فراتر از دعواهای سیاسی معمول برد.

تغییر جهت اعتراضات: هدفگیری کلیت حکومت
در حالی که در ساعتهای اولیه اعتراضها به نظر میرسید مطالبهها و شعارها به نقد دولت محدود است، ظرف چند ساعت به اعتراض علیه کلیت حکومت ایران تبدیل شد.
معترضان نهتنها خواهان اصلاحات اقتصادی بودند، بلکه مطالبههای خود را در قالب تغییر بنیادین و سرنگونی جمهوری اسلامی بیان کردند. اعتراضات بهطور آشکار علیه روحانیون حکومتی و ساختار حاکمیت شکل گرفت و این ضدیت بهویژه در حمله به دفاتر امامجمعهها در چندین شهر، نمود یافت.
امامجمعه همدان در واکنش به این اعتراضها اعلام کرد که حدود ۶۰ دفتر امامجمعه در جریان این «اغتشاشات» مورد هجوم قرار گرفت.

سرکوب و کشتار معترضان
مقامهای جمهوری اسلامی در مواجهه با این اعتراضها بهسرعت واکنش نشان دادند و معترضان با سرکوبی شدید روبهرو شدند. شماری از بازداشتشدگان در زندانهای اوین، اراک و ایلام بهطور مشکوک جان باختند. برخی از این موارد از سوی مقامهای حکومت خودکشی خوانده یا به اعتیاد نسبت داده شد. در مقابل، خانوادههای کشتهشدگان و فعالان حقوق بشر خواستار تحقیق مستقل و شفافسازی در اینباره شدند.
با وجود گستردگی اعتراضها، آمار رسمی و مستقلی از شمار کشتهشدگان منتشر نشد و مقامهای جمهوری اسلامی نیز مسئولیت کشته شدن دهها نفر را نپذیرفتند.
سخنگوی قوه قضاییه شمار جانباختگان را ۲۵ نفر اعلام کرد، اما سازمان عفو بینالملل اعلام کرد که رقم واقعی کشتهشدگان میتواند بیش از این باشد.
سارو قهرمانی و کیانوش زندی، دو تن از معترضان، در ۱۲ دی ۱۳۹۶ مفقود شدند و پیکر آنها ۲۳ دی ۱۳۹۶ به خانوادههایشان تحویل داده شد. همچنین سینا قنبری، جوان ۲۲ ساله، دهم دی در تهران بازداشت شد و پیکر او ۹ روز بعد به خانوادهاش تحویل داده شد.
مهدی صالحی، از معترضان بازداشتی، بدون برگزاری دادگاهی عادلانه به اعدام محکوم شد. او فروردین ۱۴۰۱ «بر اثر تزریق داروی اشتباه» در زندان به اغما رفت و جان باخت.

آمار بازداشتشدگان
در واکنش به وضعیت بازداشتشدگان، سخنگوی هیاترییسه مجلس در مصاحبهای با خبرگزاری ایسنا اعلام کرد که بین دو هزار و ۷۰۰ تا سه هزار و ۲۰۰ نفر در جریان اعتراضات بازداشت شدند. این آمار از ابعاد گسترده سرکوب معترضان در جریان این اعتراضات حکایت دارد.
سیاست سرکوب و تداوم فشارها
مقامات حکومت ایران همواره کوشیدهاند با استفاده از سرکوب شدید، اعتراضها را در نطفه خفه کنند، اما خیزش اعتراضی دیماه ۱۳۹۶ نشان داد که با وجود فشارها و محدودیتها، مردم ایران از خواستههای خود عقبنشینی نکردهاند.
این اعتراضها همچنان بهعنوان یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران شناخته میشوند و تأثیر عمیق آن بر روند تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای پس از آن انکارناپذیر است.
خیزشهای سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ به دنبال دی ۹۶ و البته بهصورت گستردهتر شکل گرفت. با این حال، حکومت همچنان با سرکوب، شکنجه، کشتار و اعدام معترضان تلاش کرده است این اعتراضها را مهار کند.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که اعتراضات سال ۱۳۹۶ نشاندهنده تغییراتی عمیق در نگرش مردم ایران و نسبت آنها با حاکمیت است؛ جایی که شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» خطکشی روشنی میان مردم و ساختار قدرت ایجاد کرد و گذار از جمهوری اسلامی از دیماه ۱۳۹۶ بهصورت عیان و فراگیر وارد گفتمان عمومی شد.

شاهزاده رضا پهلوی در پی رکوردشکنی قیمت دلار و اعتراضات و اعتصابها در بخشهایی از بازار تهران، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «همانگونه که همیشه توصیه کردهام، اعتصابات و نافرمانیهای مدنی، در کنار اعتراضات خیابانی، راهی مؤثر برای به زانو درآوردن این رژیم است.»
او در پیامی یادآور شد که یکسال پیش، زمانی که نرخ دلار به ۸۲ هزار تومان رسیده بود، از مردم ایران خواسته بود با «اعتصاب و نافرمانی مدنی» برای به زانو درآوردن حکومت اقدام کنند.
شاهزاده رضا پهلوی تأکید کرد: «از همه هممیهنان میخواهم که فراتر از خواستههای صنفی، پشتیبان و حامی اعتراضات یکدیگر باشند. با همبستگی و اتحاد همه اقشار ملت ایران است که میتوان به هدف بزرگتر، یعنی آزادی و نجات ایران، دست یافت.»

روزنامه اعتماد در گزارشی درباره زلزله بم که ۲۲ سال پیش جان حدود ۳۰ هزار نفر را گرفت، نوشت هنوز چهره شهر به ثبات نرسیده و هرچند خانهها ساخته شدهاند، اما کوچههای خاکی، مشکلات مالی، آسیبهای روحی و ساختوساز در مناطق پرخطر همچنان بم را درگیر کرده است.
محمدعلی دبستانی، مدیر روابط عمومی جمعیت بمیهای مقیم تهران، به این روزنامه گفت: «افسردگی، اعتیاد و آسیبهای روانی در میان نسلهای مختلف بازماندگان ریشه دوانده است.»
او با تأکید بر آسیب روانی شدید مردم در این زلزله و پس از آن، به اعتماد گفت: «آثار این بیتوجهی را امروز در اعتیاد و افسردگی میبینیم.»
به گفته دبستانی، پس از اعلام پایان بازسازی در دولت نهم، درآمد حاصل از کارخانههای خودروسازی ارگ جدید به مرکز استان منتقل شد و شهر تنها از بودجه عادی برخوردار شد. او میگوید هنوز بسیاری از کوچههای بم خاکی است و بخشی از مصالح بازسازی در باغات و زمینهای رهاشده مانده است. در برخی مناطق نیز باغها بهدست سودجویان خشک و قطعهقطعه شدهاند، در حالی که بم نخستین باغشهر ثبتشده در فهرست یونسکو است.
دبستانی با اشاره به اینکه مهمترین نگرانی ساختوساز در مناطق زلزلهخیز است، هشدار داد اقشار کمدرآمد به دلیل گرانی مصالح مقاوم، دوباره روی همان گسلهای فعال خانه ساختهاند. او افزود: «وزارت مسکن تأکید داشت روی گسل ساختوساز نشود، اما مردم در زمینهای خود ماندند و خانههای جدیدشان همچنان در معرض خطر زلزله است.»

رییس انجمن حمایت از بیماران سوخته از وقوع سالانه ۳۰۰ هزار مورد سوختگی در ایران خبر داد و گفت از این تعداد ۳۰ هزار نفر بستری میشوند و حدود دو هزار و ۹۰۰ نفر نیز جان خود را از دست میدهند.
علیرضا جلالی، یکشنبه هفتم دیماه در یک نشست خبری در وزارت بهداشت گفت ایران همچنان با آمار بالای سوختگی مواجه است.
او اضافه کرد: «۴۰ درصد سوختگیها در افراد زیر ۱۸ سال رخ میدهد و ۸۵ درصد سوختگیها با روشهای بسیار ساده قابل پیشگیری است.»
این اظهارات در حالی مطرح میشود که وزارت بهداشت، پنجم دیماه گزارش داد میزان سوختگی در ایران هشت برابر میانگین جهانی است و سالیانه ۱۵۰ هزار سوختگی در کشور رخ میدهد.
گزارشی که همچنین از بستری شدن سالانه حدود ۲۵ تا ۲۸ هزار نفر در مراکز سوختگی و مرگ نزدیک به سه هزار نفر بر اثر سوختگی خبر داده بود.
دوم دیماه نیز سپهر صالحیتجریشی، رییس هیاتمدیره موسسه حامیان رهیدگان سوختگی، با تکرار نسبت «هشت برابر» گفت هر سال حدود سه هزار نفر بر اثر سوختگی جان میبازند.
او افزود سالانه ۳۰۰ هزار نفر در ایران دچار سوختگی میشوند اما به گفته او تنها ۱۰ درصد آنان به مراکز درمانی مراجعه میکنند.
اختلاف میان آمارهای «۱۵۰ هزار نفری» و «۳۰۰ هزار نفری» در این روایتها، بار دیگر ابهام درباره مبنای آماردهی را برجسته کرده است.
در سوی دیگر، مصطفی دهمردهای، رییس بیمارستان سوانح سوختگی مطهری، در نشست خبری یکشنبه در وزارت بهداشت گفت: «حتی یک تخت استاندارد سوختگی در بخش دولتی وجود ندارد و هزینه پذیرش و درمان سوختگی در بخش خصوصی بسیار زیاد است؛ به نحوی که ورودی یک بیمار سوختگی به بیمارستان بخش خصوصی ۵۰۰ میلیون تومان هزینه دارد.»
دهمردهای همچنین گفت کشور با کمبود حدود هزار و ۲۰۰ تخت سوختگی روبهرو است و با وجود الزامی که برای اختصاص سهمی از تختهای بیمارستانها به بیماران سوختگی مطرح میشود، این موضوع «اجرا نمیشود».
او اضافه کرد: «اگر نگاه آیندهنگارانه نسبت به حوزه سوختگی داشته باشیم، از سه هزار معلولیت جلوگیری کردهایم و حداقلترین کاری است که انجام دادهایم.»
به گفته او، وضعیت سوختگی در ایران حتی در مقایسه با کشورهای همسطح یا کشورهایی که جنگ مستقیم را تجربه کردهاند نیز بدتر است.
با وجود تاکید مقامهای حوزه سلامت بر قابلپیشگیری بودن بخش بزرگی از سوختگیها، مجموع این آمارها تصویری از تداوم بحران سوختگی در کشور را نشان میدهد.





