آنچه در سالهای اخیر از خداداد دیده میشود، ادامه همان تصویر قدیمی نیست. او امروز با زبانی پرخاشگر و تند در رسانه ظاهر میشود. زبانی که میداند هزینهای ندارد. زبانی که در فضای رسانهای جمهوری اسلامی نهتنها خطا محسوب نمیشود، بلکه اغلب تشویق هم میشود.
مسئله فقط فحاشی روی آنتن زنده نیست. مسئله نوع نگاه پشت این فحاشی است. نگاهی که احساس را جای منطق مینشاند و فریاد را جای گفتوگو. این نوع زبان وقتی خطرناک میشود که از حرف شخصی عبور کند و روی تریبون عمومی بنشیند. جایی که دیگر فقط «نظر یک نفر» نیست و میتواند رفتار جمعی بسازد.
در اینجا نقش صدا و سیمای جمهوری اسلامی مهم میشود. تنها تلویزیون رسمی کشوری مثل ایران که بسیاری از مردم خواسته یا ناخواسته در معرض آن قرار میگیرند. وقتی زبان خشن بارها از این رسانه پخش میشود، کمکم عادی جلوه میکند. سکوت و بازپخش، آن را تثبیت میکند.
همینجا یک رفتار فردی به مسئلهای سیاسی تبدیل میشود. زبانی که پیشتر فقط در فضاهای محدود شنیده میشد، حالا به رسانهای سراسری منتقل شده است. الگویی که بر طرد، برچسبزنی و حذف مخالف تکیه دارد. مداحیهای سیاسی سالهای گذشته اولین نمونههای این زبان بودند؛ زبانی هیجانی، خشن و حذفگر. امروز همان زبان، فقط با چهرهای متفاوت، وارد قاب تلویزیون جمهوری اسلامی شده است.
در این الگو، فحاشی نشانه شجاعت معرفی میشود. صدای بلند جای استدلال را میگیرد. بیادبی با اسم «صراحت» توجیه میشود. فرقی هم ندارد گوینده مداح باشد یا فوتبالیست؛ نقش یکی است و کارکرد هم همان.
رفتار خداداد عزیزی روی آنتن دقیقا در همین چارچوب قابل فهم است. او میداند که حذف نمیشود. میداند که هزینهای نمیدهد. واکنش مرتضی زارعی، نماینده مجلس، بعد از فحاشی او به دونالد ترامپ و جیانی اینفانتینو همین را نشان داد؛ جایی که بهجای نقد، این رفتار تحسین شد.
بعد از بازی تراکتور و ذوبآهن هم همین الگو تکرار شد. وقتی به خبرنگاران گفت «همه همینطور حرف میزنید فقط شجاعت روی آنتن زنده حرف زدن را ندارید»، تفاوت مهمی نادیده گرفته شد. حرف زدن خصوصی با حرف زدن در تریبون عمومی یکی نیست. کسی که از رسانه رسمی حرف میزند، فقط نظر شخصی نمیدهد؛ هنجار میسازد.
سؤال ساده است. اگر همین حرفها را یک روزنامهنگار مستقل یا یک منتقد میزد، نسبت به مدیران جمهوری اسلامی در هر ردهای میزد، باز هم تشویق میشد؟ یا همان ساختاری که امروز ساکت است، فردا دنبال برخورد میرفت؟
مشکل فقط فحاشی نیست. مشکل سیستمی است که فحاشی را شجاعت نشان میدهد، حذف را طبیعی میکند و ابتذال را عادی جلوه میدهد. شاید این سیستم امروز بیهزینه باشد، اما دیر یا زود، هزینهاش به جامعه برمیگردد.