همصدا با سخنگویان حکومتی، محمد خاتمی به سخنان انتقادی اردستانی اعتراض کرد
محمد خاتمی به سخنان عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، روحانی شیعه، به دلیل تشکیک در صحت روایات مذهبی مربوط به کشته شدن فاطمه زهرا، دختر پیامبر اسلام، و نیز امام نهم شیعیان، اعتراض کرد. این اعتراض رییسجمهور سابق همزمان با حملات چهرههای حکومت و مداحان به این روحانی منتقد صورت گرفت.
اردستانی پیشتر در مناظرهای با حامد کاشانی، روحانی نزدیک به حکومت، با اشاره به روایات شیعی درباره نحوه «شهادت» فاطمه زهرا گفته بود اگر «امام علی» بهعنوان همسر او تنها نظارهگر بوده و اقدامی نکرده باشد، در آن صورت «شریک در قتل» به شمار میآید و «عدالت» او به چالش کشیده میشود. سلیمانی اردستانی همچنین علت کشته شدن جواد، امام نهم شیعیان، را «حسادت» همسرش پس از ازدواج مجدد او دانست و تاکید کرد که عزاداری برای چنین رویدادی پس از گذشت ۱۳۰۰ سال، فاقد معناست.
محمدعلی ابطحی، معاون خاتمی در دولت اصلاحات، در اینستاگرام نوشت خاتمی اعتراض کرده که چرا اردستانی «این مباحث و این ادبیات را در این شرایط به کار گرفته است.»
او اشاره کرد جمعی که خاتمی در آن این سخنان را مطرح کرد نیز انتقاد کردهاند که سخنان اردستانی «به تفکر آرام نواندیشی دینی» آسیب میزند.
مقامات محلی در چندین استان ایران از جمله استان تهران از تعطیلی مدارس به دلیل آلودگی هوا و شیوع کرونا و آنفولانزا خبر دادهاند.
حسن عباسنژاد، دبیر کارگروه اضطرار آلودگی هوای استان تهران، جمعه ۱۴ آذر اعلام کرد که بهدلیل وضعیت اضطراری آلودگی هوا مدارس ابتدایی در شهر و استان تهران به استثنای فیروزکوه، ملارد، رباط کریم و قرچک طی روزهای شنبه و یکشنبه ۱۵ و ۱۶ آذر تعطیل است و آموزش دانشآموزان به طور «مجازی» ارائه میشود.
او افزود که دستگاههای دولتی با نظر مدیران میتوانند برای مادران شاغلی که فرزند خردسال پیشدبستانی و دبستانی دارند دورکاری اعمال کنند.
همچنین بهگفته این مقام استانداری تهران، تردد کامیونها در سطح پایتخت به صورت شبانهروز به جز مواردی که مواد فاسدشدنی و سوخت را حمل میکنند، ممنوع است.
بر اساس گزارش رسانههای ایران، مدارس استان البرز شنبه ۱۵ آذر بهدلیل آلودگی هوا، مدارس و دانشگاههای استان چهارمحال و بختیاری شنبه بهدلیل شیوع آنفولانزا، تمامی مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی استان کردستان شنبه بهدلیل گسترش شیوع آنفلوانزا، مهدکودکها و پیشدبستانیها و مدارس استان هرمزگان و حتی جزیره کیش شنبه و یکشنبه بهدلیل شیوع آنفولانزا تعطیل است.
وضعیت در تعداد دیگری از استانها و شهرهای دیگر ایران نیز مثل استان اصفهان مشابه است و مدارس تعطیل شده است.
علت تعطیلیها در برخی شهرها مثل شهر اصفهان «ترکیبی از آنفولانزا و آلودگی هوا» اعلام شده است.
پیشتر مقامات بهداشتی ایران گفته بودند که همزمان با شیوع آنفولانزا، کرونا نیز شیوع یافته است.
قباد مرادی، رییس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، ۲۸ آبان از شیوع ویروس کرونا خبر داده و گفته بود: «اگرچه سهم کرونا پایین است اما رصد مداوم آن و سایر علل ادامه دارد زیرا هر عامل تنفسی میتواند دچار جهش شود و بیماری شدیدتری ایجاد کند.»
ششم آذر، یک منبع آگاه به ایراناینترنشنال گفت موج جدیدی از بیماریهای تنفسی از جمله کرونا و آنفلوانزا، مراجعه به بیمارستانهای تهران را افزایش داده است.
فصل شیوع آنفلوانزا در ایران از آبانماه آغاز میشود و تا اسفندماه ادامه دارد.
این اولین بار نیست که مدارس ایران به دلایل مختلف از جمله آلودگی هوا، بحران انرژی یا شیوع کرونا تعطیل اعلام میشود.
افت تحصیلی دانشآموزان به دلیل تعطیلیها
پیشتر علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش، هشدار داده بود تعطیلیهای مکرر مدارس در ایران بر کیفیت یادگیری دانشآموزان تاثیر منفی گذاشته است.
فرهادی دوم فروردین در مصاحبه با خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی گفت یک روز تعطیلی مدارس حدود هزار میلیارد تومان هزینه دارد و آموزش مجازی نمیتواند جایگزین موثری برای آموزش حضوری باشد.
در سالهای اخیر، کارشناسان نسبت به افت تحصیلی دانشآموزان ایرانی بارها هشدار دادهاند.
مسعود کبیری، عضو هیات علمی پژوهشگاه آموزش و پرورش، دیماه ۱۴۰۳ هشدار داد از هر پنج دانشآموز ایرانی، دو نفر فاقد یادگیری موثر هستند و ۷۰ درصد دانشآموزان مدارس روستایی پسرانه به حداقل سطح مورد انتظار یادگیری دست نمییابند.
رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، آذرماه ۱۴۰۳ با بیان اینکه ۴۰ درصد دانشآموزان فقر یادگیری دارند، گفت این موضوع شانس موفقیت تحصیلی و شغلی آنها را در آینده بهطور چشمگیری کاهش میدهد.
او از فقر یادگیری بهعنوان وضعیتی یاد کرد که در آن، برخی دانشآموزان با وجود حضور در مدرسه، موفق به فراگیری صحیح مهارتهای پایه سواد، از جمله خواندن، نوشتن، محاسبه و سخنگفتن نمیشوند.
غلامعلی افروز، استاد دانشگاه تهران، هم آبانماه سال گذشته اعلام کرد تنها ۷۰ درصد دانشآموزان ایرانی که وارد دبستان میشوند، دوره دبیرستان را به پایان میرسانند.
یافتههای پژوهشی تازه درباره تجربیات کارکنان زن در یک دانشگاه دولتی ایران نشان میدهد زنان شاغل با وجود تحصیلات بالا، همچنان با پدیده «سقف شیشهای» و تبعیض پنهان در مسیر ارتقای شغلی خود روبهرو هستند.
حسنرضا یوسفوند و عظیمهالسادات عبدالهی، اعضای هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور تهران، در این پژوهش به بررسی پدیده سقف شیشهای و موانع ارتقای شغلی زنان در محیطهای آکادمیک علیرغم برخورداری از تجربه و مدارک تحصیلی مشابه با همکاران مرد پرداختند.
در این پژوهش سقف شیشهای بهعنوان مانعی نامرئی تعریف شده که مسیر ارتقای زنان را محدود میکند و در قالب معیارهای پنهان در انتصابها و شبکههای غیررسمی قدرت خود را نشان میدهد؛ فرآیندی که به شکل ساختاری و نامحسوس زنان را از رسیدن به موقعیتهای مدیریتی بازمیدارد.
این تحقیق که در آخرین شماره نشریه «پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی» منتشر شد، بر پایه مصاحبه با کارکنان زن در ساختار اداری دانشگاه پیام نور اصفهان انجام گرفت.
معیارهای پنهان و شبکههای غیررسمی مردانه
زنان در این تحقیق از «معیارهای پنهان در انتصابها» بهعنوان یکی از نمودهای اصلی پدیده سقف شیشهای یاد کردند؛ شاخصهایی مثل انتظار ناگفته برای حضور بعد از ساعت اداری یا مشارکت در نشستهای غیررسمی که عملا به نفع مردان تمام میشود.
یکی از زنان مشارکتکننده در این تحقیق گفت هرچند «در ظاهر همه چیز بر اساس شایستگی است، اما در واقعیت، معیارهای دیگری هم هست که هیچجا نوشته نشده؛ مثلا توانایی حضور در جلسات بعد از ساعت اداری.»
کلیشههای جنسیتی و بیارزشسازی دستاوردها
یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که کلیشههای ریشهدار درباره «زنانه» و «مردانه» بودن شغلها هنوز در تقسیم کارهای اداری نقشی برجسته ایفا میکنند و زنان بیشتر برای کارهای مراقبتی و پشتیبانی در نظر گرفته میشوند.
به باور پژوهشگران، این رویکرد «کلیشههای جنسیتی را بازتولید کرده و زنان را به وظایف "زنانه" محدود میکند؛ در حالی که مردان از این انتظارات معاف هستند».
یکی از زنان شاغل از تجربه خود چنین گفت: «من کارمند روابط عمومی هستم؛ اما جالب است که هر وقت مهمانی یا جلسهای هست، انتظار میرود من پذیرایی کنم، اتاق را مرتب کنم؛ در حالی که از همکاران مرد همرتبهام چنین انتظاری نیست.»
در این مقاله آمده است زنان باید در محیط کار «حامی و مهربان» باشند، در حالی که از مردان «قاطعیت» و «ریسکپذیری» انتظار میرود؛ فرآیندی که به گفته پژوهشگران، خودبهخود زنان را از موقعیتهای رسمی رهبری کنار میزند.
در همین حال، دستاوردهای حرفهای زنان به شکل نامحسوسی بیارزش تلقی میشوند؛ موفقیتهای آنها اغلب به «شانس» و «رابطه» نسبت داده میشود، در حالی که عملکرد مشابه مردان نشانهای از «توانمندی» و «شایستگی» به حساب میآید.
بار دوگانه کار و خانواده و فرسایش انگیزه زنان
زنان در این تحقیق از بار دوگانه وظایف شغلی و مسئولیتهای خانوادگی گفتند؛ از ساعت کاری سختگیرانه گرفته تا نبود امکان دورکاری و خدمات حمایتی مانند مهدکودک.
به گفته پژوهشگران، در برخی موارد مدیران با اشاره به نقش مادری کارمندان زن، مانع ارتقای شغلی آنان میشوند و این پیام را میدهند که خانواده باید «اولویت» او باشد.
بر اساس یافتههای پژوهش، نتیجه این وضعیت تنها کند شدن مسیر ارتقای شغلی زنان نیست؛ این موانع به «فرسایش تدریجی انگیزه و خودباوری» زنان منجر میشود و احساس نالایق بودن و تردید نسبت به تواناییها را در آنها تقویت میکند.
لزوم اصلاح ساختارهای سازمانی، فرهنگی و روانشناختی
پژوهشگران تاکید کردند راه برابری از تغییر رویههای ساختاری و فرهنگی میگذرد، نه فقط از تکیه بر تلاش فردی زنان.
اولین گام در این مسیر، شفاف کردن معیارهای انتصاب و ارتقای شغلی است؛ یعنی سازمانها باید بهروشنی اعلام کنند برای هر پست مدیریتی چه شرایط، امتیازها و سابقهای لازم است و این معیارها برای زنان و مردان بهصورت یکسان به اجرا درآیند.
این پژوهش بر ضرورت اصلاح فرایندهای انتصاب، حمایت از توازن مسئولیتهای شغلی-خانوادگی و آموزش آگاهی جنسیتی تاکید دارد.
به بیان دیگر، تا زمانی که انتصابها بر پایه روابط غیررسمی، سلیقه مدیران بالادستی یا حضور در جمعهای محدود انجام شود، نابرابری در ارتقای شغلی زنان ادامه پیدا خواهد کرد.
محققان همچنین بهکارگیری «سیاستهای انعطافپذیر» را ضروری دانستند؛ سیاستهایی مانند امکان دورکاری در شرایط خاص و فراهم کردن خدمات مراقبت از کودک در محیط کار یا نزدیک به آن.
محور مهم بعدی در این مسیر، آموزش «آگاهی جنسیتی» برای مدیران و کارکنان است. پژوهش نشان میدهد بسیاری از کلیشهها و قضاوتهای منفی درباره زنان و مادران شاغل، در ذهن مدیران و همکاران به شکل «باورهای عادی» جا افتاده و نهادینه شده است.
این نتایج بر پایه روایت ۱۳ زن شاغل در بخشهای مختلف اداری دانشگاه پیام نور اصفهان به دست آمد.
به گفته پژوهشگران، تجربه این زنان بازتابی از شرایطی است که در بخش بزرگی از نهادهای آکادمیک ایران وجود دارد؛ تا زمانی که سقف شیشهای و تبعیض پنهان در فرهنگ سازمانی پابرجا باشد، مسیر ارتقای شغلی برابر برای زنان مسدود خواهد ماند.
علی حدادی، نماینده شهرستانهای غرب استان البرز در مجلس شورای اسلامی، گفت: «کشاورزی ایران این روزها در نقطه حساسی قرار گرفته است و اگر مدیریت ناکارآمد و مشکلات ساختاری ادامه یابد، تهدیدی جدی برای امنیت غذایی کشور رقم خواهد خورد.»
او افزود: «در مدیریت جامع بخش کشاورزی و تأمین امنیت غذایی، مهمترین اقدام آن است که در حوزه تأمین کالاهای اساسی و بخشهای مختلف مرتبط، عملکرد مؤثر و هماهنگ وجود داشته باشد. امروز با مشکلات جدی در بخش کشاورزی مواجه هستیم و مسئولیتهای این حوزه بهصورت واقعی، اجرایی و عملیاتی انجام نمیشود.»
پس از آنکه یک فعال محیط زیست در جریان نشستی با مسعود پزشکیان از دستور رییس دولت برای تکمیل سریع سدهای «ماندگان» و «خرسان-۳» انتقاد کرد، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، پخش زنده این نشست را قطع کرد.
در جریان نشست ۱۳ آذر پزشکیان با فعالان سیاسی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد، رحمان وفانژاد، فعال محیط زیست، خطاب به رییس دولت گفت: «با وجود مکاتبات صورت گرفته با معاونین شما، میبینیم سدهای غیرقانونی و تضییع حقوق این مردم در جریان است ... خبری [هم] از دستور ویژه شما برای سدهای خرسان و ماندگان مخابره شد.»
پزشکیان در واکنش به صحبتهای وفانژاد، ضمن تلاش برای قطع سخنان او، صدور دستور ویژه خود را انکار کرد و گفت: «شما بگویید دستور ویژه ما کجاست؟ مگر ما آمدیم نابود کنیم؟ مگر ما در دولت این سدها را مصوب کردیم؟ ... بدون اطلاع دارند میگویند ما میخواهیم منطقه را نابود کنیم. چه کسی گفته ما بدون بررسی و تجویز زیست محیطی کاری میکنیم؟»
با آغاز تلاش پزشکیان برای ساکت کردن این فعال محیط زیست، شبکه دنا، کانال تلویزیونی استانی زیرمجموعه صدا و سیمای جمهوری اسلامی در استان کهگیلویه و بویراحمد، پخش زنده این نشست را قطع کرد.
پس از قطع پخش، مجری برنامه خطاب به مخاطبان گفت: «برنامه زنده و مستقیم است و اتفاقاتی است که میافتد.»
پزشکیان در حالی دستور ویژه خود را انکار کرد که ۲۰ آبان دستور داده بود روند احداث و تکمیل سدهای «کوهرنگ-۳، خرسان-۳ و ماندگان»، بهمنظور «تامین پایدار آب و خروج از وضعیت اضطرار آبی» در استانهای اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری، با شتاب بیشتری در دستور کار قرار گیرد.
ایراناینترنشنال ۱۳ آذر گزارش داد همزمان با سفر پزشکیان به کهگیلویه و بویراحمد، گروهی از شهروندان مقابل محل برگزاری جلسات او در یاسوج تجمع کردند.
مخالفان سدسازی در این تجمع شعارهایی از جمله «خرسان، ماندگان/ ظلم به آیندگان»، «استاندار بیغیرت/ استعفا، استعفا»، «استاندار ما یا جیرهخوار مافیا» و «مسئول بیلیاقت/ استعفا، استعفا» سردادند.
معترضان با غیرقانونی خواندن روند ساخت سدهای «ماندگان» و «خرسان-۳»، خواستار پاسخگویی پزشکیان به مطالبات شهروندان شدند و از او خواستند در میان معترضان حاضر شود.
آنها تاکید کردند پزشکیان نباید از بانیان نابودی دنا و ۱۲ هزار هکتار از جنگلهای بلوط منطقه باشد.
این اعتراضات ادامه موج مخالفتها با سدسازی در استان کهکیلویه و بویراحمد و دیگر مناطق ایران است.
شهروندان یاسوج ۲۷ آبان سال جاری و ۱۱ آذر ۱۴۰۳ نیز در اعتراض به ساخت سدهای ماندگان و خرسان مقابل استانداری تجمع کرده بودند.
فعالان محیط زیست هشدار دادهاند ساخت این سدها باعث نابودی جنگلهای زاگرس، روستاها، منابع آب و طبیعت دنا و همچنین مهاجرت اجباری کشاورزان میشود.
مهدی زارع، استاد پژوهشکده بینالمللی زلزلهشناسی، در گفتوگو با خبرآنلاین گفت: «پمپاژ بیرویه آبهای زیرزمینی در دشتهای تهران و ری و نواحی اطراف پدیده فرونشست زمین ناشی از آن، بر تحریک گسلهای فعال منطقه اثرگذار است.»
زارع تاکید کرد: «استخراج بیش از حد آب زیرزمینی، بهویژه در دشتهای آبرفتی، منجر به فشرده شدن لایههای خاک و رسوب و در نهایت فرونشست زمین میشود.»
در گزارش خبرآنلاین با اشاره به سخنان زارع آمده است، گسل کهریزک و گسل ری مستقیما در داخل یا بلافاصله در مجاورت منطقه بدترین فرونشست جنوب تهران و شهر ری قرار دارند. اگر قرار باشد گسلی تحت تأثیر فرونشست قرار گیرد، این گسلها کاندیدای اول هستند که قادر به ایجاد زلزلههای مخرب و شدید با بزرگای بیش از ۶ مستقیماً در زیر یک بخش پرجمعیت از منطقه شهری هستند.