نیل مکفارکوهر، از روزنامهنگاران باسابقه نیویورکتایمز، در این مقاله که یکشنبه ۲۲ تیر منتشر شد، سوریه را «میدان آزمون نظم جدید» دانسته و نوشته است: «فروپاشی نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، بهویژه اخراج این کشور از سوریه پس از فروپاشی نظام اسد که اصلیترین متحد عرب جمهوری اسلامی به شمار میآمد، نقطه عطفی است که در بیش از دو دهه گذشته در خاورمیانه دیده نشده بود.»
مکفارکوهر، که سالهاست رویدادهای خاورمیانه و جهان عرب را گزارش میکند، در این مقاله نیز مانند اغلب نوشتههای تحلیلیاش با اشاره به نقاط عطف تاریخی در رابطه میان جمهوری اسلامی با کشورهای عرب منطقه، وضعیت کنونی خاورمیانه را تحلیل کرده است.
او مقالهاش را با مرور وضعیت کنونی سوریه پس از سقوط اسد و فروپاشی هلال شیعی آغاز و پیشبینی کرده است که با ضعیف شدن شبکهای از متحدان مسلح جمهوری اسلامی در عراق، سوریه و مناطق تحت کنترل حزبالله در لبنان شاهد تحولی گسترده در منطقه خواهیم بود؛ تحولی که به نظر میرسد مانع حکومت ایران برای پیشبردنِ دستورکار فرقهایِ متکی بر تشیع باشد.
کاهش نقش فرقهگرایی در رقابتهای منطقه
این مقاله با اشاره به اینکه «فرقهگرایی سالها ابزار اصلی رقابت میان بازیگران منطقه بهویژه ایران و عربستان سعودی بود» نوشته است که این بار تحولات جدید «نه بهدست مسلمانان سنی یا شیعه، بلکه بهدست یک بازیگر غیراسلامی یعنی اسرائیل هدایت شده است».
نویسنده مقاله بر این باور است که فرقهگرایی و تقابل شیعه-سنی در مناسبات پیشِ رو کارکرد چندانی نخواهند داشت: «کشورهای عمدتا سُنی منطقه، به رهبری عربستان سعودی و ترکیه، مصمماند اختلافات فرقهای را به خاک بسپارند؛ چون آن را تهدیدی برای ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی میدانند.»
او سپس این پرسش را پیش روی خواننده گذاشته که پس از کمرنگ شدن اختلافات شیعه و سنی به عنوان ابزاری در رقابتهای ژئوپولیتیک شاهد ظهور چه چیز خواهیم بود؟
از نظر مکفارکوهر وضعیت امروز و آینده سوریه در پاسخ به این پرسش نقش موثری ایفا میکند: «رهبران دولت جدید دمشق که ریشه در گروههای جهادی سُنی دارد و بهطور تاریخی با هرچیز مرتبط با تشیع سرسختانه دشمناند، دریافتهاند که هرگونه انفجار پایدار درگیری فرقهای، تلاشها برای ساختن دولتی باثبات و یکپارچه را نقش بر آب خواهد کرد.»
رشد جمعیت جوان و نیاز به توسعه
این مقاله با اشاره به تلاشهای جمهوری اسلامی برای بیثبات کردن منطقه تحت عنوان گسترش تشیع و بالا گرفتن دشمنیها میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در دو دهه گذشته، نوشته که دشمنی میان این دو کشور از سال ۲۰۲۳ شکلی دیگر به خود گرفته است.
در این بخش آمده است: «کشورهای عربی نگران بودند که تهران بهدنبال بیثبات کردن آنهاست، بهویژه پس از آنکه جمهوری اسلامی بهدنبال بهار عربی، فرصت یافت تا مجموعهای از نیروهای نیابتیاش، از جمله حوثیها در یمن و گروههای شبهنظامی مختلف در عراق- را تقویت کند.»
به نوشته این مقاله، کشورهای سُنی نیز با تقویت دستگاههای ضدشیعه و حمایت از روحانیون تندرو سُنی تلاش میکردند با نفوذ شیعهگرایی در منطقه مقابله کنند.
تقابل شدید میان شیعه و سنی تا سال ۲۰۲۳ ادامه یافت اما از آن به بعد عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس تصمیم گرفتند از طریق تنشزدایی و دیپلماسی، رویکردی متفاوت با تهران را در پیش گیرند.
مکفارکوهر افزوده است: «محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، که در سال ۲۰۱۸ در گفتوگویی با نشریه آتلانتیک، رهبر ایران را «بدتر از هیتلر» و ایدئولوژی جمهوری اسلامی را «شرارت محض» توصیف کرده بود، سال ۲۰۲۳ با انحلال نهادهای دینی عربستان که گمان میرفت زمینهساز افراطگراییاند، کوشید احتمال دامن زدن به فرقهگرایی را کاهش دهد.»
نویسنده مقاله به فشار ناشی از جمعیت جوانِ روبهرشد بر بسیاری از کشورهای جهان عرب از جمله عربستان سعودی اشاره کرده و نتیجه گرفته است که دولتهای منطقه به این دریافت رسیدهاند که فقدان چشمانداز برای آینده یکی از عوامل اصلی موفقیت گروههای جهادی در جذب نیروهای جوان بود.
بهنوشته او، کشورهای عمدتا سُنی اکنون در سایه این آگاهی میخواهند با توسعه اقتصادی چرخه پیشین را دگرگون کنند، اما از سویی میدانند که هرج و مرج منطقهای برنامههای بلندپروازانهشان را تهدید میکند. دقیقا به همین دلیل حمله اسراییل و آمریکا به ایران سبب نگرانی آنها شد.
مکفارکوهر درباره نگرانی کشورهای خلیج فارس نوشته است: «آنها نگران بودند نهتنها هدف حملات تلافیجویانه حکومت ایران قرار گیرند، بلکه تجربه عراق تکرار شود، جایی که حمله آمریکا موجب فروپاشی رژیم، سیل پناهجویان و سالها خونریزی فرقهای شد.»
در پایانِ این مقاله با اشاره به اینکه «درگیری کوتاه اخیر توهم قدرت ایران را شکست»، آمده است: «اگرچه هنوز مشخص نیست حملات به ایران تا چه اندازه برنامه هستهای آن را عقب انداخته، اما ناتوانی این کشور در دفاع از خود، ضعفهای عمیق آن را آشکار کرد ــ و حاکی از آن است که نظم منطقهای تازهای، از راه رسیده است.»