دلایل بازگشت خامنهای به میز مذاکره
پس از رایزنیهایی که با ولادیمیر پوتین صورت گرفت، خامنهای تصمیم گرفته است بار دیگر به میز مذاکره با ایالات متحده بازگردد.
پس از رایزنیهایی که با ولادیمیر پوتین صورت گرفت، خامنهای تصمیم گرفته است بار دیگر به میز مذاکره با ایالات متحده بازگردد.
تماس تلفنی مسعود پزشکیان با پوتین در روز دوشنبه و اعلام خبر ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا در یکشنبه آینده، نشان دهنده هماهنگی پشت پرده جمهوری اسلامی و روسیه در بالاترین سطوح سیاسی است.
در کنار نگرانی حکومت از احتمال حمله نظامی مشترک آمریکا و اسرائیل در صورت شکست مذاکرات، یکی از مهمترین دلایل بازگشت رهبر جمهوری اسلامی به میز مذاکره، شرایط بحرانی اقتصادی در داخل کشور است.
بحرانهایی چون افزایش شدید قیمتها و نارضایتی شدید مردم از قطعی همزمان آب و برق در بسیاری از شهرها ، حکومت را به شدت نگران کرده است.
در روزهای اخیر حتی شاهد تجمعات سراسری نانوایان بودهایم، و این در حالی است که در برخی از شهرها گاوداران نیز از قطع برق و تاثیر آن بر فرآیند دوشیدن گاوها گلایه کردهاند.
تصاویر و ویدیوهایی که بهطور روزانه از شهرهای مختلف کشور منتشر میشود، گویای حجم بیسابقه اعتراضات مردمی به مشکلات معیشتی، کمبود آب و برق، و گرانی کالاهای اساسی است.
دامنه این اعتراضات از مردم عادی فراتر رفته و به اصناف مختلف کشیده شده است، بازنشستگان، پرستاران، معلمان، کامیونداران و اکنون نانوایان. در چنین شرایطی، حکومت به خوبی میداند که اگر صنوفی مانند نانوایان دست از کار بکشند، کشور در مدت زمان کوتاهی وارد یک بحران جدی خواهد شد.
رهبر جمهوری اسلامی به احتمال زیاد با درک وخامت شرایط داخلی و ترس از شعلهور شدن مجدد اعتراضات گستردهای چون دی ۹۶، آبان ۹۸ و خیزش «زن، زندگی، آزادی»، تصمیم به بازگشت به میز مذاکره گرفته است.
این تصمیم نه از سر تغییر رویکرد ایدئولوژیک، بلکه برای خرید زمان و کاهش موقت فشارهای اقتصادی و اجتماعی صورت گرفته است.
در عین حال، نباید انتظار داشت که این بازگشت به معنای تغییر اساسی در سیاستهای جمهوری اسلامی باشد. تجربه نشان داده که نظام در برابر مطالبات داخلی مردم مقاومت میکند، اما در برابر فشارهای خارجی ناچار به عقبنشینی تاکتیکی میشود. هدف از این مذاکرات نه تغییر بنیادین سیاست خارجی یا داخلی، بلکه عبور موقت از بحران است.
به عنوان مثال حکومت فشار برای تحمیل حجاب اجباری را بیشتر کرده، به فیلترینگ شبکههای اجتماعی ادامه میدهد و به پروندهسازی علیه خانوادههای کشتهشدگان اعتراضات سالهای گذشته،ادامه میدهد.
جمهوری اسلامی با خطرهایی روبهرو است که هر لحظه ممکن است نارضایتیهای گسترده و عمیق را به اعتراضات خیابانی تبدیل کند.
به همین دلایل، تصمیم به بازگشت به مذاکرات، بیش از هر چیز، تصمیمی برای بقا و جلوگیری از یک فروپاشی قریبالوقوع است؛ تصمیمی که به نظر میرسد صرفا با هدف خرید زمان و کاهش بحران داخلی اتخاذ شده است، نه برای اصلاح ساختاری سیاستهای کلان نظام.